استراتژی کاهش ریسک


به طور خلاصه، در شرایط عادی، “بازدهی مورد انتظار” برایر است با بازدهی سرمایه گذاری در پروژه های بدون ریسک بعلاوه پاداشِ پذیرش ریسک و هر چه ریسکی که پذیرفتی بیشتر باشد، صرف ریسک نیز بیشتر خواهد بود.

استراتژی کاهش ریسک

گروه بورس- ایجاد قراردادهای آتی در بازار مشتقه از ابزارهایی است که در راستای حمایت از سرمایه‌گذاران و پوشش ریسک‌های ناشی از نوسانات اقتصادی و تورم در سال‌جاری مورد توجه قرار گرفته است؛ موضوعی که به اعتقاد کارشناسان علاوه بر کشف قیمت عادلانه و حمایت از سرمایه‌گذاران تحقق آن زمینه توسعه معاملات مبتنی بر بازار آتی و همچنین امکان سرمایه‌گذاری‌های حرفه‌ای را فراهم خواهد کرد. در این رابطه کارشناسان فقدان تضمین‌های لازم برای معامله‌گران و به تبع آن نوسانات تکانه‌وار قیمت کالاها در بازارهای سنتی را از مهم‌ترین عوامل استراتژی کاهش ریسک پدیدار شدن بورس‌های کالایی در اقتصاد کشورهای مختلف عنوان می‌کنند و معتقدند یکی از ابزارهای پوشش ریسک برای سرمایه‌گذاران در برابر نوسانات شدید‌ در این بازار، ابزارهای مشتقه است. ضمن اینکه در این بازار برخلاف بازار نقدی در معاملات قراردادهای آتی، افراد می‌توانند هم در جهت افزایش قیمت و هم در جهت کاهش قیمت سود کسب کنند. این مزیت سبب می‌شود که بدون توجه به شرایط اقتصادی، بتوان با تشخیص درست جهت بازار از حرکت قیمت‌ها در هر طرف سود به دست آورد.
قراردادهای آتی، قراردادی است که در آن دو طرف تعهد می‌‌‌‌کنند که کالایی با کیفیت و قیمت مشخص را در زمان تعیین شده مبادله کنند. در این قرارداد دو طرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل کنند. خریدار معمولا نگران است که قیمت کالا در آینده بالا رود و فروشنده نگران است که قیمت کالا ثابت مانده یا پایین بیاید. این قراردادها در بازارهای رسمی‌‌‌‌ یا بورس منعقد می‌شوند و به نوعی نوسان‌های شدید قیمت کالا در آینده را کاهش می‌‌‌‌دهند. در این نوع قرارداد، پول کالای مورد معامله تا زمان تحویل پرداخت نمی‌‌‌‌شود ولی هر دو طرف معامله جهت حسن انجام معامله هنگام عقد قرارداد، ودیعه‌ای به اتاق پایاپای به عنوان وجه تضمین حسن انجام قرارداد می‌‌‌‌سپارند.
همچنین ابزار مشتقه به قرارداد یا اوراقی گفته می‌شود که ارزش آن وابسته به ارزش اوراق بهادار، کالا، شمش یا ارز اصلی است و هیچ‌گونه ارزش مستقلی ندارد. معاملات در این بازار نسبت به بازار نقدی سرعت و قدرت نقد‌شوندگی بیشتری دارند و هزینه کمتری در بازار ایجاد می‌کنند و می‌توانند از نظر اقتصادی در انتقال خطر بازار و کاهش هزینه تامین مالی، افزایش بازده دارایی، تعدیل سریع ساختار جریان نقدی و گریز از مالیات و در نهایت تغییر نرخ ثابت بدهی به نرخ شناور موثر باشد.
ابزارهای مشتقه، دروازه ورود به بازار جهانی
در همین راستا یک کارشناس بازار سرمایه در گفت‌‌و‌گو با «جهان صنعت»، با بیان اینکه در تمام دنیا بورس‌های کالایی از ارکان اساسی در شفاف‌سازی اقتصاد محسوب می‌شوند اظهارداشت: در چنین شرایطی راه‌اندازی قراردادهای آتی در ابزارهای مشتقه، باید به ایجاد یک نظام سازمان‌یافته مبادلات کالایی منجر شود و راه ورود به بازارهای جهانی را برای کشورها تسهیل کند.
کیوان شیخی با اشاره به وجود برخی از مشکلات در بازار کالای فیزیکی اظهارداشت: فقدان تضمین‌های لازم برای معامله‌گران و به تبع آن نوسانات تکانه‌وار قیمت کالاها در بازارهای سنتی از مهم‌ترین عواملی هستند که موجب پدیدار شدن بورس‌های کالایی در اقتصاد کشورهای مختلف شده است.
وی ادامه داد: در ایران نیز به دلیل انحصار تولید در برخی کالاها به همراه جهش‌های تکانه‌وار اقتصادی و نرخ بالای تورم نیاز به ایجاد قراردادهای آتی در بورس کالا و به کارگیری ابزارهای مشتقه برای پوشش ریسک سرمایه‌گذاران، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان بیش از همیشه احساس می‌شود.
این کارشناس حوزه کالایی تاکید کرد: آن چیزی که سم مهلک برای اقتصاد یک کشور است، نبود توان برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاران است. بنابراین دلیل عدم امکان برنامه‌ریزی سرمایه‌گذاران و تبعات ناشی از این سرمایه‌گذاری به همراه ابزارهای رفع این چالش‌ها حائز اهمیت خواهد بود.شیخی با اشاره به عوامل موثر در عدم سرمایه‌گذاری در بازار گفت: دلیل اینکه سرمایه‌گذار نمی‌تواند در اقتصاد ایران برنامه‌ریزی کند، نوسانات و جهش‌های قابل توجه قیمت‌ها در ساختار اقتصادی کشور است و فرقی نمی‌کند که این نوسان روند صعودی داشته باشد یا اینکه ناشی از کاهش قیمت باشد. در این حالت، سرمایه‌گذار به سمت سفته‌بازی و بورس‌بازی پیش رفته و سعی بر سپرده کردن سرمایه خود دارد و سرمایه‌های سرگردان از امکان ایجاد ارزش افزوده و فرآیند رونق تولید یک کالا یا خدمات خارج می‌شود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به معرفی ابزارهای درمان برای اقتصاد بیمار کشور گفت: یکی از ابزارهای پوشش ریسک برای سرمایه‌گذاران در برابر نوسانات شدید، ابزارهای مشتقه است. در واقع، ابزارهای مشتقه به افراد و شرکت‌ها کمک می‌کند که خود را در مقابل این نوسانات قیمتی بیمه کنند و سرمایه‌گذاری و یا تجارت خود را با کمترین لطمه و آسیبی نجات دهند.
افزایش نقدشوندگی بورس با قرارداد آتی سهام
یک کارشناس بازار سرمایه نیز گفت: از آنجا ‌که معامله قرارداد آتی سهام در بازار مشتقه به سرمایه کمتری نیاز دارد، بنابراین این موضوع موجب افزایش بیشتر نقدشوندگی شده است.
رضا خانلو در گفت‌و‌گو با بورس نیوز با اشاره به راه‌اندازی معاملات آتی سهام در بورس، افزود: تلاش برای گسترش و به کارگیری ابزارهای مختلف در بازار سرمایه بدون شک به تعمیق و گسترش این بازار و جذب سرمایه به سمت بورس منجر می‌شود که معاملات آتی سهام در بازار مشتقه از جمله این بازارهاست.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: همچنین این ابزار یکی از پرکاربردترین ابزارهای بازار سهام به شمار می‌رود که نقش ویژه‌ای در نقدشوندگی این
بازار دارد.
وی با اشاره به تلاش‌های صورت گرفته در بازار سرمایه در خصوص نقش ابزارهای مشتقه در تامین نیازهای سرمایه‌گذاران و فعالان بازارهای مالی، گفت: بدون شک به کارگیری این ابزارها به کارایی و توسعه‌یافتگی بازار کمک شایانی خواهد کرد.این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: کارایی ابزارهای مشتقه در پوشش ریسک، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری و بهبود فرآیند کشف قیمت دارایی‌ها از اهمیت بالایی برای معاملات بازار سهام و سرمایه‌گذاران آن برخوردار است.
وی با بیان اینکه قرارداد آتی سبد سهام جزو چهار ابزار برتر دارای محبوبیت جهانی به شمار می‌آید، اظهار داشت: قرارداد آتی سبد سهام یک ابزار پوشش ریسک است و مزایای بیشتری نسبت به قرارداد آتی تک‌سهم دارد بنابراین استقبال چند روز گذشته سرمایه‌گذاران در بازار سهام از این ابزارها دور از ذهن نبوده است.
این کارشناس بازار سرمایه در پایان در خصوص دلایل نقدشوندگی بیشتر بازار با قرارداد آتی سهام نیز ‌تصریح کرد: به دلیل اینکه این نوع معامله، به سرمایه کمتری نیاز دارد، بنابراین این موضوع موجب افزایش بیشتر نقدشوندگی
شده است.

ریسک و مدیریت ریسک

پیش از آنکه ریسک را بشناسیم و در مورد آن بیشتر بدانیم، لازم است بدانیم ریسک چه چیزی نیست تا بهتر بتوانیم ریسک را بشناسیم.

ریسک چی نیست؟

واژه های خطر و بحران گاهی معادل ریسک در نظر گرفته می شود که صحیح نیست یا بهتر است گفته شود که کافی نیست.

وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم به نظر میرسد در مورد موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت، صحبت میکنیم و بحران، تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.

ریسک چی هست؟

ریسک بعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر، یا حتی چقدر سود میکنم یا چقدرضرر میکنم.

اگر بین چیزی که فکر میکنیم روی خواهد داد و آنچه واقعا روی می دهد، تفاوتی وجود داشته باشد، چه این تفاوت به نفع ما باشد چه به ضرر ما، با ریسک مواجه هستیم. در حقیقت زمانی که با ریسک مواجه هستیم خطر و فرصت را همزمان در کنار هم داریم هم این امکان وجود دارد که با عواقب بدی مواجه بشیم هم این فرصت را داریم که به چیزی بهتر از آنچه تصور میکنیم دست پیدا کنیم.

چرا ریسک وجود دارد؟

هدف از سرمایه گذاری، کسب بازده است. همانگونه که در مقاله بازدهی توضیح داده شد، بین بازدهی واقعی و بازدهی مورد انتظار تفاوت زیادی وجود دارد.

میخوام مقاله بازدهی را مطالعه کنم

بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری در انواع دارایی ها، گاهی کم و گاهی زیاد است. اما این اختلاف ها از کجاست؟ چرا ما حاضریم در ازای دریافت 14درصد بازدهی، 10 میلیون تومان را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا در ازای دریافت 20 الی 23 درصد بازدهی، اسناد خزانه و اوراق مشارکت خریداری می کنیم اما زمانی که همین پول را در بورس سرمایه گذاری می کنیم توقع داریم بازدهی بیشتر از 30 درصد را بدست بیاوریم؟

علت این تفاوتها چیست؟

اگر تمایل دارید در مورد اسناد خزانه و اوراق مشارکت بیشتر بدونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید.

محصول صوتی “سرمایه گذاری بدون ریسک

اگر ما پول خود را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا اوراق مشارکت و اسناد خزانه خریداری کنیم، میتوانیم میزان بازدهی واقعی را با کمترین انحراف پیش بینی کنیم بنابراین، طبق تعریف ریسک، می توانیم بگوییم ریسکِ سپرده گذاری در بانک و یا سرمایه گذاری در اسناد خزانه و اوراق مشارکت صفر و یا بسیار کم است. در ادبیات مالی به بازدهی ناشی ازسرمایه گذاری در دارایی بدون ریسک مثل سپرده گذاری در بانک و یا خرید اوراق مشارکت و اسناد خزانه، “بازدهی بدون ریسک” گفته می شود.

در شرایط عادی و نرمال، اگر شما بپذیرید در پروژه ای سرمایه گذاری کنید که احتمال تحقق یافتن پیش بینی ها کمتر از 100% باشد، خیلی بعید است که به همان بازدهی بدون ریسک قانع باشید. هر فرد عاقل و اقتصادی ای، ترجیح میدهد در ازای قبول ریسک، بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند.

بنابراین می توان گفت زمانیکه در پروژهای ریسکی سرمایه گذاری می کنید نرخ بازدهی مورد انتظار برابر است :

نرخ بازدهی مورد انتظار = نرخ بازدهی بدون ریسک + X

هر اندازه ریسک (احتمال عدم تحقق پیش بینی) بیشتر باشد، میزان X بیشتر خواهد بود یا به عبارت دیگر، فرد سرمایه گذار توقع بازدهی بیشتری خواهد داشت به میزانX، در ادبیات مالی صرف ریسک گفته میشود.

صرف ریسک چیست؟

به مبلغِ بازدهیِ بیشتری که نسبت به “بازدهی بدون ریسک” توقع داریم، صرف ریسک گفته می شود. به عبارت دیگر، صرف ریسک، پاداشی است که هر سرمایه گذار انتظار دارد به ازای پذیرش ریسک به او تعلق بگیرد.

به طور خلاصه، در شرایط عادی، “بازدهی مورد انتظار” برایر است با بازدهی سرمایه گذاری در پروژه های بدون ریسک بعلاوه پاداشِ پذیرش ریسک و هر چه ریسکی که پذیرفتی بیشتر باشد، صرف ریسک نیز بیشتر خواهد بود.

اما، آیا همیشه شرایط عادی و نرمال است؟ آیا همیشه سرمایه گذاران عاقلانه عمل میکنند؟ نه لزوماً.

بسیاری از سرمایه گذاران عاقلانه عمل نمیکنند و در ازای پذیرش ریسک بیشتر، صرف ریسکی را مطالبه نمیکنند.

برخورد سرمایه گذاران در مواجهه با ریسک چگونه است؟

همانگونه که در بخشهای قبل توضیح داده شد، در شرایط عادی، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع دارد بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، به زبان ساده تر پروژه های ریسکی را جریمه میکند. به چنین فردی، اصطلاحا ریسک گریز گفته می شود.

پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.

درشرایط غیر نرمال چطور؟

درشرایط غیر نرمال، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع ندارد بازدهیِ بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، از آنجایی که برای عده ای از سرمایه گذاران ریسک، موضوع جذابی است و همین که در پروژه هایی حضور دارند که هر کسی آن را قبول نمیکند و کار جدید و تازه ای است برایشان کافی است و دیگر توقع دریافت جایزه به عنوان “صرف ریسک” را ندارند. به این دسته از سرمایه گذاران سرمایه گذاران، ریسک پذیر گفته میشود.

دسته سومی هم از سرمایه گذاران وجود دارند که کاملا بدون توجه به احتمال تحقق پیش بینی ها، سرمایه گذاری میکنند آنها صرفا بر اساس پیش بینی اعلام شده برای نرخ بازدهی نسبت به سرمایه گذاری اقدام میکنند. به این دسته از افراد ، بی توجه به ریسک گفته میشود.

فرد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز چه کسی نیست؟

ریسک‌پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست.

بلکه ریسک گریزی به این معناست که افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده ی قبلی توقع دارند.

و ریسک پذیری به این معناست که افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند.

سه نمودار زیر، رابطه پذیرش ریسک و بازدهی مورد انتظار را برای سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk -averse)، سرمایه گذاران ریسک پذیر (Risk lover) و سرمایه گذاران بی توجه به ریسک یا ریسک خنثی (Risk – neutral) را نشان میدهد

نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک گریز

نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک گریز

نمودار بازدهی مورد انتظار فردا ریسک‌پذیر

نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک پذیر

نمودار بازدهی مورد انتظار فردی که نسبت به ریسک بی تفاوت است

نمودار بازدهی مورد انتظار فردی که نسبت به ریسک بی تفاوت است

محاسبه ریسک

در آمار، نوسانات و انحراف از میانگین را به کمک واریانس محاسبه می‌کنند و جذر آن را انحراف معیار می‌نامند بنابراین در ادبیات مالی نیز انحراف از بازدهی مورد انتظار را با کمک واریانس محاسبه می‌کنند برای آشنایی بیشتر با شیوه محاسبه به کتابهای مدیریت مالی مراجعه نمایید.

ریسک پذیری بهتر است یا ریسک گریزی؟

سرمایه‌گذار حرفه‌ای و عاقل به دنبال کسب بازدهی است اما این نکته را نیز در نظر دارد که…

پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.

بنابراین زمانی، ریسکِ بیشتری را قبول میکند که انتظار داشته باشد در ازای آن، بازدهی بیشتری را دریافت خواهد کرد. بنابراین می‌توانیم بگوییم سرمایه‌گذار حرفه‌ای و عاقل، ریسک گریز است و در پروژه‌های سرمایه‌گذاری می‌کند که

ریسک کمتر و بازدهی مورد انتظار بالاتری داشته باشد.

انواع واکنش در برابر ریسک

ازآنجایی که همه ی سرمایه گذاران (ریسک پذیر، ریسک گریز و بی توجه به ریسک) در همه امور مختلف زندگی با ریسک مواجه هستند، به طور کلی دو نوع واکنش در برابر ریسک از خود نشان می دهند:

  1. اجتناب از ریسک
  2. پذیرش ریسک و تلاس برای مدیریت آن

مدیریت ریسک چگونه است؟

مدیدریت ریسک با انتخاب یک استراتژی از بین استراتژی زیر انجام می شود. اما پیش از انتخاب استراتژی باید این نکته در نظر گرفته شود که ….

هدف از مدیریت ریسک، کسب بازدهی نیست بلکه هدف کنترل نوسان و ریسک است.

استراتژی های مدیریت ریسک

الف. انتقال ریسک

د.کنترل یا اداره ریسک

ه.حذف یا کاهش ریسک

در ادامه با هر یک از استراتژی ها بیشتر آشنا می شویم

الف. انتقال ریسک

همانگونه که در بخش های قبلی توضیح داده شد، هر فردسرمایه گذار به قصد کسب بازده، سرمایه گذاری میکند اگر گزینه سرمایه گذاری، ریسکی باشد و فرد سرمایه گذار از استراتژی “انتقال ریسک” استفاده کند، در اصل کلیه منافع و مضرات حاصل از سرمایه گذاری را به فرد یا نهاد دیگری منتقل میکند مانند زمانی که از انواع بیمه نامه ها استفاده میکند.

زمانی که ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست ، انتخاب این استراتژی بهترین استراتژی خواهد بود.

ب.پوشش ریسک

یکی دیگر از راههای “مدیریت ریسک” استفاده از ابزار های نوین مالی و استفاده از ابزارهایی است که توسط مهندسان مالی طراحی شده است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهای مهندسی مالی به لینک زیر مراجعه بفر مایید

آشنایی با مهندسی مالی

زمانیکه افراد برای ادامه کسب و کار خود به مواد اولیه ، ارز و یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشند که در آینده احتمال نوسان قیمت زیادی داشته باشد، از “استراتژی پوشش ریسک” استفاده میکنند.

ج.تسهیم ریسک

استراتژی “تسهیم ریسک” بسیار شبیه به “استراتژی انتقال ریسک” است به این تفاوت که در انتقال ریسک، کلیه ریسک به دیگران منتقل میشود وخود سرمایه گذار از مزایا و مضرات پذیرش ریسک منفعت و ضرری را نمی برد اما در استراتژی “تسهیم ریسک”، خود نیز دربخشی از ریسک، مزایا و مضرات با دیگران شریک می شود.

د.کنترل یا اداره ریسک

ساده ترین شیوه مدیرت ریسک، “کنترل و اداره ریسک” است . استراتژی “کنترل و اداره ریسک” به این صورت است که فرد، ریسک را می پذیرد و با فعالیت هایی مانند سرمایه گذاری در دارایی های بدون ریسک و یا انبار کردن مواد اولیه موردنیاز، خود را دربرابر نوسانات قیمت، ایمن میکند یا از ابزارهای فیزیکی مثل نصب دوربین کنترل نامحسوس و … استفاده میکند.

ه.حذف یا کاهش ریسک

استراتژی “حذف و کاهش ریسک” بسیار شبیه به استراتژی “پوشش ریسک” است، با این تفاوت که در پوشش ریسک، مدیریت ریسک با کمک ابزار های نوین و مهندسی مالی انجام میشود اما در استراتژی “حذف و یا کاهش ریسک”، مدیریت ریسک با سرمایه گذاری در سایر دارایی های فیزیکی و مالی انجام می شود.

به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه گذار پرتفوی تشکیل میدهد، در حقیقت برای “کاهش و یا حذف ریسک” تلاش می کند.

انواع ریسک

از آنجایی که ریسکها بسیار متنوع هستند و در عین حال با هم ارتباط متقابل دارند، دسته بندی های زیادی برای آنها درنظر گرفته میشود:

  1. دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
  2. دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
  3. دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
  4. دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه

دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه

در ابتدای این مقاله گفته شد ریسک، بحران و یا خطر نیست بلکه نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی. ریسک یعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر میکنم یا حتی چقدر سود میکنم یاچقدرضرر میکنم. بناراین می توان گفت ریسک هم زمان هم شرایط منفی را پوشش را میدهد هم شرایط مثبت را. در دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک، دو بخش شرایط منفی و مثبت از هم جدا میشوند.

به عبارت دیگر دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه عبارتست از :

  1. ریسکهای خالص که فقط جنبه منفی رویدادهای محتمل را درنظر میگیرند مانند زیان، آتش سوزی ، سیل و …
  2. ریسک های سفته بازی که ناشی از تبادل یا معامله بین اشخاص است که شامل جنبه های مثبت و منفی می شود مانند نرخ ارز و …

دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی

طبق نظر بانک جهانی، ریسک ها به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی قابل دسته بندی هستند:

دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی

دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی

طبق دسته بندی ریسک های اصلی و فرعی، ریسک ها قابل تفکیک نیستند. بلکه صرفا ریسکها روی هم اثر می گذارند. به عنوان مثال، پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، سقوط بازار های سرمایه را تجربه کردیم که این امر منجر به کاهش ارزش دارایی ها و عدم ایفای تعهدات فعالان اقتصادی شد.

دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه بانکها

همانگونه که اطلاع دارید وظیفه اصلی بانک، جمع آوری سپرده ها ی مردمی و ارائه وام به متقاضیان وام است و از محل مابه التفاوت نرخ سودی که به سپرده ها پرداخت می شود و نرخ بهره ای که از دریافت کنندگان وام دریافت می شود، سود کسب میکند. بنابراین ساختار ترازنامه بانک با سایر نهادهای مالی متفاوت است.

قسمت اعظم سمت راست یا به عبارت بهتر دارایی های بانک ها عبارتند از : وام های پرداختی به وام گیرندگان

قسمت اعظمِ بخشِ بالایی سمت چپ یا به عبارت بهتر بدهی های بانک ها عبارتند از سپرده گذاری مردم و شرکتها در بانک

اگر با ترازنامه آشنا نیستید به لینک زیر مراجعه کنید.

ترازنامه چیست؟

  1. بنابراین یکی از مهمترین ریسکهایی که بانکها درمعرض آن قرار دارند، عدم تطابقِ زمانِ دریافت سود از وام گیرندگان و زمان پرداخت سود به سپرده های بانکی است.
  2. ریسکِ مهم دیگری که بانکها و حتی سایر شرکتها درمعرض آن قرار دارند، ریسک معاملات است که ناشی از ترکیب سرمایه گذاری ها و معاملات بانک/ شرکت است مانند ریسک بازار و نوسانات ارز و …

چطوری ریسک محاسبه می شود؟

اگر دوست دارید با روش های محاسبه ریسک آشنا بشید و یا دوست دارید اطلاعات جامع تری در مورد ریسک بدست بیارید، در دوره مدیریت ریسک شرکت کنید.

اطلاعات بیشتر در اینستاگرام

www.instagram.com/royaderakhshani

خلاصه

  1. در این مقاله در مورد تعریف ریسک صحبت کردیم و گفتیم ریسک با خطر و بحران متفاوت است، وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم بعنی موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت و بحران نیز تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نااطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
  2. از آنجایی که هدف اصلی سرمایه گذاران، کسب بازدهی است، فرد سرمایه گذار زمانی حاضر است در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری کند که انتظار داشته باشد بازدهی بیشتری نسبت به بازدهی بدون ریسک دریافت کند.
  3. در مورد برخوردسرمایه گذاران در مورد ریسک صحبت کردیم و گفتیم سرمایه گذاران به سه دسته ریسک پذیر و ریسک گریز و بی تفاوت نسبت به ریسک دسته بندی می شوند.
  4. در مورد مدیریت ریسک و اتخاذ استراتژی مناسب در مواجه با ریسک صحبت کردیم
  5. درنهایت هم درمورد انواع ریسک و دسته بندی های ریسک از منظر های گوناگون صحبت کردیم.

درخشان باشید و بدرخشید

رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.

ایران، تهران، پاسداران

آموزش های رایگان

ثبت نام

[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.

آموزش مدیریت ریسک در معاملات ارز دیجیتال

مدیریت ریسک چیست؟

۹۵ درصد از تریدر‌های مبتدی ارز‌های دیجیتال ضرر می‌کنند؛ دلیل اصلی این ضرر‌ها هم فقدان مهارت‌های مدیریت ریسک است که می‌تواند منجر به اقدامات عجولانه شود. به همین دلیل است که مدیریت ریسک یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تجارت ارز‌های دیجیتال است. داشتن درک درست از چگونگی مدیریت ریسک می‌تواند به شما کمک کند تا کل سرمایه خود را حفظ کنید. ریسک‌های مالی اشکال و اندازه‌های مختلفی دارند و ممکن است به روش‌های مختلفی طبقه‌بندی شوند. فرآیند مدیریت ریسک در این مقاله توضیح داده شده است. همچنین در این مقاله برخی از استراتژی‌هایی که به کاهش ریسک مالی کمک می‌کند، آورده شده است.

مدیریت ریسک چیست؟

ما دائماً در حال مدیریت ریسک در طول زندگی هستیم- جه در حین انجام کار‌های روزمره مانند رانندگی یا در هنگام تهیه بیمه. در واقع مدیریت ریسک اساساً در مورد تجزیه و تحلیل و واکنش به ریسک‌ها است. اکثریت ما در زمان انجام فعالیت‌های روزمره به صورت ناخودآگاه آن‌ها را مدیریت می‌کنیم. با این حال، زمانی که صحبت از بازار‌های مالی و مدیریت آن‌ها می‌شود، ارزیابی ریسک به یک عمل مهم و آگاهانه تبدیل می‌شوند.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در اقتصاد به عنوان چارچوبی تعریف می‌شود که توضیح می‌دهد چگونه یک شرکت یا سرمایه‌گذار ریسک‌های مالی را که در همه انواع سازمان‌ها وجود دارد، مدیریت می‌کند. برای تریدر‌ها و سرمایه‌گذاران این چارچوب ممکن است به منظور مدیریت چندین طبقه دارایی، مانند ارز‌های دیجیتال، بازار فارکس، بازار سهام، املاک و مستغلات باشد.

مدیریت ریسک چگونه کار می‌کند؟

شناسایی اهداف، شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک، ایجاد اقدامات و نظارت، پنج فرآیند برای مدیریت ریسک هستند. با این حال، بسته به موقعیت، این فرآیند‌ها ممکن است بسیار متفاوت باشند.

شناسایی اهداف

مرحله اول شناسایی اهداف اولیه است. اغلب به میزان تحمل ریسک شرکت یا فرد مرتبط است. به عبارت دیگر، برای رسیدن به اهداف خود آماده پذیرش چه میزان خطر هستند؟

شناسایی ریسک

مرحله دوم شناسایی و تعریف ریسک‌‌‌های احتمالی است. هدف از این مرحله درک انواع رویداد‌هایی است که ممکن است پیامد‌های زیانباری داشته باشد. این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات مفیدی را ارائه دهد که به خطرات مالی در دنیای تجارت مرتبط نیست.

ارزیابی ریسک

مرحله بعدی ارزیابی فراوانی و شدت پیش‌بینی‌شده خطرات آن‌ها است. در این مرحله خطرات به ترتیب اهمیت اولویت‌بندی می‌شوند تا توسعه یا اجرای راه حل مناسب را آسان‌تر شود.

تعریف پاسخ‌ها (واکنش‌ها)

مرحله چهارم، شناسایی پاسخ‌ها برای هر دسته از ریسک بر اساس درجه اهمیت آن‌ها است. این مرحله مشخص می‌کند که در صورت بروز یک حادثه منفی چه اقداماتی باید انجام شود.

مانیتورینگ

مرحله نهایی در اجرای فرایند مدیریت ریسک، ارزیابی میزان مؤثر بودن آن در واکنش به خطرات است. این امر اغلب مستلزم جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل مداوم داده‌ها است.

فرآیند مدیریت ریسک

مدیریت ریسک مالی

یک استراتژی یا راه‌اندازی تجارت ممکن است به دلایل مختلفی شکست بخورد. برای مثال، اگر بازار خلاف موقعیت قرارداد آتی یک تریدر حرکت کند یا اگر احساسی شود و در جو فروش قرار گیرد، ممکن است ضرر کند. تریدر‌ها معمولاً استراتژی‌های اولیه خود را دلیل احساسات عاطفی نادیده می‌گیرند و یا کنار می‌گذارند. این امر به ویژه در زمان رکود بازار‌ها و لحظات تسلیم اتفاق می‌افتد.

اکثر افراد در بازار‌های مالی معتقدند داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب برای موفقیت آن‌ها حیاتی است. در عمل، این برنامه‌های می‌تواند شامل قرار دادن حد ضرر (Stop-Loss) یا برداشت سود (Take-Profit) باشد.

یک استراتژی معاملاتی مستحکم باید مجموعه روشنی از گزینه‌ها را ارائه دهد که به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا برای مقابله با سناریو‌های مختلف آمادگی بیشتری داشته باشند. با این حال، همانطور که قبلاً گفته شد، راه‌های مختلفی برای مدیریت ریسک وجود دارد. استراتژی‌ها باید به طور‌ایده‌آل تغییر کرده و به طور منظم تطبیق داده شوند. در ادامه چند نمونه از ریسک‌های مالی، همراه با توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاهش آن‌ها آورده شده است.

انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟

انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟

ریسک بازار

این نوع ریسک را می‌توان با استفاده از سفارشات حد ضرر در هر معامله کاهش داد تا به طور خودکار پوزیشن‌ها قبل از اینکه بیش از حد سقوط کنند، خاتمه یابد.

ریسک نقدینگی

تجارت در بازار‌های با حجم بالا می‌تواند به کاهش ریسک نقدینگی کمک کند. دارایی‌هایی که ارزش بازاری بالایی دارند معمولاً نقدشوندگی بیشتری دارند.

ریسک اعتباری

این ریسک را می‌توان با معامله از طریق یک صرافی معتبر، که نیاز وام گیرندگان و وام‌دهندگان (یا خریداران و فروشندگان) را برای اعتماد به یکدیگر از بین می‌برد، کاهش داد.

ریسک عملیاتی

سرمایه‌گذاران با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود و اجتناب از قرار گرفتن در معرض یک پروژه یا شرکت واحد، می‌توانند ریسک عملیاتی را کاهش دهند. آن‌ها همچنین ممکن است برای شناسایی سازمان‌هایی که احتمال کمتری مشکلات عملیاتی دارند، تحقیق کنند.

ریسک سیستمیک

تنوع پرتفوی همچنین می‌تواند به کاهش ریسک سیستمیک کمک کند. با این حال، تنوع در این سناریو باید شامل ابتکاراتی با مفاهیم منحصر به فرد یا شرکت‌هایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً آن‌هایی که کمترین همبستگی را دارند.

کلام آخر

تریدر‌ها و سرمایه‌گذاران باید قبل شروع یک موقعیت معاملاتی یا تخصیص وجوه به یک سبد، یک برنامه مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. با این حال، یادآوری این نکته که خطرات مالی هم ممکن است اجتناب ناپذیر باشند، ضروری است.

به طور کلی، مدیریت ریسک نحوه برخورد با خطرات را توصیف می‌کند، اما تنها در مورد اجتناب از آن‌ها نیست. همچنین مستلزم تفکر استراتژیک به منظور پذیرفتن خطرات اجتناب ناپذیر به مؤثرترین روش ممکن است. به بیان دیگر، شناخت، تجزیه و تحلیل و نظارت بر خطرات در پرتو موقعیت و برنامه است. هدف مدیریت ریسک ارزیابی نسبت ریسک/پاداش است تا بتوان بهترین موقعیت را انتخاب کرد.

خرید و فروش پله ای : استراتژی کاهش ریسک و افزایش سود

خرید و فروش پله ای و استراتژی سود و زیان در آن به عنوان اصول اولیه در خرید و فروش سهام به حساب میآد و سرمایه گذاران موفق و فعال بازار از این روش برای زیان کمتر و سود بیشتر استفاده می کنند. یکی از ابهاماتی که در خصوص چگونگی خرید و فروش سهام وجود داره اینه که سرمایه گذاران یکباره خریدشون رو انجام دهند و یا اینکه اون رو در چند مرحله تکمیل کنن و به اصطلاح خرید پله ای انجام بدهند. يعني استراتژي معاملاتي هر سرمايه گذار در هنگام خريد سهم به خودش بستگي داره كه ايا خريد سهم رو يكباره انجام بده و يا از استراتژي خريد پله اي در بورس استفاده كنه.

در خرید سهام معمولا در بین سرمایه گذاران رویه ثابتی وجود نداره و اگر از کسی بپرسید که قراره از سهمی که مد نظرتونه چه حجمی بخرید عموما به جواب درستی نمیرسید. یعنی واقعا شخص نمیدونه چه استراتژی باید در خصوص میزان حجم خرید داشته باشه. به همین دلیل وقتی سهمی رو میخرن و قیمت سهم کاهش پیدا میکنه نمیدونن باید سهم رو بفروشن و یا اینکه تعدادش رو افزایش بدن و میانگین قیمت سهم رو کم کنن. پس همه سرمایه گذارا با این چالش مواجهن که سهم مورد نظرشون رو در چه قیمتی و با چه حجمی بخرن و سوال اصلی اینه که آیا باید حجم مورد نظرشون رو در یک مرحله بخرن و خریدشون رو تکمیل یا مرحله به مرحله خرید کنن.

در چه زمان هایی از خرید پله ای استفاده کنیم

گاهی اوقات پیش میاد که سهمی رو برای خرید مد نظر دارید و سعی میکنید در قیمت مناسب اون سهم رو کم کم بخرید و خریدتون رو تکمیل کنید ولی قبل اینکه خریدتون تموم بشه سهم صف خرید میشه و دیگه امکان ورود مجدد به شما نمیده و یا اینکه مجبورید در قیمت های بالاتری سهم رو بخرید. تو این وضعیت دو تا راهکار دارید؛ یا باید صبر کنید تا قیمت سهم کاهش پیدا کنه و سهم رو بخرید و یا اینکه در قیمت ها بالاتر به خرید های قبلی اضافه کنید. یکی از روش هایی که میتونه این مشکل رو حل کنه خرید پله ای سهامه. در کل خرید پله ای زمانی اتفاق میوفته که سرمایه گذار دید مثبتی رو سهم داره ( بنیادی یا تکنیکال فرقی نمیکنه) ولی انتظار حرکت رو به رشد در کوتاه مدت رو نداره پس در این حالت از خرید پله ای استفاده میکنه.

خرید و فروش پله ای

از طرفی در صورتی میتونیم از روش خرید پله ای در بازار استفاده کنیم که دیدگاهمون به وضعیت بازار در میان مدت مثبت باشه و انتظار زیادی برای تغییر جهت حرکتی بازار و شروع روند منفی وجود نداره (چشم انداز بازار در میان مدت منفی نباشه) و از طرفی سهمی که قصد خریدش رو داریم شرایط مناسبی داشته باشه. روش خرید من برای سهامی که با استفاده از تابلو خوانی و تکنیک های معاملاتی در بورس تشخیص میدم به این صورت هست که بعد از شناسایی و انتخاب سهم یک مرحله خرید رو انجام میدم و در مرحله بعدی زمانی که برخی از مولفه ها در سهم مانند حجم معاملات و … تغییر کرد اقدام به خرید سهم در قیمت های بالاتر می کنم و به همین صورت خریدم رو تکمیل میکنم. در این حالت ممکنه بخشی از سود سهام رو از دست بدم ولی اینطوری خرید مطمئن تری انجام میدم.

استراتژي معاملاتي من براي خريد پله اي سهام در بورس

روش من در خرید سهم به این صورته که ابتدا سرمایه ای که میخوام برای خرید سهم تخصیص بدم رو به چند بخش تقسیم میکنم و در مرحله اول یه نقطه ای رو به عنوان نقطه ورود شناسایی میکنم که این نقطه میتونه حمایت تکنیکالی و یا ایجاد موقعیت مناسب به لحاظ تکنیکالی باشه یعنی سهمی باشه که اصلاح قیمتیش تموم شده باشه و به لحاظ بنیادی هم مشکلی نداشته باشه . بعد از تشخیص قیمت مناسب معمولا اولین پله از خرید رو انجام میدم و سپس برای تکمیل خرید روند حرکت سهم رو دنبال میکنم و سپس با توجه به رفتار خریدارها و فروشنده ها پله های بعدی خرید رو تکمیل میکنم. اگر قیمت سهم کاهش پیدا کنه و به قیمت های دلخواه برسه که پله های بعدی خرید رو انجام میدم اما اگر در محدوده ای که قصد خرید دارم به یکباره قیمت سهم افزایش پیدا کنه، تا زمانی که قیمت به هدف مد نظرم نرسیده؛ در اصلاح های قیمتی (بعد از رشد سهم) پله بعدی خرید رو انجام میدم.

ويژگي هاي خريد و فروش پله اي

از ويژگي هاي خريد پله اي در بورس ميتونيم به كاهش ميانگين خريد اشاره كنيم. اما بايد به اين نكته هم توجه كرد كه ايا سهم خريداري شده پتانسيل رشد قيمت رو در اينده داره و يا قراره باز هم قيمت كاهش پيدا كنه ولي بايد بدونيد كه با خريد پله اي كاهش قيمت سهم بر روي كل پرتفو لحاظ ميشه و به يكباره دچار زيان زيادي ميشيد. به همين دليل در هنگام خريد پله اي بايد وضعيت بنيادي و تكنيكال سهم رو مد نظر داشته باشيد، چرا كه نقدينگي هميشه به مقدار زياد موجود نيست كه هر بار اقدام به كاهش ميانگين كنيد. به عنوان مثال ممکنه شما یک محدوده تکنیکالی را برای خرید سهم تشخیص بدید اما ایا اون منطقه یک محدوده حمایتی مهم در سهم هست؟ آیا قرار هست بعد از رسیدن قیمت به اون محدوده تکنیکالی شاهد برکشت سهم و تغییر روند باشیم و یا شاید صرفا باید در انتظار یک پولبک و برگشت دوباره به روند قبلی باشیم. اینجاست که اهمیت تعیین محدوده های خرید پله ای مشخص میشه.

فروش پله ای در بورس چگونه است

فروش پله اي در بورس هم از ديگر استراتژي هاي سرمايه گذاران در بورسه كه بيشتر اتفاق مي افته يعني سرمايه گذار با توجه به برنامه ريزي كه انجام داده و تارگت قيمتي كه مشخص كرده، در محدوه هاي قيمتي مورد نظر كه معمولا هم همگام با برخورد به مقاومت سهم هست اقدام به سبك كردن سهم و اصطلاحا فروش پله اي ميكنه تا بخشي از سود رو سيو كنه و در ادامه با توجه به روند حركتي قيمت سهم تصميم به نگهداري يا فروش سهام باقي مانده ميگيره. یعنی اگر سهم مورد نظر توانایی عبور از مقاومت رو نداشت و به اصطلاح قدرت فروشنده در سهم وجود داشت و از طرفی رفتار قیمتی بازار به نفع فروشنده باشه سرمایه گذار باید اقدام به فروش سهم ذز بازار و شناسایی فروش کنه. حال اگر سهم با شرایط مناسبی مقاومت پیش رو ( استاتیک و یا داینامیک) رو شکست سرمایه گذار میتونه با سهم بمونه و به دنبال تارگت های بالاتر باشه.

مزایای خرید پله ای در بازار سهام

روش خرید پله ای خوبیش اینه که اگر به یکباره ریسک های سیستماتیک و یا غیر سیستماتیک به وجود بیاد و روند حرکت قیمتی سهم رو تغییر داد میتونید بدون اینکه سرمایه زیادی درگیر سهم کرده باشید از سهم خارج و زیان شناسایی کنید. البته این نکته رو هم باید بگم که تعیین محدوده مناسب برای وارد شدن به سهم در پله اول خرید از اهمیت بالایی برخورداره. در هر صورت تکنیک خرید پله ای با ریسک همراهه که حتما باید مد نظر قرار بگیره. يكي از روش هاي خريد پله اي در بورس روش مارتينگل هست كه در مقالات بعدي در خصوصش توضيح ميدم. اما در جریان باشید که در روش مارتینگل حتما باید محدوده های تکنیکالی و حمایت سهم رو مد نظر قرار بدید و ثانبا سهم به لحاظ بنیادی شرایط مناسبی داشته باشد.

برای دریافت روش محاسبات با استفاده از مارتینگل بر روی مارتینگل کلیک کنید.

خرید پله ای و شرایط بازار

در بخش های بالا در خصوص خرید پله ای صحبت کردیم. اما سوالی که مطرح می شود این است که ایا باید در هر زمانی اقدام به خرید پله استراتژی کاهش ریسک ای کرد یا خیر. برای خرید پله ای در کنار بررسی سهم حتما باید شرایط بازار را نیز مورد بررسی قرار داد. اگر فشار فروش در کلیت بازار بالا باشد و ارزش صف های فروش بازار بالا باشد انگاه دیگر نباید به فکر خرید پله ای بود چرا که شرایط بازار بر روی سهام اثر گذار است و همین عامل موجب فشار فروش بیشتر بر سهم می شود. پس اگر قرار باشد اقدام به خرید پله ای کنید حتما باید بازار شرایط نرمالی داشته باشد. از طرفی به خاطر داشته باشید که اگر قصد دارید در سهمی خرید پله ای به قصد کم کردن میانگین قیمت داشته باشید نباید سهم صف فروش باشد. اگر سهمی صف فروش است تا زمان نرمال شدن آن صبر کنید و سپس اقدام به کم کردن میانگین کنید و یا هرگاه سهمی دارای سرانه خرید به فروش نامناسب باشد تا تعادل سهم صبر کنید و سپس اقدام به خرید کنید.

راهنمای چگونگی مدیریت ریسک برای افراد مبتدی

مدیریت ریسک

مدیرریت-ریسک-

مدیریت ریسک چیست؟

همه ما در طول زندگی خود دائماً در حال کنترل و مدیریت ریسک‌ ها هستیم، چه در حین انجام کارهای ساده (مانند رانندگی با اتومبیل) و چه هنگام انجام کارهای پیچیده مانند تهیه برنامه‌های جدید بیمه یا اقدامات درمانی و پزشکی. در اصل، مدیریت ریسک، شامل همه اقداماتی است که در مقابل ریسک‌ها صورت می‌گیرد.

بیشتر ما در طول فعالیت‌های روزمره این ریسک‌ها را ناخودآگاه مدیریت می‌کنیم. اما وقتی نوبت به بازارهای مالی و مدیریت مشاغل می‌رسد، ارزیابی ریسک‌ها و کنترل آن‌ها یک عمل بسیار مهم و آگاهانه است.

در زمینه اقتصاد، ممکن است مدیریت ریسک را به‌عنوان چارچوبی توصیف کنیم که نحوه برخورد یک شرکت یا سرمایه‌‎گذار را با ریسک‌های مالی مشخص می‌کند.

برای بازرگانان و سرمایه‌گذاران، این چارچوب ممکن است شامل مدیریت چندین سطح دارایی، مانند ارزهای رمزپایه، فارکس، کالاها، سهام، شاخص‌ها و دارایی‌های دیگر باشد.

انواع مختلفی از ریسک‌های مالی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در دسته‌بندی‌های مختلفی طبقه بندی کرد. در این مقاله از تترلند، مروری بر روند مدیریت ریسک را توضیح می‌دهیم. همچنین برخی از استراتژی‌ها توضیح داده می‌شود که می‌تواند به تجار و سرمایه‌گذاران در کاهش ریسک‌های مالی کمک کند.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک چگونه است؟

به طور معمول، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است: تعیین اهداف، شناسایی ریسک‌ها، ارزیابی ریسک، تعریف پاسخ‌ها و نظارت دقیق بر عملکرد. بسته به نوع زمینه‌ای که قصد دارید مدیریت ریسک را بر روی آن اعمال کنید، این مراحل ممکن استراتژی کاهش ریسک است به نوعی تغییر کنند.

تعیین اهداف

اولین قدم برای مدیریت ریسک، تعیین اهداف اصلی است. این قدم، اغلب مربوط به میزان ریسک شرکت یا فرد است. به عبارت دیگر، این‌که آن‌ها چه قدر می‌توانند ریسک ‌کنند تا به سمت اهداف خود حرکت کنند.

شناسایی ریسک‌های احتمالی

قدم دوم، شامل شناسایی و تعریف خطرات احتمالی است. هدف این مرحله درواقع آشکار کردن انواع احتمالاتی است که ممکن است اثرات منفی ایجاد کند. در محیط کسب و کار، این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات مفیدی ارائه دهد که ارتباط مستقیمی با ریسک‌های مالی نداشته باشد!

ارزیابی ریسک

بعد از شناسایی ریسک‌ها، گام بعدی ارزیابی میزان بالا یا پایین بودن ریسک شناسایی شده است. سپس، ریسک‌ها به ترتیب اهمیت درجه بندی می‌شوند و همین درجه بندی باعث ایجاد یا اتخاذ یک پاسخ مناسب در برابر اقدامات بعدی می‌شود.

تعریف پاسخ‌ها

مرحله چهارم شامل تعریف پاسخ‌ها و واکنش‌ها برای هر نوع ریسک، با توجه به سطح اهمیت آن‌ها است. این مرحله، مشخص می‌کند که در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب چه اقداماتی باید برنامه‌ریزی و انجام شود.

نظارت بر عملکرد

مرحله آخر استراتژی مدیریت ریسک، نظارت بر کارایی و عملکرد اقدامات انجام شده در واکنش به ریسک‌ها است. این مرحله اغلب به تجزیه و تحلیل مداوم داده‌ها نیاز دارد.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک های مالی

دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است یک استراتژی یا یک تکنیک تجاری ناموفق باشد. به‌عنوان مثال، یک معامله‌گر می تواند ضرر کند زیرا بازار در خلاف موقعیت قرارداد و پیش بینی او حرکت کرده است.

واکنش‌های هیجانی باعث می‌شود تاجران از استراتژی اولیه خود چشم پوشی کنند یا آن را کنار بگذارند. این امر به ویژه در بازارهای خرسی و دوره‌های کاپیتولاسیون بسیار مشهود است.

در بازارهای مالی، اکثر مردم توافق دارند که داشتن یک استراتژی مناسب مدیریت ریسک به شدت به موفقیت آن‌ها کمک می‌کند. در عمل، این امر می‌تواند ساده باشد.

یک استراتژی تجاری قوی باید مجموعه روشنی از اقدامات احتمالی را ارائه دهد. به این معنی که معامله‌گران می‌توانند آمادگی بیشتری برای مقابله با انواع شرایط داشته باشند. همان‌طور که گفته شد، روش‌های بی‌شماری برای مدیریت ریسک وجود دارد. در حالت ایده‌آل، استراتژی‌ها لازم است به طور مداوم بازنگری و متناسب با اهداف جدید تطبیق داده شوند.

در این قسمت چند نمونه از ریسک‌های مالی به همراه شرح مختصری از چگونگی کاهش میزان ریسک‌ها آورده شده است.

  • ریسک بازار – می‌توان با تعیین سفارشات Stop-Loss در هر معامله، ریسک‌ها را به حداقل رساند تا موقعیت‌ها قبل از متحمل شدن خسارات بیشتر به طور خودکار بسته شوند.
  • ریسک نقدینگی – می‌تواند با تجارت در بازارهایی با حجم بالا کاهش یابد. معمولاً دارایی‌هایی که ارزش سرمایه بازار بالایی دارند، نقدینگی بیشتری دارند.
  • ریسک سیستمیک – این نوع ریسک می‌تواند با متنوع سازی نمونه کارها کاهش یابد. اما در این حالت، تنوع باید شامل پروژه‌هایی با پیشنهادات مجزا یا شرکت‌هایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً مواردی که همبستگی بسیار کمی دارند.

در پایان

قبل از افتتاح موقعیت معاملاتی یا تخصیص سرمایه به سبد سهام و یا اقدامات سرمایه‌گذاری دیگر، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران باید ایجاد یک استراتژی مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که نمی‌توان به طور کامل از ریسک‌های مالی جلوگیری کرد.

به طور کلی، مدیریت ریسک، علاوه‌بر تعریف و چگونگی مدیریت ریسک‌ها مطمئناً فقط شامل کاهش ریسک‌ها نیست. بلکه شامل تفکر استراتژیک است تا ریسک‌های اجتناب ناپذیر را به کارآمدترین شکل ممکن انجام دهیم.

به عبارت دیگر، این کار در مورد شناسایی، ارزیابی و نظارت بر ریسک‌ها نیز با توجه به زمینه و استراتژی متفاوت است. روند مدیریت ریسک‌ها ارزیابی نسبت میزان ریسک به پاداش است بنابراین می‌توان مطلوب‌ترین موقعیت‌ها را در اولویت قرار داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.