تحلیل تکنیکال فارکس | آموزش تحلیل تکنیکال در فارکس
تحلیل تکنیکال کالبدی است که معامله گران، رفتار قیمت را در آن مطالعه می کنند. تئوری آن به این صورت است که هر شخصی می تواند با مشاهده رفتار تاریخی قیمت، وضعیت روند موجود و حرکات بالقوه قیمت را، مشخص کند.
تحلیل تکنیکال در یک جمله کوتاه، هنر خواندن و تفسیر کردن نمودارها است.
به شخصی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند، تحلیل گر تکنیکال گفته می شود. به تریدرهایی که از روش تکنیکال استفاده می کنند نیز، تریدر تکنیکال می گویند.
دلیلی که تریدرها از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند این است که به صورت تئوری باور دارند تمام اطلاعات موجود مارکت در قیمت مشهود است. در حقیقت تحلیل تکنیکال، مطالعه قیمت ها با ابزار ساده ای همچون نمودار است.
مطالبی که قصد داریم در این مقاله آموزشی برای شما شرح دهیم به ترتیب زیر است: تحلیل تکنیکال در فارکس چیست، شباهت بازار فارکس و زندگی انسان، اساس تحلیل تکنیکال، پشت تحلیل های تکنیکال چه میگذرد، چگونه با تحلیل تکنیکال در فارکس سود کسب کنیم، مزایا و معایب تحلیل تکنیکال در فارکس، ۳ اصل اساسی در تحلیل تکنیکال در فارکس، نتیجه گیری.
تحلیل تکنیکال در فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار تاریخی قیمت برای تشخیص الگوها و تعیین احتمالی حرکات آینده مارکت از طریق مطالعه تکنیکال، اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تحلیلی است. تحلیل تکنیکال در واقع یک نظم معاملاتی است.
تحلیل تکنیکال به زبان ساده، بررسی قیمت تاریخی یک دارایی در جهت تعیین قیمت آینده همان دارایی است. تحلیل تکنیکال دو چیز را برای ما مشخص می کند: 1- روند 2- خطوط حمایت و مقاومت از طریق نمودارهای قیمت در تایم فریم های متفاوت.
همانطور که می دانید مارکت در 3 جهت حرکت می کند: بالا، پایین و خنثی. قیمت ها به صورت زیگزاگ حرکت می کنند و رفتار قیمت در واقع فقط نشانگر دو حالت است: یا خنثی هستند و یا دارای روند هستند.
دلیل اهمیت تحلیل تکنیکال این است که نه فقط به شما نشان می دهد که چه وقت و کجا وارد مارکت شوید بلکه مهم تر اینکه، کی و کجا از مارکت خارج شوید.
شباهت بازار فارکس و زندگی انسان
زندگی هر یک از ما انسان ها تا بدین لحظه، دستخوش حوادث مختلفی شده است. این یک مسئله غیر قابل اجتناب است. چه کسی می تواند ادعا کند که در زندگی اش، روزهای بد را تجربه نکرده است.
انسان ها در سفر زمینی اشان از بدو تولد تا مرگ، لحظات خوب و بدی را تجربه می کنند. اگر نگاهی به نقاش بزرگ عالم؛ خداوند مهربان بیاندازیم، می بینیم که به خوبی این لحظات را برای ما ترسیم کرده است.
فصل ها شامل بهار، تابستان، پاییز و زمستان هستند. خود همین مسئله گویای فراز و نشیب زندگی ما انسانها است. ما رویش را تجربه می کنیم و سپس وارد فصل گرما می شویم. بعد از آن پاییز و در انتها سرمای زمستان را خواهیم دید.
زندگی شامل روز و شب، سیاه و سفید، گرما و سرما، تولد و مرگ و غیره می باشد. بازار فارکس نیز از این موضوع مستثنی نیست. کدام تریدر را می شناسید که همیشه معاملاتش سودده بوده باشد!
با نگاهی به نمودارهای بازار فارکس می بینیم که حتی خطوط درون آنها، بالا و پایین شدن را تجربه می کنند. گاهی هم بدون روند و خنثی هستند و یا دوران رکود را تجربه می کنند. چه شباهت شگفت انگیزی بین زندگی ما انسانها و بازار فارکس مشاهده می شود.
بازار فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است. این مارکت غیر متمرکز، با گردش مالی روزانه بالای 6.6 تریلیون دلار، فرصتی بی نظیر برای سود آوری در خدمت معامله گان گذاشته است.
ولی این بازار نیز مثل هر چیز دیگری، نیاز به آموزش و تمرین و تکرار دارد. در این بین درست مثل زندگی ما انسانها، فراز و نشیب هایی نیز وجود دارد. ولی موفق های این بازار کسانی هستند که آموزش صحیح می بینند. آنها اصول مدیریت سرمایه را می آموزند.
حد ضرر و حد سود را به اجرا می گذارند. آنها برای معاملاتشان، استراتژی دارند. آنها صبور هستند و از شکست ها یا ضررهایشان درس می گیرند.
اساس تحلیل تکنیکال
اساس تحلیل تکنیکال بر پایه نظریه داو است. این تئوری بین سالهای 1850 تا 1900 توسط چارلز داو، گسترش یافت. چارلز داو اولین ویراستار روزنامه وال استریت ژورنال و موسس کمپانی داو جونز بود. این قوانین تریدرها را راهنمایی می کند تا بر اساس اصول رفتار قیمت مثل نوع روند، فاز حرکات قیمت و تاثیرات اخبار معامله کنند.
تحلیل تکنیکال خلاصه می شود در تفسیر و خواندن الگوهای روی چارت ها. این خواندن، مربوط می شود به گذشته چارت تا پیش بینی آینده آن. معامله گران تکنیکال، حرکات گذشته و رفتار قیمت دارایی مورد نظرشان را به دقت رصد می کنند.
آنها بر این باورند که تاریخ تکرار می شود. این مسئله بدین مفهوم است که هر آنچه در گذشته این دارایی مشاهده می شود، می تواند در آینده هم تکرار شود. تکنیکالیست ها، باور دارند آینده می تواند در گذشته دیده شود.
آنها برای این منظور، ابزارهای خاصی دارند. این ابزارها شامل اندیکاتورها و الگوهای مشخصی می شود که روی نمودارها عیان می شود. بر خلاف تحلیلگران بنیادی که باور دارند داده های اقتصادی روی مارکت تاثیر می گذارد، معامله گران تکنیکال می گویند تمام آنچه ما نیاز داریم در قیمت لحاظ شده است، قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند و تاریخ تکرار می شود.
پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟
این دو کلمه (تحلیل تکنیکال) می توانند تصاویر زیادی را در ذهن شما ایجاد کنند. نمودارهای رنگی در رایانه ها، بسیاری از خطوط افقی و شیب دار و منحنی های موجود در آن نمودارها، میله های رنگارنگ بالا و پایین و نام دارایی مورد علاقه شما که قرار است آن را ترید کنید.
اما درست پشت این چارت ها، نام یک دارایی مثل ارز، طلا، سهام و غیره وجود دارد. این نمودارها به زبان خاصی صحبت می کنند که اگر آن را ندانید، متوجه چرایی آنها نخواهید شد. نام زبان خاص این دارایی ها، تحلیل تکنیکال است.
به طور عمومی، تکنیکالیست ها بر این باورند که چارت ها خودشان صحبت می کنند. دلیل این باور هم این است که آنها می توانند آینده قیمت را بر اساس گذشته آن، پیش بینی کنند. ولی بزرگان بازار توصیه می کنند قبل از هرگونه تریدی، باید تحلیل تکنیکال را با تحلیل بنیادی ترکیب کرد.
قیمتهای مارکت در واقع در روندها دیده می شوند. بر اساس نظریه داو، سه نوع حرکت در روندها دیده می شود: حرکات ابتدایی که می توانند از یک تا چند سال به طول بیانجامند.
واکنش ثانویه که بین ده روز تا یک سال می باشد و حرکات کوچک که از چند ثانیه شروع می شود و تا چند روز طول می کشد. نکته جالبی که در پشت تحلیل های تکنیکال وجود دارد، تکرار شوندگی آنها است.
تحلیلگران بازار بر این باورند که الگوهای قیمت تمایل دارند در آینده نیز تکرار شوند. به همین دلیل است که تکنیکالیست ها، گذشته قیمت را بررسی می کنند. سپس با استفاده از ابزارهای خوبی که در پلتفرم معاملاتی شان وجود دارد، زمان ورود و خروج به یک دارایی را مشخص می کنند.
چگونه با تحلیل تکنیکال در فارکس، سود کسب کنیم؟
برای کسب سود در فارکس توسط تحلیل تکنیکال، باید گامهای متفاوتی را برداریم. خود کلمات تحلیل تکنیکال بدون استفاده و به کار گیری این گامها، کاری برای شما تحلیل گر تکنیکال چیست؟ تحلیل گر تکنیکال چیست؟ انجام نمی دهد.
1- گام اول تشخیص روند است. شما باید با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند و میانگین های متحرک، روند اصلی دارایی مد نظرتان را مشخص کنید. مثلا یک راه ساده برای تشخیص روند، استفاده از دو میانگین متحرک است. زمانی که این دو MA یکدیگر را قطع کردند، هشداری جدی مبنی بر تغییر روند است.
2- استفاده از ابزارها و اندیکاتورهای مختلف روی نمودار مثل، خطوط حمایت و مقاومت. با نصب این خطوط ساده، ما به راحتی تشخیص می دهیم که روند قرار است به کدام جهت برود. یادتان باشد تشخیص درست روند مثل پیدا کردن آب خنک بعد از یک تشنگی طولانی مدت است.
3- یادگرفتن درباره الگوهای قیمتی یکی دیگر از روشهای کسب سود از تحلیل تکنیکال است. این الگوها، تحلیل گر تکنیکال چیست؟ شامل الگوهای شمعی-ژاپنی و یا ادامه دار و برگشتی هستند. شما با دیدن آنها متوجه می شوید که آیا بازار قرار است به مسیر خود ادامه دهد یا از همان جا باز گردد.
4- یکی دیگر از این گامها که شما را به سودآوری بیشتر نزدیک می کند، یادگیری تئوری های موجود در تحلیل تکنیکال است. یکی از این تئوری ها، موج های الیوت است.
5- ابزارهای موثر بعدی، استفاده از نوسان گرها و اندیکاتورهای مختلف است. به عنوان مثال: RSI، MA، Bollinger Bands، Stochastics و غیره است. و در انتها فاکتورهای بسیار حیاتی مثل: مدیریت ریسک، استفاده از دستورات حد ضرر و حد سود، داشتن یک سیستم معاملاتی بر پایه استراژی مناسب با روحیه و شخصیت تان و غیره.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال در فارکس
روش تحلیل تکنیکال، مثل هر چیز دیگر محاسن و معایبی دارد. تحلیل تکنیکال نیز 100 درصد درست نیست. خیلی مهم است که محاسن و معایب آن را بدانیم.
محاسن تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال تصویر واضحی از دارایی مورد نظر را به ما نشان می دهد. دلیل این مسئله این است که تحلیل تکنیکال، روی حرکات قیمت از گذشته تا به حال، متمرکز است. عینی است به این معنی که داده ها را روی چارت می بینیم.
تحت تاثیر احساسات بازار است. قیمت ها در بازار فارکس به علت اینکه تحت تاثیر احساسات انسان ها می باشند، خودشان را روی چارت نشان می دهند. دارای الگو هستند. به دلیل اینکه در تحلیل تکنیکال ما با یک سری الگو سروکار داریم، کار را برای ما ساده تر کرده اند.
این الگوها ساده هستند. برای اینکه بازار را تحلیل کنید، نیازی نیست که ریاضیات، فیزیک و هندسه خوانده باشید. انعطاف پذیر هستند. تحلیل تکنیکال بر روی هر داده ای و در هر بازه زمانی، کار می کند.
معایب تحلیل تکنیکال
اولین عیب آنها این است که در روندهای طولانی ماندگار نیستند. دلیل این مسئله این است که ما وقایع سیاسی، تصمیمات بانکهای مرکزی، بحران های اقتصادی و غیره را نمی توانیم پیش بینی کنیم.
عدم قطعیت در سیگنالهایی که می دهند. معمولا در تحلیل تکنیکال، سیگنالها دارای تاخیر هستند. آنها گاها تغییر روندها را دیر به ما نشان می دهند. تحلیل تکنیکال فقط روند عمومی قیمتها را برای یک دوره مشخص در آینده، پیش بینی می کند.
عیب دیگر آنها زیاد بودن اندیکاتورها است. بعضی تریدرها نسبت به حجم زیاد اندیکاتورها، شکایت می کنند. یکی دیگر از معایب آنها، نادیده گرفتن تحلیل بنیادی است. در آخر، مهم نیست که مهارت تحلیل گر تکنیکال چه اندازه است، چرا که تحلیل تکنیکال یک کار ذهنی است و کسی که تصمیم نهایی را می گیرد نیز، یک انسان است.
اگر شما کنترل روان و ذهن خود را نداشته باشید، مدیریت سرمایه را رعایت نکنید و درباره مهارت های سرمایه گذاری چیزی ندانید، و فقط بر تحلیل تکنیکال تکیه کنید، مثل این می ماند که فقط با یک بال پرواز می کنید.
۳ اصل اساسی در تحلیل تکنیکال در فارکس
همانطور که پیشتر هم گفته شد، تحلیل تکنیکال سه اصل اساسی دارد: 1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است 2- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند 3- تاریخ تکرار می شود.
هر آنچه شما نیاز داشته باشید، در قیمت مارکت لحاظ شده است. در واقع به گفته برخی تحلیلگران این اصل، پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. منظور این گفته این است که تمام فاکتورهای دیگر مثل: مسائل سیاسی، بنیادی و یا ژئوپلیتیکی در قیمتی که شما روی چارت می بینید، وجود دارد.
همیشه در مارکت ما شاهد نبرد بین عرضه و تقاضا هستیم. اگر تقاضا زیاد شود، قیمت بالا می رود و بالعکس. هر اتفاقی که برای عرضه و تقاضا بیافتد، روی نمودار خودش را نشان می دهد.
یادتان باشد به عنوان یک تحلیلگر تکنیکال، مادامی که بر این باور باشید که همه چیز خودش را در قیمت نمایان می کند، موفق خواهید بود. اصل دوم نیز، نکته بسیار ضروری و حائز اهمیتی دارد.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند. یادتان باشد که دلیل ترسیم چارت های قیمتی، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت روند است. اصل آخر، تاریخ تکرار می شود. اگر به نمودارهای گذشته یک دارایی نگاهی بیاندازید، متوجه تاثیر عوامل آن ایام روی نمودار می شوید. این موضوع بیانگر روانشناسی بازار است.
اصل سوم تحلیل تکنیکال در واقع می خواهد به ما نشان دهد که همانگونه که الگوها در گذشته به خوبی عمل کرده اند، در آینده نیز به همان خوبی واکنش نشان خواهند داد. در واقع پایه و اساس این فرضیه، اصول روانشناسی است.
نتیجه گیری
یادتان باشد تحلیل تکنیکال یکی از روش های بسیار قدرتمند موجود در بازار فارکس برای پیش بینی حرکات قیمت است. در واقع خیلی ها معتقدند بهتر است به جای کلمه پیش بینی، بگوییم احتمالات آینده بازار را به ما نشان می دهد.
تحلیل تکنیکال حرف آخر را نمی زند و بهتر است برای به دست آوردن نتایج بهتر، از ترکیب تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و احساسات بازار استفاده شود. بسیاری از حرفه ای بازار، این سه روش تحلیل را مثل یک سه پایه می دانند.
تحلیل گر تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روش تحلیل نمودارهای قیمت در بازارهای مالی است که پایه و اساس آن مالی کلاسیک است.
این نوع از روش تحلیل گری مدت زیادی است که منسوخ شده و بیشتر در کشورهای جهان سوم رواج پیدا کرده است.
کشورهای توسعه نیافته با خیال کسب سود از این ابزارها هنوز هم در بازار از آن ها استفاده می کنند.
اندیکاتور ابزاری است که با استفاده از اطلاعات آماری که از قیمت می گیرد و یک سری محاسباتی که انجام می دهد.
سعی دارد آینده قیمت را نشان دهد اما به شدت خطرناک و فریب دهنده است.
برخی از این اندیکاتور ها به اندیکاتور اصلاحی معروف هستند.
این نوع از اندیکاتور ها دقیقا مثل آن دسته از آدم هایی هستند که مدام حرف خودشان را تغییر می دهند و ثباتی ندارند.
اندیکاتور اصلاحی همانطور که از اسمش پیداست، نتیجه ای را که به شما چند دقیقه قبل نشان داده است را تغییر می دهد.
فرض کنید که یکی از این اندیکاتور ها را روی پلتفرم خود نصب کرده اید و منتظر هستید که یک سیگنال معاملاتی بدهد.
بعد از مدتی انتظار مثلا سیگنال خرید را به شما نشان می دهند و شما وارد بازار می شوید.
بعد از چند دقیقه سیگنال خریدی را که به شما داده است را اصلاح می کند و به جای آن سیگنال فروش نمایش میدهد.
واقعا خنده آور است و از طرفی هم باعث تاسف.
افراد زیادی متاسفانه بعد از سال ها ضرر هنوز هم به کسب سود اندک از اندیکاتورها امید دارند.
تحلیل تکنیکال چیست و چرا باعث شکست معامله گران شده است؟
بارها شنیده اید که گفته می شود که تحلیل تکنیکال بر اساس یک یک جمله قدیمی پایه ریزی شده است.
و آن جمله ” تاریخ تکرار می شود ” می باشد.
سرمایه های خیلی زیادی از مردم فقط به خاطر باور و تعصب اشتباه به همین یک جمله از بین رفته است .
در عوض جیب بروکر ها و کارگزاری هایی که مدام اندیکاتورها را با زرق تحلیل گر تکنیکال چیست؟ تحلیل گر تکنیکال چیست؟ و برق زیادی تبلیغ می کنند پرشده است.
ببینید دوستان عزیزم،
معامله گری و کسب درآمد از بازارهای مالی هیچ گاه نمی تواند بر اساس سیگنال چند اندیکاتور به وجود بیایید.
بروکرها با دادن بونوس (هدیه) و ارائه آموزش های رایگان تحلیل تکنیکال مثل:
الیوت، گن، ایچیموکو، فیبونانچی، الگوهای کندل استیک، چنگال اندروز و هزاران مورد دیگر سعی در بی غیرت کردن معامله گران روی ضرر دارند.
بی غیرتی روی ضرر اصطلاحی است که در بازارهای مالی به کار برده می شود و زمانی است که:
فرد به مرحله ای می رسد که دیگر ضرر کردن برایش اهمیت ندارد.
فرد از سیستم مدیریت سرمایه خود خارج شده و این روند را تا ورشکستگی و از دست دادن کل سرمایه اش ادامه می دهد.
مسلما هدف شما از معامله کردن در بازارهای مالی کسب سود و درآمد مستمر است؛
نه اینکه صرفا به یک تحلیل گر آن هم با استفاده از چند اندیکاتور و یا الگو های مختلف تبدیل شوید.
چرا گاهی اوقات دیده می شود که روش های تحلیل تکنیکال و سیگنال های اندیکاتور ها جواب می دهد؟
در بازارهای مالی یک اصل وجود دارد به نام توالی تصادفی.
توالی تصادفی یعنی اتفاقاتی که به صورت پشت سرهم در یک بازه زمانی اما به صورت کاملا تصادفی اتفاق می افتد.
توالی تصادفی به شما می گوید که امکان رخ دادن هر اتفاقی به صورت تصادفی در بازار وجود دارد.
برای درکب بهترهمین حالا پلتفرم معاملاتی خود را باز کنید و یک خط در وسط صفحه خود بکشید.
بعد به دقت به کندل ها نگاه کنید.
طبق این اصل امکان ندارد که قیمت چندین بار به این خطی که شما کشیده اید واکنش ندهد.
این به خاطر پویایی و تاثیر بالای نقدینگی در بازار است.
پس این تصور اشتباه که روش های تحلیل تکنیکال و سیگنال های اندیکاتور ها واقعا دارند جواب می دهند.
زمان و پول شما ارزشی بسیار بیشتر از سرمایه گذاری روی اتفاقات تصادفی بازار دارد.
تمامی روش های تحلیل تکنیکال که بر پایه اندیکاتورها طراحی شده اند همه شان از اصل توالی تصادفی استفاده می کنند اما واقعیت با آنچه که تصور می کنید متفاوت است.
به تصویر زیر نگاه کنید:
به فردی که نشسته و در حال تماشای پرنده است نگاه کنید.
فرض کنید که این فرد از ابتدای عمرش تا الان مجبور بوده که بنشیند و هر آنچه که روی دیوار است را ببیند.
تصور او این است که در رو به رویش یک پرنده در حال پرواز کردن است.
اما آیا شما که دید وسیع تری نسبت به او دارید، به همین صورت فکر می کنید.
مسلما خیر. چرا؟
چون شما در حال مشاهده واقعیت هستید. فردی را می بینید که در جلوی منبع نور مجسمه پرنده را تکان می دهد.
تحلیل تکنیکال در واقع همین طور است.
شما هیچ گاه حتی تصور نمی کنید که پشت پرده اندیکاتور ها چه قدر می تواند وحشتناک باشد و چقدر سرمایه گذاری از طریق این روش ها می تواند به نظر احمقانه برسد.
راه حل چیست؟
چطور می توان از طریق جفت ارزها، بورس ایران، معامله ارز های دیجیتال و… به درآمد مطلوب رسید؟
لازم است که نگرش و شیوه تفکر خود را تغییر دهید
. آن چیزی که می تواند شما را به موفقیت برساند تحلیل گری نیست بلکه معامله گری پرایس اکشن جبل عاملی است.
این علم به شما اصول اصلی شناسایی رفتار معامله گران موثر حاضر در بازار را آموزش و سرنخ های ورود و خروج پول های بزرگ در بازار را نشان می دهد.
وقتی شما بتوانید نشانه های ورود پول های بزرگ در یک بازار را شناسایی کنید، گام بعدی فقط همراه شدن با آنهاست.
فرقی نمی کند در کدام بازار بخواهید معامله کنید،
فرقی نمی کند که کدام تایم فریم معاملاتی را انتخاب کرده اید،
شما می توانید با یادگیری علم صحیح معامله گری به درآمد مستمر دلاری و ریالی دست یابید.
در پرایس اکشن جبل عاملی از هیچ ابزاری استفاده نمی شود .
شما می توانید به راحتی هر نموداری از هر بازاری را تنها در کمتر از چند ثانیه بررسی و تصمیم بگیرید که باید بخرید، بفروشید یا نه لازم است که برای موقعیت بهتر کمی صبر کنید.
نتیجه گیری:
معامله گری در بازارهای مالی یک بیزینس با درآمد بسیار بالا است که می تواند دلاری و ریالی باشد.
پیشنهاد می کنم ابتدا خوب فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید که:
آیا می خواهید پول و زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال یا هر روش دیگری کنید؟
یا اینکه همین حالا به صورت رایگان معامله گری پرایس اکشن جبل عاملی را دریافت ودر مسیر موفقیت گام بردارید
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
تحلیلها مهمترین بخش معامله در بازار سرمایه هستند که توسط آنها میتوان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. سرمایهگذارانی که قصد دارند بهصورت مستقل در بازارهای مالی به ویژه بازار بورس، فعالیت نمایند، باید با استفاده از قدرت تحلیل بتوانند سهامی را شناسایی کنند، بهموقع خرید کنند و بهموقع هم بفروشند. خرید و فروش سهام بدون آگاهی و استفاده از تحلیلهای موجود، همانند رها کردن تیری در تاریکی است که احتمال اصابت آن به هدف شانسی و نامشخص میباشد. در بازار سرمایه دو روش کاملاً متفاوت برای تحلیل سهام وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. برای درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، قبل از هر چیزی باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام مختلف است.
اگر شما هم جزء تازهواردان بورسی هستید و سوالاتی از این قبیل را در ذهن دارید که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل بنیادی چیست؟ تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟ کدام یک بر دیگری برتری دارد؟ و …، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال گفته میشود که قیمت جاری سهام در بازار همیشه با ارزش ذاتی و حقیقی شرکت مربوط به آن برابر نیست. تحلیلگران با استفاده از تحلیل بنیادی، به بررسی صورتهای مالی، روشهای مدیریت، تحلیل رقبا، مزیتهای رقابتی و از همه مهمتر سودهای آتی یک سهم میپردازند و از همین طریق هم ارزش ذاتی سهم را محاسبه میکنند؛ در واقع، میتوان گفت که فاندامتالیستها بیش از هر چیزی سلامت سهم را بررسی میکنند. سپس با توجه به مقایسهی ارزش بازار و ذاتی که برای آن سهم تخمین میزنند، میتواند تشخیص دهند که سهم ارزان و زیرقیمت (under value) است یا گران و بالای قیمت (over value). در نهایت و از این طریق اقدام به خرید و فروش سهم خواهند کرد. تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
در روش فاندامنتال، سعی بر این است که ابتدا همهی عوامل موثر را شناخت و بعد ارزش ذاتی سهم را محاسبه کرد. بهعبارتی میتوان گفت که فاندامنتالیستها همانند یک متخصص تغذیه عمل میکنند که یک وعدهی غذایی را از لحاظ پروتئین، چربی، کربوهیدراتها و …، بررسی کرده و در نهایت از لحاظ ارزش تغذیه، آن وعدهی غذایی را باارزش یا بیارزش اعلام مینماید. در بیان تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، همچنین باید گفت که برخلاف تحلیل تکنیکال، روش فاندامنتال یک روش دو مرحلهای است که در ابتدا بسیاری از عوامل آتی را حدس میزند و سپس بر اساس این حدسیات، سودهای آتی را پیشبینی میکند. در نهایت با استخراج این موارد، ارزش ذاتی را محاسبه میکند. همین چند مرحلهای بودن تحلیل گر تکنیکال چیست؟ موجب میشود تا امکان خطا تا حد زیادی افزایش یابد.
مشکل دیگر تحلیل فاندامنتال این است که هیچ روش مشخصی را برای پذیرش اشتباه بودن تحلیل، ارائه نمیکند. برای مثال اگر سهمی ۵۰ درصد زیر قیمت ارزش ذاتیاش در حال معامله باشد، در آن توصیه به خرید میشود. درحالیکه در بسیاری از مواقع مثل رکود سال ۲۰۰۸، هیچ دلیلی وجود ندارد که سهم ۵۰درصد یا حتی ۹۵درصد از ارزش واقعی خود فاصله بگیرد!
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی، تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. در واقع، در این روش تحلیل سعی بر این است که با بررسی روند قیمتی، آرایشهای تاریخی و حجم معاملات گذشتهی یک سهم، رفتار کلی سهم را مطالعه و نسبت به پیشبینی آیندهی قیمت سهم اقدام کند. تکنیکالیستها معتقدند که گذشتهی نمودار سهم میتواند، چراغ راه آینده باشد؛ یعنی با مطالعهی گذشته و بررسی رفتارهای عمومی سهم، میتوان آیندهی آن را شبیهسازی کرد. حجم معاملات نیز عنصر کلیدی دیگری در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد. دقت داشته باشید که هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و …، از قبل در قیمت داراییها لحاظ شدهاند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
در بحث تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان گفت که برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال سعی در تحلیل برآیند عوامل موثر بر قیمت سهم دارد. رفتار آن به مانند یک اشتهاسنج است که اشتهای فرد را میسنجد. یک فرد بسیار گرسنه ممکن است غذاهای فاقد ارزش کیفی را هم مصرف کند. اما برعکس، یک فرد کاملاً سیر از صرف باارزشترین غذاها نیز خودداری میکند. تحلیل تکنیکال هم درست به همین شکل است. در این روش انرژی تحلیل گر تکنیکال چیست؟ فعلی، اشتها و تمایل حرکتی بازار به ادامهی روند فعلی سنجیده میشود. درست برعکس تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یک مرحلهای بوده و با بررسی رفتار واقعی بازار که همان نمودار قیمت و حجم معاملات میباشد، اقدام به قضاوت میکند. این تحلیل، تنها روشی است که قبل از معامله، سیگنالی مشخص برای تشخیص اشتباه بودن تحلیل ارائه میکند تا معاملهگر با ریسکی روشن وارد بازار شود.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
برای درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی به این مثال توجه کنید:
سرمایهگذار الف، یک تحلیلگر فاندامنتال و سرمایهگذار ب، یک تکنیکالیست میباشد. هر دوی این افراد در بررسی ارزشمند بودن چند مرکز خرید برای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذار الف، به هرکدام از این مراکز خرید سر میزند. محصولات، طراحی و صورتهای مالی هریک از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکند و بعد تصمیم میگیرد که سهام شرکت را خریداری کند یا خیر؟ چرا که او بهدنبال فروشگاهی است که بهترین شرایط بنیادی را داراست و عواملی مثل محصولات خوب، مدیران مسئولیتپذیر و … را در نظر میگیرد. تحلیلگران تکنیکال، با توجه به روندهای تاریخی که از صعود قیمت خبر میدهند، اقدام به خرید سهام یک شرکت میکنند. نه با توجه به آنچه که در شرکت رخ میدهد.
اما سرمایهگذار ب، از طریق کامپیوتر، وضعیت قیمت سهام فروشگاهها و نمودار شرکتهای مختلف را بررسی میکند تا متوجه شود که ارزش سهام کدام یک از این شرکتها بهترین عملکرد را داشته است؟ سپس الگوهای قیمتی را شناسایی میکند که بیانگر روند صعودی و قدرت ارزش سهام یک شرکت باشند. در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار ب، محصولات فروشگاه و وضعیت مالی آن را در نظر نمیگیرد. چرا که او یک تکنیکالیست است و معتقد است که تمام عوامل بنیادی را میتوان از قیمت سهام فهمید. درواقع، این سرمایهگذار نیازی ندارد که برای تصمیمگیری به فروشگاهها سر بزند. خب این هم دیگر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی است؛ در واقع، یک تحلیلگر فاندانتال، با توجه به عملکرد شرکتها برای معامله، تصمیمگیری میکند. آنها معتقدند که عوامل بنیادی در قیمت سهام یک شرکت و یا در آیندهی آن تاثیر خواهند گذاشت.
در نهایت، هر دوی این سرمایهگذاران، با وجود دلایل متفاوتی که برای انتخاب سهم دارند، ممکن است که در یک فروشگاه مشترک سرمایهگذاری کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
حالا که با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس آشنا شدید، احتمالاً این سوال برایتان پیش خواهد آمد که کدام یک از این روشها بر دیگری برتری دارد؟ باید بگوییم که هر دوی این تحلیلها برای ارزیابی و تحلیل بورس و سهام کارایی دارند. در اصل، این استراتژی و نگرش افراد در سرمایهگذاری یا معاملهگری است که مشخص میکند کدام تحلیل برای شما مفیدتر است. پس بهتر است، ابتدا اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید تا ببینید کدام تحلیل برای شما مناسبتر است؟ البته گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید. توصیهی بسیاری از حرفهایهای بازار، این است که همزمان از هر دو تحلیل برای انتخاب سرمایهگذاری و سهام مناسب جهت خرید استفاده نمایید. پس بهجای داشتن نگاه تحلیل گر تکنیکال چیست؟ متعصبانه به یک نوع تحلیل، دانش و آگاهی خود را نسبت به تحلیلها گسترش دهید.
برای آشنایی بیشتر با تحلیل بنیادی و تکنیکال و آگاهی از ویژگیهای هر کدام از آنها، میتوانید از اینجا شروع کنید 👇👇👇
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس پرداختیم و راجع به ويژگیهای هر یک از آنها صحبت کردیم. در کل، تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد شرکتها تمرکز کنند و تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند؛ این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند. اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانی است که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند و برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند، بسیار کاربردی است. اما همانطور که در این مقاله گفتیم که لزومی ندارد، بهعنوان سرمایهگذار، استراتژی سرمایهگذاریتان را صرفاً به یک نوع تحلیل وابسته نمایید. ممکن است در برخی موقعیتها تحلیل تکنیکال و در برخی دیگر تحلیل بنیادی را موثر بیابید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا تحلیل گر تکنیکال چیست؟ تحلیل گر تکنیکال چیست؟ با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تحلیل گر تکنیکال چیست؟
مدرک «تحلیلگر تکنیکال مالی خبره» یک گواهینامه با کلاس جهانی است که از سوی همه انجمنهای حرفهای تحلیلگران تکنیکال، موسسات مالی و سرمایهگذاری، بانکها و مراجع ناظر صنعت خدمات مالی در سطح بینالمللی به عنوان عالیترین نشان دانش تحلیل تکنیکال شناخته میشود. در حال حاضر بیش از ۱۵۰۰ نفر در جهان موفق به اخذ این گواهینامه ارزشمند شده و در بالاترین سطوح حرفهای در حوزه بازارهای مالی مشغول به فعالیت شدهاند. با اخذ این مدرک، شما به طور خودکار به عضویت معتبرترین تشکل حرفهای صنف تحلیلگران تکنیکال در سطح جهان یعنی «فدراسیون جهانی تحلیلگران تکنیکال» یا IFTA درآمده و با پرداخت حق عضویت سالانه میتوانید در انجمنهای ملی عضو این فدراسیون از جمله «انجمن تحلیلگران تکنیکال انگلستان» – STA – یا «انجمن تحلیلگران تکنیکال ژاپن» – NTAA – نیز حضور داشته باشید و ورود خود به جمع نخبهترین تحلیلگران تکنیکال جهان را جشن بگیرید.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در سرمایهگذاری دارد؟
اغلب افراد از ریاضیات و آمار وحشت دارند اما چه بخواهید و چه نخواهید آمار و ریاضی بخش مهمی از فعالیتهای بازار سهام را تشکیل میدهند. تحلیل تکنیکال راهکاری است که به کمک شما میآید. عدهی زیادی از متخصصان از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در نگاه اول تحلیل تکنیکال پیچیده بهنظر میرسد و سرمایهگذاران فکر میکنند که از آن سر درنمیآورند. اما تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال مطالعه و بررسی الگوها و نمودارهایی از روند بازار است که اوضاع سهام را برای سرمایهگذار مشخص میکند. برای سادهتر شدن مطلب به این تعریف دقت کنید: یک روز قیمت سهم بالاست و روز دیگر ممکن است قیمت سقوط کند، اما اگر به تغییرات قیمت در طول زمان دقت کنید، روندها و الگوهایی را در این مسیر بهدست میآورید. مطالعهی نمودارهای این الگوها و روندها را تحلیل تکنیکال مینامند. وقتی بدانید تحلیل تکنیکال چیست، میتوانید به نقش مهم شاخصهای تکنیکال پی ببرید.
قبل از اینکه یاد بگیریم تحلیل تکنیکال چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد، تعدادی از ویژگیهای شاخص آن را مرور میکنیم:
تاریخ تکرار میشود
طبق تحلیل تکنیکال روند قیمتها در طول زمان تکرار میشود. بنابراین با نگاهی به نمودارهای سهام و کسب اطلاعاتی در مورد قیمت و اندازهی سهام در گذشته میتوان به تغییراتی که در آینده رخ تحلیل گر تکنیکال چیست؟ خواهند داد، پی برد. پس با این رویکرد میتوان سقوط و اوج گرفتن سهام را پیشبینی کرد.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
رویکرد تحلیل تکنیکال در مطالعهی نمودارهای سهام دقیقا مخالف با رویکرد تحلیل بنیادی است. اگر شما تحلیلگری با رویکرد بنیادی باشید، صورتهای مالی شرکتتان یعنی ترازنامهها و صورتهای درآمد را برای رشد بالقوه بررسی و مطالعه میکنید. نکتهی قابل ملاحظهی دیگری که به آن توجه میکنید عواملی است که بر افزایش درآمد شرکت در آینده تأثیر میگذارند. مثلا اوضاع کسبوکار جدیدی را که در حال شکلگیری است پیگیری میکنید. فناوریهای جدید نیز دلمشغولی دیگر شماست. از آنجا که تحلیل تکنیکال به چرخش و حرکت قیمت سهام بهشکل دایرهوار معتقد است، در رویکرد شما نقشی ندارد. اگر روند و حرکت قیمت را روی این دایره بدانید، میتوانید تصمیمات سرمایهگذاری مناسبی بگیرید. برای شناخت و آگاهی از الگوی قیمت جاری باید ابزارهای تحلیلی در اختیار داشته باشید. میانگینها، نمودارها و شاخصهای مختلف شما را در این زمینه یاری میکنند.
پایههای تحلیل تکنیکال چیست؟
استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیشگویی قیمتهای سهام، باید با این فرض باشد که رابطهای میان نمودار و الگوهای قدیمی و جدید وجود دارد. این تنها راهی است که پیشگویی را میسر میکند. ۳ فرض اساسی در تحلیل تکنیکال سهام وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا میشوید:
قیمتهای بازار تمام اطلاعات یک سهم را منعکس میکنند
پیش از این عنوان شد که تحلیل بنیادی به اطلاعات و مسائل مالیِ یک سهم میپردازد. اگر یک تحلیلگر تکنیکال باشید، معتقدید که سرمایهگذاران همه چیز را دربارهی یک سهم میدانند و در واقع از این اطلاعات برای تصمیمگیری خرید و فروش استفاده میکنند. این اطلاعات متعاقبا بر قیمت و نمودار سهام اثر میگذارد. به همین دلیل در این نوع تحلیل از الگوها و نمودارها برای بررسی روند بازار استفاده میشود و به شاخصهای بنیادی توجه نمیشود.
الگوها به تکرار تمایل دارند
یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال بر این باور استوار است که روندها میل به تکرار دارند. بهعبارت دیگر فرض کنید نمودار سهم بهشکل الگوی فرضی A-B-C تغییر میکند. بنابراین هر وقت به نقطهی C میرسیم، گام بعدی بازگشت به A و سپس B خواهد بود و در نهایت بازگشت دوباره به سوی C است. این الگو بدون تغییر و شکست، در طی زمان تکرار میشود. بر اساس همین تحلیلهای تکنیکال میتوان روند را پیشگویی کرد و در غیر اینصورت با نگاهی بنیادی دید کلان خود را برای بررسی اوضاع از دست میدهید.
قیمت سهم از الگوهای خاص پیروی میکند
تحلیل تکنیکال سهام مبتنی بر این عقیده است که نمودار هر سهم روند منحصربهفرد خود را دارد و قیمتها فقط بر اساس این روند تغییر و تحول مییابند. هر تغییر و تحرکی در قیمت سهم تغییر بعدی را رهنمون میسازد. وقتی شما سنگی را درون حوض آبی میاندازید، امواج مکرر روی آب تشکیل میشود و پس از مدت زمان اندکی از بین میرود. بار بعدی که سنگی را پرتاب میکنید، امواج مشابهی روی آب ایجاد میشود. این روندِ قابل پیشبینی بهشکل مشابه در نمودارهای سهام نیز رخ میدهد. هر حرکت و تغییری در وضعیت سهام از الگوهای قبلی پیروی میکند، ولی ممکن است این تغییرات دقیقا مانند امواج آب با شدتهای مختلفی نسبت به گذشته رخ بدهند، در حالیکه الگو و روند همچنان بیتغییر است.
بر اساس این مفروضات میتوانید از ۳ شاخص تکنیکال برای تعریف روند بازار و پیشبینی قیمت سهم استفاده کنید که عبارتند از نمودارها، میانگینهای در حال تغییر و شاخصهای تکانهای.
نمودارها
نمودار قیمتها از متداولترین ابزارهایی است که بهعنوان شاخص تکنیکال در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. نمودار حجمی، تعداد سهمهای خرید و فروش شدهی یک شرکت را در طول زمان نشان میدهد. برای انجام تحلیل تکنیکال باید روندهای گذشته یا نمودارهای میلهای و شمعدانی را بررسی کنید. نمودار شمعدانی نوع ویژهای از نمودار است که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد و بهشکل مجموعهای از شمعهای متوالی است. از این نمودارها برای بررسی روند خطی استفاده میشود و در آنها تغییرات سهام در طول زمان نشان داده میشود.
میانگینهای در حال تغییر
میانگینهای متغیر برای برداشتن لغزشهای آنی در نمودار سهام بررسی میشوند. گاهی اوقات قیمت سهام در مدت زمانی کوتاه با شیب تندی حرکت میکند و این تغییرات بررسی روندها را سخت میسازد. برای کنار گذاشتن این تغییرات یکباره و دست یافتن به نتایج باثبات، میانگین قیمت چند روز محاسبه میشود. برای نمونه اگر قیمت ۵ روز یک سهم به این شکل است: ۵۰ ، ۵۳ ، ۴۷، ۴۵ و ۵۲ تشخیص مسیر حرکت قیمت کمی سخت میشود. با این حال اگر بتوانید میانگین قیمتها را بهدست بیاورید و با میانگینهای ۵ روز آتی و ۵ روز گذشته مقایسه کنید، به دید خوبی دست خواهید یافت. این میانگینگیری، SAM یا میانگین متغیر ساده نام دارد. روش دیگر بررسی میانگین، استفاده از میانگین متغیر نمایی یا EMA است. میانگین وزنی خطی نیز کاربرد دارد. بهخاطر داشته باشید که این مدلها در بازههای زمانی بیشتر از ۵ روز و در واقع در بازههای زمانی ۱۰ روزه و یکماهه کاربرد دارند.
شاخصهای تکانه
این شاخصها ابزارهای آماریای هستند که بر اساس دادههای حجمی و قیمتی سهام حساب میشوند. این شاخصهای تکنیکال بهعنوان ابزارهایی جهت حمایت از نمودارها و میانگین استفاده میشوند. برای تأیید دیگاه خود در مورد سهام مختلف و با استفاده از شاخصهای قبلی میتوانید از شاخص تکانه جهت توجیه و استدلال بهتر کمک بگیرید. تعدادی از شاخصهای تکانه، نشانههایی هستند که قبل از حرکت و تغییر قیمت مورد انتظار شما رخ میدهند و ثابت میکنند که پیشبینی شما درست است. به این شاخصها، شاخصهای پیشرو گفته میشود. سایر نشانهها وقتی ظاهر میشوند که سهم، حرکت تحلیل گر تکنیکال چیست؟ خود را در مسیر مشخصی آغاز کند. این شاخصها، شاخصهای پسرو نام دارند و نشان میدهند که سهم به مسیر خود ادامه میدهد.
اهمیت استفاده از تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال بهشدت در حال رواج است. در ادامه به اهمیت استفاده از تحلیل تکنیکال پرداخته میشود:
رویکرد ریاضیاتی
تحلیل تکنیکال از احتمالات کمک میگیرد. به کمک احتمال میتوان وضعیت بازار سهام را پیشبینی کرد، طوری که به تحلیلهای جزئی و مداقه کردن نیازی نباشد. با این نوع تحلیل دید خوبی نسبت به آینده و روندها بهدست میآید و برآورد تغییر قیمتها منعکس میشود. سرعت و دقت این روش بسیار بیشتر از تحلیل بنیادی است.
تعریف روندهای کوتاهمدت
تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایهگذارانی مفید است که به فکر سرمایهگذاریهای بلندمدت (۳ تا ۵ ساله) هستند. علت این است که هر مدلِ کسبوکار برای سودآوری و موفقیت به زمان نیاز دارد. بنابراین سرمایهگذاران بلندمدت باید صبوری کنند. زمان در تحلیل تکنیکال مطرح نیست. موفقیت هر سهم به سودآوری شرکت وابسته است. بنابراین برای سرمایهگذاری بلندمدت نمیتوان به تحلیل تکنیکال اکتفا کرد چون در این نوع تحلیل، آیندهی نزدیک مورد بررسی قرار میگیرد. مثلا اگر شرکتی بخش جدیدی به کسبوکار خود اضافه کند و این بخش شروع به درآمدزایی و سودآوری کند، قیمت سهام آن شرکت افزایش مییابد. اما با مطالعهی گذشته و سوابق این شرکت چگونه میتوانید چنین رشدی را پیشبینی کنید؟ بهعبارت دیگر تحلیل بنیادی تنها قسمتی از تأثیرات قیمت را نشان میدهد. همین بخش جدیدی که در شرکت فرضی بحث کردیم، نمیتواند یکشبه به رشد و تولید برسد و این تغییرات نیازمند زمان است. در چنین شرایطی تحلیل تکنیکال تصویری واضح به شما میدهد و ۳ تا ۶ ماه آینده را برایتان پیشبینی میکند. پس در واقع نگاه خُرد و کلان در تحلیل تکنیکال و بنیادی در کنار هم پاسخگوست.
نشانههایی از خطرات در کمین
گاهی اوقات خطر سقوطی که یک سهم را تهدید میکند از چشمها جا میماند. ابزارهای تحلیل بنیادی از پیشگویی چنین مشکلی عاجزند اما با وجود مطالعه و سوابق و استفاده از تحلیل تکنیکال این روند قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال علت سقوط را شناسایی نمیکند اما وقوع آن را به شما گوشزد خواهد کرد. مثلا قبل از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ میلادی، همه چیز در بازار سهام آمریکا بهخوبی پیش میرفت. هیچکس نمیتوانست بفهمد که سقوط در راه است اما تحلیل تکنیکال پیشگویی کرده بود که بازار در آستانهی سقوط شدید است.
دیدگاه شما