درآمد و سود خالص چیست؟


حاشیه سود چیست؟

حاشیه سود از تقسیم سود شرکت (فروش منهای کلیه هزینه‌ها) بر درآمد آن به دست می‌آید. نسبت حاشیه سود، در واقع سود را با فروش مقایسه می‌کند و نشان می‌دهد که شرکت به چه میزان امور مالی خود را به خوبی مدیریت می‌کند.حاشیه سود (خالص) که مارجین هم به آن گفته می شود، یکی از نسبت های سودآوری است که از تقسیم سود (خالص) بر درآمد یا فروش به دست می‌آید. سود خالص که آخرین خط از صورت سود و زیان است، با کسر کردن همه هزینه های شرکت، از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی، از کل درآمد به دست می آید.
در حسابداری و مالی، میزان سودآوری یک شرکت را نسبت به درآمد (فروش) آن با استفاده از مارجین اندازه گیری می کنند.

حاشیه سود یا مارجین به زبان ساده

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و به عبارتی مشخص می‌کند که یک شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش (درآمد)، چند میلیون سود به دست می آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، به این معنی است که این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب می کند.

انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها

حاشیه سود انواع مختلفی دارد، که از طریق تحلیل عمودی صورت سود و زیان هم می توان آن ها محاسبه کرد.
حاشیه سود ناخالص (Gross Profit Margin)
حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر درآمد به دست می آید. برای محاسبه مارجین سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می کنیم:

سود ناخاص تقسیم بر در آمد کل * 100 = حاشیه سود نا خالص

بهای تمام شده - در آمد کل = سود نا خالص

حاشیه سود عملیاتی (Operating Profit Margin)

حاشیه سود عملیاتی از تقسیم سود عملیاتی (EBIT) بر درآمد به دست می آید. مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می گیرد. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می کنیم:

سود عملیاتی تقسیم بر در آمد کل * 100 = حاشیه سود عملیاتی

هزینه های عملیاتی - سود نا خالص = سود عملیاتی
بهای تمام شده - درآمد کل = سود نا خالص

حاشیه سود خالص (Net Profit Margin)

حاشیه سود خالص از تقسیم سود خالص (Net Profit) بر درآمد به دست می آید و یکی از پر کاربرد ترین نسبت های مالی است که تحلیلگر های مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمد های شرکت مورد ارزیابی قرار می دهند.

روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر درآمد و سود خالص چیست؟ نمایش داده شده است:

سود خالص تقسیم بر در آمد کل * 100 = حاشیه سود خالص

تمام هزینه ها - درآمد کل = سود خالص

کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین

در سطحی ابتدایی، مارجین پایین می‌تواند این‌طور تعبیر شود که سود دهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، با افت در فروش مواجه شود، مارجین آن حتی کمتر هم خواهد شد و حتی امکان دارد صفر یا منفی شود.
مارجین سود پایین می‌تواند به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند. به طور مثال، اگر مارجین سود یک شرکت کم باشد، می‌تواند نشان دهنده آن باشد که فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت (سهم بازار کم) داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد خودش از شرایط وخیمی رنج می‌برد.
حاشیه سود همچنین به یک سری نکات راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه هایش اشاره دارد. مخارج بالا نسبت به درآمد (مارجین سود پایین) ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، احتمالاً به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها است. این امر مستلزم آن است تا هزینه ها بهتر تحت کنترل قرار گیرند. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت به نسب فروش خود موجودی درآمد و سود خالص چیست؟ کالای زیادی دارد، یا اینکه کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضای بیش‌ از حد بزرگی فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و دلایل دیگری از این‌ دست.
از طرف دیگر حاشیـه سود بالا نشانگر سودآوری شرکت است که کنترل بهتری بر هزینه‌هایش به نسبت رقبا دارد.
مارجین ها همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت را مشخص نمایند. به طور مثال مارجین سود پایین ممکن است نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت گذاری کرده است.

محدودیت‌های استفاده از مارجین ها

گرچه حاشیه سود نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مثل هر معیار یا نسبت مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی است که سرمایه گذاران باید در هنگام استفاده از آن، این محدودیت‌ ها را در نظر بگیرند.
اگرچه حاشیه سود می‌تواند برای مقایسه شرکت‌ها با یکدیگر بسیار مفید باشد، افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. شرکت‌ها در صنایع متفاوت اغلب مدل‌های کسب و کار مختلف با مارجین های گوناگون دارند، به همین دلیل تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

به طور مثال، شرکت‌هایی که اجناس لوکس می‌فروشند اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند، درحالی‌که موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از حاشیـه سود بالایی برخوردارند. در سویی دیگر، شرکت‌های تولیدکننده کالاهای اساسی به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتاً بالایی دارند. همین‌طور ممکن است این شرکت‌ها درآمد بالایی داشته باشند، اما از مارجین پایینی برخوردارند.
محاسبه حاشیـه سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

توضیحاتی در مورد مارجین

اعدادی مثل فروش یا درآمد به ندرت می‌توانند چیز خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار قرار دهند و نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل داستان را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش بدین معنی نیست که حاشیـه سود یک شرکت در حال بهبود است. به طور مثال، فرض کنید که درآمد یک سال شرکت فرضی شناسا ۱ میلیارد تومان بوده و ۷۵۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد که مارجین سود او را ۲۵% می‌کند (۲۵%=۱۰۰۰/(۷۵۰-۱۰۰۰)). اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱٫۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه های آن به ۱ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود ((۱۲۵۰-۱۰۰۰)/۱۲۵۰=۲۰%). گرچه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریعتر هزینه ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.
به همین ترتیب، افزایش یا درآمد و سود خالص چیست؟ کاهشی در مخارج شرکت ضرورتاً بدین معنی نیست که حاشیه سود شرکت در حال رشد یا کاهش است. فرض کنید که شرکت فرضی پایا درآمد و مخارجش در یک سال ۲ میلیارد و ۱٫۵ میلیارد تومان باشد. در این صورت حاشیـه سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، به همین خاطر درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت پایا در سال دوم ۱٫۵ میلیارد و ۱٫۲ میلیارد دلار باشد، پس مارجین سود آن حالا ۲۰% است. گرچه شرکت پایا توانست هزینه های خود را به شکل قابل‌توجهی کاهش دهد، ولی حاشیـه سود به شکل قابل ملاحظه‌ای تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

حاشیه سود profit margin چیست؟

امروزه گرایش به سمت بازار سرمایه بورسی به شدت افزایش پیدا کرده است اما تنها کسانی در این میان از سایر رقبا پیشی می‌گیرند که با درآمد و سود خالص چیست؟ دانش تخصصی و مهارت کافی به انجام معاملات بپردازند. بسیاری از تحلیل گران بورسی بر پایه تحلیل‌های بنیادی برای رسیدن به سیگنال‌های عملیاتی تلاش می‌کنند که در این میان از چندین گزاره مختلف در تحلیل بنیادی کمک گرفته می‌شود تا در نهایت نتیجه مطلوب در دریافت سیگنال معاملاتی حاصل گردد. در ادامه این قسمت قصد داریم به سراغ مطالبی در رابطه با یکی از گزاره‌های تحلیل بنیادی به نام حاشیه سود برویم. اگر قصد فراگیری این گزاره را برای موفقیت در بورس دارید، تا انت‌ها با ما همراه شوید.

حاشیه سود چیست؟

همانطور که گفتیم یکی از روش‌های مهم به کار گرفته شده در تحلیل بنیادی، حاشیه سود است اما منظور این گزاره چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوئیم که در داده‌های موجود در صورت مالی شرکت‌های بورسی، میزان فروش و سود شرکت مشخص می‌شود تا تحلیل گران بتوانند بر پایه داده‌های مطمئن، اطلاعات مهم از شرکت‌های بورسی را استخراج کنند. حال حاشیه سود اینگونه تعریف می‌شود که نسبت میزان سود شرکت به میزان فروش آن را با حاشیه سود تعریف می‌کنیم. در واقع مسئله را اینگونه می‌توانیم شرح دهیم که اگر داده‌ای تحت عنوان میزان سود سهام مورد نظر را بر داده مربوط به میزان فروش سهام تقسیم کنیم، حاصل حاشیه سود را نتیجه می‌دهد که اگر آن را در ۱۰۰ هم ضرب کنیم، درصد سود به دست می‌آید.
فرض کنید که در اطلاعات شرکتی گفته شده است که حاشیه سود آن ۱۵ درصد است، این به چه معناست؟ در واقع منظور از این گزاره این است که شرکت مد نظر به ازای هر ۱۰۰ تومان فروش به میزان ۱۵ تومان را به‌عنوان سود نصیب درآمد و سود خالص چیست؟ خود کرده است. توجه داشته باشید که گاهی مشاهده می‌شود که حاشیه سود شرکت نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است که این امر می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از جمله کاهش سوددهی شرکت، کاهش قیمت محصول نسبت به گذشته، افزایش هزینه‌های جانبی شرکت، عدم مدیریت کافی در کنترل هزینه‌ها و…

انواع حاشیه سود

حاشیه سود دارای سه نوع به نام‌های حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالصی و همچنین حاشیه سود عملیاتی است که هر کدام از آن‌ها به بررسی و محاسبه یک المان مهم از شرکت مورد نظر می‌پردازد.

حاشیه سود خالص

با تقسیم سود خالص بر درآمد کل یک شرکت، حاشیه سود خالص برای آن شرکت به دست می‌آید که البته این پارامتر در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفته می‌شود.

حاشیه سود ناخالص

نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالصی همانند نوع خالص آن است اما با این تفاوت که در صورت نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود ناخالص جایگذاری می‌شود. بنابراین می‌توانیم بگوئیم که حاشیه سود ناخالص عبارت است از میزان سود ناخالص تقسیم بر درآمد کل شرکت.

حاشیه سود عملیاتی

در محاسبه حاشیه سود عملیاتی، میزان سود عملیاتی بر میزان کل درآمد شرکت تقسیم می‌شود که در ادامه به مفهوم دقیق سود عملیاتی نیز خواهیم پرداخت.

حاشیه سود ناخالص چیست؟

همانطور که گفتیم منظور از حاشیه سود، میزان سود یک شرکت نسبت به میزان فروش آن است حال اگر در این میان از هزینه‌های اضافی پرداخت شده در شرکت صرف نظر کنیم و در محاسبات به میان نیاوریم، حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص می‌گوییم. به طور طبیعی در انجام هر کسب و کاری یک سری هزینه‌های مربوط به مراحل تولید، دستمزد و مالیاتی وجود دارد که اگر از این هزینه‌ها بگذریم، می‌توانیم حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص بخوانیم که به هر مقدار میزان آن بالاتر باشد، نشان دهنده عملکرد مناسب شرکت در کنترل هزینه‌های آن خواهد بود.
مسئله را با ذکر یک مثال واضح‌تر می‌کنیم. فرض کنید که شرکت برای تولید یک محصولی به میزان ۱۰۰۰ تومان هزینه کرده است اما آن را در بازار به قیمت ۲۰۰۰ تومان به فروش می‌رساند؛ در این حالت می‌توانیم بگوئیم که حاشیه سود شرکت ۱۰۰۰ تومان یعنی ۱۰۰ درصد بوده است. از طرف دیگر فرض کنید که داده‌های اطلاعاتی یک شرکت مشخص می‌کند که حاشیه سود آن، ۵۰ درصد است؛ این گفته بدان معنا است که از هر ۱۰۰۰ تومنی که محصول به فروش می‌رود، به میزان ۵۰۰ تومان آن سود حاصل از فروش خواهد بود. البته توجه داشته باشید که این حاشیه سود، به صورت ناخالص و با احتساب هزینه‌های مختلف عنوان شده است.

محاسبه حاشیه سود

اگر بخواهیم سود ناخالص را از داده‌های یک شرکت سهام دار بورسی محاسبه کنیم، باید به تفاوت در قیمت تمام شده با میزان فروش دسترسی پیدا کنیم؛ به عبارت دقیق تر، اگر بهای تمام شده محصول را از قیمت فروش محصول کم کنیم، به سود ناخالص آن محصول می‌رسیم. حال که سود ناخالص را محاسبه کرده ایم، به راحتی می‌توانیم حاشیه سود ناخالص را نیز محاسبه درآمد و سود خالص چیست؟ کنیم. برای این کار، میزان فروش را بر سود ناخالص محصول که در مرحله قبل محاسبه کردیم تقسیم می‌کنیم.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که حاشیه سود برای همه محصولات یک شرکت قابل محاسبه است و معمولا عدد‌های متفاوتی نیز برای محصولات مختلف یک شرکت به دست می‌آید. بنابراین اگر قرار باشد که این متغیر را برای کل محصولات به دست آورید، می‌توانید ار قیمت تمامی محصولات میانگین گرفته و سپس در فرمول حاشیه سود قرار دهید.
نکته: به هر میزان که حاشیه سود یک شرکت بالاتر باشد، به همان میزان می‌توان به آینده آن امیدوار بود که چندین المان مختلف بر میزان نوسان این پارامتر تاثیر گذار خواهند بود. کاهش هزینه‌های تمام شده برای تولید محصول و در طرف مقابل افزایش قیمت محصول از جمله پارامتر‌های افزایش دهنده حاشیه سود یک شرکت تلقی می‌شود. فراموش نکنید که برای کاهش قیمت محصول باید تدابیری اندیشیده شود که کیفیت محصول را هدف قرار ندهد؛ به این معنا که کاهش هزینه‌های تولید نباید بر روی کیفیت محصول تاثیر گذار باشد.

حاشیه سود عملیاتی چیست؟

از دیگر مفهوم‌های حاشیه سود می‌توان به حاشیه سود عملیاتی اشاره کرد؛ جاییکه به محاسبه سود یک شرکت پس از پرداخت هزینه‌های مختلف و اما پیش از پرداخت مالیات پرداخته می‌شود. در واقع اگر بخواهیم حاشیه سود عملیاتی را محاسبه کنیم، باید درآمد عملیاتی یک شرکت را بر فروش خالص آن تقسیم کنیم تا در نهایت نتیجه حاصل همان حاشیه سود عملیاتی تلقی شود. توجه داشته باشید که منظور از درآمد مالیاتی همان درآمد پیش از پرداخت بهره است و همچنین اینکه اگر هزینه کالای‌های مورد معامله را از میزان سود خالص از فروش یک شرکت کسر کنیم، سود عملیاتی به دست می‌آید.
هر شرکت بر حسب نحوه کارکرد و فعالیتی که در بازار دارد، دارای یک سری هزینه‌های جانبی خواهد بود که به آن هزینه‌های عملیاتی گفته می‌شود؛ به طور مثال هزینه‌های اداری، بازاریابی، توزیع و… جزو این هزینه‌های عملیاتی به حساب می‌آید. اگر این هزینه‌های عملیاتی از سود ناخالص کم شود، سود عملیاتی محاسبه می‌شود. حال اگر سود عملیاتی محاسبه شده در این مرحله، به میزان فروش شرکت تقسیم شود، حاشیه سود عملیاتی محاسبه می‌شود که می‌تواند نشان دهنده توانایی شرکت در کنترل هزینه‌ها باشد.

مزایا و محدودیت‌های حاشیه سود

محاسبه حاشیه سود می‌تواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک درآمد و سود خالص چیست؟ شرکت باشد. در واقع با در نظر گرفتن میزان تمامی هزینه‌های پرداخت شده از سوی شرکت برای تولید محصول و همچنین میزان درآمد حاصل از فروش محصولات، یک دید کلی از میزان توانایی شرکت در کنترل هزینه‌ها به دست می‌آید. حاشیه سود بالا نشان از قیمت‌گذاری مناسب محصولات، کنترل هزینه‌های پرداختی برای تولید محصول و همچنین مدیریت کارآمد شرکت مورد نظر است و در طرف مقابل کاهش میزان حاشیه سود یک شرکت، هشداری برای تغییر روند قیمت‌گذاری و هزینه‌های شرکت خواهد بود.
حال به سراغ محدودیت‌های حاشیه سود برویم؛ جاییکه گفته می‌شود گاهی فروش‌های یکباره شرکت، شرایط را تا حدودی فریبنده جلوه می‌دهد. به این معنا که گاهی دیده می‌شود که شرکتی تحت تاثیر عواملی با فروش یکباره توانسته است که حاشیه سود را در سطح بالایی برای خود نگه دارد؛ در صورتیکه چنین رقمی برای حاشیه سود، ناپایدار خواهد بود. محدودیت دیگر حاشیه سود زمانی اهمیت پیدا می‌کند که شرکت‌ها مدل‌های تجاری متفاوتی دارند. در واقع منظور این است که با محاسبه حاشیه سود نمی‌توان مقایسه دقیقی از شرکت‌ها در صنایع مختلف را به دست آورد بلکه شرایط سوددهی صنایع مختلف متفاوت خواهد بود.

جمع‌بندی

حاشیه سود یکی از گزاره‌های استفاده شده در تحلیل بنیادی است که می‌تواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک شرکت باشد. انواع حاشیه سود عبارتند از حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و همچنین حاشیه سود عملیاتی که هر کدام از انواع این حاشیه‌ها دارای فرمول محاسبه ویژه است. حاشیه سود بالاتر برای یک شرکت نشان از کنترل و مدیریت خوب هزینه‌های پرداخت شده برای شرکت، قیمت‌گذاری مناسب محصولات و همچنین به کار گرفتن استراتژی فروش خوب در بازار برای شرکت مورد نظر است.

روش های محاسبه سود چگونه است؟

روش های محاسبه سود چگونه است؟

از آنجایی که سود نمایانگر موفقیت تجارت و کسب و کار شماست لازم است با روش های محاسبه سود آشنا شوید. بسیاری میزان سود را با ارزش شرکت و یا مجموعه در ارتباط مستقیم میدانند. به همین دلیل مهم است که مدیران اجرایی با انواع روش های محاسبه سود آشنا شوند. همانطور که از عنوان مقاله مشخص است سود روش های مختلفی برای محاسبه دارد. در صورتی که هزینه ها را از درآمد کم کنیم میزان سود به دست میاید. اگر بخواهیم این مسئله را به شکل یک فرمول نشان دهیم باید نوشت:

درآمد- هزینه= سود

البته در نظر داشته باشید که فرمول بالا از ساده ترین روش های محاسبه سود است. هر چه یک کسب و کار گسترده تر باشد، روش های پیچیده تری برای محاسبه میزان سود آن عنوان میشود. سود را به سه دسته تقسیم میکنند. سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص از جمله معروف ترین زیر مجموعه های درآمد و سود خالص چیست؟ سود هستند که هرکدام روش متفاوتی برای محاسبه دارند.

سود ناخالص

در روش های محاسبه سود در صورتی که بهای تمام شده کالا را از درآمد حاصل از فروش آن کسر نماییم سود ناخالص به دست خواهد آمد. بهای تمام شده کار در این بخش عموما شامل هزینه های مربوط به مواد اولیه درآمد و سود خالص چیست؟ و هزینه های مربوط به دستمزد خواهد بود. برای محاسبه سود ناخالص هزینه های یک باره همانند هزینه مربوط به تجهیزات و هزینه های سربار همانند هزینه های مربوط به مالیات در نظر گرفته نمیشوند. به همین دلیل آن را سود ناخالص گویند. برای محاسبه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میشود:

حاشیه سود ناخالص = (فروش خالص – COGS) ÷ فروش خالص

از میان روش های محاسبه سود، سود ناخالص چندان دقیق نیست و نباید مبنای عملکرد مجموعه باشد. عموما سود ناخالص به دلیل عدم محاسبه هزینه های عملیاتی مقدار بیشتری را نسبت به دیگر انواع سود نشان میدهد. در تهیه و تنظیم صورت سود و زیان، محاسبه سود ناخالص اهمیت دارد. سود ناخالص همچنین نشان میدهد که یک شرکت در بکارگیری نیروی کار و تجهیزات تا چه اندازه کاربردی و موفق عمل کرده است.

سود عملیاتی

در روش های محاسبه سود و برای به دست آوردن سود عملیاتی تنها به بهای کالای به فروش رسیده و هزینه تمام شده اکتفا نمیشود. در واقع برای محاسبه هزینه تمام شده فاکتورهای متعددی در نظر گرفته میشوند. هزینه هایی چون حمل و نقل، اجاره، بیمه، کرایه، حقوق و دستمزد و … همه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند؛ این موارد را هزینه های عملیاتی میدانند. در این سود هزینه هایی همچون استهلاک نیز محاسبه شده و از کل سود کم میشود. هرچند سود عملیاتی دقیق تر از سود ناخالص است اما باز هم نسبت به سود خالص کاستی هایی دارد.

فرمول محاسبه سود عملیاتی:

سود عملیاتی =درآمد عملیاتی – هزینه‌ کالاهای فروخته‌شده (COGS) – هزینه‌های عملیاتی – استهلاک

در صورتی که هزینه هایی همچون بهره و مالیات در سود عملیاتی در نظر گرفته نشود به آن EBIT میگویند. به سود عملیاتی، درآمد قبل از مالیات و بهره گفته میشود. در محاسبه سود عملیاتی هزینه های ثابت به حساب نخواهند آمد. هزینه های ثابت شامل مواردی چون اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که مستقیما در فرآیند تولید دخالت ندارند و … میشود.

سود خالص در محاسبه انواع روش های سود

در انواع روش های محاسبه سود، سود خالص نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل درآمد به سود است و محاسبه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. سود خالص نشان میدهد که پس از محاسبه تمام هزینه ها و جریان های درآمدی در نهایت چقدر از درآمد شما باقی مانده است. به همین دلیل برای محاسبه سود خالص لازم است هزینه های عملیاتی، هزینه های سربار، COGS، هزینه های جاری و … از کل درآمد کسر شود.

فرمول سود خالص در انواع روش های محاسبه سود:

فرمول دوم:

حاشیه سود خالص = (درآمد خالص ÷ درآمد) × 100

در حقیقت سود خالص پس از کسر تمام هزینه ها به دست میاید. در نظر داشته باشید که سود خالص همیشه مقدار مثبت ندارد و ممکن است گاهی منفی شود. در این صورت دیگر سود خالص نیست و به آن زیان خالص میگویند. برای افزایش سود خالص راهکارهایی همچون رشد درآمدها و کاهش هزینه ها پیشنهاد میشود.

سود غیر عملیاتی

تا اینجا در انواع روش های محاسبه سود به سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص پرداختیم. سود غیرعملیاتی یکی دیگر از روش هایی است که از آن برای محاسبه سود استفاده میکنند. هرچند نسبت به سایر روش ها کمتر متداول است اما گاها سود غیرعملیاتی هم کاربردی واقع میشود. در صورتی که مجموعه از محل فعالیت های غیر مرتبط با موضوع فعالیت فعلی سودی کسب نماید، آن را سود غیر عملیاتی گویند.

حاشیه سود شرکت

حاشیه سود (profit margin) چیست و در انواع روش ها برای محاسبه سود چه نقشی دارد؟ برای به دست آوردن حاشیه سود لازم است ابتدا سود خالص را همانطور که در بخش های قبلی به آن اشاره شد به دست آورید. در مرحله بعد لازم است سود خالص به دست آمده را بر درآمد فروش تقسیم کنید. حاشیه سود بیشتر به صورت درصدی بیان میشود و عنوان میدارد که به ازای هر صد میلیون تومان فروش چقدر سود به دست می آید. هر چه حاشیه سود درصد بالاتری داشته باشد به این معنی است که شرکت سود بیشتری کسب کرده است.

همانند انواع روش های محاسبه سود روش های مختلفی برای محاسبه حاشیه سود وجود دارد. حاشیه سود نیزبه سه بخش حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص تقسیم میشود. هر یکی از این موارد کاربرد مختص خود را دارند. به عنوان مثال حاشیه سود عملیاتی برای مقایسه بازده سود مجموعه در طول زمان به کار میرود.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / درآمد * 100

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / درآمد * درآمد و سود خالص چیست؟ 100

حاشیه سود خالص = درآمد خالص / درآمد * 100

توجه داشته باشید که از بین تمام موارد ارائه شده حاشیه سود خالص بیش از بقیه به سود واقعی نزدیک است و در بیشتر مواقع برای محاسبه به آن استناد میکنند. با این حال سود عملیاتی و سود ناخالص نیز در جای خود اهمیت دارند. به عنوان مثال از سود عملیاتی برای بررسی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری استفاده میکنند. سود خالص، سود ناخالص و تفاوت میان این دو یکی از مولفه هایی است که سهامداران و سرمایه گذاران توجه زیادی به آن دارند.

درآمد و سود خالص چیست؟

انواع سود شرکت

هدف اصلی از تاسیس شرکت بدست آوردن سود و درآمد و سود خالص چیست؟ تقسیم آن بین سهامداران می¬باشد سود و زیان یکی از مفاهیمی است که سهامداران در فعالیتهای اقتصادی خود باید به آن توجه نمایند.

عبارت از درآمد حاصل در همان سال مالی منهای کلیه هزینه¬ها و استهلاکات و ذخیره¬ها ،هرگاه درآمد شرکت بیش از هزینه ها و استهلاکات باشد شرکت دارای سود خالص است،قبل از بیان سود خالص شرکت سهامی بایستی اصطلاحات چندی را که بعضی از آنها در ماده237 لایحه اصلاحی نیز آمده مورد شناسایی قرار دهیم.

یکی از اصطلاحاتی که در ماده 237 بیان گردیده درآمد می باشد که در تعریف آن می توان گفت هر گونه افزایش در دارایی ها و یا کاهش در بدهی ها که در نتیجه ارائه خدمت یا فروش کالا حاصل شده موجب افزایش سرمایه(حقوق صاحبان موسسه) شود،درآمد نام دارد.

اصطلاح دیگری در ماده 237 ذکر شده ،هر گونه کاهش در داراییها (و یا افزایش بدهی) که در راه کسب درآمد به وجود آمده و موجب کاهش سرمایه (یا حقوق صاحبان سهام)شود،هزینه نام دارد.

تنزل تدریجی و دایم در ارزش اقلام دارایی ثابت در اثر فرسودگی ناشی از استعمال عادی و یا تاثیر عوامل طبیعی با گذشت زمان با نایاب شدن

نماینده هزینه ها و زیانهایی هستند که می بایستی قبل از تعیین میزان سود و زیان واقعی به حساب ((خرج))منظور شوند. ذخیره ها به دو نوع تقسیم می شوند:

1- ذخیره هایی که در قسمت هزینه شرکت آورده می شود مثل ذخیره مطالبات مشکوک الوصول

2- مبالغی که شرکت از سود خود سالیانه برای اینکه وضع مالی خود را تقویت کند کنار می¬گذارد.

از نظر حقوقی به دو نوع ،اختیاری و قانونی تقسیم می شود.

الف) اندوخته قانونی: شرکت باید در هر سال مالی یک بیستم از سود خالص خود را پس از وضع زیان های وارده در سال های قبل را به عنوان اندوخته قانونی وضع کند اندوخته مذکور تا جایی که به یک بیستم سرمایه شرکت برسد الزامی است (مواد 140و238 لایحه اصلاحی) هدف قانونگذار از پیش بینی اندوخته قانونی بالا بقردن تضمینی طلب طلبکاران از شرکت است.

ب) اندوخته اختیاری: شرکت مختار است در صورت موافقت مجمع عمومی مبنی بر عدم تقسیم سود میان سهامداران و اندوخته کردن آن،کنار بگذارد (ماده 140 و 239 لایحه اصلاحی) پس مجمع عمومی باید اندوخته اختیاری را طوری وضع

با توجه به مفهوم مخالف ماده 237 سود ¬ناخالص شرکت عبارت از درآمد شرکت منها¬ی هزینه ¬ها و استهلاکات و ذخیره ها می¬باشد.

3-سود قابل تقسیم:

سود قابل تقسیم را میتوان چنین تعریف نمود : درآمد حاصل در همان سال مالی منهای هزینه ها و استهلاکات و ذخیره های همان سال مالی و منهای زیانهای سالهای مالی قبل و اندوخته درآمد و سود خالص چیست؟ های اجباری و اختیاری و سود قابل تقسیم¬ سال¬های مالی قبل و اندوخته¬های اجباری و اختیاری و سود قابل تقسیم سال¬های قبل که تقسیم نشده باشد،نحوه پرداخت سود قابل تقسیم توسط مجمع عمومی تعیین می شود اگر مجمع در مورد تاریخ پرداخت سود تصمیم نگرفته باشد هیات مدیره می تواند آن رامعین کند،ولی در هر حال پرداخت سود باید ظرف هشت ماه پس از تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود انجام پذیرد سود قابل تقسیم ممکن است به صورت نقد به سهامداران پرداخت شود یا به صورت سهام جدید به آنان داده شود.

4-سود موهوم(سود غیر قابل تقسیم):

طبق ماده 240 لایحه اصلاحی :((. هر سودی که بدون رعایت مقررات تقسیم شود،سود موهوم تلقی خواهد شد. )) و مدیران و مدیر عامل بر حسب مورد در برابر شرکت و اشخاص ثالث مسئولیت تضامنی و کیفری خواهند داشت و هر گاه حساب¬های شرکت بیانگر عدم وجود سود قابل تقسیم باشد،پرداخت هیچ گونه وجهی به صاحبان سهام میسر نیست و اگر وجهی پرداخت شود در حکم سود موهوم است و قانونگذار برای آن مجازات کیفری در نظر گرفته است.

روش های محاسبه سود چگونه است؟

روش های محاسبه سود چگونه است؟

از آنجایی که سود نمایانگر موفقیت تجارت و کسب و کار شماست لازم است با روش های محاسبه سود آشنا شوید. بسیاری میزان سود را با ارزش شرکت و یا مجموعه در ارتباط مستقیم میدانند. به همین دلیل مهم است که مدیران اجرایی با انواع روش های محاسبه سود آشنا شوند. همانطور که از عنوان مقاله مشخص است سود روش های مختلفی برای محاسبه دارد. در صورتی که هزینه ها را از درآمد کم کنیم میزان سود به دست میاید. اگر بخواهیم این مسئله را به شکل یک فرمول نشان دهیم باید نوشت:

درآمد- هزینه= سود

البته در نظر داشته باشید که فرمول بالا از ساده ترین روش های محاسبه سود است. هر چه یک کسب و کار گسترده تر باشد، روش های پیچیده تری برای محاسبه میزان سود آن عنوان میشود. سود را به سه دسته تقسیم میکنند. سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص از جمله معروف ترین زیر مجموعه های سود هستند که هرکدام روش متفاوتی برای محاسبه دارند.

سود ناخالص

در روش های محاسبه سود در صورتی که بهای تمام شده کالا را از درآمد حاصل از فروش آن کسر نماییم سود ناخالص به دست خواهد آمد. بهای تمام شده کار در این بخش عموما شامل هزینه های مربوط به مواد اولیه و هزینه های مربوط به دستمزد خواهد بود. برای محاسبه سود ناخالص هزینه های یک باره همانند هزینه مربوط به تجهیزات و هزینه های سربار همانند هزینه های مربوط به مالیات در نظر گرفته نمیشوند. به همین دلیل آن را سود ناخالص گویند. برای محاسبه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میشود:

حاشیه سود ناخالص = (فروش خالص – COGS) ÷ فروش خالص

از میان روش های محاسبه سود، سود ناخالص چندان دقیق نیست و نباید مبنای عملکرد مجموعه باشد. عموما سود ناخالص به دلیل عدم محاسبه هزینه های عملیاتی مقدار بیشتری را نسبت به دیگر انواع سود نشان میدهد. در تهیه و تنظیم صورت سود و زیان، محاسبه سود ناخالص اهمیت دارد. سود ناخالص همچنین نشان میدهد که یک شرکت در بکارگیری نیروی کار و تجهیزات تا چه اندازه کاربردی و موفق عمل کرده است.

سود عملیاتی

در روش های محاسبه سود و برای به دست آوردن سود عملیاتی تنها به بهای کالای به فروش رسیده و هزینه تمام شده اکتفا نمیشود. در واقع برای محاسبه هزینه تمام شده فاکتورهای متعددی در نظر گرفته میشوند. هزینه هایی چون حمل و نقل، اجاره، بیمه، کرایه، حقوق و دستمزد و … همه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند؛ این موارد را هزینه های عملیاتی میدانند. در این سود هزینه هایی همچون استهلاک نیز محاسبه شده و از کل سود کم میشود. هرچند سود عملیاتی دقیق تر از سود ناخالص است اما باز هم نسبت به سود خالص کاستی هایی دارد.

فرمول محاسبه سود عملیاتی:

سود عملیاتی =درآمد عملیاتی – هزینه‌ کالاهای فروخته‌شده (COGS) – هزینه‌های عملیاتی – استهلاک

در صورتی که هزینه هایی همچون بهره و مالیات در سود عملیاتی در نظر گرفته نشود به آن EBIT میگویند. به سود عملیاتی، درآمد قبل از مالیات و بهره گفته میشود. در محاسبه سود عملیاتی هزینه های ثابت به حساب نخواهند آمد. هزینه های ثابت شامل مواردی چون اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که مستقیما در فرآیند تولید دخالت ندارند و … میشود.

سود خالص در محاسبه انواع روش های سود

در انواع روش های محاسبه سود، سود خالص نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل درآمد به سود است و محاسبه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. سود خالص نشان میدهد که پس از محاسبه تمام هزینه ها و جریان های درآمدی در نهایت چقدر از درآمد شما باقی مانده است. به همین دلیل برای محاسبه سود خالص لازم است هزینه های عملیاتی، هزینه های سربار، COGS، هزینه های جاری و … از کل درآمد کسر شود.

فرمول سود خالص در انواع روش های محاسبه سود:

فرمول دوم:

حاشیه سود خالص = (درآمد خالص ÷ درآمد) × 100

در حقیقت سود خالص پس از کسر تمام هزینه ها به دست میاید. در نظر داشته باشید که سود خالص همیشه مقدار مثبت ندارد و ممکن است گاهی منفی شود. در این صورت دیگر سود خالص نیست و به آن زیان خالص میگویند. برای افزایش سود خالص راهکارهایی همچون رشد درآمدها و کاهش هزینه ها پیشنهاد میشود.

سود غیر عملیاتی

تا اینجا در انواع روش های محاسبه سود به سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص پرداختیم. سود غیرعملیاتی یکی دیگر از روش هایی است که از آن برای محاسبه سود استفاده میکنند. هرچند نسبت به سایر روش ها کمتر متداول است اما گاها سود غیرعملیاتی هم کاربردی واقع میشود. در صورتی که مجموعه از محل فعالیت های غیر مرتبط با موضوع فعالیت فعلی سودی کسب نماید، آن را سود غیر عملیاتی گویند.

حاشیه سود شرکت

حاشیه سود (profit margin) چیست و در انواع روش ها برای محاسبه سود چه نقشی دارد؟ برای به دست آوردن حاشیه سود لازم است ابتدا سود خالص را همانطور که در بخش های قبلی به آن اشاره شد به دست آورید. در مرحله بعد لازم است سود خالص به دست آمده را بر درآمد فروش تقسیم کنید. حاشیه سود بیشتر به صورت درصدی بیان میشود و عنوان میدارد که به ازای هر صد میلیون تومان فروش چقدر سود به دست می آید. هر چه حاشیه سود درصد بالاتری داشته باشد به این معنی است که شرکت سود بیشتری کسب کرده است.

همانند انواع روش های محاسبه سود روش های مختلفی برای محاسبه حاشیه سود وجود دارد. حاشیه سود نیزبه سه بخش حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص تقسیم میشود. هر یکی از این موارد کاربرد مختص خود را دارند. به عنوان مثال حاشیه سود عملیاتی برای مقایسه بازده سود مجموعه در طول زمان به کار میرود.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / درآمد * 100

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / درآمد * 100

حاشیه سود خالص = درآمد خالص / درآمد * 100

توجه داشته باشید که از بین تمام موارد ارائه شده حاشیه سود خالص بیش از بقیه به سود واقعی نزدیک است و در بیشتر مواقع برای محاسبه به آن استناد میکنند. با این حال سود عملیاتی و سود ناخالص نیز در جای خود اهمیت دارند. به عنوان مثال از سود عملیاتی برای بررسی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری استفاده میکنند. سود خالص، سود ناخالص و تفاوت میان این دو یکی از مولفه هایی است که سهامداران و سرمایه گذاران توجه زیادی به آن دارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.