۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)
لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)
در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معاملهگران با وجود تلاشهایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیشبینیهای ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاشهایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.
تحلیل روند تنها یکی از قسمتهای استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیههای زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، ازترکیبی از تکنیکهای مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتوراستفاده میکنم.
ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمیکنم، بلکه میخواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک میکند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت میکند، در حالیکه در واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص دادهاید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاهمدتی را تجربه میکنند و همین ممکن است بسیاری از معاملهگران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.
۱- مهمترین کار مشاهده است
اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی میکنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر میگیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.
اگر از چند معاملهگر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخهای متفاوتی از هر کدام میشنوید. بعضی از آنها نوع روند کوتاهمدت بازار را به شما میگویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح میدهند و تعدادی هم نوع روند میانمدت را بیان میکنند. ما میتوانیم با بکارگیری تحلیلهای کوتاهمدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع میشوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.
من معمولا از خودم میپرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت به من نشان میدهد. این کار باعث میشود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچکدام اینها جواب نداد، در تایمفریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.
وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، میتوانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا بالا، یا اینکه در یک روند سایدوی قرار دارد.
۲- سقف و کفهای واضح را شناسایی کنید
وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کفهایی تشکیل میدهد. اگر به این سقف و کفها دقت کنید، میتوانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده میکنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کفهای این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید میبینید که این کفهای قیمتی به نوعی «پلههایی» تشکیل دادهاند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پلهها هم بالاتر و بالاتر میروند.
توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقفها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقفها یک الگوی پلهای به سمت پایین را تشکیل میدهند یا خیر.
۳- سقفهای بالاتر، کفهای بالاتر، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر
وقتی سقف و کفهای واضح بازار را مشخص کردید، حالا میتوانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است یا سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low).
بطور کلی، در یک روند صعودی میتوانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز میتوانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها میتوانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.
۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟
رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم میرسد، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی میرسد، عقبنشینی میکند یا به حرکت خود ادامه میدهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید میکند.
در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.
یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورجها چگونه واکنش نشان میدهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورجها احترام میگذارد و از آنها عقبنشینی میکند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه میدهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورجهای مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.
دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایمفریم روزانه را به ما نشان میدهند.
۵- آیا سیگنالی در حال شکلگیری هست؟
اگر میبینید سیگنالهای پرایس اکشنی همجهت با روند کلی بازار در حال شکلگیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته باشید که وقتی سیگنالهای پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست میخورند یا اصطلاحا فِیل (fail) میشوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر میکند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پینبار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان میدهد.
۶- تغییر جهت روند
اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقفهای اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کفهای اخیر بازار شناسایی نقاط چرخش بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص میکند، بلکه همچنین به ما نشان میدهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش میرود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.
برای مثال، اگر دنبالهای از سقفهای بالاتر (HH) و کفهای بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی میبینید که قیمت از آخرین کف عبور میکند و پایینتر میرود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کفهای پایینتر (LL) و سقفهای پایینتر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.
در آخر
وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت میتوانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معاملهگران مبتدی. اینکه ستاپها و سیگنالهای معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله میکنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت میکند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.
تشخیص نقاط پیووت(pivot)
نقاط پیووت یکی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال است که تشخیص برای تحلیل روند، از اهمیت خاصی برخوردار است، وهمانند دیگر مباحث تحلیل تکنیکال ، معامله گران می بایست آن را به خوبی آموزش ببینند.
ابتدا تعریفی از این نقاط و انواع آن ها را ارائه می کنیم.
پیووت ها نقاطی هستند که تغییر جهت قیمت سهم یا چرخش های قیمتی در آن ها شکل می گیرد. در شکل نمودار، همان نقاط قله و دره هستند و به دو دسته عمده تقسیم می شوند.۱- پیووت مینور ۲-پیووت ماژور
پیووت مینور
این نقاط برگشت قیمتی کمی را دارند یعنی موج ایجاد شده تقریبا کمتر از۳۸ درصد از روند قبل را اصلاح می کند. اینها نوسانات کوتاه و بی اعتباری هستند که نوسان گیرها می توانند از آن ها استفاده کنند .معمولا اصلاحاتی کوتاه مدت و مقطعی هستند به همین دلیل نقاط قابل اهمیتی برای تحلیل روند نیستند.
پیووت ماژور
این نقاط، نقاط برگشت بزرگی هستند که جهت روند در آن ها تغییر می کنند و این نقاط بیش از ۳۸ درصد از روند قبل را اصلاح می کنند. توجه تحلیلگران بیشتر به این نقاط است و کانال ها، خط روند ها و خطوط حمایت و مقاومت بر اساس این نقاط شناسایی می شوند.
از چه روش هایی می توان برای شناسایی پیووت ها استفاده کرد؟
روش های زیادی برای شناسایی دقیق نقاط قله و دره در تحلیل تکنیکال تعریف شده است. از جمله اندیکاتور تغییر فاز مک دی، اسیلاتور تی دی و…اما اگر با این روش ها اشنایی ندارید نگران نباشید، هفتاد الی هشتاد درصد از نقاط با چشم و تمرین قابل تشخیص است.
به طور کلی و عام پیووت ها مجموعه سه کندل هم راستا است که خلاف جهت روند قبلی شکل می گیرد و این نکته یکی از راه های ساده یرای تشخیص این نقاط است. حال هرچه تایم فریم را بلندتر در نظر گیریم پیووت های مینور بیشتر محو می شوند و پیووت های بزرگی را که به چشم می آید را پیووت ماژور در نظر می گیریم.
برای مثال در این تصویر نقاطی که با دایره مشکی مشخص شدند نقاط ماژور هستند و نقاطی که با فلش آبی مشخص شده اند، نقاط مینور هستند.
کاربرد پیووت ها
همانطور که گفته شد پیووت های مینور اغلب بی اعتبار هستند و در تحلیل تکنیکال به عنوان نقاط مرجع برای تحلیل روند به کار نمی روند اما برای نوسان گیری مفیدند.
پیووت های ماژور برای تعیین کانال ها، خطوط حمایت و مقاومت، موقعیت های خرید و فروش و تعیین محدوده های کم ریسک و پرریسک بسیار کارا هستند.
jafari
نوشتههای مرتبط
اندیکاتور ZigZag : بهترین مسیر برای یافتن نقاط کلیدی
در واقع اندیکاتور ZigZag یک فیلتر گرافیکی برای ساده نشان دادن یک تصویر بصری از حرکت قیمت است. این اندیکاتور داده های قیمت را تغییر نمی دهد، حداقل محاسبات ریاضی را انجام می دهد و یک ابزار برای تجزیه و تحلیل روند بازار محسوب می شود.
آشنایی با حق تقدم سهام
آشنایی با حق تقدم سهام افرادی که به تازگی وارد عرصه سرمایه گذاری در بورس شده اند، ممکن است با مفهوم سرمایه حق تقدم سهام آشنایی نداشته باشند. اگر به مفاهیم دنیای سرمایه گذاری و بورس علاقه مند هستید با ما همراه باشید تا با این مفهوم به زبان ساده آشنا شوید. قبل از توضیح […]
وارن بافت کیست+مستند زندگی پولدار ترین مرد دنیا
وارن بافت کیست+مستند زندگی پولدار ترین مرد دنیا وارن ادوارد بافت در ۳۰ آگوست سال ۱۹۳۰ از مادری به نام لیلا و پدری به نام هاوارد که کارگزار بورس و نمایندهی کنگره بود متولد شد. او که دومین فرزند بزرگ خانواده بود، دو خواهر داشت و در سنین بسیار پایین، استعداد شگفت انگیزی را در […]
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید […]
معرفی کتاب: راهنمای بازارهای مالی
معرفی کتاب: راهنمای بازارهای مالی چرا این بازارها به وجود می آیند و چگونه عمل می کنند؟ یادگیری و دانش اندوزی پیرامون اقتصاد و عملکرد بازار های مالی پیش از ورود به آغاز معامله گری در هر بازارمالی لازم و اجتناب ناپذیر است. بنابراین الزام، به معرفی کتاب راهنمای بازار های مالی اثر مارک لوینسون […]
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر شناسایی نقاط چرخش بازار دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، شناسایی نقاط چرخش بازار نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از شناسایی نقاط چرخش بازار دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان شناسایی نقاط چرخش بازار پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
چگونه برگشت های قیمتی شناسایی نقاط چرخش بازار در نمودار را تشخیص دهیم؟ – پله 6 (روانشناسی بازار)
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایج ترین تحلیل های مورداستفاده توسط معامله گران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است.
به طور کلی شکل گیری قیمت ها بر اساس خرد و تفکر جمعی در بازار است.
پس برای سود کردن بر اساس رفتار معامله گران در بازار دو راه وجود دارد.
راه اول جهت دهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی (ایجاد موج) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن (موج سواری) است.
البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛
چون گاهیاوقات باور داریم که جهتحرکت سهم روبهبالاست،ولی بعداز خرید سهم، قیمت سهم درمسیر کاهشی قرارگرفته و متضرر میشویم.
تعریف پیوت پوینت ها
یکیاز مهمترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیتمعاملاتی درست، تشخیص نقاط شکلگیری پیوت پوینتها در سهام است.
پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد.
خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم می تواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم (در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم)
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معامله گر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر می کند.
اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قوی تر باشد (برگشت های قیمتی محسوس تر باشد) معامله گران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد می کنند.
پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد .
انواع پیوت پوینت ها
پیوت های مینور :
پیوت های مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم.
این پیوتها نوساناتقیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوت های ماژور :
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند.
تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم .
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است.
محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان می دهد.
پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایه گذاری باید به تکنیک های شناسایی شناسایی نقاط چرخش بازار این نقاط آگاه باشد.
حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند .
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند.
به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است .
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 83 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
سطوح پیوت پوینت ها
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH : بیشترین قیمت
LOW : کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد.
به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد.
به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود.
در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله میشوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود .
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلند مدت در هم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند .
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند .
سطوح مقاومت :
R1= ( 2 * PP ) – L
(R2 = PP + ( H – L
(R3 = L + 2 * ( H – PP
سطوح حمایت :
S1= ( 2 * PP ) – H
(S2 = PP – ( H – L
(S3 = L – 2 * ( H – PP
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان شناسایی نقاط چرخش بازار محدوده های پر ریسک و کم رییسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
نقاط کلیدی بازار فارکس
بازار فارکس، به عنوان بزرگترین بازار دنیا شناخته میشود و روزانه حدود پنج تریلیون دلار گردش مالی دارد. پس از شکلگیری بازارهای بورس در سالهای گذشته، بازارهای جدیدی در سرتاسر دنیا ایجاد شده که امروزه این بازارها را تحت عنوان بازار فارکس میشناسند. این بازارها شناسایی نقاط چرخش بازار با الگوگیری از بازارهای آتی، فارکس و CFD شکل گرفتند. بازار فارکس در ایران نیز محبوبیتهای خاص خودش را دارد.
البته تمامی بازارهای فوق، بازار فارکس نیستند. وقتی کارگزاریهای فارکس قصد دارند شرکت خود را معرفی کنند، اعلام میکنند ما کارگزاری فارکس هستیم و دارایی های ما شامل سهام آمریکا، تمام جفت ارزها، ارزهای دیجیتال، طلا، نفت، شاخص های بورس و هزاران موارد دیگر است. شما میتوانید این داراییها را در بازار فارکس معامله کنید.
معامله در بازار فارکس در ادوار مختلف جذابیتهای خاص خود را داشته است. هیچ چیز در فارکس لذت بخشتر از این نیست که زمانی که وارد معامله میشویم، بلافاصله وارد سود شویم و نمودار در جهت معامله ما حرکت کند. نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس این امکان را به شما میدهد که در نقاط مناسب وارد بازار شوید، و با ریسک به ریوارد مناسب سودهای زیادی کسب نمایید.
در تحلیل تکنیکال فارکس شما باید با استفاده از ابزارهایی خاص برای تحلیل جفت ارزها اقدام نمایید. انواع اندیکاتورهای تکنیکالی و ابزارهای پرایس اکشن با استفاده از پلتفرم های معاملاتی در دسترس تریدرها قرار میگیرد تا بتوانند جفت ارزهای شناسایی نقاط چرخش بازار در دسترس را تحلیل کرده و برای خرید و فروش آنها اقدام کنند.
همچنین در تحلیل فاندامنتال فارکس نیز میتوانید از ابزارهای مختلفی استفاده کرده و به صورت فاندامنتالی این بازار و جفت ارزها را تحلیل کنید. اصلیترین تکنیک تحلیل فاندامنتال جفت ارزها در فارکس تکیه بر اخبار اقتصادی و سیاسی بزرگ موثر بر آنها است که تأثیر بسیار بسزایی روی آنها داشته و در مدت زمانی بسیار کوتاه میتوان نشانه آنها را در بازار مشاهده کرد.
برای تحلیل فاندامنتال ارزها در بازار فارکس نیاز است تا شما عوامل مؤثر بر آنها را استخراج کرده و سپس شرایط این عوامل را در کشور مورد نظر بررسی نمایید. برای مثال از اصلیترین عوامل مؤثر بر ارز یک کشور میتوان به نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ تولید ناخالص داخلی، واردات و صادرات، میزان رفاه اجتماعی و مواردی از این دست اشاره کرد. هر یک از این پارامترها نیز تأثیرپذیری خاص خود را روی یک ارز فیات میگذارند. با تعیین هر یک از این پارامترها برای ارز یک کشور میتوانید شرایط آن را برای روزهای پیش رو تحلیل کرده و حکم به تقویت یا تضعیف آن در بازار را ارائه کنید.
در واقع بر روی نمودار محدودههای قیمتی وجود دارد که قیمت به آن نواحی واکنش نشان میدهد. فرقی نمیکند که شما قصد معامله بازار فارکس، اونس طلا یا نفت خام را داشته باشید، این نقاط کلیدی در تمامی جفت ارزها و شاخصها وجود خواهند داشت.
شاید از خود بپرسید که چگونه میتوانیم از نقاط کلیدی روزانه بازار به نفع خود استفاده کنیم. روشهای زیادی وجود دارد که شما از طریق آنها میتوانید نقاط کلیدی روزانه بازار را تشخیص دهید. برخی از بروکرهای معتبر فارکس به صورت روزانه این نقاط کلیدی را به مشتریان خود آموزش میدهند. همچنین میتوان از تکنیکهای موجود برای این کار استفاده کرد. در ادامه به دو روش تحلیل برای پیدا کردن نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس اشاره خواهیم کرد. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
یافتن نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس با استفاده از پیوتها
فرض کنیم شما این توانایی را دارید تا محدودههای برگشت قیمت را بر روی نمودار شناسایی کنید! به این کار یافتن نقاط کلیدی در بازار فارکس میگویند. این کار مانند معجزه است که شما را میتواند به سودهای کلانی برساند. اما متأسفانه چنین چیزی در بازار به صورت قطعی وجود نخواهد داشت.
ابزارها و تکنیکهایی وجود دارند که میتوانند محدودهها و نقاط کلیدی برگشت قیمت را با درصد قابل قبولی شناسایی کنند. یکی از تکنیکهای مورد استفاده در بین معاملهگران، پیوتها هستند. در واقع به نقاط چرخش قیمت بر روی نمودار پیوت گفته میشود.
برای آشنایی با پیوتها و دیگر ابزارهای شناسایی نقاط کلیدی روزانه بازار میتوانید از صفحه آموزش فارکس دیدن کنید.
انواع پیوتها
پیوتها زمانی بر روی نمودار شکل میگیرند که قدرت خریداران یا فروشندگان بر رقبایشان غلبه داشته باشد. اگر به نمودار نگاه کنید، شما با تعداد زیادی پیوت مواجه خواهید بود. این پیوتها به دو دسته ماژور و مینور تقسیم میشوند. همچنین از نظر دستهبندی دو نوع پیوت داریم که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
زمانی که قیمت با قدرت به یک سمت حرکت کرده و بلافاصله از همان سمت دوباره با قدرت برمیگردد، یک پیوت قیمتی شکل گرفته است.
زمانی میتوانیم این نوع پیوت را معتبر بدانیم که حداقل سه کندل در یک جهت حرکت کرده باشد و در حرکت برگشت هم سه کندل تشکیل شده باشد.
برای شناسایی این نوع پیوتها، شما نیاز به هیچ ابزاری ندارید و فقط باید آن را بر روی نمودار پیدا کنید. این نوع پیوتها معمولاً بر روی نواحی حمایت و مقاومت تشکیل شده و از اعتبار بالایی برخوردار هستند.
پیوت محاسباتی
یک نوع دیگر از پیوتها هستند که بر اساس محاسبات و فرمولهای ریاضی محاسبه خواهند شد. از این نوع پیوتها برای شناسایی نقاط کلیدی روزانه بازار که ممکن است در آینده قیمت به آنها واکنش نشان دهد استفاده میشود.
شناسایی این نوع از پیوتها و محاسبه دستی آن کار دشواری است، به همین دلیل ابزارها و اندیکاتورهای زیادی برای محاسبه این نوع پیوت وجود دارد. شما به راحتی میتوانید با استفاده از ایناندیکاتورها، نقاط پیوت را بر روی نمودار شناسایی کرده و در استراتژی شخصی خودتان از آنها بهره ببرید.
نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس با شناسایی اردر بلاک
یکی از مباحثی که بسیاری از معاملهگران از آن بیخبر هستند مفهوم اردر بلاک است. اردر بلاکها محدودهها و نقاط کلیدی هستند که شرکتها و بانکهای بزرگ در آن محدود شروع به معامله میکند. در صورتی که بتوانید این محدودهها را به درستی شناسایی کنید، میتوانید همراه شرکتها و مؤسسات مالی بزرگ معامله خود را انجام دهید، و وارد سودهای کلان شوید.
وقتی اردر بلاکها شکل میگیرند، نشان از تحرکات عظیم مالی در بازار دارند. این نشانه میتواند به معاملهگر یک سیگنال معتبر جهت ورود به معامله بدهد. اما پیدا کردن نواحی و نقاط کلیدی روزانه بازار به وسیله اردر بلاکها کمی دشوار است، اما در صورتی که بتوانید آنها را به درستی شناسایی کنید، به راحتی میتوانید سوار بر نمودار شده، و با روند همراه شوید. شما میتوانید از منابع موجود تحلیل بازار فارکس نیز برای شناسایی این نواحی استفاده نمایید.
شناسایی نواحی اردر بلاک نیازمند کسب مهارت و قدرت تحلیلی بالایی است. معمولاً این نواحی بر اساس عرضه و تقاضا شکل میگیرد. شما برای شناسایی نواحی اردر بلاکها، علاوه بر این که باید بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی کنید، باید قدرت تحلیل کندلها را نیز داشته باشید تا بتوانید بر اساس شکل آنها، تصمیم به ورود معامله یا خروج از آن را بگیرید.
نواحی اردر بلاک از نظر اعتبار، از نواحی عرضه و تقاضا معتبرتر هستند. نکتهای که در مورد اردر بلاکها باید به آن توجه کنید این است که، این نواحی بر روی نمودار به دفعات زیاد تکرار نمیشوند.
دقت کنید ورود به بازارهای مالی و دیجیتال همیشه با ریسک همراه هستند. با افزایش اطلاعات در زمینه بازارهای مالی ریسکهای احتمالی را کاهش داده و از ضررهای بعدی جلوگیری نمایید.
دیدگاه شما