سیگنالهای بازار بدهی
بازار بدهی در طول سالهای اخیر از رشد چشمگیری برخوردار بوده و توانسته در راستای تامین مالی بخشهای مختلف اقتصاد اعم از دولتی، شرکتی و شهرداریها عملکرد قابل توجهی داشته باشد. بررسیها نشان میدهد توسعه بازار بدهی نهتنها به بهبود فضای کسبوکار منجر میشود، بلکه میتواند جایگاه ایران را در شاخصهای جهانی بهبود ببخشد. همچنین بازار بدهی محملی است که در آن نرخ سود از تعادل عرضه و تقاضا و به دور از فرآیندهای دستوری تعیین میشود. بدین ترتیب تخصیص منابع بر اساس قیمت انجام میشود و نااطمینانیهای ناشی از نکول اصل و فرع اوراق به حداقل میرسد. میدانیم در صورتی که نرخ سود به درستی تعیین شود، منابع بازار به سمت پروژههایی خواهد رفت که نرخ بازدهی آنها از نرخ سود تعادلی اوراق بیشتر باشد. این رویکرد سبب حذف پروژههایی با بازدهی کمتر خواهد شد. از سوی دیگر رشد تامین مالی با استفاده از ابزارهای بازار سرمایه و بازار بدهی، سهم بازار اوراق بهادار در مقابل نظام بانکی (بازار پول) را افزایش میدهد و به توازن و بلوغ نظام مالی کشور کمک میکند.
در کنار این موارد که جنبه کلان دارد، بررسیها نشان میدهد اگرچه هزینه مالی بنگاهها (از منظر اقتصادی) تقریباً بیش از پنج درصد فروش آنهاست، اما باز هم ابزارهای بدهی در دسته ابزارهای تامین مالی ارزانتر و بهینهتر قرار میگیرد. همچنین این ابزارها با تامین مبالغ قابل توجهی از منابع مالی، میتوانند چالش سرمایه در گردش شرکتها را برطرف کنند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که شاخصهای مختلف از جمله شاخص ملی محیط کسبوکار و شاخص مدیران خرید نشاندهنده افزایش فشارهای هزینهای و کمبود نقدینگی در بنگاههاست و دسترسی به منابع مالی برای آنها اهمیت زیادی دارد. شایان ذکر است تقاضای پول (تسهیلات) از سال ۹۷ بدینسو موجب افزایش پول (نقدینگی) شده است. این مساله که خلق درونزای نقدینگی نام دارد نشان میدهد تسهیلات جدید بیش از جنبه حمایتی، جنبه جبرانی در برابر فشارهای هزینهای داشته است. علاوه بر آن در شرایط تورمی که افزایش موجودی مواد و کالای اولیه در انبار شرکتها منافعی همچون مصون بودن در برابر افزایش بهای تمامشده محصولات یا خدمات را به همراه دارد، ابزارهای بازار بدهی روشهای مناسبی برای تامین منابع و سرمایه در گردش محسوب میشوند.
بانکها و تامین مالی
آمارهای پولی بانک مرکزی نشان میدهد سپردههای دیداری بانکها نزد بانک مرکزی به کمترین مقادیر خود در دو سال اخیر رسیده که این امر نشان میدهد منابع موجود در دسترس بانکها کاهش چشمگیری داشته است. سپرده دیداری بانکها نزد بانک مرکزی در آذرماه (آخرین آمار منتشرشده) به سطح 10 هزار میلیارد تومان رسیده است. سپرده دیداری در آذرماه نسبت به اسفند گذشته 56 درصد کاهش داشته است. همچنین رشد نقطهبهنقطه سطح سپرده دیداری در آذر، حدود منفی 27 درصد بوده است. همه اینها نشان از آن دارد که منابع در دسترس بانکها کاهش داشته و این امر تاثیر خود را در نرخ سود بینبانکی نیز منعکس کرده است. همچنین نسبت ذخایر اضافی بانکها به کل سپردهها طی یک سال و نیم منتهی به شهریور 1400 از سه درصد به رقم بسیار ناچیز 047 /0 درصد رسیده است. این رقم از تیرماه وارد یک فاز نزولی شدید شد و کمترین میزان این نسبت را در بازه زمانی مذکور رقم زد. ذخایر مازاد (excess reserves)، به مجموعه ذخایری گفته میشود که بانکها و موسسات اعتباری سپردهپذیر، فراتر از میزان ذخایر قانونی تعیینشده از سوی بانک مرکزی نگه میدارند. این ذخایر بازار بدهی چیست؟ در حقیقت، همان منبعی است که در بازار بینبانکی مبادله میشود. این دسته از ذخایر، عملاً منابع احتیاطی بانکها به حساب میآیند، به این معنی که بتوانند از آنها برای غلبه بر چالشهای نقدینگی در شرایط خاص استفاده کنند یا آن را وام دهند. وجود ذخایر اضافی یعنی بانک با مازاد پول روبهرو است، در واقع، این متغیر نشاندهنده این است که نقدینگی دست بانکها چگونه است؛ یعنی چه شرایطی (مطلوب یا نامطلوب) دارد. وقتی این ذخایر نزولی است یعنی بانکها عملاً توانی برای خلق پول ندارند. بنابراین ذخایر نزولی بانکها نشانه انقباض پولی است. یکی از دلایل کاهش سطح ذخایر مازاد بانکها در بازار بینبانکی انتشار اوراق بدهی دولت است که این موضوع در روند صعودی نرخ سود در این بازار و افزایش سهم بدهی بانکها به بانک مرکزی در پایه پولی نیز قابل مشاهده است.
در این زمینه لازم به توجه است که طبق سازوکار طبیعی اقتصاد، انتشار اوراق بدهی از سوی دولت، در مرحله اول، به بازار بدهی چیست؟ کاهش منابع قابل قرض در بازار بینبانکی و حتی افزایش اضافهبرداشت بانکها از منابع بانک مرکزی منجر میشود. لیکن در مراحل بعدی در صورت اقدام بانکها به تعدیل منابع و مصارف خود از طریق تعدیل رشد تسهیلاتدهی، از میزان حجم بدهی بانکها به بانک مرکزی کاسته خواهد شد. در عین حال انتظار میرود با هزینهکرد منابع جمعآوری شده از این محل به وسیله دولت، مجدداً این منابع به شبکه بانکی تزریق شود و اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی کاهش یابد (منبع: بانک مرکزی)
در خصوص انتشار اوراق از سوی دولت، باید اوراقیسازی کسری بودجه را مورد توجه قرار داد. از دو سال پیش که درآمدهای نفتی با افت روبهرو شده، توجهات زیادی بهسمت اوراق بدهی جلب شده است. در حقیقت اوراق بدهی بهعنوان ابزار جدیدی که ظرفیت تامین کسری بودجه را داشته است، از سال 1399 بهکار گرفته شد و تقریباً کسری بودجه را پوشش داد. اما این اوراقیسازی موجب بروز مشکلاتی از ناحیه کسری بودجه شد. بهعبارت بازار بدهی چیست؟ دیگر، اگرچه ریشه تورم در اقتصاد ایران در دهه 1390 عمدتاً از ناحیه بدهکاری بانکها به بانک مرکزی و بدهی دولت به بانک مرکزی بود، اما حالا با توجه به گسترش روزافزون کسری بودجه که یکی از نمودهایش در رشد انتشار اوراق دیده میشود، این زنگ خطر بهصدا درآمده که احتمالاً مصائب ناشی از کسری بودجه نیز گریبانگیر اقتصاد خواهد شد. در همین یک نمونه مورد بررسی -اوراقیسازی کسری بودجه- مشکلی بهنام کمبود نقدینگی بهوجود آمده است. این کمبود نقدینگی همانطور که بیان شد در بازار بانکی وجود دارد و بازار سرمایه را نیز متاثر کرده است.
بازار بدهی در سال 1401
ارزش بازار اوراق تامین مالی در پایان بهمنماه به حدود 450 هزار میلیارد تومان رسیده است که بیانگر رشد 57درصدی این بازار در بازه یکساله است. در افق بلندمدت نیز ارزش این بازار از ابتدای سال 1392 تاکنون بیش از 265 برابر شده است که این رقم، بالاترین میزان رشد در میان تمامی متغیرهای اقتصاد ایران است. این به معنای آن است که ارزش این بازار به صورت متوسط ماهانه 3 /5 درصد افزایش یافته است. حتی بدون لحاظ رشدهای ناشی از تورم و با لحاظ مقادیر حقیقی نیز ارزش بازار اوراق بیش از 45 برابر (با نرخ رشد ماهانه 6 /3 درصد) شده است که باز هم طلایهدار رشد در میان تمامی متغیرهاست. رسیدن ارزش بازار اوراق به 8 /9 درصد نقدینگی، 8 /8 درصد ارزش بورس تهران، 1 /8 درصد سپردههای بانکی و بازار بدهی چیست؟ 7 /6 درصد تولید ناخالص داخلی کشور نیز به خوبی موید رشد قابل ملاحظه بازار اوراق تامین مالی کشور است. ارزش دلاری بازار اوراق تامین مالی نیز در پایان بهمنماه به حدود 17 میلیارد دلار رسیده است. در کنار رشد کمّی بازار اوراق، توسعه و ایجاد ابزارهای جدیدی مثل اسناد خزانه اسلامی و اوراق مرابحه عام دولت، عرضه اوراق دولت از طریق سازوکار ثابت حراج هفتگی و نگهداری اوراق از سوی بانکها به میزان سه درصد سپردهها برای تسهیل اجرای بازار بدهی چیست؟ عملیات بازار باز از سوی بانک مرکزی، سه تحول مهمی بوده که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته است. البته توسعه و انتشار گسترده اوراق فروش تبعی نیز میتوانست به عنوان چهارمین مورد از فهرست تحولات بازار ذکر شود اما به دلیل آنکه ماهیت این اوراق غالباً پوشش ریسک (و نه تامین مالی) است، از این رو فعلاً نمیتوان از آنها به عنوان توسعه بازار اوراق تامین مالی یاد کرد.
با وجود رشد سریع بازار اوراق و تحولات مذکور، ترکیب این بازار در وضعیت چندان مطلوبی قرار ندارد و روند مناسبی نداشته است. سهم دولت از بازار اوراق تامین مالی که در ابتدای دهه 90 در محدوده 10 درصد قرار داشته اکنون به حدود 90 درصد رسیده است و این تغییر در ترکیب بازار نه به عنوان یک انتخاب عامدانه بلکه از روی اجبار سیاستگذار صورت گرفته است. در واقع شرایط نامناسب تراز درآمد-مخارج بودجه دولت در دهه 90 که غالباً متاثر از افت درآمدهای نفتی بوده سبب شده دولت مجبور به استقراض از طریق انتشار اوراق شود. واکاوی رشد بازار اوراق نشان میدهد که طی سه مقطع، نرخ رشد نقطهبهنقطه بازار اوراق از محدوده 100 درصد فراتر رفته است که اولی مربوط به ابداع و انتشار اسناد خزانه در پاییز 1394 است، دومی مربوط به افت درآمدهای دولت در ابتدای دور جدید تحریمها در بهار 97 است و سومی مربوط به آغاز فرآیند حراجهای هفتگی اوراق دولت در بهار 99 و شوک بیماری کرونا بوده است. وجه مشترک یا به زبان بهتر ریشه مشترک این سه رویداد، کسری بودجه دولت بوده است. به این ترتیب میتوان گفت طی یک دهه اخیر آنچه بیش از همه سمت عرضه بازار اوراق را تقویت کرده و توسعه این بازار را به دنبال داشته است، موضوع اجبار مدیریت بودجه دولت بوده است. ایجاد ارتباط مستقیم میان بودجه دولت و بازار اوراق تامین مالی، پیامدهای نامناسبی به دنبال داشته است که در ادامه به اختصار ذکر خواهد شد.
اولین موضوع، مربوط به برونرانی بخش خصوصی از بازار اوراق تامین مالی و محدودیت زیاد شرکتها برای انتشار اوراق است به شکلی که در حال حاضر، مجموع مانده اوراق شرکتی در بازار سرمایه تنها معادل 50 هزار میلیارد تومان است و خالص تغییرات (انتشار منهای سررسید) اوراق شرکتی در سال 1400 تنها 16 هزار میلیارد تومان بوده است. در مقایسه با اعدادی نظیر 2300 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی در مدت مشابه، تامین مالی بخش خصوصی از بازار اوراق بسیار ناچیز است و ارزش حقیقی آن از سال 1395 تاکنون هیچگونه تغییری نداشته است. این مساله به موضوع کمیابی در اقتصاد برمیگردد، چراکه خریداران اوراق قدرت و تمایل نامحدودی برای خرید اوراق بدهی ندارند و وقتی دولت تصمیم میگیرد حجم فروش اوراق خود را بالا ببرد، لاجرم در نقطهای دیگر امکان فروش اوراق کاهش پیدا میکند. وقتی انتشار یک نوع اوراق افزایش پیدا میکند، سهم اوراق دیگر (شرکتی و شهرداری) کاهش مییابد. شایان ذکر است بیش از 85 درصد اوراق تامین مالی شرکتی تنها توسط چهار گروه نفت و گاز، شیمیایی، خودرو و مالی منتشر شده است و صنایع بزرگی نظیر فلزات، برق، سیمان و دارو سهم چندانی از بازار اوراق تامین مالی ندارند.
دومین موضوع، سرریز شوکهای بودجه دولت به بازار اوراق از مجاری مختلف است. ناهمواری زمانی در انتشار اوراق از سوی دولت، یکی از این موارد است که سبب شده نوساناتی غیرضروری در بازار اوراق ایجاد شود چرا که معمولاً در ماههای پایانی سال نیاز دولت به تامین مالی افزایش یافته و بیشترین میزان انتشار اوراق در آن زمان صورت میگیرد. این نوسانات، غالباً با نبود تقاضای موثر مواجه شده و موجب افزایش نرخ بازده بازار میشوند. برای رفع این مشکل و انتشار هموار اوراق دولت در دوازده ماه سال (متناسب با شرایط تقاضای بازار) طی سالهای اخیر هیچ اقدامی صورت نگرفته است. ارائه برنامه رسمی انتشار اوراق دولت در ابتدای سال (یا حداقل در ابتدای فصل) راهکار مناسبی در این زمینه است. نکته دیگر آنکه اتصال بازار اوراق به قانون بودجه (به عنوان یک سند کوتاهمدت) سبب کاهش سررسید در بازار اوراق شده به شکلی که میانگین فاصله تا سررسید اوراق در بازار از حدود 28 ماه به 22 ماه کاهش یافته است. این تغییر به معنای کاهش نسبی گزینههای سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری بلندمدت در این بازار است. تغییر رفتار سپردهگذاران نسبت به سپردههای یکساله و دوساله، نمونهای از ضرورت تنوع در ابزارها و سررسیدهای گزینههای سرمایهگذاری است. احیای مجدد سپردههای دوساله از سوی بانک مرکزی با استقبال گسترده گروهی از سپردهگذاران (دارای نگاه بلندمدت) مواجه شد و بررسی ترکیب جذب سپردهها نشان میدهد نسبت سپرده دوساله به سپرده یکساله از مرداد 1399 تا بهمن 1400 بهطور پیوسته رشد داشته و به حدود 300 درصد رسیده است. افزایش تنوع گزینههای سرمایهگذاری در بازار اوراق هم از نظر نوع اوراق و هم از نظر سررسید قطعاً میتواند موجب افزایش استقبال از این بازار شود.
سومین موضوع، سرریز شوکهای بودجه دولت به بازارهای مالی از طریق بازار اوراق است؛ با توجه به آنکه بخش زیادی از ظرفیت بانکها برای خرید اوراق دولت در سال 1399 مورد استفاده قرار گرفته است، وضعیت حراجهای هفتگی اوراق دولت در سال 1400 چندان مطلوب نبوده و اعمال فشار برای خرید بیشتر اوراق در دو هفته پایانی شهریور (که در آنها بیش از تمامی 15 حراج قبلی فروش اوراق صورت گرفته) به کاهش منابع نقد نزد نظام بانکی و افزایش اضافهبرداشت بانکها منجر شده و بانک مرکزی مجبور به تزریق گسترده منابع از طریق ریپو در عملیاتهای هفتگی بازار باز شده است. این موضوع از ابتدای مهر تاکنون ادامه داشته و در حال حاضر 22 بانک به صورت هفتگی رقمی حدود 80 هزار میلیارد تومان منابع کوتاهمدت از بانک مرکزی استقراض میکنند و نکته جالب آنجاست که تا پیش از پایان شهریورماه، رویکرد بانک مرکزی در عملیات بازار بازجذب (و نه تزریق منابع) بوده است. حاصل این تحولات، به صورت مستقیم به افزایش پایه پولی (از طریق افزایش مطالبات بانک مرکزی از بانکها) منجر شده است و آثار تورمی آن 10 تا 12 واحد درصد برآورد میشود.
امید بر آن است در سال آینده با ایجاد گشایش در درآمدهای ارزی دولت و بهبود شرایط کسری بودجه، به تدریج این مشکلات مرتفع شده و رشد کیفی بازار اوراق نیز در کنار رشد کمّی آن حاصل شود. نکته مهم در این زمینه آن است که ترم استراکچر اسناد خزانه اسلامی نیز در بهمنماه با تقویت انتظارات در زمینه بهبود روابط بینالملل در شرایط تقریباً هموار قرار گرفته و انتظارات معاملهگران حاکی از کاهش آرام نرخها در دو سال آینده است. این منحنی در ماههای اخیر به صورت پیوسته به سمت پایین منتقل شده و شیب آن نیز کاهش یافته است. به نظر میرسد فعالان بازار اوراق، برای سال آینده کاهش نرخ را انتظار دارند. البته برای سال 1403 به نظر سرمایهگذاران با نااطمینانیهایی مواجه هستند و با در نظر گرفتن صرف ریسک بالاتر، نرخ بازده بیشتری را مطالبه میکنند. بر اساس منحنی ترماستراکچر میانگین نرخ اوراق سررسیدشونده در سالهای 1401 و 1402 تقریباً یکسان و در محدوده 5 /22 درصد است اما برای اوراق سال 1403 نرخ بازده معادل یک واحد درصد بالاتر است.
در مورد چشمانداز بازار اوراق در سال پیشرو نیز به نظر میرسد بودجه دولت همچنان متغیر مسلط خواهد بود و پیامدهای ناشی از آن بر سایر متغیرهای موثر بر بازار اوراق تسلط خواهد داشت. با توجه به آنکه تاکنون (بر اساس مصوبات کمیسیون تلفیق) سقف انتشار اوراق از سوی دولت، شرکتهای دولتی و شهرداریها حدود 130 هزار میلیارد تومان است (سقف انتشار اوراق مالی دولت 107 هزار میلیارد تومان، سقف انتشار اوراق مالی شرکتهای دولتی 10 هزار میلیارد تومان و مجوز انتشار اوراق مالی شهرداریها 12 هزار میلیارد تومان) و دولت صراحتاً از انتشار اوراق برای بازپرداخت اصل و سود اوراق قبلی منع شده است، انتظار میرود در سال آینده عرضه اوراق دولت نسبتاً محدود باشد. در این شرایط از یکسو با توجه به سررسید شدن 135 هزار میلیارد تومان اوراق در سال آینده که 118 هزار میلیارد تومان آن مربوط به اوراق دولت است و از سوی دیگر ایجاد ظرفیت جدید در حدود 115 هزار میلیارد تومان (متناسب با رشد برآوردی نقدینگی و نسبت اوراق به نقدینگی) میتوان انتظار داشت که انتشار اوراق دولتی در سال آینده اخلال زیادی برای بازار ایجاد نکند و فضای بسیار مناسبی برای انتشار اوراق شرکتی ایجاد شود و سهم این گروه در بازار اوراق تامین مالی طی سال آینده رشد محسوسی داشته باشد. نکته مهمی که در زمینه بازار اوراق تامین مالی وجود دارد آن است که با وجود رشد چندبرابری نسبت ارزش بازار اوراق به نقدینگی طی سالهای اخیر، در شش ماه گذشته این نسبت تقریباً متوقف شده و در محدوده 10 درصد باقیمانده است. در صورتی که فرض را بر آن بگذاریم که این محدوده، سقف کوتاهمدت بازار اوراق (با لحاظ مقاومت بانک مرکزی و دولت در برابر افزایش نرخ) است، در آن صورت میتوان انتظار داشت که در سال آینده نیز اندازه بازار اوراق در محدوده 10 درصد ارزش نقدینگی باقی بماند.
ذکر این نکته ضروری است که تجربه سالهای اخیر ثابت کرده مصوبات مراجعی مانند شورای عالی هماهنگی اقتصادی یا ستاد ملی کرونا میتواند سقف انتشار اوراق دولت را افزایش دهد و اثراتی بر این بازار داشته باشد.
ابزار بدهی
تعریف ابزار بدهی چیست؟
ابزار بدهی یک تعهد کاغذی یا الکترونیکی است که طرف ناشر را قادر میسازد تا با تعهد بازپرداخت به وام دهنده بر اساس شرایط قرارداد، بودجه موردنیاز خود را از طریق ایجاد بدهی تأمین کند. انواع ابزارهای بدهی شامل سفته، اوراق قرضه، اوراق مشارکت، گواهینامه، وام مسکن، اجاره نامه یا سایر توافقات بین وام دهنده و وام گیرنده است.
توضیحات مدیر مالی در مورد ابزار بدهی
ابزار بدهی راهی برای انتقال آسان مالکیت تعهد بدهی از طرفی به طرف دیگر در بازار است. به عبارتی طرفین قرارداد بدهی، میتوانند تعهد خود را به شخص یا نهاد دیگر منتقل کنند. انتقال پذیری تعهد بدهی نقدینگی را افزایش میدهد و ابزار لازم برای معامله تعهدات بدهی در بازار را در اختیار طلبکاران قرار میدهد. بدون ابزارهای بدهی که به عنوان وسیلهای برای تسهیل تجارت عمل میکنند، بدهی تنها تعهدی از طرفی به طرف دیگر به حساب میآید. وقتی یک ابزار بدهی به عنوان وسیلهای برای تسهیل معامله بدهی مورداستفاده قرار میگیرد، تعهدات مالیاتی میتوانند به سرعت و به شکل مؤثری از طرفی به طرف دیگر جابجا شوند.
برای مثال فردی که اوراق مشارکت شرکت فرضی شناسا را خریده است در واقع مبلغ مشخصی را به شرکت شناسا وام داده است و در عوض شرکت شناسا برگه قراردادی را در اختیار او قرار داده که تائید میکند شرکت شناسا در زمانهای مشخص سود حاصل از مشارکت در پروژه و در سررسید مشخص اصل وام را به دارنده آن پرداخت خواهد کرد. چنانچه دارنده اوراق مشارکت قبل از زمان سررسید به پول خود نیاز داشته باشد، میتواند اوراق مشارکت خود را به فرد دیگری منتقل کند و قبل از سررسید اصل پول خود را با اندکی تغییر دریافت کند. بدون وجود ابزار بدهی اوراق مشارکت چنین انتقالی میسر نبود و فرد وام دهنده میبایست تا پایان مدت قرارداد منتظر میماند تا پول خود را دریافت کند.
معادل انگلیسی ابزار بدهی عبارت است از:
Debt Instrument
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بازار بدهی
میزان سهام اوراق قرضه ارزی برای وامگیرندگان پیشتاز به هفت درصد از تولید ناخالص داخلی آنها رشد کرده و به اندازه نیمی از ذخایر آنها رسیده است که صندوق بینالمللی پول درباره بروز مشکل در بازپرداخت این وامها هشدار میدهد.
رئیس صندوق بینالمللی پول؛
حجم بدهی جهانی به رکورد ۱۸۸ تریلیون دلار رسید
رئیس صندوق بینالمللی پول هشدار داد حجم بدهی جهانی به بالاترین حد رسیده و معادل بیش از دو برابر تولید اقتصاد جهان است.
رییس سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کرد:
تعیین نرخ تأمین مالی عادلانه در بازار بدهی
همایش تخصصی "مدیریت، تولید ملی و توسعه اشتغال" عصر روز گذشته با حضور دکتر شاپور محمدی، محمدهاشم بت شکن و مسعود حجاریان در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد؛
۳ هدف مهم توسعه بازار بدهی
بازارپذیری بدهی های دولت، تامین مالی شرکت های بزرگ و کاهش فشار بر بازار پول سه هدف مهم توسعه بازار بدهی است.
پورابراهیمی عنوان کرد؛
انعکاس مطلوب بازار سرمایه در برنامه توسعه ششم
بورس یکی از مهمترین بخش های اقتصادی کشور است و در برنامه ششم توسعه بازار سرمایه بویژه حوزه بورس کالا و اوراق بدهی اقدامات گسترده ای پیش بینی شده است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مطرح کرد؛
نگاه ویژه به بازار بدهی و بورس کالا در برنامه ششم
هر پنج سال یکبار برنامه توسعهای در کشور تدوین میشود و تصمیماتی در آن برای کشور در تمامی حوزه گرفته میشود که امسال نیز ششمین برنامه توسعه تدوین شد که بر اساس آن قرار است ایران توسعه یافتهتر از امسال و سالهای قبلتر شود.
دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران مطرح کرد؛
موسسات رتبه بندی اعتباری، پیشنیاز توسعه بازار بدهی
اگر توانمندترین و شفاف ترین شرکت که عملکرد بسیار مناسبی دارد و شرکتی ورشکسته هر دو این فرصت را پیدا کنند که اوراق مشارکت منتشر کنند، به احتمال بسیار زیاد نرخ اوراق آنها یکسان است .
در گفت وگو با فعالان بورسی بررسی شد؛
الزامات راه اندازی بازار بدهی کارآمد چیست؟
بازار بدهی باید در چه مختصاتی راهاندازی شود تا بتواند نقش اصلی تامین مالی در اقتصاد کشور را بر عهده بگیرد؟ برای گسترش این بازار باید چه جذابیتهایی وجود داشته باشد؟ برخی مسوولان و کارشناسان در گفتوگو با اقتصادنیوز در این زمینه پاسخ دادهاند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی مطرح کرد:
بازار بدهی؛ تحقق یک رویا
وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه دو سال پیش، انتشار اسناد خزانه به یک رویا شبیه بود، یادآور شد: امسال چهار هزار میلیارد تومان از این اوراق منتشر شد و یک هزار میلیارد تومان دیگر نیز، در حال انتشار است. بنابراین ظرفیت پنج هزار میلیارد تومانی که در بودجه ۹۴ پیش بینی شده بود، انتشار یافت.
>>همه چیز درباره بازار بدهی و مزایای آن >>>پنج مزیت مهم بازار بدهی؛ سه دلیل مشکلات بازار اوراق بدهی در ایران نسبت به بازارسهام
وب سایت بورس نگار - بازار بدهی کشورمان که مهرسال گذشته با انتشار نخستین دوره از اسناد خزانه اسلامی شکل رسمی به خود گرفت، اکنون با اقبال فراوان سرمایهگذاران همراه شده. گرچه در ابتدای شکلگیری بازار بدهی، برخی نسبت به اثرگذاری این شاهکلید رونق مردد بودند، اما عطش تقاضای اوراق تاکید میکند که سمت عرضه برای تقویت هرچه بیشتر آمادگی کامل دارد. بدنبال رکود نسبی در بازار سهام، کاهش نرخ سود سپردههای بانکی و نیاز بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری به اوراق با درآمد ثابت، تقاضا در بازار بدهی به اوج خود رسیده. بررسیها نشان میدهد اوراقی که نرخ سود اسمی(کوپن) 18 تا 21درصد دارند در قیمتهایی بالاتر از نرخ اسمی 100 هزار تومان معامله میشوند. بعبارت دقیقتر، نرخ تنزیل این اوراق در یک اتفاق نادر منفی شده و حجم تقاضا بسیار بالا است. بنابراین هرگونه تعلل در انتشار اوراق بدهی یک فرصتسوزی بزرگ برای تامین مالی ارزان، یخزدایی از داراییهای مالی و در نهایت تحقق رونق اقتصادی محسوب میشود. براساس مصوبات بودجه و برنامه چشمانداز توسعه اقتصادی باید حدود 40 هزار میلیارد تومان اوراق در سال 95 عرضه شود. اما تاکنون و با گذشت حدود نیمی از سال فقط 4 هزار و 368 میلیارد تومان اوراق بدهی منتشر شده.
حدود یکسال از فعالیت رسمی و واقعی بازار بدهی کشورمان میگذرد. هرچند در این مدت، تلاشهایی برای گسترش این بازار انجام شده، اما بهنظر میرسد اهتمام کافی برای این امر میان متولیان وجود ندارد. در شرایطی که نیمی از سال سپری شده، حتی ارقام در نظرگرفتهشده در بودجه، تحقق نیافتهاند. بعنوان مثال از 7500 میلیارد تومان اسناد خزانه پیشبینی شده برای 95، فقط هزار میلیارد تومان آن در بازار بدهی عرضه شده. این غفلت در وضعیتی رخ میدهد که بررسیها از عطش بالای متقاضیان اوراق حکایت دارد. رکود نسبی در بازار سهام، کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، افزایش قابل توجه ارزش معاملات اوراق بدهی موجود در بازار، منفی شدن نرخ تنزیل بهعنوان پدیدهای نادر در برخی اوراق کوپندار و ظرفیت خالی صندوقهای سرمایهگذاری برای خرید اوراق با درآمد ثابت، پنج نشانهای است که بر لزوم افزایش عرضهها در بازار بدهی تاکید دارد.
سهم ناچیز در اقتصاد
ویترین بازار بدهی در اقتصاد ایران حدود 10 سال قبل ایجاد شد، اما تا مهر سال گذشته عرضه و تقاضا بعنوان عناصر سازنده واژه «بازار» در این ویترین مشاهده نمیشد. بر این اساس، مهر سال گذشته و همزمان با عرضه اوراق اسنادخزانه (اخزا1) نخستین گام جدی برای توسعه بازار اوراق بدهی برداشته شد. با وجود اینکه طی مدت زمان یاد شده رشد این بازار نسبت به نقطه شروع تقریبا ناچیز خود بالا بوده، اما همچنان جایگاه این بازار در کل بازار سرمایه کشورمان بسیار کمرنگ است. بطوریکه میتوان همچنان ادعا کرد غفلت از توسعه سریع همچنان ویترینی از بازار بدهی برجای گذاشته، هرچند سخن از گسترش پرشتاب این بازار زیاد رفته. بهزعم بسیاری از تحلیلگران این حوزه رشد مناسب بازار بدهی در کمتر از یک سال، تنها توانست این بازار را از حالت صفر به یک حجم محدود برساند و تامین مالی قابلتوجه از طریق این بخش نیازمند فعالیت مداوم و عرضههای قابل توجه است. همانطور که در گزارشهای پیشین نیز گفته شد، بازار بدهی مزیتهای بسیاری برای اقتصادکشور بهمراه دارد. بدلیل همین مزیتهاست که این بازار از اهمیت بسیاری در کشورهای جهان برخوردار بوده و بطور میانگین، سهم بازار بدهی از کل بازار سرمایه 15 کشور حدود 60 درصد است. این در حالی است که در کشورمان، سهم بازار بدهی کمتر از 6 درصد کل بازار سرمایه است.
هواشناسی تقاضای اوراق بدهی
همانطورکه اشاره شد،بررسیها نشان از آمادهباش تقاضا در بازار اوراق بدهی دارد. در این میان میتوان به 5نشانه اساسی استناد کرد.
رخوت بازار سهام
در بازارهای بینالمللی عموما نسبتی معکوس بین بازار بدهی و سهام وجود دارد. بهعبارت دقیقتر، در شرایطی که ریسک شرایط اقتصادی بالا است، سرمایهگذاران ترجیح میدهند سرمایه خود را در بازار بدهی با ریسک پایینتر سرمایهگذاری کنند و در شرایطی که امیدواری به اقتصاد بالا است، تقاضای بازار سهام افزایش مییابد. توسعه دووجهی بازار سرمایه (بدهی و سهام) در این اقتصادها باعث شده که همواره بخش مهمی از نقدینگی در بازار سرمایه باقی بماند و صرفا جابهجایی میان بازار سهام و بدهی صورت گیرد. اکنون نیز به دلایل مختلف، بازار سهام کشورمان با نوعی رکود همراه است. در نتیجه تقاضای بازار بدهی به صورت بالقوه بالا است که بالفعل این تقاضا نیازمند توسعه هرچه بیشتر این بازار با افزایش عرضهها است.
نرخ سود سپردهها:
موضوع دیگری که تقاضای بالای اوراق را تایید میکند، کاهش نرخ سود سپردههای بانکی یکساله به 15 درصد و همچنین انتظار کاهش بیشتر آن است. مسالهای که جذابیت اوراق بدهی در کشورمان را که در بسیاری از موارد سودهای بین 18 تا 20 درصدی را در اختیار سرمایهگذار قرار میدهند افزایش میدهد.
نرخ تنزیل منفی:
بصورت سنتی، زمانیکه شما سندی با یک قیمت مشخص را میخواهید زودتر از موعد نقد کنید، باید در رقمی کمتر اقدام به عرضه این سند کنید. مثلا اگر چکی با تاریخ سررسید 6ماهه به مبلغ 100 هزارتومان قیمت دارد، برای نقد کردن آن در شرایط کنونی، مبلغ کمتری (مثلا 95 هزارتومان) دریافت میشود. اختلاف قیمت نقد شدن با قیمت سررسید (5هزارتومان) را نرخ تنزیل میگویند. در بازار بدهی نیز با توجه به آنکه اوراق نرخ اسمی 100هزار تومانی در سررسید دارند، عموما در زمان عرضه در نرخ پایینتر کشف قیمت میشدند که این اختلاف قیمت به نوعی نرخ تنزیل است. با افزایش جذابیت اوراق بدهی مشاهده میشود در سال جاری، بسیاری از اوراق قیمتی بالاتر از نرخ اسمی (100 هزارتومان) پیدا کردهاند که بازار بدهی چیست؟ به معنای منفی شدن نرخ تنزیل در این بازار است. بررسيها نشان میدهد از 13اوراقي که در بازار معامله میشوند، 12مورد قیمتی بالاتر از 100 هزارتومان (قیمت اسمی) دارند. بنابراین، سود اسمی اوراق که عموما بالای 18درصد است تا حدی برای سرمایهگذاران جذاب شده که سرمایهگذاران حاضرند با نرخ تنزیل منفی، اقدام به خرید اوراق کنند.
ظرفیت خالی صندوقهای سرمایهگذاری:
صندوقهای سرمایهگذاری در سهام مجاز هستند 30 درصد از پرتفوی خود را به ابزارهای درآمد ثابت اختصاص دهند. با توجه به ارزش 70 هزار میلیارد تومانی این نوع صندوقها، حدود 21 هزار میلیارد تومان تقاضای حتمی و فقط از سوی این صندوقها برای اوراق بدهی در کشورمان وجود دارد که هنوز پاسخ داده نشدهاند.
افزایش ارزش معاملات هفتگی:
مدتهاست که بازاربدهی با افزایش حجم و ارزش معاملات مواجه است؛ بطوریکه درفرابورس که بخش عمده اوراق درآن معامله میشوند، ارزش معاملات بازار ابزارهای نوین بیش از سایر بازارهای معاملاتی فرابورس بوده. موضوعی که بهعنوان پنجمین عامل بر تقاضای بالای اوراق بدهی تاکید دارد.
عرضههای ضعیف در بازار پرقدرت
در این شرایط که تقاضا بسیار بالا است، مشاهده میشود سمت عرضه به خواب فرورفته و تلاشی در این راستا صورت نمیگیرد. به گفته مسوولان اقتصادی و مطابق سند چشمانداز 1404، سهم تامین مالی از طریق بازار بدهی تا افق 1404 باید به 30 درصد برسد. با توجه به شرایط کلی حاکم بر بازار سرمایه این هدف زمانی تحقق مییابد که عرضه اوراق بدهی با رشد سالانه حدود 45درصد همراه باشد. در این شرایط باید عرضه اوراق بدهی شدت بیشتری بخود بگیرد. با توجه به آمارها، حجم اوراق عرضه شده در بورس و فرابورس طی سال 94، حدود 17 هزار و 758 میلیارد تومان بوده. بمنظور رسیدن به رشد 45 درصدی در سال 95 لزوم انتشار 30 هزار میلیارد تومان اوراق جدید مشاهده میشود. بررسیها نشان میدهد در نیمه نخست سال تنها 4 هزار و 368 میلیارد تومان اوراق در بازار بدهی منتشر شده که بازار بدهی چیست؟ بسیار کمتر از رقم مورد نیاز است. نکته حائز اهمیت این است که در بودجه 95 نیز حدود 27 هزار میلیارد تومان از محل انتشار اوراق باید تامین مالی صورت گیرد. به این ترتیب، 5 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت، 15 هزار میلیارد تومان صکوک اجاره دولتی و 7500 میلیارد تومان اسناد خزانه اسلامی است. همچنین در اصلاحیه بودجه 95 نیز بیان شد که دولت میتواند از محل فروش 40 هزار میلیارد تومانی اوراق اسلامی، بدهی خود را به پیمانکاران و شهرداریها بپردازد. همچنین، دولت بر اساس این اصلاحیه، مجوز انتشار اوراق اسلامی تا مبلغ 8 هزار میلیارد تومان برای تسویه بدهی سازمان بیمه سلامت را هم از مجلس گرفت. مجوز تسعیر نرخ ارز تا سقف 45 هزار میلیارد تومان برای پرداخت بدهی دولت به بانکها هم به دولت داده شد. با تمام این برنامهریزیها، بررسی این بازار نشان میدهد که از ابتدای سال تاکنون در بخش اسناد خزانه تنها «اخزا6» با ارزش هزار میلیارد تومانی منتشر شده.
مثلث ضعف عرضه در بازار بدهی
در همین زمینه «دنیای اقتصاد» در گفتوگویی با علی اسلامی بیدگلی، رئیس هیاتمدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی، دلایل تعلل سازمان بورس در عرضه اوراق مشارکت را بررسی میکند. اسلامی بیدگلی در ابتدای گفتههایش 3دلیل را بعنوان مشکلهای اصلی بیان میکند و میگوید: راهاندازی مجدد بازار بدهی از اقدامات ارزشمندی بود که در سال گذشته صورت گرفت. با این وجود، موانعی وجود دارد که اگر درایت کافی لحاظ نشود میتواند این بازار را از مسیر اصلی خارج کند.
اولین دلیل در خصوص فقدان آگاهیها نسبت به مزایای این بازار است. بنظر میرسد همچنان برای شرکتها وصنایع، نقش بازار سرمایه از طریق انتشار اوراق بدهی بهخوبی مشخص نشده. در شرایط کنونی نیاز به ایجاد فضای مناسب برای رشد ابزارهای نوین مالی ضروری بنظر میرسد. در این راستا سازمان بورس با برگزاری همایشها و سمینارها میتواند شرکتها را در زمینه هرچه بهتر عرضه اوراق راهنمایی کند. این آگاهیسازیها به مرور میتواند شرکتها را از مزایای انتشار اوراق بازار بدهی آگاه سازد و جذابیت بیشتری برای آنها بهوجود آورد.
اسلامیبیدگلی دومین دلیل را نظارتهای زمانبر سازمان بورس بیان میکند و میگوید: شرایط تاکنون بهگونهای بوده که سازمان بورس برای اجازه انتشار اوراق بدهی دقت بیشتری نسبت به شبکه پولی داشته. شاید بهمین دلیل است که در بسیاری از موارد درخواستکننده که میتوانسته از کانال بازار سرمایه وارد شود به سمت بازار پول متمایل شده. بهعبارتی، فرمان صدور مجوزهای لازم برای انتشار اوراق بدهی در بازار پول با سرعت بیشتری نسبت به بازار سرمایه صادر میشود.در این خصوص بازار سرمایه باید تلاش کند فرآیندهای پذیرش را کوتاهتر کرده تا سهم بازار سرمایه از اوراق مشارکت بدهی در سالهای آتی افزایش یابد.
سومین عامل از نگاه این کارشناس نبود موسسات رتبهبندی برای شرکتهاست، وی در این زمینه میگوید: یکی از دلایلی که فرآیند انتشار اوراق بدهی را در دنیا کوتاهتر میکند وجود موسسات رتبهبندی است. در اقتصادهای بزرگ ناشرین اوراق بدهی توسط این موسسات، رتبهبندی میشوند و بر اساس درخواست مشخص میشود که شرکت تا چه حجم و نرخی میتواند اوراق منتشر کند. باید توجه شود برای توسعه بازار بدهی راهاندازی موسسات رتبهبندی از مهمترین پیش نیازها است. شرکتهایی که قصد انتشار اوراق بدهی را دارند در قدم اول باید میزان شفافیت، عملکرد و همچنین ریسک اوراق آنها توسط شرکتهای رتبهبندی بررسی شود و توسط این شرکتها رتبه اعتباری دریافت کنند. با توجه به اعتبارسنجی اوراق، خریداران میتوانند بر اساس رتبه، میزان ریسکی را که متحمل میشوند، بررسی کرده و بر اساس آنها اوراق را با قیمتهای متفاوتی خریداری کنند. با رتبهبندی، اوراق شرکتی که عملکرد مناسبتر و شفافتری دارد و از ریسک کمتری برخوردار است، با قیمتهای بالاتری معامله میشود.وی در ادامه میافزاید: در کشور ما بهدلیل نبود چنین موسسههایی تشخیص پتانسیلهای شرکت زمان بر است. عموما از درخواست صدور تا زمان انتشار حدود 8 ماه به طول میانجامد. طی این مدت شرایط در بازار بدهی دستخوش تغییرات جدی میشود بهعنوان مثال اگر این اوراق در شروع با نرخ 21 درصد عرضه شود و با توجه به نرخ بهره بین بانکی به 16 درصد برسد مرحله به مرحله کاهش آن مجددا در سازمان بورس بررسی میشود و همین موضوع میتواند مانع بزرگی بر سر عرضههای این اوراق باشد.
عرضههای کم جان با تقاضاهای کنونی
رئیس هیاتمدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی حجم قابل توجه تقاضاها در بازار بدهی را در دو بخش میداند و میگوید: ماهیت این اوراق بگونهای است که ریسک گریزی بالایی نسبت به دیگر ابزارهای مالی دارند. بهمین دلیل تمایل برای سرمایهگذاری در این زمینه افزایش یافته و دیده میشود نسبت تقاضاها به عرضههای صورت گرفته در بسیاری از موارد چند برابر است. همچنین رشد قابل توجه صندوقهای سرمایهگذاری و الزام تکمیل 30 درصد از منابع صندوقها از طریق اوراق بازار بدهی از مواردی است که باعث تشدید تقاضاها شده.این بهترین حالت ممکن برای رشد این بازار است که متاسفانه در شرایط کنونی از آن بهخوبی استفاده نمیشود. اسلامی بیدگلی در پایان چشمانداز این بازار را با توجه به سیاستهای اتخاذ شده از سوی سازمان بورس چندان مطلوب نمیداند و میگوید: بههرحال سهم بازار بدهی از بازار سرمایه باید افزایش یابد.در شرایط کنونی بسیاری از عرضههای اولیه در شبکه بانکی صورت گرفته که در مراحل بعدی وارد بازار ثانویه بورس میشود. تبیین سیاستهای عرضهها در کوتاهترین زمان و استفاده از شرکتها رتبهبندی در این مسیر بهترین راهکاری است که میتواند به رشد این بازار بیانجامد.
پنج مزیت مهم بازار بدهی
با توجه به اهمیت این مقوله بار دیگر فرصتهای بازار بدهی برای اقتصاد کشور را بصورت خلاصه در 5 مورد میتوان بیان کرد.
دستیابی به نرخ سود واقعی: نرخ تعیینشده در بازار بدهی بر اساس عرضه و تقاضا است. بنابراین، توسعه بازار بدهی بهمنظور تعیین یکی از اثرگذارترین معیارهای تصمیمگیری سیاستگذار پولی در کشورمان مغفول مانده است. موضوعی که برای عملیاتی شدن نیاز به عمقبخشی هرچه بیشتر این بازار دارد.
تنوع بخشی منابع تامین مالی: به گفته کارشناسان، ایجاد بازار بدهی میتواند باعث تنوع بخشی منابع تامین مالی شده و ریسک عدم کارآیی نهادهای واسطه را کاهش دهد.
تنوع در روشهای تامین مالی: معمولا این موضوع منجر به افزایش کارآیی واسطههای مالی شده و کاهش هزینههای تامین مالی برای فعالان اقتصادی را به همراه دارد.
کاهش ریسک سرمایهگذاری: تنوع ابزاری در بازار بدهی میتواند فرصتهای متنوعی برای سرمایهگذاران فرآهم کند؛ بنابراین افراد میتوانند با متنوعسازی پرتفولیوی سرمایهگذاری، خود را از ریسکهای احتمالی مصون سازند.
یخزدایی از منابع مالی: در میان اوراق مختلف بدهی، اوراق دولتی از جمله اسناد خزانه اسلامی میتواند مزیتهای فراوانی نه تنها برای دولت، بلکه برای کل اقتصاد داشته باشد. قفل شدن منابع مالی یکی از اصلیترین معضلات کشور است. راهکار غیرتورمی آزادسازی این منابع که بخش مهمی از آنها به بدهیهای دولت مربوط است، استفاده از بازار بدهی است. مکانی که دولت میتواند با ایجاد بدهی و بهرهمندی از منابع خُرد زمینهساز انجمادزدایی از داراییهای مالی در کشور شود.«دنیای اقتصاد»
آشنایی با انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه
وقتی از بازارهای مالی حرف میزنیم، بیشتر افراد تصویر بازار شلوغ بورس نیویورک یا معاملهگران عصبانی تالار معاملات آتی شیکاگو را به یاد میآورند. البته این تصاویر دیگر قدیمی شدهاند، زیرا این روزها معاملات آنلاین جای مبادلات رو در رو را گرفتهاند. صرافیهای ارز دیجیتال تنها بخشی از بازارهای مالی هستند؛ زیرا این بازارها مدتها پیش از وجود صرافیها و کارگزاریها به شکل امروزی وجود داشتهاند. بازارهای مالی از زمانی که بشر به کشاورزی و داد و ستد آن با دیگران روی آورد، وجود داشته اند. اگر کشاورزان برداشت مناسبی نداشتند باید برای کاشت محصول در سال بعد بذر بهدست میآوردند. اگر هم برداشت خوبی داشتند باید تصمیم میگرفتند که محصولات مازاد خود را ذخیره یا مبادله کنند. این شرایط آنها را مجبور میکرد تا برای بهدست آوردن بذر یا غذای ذخیره با دیگران معامله کنند.
درآمد ماهیگیران نیز به مقدار صید، نوع ماهیها و آب و هوا وابسته و بیثبات بود. در حقیقت، تصمیمات و مبادلات تمامی آن کشاورزان و ماهیگیران بود که اساس بازارهای مالی و بازار سرمایه امروزی را تشکیل داد. داد و ستد هایی که هدف آن بسیار شبیه بازارهای امروزی است. در این مقاله شما با مفهوم بازار مالی و انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه آشنا خواهید شد.
بازارهای مالی چیست؟
بازار مالی (Financial Market) بستری است که افراد و نهادها از آن برای انجام معاملات با انواع داراییها مانند اوراق بهادار، ارزهای دیجیتال و دیگر داراییهای قابل تعویض استفاده میکنند. بازار براساس قرار گرفتن فروشندگان و خریداران در یک مکان کار میکند و قانون عرضه و تقاضا نیز قیمتها را در بازار مشخص میکند. در حقیقت، انواع بازارهای مالی به افراد کمک میکند تا به راحتی یکدیگر را پیدا کنند؛ آنها با این کار انجام معامله میان کاربران را تسهیل میکنند.
بازارهای مالی انواع مختلفی دارند؛ ویژگیهای دارایی مورد معامله و نیازهای کاربران است که مشخصات هرکدام از این بازارها را تعیین میکند. بازار سهام، بازار فارکس، بازار ارزهای دیجیتال، بازار پول، بازار اوراق قرضه، بازار کالا و بازار مشتقه از محبوبترین شکلهای بازارهای مالی هستند. این بازارها بستری هستند که کسب و کارهای مختلف برای جذب سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه، از آن استفاده میکنند. در واقع، بازارهای مالی مانند کانالهایی هستند که جریان سرمایه را از عرضهکنندگان به سمت تقاضاکنندگان هدایت میکنند.
بازار سرمایه (Capital Market) نیز بخشی مهم از بازارهای مالی است که معاملات ابزارهای مالی مانند سهام، اوراق بدهی، صندوقهای قابل معامله (ETF) و غیره را تسهیل میکند. همچنین، منبع جذب سرمایه برای افراد، شرکتها و دولتهای است و نقش مهمی در تقسیم منابع و ایجاد نقدینگی برای کارکارآفرینان بازی میکند. انواع بازارهای مالی را میتوان براساس نوع دارایی مورد معامله و زمان سررسید آنها تقسیمبندی کرد.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بسیار زیادی در سراسر جهان وجود دارند و هر کشوری حداقل از یکی از بازار بدهی چیست؟ انواع آنها استفاده میکند. برخی از این بازارها کوچکتر هستند و سرمایه در گردش کمی دارند، برخی دیگر نیز مانند «بازار بورس نیویورک» که روزانه تریلیون دلار معامله در آن انجام میشود در سطح بینالمللی شناخته شده هستند. در ادامه این مقاله ۶ نوع از شناختهشدهترین انواع بازارهای مالی را بررسی میکنیم:
بازار سهام (Stock Market)
بازار سهام یا بازار بورس، شناختهشدهترین شکل از بازارهای مالی است. در این بازار سهام شرکتها (سهامی عام) توسط معاملهگران و سرمایهگذاران خرید بازار بدهی چیست؟ و فروش میشود. هر سهم قیمتی دارد که براساس عواملی مانند ارزش بازار، داراییهای شرکت و عرضه و تقاضا و .. مشخص میشود. زمانی که قیمت این سهمها به دلیل عوامل اقتصادی یا تجاری افزایش مییابد، سرمایهگذاران میتوانند با فروش آنها کسب درآمد کنند. در این بازار خرید سهام برای سرمایهگذاران ساده است، اما چالش واقعی انتخاب سهامی است که در نهایت سودآور باشد. در واقع، زمانی که سهام را با قیمت کمتر میخرید و با قیمت بالاتر میفروشید میتوانید کسب بازار بدهی چیست؟ درآمد کنید.
بسیاری از شرکتها از بازار سهام برای جذب سرمایه استفاده میکنند؛ آنها این کار را از طریق بازار اولیه یا عرضه اولیه عمومی (IPO) انجام میدهند. بازار اولیه (Primary Market) زمانی شکل میگیرد که دارایی شرکت برای اولین بار عرضه و فروخته شود. در این بازار، شرکت سرمایه مورد نیاز خود را به طور مستقیم و از طریق فروش سهام به سرمایهگذاران تامین میکند. معاملهگران پس از لیست شدن شرکت و عرضه آن در بازار اولیه، معاملهگران میتوانند سهام شرکت را در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. در حقیقت، تمامی معاملات سهام در بازار بورس، درون بازار ثانویه (Secondary Market) انجام میشوند.
نکته جالب اینجاست که بازار بورس اوراق بهادار از قرنها پیش و زمانی که هیچ فناوری در کار نبوده، وجود داشته است. بزرگترین بازارهای سهام که در کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا و ژاپن به شکل امروزی از قرن ۱۹ یا ۲۰ ایجاد شدهاند.
بازار اوراق قرضه (Bond Market)
بازار اوراق قرضه که با نام بازار درآمد ثابت نیز شناخته میشوند، شکل دیگری از بازارهای مالی است. شرکتها، سازمانها و دولتها با فروش اوراق قرضه در این بازار سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه را بهدست میآورند. بسیاری از شهرداریها نیز برای تامین مالی مخارج مورد نیاز خود برای ساخت پروژه های عمومی مانند مدرسه، ایستگاه آتش نشانی، پارکها و جادهها اوراق قرضه منتشر میکنند. ارواق قرضه (Bond) نوعی سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار از طریق خرید اوراق پول قرض میدهد؛ در مقابل شرکت یا نهاد فروشنده متعهد میشود تا اعتبار دریافتی را در بازه زمانی مشخص و با پرداخت سود دورهای ثابت بازپرداخت کند.
اوراق قرضه شبیه توافقی میان وامدهنده و وامگیرنده است که جزییات وام مانند مقدار سرمایه، زمان بازپرداخت و سود پرداختی در آن مشخص شده است. به همین دلیل گاهی اوقات به بازار اوراق قرضه بازار بدهی یا بازار اعتباری نیز میگویند. بیشتر معاملات بازار اوراق قرضه در بازار اولیه انجام میشود؛ جایی که بازار بدهی چیست؟ در آن سرمایهگذاران اوراق قرضه را از فروشندگان (وامگیرندگان) خریداری میکنند. معاملهگران میتوانند اوراق بهاداری را که قبلا منتشر شده در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. معمولا این معاملات از طریق بازار بورس یا فرابورس انجام میشود، البته که حجم سرمایه معامله شده در بازارهای اوراق قرضه بسیار بیشتر از بازارهای سهام است.
مهمترین مزیت بازار اوراق قرضه نسبت به بازار سهام، ریسک پایینتر سرمایهگذاری است. همین ویژگی باعث میشود تا اوراق قرضه نسبت به سهام بازدهی و سودآوری کمتری نیز داشته باشد. همچین این نکته را در نظر داشته باشید، با اینکه اوراق قرضه شرکتی نرخ بهره بالاتری دارند اما اوراق تحت حمایت دولت از امنیت بیشتری برخوردار هستند. ورشکستگی بدترین سناریویی است که سرمایهگذاران میتوانند تجربه کنند؛ در این شرایط شرکتها معمولا میتوانند بخشی از سرمایه را پس بدهند.
بازار کامودیتی (Commodity Market)
بازار کامودیتی یکی دیگر از انواع بازارهای مالی است که تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در آن به معامله کالای اساسی میپردازند. در یک تعریف ساده، کامودیتی کالایی است که میتوان آن را با کالاهای مشابه دیگر معامله کرد. در این بازار کالاهای اساسی را به دو دسته کلی کامودیتی سخت و کامودیتی نرم تقسیم میکنند. کالاهای انرژی مانند نفت و گاز و فلزات گرانبها مانند طلا، نقره و پلاتین در دسته کامودیتیهای سخت قرار میگیرند. کالاهای کشاورزی مانند گندم، ذرت و سویا و محصولاتی مانند پنبه، قهوه و شکر را میتوان در دسته کامودیتیهای نرم قرار داد. فلزات اساسی مانند آلومینیوم، مس، روی و آهن نیز در دسته کامودیتیهای جای میگیرند.
معاملات در بازار کامودیتی به دو دسته تقسیم میشود: معاملات اسپات (Spot) و معاملات آتی یا فیوچر (Future). در بازار اسپات، کالاهای اساسی با پول مبادله میشوند. در بازار آتی نیز کالاهای اساسی در تاریخی از پیش تعیین شده و با قیمتی مشخص معامله میشوند. بیشتر معاملات کالاهای اساسی در بازارهای مشتقه و به شکل معاملات اسپات انجام میشود. معاملهگران همچنین میتوانند کامودیتیها را بازار بورس، فرابورس و صرافیهای لیست شده به شکل آتی معامله کنند. بورس کالای شیکاگو (CME) و اینترکانتیننتال اکسچنج (ICE) دو کارگزاری بزرگ برای انجام معاملات کامودیتی در جهان هستند.
بازارهای کامودیتی قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشری دارند، این بازارها یک بستری متمرکز و با قدرت نقدشوندگی بالا برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایجاد میکنند. برای مثال، این بازارها میتوانند تجارت محصولات کشاورزی را کارآمدتر و هماهنگتر کنند. معاملات آتی بازار کامودیتی، با ایجاد یک مکانیسم خرید تضمینشده به بسیاری از کشاورزان کوچک کمک میکند.
بازار ارزهای دیجیتال (Crypto Market)
گسترش فناوری بلاک چین در سالهای گذشته باعث شده تا ارزهای دیجیتال به عنوان یک دارایی ارزشمند مورد توجه بسیاری قرار بگیرند. از سال ۲۰۱۸ بازارهای ارزهای دیجیتال به عنوان بخشی از بازارهای مالی رشد بسیار سریعی را تجربه کردهاند. بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و سایر رمز ارزها، همگی داراییهای دیجیتال غیر متمرکز مبتنی بر بلاک چین هستند. در حال حاضر، نزدیک به ۱۴ هزار کوین و توکن متفاوت در حدود ۵۰۰ صرافی ارز دیجیتال در سراسر جهان معامله میشوند. معاملهگران و سرمایهگذاران بازار رمز ارزها برای خرید و فروش و نگهداری این داراییها دیجیتالی نیاز به استفاده از یک کیف پول ارز دیجیتال خواهند داشت.
ماهیت دیجیتال و ناشناس بازارهای دیجیتال باعث میشود تا بستر مناسبتری برای انجام پروژههای پانزی یا کلاهبرداری باشد. در این بازار، صرافیهایی که از آنها برای انجام معاملات استفاده میشود به دوسته صرافیهای متمرکز (CEX) و صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) تقسیم میشوند. صرافیهای متمرکز همانطور که از نامشان پیداست پلتفرمهای متمرکزی برای معامله رمز ارزها هستند. صرافیهای غیرمتمرکز بدون هیچ مرجع مرکزی کار میکنند؛ این صرافی امکان مبادله بدون واسطه و همتا به همتا (P2P) ارزهای دیجیتال را برای کاربران خود فراهم میکنند.
با اینکه بازار کریپتوکارنسی یک بازار مالی بسیار جوان است اما در دهه گذشته به طور شگفت انگیزی گسترش یافته است. بر طبق گزارش وبسایت coinmarketcap، ارزش کل بازارهای ارزهای دیجیتال بیش از ۲.۵ تریلیون دلار است. برخی افراد عقیده دارند که عدم وجود یک سیستم قانونگذاری مشخص، بزرگترین مشکل این بازار است. کشورهای مختلف قوانین متفاوتی در رابطه با استفاده از رمز ارزها دارند؛ در حقیقت بسیاری از کشورها بازار ارزهای دیجیتال را بهجای نوآوری یک خطر برای اقتصاد خود میدانند.
بازار فارکس (Forex Market)
فارکس (Forex) مخفف عبارت Foreign Exchange به معنی تبادل ارزهای خارجی است. بازار فارکس مهمترین نوع بازارهای مالی است؛ این بازار امکان انجام معاملات جفت ارزهای مختلف را برای معاملهگران فراهم میکند. سرمایهگذاران خرد، بانکها، شرکتها، صندوقهای سرمایهگذاری بازار بدهی چیست؟ و شرکتهای مدیریت سرمایه گذاری همگی از بازار فارکس برای انجام سفتهبازی و پوشش ریسک (Hedging) استفاده میکنند. برخلاف تصور بسیاری از افراد، اولین شکل از بازارهای فارکس قرنها قدمت دارند و به دوره بین النهرین باز میگردند.
معاملهگران میتوانند ۱۷۰ جفت ارز مختلف را در بازار فارکس معامله کنند. امروزه، حجم معاملات روزانه بزرگترین بازار مالی چیزی در حدود ۶.۶ تریلیون دلار و بیش از مجموع بازارهای سهام، بازارهای مشتقه و بازار ارزهای دیجیتال است. فارکس یک بازار مالی گسترده است، در واقع شبکه گستردهای از کامپیوترها و واسطهها در سراسر جهان این بازار را تشکیل دادهاند. همچنین، کارگزاران فارکس میتوانند به عنوان بازارساز (Market Maker) عمل کنند و قیمتهای بید (Bid) و اسک (Ask) پیشنهاد دهند که با قیمت رقبا در بازار متفاوت است.
بازار فارکس را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بازار بین بانکی و بازار خارج بورس (OTC). بازار بین بانکی (Interbank Market) شبکهای جهانی است که بانکها و موسسات مالی از آن برای مبادله ارزها و سایر مشتقات ارزی میان خود استفاده میکنند. سرمایهگذاران و معاملهگران نیز میتوانند با استفاده از کارگزاری یا بروکرها به معامله در بازار خارج از بورس (OCT) فارکس بپردازند.
بازار مشتقه (Derivatives Market)
بازار مشتقه یکی از مدرنترین انواع بازارهای مالی است. به زبان ساده، بازار مشتقه بستری را فراهم میکند که در آن خریداران و فروشندگان دارایی مورد نظر خود را بر روی یک قیمت توافقی پیش خرید یا پیش فروش میکنند. در این بازار، داراییها و کالاها به شکل اوراق مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله، مورد خرید و فروش قرار میگیرند. این قراردادهای مالی ارزش خود را از یک کالای اساسی یا گروهی از داراییها مانند سهام، اوراق قرضه، ارزها و غیره به دست میآورند به همین علت به اوراق مشقه، اوراق ثانویه نیز میگویند.
سرمایهگذاران از اوراق مشتقه برای پوشش ریسک (Hedge)، کاهش ریسک و با سفتهبازی استفاده میکنند. به این معنی که آنها ریسک با انتظار پاداش میپذیرند. بسیاری از افراد سرمایهگذاری در بازار مشتقه را به عنوان شکلی پیشرفته از سرمایهگذاری در نظر میگیرند. قراردادهای اوراق مشتقه به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: لاک (Lock) و آپشن (Option). در قراردادهای لاک مانند قراردادهای آتی، طرفین معامله از ابتدا در مورد شرایط و مدت زمان قرارداد متعهد میشوند. در قراردادهای آپشن یا اختیار معامله مانند قراردادهای سهام، به طرفین این اجازه را میدهند تا پیش از پایان زمان قرارداد، حق خرید یا فروش دارایی خود را داشته باشند.
سوالات متداول
سهم بازار کریپتو و فارکس از بازار مالی چقدر است؟
یبشتر از ۹۹ درصد حجم بازار در اختیار مارکت فارکس و حدود ۰.۱ درصد در بازار کریپتوکارنسی در حال گردش است.
معاملان مشتقات چیست؟
به مجموع معاملات آپشن و مارجین معاملات مشتقات میگویند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با بازارهای مالی نوشته شده است و آکادمی ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.
دیدگاه شما