روند قیمت (Trend Price)


سطوح مقاومت بیت کوین

پرایس اکشن (Price Action) چیست؟

در بازار بورس استراتژی‌ها و روش‌های معاملاتی بسیاری وجود دارند اما یک معامله‌گر تازه‌وارد برای شروع کار تنها به یادگیری یک مورد احتیاج دارد. پس از کسب مهارت در یک روش تحلیلی می‌تواند تعداد مهارت‌هایش را بالا ببرد و بهترین مورد را بر اساس بازار و شخصیت خود انتخاب کند. پرایس اکشن (Price Action) یکی از این شیوه‌های معامله‌گری است. در واقع یکی از ساده‌ترین و مؤثرترین اشکال معامله‌ است که می‌توان یاد گرفت. اگر به تازگی معامله‌گری را آغاز کرده‌اید، یادگیری معامله بر اساس استراتژی پرایس اکشن می‌تواند نقطه شروع فوق‌العاده‌ای برای شما باشد. در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال که پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دهیم.

پرایس اکشن در بورس چیست؟

پرایس اکشن روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمت‌ها و یکی از شیوه‌های معامله‌گری است که روند قیمت (Trend Price) در آن از هیچ‌گونه اندیکاتور استفاده نمی‌شود و تمامی تحلیل‌ها بر روی نمودارهای ساده قیمت انجام می‌شوند. در تحلیل به شیوه پرایس اکشن، تنها داده‌های قیمت مبنای تحلیل قرار می‌گیرند تا معامله‌گران به راحتی بتوانند حرکات قیمت را زیر نظر گرفته و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند. در اندیکاتورهای دیگر حجم زیاد اطلاعاتی وجود دارد که برخی از آن‌ها به درد تریدر نمی‌خورد و باعث سردرگمی آن می‌شود اما در پرایس اکشن مواردی چون تحلیل فاندامنتال و استفاده از نوسانگرها برای راحتی کار در نظر گرفته نمی‌شود.

در واقع پرایس اکشن یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است و عموماً بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز می­‌کند. البته بین پرایس اکشن و سایر روش‌های تحلیل تکنیکال نیز تفاوت‌هایی وجود دارد و آن تفاوت این است که، تمرکز اصلی پرایس اکشن بر رابطه بین قیمت­‌های جاری و قیمت‌­های گذشته است. در حالی که سایر روش­‌های تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه و گذشته قیمت‌­ها تأکید دارند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

بنا به تعریفی که گفته شد، پرایس اکشن بر مبنای داده‌های خام قیمتی عمل می‌کند که این داده‌ها در قالب‌های مختلف نموداری مانند نمودار شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفته می‌شوند.

اندیکاتورهای دیگر مانند MACD و… برای معامله‌گران نوسانی یا همان تریدرها تنها یک ابزار به حساب می‌آیند اما پرایس اکشن تنها ابزار نیست، بلکه منبعی از داده‌هاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن داده‌ها ساخته شده‌اند. معامله‌گران به منظور تحلیل و تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمت و یافتن سطوح حمایت و مقاومت به پرایس اکشن نیاز دارند اما برای آن که تحلیل درست را ارائه دهند لازم است با چند مفهوم و اصطلاح زیر آشنا باشند.

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت خطوطی هستند که هنگام برخورد قیمت با آن‌ها و زمانی که قیمت به حدود آن‌ها می‌رسد واکنش نشان می‌دهد. زمانی که این خطوط شکسته شوند قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را پیدا می‌کنند. در واقع خط حمایتی که شکسته می‌شود در ادامه مانعی در برابر افزایش قیمت است و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. برای استفاده از این خطوط باید تایم فریم مخصوص آن را تعیین کرد. به عنوان مثال خطوط مقاومتی که برای تایم فرم هفتگی رسم شده در نمودار ساعتی کارآیی ندارد.

خطوط روند

خط روند همان خطوط اتصال کف‌ها با سقف‌ها هستند که یک نمای کلی حرکت سهم را به معامله‌گر نشان می‌دهند. شناسایی خطوط روند باید در الویت کار معامله قرار بگیرد تا معامله‌گر با یافتن خطوط روند و شناسایی روند کلی بتواند نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص ‌کنند و در موقعیت مناسب تصمیم به خریدن یا فروختن سهم مورد روند قیمت (Trend Price) نظر بگیرد.

الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک در بین کاربران محبوبیت و معروفیت بیشتری دارد زیرا در آن نمایش گرافیکی نوسانات و حرکات قیمتی و اطلاعاتی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم نمایش داده می‌شود و کار را برای معامله‌گر ساده‌تر می‌کند.

در کندل استیک الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید وجود دارند که جزو نمونه‌های شناخته شده و تفسیر شده در پرایس اکشن‌ هستند و معامله‌گر با مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را بگیرد. الگوهای کندل استیک بسیار است؛ با مشاهده این الگوها معامله‌گر می‌تواند انتظار خود را در رابطه با آینده سهم پیش‌بینی کند. به عنوان مثال با «الگوی مثلث صعودی»، می‌توان یک شکست مقاومتی را برای سهم پیش‌بینی کرد. پرایس اکشن در این الگو می‌گوید که چندین بار مقاومت توسط خریداران شکسته شده است.

پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، نوبت به رسم نمودار می‌رسد. برای کاربری ساده‌تر از پرایس اکشن بهتر است نمودار از هر نوع شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای خالی باشد. در شروع کار معامله‌گر محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) را بر روی نمودار رسم کرده و مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کند تا در صورت شکسته شدن این خطوط اقدام به خرید یا فروش کند.

کندل شناسی پرایس اکشن

کندل‌ شناسی بخش اول آموزش دوره پرایس اکشن به حساب می‌آید. همه اطلاعاتی که می‌خواهیم در کندل‌ها و شرایط قرارگیری آن‌ها وجود دارد. در واقع کندل، بازتاب رفتار معامله‌گر است و هر برخورد و دیدگاه معامله‌گر در بازار باعث تغییر موقعیت کندل‌ها می‌شود. کندل‌‌ها به چهار دسته کندل صعودی، نزولی، قوی و ضعیف تقسیم‌بندی می‌شوند. یک کندل صعودی یا کندل گاو به رنگ سبز ظاهر می‌شود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد. کندل نزولی یا کندل خرس به رنگ قرمز ظاهر می‌شود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پایین‌تر از قیمت باز شدن آن باشد.

کندلی با بدنه سبز بلند نشان دهنده یک روند پرقدرت صعودی با قدرت خریداران بالاست و کندلی با بدنه قرمز بلند نشان از روند پرقدرت نزولی با قدرت فروشندگان بالا دارد. همچنین کندل‌هایی با بدنه کوتاه و سایه‌ای بلندتر نسبت به بدنه‌شان، به عنوان کندل ضعیف شناخته می‌شوند.

الگوهای پرایس اکشن

بحث مهم بعدی الگوهای پرایس اکشن است چرا که این الگوها سرنخ‌های قدرتمندی را در مورد قیمت بعدی سهم در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. مهمترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از الگوی نوار داخلی، الگوی نوار پین و الگوی تقلبی.

الگوی نوار داخلی (inside bar)

الگوی نوار داخلی یک الگوی دو شمعی، شامل شمع مادر و شمع داخلی است. در این الگو شمع مادر شامل بدنه و سایه‌ها و شمع داخلی باید کاملا در محدوده بالا تا پایین شمع مادر قرار می‌گیرد.

الگوی نوار پین

الگوی نوار پین، یک شمع با سایه بسیار بلند است. این الگو تغییر روند قیمت در بازار را نشان می‌دهد و عملکرد خوبی دارد مخصوصا اگر بر یک سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شود.

الگوی تقلبی

الگوی تقلبی همان شکستن غلط الگوی نوار داخلی است. به عنوان مثال اگر یک الگوی نوار داخلی ظاهر شود و بعد از آن یک الگوی نوار پین شکل گیرد در واقع یک الگوی تقلبی داریم. دلیل نامگذاری آن به الگوی تقلبی این است که به نظر می‌رسد روند بازار معکوس شده است اما در اصل روند در همان جهت ادامه‌ می‌یابد.

آموزش پرایس اکشن

همان‌طور که گفتیم با آموزش پرایس اکشن معامله‌گران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سوددهی بالا می‌پردازند. آموزش پرایس سرفصل‌های مختلف و بسیاری دارد که در ادامه به مهمترین سرفصل‌های آن اشاره می‌کنیم:

  • کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت نواحی (S/R)
  • بررسی خطوط روند از منظر پرایس اکشن (Trend Lines)
  • بررسی کانال‌ها از منظر پرایس اکشن
  • کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت روند (Trend)
  • پرایس اکشن در شکاف قیمتی (Gap)
  • تحلیل حجم معاملات در روند قیمت (Trend Price) پرایس اکشن (Volume Analysis)
  • کاربرد پرایس اکشن در تحلیل کندل‌ها
  • کاربرد پرایس اکشن در تحلیل الگوها

با ثبت نام در کلاس‌های آموزش پرایس اکشن، با تمامی این مباحث آشنا خواهید شد. لازم به ذکر است که برای آموزش پرایس اکشن به اعتبار و سابقه مرکز یا سایت آموزشی توجه کنید. مراکز آموزشی منتسب به کارگزاری‌ها می‌تواند گزینه مناسبی برای این دست آموزش‌ها باشد.

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

در این نوع تحلیل نسبت به شیوه‌های دیگر معامله‌گری مزیت‌ها و محدودیت‌هایی وجود دارد. از جمله محدودیت‌های این روش، آن است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و باید به برخی از آن‌ها فرصت داد. گاهی ممکن است حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملاً مختلف برسند. یکی از آن‌ها ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری روند صعودی را انتظار داشته باشد.

مورد دوم این که با وجودی که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده هستند اما برای استفاده مناسب از آن‌ها نیاز به تمرین فراوان است. مورد سوم در پرایس اکشن که جز مشکلات آن محسوب می‌شود این است که خودکار کردن استراتژی‌های پرایس اکشن دشوار است یعنی شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و نمی‌توان معامله را اتوماتیک کنید. البته برخی از این محدودیت‌ها به تایم فرمی که معامله‌گر استفاده می‌کند بستگی دارد. پرایس اکشن مزیت‌هایی هم دارد که به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  1. پرایس اکشن در هر بازاری کاربرد دارد. کاربردی بودن از مزیت‌های اصلی آن است. بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، فارکس، بیت کوئین و…
  2. پرایس اکشن رایگان است و معامله‌گران نیازی به نرم ‌افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری می­تواند اطلاعات لازم را به معامله‌گران ارائه دهد.
  3. سریع است و تأخیر قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع شما با اطلاعات تاریخ گذشته سروکار ندارید.
  4. پرایس اکشن، روشی همه جانبه است که شما می‌توانید با استفاده از آن همه چیز را با هم ترکیب کنید در حالی که تداخل اطلاعاتی وجود نداشته باشد.
  5. شما با استفاده از هر نرم‌ افزاری می‌توانید تحلیل پرایس اکشن را انجام دهید. نرم ‌افزارهایی چون: نینجا تریدر، ترید استیشن، متا تریدر و… .
  6. اگر از یک استراتژی پرایس اکشن مطلع باشید دیگر نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت و شما با این استراتژی‌ها در بیشتر مواقع ورودها و خروج‌های مناسب‌تری در مقایسه با روش‌های مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.

با همه مزایایی که برای پرایس اکشن شمردیم، اما همان طور که گفتیم یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین بسیار دارد. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم پرایس اکشن و اندیکاتورها شما را به یک معامله‌گر حرفه‌ای در هر بازاری بدل می‌کند.

نکات کلیدی پرایس اکشن

  • الگوهای نموداری و همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک نمایی، خط روند و دامنه معاملاتی و… که از آن‌ها برای پیش‌بینی آینده استفاده می‌شود؛ با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.
  • تحلیلگر پرایس اکشن برای پیش‌بینی به اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمع‌ها توجه می‌کند.
  • بالا رفتن قیمت سهام به معامله‌گر پرایس اکشن می‌گوید که خریدار سهم افزایش یافته در چنین حالتی معامله‌گر ارزیابی می‌کند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا نه.
  • در استراتژی پرایس اکشن حتی وضعیت روانی بازار را با استفاده از الگوهای شمعی می‌توان تحلیل کرد.
  • یک معامله‌گر پرایس اکشن می‌تواند تنها با تحلیل روانی و رفتاری به معامله بپردازد و این به معنای نادیده گرفتن تمام روش­‌های تحلیل تکنیکال نیست. بلکه ممکن است تریدر استراتژی خود را صرفاً بر روی درک رفتاری در پرایس اکشن متمرکز کرده باشد.
  • در پرایس اکشن معامله­‌گر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل می‌گیرند و چون الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل می­‌گیرد؛ به این ترتیب ستاپ به وجود می‌آید که به سیگنال خرید و فروش منتهی می‌شود.
  • برای ورود به معامله تنها یک ستاپ ساده کافی نیست؛ بلکه معامله‌گر پرایس اکشن باید از ترکیب شمع‌ها، الگوها و ستاپ­‌ها استفاده کند.
  • هنگامی که معامله‌گر متوجه شد که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر نقطه مناسب ورود یا خروج است که به آن تریگر می‌گویند. واژه تریگر به معنای «ماشه» است و به موقعیتی اطلاق می‌شود که معامله‌گر تمامی گام‌های تحلیل را برداشته و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهم موردنظر خود وارد شود.
  • به طور کلی، بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود. (در مقاله حد ضرر چیست بطور مفصل در این باره صحبت شده‌است.)
  • نقطه ورود مناسب به کنترل ریسک در معامله کمک می‌کند و معمولاً سود بالقوه‌ای نیز به همراه دارد.

سخن آخر

معاملات مبتنی بر پرایس اکشن به این معناست که معامله‌گر بر مبنای حرکت قیمت تصمیم‌گیری می‌کند. معامله‌گر پرایس اکشن تنها منبع واقعی اطلاعات را قیمت می‌داند. در واقع برای یادگیری استراتژی پرایس اکشن خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت اصل است و در ادامه پیاده‌سازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز می‌تواند مفید باشد. توجه داشته باشید که معامله‌گری بر اساس پرایس اکشن، تضمین‌کننده سود نیست بلکه این کار فقط سبک بهتر و حرفه‌ای‌تری از معامله را پیش پای شما قرار می‌دهد.

بلاتکلیفی قیمت بیت کوین در منطقه 6500 تا 7200 دلار

قیمت بیت کوین

قیمت بیت کوین به مدت دو هفته در منطقه 6500 تا 7200 دلار در حال نوسان است. زمانی که این ارز برتر بازار برای مدت طولانی در یک منطقه راکد می ماند، در کوتاه مدت دچار نوسانات قابل توجهی می شود.

اگرچه اخیرا قیمت این ارز تا سطح 7400 دلار افزایش یافت، ولی موفق نشد سطح مقاومت کلیدی 7700 دلار را تست کند و از آن زمان به بعد قیمت ایستا بوده است. در حالی که قیمت بیت کوین با توجه به نرخ منفی تامین اعتبار معاملات آتی بیت کوین، می تواند توسط یک فشار فروش قوی به سطوح بالاتر افزایش یابد، اما بیشتر فاکتورهای تکنیکال به یک روند نزولی و تست مجدد سطوح حمایت پایین تر اشاره می کنند.

نرخ تامین اعتبار اصطلاحی است که توسط صرافی های قراردادهای آتی استفاده می شود تا سیستمی را توصیف کنند که طبق آن به خریداران و فروشندگان غرامت پرداخت می کند و بازار را به حالت موازنه در می آورد. برای مثال، نرخ تامین اعتبار فعلی بیت کوین در صرافی بیتمکس معادل 0.01 درصد است، بدین معنی که معامله گرانی که بیت کوین می خرند یا شرط می بندند که قیمت آن افزایش خواهد یافت باید 0.01 درصد از موقعیت خودشان را به فروشندگان بدهند، چون تعداد زیادی در بازار در حال فروش بیت کوین هستند.

نرخ تامین اعتبار شاخصی است که همراه با حجم، قراردادهای تسویه نشده، شاخص قدرت نسبی، مقاومت افقی و سطوح حمایت برای پیش بینی روند قیمت بیت کوین استفاده می شود.

پیش بینی کوتاه مدت

قیمت بیت کوین با حدود 10 درصد افزایش از سطح 6450 دلار به سطح 7150 دلار افزایش یافت، اما هنوز در همان بازه قیمتی 3 آوریل است. یک توضیح محتمل برای محدود شدن قیمت در این بازه و عدم شکست قیمت به بالا یا پایین آن برای تعیین جهت حرکت این است که تعداد سرمایه گذاران فعال بازار بیت کوین زیاد نیستند.

نهنگ ها یا سرمایه گذاران بزرگ در جستجوی نقدینگی هستند و همین باعث می شود تا قیمت بیت کوین برای مدت طولانی در محدوده 6500 تا 7200 دلار باقی بماند. زمانی که قیمت بیت کوین در یک بازه محدود قرار می گیرد، اغلب شاهد حرکت قابل توجه قیمت در کوتاه مدت هستیم. قراردادهای تسویه نشده (باز) شاخصی است که نوسانات شدید بازار را پیش بینی می کند.

اصطلاح قراردادهای تسویه نشده (باز) برای معاملات قراردادهای آتی روند قیمت (Trend Price) بیت کوین به معنای تعداد کل قراردادهای فروش و خرید تسویه نشده (باز) در بازار است. پیش از کاهش قیمت بیت کوین از سطح 10500 دلار به سطح 5800 دلار در اوایل سال جاری، قراردادهای تسویه نشده بیت کوین در صرافی بیتمکس در حدود 1.1 میلیارد دلار بود. در 17 آوریل، میزان این قراردادها در این صرافی به 482 میلیون دلار رسید.

با توجه به پایین بودن سطح قراردادهای تسویه نشده و راکد بودن حجم، احتمالا قیمت بیت کوین تا چند روز آینده در این محدوده باقی خواهد ماند. معامله گرانی مانند مایکل ون دپوپ اظهار داشتند که بیت کوین در کوتاه مدت می تواند ابتدا سطح مقاومت 8000 دلاری را تست کند و سپس به سطوح پایین تر در منطقه 4000 تا 5000 دلار سقوط کند.

نمودار روزانه قیمت بیت کوین

نمودار روزانه قیمت بیت کوین

با توجه به نمودار فراکتالی که توسط یک تحلیلگر تکنیکال ارز رمزنگاری معروف به TraderKoz به اشتراک گذاشته شده، روند اخیر قیمت بیت کوین کاملا شبیه به زمان کاهش آن از سطح 10500 دلار به سطح 3600 دلار در فوریه و مارس سال جاری است. این تحلیلگر اظهار داشت که عملکرد قیمت بیت کوین در هفته گذشته شباهت های زیادی با اواخر ماه فوریه دارد و بیانگر شکل گیری یک سقف مشابه است.

نکته: فراکتال – مدلی نموداری برای تجزیه و تحلیل تکنیکال می‌باشد که توسط معامله‌گران برای تعیین بهترین نقطه برای ورود به بازار و یا خروج از آن استفاده می‌شود.

Bitcoin fractal matches February plunge

تطابق فراکتال بیت کوین با ماه فوریه

ممکن است که روند قیمت بیت کوین مشابه با فوریه باشد چون پس از سقوط به منطقه 3000 دلار بازیابی V شکلی را شاهد بوده است. نهنگ هایی مانند Joe007 ، که از سپتامبر سال 2019 بیش از 61 میلیون دلار سود بدست آورده اند، نسبت به وابستگی به اهرم بالا برای افزایش قیمت بیت کوین ابراز نگرانی کردند:

اگر همه پول خود را سرمایه گذاری کنید و دیگر هیچ پول نقدی نداشته باشید، توانایی شما برای محافظت از بیت کوین در هنگام سقوط ناگهانی قیمت دقیقا برابر صفر است. اگر یک موقعیت خرید اهرم شده در برابر تضمین بیت کوین ایجاد کرده اید، شما از بیت کوین در برابر دامنه ریسک محافظت نمی کنید.

بازیابی V شکل قیمت از منطقه 3000 دلار، موضع محتاطانه سرمایه گذاران به خاطر افزایش تقاضا برای تدر و عدم اطمینان در بازار به دلیل همه گیری ویروس کرونا، قوی ترین استدلال ها برای حمایت از پیش بینی اصلاح شدید قیمت در کوتاه مدت هستند.

در سطح تکنیکال، مارک داو، اقتصاددان سابق صندوق بین المللی پول و مدیر صندوق پوششی اظهار داشت که بیت کوین در سطوح بالاتر با مقاومت جدی روبرو می شود و در حال حاضر بیشتر معامله گران به دنبال فروش آن هستند.

در بازه های زمانی بالاتر، قیمت بیت کوین همچنین یک الگوی معتبر سر و شانه سقف را نشان می دهد که یکی از دقیق ترین شکل گیری های سقف برای ارزهای رمزنگاری باقی مانده است. طبق گفته موحیت سوروت، شریک Bitazu Capital ، الگوهای سروشانه از مطمئن ترین الگوهای کلاسیک در بازه های زمانی بالاتر هستند.

Bitcoin sees large overhead resistance

سطوح مقاومت بیت کوین

افزایش تقاضا برای ارزهای پایدار

در حالی که قیمت بیت کوین تلاش می کند تا سطوح مقاومت را بشکند و افزایش پیدا کند، تقاضا برای ارزهای پایدار در یک ماه گذشته افزایش یافته است. تدر، یکی از پرکاربردترین ارزهای پایدار در بازار ارز رمزنگاری، بیش از 2 میلیارد دلار به ارزش بازار خود افزود و با قاطعیت رتبه چهارم جدول ارز رمزنگاری را به خود اختصاص داد. حتی تعداد تراکنش های اتریوم برای اولین بار در تاریخ از بیت کوین پیشی گرفتند.

خروج آشکار وجوه از ارزهای رمزپایه و سرازیر شدن آن به سمت تدر و سایر ارزهای پایدار برتر، نشان می دهد که سرمایه گذاران در بحران فعلی به دنبال حفظ امنیت سرمایه های خود هستند. برخلاف روند صعودی قیمت بیت کوین در هفته های اخیر، داده ها نشان می دهند که سرمایه گذاران نسبت به روند کوتاه مدت این روند قیمت (Trend Price) ارز محتاط عمل می کنند.

انحراف از خط روند نزولی

از نظر تکنیکال، منحرف شدن قیمت بیت کوین از یک خط روند نزولی، نشان دهنده تست مجدد سطوح پایین تر در یک روند نزولی است. در اوایل این هفته، یک معامله گر ارز رمزنگاری معروف به Trader XO اعلام کرد که در آینده نزدیک، قیمت بیت کوین می تواند روند نزولی داشته باشد و احتمالا سطوح ابتدای ماه را دوباره تست خواهد کرد.

Potential Bitcoin short-term price trend

روند کوتاه مدت قیمت بیت کوین

قیمت بیت کوین موفق شد خط روند را بشکند و در صرافی کوین بیس به بالاترین سطح در 7200 دلار رسید. قیمت فعلی بیت کوین حدود 7140 دلار است. اگر بیت کوین نتواند از سطح مقاومت 7200 دلار عبور کند، کل حرکت یک انحراف تلقی می شود و نشانگر روند نزولی شدید خواهد بود.

در دو هفته گذشته، منطقه 6950 تا 7050 دلار سطح مقاومت روند قیمت (Trend Price) مهمی برای بیت کوین بوده و از 20 مارس تاکنون، 9 بار تلاش کرده تا این سطح را بشکند.

روند صعودی کوتاه مدت قیمت

از نظر تکنیکال، اگر سطح مقاومت 7400 دلار شکسته شود، یک روند صعودی قوی آغاز خواهد شد و قیمت به منطقه 7900 تا 8000 دلار افزایش خواهد یافت. یکی از معامله گران بازار ارز رمزنگاری با نام مستعار”روکی” گفت که اصلاح قیمت به بالای یک خط روند کلیدی حاکی از روند صعودی و افزایش بیشتر قیمت است.

Bitcoin consolidates at an important resistance level

اصلاح قیمت بیت کوین در یک سطح مقاومت مهم

برای سرمایه گذارانی که منتظر شکست قیمت به سمت بالا هستند، اصلاح قیمت در سطح 7000 دلار قوی ترین استدلال برای روند صعودی سریع در کوتاه مدت است. اگر سطح 3600 دلار کف و سطح 10500 دلار سقف در نظر گرفته شوند، فیبوناچی اصلاحی در منطقه 0.618 و سطح قیمتی 7973 دلار قرار دارد. در یک سیستم فیبوناچی، منطقه 0.618 بیانگر کاهش 61.8 درصدی از بالاترین سطح قیمت است که در معاملات به عنوان معکوس شدن روند به سمت پیوت پوینت است.

با توجه به بازه زمانی بالاتر فیبوناچی اصلاحی بیت کوین، به احتمال زیاد قیمت بیت کوین به سطح 8000 دلار افزایش خواهد یافت و سپس روند آن نزولی شده و منطقه 4200 تا 5300 دلا را دوباره تست خواهد کرد.

با این حال، تا زمانی که قیمت بیت کوین در منطقه 6500 تا 7400 دلار باشد و به زیر سطح 7000 دلار اصلاح شود، احتمال روند صعودی آن بسیار ضعیف است. بازیابی ناگهانی بیت کوین منجر به برگشت بیشتر قیمت به سطوح پایین تر می شود و تا وقتی که قیمت به بالای سطح 7400 دلار نشکند، کنترل بازار در اختیار روندهای نزولی خواهد بود.

تحلیل گران ادامه روند صعودی در ماه آوریل را نوید می دهند

تحلیل گران ادامه روند صعودی

تحلیل گران ادامه روند صعودی

تحلیل گران حرفه ای و معامله گران بازار با کاهش بیت کوین از ۵۴ هزار دلار همچنان به ادامه روند صعودی امیدوار هستند. تحلیل گران ادامه روند صعودی را برای بیت کوین امکان پذیر می دانند.

خرس ها در تاریخ ۲۳ مارس قیمت بیت کوین را از ۵۴ هزار دلار پایین تر آوردند. اطلاعات متفاوتی در بازار مشاهده می شود که نشان می دهد نهنگ ها به آرامی وارد صف خرید شده اند. اکنون آنها با سرمایه گذاران خرد را در معرض خطر قرار می دهند.

اطلاعات به دست آمده از منابع موجود در شبکه رمزارز نشان می دهد که روند نزولی از تاریخ ۲۲ مارس آغاز شده است. این روند تا روز سه شنبه ادامه داشته است. قیمت در این مدت بار دیگر به ۵۴ هزار دلار رسید. این دومین بار در هفته جاری است که این قیمت در بازار بیت کوین مشاهده می شود.

به نظر می رسد که بیت کوین همچنان محبوب ترین دارایی برای سرمایه گذاران بازار است. این ارز به روند صعودی ادامه می دهد و در ادامه به ۵۷ هزار دلار می رسد. کنترل این دارایی در حال حاضر در دست موسسات سرمایه گذاری است.

به گفته تحلیل گران روند صعودی ادامه دارد

در حالی که معامله گران بی تجربه و کسانی که با ساز و کار فضای رمزارز آشنا نیستند، از کاهش قیمت ها نگران شده باشند، اما تحلیل گران بر این باورند که ادامه روند صعودی در بازار بیت کوین دور از انتظار نیست.

در حقیقت بسیاری از تحلیل گران کاهش قیمت را نشانه ای از سلامت بازار می دانند. آنها بر این باور هستند که تا زمانی که قیمت در بازه ۴۹ تا ۵۱ هزار دلار باشد نیز امکان ادامه روند صعودی تا ۶۸ هزار دلار وجود دارد. همچنان باید در انتظار کاهش قیمت بیت کوین در آوریل باشیم. اطلاعات به دست آمده از CryptoQuant نشان می دهد که در مجموع ۱۴۶۰۰ بیت کوین از بازار کوین بیس خارج شده است. این تعداد بیت کوین در ساعات اولیه روز ۲۳ مارس از بازار خارج شده اند. معامله گران معمولا بیت کوین را با رویکردی خوشبینانه از ادامه روند صعودی در سرمایه گذاری های خود جای می دهند. چرا که موجودی بیت کوین بسیار محدود است و در نهایت قیمت این ارز افزایش پیدا می کند.

با وجود این که هیچ مدرکی برای خرید بیت کوین از سوی نهنگ ها وجود ندارد، به نظر می رسد بیت کوین در ادامه دارایی خارج شده از بازار وارد الت نهنگ ها شده باشد. تحلیل گران با بررسی نقشه حرکت نهنگ ها به این نتیجه رسیده اند، که فعالیت نهنگ ها در سطح ۵۵ هزار دلار افزایش پیدا کرده است. در صورتی که روند صعودی متوقف شود، سطح حمایت بعدی برای این ارز قیمت ۴۷۴۳۸ دلار خواهد بود.

نقطه نظرهای متفاوت

تحلیل گران رویکرد های متفاوتی برای ادامه مسیر بازار دارند. آنها برای بررسی وضعیت بازار به اطلاعات دقیق تری در مقایسه با دیگر بخش های بازار نیاز دارند. این نکته را در نظر داشته باشید که تنها میزان ورودی و خروجی سرمایه به بازار روی بازار تاثیر گذار نیست.

آشنایی با ۸ مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

اندیکاتورهای تشخیص روند توسط معامله‌گران برای به‌دست‌آوردن بینشی در‌باره‌ عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده می‌شوند. این شاخص‌ها با هم، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، سرنخ‌هایی برای ادامه حرکت قیمت ارائه می‌دهند. اندیکاتورها را می‌توان جهت تولید سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار داد، البته نیازی به استفاده از همه‌ اندیکاتور‌ها نیست، بلکه تعدادی را می‌توان انتخاب کرد که برای تصمیم‌گیری بهتر در معاملات مفید هستند. برخی از آن‌ها تاریخچه قیمت را در نظر می‌گیرند، برخی دیگر حجم معاملات را مورد بررسی قرار می‌دهند و برخی دیگر شاخص‌های حرکت هستند. این اندیکاتور‌ها اغلب به‌صورت پشت‌سرهم یا ترکیبی با یک‌دیگر استفاده می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اندیکاتورهای تشخیص روند بپردازیم و هفت شاخص برتر را معرفی کنیم.

معرفی بهترین اندیکارتورهای تشخیص روند

ابزار معامله برای معامله‌گران و تحلیلگران تکنیکال، شامل ابزارهای نموداری است که سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ایجاد می‌کنند و یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان می‌دهند. جهت تشخیص روند، روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از این روش‌ها، اندیکاتورهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال هستند. از مهم‌ترین چالش‌هایی که اکثر معامله‌گران تازه‌کار حوزه‌ فارکس با آن مواجه می‌شوند، اندیکاتور تشخیص روند در فارکس است. در بازار‌های مالی، قیمت به سمت خاصی در حال حرکت است. به این سمت و جهت خاص، روند یا Trend گفته می‌شود. روند می‌تواند در سه حالت UpTrend یا صعودی، DownTrend یا نزولی و Sideway یا خنثی قرار بگیرد. به‌طورکلی، دو نوع اساسی از اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:

۱.پوشش‌ها (Overlays): اندیکاتور‌های فنی که از همان مقیاس قیمت‌ها استفاده کرده و دامنه یکسانی با آن‌ها دارند. به عنوان مثال می‌توان به میانگین‌های متحرک و Bollinger Bands اشاره کرد.

۲.نوسانگراها(Oscillator): به جای قرارگرفتن در نمودار قیمت، اندیکاتورهای تشخیص روند که بین حداقل و حداکثر در نوسان هستند، بالا یا پایین نمودار قیمت قرار می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال می‌توان به اسیلاتور‌های MACD یا RSI اشاره کرد.

اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل

معامله‌گران معمولا هنگام تجزیه و تحلیل یک اوراق بهادار و دارایی از چندین شاخص فنی مختلف، پشت سر هم استفاده می‌کنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معامله‌گران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آن‌ها بهتر است و سپس با نحوه کار آن‌ها آشنا شوند. شاخص‌های فنی هم‌چنین می‌توانند با توجه به ماهیت کمی آن‌ها در سیستم‌های معاملاتی خودکار گنجانده شوند. در این بخش به معرفی هفت مورد اندیکاتور تشخیص روند بازار می‌پردازیم.

۱. اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل (On-Balance Volume):

از اندیکاتور تشخیص روند حجم در تعادل (OBV) برای اندازه‌گیری جریان مثبت و منفی حجم در اوراق بهادار در طول زمان استفاده می‌شود.

افزایش حجم نسبت به میزان حجم روزی است که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین نیز به حجم روزی گفته می‌شود که قیمت کاهش می‌یابد. حجم هر روز بر اساس افزایش یا کاهش قیمت، از شاخص افزوده یا کاسته می‌شود. وقتی OBV در حال افزایش است، نشان می‌دهد که خریداران مایلند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. وقتی OBV در حال روند قیمت (Trend Price) کاهش است، حجم فروش از حجم خرید پیشی می‌گیرد که نشان‌دهنده قیمت‌های پایین‌تر است. به‌این‌ترتیب، مانند یک ابزار تایید روند عمل می‌کند.

اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، به ادامه روند کمک می‌کند. این امر زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور تشخیص روند و قیمت در جهت‌های مختلف در حرکت باشند. اگر قیمت در حال افزایش اما OBV در حال کاهش باشد، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که این روند توسط خریدارانی قوی، حمایت نمی‌شود و به زودی می‌تواند به صورت معکوس عمل کند.

۲. میانگین متحرک (Moving Average):

میانگین متحرک، ابزاری برای تجزیه‌ و تحلیل تکنیکال و پرکاربرد‌ترین اندیکاتور موجود است که در بازه‌ای زمانی مشخص، از طریق خط میانگین، امکان تعیین و مشخص‌کردن قیمت وجود دارد. میانگین متحرک، به دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA دسته‌بندی می‌شود که هریک از آن‌ها قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بوده و تنها تفاوتی که دارند، حساسیت نسبت به تغییرات قیمت است.

این اندیکاتور، میانگین قیمت‌ها را به‌ عنوان داده مورد استفاده قرار داده و آن را به شکل یک خط، بر روی نمودار نشان می‌دهد. اندیکاتور میانگین متحرک در بازه‌های زمانی مشخصی مانند ۱۰ روزه، ۲۰ دقیقه‌ و ۳۰ هفته‌ در نظر گرفته می‌شوند. در حالت بلندمدت نیز میانگین‌های متحرک ۲۰۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۵۰ روزه هستند. میانگین متحرک را می‌توان در استراتژی‌های زیادی استفاده کرد اما مهم‌ترین استفاده آن در تشخیص روند است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران، این اندیکاتور را بهترین اندیکاتور تشخیص روند معرفی می‌کنند.

۳. میانگین جهت شاخص (Average Directional Index):

شاخص جهت‌دار متوسط ​​(ADX) یکی از اندیکاتورهای تشخیص روند قدرت است که برای اندازه‌گیری حرکت و قدرت یک روند استفاده می‌شود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد، بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، روند دارای قدرت جهت‌گیری زیادی است. وقتی اندیکاتور ADX زیر ۲۰ باشد، روند ضعیف یا غیر‌روندی در نظر گرفته می‌شود. ADX خط اصلی بر روی شاخص و معمولا سیاه‌رنگ است. دو خط دیگر نیز به نماد DI+ و DI- وجود دارند که اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم فعالیت می‌کنند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن را نشان دهند.

ADX بالای ۲۰ روند قیمت (Trend Price) و DI+ بالای DI-: روند صعودی است.

ADX بالای ۲۰ و DI- بالاتر از DI+: روند نزولی است.

ADX زیر ۲۰ نیز، یک روند ضعیف است.

اندیکاتور میانگین متحرک

۴. باند بولینگر (Bollinger Band) :

یکی دیگر از اندیکاتورهای تشخیص روند، باند بولینگر است که توسط مجموعه‌ای از خطوط روند طراحی شده و دو انحراف استاندارد مثبت و منفی را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ارائه می‌دهد. نوسان‌هایی که در سهم به وجود می‌آید را می‌توان به وسیله‌ این اندیکاتور به‌خوبی نشان داد. اغلب در میانگین متحرک در دوره‌ زمانی ۲۰ روزه در نمودارهای معاملاتی از اندیکاتور باند بولینگر استفاده می‌شود. زمانی‌که Aroon-up از Aroon-down عبور کند، اولین نشانه تغییر روند احتمالی نمایان می‌شود و اگر Aroon-up به عدد ۱۰۰ برسد و Aroon-down به صفر برسد، روند صعودی است و بر‌عکس. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور و به ۱۰۰ نزدیک بماند، روند نزولی است.

۵. اندیکاتور واگرایی همگرایی (MACD) :

شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله‌گران کمک می‌کند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن روند را بررسی کنند. زمانی‌که MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی قرار دارد و اگر MACD زیر صفر باشد، وارد فاز نزولی شده است. این اندیکاتور تشخیص روند از دو خط تشکیل شده است:

خط MACD و یک خط سیگنال که حرکت کندی دارد. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، نشان می‌دهد که قیمت در حال کاهش است و هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور می‌کند، قیمت در حال افزایش خواهد بود. نگاه‌کردن به این که نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد، به تعیین سیگنال‌هایی که باید دنبال شوند، کمک شایانی می‌کند. به‌عنوان‌مثال، اگر نشانگر بالای صفر است، MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور می‌کند و اگر MACD زیر صفر روند قیمت (Trend Price) باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه می‌دهد.

۶. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index):

شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور، یکی دیکر از اندیکاتورهای تشخیص روندی است که بین صفر تا ۱۰۰ حرکت و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم می‌کند. بنابراین سطوح RSI به اندازه‌گیری حرکت و قدرت روند کمک می‌کنند. اساسی‌ترین استفاده از RSI روند قیمت (Trend Price) به عنوان شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته می‌شود و ممکن است کاهش یابد. زمانی که RSI زیر ۳۰ باشد، دارایی بیش از حد فروخته می‌شود و می‌تواند افزایش یابد.

به‌همین‌منظور، برخی از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس پیش از فروش به پایین نزول کند، یا به زیر ۳۰ برسد و سپس پیش از خرید دوباره به بالاتر از سطح برسد. واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. زمانی که اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت می‌کند، نشان می‌دهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی می‌تواند معکوس شود. سومین کاربرد RSI، پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر می‌رسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولا کم‌تر از ۷۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد.

۷. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)

آخرین مورد از اندیکاتورهای تشخیص روند نوسانگر تصادفی است که شاخصی برای اندازه‌گیری قیمت فعلی، نسبت به محدوده قیمت در چند دوره است. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده و به این صورت است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به بالاترین حد خود برسد. در یک روند نزولی نیز قیمت به پایین‌‌ترین حد تمایل دارد. استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین می‌رود، زیرا به ندرت پیش می‌آید که قیمت به صورت مداوم به اوج‌ برسد، استوکاستیک را نزدیک ۱۰۰ یا پایین‌ترین حد مستمر و یا نزدیک به صفر، نگه دارد. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد استفاده می‌شود. ارزش‌های بالای ۸۰ خرید بیش از حد در نظر گرفته شده و درحالی‌که سطوح زیر ۲۰ باشد، فروش بیش‌ازحد در نظر گرفته می‌شود. هنگام استفاده از سطوح خرید و فروش بیش‌ازحد، روند کلی قیمت باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ می‌رسد و دوباره بالا می‌رود، سیگنال احتمالی است.

اندیکاتور نوسانگر تصادفی

کدام شاخص فنی می‌تواند شرایط خرید بیش‌ازحد یا فروش بیش‌از حد را به بهترین شکل نشان دهد؟

۸. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌های تشخیص روند است که برای شناسایی سهام بیش‌از‌حد خرید یا فروش بیش‌از‌حد به کار برده می‌شود. RSI بین ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است و عدد بالای ۷۰ نشان‌دهنده فروش بیش‌ازحد و عدد کم‌تر از ۳۰ نشان‌دهنده خرید بیش‌ازحد است.

اندیکاتور تشخیص روند شارپ، چه چیزی را نشان میدهد؟

اندیکاتور تشخیص روند شارپ برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک نسبت بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده می‌شود. این نسبت، میانگین بازدهی است که به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست می‌آید.

نتیجهگیری

هدف هر معامله‌گر کوتاه‌مدت، تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر برای این هدف خاص، توسعه یافته‌ و روش‌ها و ابزار زیادی برای تشخیص روند در یک تحلیل تکنیکال وجود دارند. مهم‌ترین این روش‌ها و ابزارها، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که اطلاعاتی راجع‌به قیمت و حجم بازار را با توابع ریاضی ادغام کرده و سپس در جهت تحلیل بازار، مورد استفاده قرار می‌دهند. از اندیکاتورها می‌توان برای توسعه استراتژی‌های جدید نیز استفاده کرد. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آن‌چه نیاز است راجع‌به اندیکاتورهای تشخیص روند و فرآیند کاری آن‌ها بدانید را جمع‌آوری کرده و به‌طور کامل و جامع شرح دهیم.

رسم خط روند و کانال کشی قیمتی و تشخیص نقاط شکست

کانال کشی

رسم خط روند و کانال کشی قیمتی بسیار ساده است اگر بطور کامل با شناسایی روند قیمت آشنایی داشته باشید.در بخش قبلی آموزش شناسایی خط روند را به طور کامل آموزش دادیم. میتوان سطوح حمایت و مقاومت را علاوه بر افقی به صورت مورب نیزرسم کرد. رسم این خطوط به صورت مورب همان رسم خط روند است. می دانیم حرکت قیمت همیشه به صورت زیگ زاگ است در روند صعودی یا نزولی علاوه بر سطوح حمایت و مقاومت میتوانیم از خط روند نیز استفاده کنیم.

نحوه رسم خط روند صعودی

به تصویر زیر دقت کنید در یک روند صعودی قیمت از نقطه A به سمت نقطه B حرکت میکند. در نقطه B یک قله می سازد سپس بازار وارد فاز اصلاح قیمت می شود و به سمت نقطه C حرکت میکند. میدانیم که برای تشکیل روند صعودی قعر نقطه C نباید پایین تر از نقطه A قرار بگیرد. یعنی اگر فاصله نقطه A تا نقطه B معادل 100 پیپ باشد فاصله نقطه B تا C نباید بیشتر از 60 تا 70 پیپ باشد. زمانی که دره نقطه C بالاتر از نقطه A به پایان می رسد معامله گران میدانند که فاز اصلاح قیمت به پایان رسیده است و روند کلی بازار صعودی است.

روند صعودی 1

اما برای اینکه از صعودی بودن روند مطمئن شویم صبر میکنیم تا قیمت از نقطه B عبور کند.

رسم خط روند

در روند صعودی کف دره ها به عنوان سطوح حمایتی در نظر گرفته می شود به همین منظور ما نقاط A و C را بهم وصل میکنیم اما تا زمانی که روند قیمت از خط B عبور نکرده است و تایید روند صعودی را نگرفته ایم وارد معامله نمی شویم. در واقع همانطور که عبور قیمت از خط B نشانه ادامه روند صعودی بازار تشکیل کندل زیر نقطه تلاقی خط B و سطح حمایتی AC نشان دهنده بازگشت روند قیمتی بازار است.

روند صعودی 3

با توضیحات بالا تریدر نباید دچار اشتباه شود بلکه باید همواره به تو نکته توجه داشته باشد:

  • سطح ورود به معامله
  • نقطه ورود به معامله

با تشخیص سطوح حمایت و مقاومت چه به صورت افقی چه به صورت مورب سطح ورود به معامله شناسایی می شود یعنی تریدر میتواند بعد از شناسایی سطح ورود به معامله منتظر نقطه ورود بماند اما برای تشخیص نقطه ورود به معامله باید منتظر شکل گیری الگوی کندل ها باشد.

الگوی کندل ها روند صعودی

طبق تصویر بالا با شکست قله ی B ، ما از دره ی اول به دره ی دوم خط روند صعودی را میکشیم. قیمت قله را شکسته و در همان سطح پولبک زده (موج اصلاح قیمت) است.

موج اصلاح قیمت

رسم خط روند و کانال کشی قیمتی

در هر تایم فریمی از بازار میتوان تعداد زیادی خط روند رسم کرد و کانال کشی قیمتی انجام داد. اما همه این خط روندها و کانال کشی ها به یک اندازه حائز اهمیت نیستند بلکه درجه اهمیت خط روند و کانال کشی قیمتی به چند عامل بستگی دارد.

عوامل درجه اهمیت خط روند

  1. تعداد برخورد قیمت به آن روند.
  2. مدت زمانی که روند در بازار دوام آورده
  3. شیب روند

باید توجه داشت که فاصله بین نقاط A و B که بهم وصل میکنیم باید منطقی باشد نباید این دره ها زیاد بهم نزدیک یا دور باشد.

کانال کشی قیمت چیست؟

برای پیدا کردن مکان احتمالی خروج از معامله و شروع معامله جدید خطی موازی خط روند رسم میکنیم.

کانال کشی نزولی

همانطور که در تصویر بالا می بینید قیمت سه بار کانال کشی قیمتی را رسم کرده است. لمس کانال قیمتی تفاسیر متفاوتی دارد به همین دلیل رسم کانال کشی قیمتی بسیار حائز اهمیت است. در حالتی دیگر:

کانال کشی صعودی

تشکیل سوئینگ ها دور از خط کانال میتواند نشانه تغییر روند باشد. در تصویر بالا قله ها از خط کانال دور شده است و قله ها کوتاه تر شده است در نهایت خط روند شکسته شده است.

شکست خط روند

زمانی که قیمت از خط روند عبور میکند یعنی خریداران و فروشندگان تغییر موضع داده اند که اصطلاحا خط روند شکسته شده است.

*تمامی قوانینی که برای سطوح حمایت و مقاومت افقی وجود دارد برای خطوط روند نیز صادق است.

مراحل شکست روند صعودی

  1. دور شدن قیمت از خط کانال و نزدیکی به خط روند
  2. تشکیل قله ای مساوی یا پایین تر از قله قبل
  3. شکسته شدن خط روند صعودی
  4. اصلاح قیمت به خط روندی که شکسته شده است
  5. تشکیل دره ای پایین تر از دره قبل

مراحل شکست روند نزولی

  1. دور شدن قیمت از خط کانال و نزدیکی به خط روند
  2. تشکیل دره ای مساوی یا بالاتر از دره قبلی
  3. شکسته شدن خط روند نزولی
  4. اصلاح قیمت به خط روندی که شکسته شده است
  5. تشکیل قله ای بالاتر از قله قبل

*ممکن است برخی از مراحل بالا (مراحل ۱و ۲ و ۴) انجام نشود.

توجه داشته باشید که دیدن علائم و نشانه های شکست خط روند و تغییر روند قیمتی تنها سطوح ورود به معامله را نشان می دهد برای شناسایی نقطه ورود به معامله باید منتظر تشکیل الگوی کندل استیک بمانیم.

شکست خط روند نزولی

همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت بعد از اینکه در سوئینگ 4 کانال قیمت را لمس کرده است، از کانال دور شده است و به سمت خط روند میل پیدا کرده است که نشانه ای از تغییر روند بازار است.

نقطه شکست خط روند

در مرحله ی بعد خریداران بیشتری وارد شدن و قیمت خط روند نزولی را شکسته و بعد از پولبک (اصلاح قیمت) به صعودش ادامه داده است.

نحوه تعیین حد ضرر (StopLoss) و حد سود (TakeProfit)

با فرض قرار داشتن در یک روند صعودی برا تعیین حد ضرر قله قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم و استاپ را بالای قله قرار می دهیم و در روند نزولی دره قبل از ناحیه شکست را در نظر میگیریم و استاپ را زیر دره قرار می دهیم. برای تعیین حد سود در شکست روند صعودی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا قله قبل را بعنوان هدف اول و ساپورت های پایینتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.

برای تعیین حد سود در شکست روند نزولی هم اندازه نقطه ی شکسته شده تا دره قبل را بعنوان هدف اول و مقاومت های بالاتر را به عنوان هدف های بعدی در نظر میگیریم.

حد سود شکست روند

در تصویر بالا استاپ زیر دره قبل از شکست قرار دادیم و اندازه ی دره تا ناحیه شکست بعنوان هدف اول حد سود در نظر میگیریم.

حد سود پله ای

تصویر بالا مثالی از شکست روند نزولی که بعد شکست وارد خرید میشویم.

حد سود شکست روند

هدفها ترکیبی از اندازه ی دره ی قبل و مقاومتهای پیش رو هستند که به زیبایی لمس شده اند.

مثال از شکست روند

به تصویر زیر که نمودار پوند/ین است، توجه کنید. قله ای پایینتر روند قیمت (Trend Price) از قله قبل زده شده و هشدار تغییر روند به صدا در آمده است.

شکست روند در جفت ارز ERU/JPY

قیمت پولبک زده و به روند نزولی تبدیل شده است سپس روند شکسته شده ابتدا قله ای مساوی قله قبل زده شده است. در تصویر بالا میتوانید دو نکته مهم را مشاهده کنید:

نکته اول (اهمیت تعیین استاپ): بعد از شکست روند و ریزش ، مجددا قیمت جهت زدن استاپها و فعال کردن سفارشات فروش و ریزش شارپی توسط مارک میکرها صعودی شده است. همانطور که میبینید سایه بلند (شادو) نتوانسته است بالاتر از قله ی قبل از شکست روند قرار بگیرد.

نکته دوم (فاصله استاپ منطقی): زمانی که شکست روند به وسیله کندل های بزرگ و حرکات شارپی صورت میگیرد بهتر است به دلیل ریسک بالا وارد معامله نشوید. در این شرایط فاصله استاپ زیاد می شود و میزان ضرر زیاد می شود. تصویر بالا تصویر واضحی از این نوع شکست روند است.

به کندلی که خط روند توسط آن شکسته می شود، کندل شکست می گوییم. مثلا در شکست روند صعودی، بعد از کندل شکست باید یه کندل کامل زیر خط روند بسته شود.

شکست روند یورو ین

همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، با لمس خط روند و مشاهده الگوی کندل استیک piercing، وارد معامله شده ایم. با شکست خط روند نزولی قیمت به صعود ادامه داد. همیشه شکست در حرکات اصلاحی روند اصلی یا ریتریس ها حد سود خوب و قدرتمندی به ما میدهد.

اندازه گیری روند

در بالا خط روندهایی که شکسته شده است را میبینید و زیبایی و سادگی کار با خط روند را به ما نشان میدهد. این مقاله، بخشی از دوره جامع و رایگان آموزش پرایس اکشن پیشرفته است که با کلیک برروی لینک، میتوانید اولین مقاله در این راستا را مطالعه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.