شکست خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
در آموزش های قبل، خطوط حمایت و مقاومت را توضیح دادیم و نحوه رسم آنها را نیز به شما یاد دادیم. در این آموزش به بررسی شکست خطوط حمایت و مقاومت می پردازیم.
توجه داشته باشید که خطوط حمایت و مقاومتی که بر اساس پیوت ها ترسیم می شوند، خطوطی استاتیک هستند؛ به این معنی که این خطوط یک بار رسم شده و تغییر نمی کنند. به عبارت دیگر، خطوط حمایت و مقاومت استاتیک، بر اساس تغییر قیمت فعلی بازار تغییری نمی کنند و ثابت هستند.
نکته دیگری که باید در مورد خطوط حمایت و مقاومت به آن توجه کنید این است که خطوط حمایت و مقاومت تغییر نقش می دهند. در آموزش های بعد، تغییر نقش این خطوط به تفصیل توضیح، و به شما آموزش داده خواهند شد.
تشخیص خطوط حمایت و مقاومت
برای تشخیص شکست خطوط حمایت و مقاومت، ابتدا باید خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنیم. رسم خطوط حمایت و مقاومت در آموزش خطوط حمایت و مقاومت به طور کامل شرح داده شده است. در صورتی که با چگونگی رسم این خطوط آشنایی ندارید، توصیه می شوند که به آموزش خطوط حمایت و مقاومت مراجعه کرده و قبل از ادامه این جلسه، رسم خطوط حمایت و مقاومت را فرا گیرید.
در تصویر زیر خطوط مقاومت رسم شده بر روی نمودار انس جهانی را مشاهده می کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، انتهای نمودار قیمت از خطوط مقاومت عبور کرده است. در این مورد، خط مقاومت توسط نمودار قیمت زمان شکسته شده است.
برای بررسی شکست خطوط مقاومت به ترتیب زیر عمل می کنیم.
تشخیص شکست خطوط مقاومت
برای تشخیص شکست خطوط مقاومت، سه نکته باید لحاظ گردند:
- وقتی کندلی داریم که سطح کلوز آن کندل بالاتر از خطوط مقاومت قرار می گیرد، این بدین معنی است که خطوط مقاومت ما شکسته شده اند. نخستین چیزی که در منابع آموزشی از آن به عنوان شکست خطوط مقاومت یاد می شود، این مورد است.
در تصویر زیر، نمودار انس جهانی در تایم فریم ماهانه را مشاهده می کنید. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، در این نمودار کندلی وجود دارد که سطح کلوز آن بالاتر از خطوط مقاومت قرار گرفته است. این کندل و ناحیه کلوز آن با رنگ قرمز مشخص شده است. - در بعضی از منابع گفته می شود که برای شکست خطوط مقاومت، لازم است که یک کندل کامل (شامل بدنه و سایه ها) بالاتر از خطوط مقاومت شکل بگیرد. در صورتی که کندلی با این شرایط شکل بگیرد، گفته می شود که این کندل خطوط مقاومت را شکسته است.
- نکته دیگری که در مورد شکست خطوط مقاومت وجود دارد قدرت رشد قیمت در ناحیه مقاومت است. به این معنی که آیا خطوط مقاومت قدرت این را دارند که از رشد سریع و قدرتمند قیمت در آن ناحیه جلوگیری کنند و به اصطلاح نمودار به ناحیه مقاومت احترام می گذارد؛ اگر خطوط مقاومت توانایی نگه داشتن قیمت در نزدیکی خود را داشته باشند، گفته می شود که خطوط مقاومت شکسته نشده اند. اما در صورتی که نمودار قیمت، بدون توجه به خطوط مقاومت و با سرعت قبلی خود از ناحیه مقاومت عبور کند، گفته می شود که خطوط مقاومت شکسته شده اند و نمودار قیمت به آن خطوط احترام نگذاشته است.
تشخیص شکست خطوط حمایت
برای تشخیص شکست خطوط حمایت نیز سه نکته باید لحاظ گردند:
- وقتی کندلی داریم که سطح کلوز آن کندل پایین تر از خطوط حمایت قرار می گیرد، این بدین معنی است که خطوط حمایت ما شکسته شده اند. نخستین چیزی که در منابع آموزشی از آن به عنوان شکست خطوط حمایت یاد می شود، این مورد است.
در تصویر زیر، شکست خطوط حمایت را مشاهده می کنید. کندلی که سطح کلوز آن پایین تر از خطوط حمایت قرار گرفته است و سطح کلوز آن با رنگ قرمز مشخص شده اند. - در بعضی از منابع گفته می شود که برای شکست خطوط حمایت، لازم است که یک کندل کامل (شامل بدنه و سایه ها) پایین تر از خطوط حمایت شکل بگیرد. در صورتی که کندلی با این شرایط شکل بگیرد، گفته می شود که این کندل خطوط حمایت را شکسته است.
- نکته دیگری که در مورد شکست خطوط حمایت وجود دارد قدرت نزول قیمت در ناحیه حمایت است. به این معنی که آیا خطوط حمایت قدرت این را دارند که از کاهش سریع و قدرتمند قیمت در آن ناحیه جلوگیری کنند و به اصطلاح نمودار به ناحیه حمایت احترام می گذارد؛ اگر خطوط حمایت توانایی نگه داشتن قیمت در نزدیکی خود را داشته باشند، گفته می شود که خطوط حمایت شکسته نشده اند. اما در صورتی که نمودار قیمت، بدون توجه به خطوط حمایت و با سرعت قبلی خود از ناحیه حمایت عبور کند، گفته می شود که خطوط حمایت شکسته شده اند و نمودار قیمت به آن خطوط احترام نگذاشته است.
تشخص قدرت کندل ها
من برای تشخیص میزان قدرت کندل ها سه معیار تعیین کرده ام:
- معیار اول طول بدنه کندل است. هرچه طول بدنه کندل بلند تر باشد، قدرت کندل نیز بیشتر است.
- معیار دوم میزان معاملات انجام شده در زمان شکست خطوط حمایت و مقاومت است.
- نکته دیگری که وجود دارد این است که گاهی ناحیه حمایت و یا مقاومت با گپ شکسته می شود. این نوع شکست، شکست واضح خطوط حمایت و مقاومت هست.
برای تشخیص حجم معاملات در بازار بورس ایران راه های متعددی وجود دارد؛ یکی از این ابزارها، سایت tsetmc.com است. همچنین سیستم معاملات نیز حجم معاملات انجام شده را نشان می دهد.
راه دیگری که برای تشخیص حجم معاملات وجود دارد و هم برای بازار بورس ایران و هم بازارهای خارجی قابل استفاده است، ابزارهایی نرم افزار متاتریدر است.
برای فعال سازی این ابزار در نرم افزار متاتریدر، روی صفحه کلیک راست کرده و در منوی باز شده، روی گزینه Volume کلیک کنید. برای انجام این عمل می توانید از کلید ترکیبی ctrl + K نیز استفاده کنید.
به جای استفاده از این گزینه، می توانید از اندیکاتور Volumes نیز استفاده کنید. برای فعال سازی این اندیکاتور، در نوار بالا به مسیر Insert -> Indicators -> Volumes بروید و بر روی گزینه Volumes کلیک کنید.
در تصویر زیر، مسیر گفته شده را مشاهده می کنید.
این اندیکاتور، حجم معاملات را به طور واضح تری نشان می دهد. اندیکاتور Volumes را در تصویر زیر مشاهده می کنید.
گزینه دیگری نیز وجود دارد که به جای حجم معاملات، تعداد معاملات را نشان می دهد. برای دسترسی به این گزینه، روی صفحه نمودار در نرم افزار متاتریدر کلیک راست کرده و در منوی باز شده، گزینه Tick Volumes را انتخاب کنید. برای فعال سازی این گزینه، می توانید از کلید ترکیبی ctrl + L نیز استفاده کنید.
نحوه تشخیص قدرت با استفاده از حجم معاملات
همانطور که در مبحث خطوط حمایت و مقاومت گفتیم، سطوح حمایت و مقاومت توسط میزان عرضه (فروش) و تقاضا (خرید) تعیین می شوند و گفتیم که هر چه میزان عرضه بیشتر باشد، قیمت سهم پایین تر و هرچه میزان تقاضا بیشتر باشد، قیمت سهم بالاتر خواهد رفت.
با توجه به این مباحث، وقتی که قیمت به سطح مهمی می رسد، اگر قرار بر پایین آمدن قیمت باشد، حجم معاملات نیز در این سطح باید پایین باشد؛ در واقع، هرچه به سطح نزدیک تر می شویم، قدرت خرید و فروش با هم برابری می کند.
در تصویر زیر مشاهده می کنید، هنگامی که قیمت به خطوط مقاومت نزدیک تر می شود در اندیکاتور Volumes گاردی صعودی شکل گرفته است که نشان می دهد به احتمال زیاد، نمودار خط مقاومت را شکسته و سطح قیمت به سطوح بالاتر از خطوط مقاومت صعود خواهد کرد.
در تصویر زیر، گارد صعودی با رنگ قرمز رسم شده است.
شکست خطوط حمایت و مقاومت با گپ
گپ در تحلیل تکنیکال به فاصله موجود بین سطح اوپن کندل جدید با کندل های قبلی گفته می شود.
در تصویر زیر، خطوط مقاومتی را مشاهده می کنید که با گپ شکسته شده شده است. این گپ با رنگ زرد نشان داده شده است.
در صورتی که گپ، مانند تصویر بالا، رو به سمت بالا باشد، به معنی هیجان بالا برای خرید و در نتیجه افزایش قیمت سهم است. اما در صورتی که گپ به سمت پایین باشد، نشان دهنده هیجان بالا برای فروش و در نتیجه کاهش قیمت سهم است.
نکات دیگر
- گاهی دو خط مقاومت یا حمایت داریم که این دو خط با هم، یک ناحیه مقاومتی یا حمایتی تولید می کنند. عبور نمودار از خط اول به معنی شکسته شدن خطوط حمایت یا مقاومت نیست، این فقط به عنوان هشداری است که می تواند در نهایت منجر به شکسته شدن خطوط مقاومت یا حمایت بشود.
در صورتی که نمودار با توجه به قوانین ذکر شده در بالا، از خط دوم عبور کند، این به معنی شکست خطوط مقاومت یا حمایت است.
پس ملاک در شکست خطوط مقاومت یا حمایت، خط اول نیست؛ بلکه ملاک در شکست این خطوط، عبور نمودار از خط دوم است. خط دوم در خطوط مقاومت، خط بالایی و در خطوط حمایت، خط پایینی است.
در تصویر زیر خط مورد نظر در یک سطح مقاومتی با رنگ قرمز مشخص شده است.
در تصویر زیر، خط مورد نظر در یک سطح حمایتی با رنگ قرمز مشخص شده است.
- شکست حمایت ها و مقاومت ها مکرراً در بازار تکرار می شود. این شکست های پی در پی، سیستم معاملاتی به نام بریک اوت (Break Out) را به وجود می آورد. در آموزش های آتی به تفصیل به توضیح و تدریس این سیستم معاملاتی خواهیم پرداخت.
در پایان، به عنوان جمع بندی کل این مطلب، عبور قیمت از خطوط حمایت و مقاومت شکست این خطوط نام دارد.
شکست جعلی (Fake Breakout)
عبارت «شکست جعلی» یا «شکست ناموفق» (به انگلیسی Fake Breakout یا False Breakout یا Failed Break) همگی به یک مفهوم اشاره دارند.
فیک بریک اوت زمانی رخ میدهد که قیمت از یک سطح معتبر حمایت یا مقاومت بگذرد اما مومنتوم کافی برای برای حفظ حرکت و جهت خود نداشته باشد.
از آنجا که بعضی از تریدرها به دنبال موقعیتهای شکست سطوح حمایت و مقاومت برای ترید هستند، ممکن است در صورت ناموفق بودن شکست، تصمیم به خروج از آن موقعیت معامله بگیرند.
همچنین ممکن است که فیک بریک اوت به تریدرها، سیگنال ورود به معامله را در خلاف جهت شکست حمایت یا مقاومت دهد؛ چرا که با توجه به این که شکست ناموفق بوده است، قیمت میتواند در خلاف جهت آن حرکت کند.
شکست جعلی، چه چیزی به ما میگوید؟
شکستها در نواحی مقاومت و حمایت اتفاق میافتند.
این نواحی میتوانند بر اساس خطوط روند افقی یا مورب، سقف و کفهای قبلی قیمت یا الگوهایی باشند که روی چارت رسم میشوند.
شکست موقعی رخ میدهد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و به حرکت خود در همان جهت ادامه میدهد.
اما شکست ناموفق زمانی اتفاق میافتد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند اما سپس، موفق به ادامه دادن روند خود در آن جهت نشده و به جای آن، تغییر جهت میدهد.
به عنوان مثال فرض کنید که قیمت یک سهم در گذشته بارها به 100 دلار رسیده اما هر بار بعد رسیدن به این قیمت، ریزش کرده است. بنابراین، این یک سطح مقاومت است.
در اینجا اگر قیمت به بالاتر از 100 دلار برسد، شکست اتفاق افتاده است. اگر در ادامه قیمت دوباره به زیر 100 دلار سقوط کند و به ریزش خود ادامه دهد، یک شکست جعلی یا فیک بریک اوت داشتهایم. در این حالت، روند قیمتی مومنتوم خود را از دست داده و تغییر جهت داده است.
شکست جعلی نشان میدهد که علاقه و تمایل کافی برای خرید یا فروش وجود نداشته است تا بتواند قیمت را به سمت بالای سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت سوق دهد.
بعد از رخ دادن یک شکست ناموفق، ممکن است تریدرهای کوتاهمدتی که به امید شکست سطح وارد معامله شده بودند، تصمیم بگیرند که از آن خارج شوند؛ چرا که علت اولیه ورود به معامله از بین رفته و اوضاع مطابق انتظار پیش نرفته است.
بقیه تریدرها ممکن است تصمیم بگیرند که در جهت شکست جعلی وارد معامله شوند. یعنی در مثال بالا، وقتی قیمت نتواند بالای 100 دلار بماند و در آن جهت حرکت کند، تریدرها نه تنها از موقعیت خرید خارج میشوند بلکه اگر قیمت به زیر 100 دلار ریزش کند حتی وارد موقعیت فروش هم میشوند.
این امکان وجود دارد که فیک بریک اوت رخ دهد و کمی بعد، دوباره قیمت در جهت شکست حرکت کند. برای مثال ممکن است قیمت از 100 دلار بالاتر رفته و به 103 دلار برسد، سپس تا 99 دلار کاهش یابد، بعد دوباره تا 104 دلار افزایش یافته و در نهایت تا 100 دلار ریزش کند.
این نوع حرکت متلاطم قیمت میتواند موجب ضرر تریدرهایی شود که در جهت شکست سطح مقاومت 100 دلار وارد معامله شدهاند. همچنین تریدرهایی را که به قصد کسب سود از شکست جعلی وارد ترید شدهاند، متحمل زیان میکند.
اصلاح یا بازگشتهای بعد از شکست سطوح
ممکن است که در برخی موارد، قیمت بعد از شکست دچار بازگشت یا throwback شود.
Throwback زمانی اتفاق میافتد که قیمت پس از شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت، دچار اصلاح شده و به همان سطحی که آن را شکسته برگردد.
مفهوم throwback با پولبک (pullback) متفاوت است.
اولی مربوط به بازگشت بعد از شکست مقاومت و دومی بازگشت پس از شکست حمایت است. البته در ایران به هر دوی این حالات همان عبارت پولبک را اطلاق میکنند.
ممکن است throwback باعث این شود که تریدرهایی که در جهت شکست سطح وارد معامله شدهاند، اعتماد به نفس خود را از دست داده و موقعیت معاملاتیشان را ببندند. توجه داشته باشید که throwback همان شکست ناموفق نیست.
اگر شکست یا بریک اوت با افزایش حجم معاملات همراه شود، احتمال این که آن شکست یک شکست جعلی باشد کاهش مییابد (البته این احتمال به صفر نمیرسد). اگرچه همچنان ممکن است که بازگشت یا throwback رخ دهد.
به عنوان مثال سهمی را در نظر بگیرید که سطح مقاومت در قیمت 100 دلار را میشکند و با حجم بالا تا قیمت 105 دلار میرسد. در اینجا ممکن است که قیمت تا 101 یا حتی 100 دلار کاهش یابد و سپس به افزایش خود به قیمتهای بالاتر ادامه دهد. چنین موقعیتی بیانگر یک شکست جعلی نیست؛ بلکه یک throwback یا بازگشت موقت قیمت را نشان میدهد.
اگر حجم بالایی در کار نباشد و قیمت در جهت بریک اوت حرکت کند، ممکن است که تریدرها موقعیت معاملاتیشان را ببندند؛ چرا که احتمال شکست جعلی افزایش مییابد.
اما در صورتی که حجم بالایی وجود داشته باشد و حرکت قیمت هم در جهت بریک اوت باشد، ممکن است که تریدرهای باهوش از throwback برای افزایش حجم معامله خود در جهت بریک اوت استفاده کنند. اگر شکست جعلی بوده باشد، احتمالاً این معاملهگران تصمیم به خروج از موقعیت معامله خود خواهند گرفت.
مزایا و معایب معامله با بریک اوت و فیک بریک اوت (شکست جعلی)
بسیاری از تریدرها بر اساس بریک اوت بالای سطح مقاومت وارد موقعیت خرید و بر اساس بریک اوت زیر سطح حمایت وارد موقعیت فروش میشوند. منطق این کار هم این است که قیمت میتواند حرکت خود در جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت را ادامه دهد.
تریدرهای دیگری هم هستند که به دنبال موقعیتهای شکست جعلیاند. علت این اقدام تریدرها این است که معتقدند اگر شکست ناموفق باشد، قیمت میتواند تغییر جهت داده و در جهت مخالف شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هیچ یک از این روشها آسان نیستند و میتوانند باعث درماندگی معاملهگران شوند. بریک اوتها اغلب با بازگشت قیمت همراهاند یا بعدتر مشخص میشود که فیک بریک اوت بودهاند. این اتفاقات میتوانند اعتماد به نفس تریدر را متزلزل کرده یا باعث ضرر او شوند.
افرادی که با فیک بریک اوت معامله میکنند هم مشکل مشابهی دارند. ممکن است در ابتدا قیمت نتواند در جهت بریک اوت ادامه روند دهد اما بعد از مدت کمی موفق شود و روند حرکت بریک اوت را پیش بگیرد.
مثل هر استراتژی دیگری، وقتی قیمت به صورت سرراست و مستقیم به سمت مورد انتظار حرکت میکند، کسب سود آسان میشود. اما در خیلی از اوقات، حرکات قیمت پرتلاطم بوده و ترکیبی از بریک اوتها، throwback یا بازگشتهای موقت قیمتی و فیک بریک اوتها است.
اگر تصمیم به معامله بر اساس این استراتژیها را دارید، در صورتی که معامله مطابق پیشبینی شما پیش رفت، اجازه دهید تا سود مناسبی برای شما به دست آید و اگر وضعیتی خلاف پیشبینی شما اتفاق افتاد، هر چه زودتر جلوی ضرر را بگیرید.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
آموزش حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
اصل سادهای در بورس وجود دارد که سهام را در کف قیمتی بخرید و در سقف قیمتی بفروشید! تشخیص کف و سقف قیمت سهام کار سادهای نیست و نیازمند تحلیل تکنیکال است خطوط حمایت و مقاومت میتوانند کف و سقف قیمت سهام را برای ما پیشبینی کنند و معامله موفقی را برای ما به ارمغان بیاورد. در این مقاله از سری آموزش تحلیل تکنیکال با مفهوم سطوح حمایت و مقاومت در بورس و انواع آن، دلایل شکست، نحوه تشخیص و ترسیم آن به همراه مثال های کاربردی آشنا خواهید شد.
حمایت و مقاومت چیست؟
تعریف ساده حمایت و مقاومت بدین صورت است که قیمتها در حوالی سطوح حمایت و مقاومت به ترتیب تمایلی به کاهش و افزایش بیشتر ندارند یعنی قیمت تمایلی به پایینتر رفتن از خط حمایت و بالاتر رفتن از خط مقاومت ندارد در واقع در روند نزولی، قیمت سهام در حوالی خط حمایت احتمالا مورد حمایت بازار قرار میگیرد بدین صورت که تقاضای خرید در محدوده حمایت سهام بیشتر از تقاضای فروش خواهد بود (به همین دلیل به خط حمایت، سطح تقاضا نیز میگویند) و باعث افزایش قیمت سهام خواهد شد و همچنین در روند صعودی، قیمت سهام در حوالی خط مقاومت احتمالا نسبت به عبور از آن، مقاومت میکند! بدین صورت که تقاضای فروش در محدوده مقاومت سهام بیشتر از تقاضای خرید خواهد بود (به همین دلیل به خط مقاومت، سطح عرضه نیز میگویند) و باعث کاهش قیمت سهام خواهد شد.
خط حمایت چیست؟
وقتی صحبت از خط حمایت میکنیم منظورمان دقیقا یک خط است که از اتصال چند نقطه کف قیمتی در یک بازه زمانی به وجود میآید
خط مقاومت چیست؟
وقتی صحبت از خط مقاومت میکنیم منظورمان دقیقا یک خط است که از اتصال چند نقطه سقف قیمتی در یک بازه زمانی به وجود میآید و انتظار داریم همانطور که در گذشته، قیمت سهام نسبت به این خط واکنش منفی نشان داده و تغییر روند صعودی به نزولی را به همراه داشته است در آینده نیز همین واکنش منفی را نشان دهد.
نحوه ترسیم حمایت و مقاومت
برای رسم خط حمایت کافی است چند کندل کف قیمتی (پایینترین نقاط نمودار قیمت سهام) را به هم متصل کنید و خط مقاومت نیز با اتصال چند کندل سقف قیمتی (بالاترین نقاط نمودار قیمت سهام) بدست میآید، دقت بفرمایید وقتی خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم میکنید این خطوط نباید نمودار قیمت را قطع کنند!
اعتبار Support and Resistance
- تعداد دفعات برخورد قیمت به خطوط
- تایم فریم و بازه تحلیل
- شیب خط
- حجم و نحوه معاملات در حوالی نقاط حمایت و مقاومت
نشانه شکست خطوط حمایت و مقاومت
وقتی صحبت از شکست خطوط حمایت و مقاومت میکنیم منظورمان این نیست که اگر قیمت اندکی از محدوده حمایت پایینتر و یا اندکی از محدوده مقاومت سهام بالاتر معامله شد این خطوط شکسته شده است بلکه تایید شکست نیاز به بررسی رفتار معاملهگران و حجم معاملات در محدوده حمایت و مقاومت است. هنگام بررسی تغییر روند قیمت سهام با شکست سطوح حمایت و مقاومت، بررسی تغییر فاز اندیکاتور میتواند به تحلیل بهتر کمک کند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر یک نگاه به اطراف بیندازید، مطمئنا افرادی را میبینین که با فعالیت در بازارهای مالیِ نوین، درآمد قابلتوجهی دارن و برخلاف اکثریت مردم، از شرایط کسبوکار خودشان راضی هستن اما آیا این یک قاعده کلی محسوب میشه یا این موفقیت، پیشنیازهای خاصی را لازم داره؟ این افراد معاملات خودشان را بر چه مبنایی انجام میدن و از چه اصولی پیروی میکنن؟
اگه شما هم جزو دستهای باشین که قصد ورود به بازارهای مالی را دارن، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیدهاید و راجع به کاربرد این مفهوم کنجکاو هستین. افراد فعال در بسترهایی مثل بورس اوراق بهادار یا بازار ارزهای دیجیتال، با بکارگیری تحلیل تکنیکال در معاملاتشان، کسب درآمد میکنن و از رقبایشان پیشی میگیرن اما این نوع تحلیل به ما چه کمکی میکنه؟
برای اینکه شما قادر به کسب درآمد در چنین بازارهایی باشین، باید ابتدا با چند مفهوم پایه آشنا شین تا بتونین با انجام معاملات هوشمندانه، بیشترین سودهی را رقم بزنین. به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم تا با بررسی یکی از مهمترین مفاهیم موجود در بازارهای مالی یعنی تحلیل تکنیکال، شما را یک قدم به اهدافتان نزدیکتر کنیم.
زمانی که شما با استفاده از اطلاعات گذشته یک قیمت به یک پیشبینی از آینده آن میرسین، درواقع از تحلیل تکنیکال (Technical analysis) استفاده کردین. البته استفاده از این تحلیل در بازار، اینقدر هم ساده نیست و شما برای بکارگیری آن در معاملاتتان و کسب درآمد از آن، باید این مفهوم را بهشکل عمیقتری متوجه شین. برای استفاده از این تحلیل شما باید با بررسی دقیق رفتار قیمت (نمودار قیمت، حجم معاملات و…) در گذشته، به درک مناسبی از این رفتار در آینده برسین. این شناخت به شما کمک میکنه تا قبل از عموم افرادی که در بازار فعال هستن، نسبت به خرید، فروش یا نگهداریِ یک سهم یا ارز اقدام کنین. هنر بررسی دادهها اصل میانی این نوع تحلیل هست و نگاه دادهمحور، مهمترین نیاز برای استفاده از آن محسوب میشه. بهعنوان اولین قدم برای تحلیل یک اوراق بهادار یا رمزارز با این روش، شما باید با یک سری ابزار آشنایی پیدا کنین که برای رسیدن به یک پیشبینی درست، کمک چشمگیری به شما میکنن. البته نیازی به نگرانی نیست! چون شما تا انتهای این مطلب به یک درک قابلقبول از این ابزارها میرسین. اما بیایید تا قبل از بررسی این ابزارها، کمی بیشتر با تاریخچه و خصوصیات تحلیل تکنیکال آشنا شیم.
تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟
شروع استفاده از این تحلیل بهشکل امروزی، در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد اما با بررسی تاریخ متوجه میشیم که تاریخچه آن، به قرن هجدهم برمیگردد. البته در آن سالها این تحلیل شباهت چندانی به نوع امروزی آن نداشت و صرفا از اصول مشابهی بهره میبرد.
شکلگیری نوع امروزیِ تحلیل تکنیکال را میتوان زمانی دانست که چارلز داو (Charles Dow) آن را مطرح کرد. چارلز داو که موسس وال استریت ژورنال هم هست، با بررسی بیشتر این مفهوم، سعی در اثبات تاثیر رفتارِ گذشتهی قیمت در رفتار آینده آن را داشت که همانطور که پیداست، موفق هم شد! البته کماکان افراد متعددی مخالف استفاده از این تحلیل در معاملات خود هستن و آن را نوعی اشتباه استراتژیک فرض میکنن که در جای خود، به بررسی بیشتر نیاز داره. جالب است که بدانید شاخص صنعتی داو جونز هم توسط چالرز داو ابداع شد که خود تحولی قابلتوجه در این بستر محسوب میشه.
اصول تحلیل تکنیکال
برای اینکه شما از این تحلیل استفاده کنین، باید ابتدا چند اصل را بپذیرین که در این مفهوم، نوعی پیشفرض محسوب میشن. این اصول را میتوانیم به ۳ دسته تقسیم کنیم که در ادامه مرور کوتاهی بر هر کدام از آنها خواهیم داشت:
قیمت مهمترین عامل است
این اصل ساده را میتوان بهعنوان پایه میانی این تحلیل تکنیکال دانست. زمانی که میگوییم «قیمت همه چیز است»، به این معناست که در باور تحلیلگرهای تکنیکال، شما با زیر نظر داشتن رفتار قیمت میتوانید حتی بدون استفاده از تحلیل بنیادی، رفتار آینده آن را تخمین بزنین و واکنشی مناسب نسبت به این تغییر نشان بدین.
قیمت با ترندها حرکت میکنه
این تحلیل باور داره که حتی اگر قیمت بهصورت تصادفی هم حرکت کنه، این تغییر در راستای رفتار گذشته قیمت و ترندهایی که قبلا اتفاق افتاده، هست و شما با بررسی دقیق این رفتار میتوانید این نوع حرکتهای تصادفی را نیز پیشبینی کنین. همچنین بازه زمانی که این تغییر رفتار رخ داده هم از این قاعده مستثنی نیست. لازم به ذکر است که اکثر تحلیلهای تکنیکال استراتژیک، با توجه به این اصل مهم طراحی شدهاند.
تاریخ تکرار خواهد شد
با توجه به این اصل، تغییرات تکراری در رفتار قیمت، بهطور مستقیم به روانشناسی بازار و افراد حاضر در آن ارتباط داره. همین عامل باعث شده تا شما با توجه به عواملِ احساسی مثل ترس یا هیجان، قادر به پیشبینی رفتار آینده قیمتها باشین. در این تحلیل افراد با استفاده از الگوهای چارت، این احساسات را تا میزان زیادی پیشبینی کرده و براساس آن، نسبت به خرید، نگهداری یا فروش یک سهم اقدام میکنن.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیلگر بر روی ارزش ذاتی سهام هست و نحوه رفتار قیمت در گذشته، تاثیر چندانی بر روی نتیجه این تحلیل نداره. به این منظور افراد با بررسی اطلاعاتی همچون دادههای مالی کمپانیها یا شرایط کلی بازار، به یک تخمین از روندی که ارزش سهم یا ارز در آینده طی میکنه، میرسن و متناسب با این تخمین، سیاست و استراتژی خودشان در روزها، هفتهها، ماهها و حتی سالهای پیش رو را تعیین میکنن.
البته ارزش ذاتی سهم یا ارز، تقریبا هیچ تاثیری در نتایج تحلیلهای تکنیکال نداره و در این تحلیل تمرکز صرفا بر روی رفتارهای قیمت و حجم معاملات است و با توجه به این عوامل تصمیمات مبتنی بر آن اتخاذ میشه.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
در تمام سالهایی که پای این تحلیل به بازارهای مالی باز شده، محققان سعی در پیدا کردن نمودارها، الگوها و سیگنالهایی داشتن که با استفاده از آنها بتوانند کارایی این تحلیل را پشتیبانی کنن. به همین دلیل در حال حاضر نمودارها و الگوهای متنوعی در این راستا در دسترس شما هستن که هر کدام از آنها برای یک شرایط خاص طراحی شدهاند.
بهعنوان مثال بعضی از این ابزارها بهمنظور تعیین سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده میگیرن و برخی دیگر هم در جهت تخمین شدت ترندها و تغییرات قیمتی استفاده میشن. در بین تمام ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، ۳ نمودار بیشترین کاربرد را دارن که در ادامه آنها را بهطور خلاصه مرور میکنیم:
نمودار میلهای
این نمودار براساس اطلاعاتی مثل قیمت باز و بسته شدن سهم، و حداکثر و حداقل ارزشی که آن سهم در یک بازه مشخص زمانی تجربه کرده، تشکیل میشه و شما میتوانید آنها را به شکل یک خط عمودی در چارتهای خود مشاهده کنین.
نمودار خطی
نمودار خطی را میتوان سادهترین نمودار در بین دیگر گزینهها دانست؛ چراکه این نوع نمودار صرفا نشاندهنده قیمتهای بسته شدن سهم در یک بازه زمانی مشخص است و شکلی بسیار ساده و قابلفهم داره.
نمودار کندل استیک
کندل استیکها، پرکاربردترین نموداری هستند که افراد در تحلیل تکنیکال استفاده میکنن. علت این موضوع را هم میتوانیم تنوع بالا و دقت قابلقبول این نمودار در نظر گرفت که باعث استفاده بیش از پیش تحلیلگران از آن شده است. با بررسی این نمودار شما از اطلاعاتی همچون قیمت باز و بسته شدن، و بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک روز تجربه کرده است، مطلع خواهید شد.
هر کندل استیک دارای یک بدنه و دو خط (سایه) در بالای و پایین بدنه است که در کنار هم، تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار شما میگذارن. همچنین کابرد اصلی این نمودار، تعیین زمان مناسب برای وارد شدن و خارج شدن است که نقش چشمگیری در میزان سوددهی معاملات شما ایفا میکنه.
مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال
حالا که با کلیات این تحلیل بیشتر آشنا شدیم، زمان آن رسیده تا با مرور برخی از مفاهیم پایه، شما را برای ورود به بازار و استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملاتتان، آمادهتر کنیم. برای اینکه شما مسیر خودتان را بهعنوان یک تحلیلگر تکنیکال شروع کنین، باید به درک مناسبی از این مفاهیم برسین؛ البته نباید فراموش کنیم که حرفهای شدن در این زمینه، نیازمند یادگیری مفاهیم پیچیدهتری هست که در ادامه به این مفاهیم هم اشارهای خواهیم داشت.
سطح حمایت و مقاومت (Support and resistance levels)
بعید است که پس از ورود به بازارهای مالی، شما هر روز نام این ۲ سطح را نشنوین اما آیا شناخت این مفهوم همینقدر مهم است؟ بله. با اینکه یادگیری این مفهوم خیلی ساده است اما درک صحیح از آن در معاملات روزمره شما، تاثیر مثبت قابلتوجهی داره.
وقتی که قیمت در سطحی قرار میگیره که کاهش بیشتر آن مطابق با میل بازار نیست و تقاضای خرید افزایش پیدا میکنه، قیمت به سطح حمایت رسیده و بهنوعی با حمایت بازار، از کاهش بیشتر ارزش آن جلوگیری میشه.
سطح مقاومت در نقطه مقابل سطح حمایت قرار گرفته و وقتی که قیمت به این سطح میرسه، بازار میلی به افزایش بیشتر آن نداشته و با افزایش فروش، از بالاتر رفتن قیمت جلوگیری میشه. درواقع در این سطح، بازار نسبت به افزایش بیشتر قیمت مقاومت میکنه و باعث شکلگیری روند نزولی در ارزش سهم میشه.
خط روند (Trend Line)
حرکت قیمتها در ۳ جهت امکانپذیره و قیمت یا روند صعودی داره، یا روند نزولی، یا روند خنثی.
خط روند به شما کمک میکنه تا قادر به تشخیص هر کدام از این حرکتها باشید؛ اما چطور باید یک خط روند را ایجاد کنیم؟ وقتی شما حداقل ۲ نقطه کف قیمتی را با یک خط به هم متصل کنین، یک خط با شیب مثبت ایجاد خواهد شد که در بازارهای مالی به آن روند صعودی گفته میشه.
وقتی این مراحل را با متصل کردن حداقل ۲ نقطه سقف قیمتی طی کنید، یک خط با شیب منفی خواهید داشت که روند نزولی نام داره. روند خنثی هم زمانی شکل میگیره که قیمت در یک کانال افقی و بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت کنه.
شناخت صحیح خط روند یکی از مهمترین اصولی در نظر گرفته میشه که شما برای انجام معاملات سودآور به آن نیاز دارین و بدون توجه به این نکته، احتمال شکست خوردن شما بیش از پیش خواهد شد.
پولبک (Pull back)
زمانی که قیمت به یکباره در جهت خلاف روند فعلی حرکت میکنه و بعد از مدتی دوباره به روند اصلی برمیگرده، اصطلاحا پولبک یا عقبنشینی رخ داده است. احتمالا میپرسین که در مواجهه با این پدیده باید چه واکنشی دهیم؟
به باور بسیاری از فعالان بازار، وقتی که پولبک هنگام شکستن سطوح مقاومت و حمایت اتفاق میفته، بهتره که خودمان را در موقعیتی متضاد نسبت به حالت معمولی قرار بدیم. این نکته به این معنی است که هنگام همزمانی شکست سطح مقاومت و رخ دادن پولبک، در موقعیت خرید و هنگام همزمانی شکست سطح حمایت و رخ دادن پولبک، در موقعیت فروش قرار بگیرین.
البته تصمیمگیری صحیح در این شرایط، به بررسی نکات بیشتری نیاز داره و بهتر است که در چنین زمانهایی بیگدار به آب نزنیم.
حجم معاملات (Trade Volume)
همانطور که احتمالا از نام این مفهوم حدس زدهاید، به تعداد سهامی که در بازههای مختلف زمانی (یکروزه، ماهانه و…) معامله میشن، حجم گفته میشه. وقتی که حجم معاملات در هر روندی بیشتر باشه، اعتبار آن روند هم به همان نسبت افزایش پیدا میکنه و شما در این شرایط میتوانید با اطمینانخاطر بیشتری تصمیمگیری کنین.
البته این نکته بهصورت بالعکس هم تاثیرگذاره و وقتی که حجم معاملات در روند صعودی کاهش یا در روند نزولی افزایش پیدا میکنه، شما احتمالا به پایان آن روند نزدیکتر میشوید.
الگوهای قیمتی (Chart Patterns)
پیشبینی اینکه قیمت در آینده چه رفتاری از خودش نشان میده، کار نسبتا دشواری هست اما نگران نباشین! الگوهای قیمتی این کار را برای شما آسانتر میکنن. این الگوهای قیمتی که متشکل از خطوط صاف یا منحنی هستند، به شما کمک خواهند کرد تا با دقت بیشتری رفتار قیمت را بررسی کنید و به همین دلیل، پیشبینی دقیقتری از آینده آن داشته باشین.
این الگوها را میتوان به ۳ دسته اصلی تقسیم کرد که در ادامه از آنها نام میبریم:
- الگوهای هارمونیک: این الگوها بهطور میانی برای تشخیص نقاط بازگشت روندها به شما کمک خواهند کرد. از رایجترین الگوهای هارمونیک میتوانیم از الگوی خرچنگ، الگوی پروانه، الگوی ABCD و الگوی گارتلی نام ببریم.
- الگوهای کندل استیک: در راستای پیشبینی رفتار قیمت در آینده و شرایط کلی بازار، الگوهای کندل استیک بیشترین کمک را به شما خواهند کرد. این الگوها دامنه بسیار گستردهای دارن اما از مهمترین آنها میتوان به الگوی کندل استیک دوجی، الگوی کندل استیک ماروبزو، الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی و پوشاننده نزولی اشاره کرد.پ
- الگوهای کلاسیک: این نوع الگو به ۲ دسته اصلی تقسیم میشود که عبارتند از: الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامه دهنده. همانطور که تا حدی از نام این الگوها مشخص است، الگوی کلاسیک برگشتی برای پیشبینی بازگشت روند، و الگوی کلاسیک ادامه دهنده برای پیشبینی ادامه روند فعلی به کار میروند. الگوهای نعلبکی، سر و شانه، سقف و کف دوقلو، و سقف و کف سه قلو، از مهمترین الگوهای کلاسیک بازگشتی، و الگوهای مستطیل، مثلث و پرچم، از مهمترین الگوهای کلاسیک ادامه دهنده بهشمار میروند.
در صورتی که شما قصد داشته باشین به یک حرفهای در تحلیل تکنیکال تبدیل شوید، مفاهیم دیگری را هم باید یاد بگیرین و با تمرین مداوم، به آنها مسلط شوید. در بین این مفاهیم میتوانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:
- اندیکاتورها و اسیلاتورها
- امواج الیوت
- فیبوناچی
- واگرایی
- ایچیموکو و …
البته نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در این روند به شما کمک قابلتوجهی میکنن و شما با استفاده از این ابزارهای تحلیل، کار سادهتری را پیش رو خواهید داشت.
جمعبندی
اگر شما هم از علاقهمندان به بازارهای مالی باشین، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیدهاید. این تحلیل به شما کمک میکنه تا به یک پیشبینی نسبتا دقیق از رفتار قیمتها در آینده برسین و بر این اساس، تصمیمات هوشمندانهتری را اتخاذ کنین. البته به این منظور باید ابتدا با برخی از مفاهیم مهم در این تحلیل آشنا بشین تا با رسیدن به یک درک عمیق، تحلیل ایدهآلتری را داشته باشین.
به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم با بررسی این مفاهیم، مسیر شما برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال را هموارتر کنیم. شما با بررسی مطالبی که در اینجا مرور کردیم، میتوانید به یک درک قابلقبول از تحلیل تکنیکال برسین و یک قدم به انجام معاملات سودآور نزدیکتر بشین.
شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟
شرایط شکست معتبر خط روند
یکی از مهمترین مسائلی که در تحلیل تکنیکال با آن سر و کار داریم، خط روند است. در مرحلهی اول و پیش از هر چیز مهم است که بتوانیم خط روند را به درستی تشخیص بدهیم. وقتی این کار را انجام دادیم، باید حواسمان به شکست معتبر و استاندارد خط روند هم باشد. چرا که وقتی خط روند شکسته میشود، سیگنال های معاملاتی فعال میشوند. در این مقاله از اخبار بورس میتوانید شرایط شکست معتبر خط روند و چگونگی وقوع آن را یاد بگیرید و به درستی تشخیص بدهید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از شکست خط روند چیست؟
قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی میگوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمتهای بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا میکند. گاهی هم میگویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدودهی مشخص درجا میزند.
اما شکست خط روند یا بریکاوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع میکند. این اتفاق باعث میشود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معاملهگر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.
شکست خط روند میتواند هم در حرکتهای صعودی رخ بدهد و هم در حرکتهای نزولی سهم. گاهی پیش میآید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.
شرایط شکست معتبر خط روند
برای اینکه بفهمیم از میان شکست هایی که در خط روند اتفاق میافتد کدامش معتبر است، باید به چند عامل مهم توجه کنیم. در اینجا پنج فاکتور را بررسی میکنیم که شروط اساسی شکست استاندارد خط روند هستد. این پنج شرط عبارتاند از:
- هجوم قیمت به سطوح حمایت و مقاومت
- افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
- بالا رفتن حجم معاملات
- شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
حالا هر کدام از این پنج شرط را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم تا بهتر بر این مسئله مسلط شویم.
هجوم قیمت به سطح حمایت یا مقاومت
وقتی روند معتبر را در یک سهم رسم میکنیم، ممکن است بعد از گذشت مدتی، شاهد نزدیک شدن قیمت به این خط روند باشیم. با توجه به اینکه خط روند صعودی است یا نزولی، باید منتظر باشیم که نقش حمایت یا مقاومت را از این سطح ببینیم. یعنی این احتمال وجود دارد که قیمت نسبت به این سطوح واکنش نشان بدهد. پس انتظار وقوع شکست روند هم دور از ذهن نیست. در اینجا آنچه مهم است توجه به عرضه و تقاضاست. اگر خریداران برای خرید سهم هجوم بیاورند، کفهی تقاضا سنگینی میکند و اگر شاهد فشار فروش باشیم، عرضه بیشتر خواهد بود. تابلوخوانی در این مورد به ما کمک میکند بتوانیم قدرت خریداران و فروشندهها را بررسی کنیم.
هرچقدر تعداد برخورد قیمت به خط روند بیشتر باشد، در نتیجه خط روندمان معتبرتر است. هرچقدر هم اعتبار بیشتر باشد، اهمیت این سطح افزایش پیدا میکند. به جز این مسئله باید ببینیم قیمت چه مدت در محدودهی حمایت یا مقاومت میماند. یعنی اگر خط روندمان مدتی طولانی است که پابرجاست، نشان از قدرت آن دارد.
افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
اگر شیب برخورد قبلی قیمت با خط روند، کمتر از شیب برخورد فعلی باشد، اعتبار شکست هم بیشتر میشود. به بیان دیگر اگر آخرین برخورد قیمت به خط روند نسبت به برخورد قبلی شیب بیشتری داشته باشد، میفهمیم که این شکست معتبرتر است. برای اینکه درک درستی از شیب قیمت داشته باشیم، باید به مفهوم شتاب توجه کنیم. شتاب را هم میتوانیم با اندیکاتور مومنتوم اندازهگیری کنیم. هر چه مومنتوم تمایل بیشتری برای حرکت رو به بالا داشته باشد، نشانگر آن است که قدرت کندل ها بیشتر است و بدنههای آنها هم بزرگتر خواهد بود.
بالا رفتن حجم معاملات
پای ثابت شکست معتبر و استاندارد خط روند، حجم معاملات بالاست. این مسئله به خاطر آن است که برای شکستن سطوح معتبر حمایت یا مقاومت، به کندلهای پرقدرت نیاز داریم. یعنی حجم معاملات بالا میتواند اهرمی باشد برای فشار وارد کردن به این سطوح. اما یک نکتهی بسیار مهم در اینجا وجود دارد که خیلی از مواقع تازهکاران را گرفتار میکند.
بعضی وقتها پیش میآید که خط روند شکسته میشود و کندل آخر هم بالاتر یا پایینتر از این خط بسته میشود. اما کندل بعدی در جهتی معکوس تشکیل میشود. یعنی اگر روند سعم صعودی باشد، ابتدا کندلی که خط روند را میشکند پایین این خط بسته میشود. یک معاملهگر تازهکار ممکن است این مسئله را به عنوان شکستن خط روند تلقی کند. ما در اینجا نیاز به تثبیت داریم. ممکن است کندل بعدی، باز هم بالای خط روند بسته شود و سهم همچنان به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این شکست فیک، Fakeout نام دارد. اگر به اندیکاتور حجم معاملات در هنگام شکست توجه کنیم، به میزان زیادی میتوانیم از این گونه شکستهای فیک در امان بمانیم.
شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
یکی دیگر از شرایط شکست معتبر خط روند صعودی یا نزولی این است که یک کندل قوی بالاتر از خط روند بسته شود. معمولا کندل باید بدنهای بزرگ با سایهی کوتاه داشته باشد. حتما و حتما دقت کنید که کندل بالاتر از خط روند بسته شود. در غیر این صورت شرایط وقوع شکست معتبر خط روند برقرار نخواهد بود.
در سمت دیگر روند صعودی را داریم که همین قانون برای آن هم وجود دارد. یعنی اگر روندمان صعودی است، یه یک کندل قوی نیاز داریم که پایین خط روند بسته شود.
پولبک
آخرین شرطی که برای معتبر بودن شکست خط روند باید آن را بررسی کنیم، وجود پولبک است. پولبک خطوط حمایت و مقاومت را امتحان میکند. فرض کنید یک خط روند صعودی داریم که شکسته میشود. در اینجا خط روندمان نقش حمایتی دارد. یعنی در حرکات صعودی، خط روند مانع از آن میشود که قیمت سهم ریزش کند. اما وقتی شکست اتفاق میافتد، این خط تبدیل به مقاومت میشود. وظیفه پولبک این است که صحت این اتفاق را آزمایش کند. بعد از شکست، قیمت به این سطح نزدیک میشود تا این آزمون را انجام بدهد. این حرکت پولبک نامیده میشود.
در روند نزولی هم همین مسئله را داریم. در روندهای نزولی، خط روند نقش مقاومت دارد. وقتی شکسته میشود این خط نقش حمایت پیدا میکند و باید ببینیم آیا این حمایت مانع از ریزش قیمت و باعث آغاز روند صعودی میشود یا خیر.
آموزش تشخیص شکست استاندارد خط روند صعودی
حالا میخواهیم مسائلی را که توضیح دادیم در دو بخش شکست معتبر خط روند صعودی و نزولی با هم بررسی کنیم. اول به سراغ روند صعودی میرویم. تصویر زیر را در نظر بگیرید:
اینجا یک روند صعودی داریم. میبینیم که این خط روند نقش حمایتی را ایفا میکند و نمیگذارد قیمت سهم پایین بیاید. در این تصویر سه نقطهی برخورد داریم که اعتبار روند را مشخص میکنند.
وقتی در بالاترین سقفی که ایجاد شده است یک خط افقی را مطابق شکل رسم کنیم، میبینیم که سقف بعدی در نقطهای پایینتر تشکیل شده است. این نخستین مسئلهای است که میتواند توجه ما را به خودش جلب کند و ما را برای شکست آماده کند. حالا به فلش قرمزی که با علامت تعجب در تصویر مشخص است نگاه کنید. شیب این حرکت نزولی از شیب حرکت قبلی بیشتر و تندتر است. فاصلهی بین دو فلش قرمز آخر هم کمتر از فاصلهی بین فلشهای قبلی است.
نقطهی C در این تصویر آخرین پیوت ماست. از این نقطه یک خط افقی رسم میکنیم. ممکن است سهم تا این سطح افقی ریزش داشته باشد و مجددا به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این مسئله نشان میدهد که هر شکست خط روند معتبر نیست و باید شرایط را به دقت بررسی کرد. لازم است که منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی باید قیمت از محدودهی دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت پایین حرکت کند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم شکست خط روند معتبر و قطعی است. پولبک ممکن است به خط روند یا به همان سطح افقی C اتفاق بیفتد. بعد از این که این شرایط برقرار شوند، میتوانیم منتظر ریزش بمانیم.
مثال شکست خط روند صعودی
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا سهمی را بررسی کنیم و ببینیم شرایط معتبر شکست خط روند چگونه است. نمودار نماد توریل در تصویر زیر مشخص است:
اول از همه خط روندمان با دستکم سه برخورد داشته باشد که این اتفاق افتاده است. پس خط روند معتبر است. میبینید که سقف آخر از سقفهای قبلی پایینتر است که این نشانهای است برای شکست روند. بعد از آن هم میبینید که یک کندل قوی خط روند را شکسته و پس از آن پولبک زده است. با اتمام این مراحل، یک ریزش شدید را در سهم میبینیم که اگر از اول به این مسائل دقت کرده بودیم میتوانستیم از احتمال وقوع شکست باخبر شویم.
آموزش شناسایی شکست معتبر خط روند نزولی
حالا اگر شکست سطوح چیست؟ روندمان نزولی باشد چه میشود؟ هیچ تفاوتی ندارد. باز هم همان مراحل را باید بررسی کنیم. تصویر زیر را در نظر بگیرید.
اگر آخرین کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی باشد به منزلهی سیگنال مهمی است که ما را از احتمال شکست معتبر خط روند نزولی باخبر میکند. همچنین اگر شیب فلش صعودی در نقطهی C را بررسی کنیم میفهمیم که از فلش قبلی تندتر است. به جز این فاصلهی برخورد دو فلش سبزرنگ شکست سطوح چیست؟ آخر هم کمتر از فلشهای قبلی است. این مسئله هم به عنوان یکی دیگر از نشانههای شکستن خط روند تلقی میشود. در نهایت باز هم باید منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی لازم است قیمت از دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت بالا حرکت کند. پولبک هم یا همتراز با سطح افقی C خواهد بود (خط چین آبی) یا به خط روند برخورد میکند.
مثال شکست خط روند نزولی
در پایان یک مثال هم از شکست استاندارد شکست سطوح چیست؟ خط روند نزولی بررسی میکنیم. تصویر زیر نمودار نماد فزرین را نشان میدهد:
اول از همه به این نکته توجه کنید که در حرکات آخر سهم، قیمت چقدر به خط روند نزدیک شده است. در سمت راست نمودار مشخص است که کف جدید از کف قبلی بالاتر است. شکست هم به کمک یک کندل با بدنهای قوی انجام شده است و پس از آن پولبک به سطح مقاومت شکسته شده را داریم. در نتیجه تمام این شرایط در کنار هم، موجب شکست خط روند نزولی و آغاز حرکت صعودی شدهاند.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین مولفههای تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوانیم جهت حرکت سهم را تشخیص بدهیم. وقتی این خط شکسته میشود، روند فعلی به پایان میرسد و روندی جدید از سر گرفته میشود. منتهی شکست روند باید به صورت معتبر و استاندارد انجام شود. هر شکستی را نمیتوانیم به منزلهی تغییر روند در نظر بگیریم. عواملی شکست سطوح چیست؟ مثل حجم معاملات بالا، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک کندل قوی، پولبک، هجوم نمودار قیمت به سمت خط روند و افزایش شیب شکست موج فعلی در مقایسه با موج قبلی همگی عواملی هستند که میتوانند به ما در تشخیص شکست معتبر خط روند کمک کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
به معنای برخورد نمودار قیمت با روند حاکم بر سهم است که منجر به تغییر روند میشود.
با توجه به عواملی مثل: افزایش حجم معاملات، پولبک، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک یک کندل با بدنهای قوی، افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به شیب موج قبلی و حرکت کندلها به نزدیکی خط روند میتوانیم از اعتبار شکست مطلع شویم.
به ما کمک میکند زمان مناسب برای خرید و فروش و به طور کلی معامله سهم را بهتر بفهمیم. وقتی بتوانیم اعتبار شکست را به درستی بررسی کنیم، سیگنالهایی که از این طریق میگیریم هم معتبر خواهند بود.
دیدگاه شما