ساختار کندل استیک و الگوی


بطور کلی شمع های بلند نشان دهنده ی فشار زیاد معاملات و شمع های کوتاه نشان دهنده ی فشار کم معاملات است.

۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!

در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائه‌ی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.

الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.

الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)

الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط و بالاترین نقطه قرار دارد.

آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.

در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.

به مثال زیر توجه کنید :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس

الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)

الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید ساختار کندل استیک و الگوی رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.

این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت ساختار کندل استیک و الگوی از دست دادن قدرت خرید خود هستند.

پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.

دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.

در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.

این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.

وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.

مثال ها :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)

Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.

به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.

ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.

معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.

مثال ها:

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)

این ساختار کندل استیک و الگوی الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.

یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.

زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده ی صعودی

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده نزولی

الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)

ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی ساختار کندل استیک و الگوی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.

سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.

ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

پین بار نزولی و پین بار صعودی

۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!

در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائه‌ی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.

الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.

الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)

الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط و بالاترین نقطه قرار دارد.

آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ساختار کندل استیک و الگوی ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.

در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.

به مثال زیر توجه کنید :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس

الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)

الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.

این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت از دست دادن قدرت خرید خود هستند.

پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.

دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.

در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.

این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.

وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.

مثال ها :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)

Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای ساختار کندل استیک و الگوی بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.

به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.

ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.

معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.

مثال ها:

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)

این الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.

یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.

زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده ی صعودی

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده نزولی

الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)

ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.

سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.

ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

پین بار نزولی و پین بار صعودی

کندل استیک ها و انواع الگو های آن

نموداری های شمعی یکی از انواع نمودار های تکنیکالی برای نمایش قیمت نسبت به زمان است که امروزه طرفداران بسیاری در غرب بدست آورده و تحلیل گر های تکنیکال زیادی از نمودار های شمعی بهره می برند.

نام دیگر این نمودار ها کندل استیک است و بخاطر شبیه بودن شکل هندسی شان نمودار شمعی نام گرفتند که از بدنه اصلی و سایه ها تشکیل شده و با استفاده از ۴ داده آماری یعنی قیمت آغازین قیمت بسته شدن بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در تایم فریم های مورد نظر تحلیل گر مثل روزانه یا هفتگی توسط نرم افزارهای نموداری نمایش داده می شود.

برای شناخت کامل نمودار های شمعی این مطلب را بخوانید: نمودار میله ای و نمودار شمعی ژاپنی برای تکنیکالیست ها

با کنار هم قرار گرفتن کندل های مختلف یک الگوی شمعی تشکیل می شود که با استفاده از آن می توانید آینده قیمت سهم را پیش بینی کنید. برای شناخت این الگو ها می توانید این دوره را به صورت کامل مطالعه نمایید و از آن برای پیش بینی آینده قیمت سهم استفاده کنید.

البته باید این نکته را در نظر بگیرید که صرفا با آموختن الگو های کندل استیک نمی توانیم اقدام به معامله گری کنیم و این الگوها صرفا به عنوان یک گزینه تکمیل کننده برای استراتژی معاملاتی تان محسوب می شود.

معرفی دوره ” الگوهای شمعی “

الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی برخوردارند و ما در این دوره قصد داریم تا سری مطالبی آموزشی از این الگوها را در اختیار مخاطبین سایت کاریمو آکادمی قرار دهیم.

هدف از دوره ” الگوهای شمعی “

هدف از این دوره آموزشی آشنایی کاربران با تعدادی از الگوهای شمعی مهم و کاربرد آنهاست. با یاد گرفتن الگوهای کندل استیک می توانید معاملات بهتری را داشته باشید و استراتژی معاملاتی تان را بهبود ببخشید.

ضرورت یادگیری” الگوهای شمعی “

با توجه به اهمیت نمودار ها در تحلیل تکنیکال و تعیین نقطه ورود و خروج و شناخت حمایت ها و مقاومت و سیگنال های خرید و فروش به همین میزان نمودار ها و الگوهای شمعی نیز مهم هستند زیرا کار کردن با این الگو ها بسیار آسان تر است. همچنین این الگو ها کمک بسیار زیادی به تحلیل گران می کنند که این باعث افزایش کارایی و اعتبار تحلیل ها می شود.

پیش نیاز دوره ” الگو های شمعی “

اگر با مباحث ابتدایی بورس آشنا نیستید بهتر است ابتدا مطالب بورس برای مبتدی ها را مطالعه کنید و اگر با مباحث ابتدایی آشنا هستید قبل از شروع دوره الگوهای کندل استیک مطالب دوره تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.

ساختار الگو های شمعی :

همانطور که گفتیم الگو های شمعی از طرز خاصی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند اما در ابتدا مباحث اولیه ای که برای توضیح این الگو ها نیاز هستند را توضیح می دهیم .

مطمعنا شرایط ویژه بازار باعث ایجاد کندل استیک های بسیار متفاوت و مختلفی می شود که هر نوع نشان دهنده ی فشار خرید و فروش،بازه های معاملات و …. است.

شمع های بلند: به شمع هایی که اختلاف قیمت آغازین و پایانی آنها به نسبت شمع های دیگر (یا میانگین بدنه شمع های دیگر آن سهام یا بازار) بیشتر است شمع های بلند گفته می شود.

شمع های کوتاه: به شمع هایی که اختلاف قیمت آغازین و پایانی آنها به نسبت شمع های دیگر (یا میانگین بدنه شمع های دیگر آن سهام یا بازار) کمتر است شمع های کوتاه گفته می شود.

کندل طولانی و کوتاه

بطور کلی شمع های بلند نشان دهنده ی فشار زیاد معاملات و شمع های کوتاه نشان دهنده ی فشار کم معاملات است.

همانطور که قبلا گفتیم شمع های سفید یا تو خالی صعودی (قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین) هستند و شمع های سیاه یا توپر نزولی هستند (قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین) هستند پس:

شمع های سفید بلند به معنی غلبه خریدارن بر فروشندگان و فشار بالای معاملات خرید است و شمع های سفید کوتاه نشان از برتری ضعیف خریدارن بر فروشندگان است.

همچنین شمع های سیاه بلند به معنی غلبه قدرتمند فروشندگان بر خریداران است و شمع های سیاه کوتاه نشان از برتری ضعیف فروشندگان بر خریداران در تایم فریم مربوطه است.

هرچه طول بدنه شمع بلند تر باشد نشان از قدرت و غلبه خریداران و فروشندگان بر یکدیگر است.به شمع هایی که سایه ندارند و بدنه اصلی تمام طول شمع را فرا گرفته ماربوزو گفته می شود.

در ماربوزو های سفید قیمت آغازین پایین ترین قیمت و قیمت پایانی بیشترین قیمت است و این نشان از قدرت و فشار زیاد خریداران است ساختار کندل استیک و الگوی که بطور مداوم با افزایش قیمت همراه بوده.

در ماربوزو های سیاه نیز برعکس ماربوزوی سفید قیمت آغازین بالاترین قیمت و قیمت پایانی پایین ترین قیمت است که نشان از فشار فروشندگان است که قیمت از ابتدای معاملات تا انتها کاهش داشته.

ماربوزو

کندل هایی که تنها در یک طرف سایه دارند نیز ماربوزو به حساب می آیند.

ماربوزو بسته

بالاترین قسمت سایه نشان دهنده ی بالاترین قیمت معامله شده و پایین ترین نقطه سایه نشان دهنده ی پایین ترین قیمت معامله است هر چقدر طول سایه ها بیشتر باشد نشان از نوسانات بیشتر است و هرچقدر طول سایه ها کمتر باشد به معنی این است که قیمت های معامله شده نزدیک به قیمت های آغازی و پایانی است و قیمت نوسانات کمتری داشته است.

کندل استیک هایی که دارای سایه بالایی بلند و کوتاه پایینی هستند نشان از قدرت زیاد خریداران در ابتدای معاملات دارند اما در انتها قدرت فروشندگان بر خریداران غلبه کرده و قیمت در معاملات را پایین آورده،همچنین کندل استیک هایی با سایه بالایی کوتاه و پایینی بلند نشان از قدرت زیاد فروشندگان در ابتدای معاملات است اما در نهایت خریدارن برآنها غلبه کرده و قیمت را افزایش دادند تا قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین قرار گیرد.

کندل استیک سایه های طولانی

الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال

فرفره:

کندل هایی که دارای سایه های بلند و یا بدنه کوچک هستند شمع های فرفره ای نامیده می شوند.این کندل ها نشان دهنده ی نوسان زیاد قیمت در طول زمان معاملات و سرگردانی معامله گران است اما در نهایت قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا با یکدیگر برابر شده و توانایی غلبه قدرتمندی بر یکدیگر پیدا نکردند پس قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین بسته شده است و شکل نمودار شمعی مشابه فرفره شده.

الگو فرفره کندل استیک

برخی از کندل ها دارای بدنه بسیار بسیار کوتاهی می باشند در حدی که می توان گفت قیمت آغازین و پایانی در یک نقطه قرار گرفته و برای نشان دادن بدنه اصلی یک خط افقی رسم می شود. به این کندل استیک ها دوجی گفته می شود.دوجی ها یکی از ساختار های مهم در الگو های شمعی مهم در بازار هستند.

قرار گرفتن بدنه اصلی دوج ها در بالا،پایین و وسط کندل باعث ایجاد اشکال مختلفی از دوج ها می شود.

الگوهای نمودار کندل ژاپنی

الگوهای نمودار کندل استیک

در مطلب پیشین، انواع رایج کندل‌های ژاپنی را بررسی کردیم. در این مطلب با الگوهای این نوع نمودار آشنا می‌شویم.

همانطور که نمودارهای شمعی سیگنال، ارائه‌دهنده‌ی سیگنال هستند. هنگامی که این شمع‌های قیمت به صورت دنباله ظاهر می‌شوند می‌توانند به‌عنوان سیگنال عملکرد قیمت در آینده عمل کنند. بنابراین قادر هستند تا معامله‌گران را از آنچه که در پیش رو دارند مطلع سازند.

الگوی کندل ژاپنی پوششی

این نوع الگوی نموداری از دو شمع قیمتی تشکیل شده می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که بدنه شمع جدید قیمت، شمع قبلی را کاملاً ببلعد.

اگر شمع اول قرمز باشد، و شمع بعدی به رنگ سبز بوده و شمع قرمز قبلی را کاملاً پوشش دهد، این به معنی قیمت صعودی است. برعکس همین مسئله را می توان برای پوشش نزولی بیان کرد. این الگوها به عنوان یک وارونه سازی کوتاه مدت عمل می‌کنند.

نمودار کندل استیک پوششی

الگوی کندل ژاپنی هارامی یا باردار (Harami)

نام این الگوی کندل ژاپنی از واژه‌ی ژاپنی هارامی به‌معنی باردار آمده است. این الگوی نموداری به‌صورت یک شمع بزرگ به شکل زنی باردار با شمع کوچکتر ظاهر می‌شود. این ساختار هنگام باز و بسته شدن شمع بعدی در بدنه شمع قبلی ایجاد می‌شود و بسته به رنگ شمع‌های قیمت، می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.

الگوی هارامی

الگوی توییزر یا انبرک

توییزر باتم و توییزر آپ از الگوی‌های نموداری معکوس‌ساز هستند. زمانی که شمع به دنبال یک پیشروی قوی حرکت می‌کند، شمع دیگر تقریباً در همان قیمت و مسافت ولی در جهت مخالف حرکت می‌کند ، تقریباً تمام حرکت اول را پاک می‌کند.

الگوی توییزر

الگوی سه سرباز سفید / سه کلاغ سیاه

این نوع الگوی نمودار پس از تأیید هر الگوی نشان می‌دهد که روند قوی در حال ظهور است. سه سرباز سفید مجموعه‌ای از سه شمع با اندازه مشابه است که بصورت صعودی پشت سر هم قرار می‌گیرند. سه کلاغ سیاه مجموعه‌ای از سه شمع با اندازه مشابه است که به طور متوالی و به‌صورت نزولی دیده می‌شوند.

الگوی سه کلاغ سیاه سه سرباز سفید

الگوی ستاره صبحگاهی / ستاره شامگاهی

این یک الگوی معکوس‌ساز دیگر است که در بالا یا پایین یک روند اتفاق می‌افتد. وقتی اتفاق می‌افتد که یک پیشروی قوی بسته شده و قبل از حرکت قوی به سمت پایین یک دوجی تشکیل می‌شود. اگر حرکت در خلاف جهت حرکت اولیه بیش از 50٪ از حرکت اولیه را ببندد، این الگو تأیید می شود.

کندل استیک چیست؟

کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

نمودار شمعی (کندل استیک)

روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

روش نمایش خطی در نمودار قیمت

در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

نمودار شمعی

روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

اجزای کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

رنگ بدنه نمودار شمعی

در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

اندازه بدنه نمودار شمعی

علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.

سایه نمودار شمعی

همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.

9 الگوی کندل استیک

نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

الگوی کندل استیک مارابوزو

1- الگوی کندل استیک مارابوزو

کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

الگوی کندل استیک دوجی

2- الگوی کندل استیک دوجی

کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

الگوی کندل استیک فرفره

3- الگوی کندل استیک فرفره

نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

الگوی کندل استیک هارامی

4- الگوی کندل استیک هارامی

این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

الگوی کندل استیک هیکن آشی

5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

الگوی مرد دار آویز و چکش

8- الگوی کندل استیک چکش

الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

استراتژی کندل استیک

برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.