حد ضرر – قیمت سهم = ریسک قیمت سهم – حد سود = ریوارد
ریسک به ریوارد
ریسک به این معنا است که تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئلهای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
به عبارتی اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست میآید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
- اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچگاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل میتوان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویتبندی کردن پوزیشنهای خرید به حساب میآید.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را بیان میکنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. قطعا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود. دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟ علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید.
پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری میتواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک، تصمیم عاقلانهتری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانهتری است زیرا ریسک کمتری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R (نسبت آر به آر) میخوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
به طور مثال فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید. اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰. ۳۳= ۵/۱۵. نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱: ۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما نسبت ریسک-پاداش ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میشود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
نسبت ریوارد به ریسک
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم – حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کمتر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670=58600– 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1. 45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
25= 10000 /2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1. 1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1. 1200 و حد سود ما در نقطه 1. 1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1: 50/25 = 1: 2
همانطور که میبینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض میشود.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید (متغیر S)، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N).
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، MACD و … برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود (profit target) برای خروج و حد نسبت ریسک-پاداش ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر (stop loss) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/100)*S
متغیر X، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0. 5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم متاتریدر 4MT و 5MT قابلاستفاده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کاربرد ارز دیجیتال را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نسبت ریسک به سود(Risk / Reward) ؛ ابزاری طلایی برای اولویتبندی معاملات
مفهوم نسبت ریسک به سود یا ریسک به پاداش به چه معناست و در کجا کاربرد دارد؟ چگونه میتوان بین چند معامله سودآور ، پربازدهترین آنها را انجام داد؟ آیا ابزاری وجود دارد که با استفاده از آن بتوان ، پوزیشنهای معاملاتی را از پرسودترین به کم سودترین و یا بالعکس مرتب کرد؟ مفهوم سود به ریسک چه رابطهای با ریسک به سود دارد و چگونه میتوان از آن استفاده کرد؟ در این مقاله قصد داریم پاسخ تمامی این سوالات را به شما خوانندگان عزیز بدیم تا شما هم مانند بسیاری از معاملهگران حرفهای بتوانید با استفاده از این نسبت کاربردی ، پرسودترین معاملات خود را شناسایی کنید.
مفهوم نسبت ریسک / سود
هر نسبتی از یک صورت و یک مخرج تشکیل شده. طبیعتا جوابی که از این نسبتهای مختلف بدست میآید با صورت رابطه مستقیم و با مخرج رابطه عکس دارد.
بر اساس علم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی ؛ معاملهگران باید پیش از انجام هر معاملهای برای معاملات خود حد سود و حد ضرر تعیین کنند. حد ضرر به معنای تفاوت قیمتی است که پس از ورودمان به معامله در صورتی که ارزش دارایی ما به آن برسد ؛ ما تشخیص میدهیم که آن معامله برایمان زیانده خواهد بود و از آن خارج میشویم. در مقابل حد سود به معنایی بیشترین تفاوت قیمتیای است که برای رشد ارزش یک دارایی در نظر میگیریم. مفاهیم مربوط به نسبت ریسک / سود دقیقا در اینجا معنا پیدا میکنند. در این نسبت ؛
ریسک همان حد ضرری است که ما برای معاملات خود در نظر میگیریم و در صورت قرار میگیرد،
و سود یا پاداش همان حد سودی است که ما از افزایش ارزش داراییای که آن را معامله کردیم انتظار داریم و در مخرج قرار میگیرد.
در تمامی نسبتها افزایش مقدار صورت باعث بزرگتر شدن جواب کل نسبت میشود و متقابلا افزایش مقدار مخرج باعث کوچکتر شدن جواب کل نسبت میشود.
پس با توجه به این قضیه ، طبیعی است که هر چقدر جوابی که از نسبت ریسک / پاداش بدست میآورید برزگ باشد ، بدین معناست که ضرری که از انجام آن معامله متحمل میشوید بیشتر است.
هر چقدر ، عددی که از این نسبت بدست میآید کوچکتر باشد ، انجام آن معامله برای شما سودآورتر است. زیرا در این حالت بزرگتر شدن مقدار سود و کوچکتر شدن مقدار ریسک یا همان ضرر باعث کوچکتر شدن جواب کلی این نسبت شده است.
نسبت ریسک / پاداش در تمام عرصههای زندگی کاربرد دارد. از معاملاتی که روزانه دربازارهای مالی نظیر فارکس ، ارزهای دیجیتال (برای آشنایی با رمز ارز های برتر در سال 2021 اینجا کلیک کنید. ) ، بورس اوراق بهادار ایران و … گرفته تا بسیاری از اتفاقاتی که حتی در زندگی روزمره برای همه ما اتفاق میافتد. برای درک آسانتر این مسئله آن را در قالب مثالی بیان میکنیم؛
فرض کنید در یک مسابقه دارت شرکت کردید.در حالت اول برگزار کننده مسابقه از نسبت ریسک-پاداش شما 5 هزار تومان حق ورود دریافت میکند و به شما میگوید اگر با سه پرتاب دارت بتوانید امتیاز 60 را کسب کنید ، 15 هزارتومان به شما میدهد و اگر کمتر از این امتیاز و یا صفر امتیازی کسب کنید ، بدون اینکه حق ورودی که پرداخت کردید را به شما بازگرداند ، شما را از دور مسابقات حذف میکند. در حالت دوم برگزار کننده این مسابقه از شما 10 هزار تومان حق ورود دریافت میکند و به شما میگوید که اگر فقط با یک پرتاب دارت بتوانید امتیاز 80 را کسب کنید ، 40 هزار تومان به شما بازمیگرداند و اگر با آن یک پرتاب ، امتیازی کمتر بدستآورید یا هیچ امتیازی کسب نکنید ، شما را حذف میکند.
حال بیایید نسبت ریسک / سود را برای حالت اول و دوم بررسی کنیم. گفتیم که بزرگتر شدن مقدار صورت در نسبت ریسک / پاداش ، باعث افزایش خطر سرمایهگذاری میشود ؛ مشخصا در حالت دوم مقدار بیشتری از سرمایه شما نسبت به حالت اول در خطر است ؛ پس این امر موجب میشود که ما در صورت تمایل برای شرکت در این مسابقه ، از حالت اول استفاده کنیم زیرا در این صورت ، ضرر کمتری را متحمل میشویم.
یکی از مسائلی که همواره ذهن معاملهگران را به خود مشغول کرده ، این است که چطور میتوانند بین چند معامله سودآور ، پربازدهترین و مناسبترین آنها را انتخاب کنند.
چگونه بین چند معامله سودآور ، پربازدهترین آنها را انتخاب کنیم؟
حال که با مفهوم ریسک به پاداش یا همان ضرر به ریوارد آشنا شدید به آسانی میتوانید از آن در معاملات خود استفاده کنید و در بین چند پوزیشن معاملاتی ، آن معاملهای که بیشترین سود و در عین حال کمترین ضرر را برای شما به ارمغان میآورد را انجام دهید.
کافی است که نسبت ضرر / ریوارد را برای تمامی معاملات خود با توجه به نقطه ورود ، حد سود و حد ضرر آنها محاسبه کنید. هر پوزیشنی که عدد کمتری را به خود اختصاص دهد در ردههای اول لیست سودآورترین معاملات شما قرار میگیرد ؛ به همین ترتیب هر چقدر اعدادی که از این نسبت به دست میآورید بزرگتر بشوند به منزله این منظوراند که ، میزان ضرر شما از انجام آن معامله ارزش سودی که با بستن آن پوزیشن میخواهید کسب کنید را ندارد و بهتر است که از انجام آن صرف نظر کنید.
اگر تصمیم بگیرید اعدادی که از نسبت ضرر / ریوارد بدستآوردهاید را از بزرگ به کوچک مرتب کنید ؛ این بار به فهرستی میرسید که میتوانید آن را به عنوان زیانده ترین موقعیتهای معاملاتی خود بشناسید.
بررسی نسبت سود / ریسک
در واقع مفهوم این نسبت چیز جدیدی را بیان نمیکند و دقیقا معنایش عکس آن چیزی است که در نسبت ریسک به ریوارد بررسی کردیم. این دو نسبت رابطه عکس با یکدیگر دارند. اعدادی که از این نسبت برای معاملاتتان بدست میآورید هر چقدر بزرگتر باشند به معنای سودآورتر بودن آن معامله برای شماست. چون درک این نسبت از نسبت ریسک به ریوارد آسانتر است ، آن را بیان کردیم.
سخن پایانی
نسبت ریسک به سود ابزاری برای پیدا کردن سودآور ترین معامله در بین چند موقعیت معاملاتی است که در هرجایی کاربرد دارد . از تقسیم حد ضرر بر حد سودی که با توجه به نقطه ورود معاملهگران محاسبه میشوند به دست میآید.هر چقدر عددی که از این نسبت برای پوزیشنهای خود به دست میآورید کوچکتر باشد به معنای بازده بالای آن پوزیشن برای شماست ؛ یعنی با بستن آن پوزیشن در عین اینکه سرمایه کمتری را در معرض خطر قرار میدهید ، امکان سودی که بدست میآورید بیشتر خواهد بود. مفهوم نسبت سود به ریسک ، برابر با همان مفهوم ضرر به ریوارد است با این تفاوت که برعکس بیان میشود ؛ یعنی بالا بودن مقداری که از این نسبت حاصل میشود به معنای بازده بیشتر است.
قدرت واقعی این نسبت درکنار به کارگیری یک استرتژی معاملاتی قوی با نرخ برد بالا احساس میشود. اگر علاقهمند به دیدن دورههای آموزش فارکس و آموزش ارزهای دیجیتال هستید میتوانید از خدمات تخصصی آکادمی آینده که رسالت آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بر عهده دارد استفاده کنید.
مفهوم ریسک به پاداش (Risk/Reward) و نحوه محاسبه
نسبت ریسک به پاداش مفهومی آشنا برای تمامی فعالان بازارهای مختلف سرمایه است. نسبت ریسک به پاداش در واقع به سرمایه گذار نشان می دهد که به ازای ریسکی که برای معامله می کند چه میزان سود یا پاداش دریافت خواهد کرد و آیا معامله انجام شده برای او سودمند بوده و یا خواهد بود؟ از این نسبت در بسیاری از بازارهای سرمایه مانند فارکس، بورس، ارز دیجیتال و…. استفاده می شود و ابزاری پرکاربرد برای سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه است. در این مقاله در اکس کپیتال قصد داریم تا به معرفی نسبت ریسک به پاداش و نحوه استفاده از آن در بازارهای مالی مختلف بپردازیم.
نسبت ریسک به پاداش چیست؟
درک معامله گر از بازار رابطه ای مستقیم با میزان دانش و شناخت او در زمینه مفاهیم اساسی بازار های معاملاتی دارد. آشنایی با اصطلاحات و ابزارهای کاربردی معاملات یکی از لازمه های شروع کار در بازارهای مالی است که هر معامله گری باید آنها را بداند.
پیشنهاد می کنیم برای آشنایی بیشتر با اصطلاحات تریدینگ ارز دیجیتال مقاله مربوطه را در وب سایت رسمی سایت اکس کپیتال مطالعه نمایید.
نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward Ratio) یکی از مفاهیم اساسی و معیاری کاربردی در بازارهای مالی است که میزان سود مورد انتظار معامله گر را در برابر ریسک های پیش روی معامله مقایسه می کند و در تشخیص سودمند یا زیان بار بودن معامله به او کمک می کند.
مقایسه میزان سود و ریسک یک معامله کار دشواری نیست و برای این کار تنها باید حداکثر ریسک را بر مقدار سود خالص تقسیم کرد تا مقدار آن به دست آید.
میزان ریسک یک معامله با استفاده از حد ضرری که معامله گر تعیین می کند مشخص می شود. این مقدار ریسک، قیمتی بین نقطه ورود و حد ضرر معامله است. حد سود یک معامله نیز برای تعیین نقطه خروج استفاده می شود و در صورتی که معامله روندی رو به رشد داشته باشد سود خالص معامله، فاصله ی میان قیمت نقطه ورود و حد سود معامله است.
نسبت ریسک به سود معامله چه چیزی را نشان می دهد؟
استفاده از این نسبت به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک از دست دادن سرمایه را در معاملات مدیریت نمایند. نسبت ریسک به سود معامله تفاوت بین نقطه ورود به سفارش های زیان گریز را با سفارش های سود معین به دست می آورد. بسیاری از معامله گران از نسبت ریسک به سود برای تخمین میزان سود و ضرر در سفارشات استاپ لاس استفاده می کنند.
نسبت ریسک به پاداش چگونه کار می کند؟
معامله گران بازارهای مالی برای پیش بینی و محاسبه نسبت ریسک به پاداش یک معامله معمولاً میزان سود معامله یا نسبت ریسک-پاداش پاداش آن را ۱ به ۳ مشخص می کنند و به بیانی دیگر به ازای هر یک واحد ریسک ۳ واحد پاداش مورد انتظار در نظر می گیرند.
این نسبت با تعیین حد ضرر یا بهره مندی از معاملات مشتقی و سفارشات زیان گریز قابل مدیریت و کنترل است. برای هر معامله گر میزان ریسک به پاداش مقداری متفاوت دارد و می توان از آن در سیستم ها و سبک های معاملاتی مختلفی استفاده کرد. بهترین راه برای تعیین میزان ریسک به سود در یک معامله روش آزمون خطا است که توسط بسیاری از سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد.
یک مثال کاربردی برای تعیین نسبت سود به پاداش معامله
برای درک بهتر نسبت ریسک به پاداش در معاملات تصور کنید که قصد خرید یک ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری بلند مدت را دارید. پس از تحقیقات لازم بر روی پروژه رمز ارز و تحلیل آن، بر اساس تحلیل تکنیکال خود حد پاداش را در نقطه ورود ۲۴ درصد تعیین می کنید.
پس از تعیین حد سود در نقطه ورود لازم است تا حد ضرر را برای معامله نیز مشخص کنید. فرض کنیم بر اساس تحلیل شما حد ضرر معامله ۸ درصد خواهد بود.
حال با استفاده از تحلیل تکنیکال مقدار حد سود و ضرر معامله مشخص شده است و باید مقدار ریسک به پاداش را مشخص کنیم.
با تقسیم مقدار ریسک به پاداش نسبت یک سوم و یا ۰.۳۳ به این صورت به دست خواهد آمد:
Risk/Reward: 8/24= ⅓ =0/33
یعنی به ازای هر واحد ریسک سه واحد سود مورد انتظار است و بالعکس. بنابراین اگر شما با ۱۵۰ دلار سرمایه وارد معامله شوید سود احتمالی ۲۴ درصد و زیان آن ۸ درصد خواهد بود.
ممکن است نسبت ریسک به پاداش در یک معامله بالا باشد، باید بدانید که این معامله گزینه خوبی برای سرمایه گذاری نیست و بهتر است در آن تجدید نظر نمایید. اگر قصد کاهش نسبت ریسک به سود را دارید باید با استفاده از تحلیل تکنیکال حد ضرر مشخص شده را به نقطه ورود نزدیکتر نمایید و این نسبت را کمتر کنید.
جمع بندی
فهمیدن اینکه در یک معامله چقدر سود یا ضرر کرده اید به شما کمک می کند تا سرمایه گذاری هوشمندانه تری را در بازارهای سرمایه داشته باشید. برای فهمیدن این موضوع می توانید از نسبت ریسک به پاداش استفاده نمایید. نسبت ریسک به پاداش در معاملات بازارهای مالی یکی از معیارهای کاربردی برای فهمیدن ارزش واقعی معامله است. با استفاده از این نسبت تریدر می تواند نسبت ریسک به پاداش را در معاملات خود به دست آورد و در نتیجه تصمیمات بهتری را برای انجام معامله اتخاذ نماید.
نسبت ریسک/پاداش یا نسبت R/R چیست؟
نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود (پاداش) نسبت به ضرر احتمالی آن (ریسک) استفاده می شود.
◊ چگونه نسبت ریسک / پاداش را محاسبه کنیم؟
برای محاسبه نسبت ریسک/پاداش، با مشخص کردن ریسک و پاداش شروع کنید. هر دوی این سطوح توسط معامله گر تعیین می شود.
ریسک کل زیان احتمالی است که با دستور توقف ضرر ایجاد می شود. مقدار ریسک برابر با تفاوت بین نقطه ورود برای معامله و دستور توقف ضرر است.
پاداش کل سود بالقوه ایست که توسط یک تارگت سود ایجاد می شود. این نقطه ای است که در آن اوراق بهادار فروخته می شود و در واقع پاداش کل مبلغی است که می توانید از معامله به دست آورید. مقدار پاداش کل از تفاوت بین تارگت سود و نقطه ورود حاصل می شود.
نسبت ریسک به پاداش رابطه بین این دو عدد است: ریسک تقسیم بر پاداش.
اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک بالقوه بیشتر از پاداش بالقوه در معامله است. اگر نسبت کمتر از 1.0 باشد، سود بالقوه بیشتر از زیان احتمالی است.
به عنوان مثال، اگر سهامی را در نقطه ورود 25.60 دلار بخرید و سپس استاپ لاس را در 25.50 دلار قرار دهید و تارگت سود را در نقطه 25.85 دلار مشخص کنید، نسبت ریسک/پاداش برابر می شود با:
0.4 = 0.10/0.25 = (25.60 – 25.85) / (25.50 – 25.60)
بیشتر بدانید:
♠ اسپرد چیست و چطور می توان آن را مدیریت کرد؟
♠ پوینت، پیپ و تیک در بازارهای مالی چیستند؟
◊ چه نسبتی برای ریسک / پاداش در انجام معاملات مناسب تر است؟
به طور کلی، بهتر است معاملاتی را انتخاب کنید که نسبت ریسک/پاداش کمتری دارند. این بدان معناست که پتانسیل سود بیشتر از ریسک است. با این حال، لازم نسبت ریسک/پاداش برای وارد شدن به یک معامله خیلی کم باشد.
معاملات با نسبتهای کمتر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به معاملات با نسبت ریسک / سود بیشتر از 1.0 دارند. برای اکثر معامله گران روزانه (اسکالپرها)، نسبت ریسک/پاداش معمولا بین 1.0 تا 0.25 قرار می گیرد.
اسکالپرها، معاملهگران نوسانی (swing traders) و سرمایهگذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود آنها کمتر از چیزی است که در معرض خطر هستند، اجتناب کنند. این با R/R بیشتر از 1.0 نشان داده می شود. به اندازه کافی فرصت های مطلوب در دسترس است که دلیل کمی برای ریسک بیشتر برای سود کمتر وجود دارد.
هنگام تعیین ریسک/پاداش برای معامله، استاپ ضرر را در یک مکان منطقی قرار دهید. سپس، بر اساس استراتژی و تحلیل خود، یک هدف سود منطقی مشخص کنید. این سطوح نباید به طور تصادفی انتخاب شوند.
وقتی مکانهای هدف توقف ضرر و سود تعیین میشوند، تنها در این صورت میتوانید ریسک/پاداش معامله را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید که آیا معامله ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
گاهی اوقات، سرمایه گذاران به جای آن از نسبت پاداش/ ریسک استفاده می کنند که معکوس نسبت ریسک/ پاداش است. در این مورد، شما نسبتی بیشتر از 1.0 می خواهید. هر چه عدد بالاتر باشد شرایط بهتر است.
به طور کلی، بهتر است معاملاتی را انتخاب کنید که نسبت ریسک/پاداش کمتری دارند.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
افرادی که در حوزههای مالی از جمله ارزهای دیجیتال، سهام و فارکس و حتی معاملات مسکن در دنیای دیجیتال سرمایهگذاری میکنند، نیاز به معیارهایی دارند که به کمک آن بتوانند میزان ریسک را تخمین بزنند.
نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش همان راهی است که به کمک آن میتوان امکان قیاس میان ریسک و پاداشی که مد نظر سرمایهگذار است را مشخص کرد. در این مطلب با نسبت ریسک با ریوارد و همچنین نحوه مدیریت ریسک در بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.
نسبت ریسک به پاداش چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) گویای این واقعیت است که سرمایهگذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل میشود، انتظار دارد چقدر پاداش دریافت کند. برای اینکه این موضوع را بهتر متوجه شوید به این مثال دقت کنید. مثلا اگر در یک سرمایهگذاری نسبت ریسک به ریوارد عدد 1 به 7 باشد، سرمایهگذار ریسک یک دلاری را میپذیرد چون انتظار دارد که 7 دلار پاداش دریافت کند.
چگونگی نسبت ریسک-پاداش محاسبه Risk/Reward Ratio
معاملهگران زمانی از این نسبت استفاده می کنند که میخواهند برای ورود به یک ترید و یا خودداری کردن از ورود به یک ترید تصمیم درست بگیرند. در چنین شرایطی سرمایهگذار با تقسیم مقدار زیانی که ممکن است متحمل شود (یا با در نظر گرفتن قیمت احتمالی در نتیجه تغییر) را بر مقدار سودی که میخواهد دریافت کند، تصمیم می گیرد که برای ورود ترید حاضر است یا خیر.
چگونگی عملکرد نسبت ریسک به ریوارد
تریدرهای حرفهای اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر میگیرند. یعنی برای خود تعیین میکنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایهگذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. این افراد نسبت ریسک به پاداش را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیانگریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.
این نسبت در استراتژیهای مختلف یکسان نیست و تفاوت دارد. برای اینکه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را تعیین کنید، میتوانید از استراتژی آزمون و خطا بهرهمند شوید.
نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟
محاسبه این نسبت به سرمایهگذاران کمک میکند که میزان پولی که ممکن است در جریان معامله از دست بدهند را مدیریت کنند. این نسبت به معامله گر نشان میدهد که در صورت به دست آوردن کمتر از 50 درصد سود در یک معامله، و در صورت ادامه دار بودن معامله دیگر نه تنها سودی کسب نمیکنند بلکه متحمل ضرر نیز خواهد شد.
مقایسه نسبت سود به ضرر کردن یا کسب پاداش به ریسک کردن در جریان یک معامله، همان میزان ریسک سرمایهگذار را نشان میدهد. این همان چیزی است که در حقیقت میتواند نسبت یک سفارشی که زیان گریز است را به سفارشی که سود معین است اندازهگیری کند.
سرمایهگذاران در اکثر مواقع از استاپ لاس (زیان گریز یا حدضرر) برای به حداقل رساندن میزان ریسک استفاده میکنند. کارکرد استاپ لاس به این شکل است که اگر در جریان معاملات قیمت دارایی یک سرمایهگذار از حد تعیین شده کمتر و کمتر شود، ان دارایی به صورت خودکار به فروش میرسد. سرمایهگذار برای اینکه در حساب کارگزاری خود استاپ لاس را تنظیم کند هزینهای پرداخت نمیکند.
مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد
به عنوان مثال معاملهای را در نظر بگیرید که تریدر 100 سهم را به ارزش هر سهم 20 دلار میخرد. با در نظر گرفتن اینکه اگر ضرر کند بیشتر از 500 دلار ضرر نکرده باشد استاپ لاس را در حساب کارگزاری روی 15 دلار تنظیم میکند. این سرمایهگذار بر اساس تحلیل تکنیکال پیشبینی کرده که تا چند ماه دیگر سهامی که خریده است به 30 دلار هم برسد. در چنین شرایطی برای هر دلار از دارایی خود حاضر است 5 دلار ریسک را بپذیرد. در این صورت میگویند که نسبت ریسک به دلار 1 به 2 است.
حالا حالتی را در نظر بگیرید که همین سرمایهگذار حد ضرر را در همین معامله به جای 15 دلار، روی 18 دلار تنظیم کند و برای خودش اینجوری در نظر گرفته باشد که قیمت هر سهمی که دارد به 30 دلار برسد. سرمایهگذار با این کار مقدار ضرری که ممکن است متحمل شود را کاهش میدهد، اما از سوی دیگر احتمال اینکه قیمت با حد ضرر برخورد کند بیشتر میشود.
در این شرایط حد ضرر به نقطه ورود (20 دلار) بسیار نزدیکتر است تا به قیمت انتظاری (30 دلار). در نتیجه علیرغم اینکه سود مورد انتظار سرمایهگذار در مقایسه با ضرر احتمالی بیشتر است اما احتمال کمتری وجود دارد که به نتیجه دلخواه برسد.
نتیجه گیری
در این مطلب با نسبت ریسک به ریوارد و نحوه استفاده از ان در معاملات بازارهای مالی آشنا شدیم. محاسبه این نسبت کمکی است برای اندازهگیری احتمال سودآوری یک معامله در مقایسه با زیانبار بودن آن این نسبت گویای این واقعیت است که سرمایهگذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل میشود، انتظار دارد چقدر سود و پاداش دریافت کند.
معاملهگران حرفهای و یا سرمایهگذاران اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر میگیرند. یعنی برای خود تعیین میکنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایهگذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش در هر معاملهای متفاوت خواهد بود.
دیدگاه شما