سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت در بورس؟
به نام خدا سلام علی صابریان هستم، امروز میخواهم در مورد موضوع مهمی به نام سرمایه گذاری کوتاه مدت و یا بلند مدت صحبت کنم، اینکه کدام یک برای سرمایه گذاری بهتر است؟ این فایل به افرادی که در بورس ایران و دیگر بازارهای سرمایه گذاری خارج از ایران میخواهند سرمایه گذاری کنند کمک میکند. قبل از اینکه شروع به تعریف سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت را صحبت کنم، اینکه ما در کوتاه مدت معمولا (مثلا کمتر از یک ماه) میگوییم، یا مثلا به نام های نوسان گیری چند دقیقه ای انجام میشود. در این تعریفی که ما از کوتاه مدت داریم معمولا بازه کمتر از یک ماه را میگوییم و بعد از آن سرمایه گذاری بلند مدت است که بازه بیشتر از ۶ ماه را می گوییم و بین این (۱ تا ۶ ماه) را سرمایه گذاری میان مدت میگوییم. البته در تعاریفی کلا سرمایه گذاری بلند مدت را سرمایه گذاری بالای حتی ۵ یا ۱۰ سال می دانند؛ یعنی فردی که سرمایه گذاری میکند به عنوان سهامدار شرکتی و سهام شرکتی را چندین سال نگه میدارد و افرادی در بورس میشناسم که دقیقا به این شکل که مثلا شاید ۱۵ یا ۲۰ سال است که سهام میخرند و نمیفروشند و از سود سهامم استفاده میکنند و سودهای خیلی خوبی هم برد داراست.
سرمایه گذاری بلند مدت یا کوتاه مدت؟
من میخواهم در مورد این که کدام را ما انتخاب نوسانات بلند مدت کنیم صحبت کنم (بلند مدت یا کوتاه مدت) و کدام مناسب تر است. اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که موضوع چند سمت دارد و مثل هر موضوعی اینطور نیست که من بگویم سرمایه گذاری بلند مدت همیشه بهتر است یا یک سرمایه گذاری کوتاه مدت همیشه بهتر است. چند سمت دارد که با توجه به آن سمتها و جهتها پارامترهایی که در این موضوع دخالت دارند، ما انتخاب میکنیم که سرمایه گذاری بهتر است. من سمتها را میگویم که ۲ سمت دارد، یکی من شخص سرمایه گذار (مثلا من علی صابریان، یا شما که قصد سرمایه گذاری دارید)، این به خود من برمیگردد، مثل روحیات و زمان من که میخواهم برای سرمایه گذاری بگذارم مثل سطح تحمل استرس، اینکه چقدر من میتوانم در بازار استرس تحمل کنم؟ من با یک فرد دیگری متفاوت هستم. مثل سرمایهای که به بازار میآورم. من چقدر سرمایه در بازار دارم و میخواهم بیاورم؟ مثل ریسک پذیری و ریسک گریزی من که چقدر من میتوانم ریسک تحمل کنم، این سرمایهای که میآورم را چقدر میتوانم روی آن ریسک کنم؟ اینها چیزهایی است که به من سرمایه گذار بر میگردد؛ اما در سمت دیگر ما بازار را داریم. شامل شکل نوسانات بازار می شود، نوع نقد شوندگی، مدتی که این بازار باز است و می شود در آن معامله کرد (خصوصیات بازار). پس شد دو قسمت:
یک فرد سرمایه گذار مثل روحیات، زمان سطح تحمل و استرسم، ریسک پذیری، سرمایهام دو بازار که شامل شکل بازار است مثل نوسانات و نقد شوندگی. خیلی از افرادی که در بازار بورس میخواهند سرمایه گذاری کنند، می بینم که بعد از چند سال دل سرد شدهاند، این تجربه چند ساله من از سرمایه گذاری در بورس است. دنبال ریشه این موضع هستم که چرا این اتفاق میافتد، ویکی از مهمترین دلیلهای آن را میخواهیم در این فایل متنی برسی کنیم و خیلی از افرادی که در بازار موفق هستند، چندین سال (بیش از ۵ یا ۱۰ سال) که در بورس موفق هستند و نگاهی به سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت را فهمیدهاند و می خواهم در آن مورد صحبت کنم. تفاوت بسیار زیادی بین افرادی که در بازار بورس موفق هستند (برندگان و بازندگان) است، به خصوص در موضوع دید کوتاه مدت و دید بلند مدت، پس بادقت این مبحث را بخوانید. تا اینجا گفتیم ک من دو سمت دارم، من سرمایه گذار و بازار. من سرمایه گذار روحیاتم چه چیزهایی است؟ آیا من استرس را می توانم تحمل کنم؟ وقتی من به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت می روم، سطح استرسی که باید تحمل کنم بالا می رود، فشار روانی روی من زیاد میشود و به همین دلیل ما در بازارهای پر نوسان و بازارهایی که در آن نوسان گیری زیاد است.
نقش روانشناسی در سرمایه گذاری
در آن بازارها می بینیم که خیلی کتاب ها در مورد کنترل احساسات، روانشناسی شخصی نوشته میشود. چون به شدت احساسات شما درگیر میشود، نوسانات احساسی دارید، خوشحالی، ناراحتی، غم، غصه، طمع و. همه این احساسات در سرمایه گذاری کوتاه مدت سمت شما میآید. من چقدر می توانم این استرس ها را تحمل کنم؟ (هر آدمی یک باطری دارد) هر بار که من یک استرسی تحمل می کنم در معاملات، بخشی از این باطری تخلیه میشود. پس من آدمی نیستم که بتوانم خیلی استرس های نوسانات بلند مدت زیاد و پشت سر هم تحمل کنم، خیلی نوسانات احساسی زیاد را پشت سر هم تحمل کنم، بهتر است از سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت به سمت سرمایه گذاری بلند مدت بروم. من چه سرمایه را وارد بازار کردهام؟ اگر من سرمایهای وارد بازار کردهام که بخش بزرگی از زندگی من است و بخش زیادی از سرمایه من است قطعا ریسک پذیری زیادی نخواهم داشت، ریسک گریز خواهم بود ریسک سرمایه گذاری کوتاه مدت به مراتب از ریسک سرمایه گذاری بلند مدت بیشتر است. پس من اگر سرمایه سنگینی آوردم و این سرمایه را می خواهم حفظ کنم، نگاه بلند مدت به سرمایه گذاری برای من می تواند موفقیت بیشتری به همراه آورد تا کوتاه مدت و به Investor مقایسهای اگر بخواهم من کوتاه مدت و بلند مدت را داشته باشم، معمولا به بلندمدتها میگویند Trader کوتاه مدتها می گویند:
به این صورت نیست که فردی در لحظه هم تریدر هم اینوستور باشد. یک طیفی دارد؛ یعنی من بخشی ترید می کنم و بخشی اینوستوری کنم. یک طیفی است که در یک بازه (در یک نقطه) از صفر تا صد، ۱۰۰ اینوستور و ۰ تریدر است و یک بازهای این وسط من بر حسب دیدگاهی که دارم قرار می گیرم. این بازار را شما باید درست انتخاب کنید. دلیل این که خیلی ها در بازار بورس موفق نمیشوند و با ضرر خارج میشوند این است که دقیقا جای درست این بازه قرار نگرفته اند؛ و هدف ما این است که شما جای درست خودتان را پیدا کنید و چقدر به سمت هرکدام بروید. معمولا تریدرها (کسانی که معامله می کنند) دسته بندی دارند. افرادی که خیلی نوسان گیری بالا کار می کنند، افرادی که تایم بیشتری کار میکنند. در تریدرها از کسانی که خیلی نوسان گیری میکنند تا کسانی که کمتر، بیس تحلیل شان به تحلیل تکنیکال بر می گردد. من هم تحلیلگر تکنیکال هستم و بُعد تحلیل تکنیکالم خیلی پر رنگ تر است و خودم را برتر می دانم؛ اما من که تحلیلگر تکنیکال هستم و با شما صحبت می کنم بیشتر از مزایای سرمایه گذاری بلند مدت می گویم. در سرمایه گذاری بلند مدت ما در این طیف صفر تا صد از سمت سرمایه گذاری تریدینگ به سمت اینوستینگ چیزی که داریم این نوسانات بلند مدت است که تحلیل تکنیکال در همه این طیف است، (اینوستور هم استفاده می کند، تریدر هم استفاده می کند) اما سمت تریدرها تحلیل تکنیکال خیلی پر رنگ تر از اینوستور بلند مدت است.
پس من هنگامی که در سرمایه گذاری ابزاری استفاده می کنم، در تریدینگ معمولا تحلیل تکنیکال پر رنگ است، در تحلیل بنیادی کمرنگ تر است، در بلند مدت فاندامنتال پر رنگ تر میشود و تکنیکال کمرنگتر (هر دو همیشه لازم هستند). طوری نیست که بگوییم اصلا در سرمایه گذاری بلند مدت به تحلیل تکنیکال نیاز ندارم و در سرمایه گذاری کوتاه مدت به تحلیل فاندامانتال نیاز ندارم. از دیگر ویژگیهای سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت می توان اشاره کرد، افرادی که سرمایه گذاری نوسانات بلند مدت کوتاه مدت دارند (تریدرها) خیلی باید درگیر باشند، مادام باید از شرایط بازار باخبر باشند، از اتفاقات بازار باخبر باشند، نمودارها را برسی کنند، تحلیل و تحقیق کنند و تقریبا ما به آنها می گوییم که خیلی باید مستمر در بازار باشند، یعنی حالت فول تایم و درگیر بازار باشند. ولی در اینوستور نیازی به درگیری بازار بودن ندارند. شما یک سرمایه گذاری بلند مدت خواهید داشت و در بلند مدت سرمایه گذاری میکنید. نکته مهم این که اشتباه نکنید، خیلیها فکر می کنند تریدینگ سود بیشتری از اینوستینگ دارد، یعنی سرمایه گذاری بلند مدت سود کمتری دارد. اصلا چنین چیزی نیست! در خیلی موارد سرمایه گذاری بلند مدت سود بسیار بیشتری میدهد. چیزی که در تریدینگ بیشتر است شما سود بیشتر در کوتاه مدت می توانید به دست آورید و همانطور هم میتوانید ضررهایی در کوتاه مدت داشته باشید.
گرچه فردی که مستمر در حال تریدینگ است، ممکن است سود کمتری از فردی که اینوستینگ می کند به دست آورد؛ مثلا ما تحلیلگری داشتیم که مادام خرید و فروش در بازار مثبت داشته است و در بازار مثبت توانسته است در سال ۳۰ یا ۴۰ درصد سود بگیرد، از طرفی هم یک اینوستور در همین بازه یک ساله سهمی را خریده است مثلا در مدت یک سال ۱۵۰ درصد سود بگیرد (رشد خیلی خوب) الزاما این نیست که من بگویم شورتها سود بیشتری دارند، خیر! خیلی موارد لانگها سود بیشتری دارند. پس تا اینجا برسی شد که به کوتاه مدتها تریدر میگوییم و می خواهند در بازه کوتاه تری سود کنند، بلند مدتها در بازه بلند تری، کوتاه مدتها خیلی از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند و بعد تجلیل تکنیکال در آنها پر رنگتر از فاندامانتال است، بلند مدتها تحلیل فاندامانتال پر رنگ تر از تحلیل تکنیکال است و همچنین برسی شد که چند سمت دارد، من سرمایه گذار و بازار. برسی شد بر حسب روحیات سرمایه گذار باید انتخاب کنم که اگر ریز گریز هستم و یا استرس را نمی توانم تحمل کنم باید به سرمایه گذاری بلند مدت مراجعه کنم؛ و از طرفی هم بازار هم مقصر است. بازار بورس ایران به نظر من خیلی می طلبه به سمت سرمایه گذاری لانگ رفت (بیشتر از ۱ سال، ۶ ماه و.).
پس یادمان باشد که در بورس ایران هم شرایط نوساناتش و نقد شوندگی اش شاید در سمت بلند مدت بیشتر باشد، شاید بازارهای پر نوسانی مثل بازارهای جهانی، سرمایه گذاری کوتاه مدت تر در آن جذابتر باشد. ولی فردی که در بازارهای جهانی فعالیت می کند و اگر روحیات سرمایه گذاری کوتاه مدت را ندارد بهتر است همان جا هم بلند مدت فعالیت کند. از کجا بفهمیم که ما رو این روحیات را دارا هستیم؟ اگر در بازار می بینید که در بازار غمگین، شاد، عصبانی، ناراحت و یا تصمیم میگیرید در بازار منفی بورس را رها کنید، این نشانههایی است که در جای درستی قرار نگرفته اید و باید شیوه سرمایه گذاری خود را تغییر دهید؛ مثلا اگر کوتاه مدت هستید باید به سمت بلند مدت بروید. چیزی که من فهمیدم در دانشجویان این که من می بینم بیش از ۹۰ درصد افراد در ایران مناسب این است که به سمت سرمایه گذاری میان مدتی و بلند مدتی بروند و شاید خیلی درصد کمی روحیات این را داشته باشند که در ایران سرمایه گذاری کوتاه مدت را انجام دهند؛ اما چیزی که ما در واقعیت داریم این که ۹۰ درصد افراد مایل به سمت شرتها آمدن هستند.
دو تصور اشتباه در بورس:
یک اینکه من به دنبال هیجان و سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس هستم، دو اینکه سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است. این دو تصور باعث میشود که افراد خیلی با اینکه ۹۰ درصد باید سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهند و بازار می طلبد که در بلند مدت باشند، اما با این ۲ تصور اشتباه به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت میروند و آنجا شکست می خورند. «نکته اول: بازارهای مالی جای هیجان نیست!» هر کس در این بازارها حتی در کوتاه مدت موفق است دلیل دارد، اصلا این بازارها جای اتفاقات هیجان انگیز و هیجان (هیجان منفی) نیست. افراد باید خیلی نسبت به سودهایی که می کنند باید بی احساس باشند؛ مثلا من اگر سود یا حتی ضرر می کنم باید بی احساس باشم. چون این احساسات وقتی نوسان زیادی می کند، وقتی خیلی در سودها خوشحال میشوم، در ضررها خیلی ناراحت خواهم شد و این تاثیر زیادی روی معاملات من خواهد داشت. پس تصور اشتباه اول، من نوسانات بلند مدت به دنبال هیجان هستم، در بازار جای هیجان نیست. کسی با هیجان در بازار بورس موفق نمیشود. مورد دوم، سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است، شما نیامده اید که سرمایه گذاری برای هیجان کنید که خسته نشوید و. سرمایه گذاری فعالیتی است که نیاز به زمان دارد، به خصوص سرمایه گذاری بلند مدت.
از ویژگیهای مثبت سرمایه گذاری بلند مدت هدیه دادن وقت آزاد بسیاری است که شما دور از استرس باشید و فرصت داشته باشید به زندگی شخصی خودتان با کیفیت برسید، حتی اگر دنبال هیجان هستید در بازار بورس جایی ندارد. دیگر جاهایی دیگر زندگی که سرمایه درگیر نیست به دنبال هیجان باشید. توی بورس اصلا نباید به دنبال هیجان بود، اتفاقا سرمایه گذاری بلند مدت، ویژگی بسیار خوبی دارد که مدام شما را درگیر نمی کند. تریدینگ نیاز به مدام پای سیستم بودن، معامله و خرید و فروش با ذهن درگیر دارد. ولی اگر من به سمت سرمایه گذاری بلند مدت می روم، یعنی مثلا اگر سهمی خریداری می کنم، تحلیل فاندامنتال انجام دادهام، یا تحلیل تکنیکال انجام دادهام و میخواهم این سهم را ۳، ۴، ۶ و. نگهداری کنم و می دانم که روند رو به رشد خوبی دارد و سودهای خیلی خوبی معمولا بالای ۱۰۰ درصد در این نوع سرمایه گذاری است. ممکن است من سهمی را خریداری کنم، ۶ ماه یا ۱ سال رشدی نکند ولی در ۴ یا ۵ ماه رشد ۱۰۰ درصدی داشته باشد. معمولا این سودها را تحلیلگرهای فاندامنتالی که توی قیمت مناسب تکنیکالی خرید کرده اند میبرند. یادتان باشد که من یک تحلیلگر تکنیکال هستم و باید بیشتر از سرمایه گذاری کوتاه مدت دفاع کنم ولی یکی از تجربیات ارزشمندم این بوده است که سرمایه گذاری بلند مدت در بورس ایران و مطابق با شخصیت بسیاری از سرمایه گذارها، بیشتر سرمایه گذاری بلند مدت جواب می دهد و احتمال موفقیت بالاتری میشود.
برسی کردیم که سرمایه گذاری کوتاه مدت چند سمت دارد، من سرمایه گذار و بازار، بیشتر افراد روحیات، زمان، سطح توان، استرس و. به نوعی است که باید به سمت سرمایه گذاری بلد مدت بروند و می طلبد که از تحلیل فاندامانتال بیشتر استفاده کنیم (در کنار تحلیل تکنیکال) و به همین دلیل ما در دوره نخبگان بورس تحلیل فاندامانتال در کنار تحلیل تکنیکال آموزش می دهیم. هر چند خیلیها می گویند که تحلیل تکنیکال بسیار با هیجان تر است. ما می گوییم اگر می خواهید در بازار بورس بمانید و از این بازار واقعا سود بدست آورید باید از تحلیل فاندامانتال استفاده کنید، چون روحیات اکثر شماها به سمت یک اینوستور می روند نه یک تریدر و اگر بخواهید جایگاه یک تریدر باشید خسته میشوید، روزی خسته میشوید و از این بازار بیرون می روید. من همیشه از این بازار ناراحت بودم و هستم که چرا عدهای وارد بازار بورس میشوند و جایگاه تریدر نیستند و در جایگاه تریدر قرار می گیرند و بعد از مدتی بورس را رها می کنند و از طرفی می بینم افرادی که توانسته اند جایگاه درستی انتخاب کنند، به سمت سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت رفته اند و در این بازار موفق هستند. آن دسته از افرادی که موفق نیستند همین نکته را نمی دانند که جای درستی قرار نگرفته اند، یعنی تریدر نیستند و دارند تریدر می کنند و باید به سمت اینوستورها بروند. امیدوارم این تجربه که یکی از با ارزش ترین تجربههای من در بازار بورس است و خودم این تجربه را بسیار ارزشمند می دانم به گوش بیشتر سرمایه گذارهایی که کمتر از ۲ یا ۳ سال است که وارد بورس شده اند و به خاطر اتفاقات، پتانسیل این را دارند که بورس را کنار بگذارند و این اتفاق برسد و آنها هم جز برندههای این بازار قرار بگیرند. امیدوارم که این فایل متنی کمک کند که ما بازار سرمایه گذاری بهتری داشته باشیم و سرمایه گذارهای بسیار بهتری در این بازار داشته باشیم.
بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر صادرات بخش کشاورزی در راستای بند دوم سیاستهای کلی کشاورزی
(صحت مطالب مقاله بر عهده نویسنده است و بیانگر دیدگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست)
در تهیه، تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نکته مورد توجه قرار می گیرد که شاخصهای کلان ، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشمانداز تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها بهصورت کامل مراعات شود. امروزه کشوری که اقتصادآن برمحور تک محصولی باشد در تحولات اقتصادی بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. بند دوم سیاست های کشاورزی بر حمایت از صادرات محصولات نوسانات بلند مدت کشاورزی تأکید دارد. صادرات غیرنفتی، یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشورهای دارای نفت و به طور کلی بحثی است که در آن، در مورد تنوع و گسترش صادرات در مقابل صادرات تک محصولی سخن به میان میآید. بنابراین، اتخاذ سیاست هایی جهت تنوع بخشی و گسترش صادرات غیر نفتی با از میان برداشتن موانع و نیز راهکارهای مناسب در این زمینه در همه کشورهای در حال توسعه دارای اقتصاد تک محصولی ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این میان نرخ ارز متغیری است که چگونگی سیاست گذاری در زمینه آن متغیرهای کلان اقتصادی به ویژه رشد صادرات غیر نفتی را متاثر میسازد .هدف از این تحقیق بررسی اثر بی ثباتی نرخ ارز بر صادرات بخش کشاورزی در ایران طی دوره 1360-1390می باشد.مدل بکار گرفته شده الگوی خود توضیح با وقفه های توزیع شده (ARDL)می باشد.نتایج تحقیق رابطه معکوس بین نوسانات نرخ ارز و صادرات بخش کشاورزی را نشان می دهد.
کلیدواژهها
- صادرات غیر نفتی
- صادرات بخش کشاورزی
- الگوی خود توضیح با وقفه های توزیع شده
عنوان مقاله [English]
Effect of exchange rate volatility on agricultural exports (According to Agricultural General Policies)
نویسندگان [English]
- Sakine Safari 1
- Mehdi Rahmani 2
- HASSAN AHMADI 3
Today, in the economic developments, a country that has an economy based on the mono-product is on the most risk. Non-oil exports is one of the most important economic issues in the oil -rich countries and a general discussion in which, there is talking about diversity and expansion of exports compared to the single product exporting .Therefore, the adoption of policies for diversification and expansion of non-oil exports with the elimination of barriers and good strategies in this field is inevitable necessity in all of the developing countries with single-product economy. Meanwhile, the exchange rate is a variable that affected the policies of the macroeconomic variables, especially the growth of non-oil exports. The purpose of this study was to investigate the effect of exchange rate instability on agricultural exports in the period 1360-1390. The applied model is Autoregressive Distributed Lag (ARDL). The results of the study show the inverse relationship between volatility of exchange rate and the agricultural exports.
کلیدواژهها [English]
- Non-Oil Exports
- Agricultural Exports
- Autoregressive Distributed Lag
اصل مقاله
مقدمه
بر اساس سیاست های کلی بخش کشاورزی در سند چشم انداز توسعه، تأمین امنیت غذایی کشور با تکیه بر تولید از منابع داخلی و تأکید بر خود اکتفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی ، توسعه بخش کشاورزی مورد توجه قرار می گیرد. بند دوم سیاست های کلی کشاورزی که از طرف رهبری در تاریخ 29/9/1391 ابلاغ شده است بر "تأمین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی، ارتقای سطح سلامت مواد غذایی تا استاندارد جهانی، اصلاح و بهینه نمودن الگوی مصرف و حمایت مؤثر از تولید و صادرات در محصولات دارای مزیت های نسبی و ایجاد مزیت های جدید(از جمله هدفمند نمودن یارانه ها در جهت تولید و صادرات) "تأکید دارد. ازطرف دیگراقتصاد ایران طی حدود سه دهه مذکور به دلایلی چون وقوع انقلاب اسلامی، جنگ، اجرای برنامههای توسعهای مختلف و وجود برخی محدودیتها در زمینه اقتصاد بینالملل از جمله تحریم اقتصادی و . نوسانات زیادی را پشت سر نهاده است. شرایط فوق باعث گردید که سیاستهای کلان (پولی، ارزی و مالی) و نیز سیاستهای تجاری کشور به ویژه در دوران جنگ از ثبات کمتری برخوردار باشند. از آن پس نیز به دلیل برخی محدودیتهای ارزی و نیز تحولات بینالمللی، تغییر و نوسانات زیاد در سیاستهای اتخاذ شده کاملاً محسوس میباشد. از آنجا که سیاستهای مذکور از کانال تغییر تقاضای کل اقتصاد و نیز ترجیحات تولید و مصرف میتواند فرایندهای اقتصادی را تحتتأثیر قرار دهد، از این رو بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر روی صادرات غیر نفتی ضروری به نظر می رسد.صادرات غیر نفتی، یکی از مباحث مهم اقتصادی در کشورهای دارای نفت و به طور کلی بحثی است که در آن، در مورد تنوع و گسترش صادرات در مقابل صادرات تک محصولی سخن به میان میآید. بنابراین، اتخاذ سیاست هایی جهت تنوع بخشی و گسترش صادرات غیر نفتی با از میان برداشتن موانع و نیز راهکارهای مناسب در این زمینه در همه کشورهای در حال توسعه دارای اقتصاد تک محصولی ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد . مهمترین مشخصه اقتصاد ایران نیز وابستگی به درآمدهای نفتی است و هر گونه نوسان در قیمت نفت موجب بروز مشکلاتی از جمله کاهش درآمدهای صادراتی خواهد شد لذا امروزه رشد صادرات غیرنفتی و افزایش سهم کشور در تجارت جهانی و بازارهای بین المللی به منظور کاهش وابستگی شدید اقتصاد به درآمدهای نفتی یکی از اهداف مهم اقتصادی تلقی می شود در این میان نرخ ارز متغیری است که چگونگی سیاست گذاری در زمینه آن متغیرهای کلان اقتصادی بویژه رشد صادرات غیر نفتی را متاثر میسازد . نوسانات نرخ ارز ، پیش بینی درآمد ریالی حاصل از صادرات را برای صادرکنندگان دشوار نموده و طبعاٌ بازاریابی ،برنامه ریزی صحیح و تعیین سیاست صادراتی را برای آنها با مشکلاتی مواجه می سازد. اساساٌ از یکسو به علت عدم اعتماد به نرخ ها و افزایش ریسک ناشی از نغییرات آنها برنامه ریزی بلند مدت را غیر ممکن ساخته و باعث توقف و یا کاهش فعالیتهای صادراتی می گردد،از سوی دیگر اینگونه نوسانات انگیزه معاملات ارزی سوداگرانه را افزایش داده و به سلامت بازار آسیب می رسانند. مضافاٌ اینکه این امر برنامه ریزی برای ورود کالاها وخدمات از محل این ارزها را دچار اختلال می سازد. طبق قوانین اقتصادی، نرخ ارز دست کم در کوتاه مدت رابطه مستقیم با صادرات دارد و از این رو در متون اقتصادی از آن به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر صادرات غیر نفتی نام برده شده، اما اثر تغییر نرخ ارز بر میزان صادرات بخصوص در بلندمدت، مبهم بوده و نیازمند تجربیات و پایه های نظری بیشتر است.
پیشینه تحقیق
دیمیتریوس سرنیس [1] (2013)،در مطالعه ای تحت عنوان "نوسانات نرخ ارز وتجارت خارجی ،مطالعه برای قبرس وکرواسی "به بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر صادرات بین دو کشور قبرس وکرواسی طی بازه زمانی 1990-2012پرداختند.مدل بکار گرفته شده در این تحقیق (VECM)می باشد .نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که نوسانات نرخ ارز باعث کاهش صادرات بین دو کشور در بازه زمانی مذکور شده است.تندراین- راگوبور و امامدی[2] (2011)، در مقاله ای تجربی به بررسی آسیبهای نوسانات نرخ ارز بر صادرات جزیره موریس پرداخته اند. موریس اقتصاد جزیره ای کوچک، وابسته به تجارت و به شدت تحت تاثیر تغییر تقاضای جهانی و نوسانات ارز می باشد.در این مقاله تأثیر بی ثباتی نرخ ارز موثر واقعیبر عملکرد صادرات موریس طی سالهای 1975 تا 2007 بررسی شده اند.
نتایج تجربی بر اساس تجزیه و تحلیل ARDL نشان می دهد که صادرات واقعی با فعالیت های اقتصادی خارجی،نرخ موثر واقعی ارز و نوسانات نرخ واقعی ارزدر رابطه است. همچنین نوسانات نرخ ارز در کوتاه مدت اثر مثبت و معنی دار با صادرات دارد، در حالی که در دراز مدت، نوسانات نرخ ارز اثر منفی روی صادرات موریس دارند. رحمان و رحمان ،سارلتیس[3](2009)، در مقالهای با عنوان تأثیر عدم قطعیت نرخ ارز بر صادرات، به بررسی تأثیر این متغیر بر صادرات آمریکا پرداختند. دوره زمانی مورد بررسی آنها به صورت ماهیانه و از ژانویه 1973 تا ژانویه 2007 میباشد. متغیرهای مورد استفاده توسط محققین، لگاریتم تولیدات صنعتی، شاخص قیمت مصرفکننده، نرخ ارز، حجم پول، شاخص قیمت تولیدکننده، صادرات و متغیر نااطمینانی بوده و مدل به کار رفته نیز VAR میباشد. محققین نااطمینانی نرخ ارز را با استفاده از (GARCH)[4] محاسبه نمودند. نتیجه تحقیق آنان حاکی از تأثیر معنیدار نااطمینانی نرخ ارز بر صادرات میباشد. بهمنی اسکویی و هاگرتی[5](2008)، با استفاده از اطلاعات سالیانه 2006ـ1973 به بررسی صادرات 117 کالای صنعتی از ژاپن به آمریکا پرداختند. محققین از لگاریتمهای متغیر تولید ناخالص داخلی آمریکا، نسبت قیمتها و متغیر نااطمینانی نرخ ارز به عنوان متغیرهای توضیحی برای صادرات استفاده کردند. نتایج تحقیق آنها حاکی از بیتأثیر بودن نااطمینانی ارز بر صادرات میباشد.سحابی، بهرام وهمکاران(1390)، به بررسی اثر نرخ ارز بر صادرات غیر نفتی ایران به کشورهای منتخب خاورمیانه (ترکیه،امارات،عربستان،کویت،پاکستان) با استفاده از اطلاعات سالیانه 1385-1357 (2006-1978) پرداخته اند. روش این تحقیق پانل دیتا بوده وپنج کشور ترکیه،امارات،عربستان،کویت و پاکستان به عنوان کشورهای میزبان و تولید ناخالص داخلی کشورهای میزبان، نرخ ارز دو طرفه، نسبت قیمتهای صادراتی و متغیر موهومی جنگ به عنوان متغیرهای توضیحی برای صادرات غیر نفتی استفاده شده است.
مبانی نظری ومتدولوژی
طرفداران کاهش ارزش پول، معتقدند که کاهش ارزش پول، موجب افزایش صادرات، تولید و در نتیجه بالا رفتن اشتغال و سطوح درآمدی و همچنین کاهش واردات میگردد. در نتیجه تراز تجاری را بهبود بخشیده و کسری تراز پرداختها را جبران میکند.از بین بردن مازاد تقاضا، بستگی به کوشش منحنی عرضه و تقاضا برای ارز دارد. اگر عرضه و تقاضای ارز از حساسیت بالایی برخوردار باشد، کاهش ارزش پول، تقاضا برای ارزش را کاهش و عرضه آن را افزایش میدهد و در نتیجه، مازاد تقاضا از بین خواهد رفت .
پایایی دادهها
بهکارگیری روشهای معمول اقتصادسنجی در برآورد ضرایب الگو، با استفاده از دادههای سریزمانی بر این فرض استوار است که متغیرهای الگو پایاباشند. یک سریزمانی وقتی پایاست که میانگین، واریانس و ضرایب خود همبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند و مهم نباشد که در چه مقطعی از زمان ، این شاخص محاسبه می شود. اگر متغیرهای سریزمانی مورد استفاده در برآورد ضرایب الگو ناپایا[6] باشند، در عینحالی که ممکن است هیچ رابطه بامفهومی بین متغیرهای الگو وجود نداشته باشد، ضریب تعیین ، بهدست آمده بالا بوده و محقق را به استنباطهای غلط در مورد میزان ارتباط بین متغیرها سوق میدهد . از این رو اولین قدم در تخمین پارامترها، تعیین پایائی متغیرهاست.
آزمون دیکی- فولر تعمیمیافته[7]
در آزمون دیکی- فولر فرضیه مورد برسی قرار میگیرد. حال اگر این فرض درست نباشد و سریزمانی تحتبررسی، دارای فرایند خودتوضیح مرتبه باشد. رابطه مورد برآورد برای نوسانات بلند مدت آزمون از تصریح پویائی صحیح برخوردار نبوده و موجب خواهد شد تا جملات خطای رگرسیون دچار خودهمبستگی شوند. زمانیکه جملات خطا دچار خود همبستگی شوند دیگر نمیتوان از آزمون دیکی – فولر برای آزمون پایائی استفاده کرد؛ زیرا در این حالت توزیع حدی و کمیتهای بحرانی بهدست آمده از روش دیکی – فولر صادق نیست. اما دیکی و فولر نشان دادند که وقتی جملات خطا ، خودهمبسته هستند در صورتیکه الگوی تعمیمیافته دیکی-فولر مورد استفاده قرار گیرد، توزیع حدی و کمیتهای بحرانی بهدست آمده توسط آنان باز هم صادق خواهد بود.نتایج آزمون دیکی فولر در جدول (1)،آمده است.
نوسانات بلند مدت
در این پژوهش به بررسی ارتباط بین قیمت مسکن و سهام به عنوان دو نوع دارایی حقیقی مهم با بعضی از متغیرهای اقتصاد کلان در اقتصاد ایران پرداخته ایم. سوال اصلی که به آن می پردازیم، بررسی اثر سطح فعالیت های اقتصادی و همچنین شوک های موقتی بر قیمت دو دارایی مسکن و سهام است. در این تحقیق داده ها به صورت فصلی و برای دوره زمانی 1375-1391 است و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی دو مرحله ای(2SLS) مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. برای این منظور از متغیرهای متوسط قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران(برای قیمت مسکن)، شاخص قیمت سهام تهران (برای قیمت سهام)، تولید ناخالص داخلی(برای سطح فعالیت های اقتصادی)، درآمدهای نفتی(برای شوک های خارجی)، رشد نقدینگی(برای شوک سیاست های پولی) و نرخ ارز بازار( برای دارایی هایی که جانشین مسکن و سهام هستند) استفاده شده است. نتایج اولیه نشان می دهد که نرخ ارز اثر منفی و قابل توجهی بر روی هر دو قیمت مسکن و سهام دارد، که این مبتنی بر این عقیده است که نرخ ارز جانشینی برای هر دو دارایی مسکن و سهام است. همچنین نتایج نشان می دهند که رشد GDP اثر منفی قابل توجهی بر روی قیمت هر دو دارایی مسکن و سهام دارد، با توجه به اینکه رشد حقیقی همزمان با تورم پایین اتفاق می افتد در نتیجه رشد حقیقی نرخ بازگشت کمتری برای مسکن و سهام به همراه دارد. هر دوی درآمد نفت و رشد نقدینگی اثر مثبت و قابل توجهی بر روی قیمت مسکن و سهام دارند، با دلالت بر اینکه هر دو شوک مثبت، اضافه تقاضا برای هردو دارایی مسکن و سهام به همراه دارند و باعث افزایش قیمت این دو دارایی می شوند. علاوه بر این، می توان نتیجه گرفت که اثر سطح فعالیت های اقتصاد کلان و شوک ها بر روی قیمت مسکن و سهام یکسان است.
This research examines the relationship between stock and house prices as two main kinds of real assets and some economic variables in Iran's economy. The main question we have examined is the effects of level of economic activities on one hand and the effects of the temporary shocks on these prices. The time period under study is 1375-1391(1996-2012) and our method of estimation is 2SLS. Variables include average price of a squared meter of apartments in Tehran(for house prices), Tehran Stock Price Index(for stock prices), gross domestic product or GDP(for the level of economic activity), oil incomes(for external shocks), liquidity growth(for monetary policy shocks), and market exchange rate(for an asset that could be a substitute for stock and housing). Our Empirical results show that exchange rate has negative significant effect on both stock prices and house prices; consistent with this idea that foreign exchange is a substitute for both housing and stock. Also, our results show that GDP growth has a negative and significant effect on both house prices and stock prices, implying that with real growth that are coincided with low inflation the nominal return of housing and stock are lower. Both oil incomes and liquidity growth have positive and significant effects on house prices and stock prices, implying that both positive shocks bring about excess demand for assets and cause asset prices to increase. Therefore, the effect of the level of economic activity and shocks on house prices and stock prices are the same. Key words: stock price index, house prices, level of economic activities , temporary shocks, Two_stage Least Squares (2sls).
نوسانات بلند مدت
جدیدترین محصولات
جدیدترین مطالب
نوسانات در فارکس
نوسانات جفت ارزها ، فلزات گرانبها در فارکس در طول روزهای هفته و 24 ساعت متفاوت میباشد ، که در این مقاله به طور کامل نوسانات جفت ارزهای اصلی و فلزات گرانبهای فارکس رو بررسی میکنیم . جفت ارز EURUSD : نکته : ساعت اعلام شده در تصاویر بر اساس ساعت
نوسان یا Volatility در فارکس چیست؟
در بازارهای مالی ممکن است معامله گران تازه وارد تفاوت بین دو واژه Volatility و Volume را درک نکنند، اما باید به این نکته اشاره کرد که حجم Volume در بازار فارکس کاربردی ندارد و بیشتر در بازار سهام از آن استفاده میشود و از آن طرف به جای حجم از Volatility در بازار فارکس استفاده میشود که در ادامه به تفاوت آن میپردازیم.
نوسان یا Volatility چیست؟
Volatility معیاری برای ارزیابی میزان نوسان در یک بازه زمانی خاص میباشد، در بازار فارکس زمانی که حرکات بزرگ صعودی یا نزولی رخ میدهد، به اصطلاح گفته میشود که بازار دارای نوسانات بالایی است، و زمانی که بازار حرکات کوچک و کمتری دارد گفته میشود که نوسانات بازار کم میباشد.
به طور کلی منظور از نوسانات فارکس، بالا و پایین شدن قیمت ارزها در مقابل یک دیگر میباشد، این حرکات میتواند به دلایل مختلفی، ثانیه به ثانیه در حال تغییر باشد.
در بازارهای دارای نوسان بالا مانند بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال، رعایت مدیریت ریسک بسیار مهم میباشد اما از آن طرف این میزان نوسان بالا مهمترین عامل برای وسوسه و طمع معامله گران است، مخصوصا در هنگام شکستها اغلب معامله گرها به جای استفاده صحیح از موقعیت، خود را دچار اضطراب و استرس میکنند و تصمیم گیری اشتباه در این لحظه میتواند باعث ضرر در معاملات شود.
معامله گران باید همیشه به میزان نوسانات جفت ارزی که قصد معامله آن را دارند توجه کنند، و در زمانی که نوسانات بازار بالا میباشد، با حجم کمتری وارد معامله شوند و حتما از حد ضرر استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: تفاوت فارکس با بازار بورس
نوسانات کوتاه مدت
نوسانات بازار فارکس برای معامله گران کوتاه مدت بسیار ضروری میباشد، معامله گران کوتاه مدت به حرکات کوچک قیمت وابسته هستند و اگر نوسانی در این بازه رخ ندهد به معنای نداشتن سود خواهد بود.
در نوسانات کوتاه مدت بازار به صورت ساعتی یا حتی لحظهای رصد میشود و لحظهای غفلت در آن میتواند همه چیز را عوض کند.
نوسانات این چنینی به همان اندازه که میتواند سودهای زیادی داشته باشد، به همان میزان میتواند برای معامله گران تازه وارد ضرر به همراه داشته باشد.
یک معامله گر کوتاه مدت، برای سود گرفتن از این نوسانات باید به دنبال پیدا کردن سیگنالهای لحظهای در بازار باشد و به همین منظور باید دائما نوسانات بازار را رصد کند.
مشاهده بیشتر: آموزش فارکس
نوسانات بلند مدت
انجام معاملات در یک دوره بلند مدت نیازمند داشتن صبر و حوصله است، و معمولا معامله گران محافظه کار از نوسانات بلند مدت در بازار استفاده میکنند، به این صورت که نسبت به معامله گران کوتاه مدت، معاملات طولانیتری انجام میدهند و از نوسانات بزرگ بازار سود کسب میکنند ولی همانطور که گفته شد این نوع معامله نیازمند صبر زیاد است چون نوسانات قیمت در بلند مدت میتواند برای معامله گر سود ساز باشد.
معاملات پر ریسک
نوسانات در بازار باعث میشود که افراد مختلف وارد بازار شوند و از این نوسانات سود کسب کنند، اما از آن طرف معامله در بازاری که نوسانات بالایی دارد میتواند خیلی پر ریسک باشد، پس در این مواقع بهتر است که تصمیمات معاملاتی خود را مدیریت کنید.
دلیل شکست بسیاری از معامله گرانی که در مواقع پر نوسان وارد بازار میشوند، این میباشد که مدیریت سرمایه و نقطه دقیق ورود و خروج از معامله را درک نکردهاند و نمیتوانند تصمیم درستی در این مواقع بگیرند.
مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس
اندازه گیری Volatility
برای تشخیص و اندازه گیری میزان نوسانات میتوان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد که مهمترین آنها بحث پرایس اکشن میباشد اما جدا از پرایس اکشن ابزارهای مختلف دیگری نیز وجود دارد مانند اسیلاتورهای مومنتومی، میانگینهای متحرک، باندهای بولینگر و. که میتوان از آنها استفاده کرد.
میانگین متحرک
میانگین متحرک یکی از متداولترین و پر استفادهترین ابزارها در تحلیل تکنیکال میباشد و با وجود ساده بودن این ابزار، دادههای ارزشمندی به معامله گر ارائه میدهد. میانگین متحرک، میانگین حرکت بازار در چند کندل قبلی را نشان میدهد، و انتخاب تعداد کندل توسط معامله گر انجام میشود، به عنوان مثال اگر sma50 فعال باشد میانگین 50 کندل گذشته قیمت را نشان میدهد.
و حالا در مورد رابطه آن با میزان نوسان باید گفت که هر وقت قیمت از میانگین متحرک فاصله بگیرد، یعنی نوسان بازار در حال افزایش است.
باندهای بولینگر
در واقع باندهای بولینگر دو خط هستند که با انحراف معیاری خاص حرکت میکنند، وقتی که باندهای بولینگر منقبض میشوند، نشان از نوسان کم بازار میباشد و هنگامی که منبسط میشوند نشان از نوسان زیاد در بازار میباشد.
اسیلاتورهای مومنتومی
ابزارهای مختلفی در بازار برای شناسایی مومنتوم بازار وجود داد که میتوان به چند مورد آن مانند RSI ،Momentum ،ATR اشاره کرد، که در اینجا به معرفی ATR میپردازیم.
یکی از ابزارها برای اندازه گیری دامنه نوسانات بازار، میانگین محدوده واقعی یا همان Average True Range میباشد، این ابزار میتواند مشخص کند که از بازار میتوان، توقع چه مقدار نوسان را داشت، اما باید در نظر داشت که این ابزار نمیتواند جهت حرکت روند را مشخص کند.
به صورت کلی ATR محدوده بین سقف و کف در هر تایم فریم را مورد سنجش قرار میدهد، و سپس این اندازه گیری را به عنوان میانگین متحرک انجام میدهد. برای مثال اگر ATR را در تایم روزانه روی عدد 14 قرار دهیم، میانگین محدوده معاملات 14 روز گذشته را نشان میدهد. پس به صورت کلی، زمانی که ATR در حال نزول است نشان از کاهش نوسانات بازار دارد و زمانی که در حال صعود میباشد، نشان از افزایش نوسانات در بازار دارد.
خلاصه و جمع بندی
نوسانات (Volatility) بازار فارکس میتواند مانند شمشیر دو لبهای، هم باعث سودهای بزرگ شود و هم ممکن است ضررهای زیادی به معامله گران وارد کند، پس دنبال کردن روند بازار بسیار مهم میباشد، این مورد به ویژه در زمانی که بازار دارای بی ثباتی سیاسی و اقتصادی میباشد اهمیت پیدا میکند، زیرا هر دو این موضوع میتواند باعث تاثیر گزاری در بازار فارکس شود.
با استفاده از این نوسانات، میتوان چشم انداز حرکتی قیمت را پیش بینی کرد و با در نظر گرفتن سیگنالهای مختلف وارد بازار شد. به صورت کلی ممکن است هر فرد بسته به میزان نگرش و ریسک پذیری خود، برداشت متفاوتی از نوسانات قیمت در بازار داشته باشد.
دیدگاه شما