تحلیل بین بازاری فارکس
یکی از انواع تحلیلی که بسیار در بازار فارکس نادیده گرفته شده است و تاثیر زیادی در موفقیت یک معامله گر دارد، تحلیل بین بازاری فارکس هست. تحلیل بین بازاری به اثرات بازارهای مالی و دارایی ها بر هم میپردازد. گاهی میتواند مطالب قابل پیش بینی فوق العاده ای را در بازار فارکس به ما گوشزد کند. تحلیل بین بازاری. به عنوان مثال، اگر در بازار جهانی طلا بالا برود برای شاخص های بورس چه اتفاقی میافتد؟ روابط کلیدی بین بازاری برای ارزهای دیگر چه اتفاقاتی میافتد؟ رابطه طلا با نرخ تورم چیست؟ رابطه طلا با نرخ بهره چیست؟
گاهی اوقات در میان این ارتباط ها، متوجه میشویم که یک سری آمارها به ما خبر از تغییر روند و شکل گیری روند صعودی و نزولی جدید میدهد. به همین دلیل تحلیل بین بازاری برای هر معامله گر و مدیر پرتفولیو ای مهم هست. زیرا من هنگامیکه معاملات افراد و شرکت هایی که زیاد در بازار شکست خورده اند را بررسی میکنم، یکی از دلایل عمده شکست شان عدم درک از تحلیل بین بازاری هست. مثلا آن ها طلا را میخرند، داوجونز را میفروشند، دلار به ین را میفروشند و کل سرمایه خود را در یک طرف بازار قرار میدهند.
وقتی از آن ها میپرسم چرا حساب خود را پخش نکردند، در حقیقت همه تخم مرغ های خود را در یک سبد گذاشتند. آن ها پاسخ میدهند که حسابشان کامل متنوع ساز شده است. میگویند من طلا خریدم، داوجونز فروختم، نفت خریدم، دلار به ین فروختم و این ها همه متنوع سازی هست. آن ها تصور میکنند که دارایی های مختلفی خریدند. ولی نمیدانند که تمامی دارایی ها، مخصوصا دارایی هایی مثل طلا و شاخص های سهام، با هم رابطه دارند. هر معامله گر باید این روابط را بداند. بیاید شروع کنیم و مهمترین روابط بازارها را با هم بررسی کنیم.
روابط میان جفت ارزها
فارق از روابط اقتصادی و تاثیر بین بازاری ای که ارزهای مختلف روی هم میگذارند و در شرایط اقتصادی متفاوت نقش های مختلفی را بازی میکنند، به طور کلی تمامی بازار فارکس با هم در ارتباط هستند. به عنوان مثال شما جفت ارز یورو به دلار را خریده اید، جفت ارز پوند به دلار را خریده اید، دلار به ین را فروخته اید. در این حالت شما نمیتوانید فکر کنید پرتفولیو خود را پخش کرده اید. بیاید نگاهی به این معاملات بیاندازیم.
خرید یورو به دلار
خرید پوند به دلار
فروش دلار به ین
شما دلار را فروخته اید و ین را خریده اید. هنگامی سود میکنید که یا دلار ضعیف شود و یا ین قوی شود.
با بررسی معاملاتتان متوجه میشویم که شما بیش از حد روی دلار پوزیشن دارید. یعنی اگر یک اتفاقی بیافتد و سبب بالا رفتن دلار شود، تمامی معاملات شما در ضرر میروند. در بازار فارکس به این شکل هست. شما نباید فکر کنید که یک جفت ارز به طور کلی از جفت ارزهای دیگر جداست. مثلا فرض کنید در حساب معاملاتی خود علاوه بر معاملات بالا، جفت ارز یورو به ین را هم خریده بودیم. در چه صورتی سود میکنیم؟ هنگامی که یورو قوی شود و یا ین ضعیف شود.
این معامله نیز حساسیت ما را به یورو و ین زیاد میکند. به صورتی که اگر یورو ضعیف شود و ین قوی، هم این پوزیشن ما وارد ضرر شده و هم پوزیشنهای خرید یورو به دلار و فروش دلار به ین. برای ابتدای درک تحلیل بین بازاری، باید ابتدا درک کنیم که بازار فارکس به طرز شگفت آوری به دلار حساس هست. یعنی تصور نکنیم که با خرید 5 جفت ارز مختلف احتمال ضرر خود را کم کرده ایم. زیرا این ارزها با هم روابط زیادی دارند و هنگامی که یک اتفاق کوچک می افتد، یکباره میبینید کل حسابتان وارد ضرر شده است.
شروع تحلیل بین بازاری فارکس
روابط نرخ بهره
در مقاله تحلیل فاندامنتال فارکس توضیح دادیم که نرخ بهره چیست و چرا در اقتصاد خیلی مهم هست. اگر این مقاله را نخواندهاید، به این مقاله تحلیل فاندامنتال فارکس رجوع کرده و آن را کامل روابط کلیدی بین بازاری بخوانید. نرخ بهره ارزش قیمت پول هست، یعنی اگر کسی به شما امروز 1،000 دلار قرض دهد و سال دیگر بخواهد پس بگیرد. آیا از شما همان 1،000 دلار را طلب میکند؟ و یا از شما 1،200 دلار طلب میکند؟ مقداری که مردم سود دریافت میکنند تا به مدت یکسال پول خود را به شخص دیگری قرض بدهند نرخ بهره هست.
اما چرا نرخ بهره در اقتصاد تا این اندازه مهم هست؟ زیرا نرخ بهره ابزار اصلی دولتها برای کنترل اقتصاد هست. هنگامیکه نرخ بهره را پایین بیاورند، مقدار وام دهی را بیشتر میکنند و اقتصاد رشد میکند. قیمتهای سهامها بالا رفته و تورم به کشور برمیگردد. نرخ بهره را بالا ببرند، تمایل به وام گرفتن کم شده، رشد اقتصادی کمتر شده و قیمتها میریزند. زیرا نرخ بهره حداقل مقداری هست که یک سرمایه گذار طلب میکند که پول خود را سرمایه گذاری کند و در ازای آن سودی دریافت کند.
بنابراین اگر نرخ بهره در آمریکا بالا برود، قیمت سهام ها کاهش پیدا میکند. چرا؟ فرض کنید شما یک میلیون دلار پول دارید. اگر پولتان را بدهید بانک، بدون هیچ ریسکی سالی 2% سود بگیرید برایتان مناسب هست؟ و یا پولتان را در بازار بورس سرمایه گذاری کنید که هیچ امنیتی ندارید روابط کلیدی بین بازاری و ممکن است بازدهی 10% و یا 10%- به شما بدهد؟ قطعا گزینه بانک و یا اوراق قرضه را پیدا میکنید. اوراق قرضه یا اوراق بدهی، برگهای است که توسط شرکت ها و دولت ها منتشر میشوند.
آن ها با انتشار این برگه از مردم جذب سرمایه کرده (وام میگیرند) و بدون هیچ ریسکی، به آن ها سود ثابتی به صورت سالیانه پرداخت میکنند. اوراق قرضه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت وجود دارد. به بیانی دیگر از 1 سال تا 30 سال اوراق قرضه وجود داشته و در برخی مواقع اوراق قرضههای 100 ساله هم توسط برخی شرکتها همانند والت دیسنی منتشر شده است. هنگامیکه نرخ بهره و یا بازدهی اوراق قرضهها زیاد باشند، سرمایه گذار ترجیح میدهد که اوراق قرضه بخرد و پول خود را از سهامها خارج کند. در نتیجه بازار سهام سقوط میکند. بنابراین نرخ بهره در بازار بسیار مهم است.
نرخ بهره دشمن بازار سهام
افزایش مداوم نرخ بهره بعد از مدتی سبب ریزش بازار سهام میشود. بر اساس تحقیقات زیاد اقتصادی و تجربی ای که طی سالیان دراز انجام شده است، به این نتیجه رسیده اند. به عبارتی دیگر این نشان دهنده چرخه اقتصادی است. در زمان های رکود نرخ بهره بهره کاهش پیدا میکند و پول در بازار تزریق میشود. در زمان های رونق اقتصادی برای جلوگیری از تورم زیاد نرخ بهره افزایش پیدا میکند و بعد از مدتی سبب رکود میشود. طبق تحقیقات انجام شده، افزایش مداوم نرخ بهره سبب ریزش بازارهای سهام میشود. به عنوان در سال 1987 پیش از سقوط بازار سهام در روز دوشنبه سیاه، نرخ بهره برای سه مرتبه افزایش یافته بود و بعد از مدتی بازار سهام سقوط کرد.
روند سقوط بازار
ابتدا به علت تورم زیاد و نرخ رشد اقتصادی بالا، دولت ها و بانک های مرکزی تصمیم میگیرند که نرخ بهره را افزایش دهند. پس از افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه کاهش پیدا میکند. سپس با افزایش چند مرحله ای نرخ بهره تا جاییکه به اقتصاد لطمه بزند، بازارهای بورس سقوط میکنند و در هم میشکنند.
سنجش روابط بین عوامل کلیدی موفقیت فرآیند توسعه محصول جدید با استفاده ازتکنیک دیمتل
Sixth International Conference on Economics, Management and Engineering Sciences
Buy and Download
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این Paper را که دارای 11 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
Authors
محمدحسین عصاری - دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت تکنولوژی
سروش معتمدی فرد - دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت تکنولوژی
Abstract:
تغییر نیازها و خواستههای مشتریان، تحول سریع تکنولوژی، افزایش رقابت در بازار و افزایش رونق اقتصادی موجب شده است که شرکتها در صنایع مختلف با سرعت، بازدهی وکیفیت رو به رشدی به نوآوری و ارائه محصولات جدید بپردازند. در واقع، مشتریان در جستجوی محصولات جدیدتر، پیشرفتهتر و منطبق بر نیازهای خود هستند و شرکتها نیز ناچارند محصولاتی را ارائه دهند که پاسخگوی نیاز وانتظارات مشتریان باشد، زیرا در غیر اینصورت، رقبا گوی سبقت را از آنان خواهند ربود. لذا شناخت محیطی و بررسی عوامل کلیدی موفقیت یک گام اساسی در راه تدوین استراتژی توسعه محصول جدید وبرنامهریزی برای توسعه این امر در این صنایع موثر و پراهمیت میباشد. در پژوهش حاضر، ابتدا به تعریف نوآوری، توسعه محصول جدید پرداخته و مفاهیم و مدلهای فرآیندیتوسعه محصول جدید، مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه ضمن استخراج عوامل کلیدی موفقیت فرآیند توسعه محصول جدید از مرور ادبیات، سپس جهت سنجش روابط بین عوامل کلیدی از تکنیکدیمتل استفاده میگردد
Keywords:
Paper COI Code
This Paper COI Code is ICOAC01_329. Also You can use the following address to link to this article. This link is permanent and is used as an article registration confirmation in the Civilica reference:
How to Cite to This Paper :
If you want to refer to this Paper in your research work, you can simply use the following phrase in the resources section:
عصاری، محمدحسین و معتمدی فرد، سروش،1394،سنجش روابط بین عوامل کلیدی موفقیت فرآیند توسعه محصول جدید با استفاده ازتکنیک دیمتل،Sixth International Conference on Economics, Management and Engineering Sciences،https://civilica.com/doc/480763
مراجع و منابع این Paper :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :
- رادفر، رضا، و همکاران، 1388، ضرورت پرداختن به توسعه محصولات .
- سعیدا اردکانی، سعید، سعید طالعیفر، سید حسن طالعی نسب، 1391، .
- عصاری، محمد حسین؛ 1393؛ طراحی و اعتبارسنجی الگوی عوامل کلیدی .
- مانیان، امیر؛ همکاران، 1390، پژوهشی پیرامون شرکتهای SME صنعت نرمافزار .
- Afuah, Alan, (1998). Imnovation Management, Oxford University Perss, . .
- Carbone, Thomas A. (2011) Critical Success Factors in The Front-End .
- Carbone, Thomas A, (2011), Critical Success Factors in The Front-End .
- Chin, W.W. (1998) Issues and opinion on structural equation modeling. .
- Cooper, Robert, Kleinschmidt and Elko. (2007) Wimning Businesses in Product .
- Cooper, Robert G. (2006) Formula for Success in New Product .
- De Coster, Rebecca, Clive Butler. 2004, Factors Affecting Innovation in .
- Fang Wu, Mei, Long Chang, Pao and Wang Chiu, (2011) .
- Fontela, E. & Gabuse, A. (1976).The DEMATEL observer: attelle Institute, .
- Lee, W. S. & Huang, A. & Cheng, C. M. .
- M errian-Webster Incorporate, (2004). Merrian-Web ster Collegiate dictionary, Eleventh Edition, .
- Pitt, Martyn and MacVaugh, Jason , (2008). Kno wl _ .
- Shani, Abraham B, Sena, James A and Olin, (2003). Tommy .
- Tseng, M. (2010). Imp lementation and performance evaluation using the .
- Trevithick, S. & Flabouris, A. & Tall, G.V. & Webber, .
- DOD. (2011). Department of Defense Handbook. .
Research Info Management
اطلاعات استنادی این Paper را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
شرط کلیدی برای صعود قیمت سکه در بازار امروز
اقتصادنیوز : قیمت سکه در معاملات پشت خطی دیشب نسب به قیمت روز یکشنبه پایین تر بود اما در مقایسه با قیمت معاملات پشت خطی شنبه شب 40 هزار تومان رشد کرده بود.
به گزارش اقتصادنیوز ، بازار سکه روز گذشته با سر زمین خورد و فلز گران بهای داخلی تقریبا 130 هزار تومان از ارزش خود را از دست داد اما در نهایت سکه توانست بالای محدوده مقاومتی 13 میلیون و 200 هزار تومان باقی بماند.
به عقیده برخی از تحلیلگران درصورتی که فلز گران بهای داخلی بالای این محدوده تثبیت شود احتمال رسیدن آن به محدوده 13 میلیون و 500 هزار تومان وجود دارد.
سکه بازان چشم به بازار طلا دارند یا ارز؟
معامله گران باور دارند که بازار سکه بیشتر تحت تاثیر بازار ارز تهران رفتار می کند و با وجود عقب نشینی طلای جهانی ، سکه بازان در موقعیت فروش قرار نگرفتند . آنها معتقدند که با افزایش قیمت دلار ، خریدها در بازار سکه هم بالا رفت.
دیروز ارزش ذاتی سکه 12 میلیون و 667 هزار تومان به دست آمد و اندازه حباب سکه هم در محدوده 4 درصد بود.ارزش واقعی سکه با قیمت بازاری آن بیش از 500 هزار تومان بود .
قیمت سکه امروز گران می شود؟
قیمت سکه در معاملات پشت خطی دیشب نسب به قیمت روز یکشنبه پایین تر بود اما در مقایسه با قیمت معاملات پشت خطی شنبه شب 40 هزار تومان رشد کرده بود.
معامله گران معتقدند در صورتی که اسکناس آمریکایی در بازار امروز صعودی شود این امر می تواند زمینه ساز رشد سکه شود .
تنظیم روابط افقی و عمودی در ساختار سازمانی
همانطور که در یادداشتهای قبلی درباره ساختار سازمانی اشاره کردهام، طراحی ساختار سازمانی در شرکتهای چند کسبوکاره یا هلدینگها نیازمند پاسخ گویی به پرسشهایی فراتر از تنظیم شرح مشاغل و شرایط احراز شغل است. منطق وجود یک شرکت هلدینگ ساده است: سرپرست یا ستاد هلدینگ باید بتواند از طریق اداره مجموعهای از کسبوکارها به سطحی از ارزش افزودهای دست یابد که از مجموع ارزش افزوده مستقل هرکدام از کسبوکارهای زیرمجموعهاش فراتر باشد. تنظیم روابط افقی و عمودی در ساختار سازمانی این نوع شرکتها یکی از الزامات اساسی مدیریت شرکتهای هلدینگ است و برای این کار باید به سه پرسش کلیدی پرداخت.
چگونه روابط افقی میان کسبوکارهای زیرمجموعه را تنظیم کنیم؟
روابط افقی زمانی اهمیت بیشتری مییابند که شرکت هلدینگ از سبد یکپارچهای از کسبوکارها برخوردار باشد. تعامل متقابل این کسبوکارها مجموعه پیچیدهای از روابط افقی پیدا و پنهان را در بستر سازمان فراهم میآورد. در چنین وضعیتی، برقراری تعامل میان کسبوکارهای زیرمجموعه باید با حساسیت بیشتری دنبال شود. نکته مهم این است که چه نوع سازوکاری باید بر اینگونه روابط حاکم شود، آیا سازوکاری شبیه به سازوکار بازار همیشه میتواند شکل بهینهای از روابط افقی میان کسبوکارهای سبد باشد؟ آزادی عمل کسبوکارها برای پاسخگویی به پیشنهادهای جذاب در خارج از گروه تا چه میزان است؟
چگونه روابط عمودی میان ستاد و کسبوکارهای زیرمجموعه را تنظیم کنیم؟
همانطور که اشاره کردم، فلسفه وجود هلدینگ خلق ارزشافزودهای فراتر از ارزشافزوده حاصل از فعالیت مستقل کسبوکارها است. به همین دلیل نوع روابط عمودی ستاد با کسبوکارها، خدماتی که در ستاد به صورت متمرکز به کسبوکارهای زیرمجموعه ارائه میشود و میزان مداخله ستاد در تصمیمات کسبوکارهای زیرمجموعه باید از این فلسفه پشتیبانی کند. در این زمینه یک دستورالعمل واحد وجود ندارد؛ ماهیت مشتریان کسبوکارها، بلوغ انسانی، قابلیتهای کلیدی و ساختار بازارِ کسبوکارهای زیرمجموعه از جمله عواملی هستند که بر انتخاب نوع بهینه رابطه عمودی ستاد و کسبوکارها اثر میگذارند و مشخص است که چنین عواملی از یک صنعت به صنعت دیگر و از یک شرکت به شرکت دیگر با همدیگر تفاوت دارند.
چگونه نسبت روابط افقی و عمودی را تنظیم کنیم؟
رشد شرکتهای هلدینگ گاه منجر به شکلگیری کسبوکارهای جدیدی در زیرمجموعه آنها میشود که تا قبل از آن به عنوان یکی از خدمات ستاد (رابطه عمودی) وجود داشتهاند؛ اما با تبدیل شدن به یک کسبوکار جدید روابط کلیدی بین بازاری رابطه افقی با سایر کسبوکارها برقرار میکنند. متداولترین نمونه چنین وضعیتی پیدایش شرکتهای بازرگانی یا تامین و تدارکات در زیرمجموعه شرکتهای هلدینگ است. فارغ از توجه به پارامترهایی نظیر صرفه به مقیاس در تبدیل این دسته روابط عمودی به روابط افقی باید به مرز باریک میان کارآمدی و ناکارآمدی چنین تحولات ساختاری توجه کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که آیا چنین تغییری سبب تداخل مسئولیتها و در نتیجه سردرگمی و بیمسئولیتی در کل ساختار سازمانی گروه نمیشود؟ این مسئله در جهت عکس (تبدیل روابط افقی به روابط عمودی) نیز صادق است.
عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها چیست؟
موفقیت در کسب و کار، نتیجهی مجموعهای از عوامل است که میتوان آنها را عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها نامید. مشاوران کسبوکار و نویسندگان مختلف، پس از چند دهه مطالعه روی موفقترین شرکتهای دنیا، عواملی را که باعث میشود یک شرکت در کسبوکارش موفق باشد یا با شکست مواجه شود، مشخص کردهاند. اگر بهدنبال کسب موفقیت بیشتر در کسبوکار و باقی ماندن در عرصهی رقابتها هستید، این مطلب را دنبال کنید.
تحقیقات و مطالعات انجامشده روی شرکتهای موفق طی سالیان متمادی نشان میدهد که عوامل کلیدی موفقیت سازمان تقریبا یکسان هستند. همهی نویسندگان و مشاورانی که در این زمینه فعالیت میکنند، عوامل یکسانی را با زبانها و بیانهای مختلف بهعنوان عوامل کلیدی موفقیت یک سازمان اعلام میکنند.
همانطور که انسان برای زنده ماندن و بقا به چیزهایی مانند غذا، آبوهوای مناسب و دوری از خطر نیازمند است، شرکتهای تجاری هم برای زنده ماندن و موفقیت، به مجموعهای از فاکتورهای اساسی نیازمندند. همراه ما باشید تا با این فاکتورهای اساسی و عوامل کلیدی موفقیت سازمانها آشنا شوید.
هر سازمان برای بقا و موفقیت به چه عواملی نیاز دارد؟
هر سازمانی که میخواهد به موفقیت دست پیدا کند و در بازار رقابت باقی بماند، به این پنج عامل حیاتی نیاز دارد:
- کارکنان: کسانی که سازمان را تشکیل میدهند؛
- هدف: دلیلی برای ایجاد سازمان و همکاری اعضا؛
- فرایندها و عملیات: فعالیتهایی که کارکنان برای دستیابی به هدف انجام میدهند؛
- منابع مادی: جایی برای کار کردن، وسایل و تجهیزات موردنیاز، پول کافی برای پرداخت صورتحسابها و حقوق کارکنان؛
- مشتری: افرادی که خارج از سازمان و شرکت هستند و برای استفاده از خدمات و محصولات سازمان، هزینه میکنند. مثلا افرادی که مالیات میپردازند، مشتریِ سازمانهای دولتی محسوب میشوند و بقای بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی هم به مشارکت حامیان آنها بستگی دارد.
اما همانطور که داشتن یک بدن سالم به تنهایی از شما یک ورزشکار نمیسازد و برای ورزشکار و قهرمان شدن باید تمرین کنید، مهارتهای مختلفی بیاموزید، به اندازهی کافی بخوابید، تغذیه صحیح داشته باشید و…، صرفا وجود این ۵ مورد بالا، شرط کافی برای موفقیت سازمان شما نیست، بلکه نحوهی مدیریت و استفاده از این منابع است که به موفقیت یک شرکت منتهی میشود. در ادامه نقش و شیوهی مدیریت این عوامل کلیدی را برای بقای یک شرکت توضیح میدهیم.
۱. مدیریت و توسعه کارکنان
یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها، کارکنان آن سازمان هستند. کارمندان و اعضای یک سازمان و شرکت، امروزه تمایل دارند که طبق ساختار و هدایت مدیر مربوطه فعالیت کنند و در عین حال دوست دارند برای گسترش مهارتها و دانش خود، آزادی عمل داشته باشند و از طرف مدیران تشویق شوند. مدیریت صحیح و تأثیرگذار نیروی انسانی، به این معناست که مدیر باید بین قوانین محدودکننده و آزادی عمل، تعادل ایجاد کند. قوانین محدودکننده عبارتند از: ساختار سازمانی، قوانین سازمان و جهتگیریهایی که از طرف مدیران مطرح میشود و آزادی عمل عبارت است از: ایجاد فرصت و تشویق کارمندان به رشد فردی، بهبود مهارتها و افزایش خلاقیت.
شما بهعنوان یک مدیر، اگر فقط در یک جهت تلاش کنید و بین این دو مفهوم تعادل ایجاد نکنید، اشتباه جبرانناپذیری در مدیریت خود مرتکب میشوید، چرا که در چنین شرایطی، سازمان شما ممکن است ساختار خشک و سختی داشته باشد یا برعکس، دچار هرجومرج شود. هر فردی در سازمان دارای مجموعهای از نیازهاست که در قالبهای زیر قرار میگیرند: آزادی عمل در برابر ساختار، دستور در برابر فرصت، منطق در برابر ارزشهای شخصی و مواردی از این دست.
مدیران موفق، همهی افراد را با یک شیوهی یکسان، مدیریت و رهبری نمیکنند مگر در برخی موارد و قوانین پایهای شرکت. این مدیران هر فرد را با توجه به نیازهایش و با توجه به آنچه که به او انگیزه میدهد، مدیریت میکنند. این شیوه البته کار بسیار سخت و پیچیدهای است اما، برای رسیدن به موفقیت ضروری است.
۲. تمرکز استراتژیک
در دنیای امروز که بهسرعت در حال تغییر است، برای باقی ماندن در عرصهی رقابت، داشتن هدف بهتنهایی کافی نیست. مدیران برای موفقیت یک سازمان، باید منابعشان را بر بزرگترین فرصتهای ممکن که روزبهروز در حال تغییر هستند، متمرکز کنند. برای اینکه این تغییراتِ لحظهای را بهوضوح درک کنید، کافی است اتفاقات چند سال اخیر دنیا و تحولات شرکت خود را بررسی کنید.
مشتریان عمده و منابع درآمد، در هر زمان ممکن است تغییر کنند یا بهطورکلی از بین بروند. بنابراین بسیار ضرورت دارد که یک مدیر بر نتایج دلخواه پایانی مثل افزایش فروش، سود و رضایت مشتری تمرکز کند. در عین حال باید بتواند کشتیِ کسبوکار را در دریای پرتلاطم رقابت، هدایت کند. وظیفهی اصلی مدیران موفق و متمرکز، این است که عوامل موفقیت را برای عملکرد بهتر شرکت، همراستا کنند و بهم پیوند بدهند.
۳. عملیات یا فعالیتهای روزانهی کارمندان
عملیات یا آنچه که کارمندان یک شرکت در راستای ایجاد ارزش برای مشتری و بهدست آوردن درآمد انجام میدهند، مشخص میکند که آن شرکت در مسیر پیشرفت قرار دارد یا محکوم به شکست است. مثل سایر عوامل کلیدی موفقیت این مورد هم قابل جدا شدن از سایر موارد نیست و با آنها ارتباط و پیوستگی دارد. اقدامات کارمندان در جهت تمرکز استراتژیک شرکت است و با منابع مادی و مشتریانی که برای دریافت خدمات و محصولات شرکت، هزینه میپردازند، ارتباط تنگاتنگی دارد.
عملکرد مؤثر و صحیح کارمندان باعث میشود که مشتریان همان خدمات و محصولی را که انتظار دارند، از شرکت دریافت کنند، در واقع محصولات و خدمات موردنظر خود را با قیمت روابط کلیدی بین بازاری درست و کیفیت مطلوب دریافت میکنند. مدیریت عملیات مطلوب و مؤثر، بر مدت چرخه (از زمان شروع تولید یک محصول یا سرویس تا پایان آن)، کنترل قیمت و کنترل کیفیت (که نیازمند انواع تحلیلها و سنجشهاست) تمرکز دارد. در واقع، تمرکز استراتژیک بیشتر بر مسائل خارجی شرکت تمرکز دارد و مدیریت عملیات بیشتر متوجه مسائل داخلی شرکت است. هردوی این عوامل باید در هماهنگی کامل باشند که این هماهنگی باید با برنامهریزی و تلاش همهجانبه صورت بگیرد نه بهطور اتوماتیک. به همین دلیل است که برقراری ارتباط مؤثر، شریان حیاتی یک سازمان موفق است.
۴. منابع مادی
امور مالی، امکانات و تجهیزات از مهمترین منابع مادی و از عوامل کلیدی موفقیت سازمان هستند. اگر پول کافی در اختیار نداشته باشید، نمیتوانید شرکتی را راهاندازی و حفظ کنید. یکی از بزرگترین مخارج شرکتها، تأمین کردن امکانات و تجهیزات مناسب برای کسانی است که در شرکت کار میکنند یا به هر نحو با شرکت همکاری دارند.
مدیران باتجربه اهمیت جریان نقدی (cash flow) را بهخوبی درک میکنند. مهم نیست که مشتریان چقدر به شما بدهکار هستند، تا زمانی که این پول در حساب بانکی شما نباشد، نمیتوانید از آن برای حفظ شرکت استفاده کنید. عدم موفقیت در مدیریت جریان نقدی، مهمترین دلیل شکست کسبوکارهاست. بسیاری از صاحبان کسبوکارها، موجودی شرکت را به فردی دیگر واگذار میکنند و در زمان نیاز به آن دسترسی ندارند. در بدترین شرایط، حتی ممکن است این فرد با اختلاس و دزدی، به منابع مالی شرکت دستبرد بزند و شرکت را با مشکلات فراوانی مواجه کند.
به همین ترتیب، امکانات و تجهیزات مناسب و قابل توجه، باعث میشود که کارمندان شرکت احساس غرور کنند و انرژی و اشتیاق فراوانی برای ادامهی فعالیت در شرکت داشته باشند. البته فراهم کردن این امکانات، هزینههای زیادی برای شرکتها دارد. اقتصاد، یک مفهوم دورهای است، به این معنا که ممکن است شما در بهترین شرایط اقتصادی و در بهترین اوضاع مالی شرکت، امکاناتی را برای کارمندان در نظر بگیرید اما در دوران رکود اقتصادی نتوانید همان امکانات را به کارمندان ارائه کنید.
۵. برقراری ارتباط با مشتریان
مشتریان، منابع تزریق درآمد به شرکت هستند، بنابراین میتوان آنها را مهمترین عامل موفقیت یک شرکت در نظر گرفت. پیتر دراکر (Peter Drucker) یکی از برجستهترین نظریهپردازان مدیریت، سالها قبل بیان کرده بود که هدف اصلی کسبوکار، بهدست آوردن و نگه داشتن مشتری است.
بهدست آوردن مشتریان، در قالب بازاریابی، امکانپذیر است. در واقع این عامل موفقیت دربردارندهی انواع روشهای بازاریابی و فروش است. مهمترین عامل برای موفقیت در ارتباط با مشتریان، این است که به آنها همان چیزی را بدهیم که نیاز دارند، نه آن چیزی که خودمان میخواهیم به فروش برسانیم.
فروش و بازاریابی مؤثر با پرسش از مشتریان در مورد نیازهایشان آغاز میشود، اینکه محصول یا خدمت ارائهشده توسط شرکت، باید کدام مشکل مشتری را حل کند یا کدام کمبودشان را جبران کند. با برقراری ارتباط با مشتریان و پرسیدن سؤال از آنها، یک شرکت بهتر میتواند وفاداری مشتری را توسعه بدهد و رقیبان خود را از صحنه دور نگه دارد. در معنای وسیعتر، برقراری ارتباط با مشتری به منزلهی ارتباط با دنیای خارج است. بنابراین با کمک این ارتباط میتوانید عملکرد رقیبان را بسنجید، تغییرات بازار را تحلیل کنید و شرکت را با تغییرات و نیاز بازار تطبیق بدهید. این مورد در رابطهی تنگاتنگی با تمرکز استراتژیک قرار دارد.
برای اینکه در مورد عوامل کلیدی موفقیت سازمان بیشتر یاد بگیرید، کتاب «۵ عامل کلیدی موفقیت – سیستمی قدرتمند برای موفقیت در کسبوکار» را مطالعه کنید. این کتاب شامل اطلاعات جزئیتر و بیشتری دربارهی مواردی است که در بالا بهطور خلاصه به آنها اشاره کردیم. با اطلاعات ارزشمند و نکتههای کاربردی این کتاب که براساس ۲۵ سال مطالعه و تحقیق در رموز موفقیت کسبوکارها انجام شده است، میتوانید کسبوکار موفقتری داشته باشید.
دیدگاه شما