نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)
نظریه موج الیوت (به انگلیسی Elliott Wave Theory) توسط شخصی با نام «رالف نلسون الیوت» ابداع شد.
هدف الیوت توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی بود که در آنها میتوان الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال را مشاهده کرد.
امواج الیوت در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کنندگان تشخیص داده میشوند. معاملهگران و سرمایهگذارانی که تلاش دارند از روند بازار کسب سود کنند را میتوان در واقع “سوار بر موجها” تفسیر کرد.
الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که براساس تصور کلی رفتاری تصادفی و بینظم داشتند، در واقع در قالب الگوهای تکرارشونده معامله میشوند. در این مقاله به شرح نظریه موج الیوت و نحوه به کارگیری آن در معاملات نگاهی خواهیم انداخت.
مبانی نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 30 میلادی ابداع شد.
الیوت، پس از اینکه به دلیل بیماری به ناچار بازنشسته شد، احتیاج پیدا کرد تا با چیزی زمان خودش را پر کند و سرگرم شود.
به این سبب شروع به بررسی 75 سال نمودارهای سالیانه، ماهیانه، هفتگی، روزانه، و همچنین نمودارهای خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در چندین شاخص مختلف کرد.
در سال 1935، هنگامی که الیوت پیشبینی عجیبی از کف بازار (market bottom) ارائه داد، نظریه او نیز به شهرت رسید و از آن زمان به بعد این نظریه اساس اقدامات هزاران مدیر سبد، معاملهگر و سرمایهگذار خصوصی شده است.
الیوت قوانین خاص حاکم بر چگونگی شناسایی، پیش بینی، و سرمایهگذاری براساس این الگوهای موجی را توضیح داد. این کتابها، مقالات، و نامهها در شاهکارهای آر. اِن. الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) جمع آوری شده و در سال 1994 به چاپ رسیدند.
Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیلها و پیش بینیهایش از آینده بازار را براساس مدل الیوت انجام میدهد.
از نظر الیوت، این الگوها قطعیتی برای حرکات آینده قیمت نیستند بلکه میتوانند کمکی در تحلیل احتمالات عملکرد آینده بازار قلمداد شوند. این الگوها را میتوان در ارتباط با سایر انواع تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتورهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معاملهگران نیز ممکن است از ساختار موج الیوت بازار در یک بازه زمانی مشخص تفاسیر مختلفی داشته باشند.امواج اصلی در الیوت
موجها
به عقیده الیوت، روند قیمتها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران نشات میگیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد.
نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکنند.
با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیقتری بررسی کند.
فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار میکنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که میتوان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.
نکات کلیدی:
- در تحلیل تکنیکال، نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای طولانیمدت و تکرارشونده قیمت است که براساس احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران شکل گرفتهاند.
- این نظریه، امواج را متشکل از امواج ایمپالسی (impulse waves) میداند که الگو را شکل میدهند و همچنین امواج اصلاحی (corrective waves) که در تقابل با روند بزرگتر قرار میگیرند.
- هر مجموعه موج، در قالب مجموعهای بزرگتر از امواج جای میگیرد که از الگوی مشابه ایمپالس/اصلاح تبعیت میکند. به این رویکرد خاص از تحلیل بازار و سرمایه گذاری روش فراکتال گفته میشود.
تفسیر نظریه امواج الیوت
نظریه موج الیوت به این شکل تفسیر میشود:
پنج موج در مسیر روند اصلی حرکت میکنند و در پی آنها یک حرکت اصلاحی همراه با سه موج رخ میدهد (در کل یک حرکت 5-3). این حرکت 5-3 خود به دو زیرگروه در موج بعدی تقسیم میشود.
الگوی 5-3 اصلی ثابت میماند، با این حال بازه زمانی هر موج ممکن است متفاوت باشد.
نگاهی به نمودار زیر بیندازید که متشکل از هشت موج است: (پنج موج بالا و سه موج پایین) که با 1، 2، 3، 4، 5، A، B، C نامگذاری شدهاند.
موجهای 1، 2، 3، 4، و 5 یک موج ایمپالس را شکل میدهند و موجهای A، B، و C یک موج اصلاحی.
از سویی دیگر، یک امواج اصلی در الیوت ایمپالس پنج موجی موج 1 و یک اصلاح سه موجی موج 2 را در مقیاس بزرگتر بعدی نشان میدهند.
موج اصلاحی اغلب از سه حرکت مجزای قیمت تشکیل شده است – دو حرکت در مسیر اصلاحیه اصلی (A و C) و یک حرکت خلاف جهت آن (B).
موجهای 2 و 4 در تصویر بالا موجهای اصلاحی هستند.
این امواج به طور معمول ساختاری شبیه این دارند:
توجه داشته باشید که در این تصویر، موجهای A و C در یک درجه بزرگتر در مسیر روند حرکت میکنند و بنابراین ایمپالسی هستند و از پنج موج تشکیل شدهاند. در مقابل، موج B برخلاف روند است و بنابراین اصلاحی و متشکل از سه موج است.
یک موج ایمپالسی که موجی اصلاحی آن را دنبال کند یک درجه از موج الیوت را تشکیل میدهند که از روندها (trends) و ضدروندها (countertrends) تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا میبینید، پنج موج همیشه به سمت بالا و یا سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند بزرگتر به سمت پایین باشد، دنباله پنج موجی نیز به سمت پایین خواهد بود.
درجه موج
الیوت 9 درجه موج تعریف و آنها را به این ترتیب، از بزرگترین به کوچکترین، نامگذاری کرد:
- چرخه فوقبزرگ (Grand Supercycle)
- چرخه بزرگ (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اولیه (Primary)
- حد وسط (Intermediate)
- کوچک (Minor)
- جزئی (Minute)
- بسیار جزئی (Minuette)
- زیرگروه بسیار جزئی (Sub-Minuette)
از آنجا که موجهای الیوت فراکتال هستند، درجات موج الیوت، به لحاظ نظری، بیشتر از آنچه که در بالا فهرست شد نیز میتوانند تا ابد بزرگ و بزرگتر و در نتیجه جزئی و جزئیتر شوند.
یک معاملهگر میتواند هرروز از این نظریه استفاده کند، یک حرکت ایمپالسی با روند صعودی را شناسایی کرده، با آن همراه شود و سپس این موقعیت را پس از کامل شدن الگوی پنج موجی و هنگامی که روند معکوس قریب الوقوع است بفروشد یا Short کند.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند
برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.
این فرضیه میگوید حرکات قیمت سهام را میتوان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شوندهای به نام امواج شکل میگیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایهگذار است.
در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).
امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معاملهگران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمیکنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمیدانند.
خود نظریه تحلیل موج را نیز نمیتوان به سادگی تعریف کرد.
برخلاف بسیاری از نظریههای شکلگیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعدهمند نیست تا بتوان دستورالعملهای آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه میدهد و کمک میکند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیعتر و عمیقتر درک کنید.
نظریه موج الیوت در اصل شامل امواج ایمپالسی و اصلاحی میشود:
امواج ایمپالسی
موجهای ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل میشوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت میکنند.
این الگو رایجترین موج محرک است و بسیار ساده میتوان آن را در بازار تشخیص داد.
مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.
با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید میکنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمیتوان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نامگذاری شود. این قوانین عبارتند از:
- موج 2 نمیتواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
- موج 3 هرگز نمیتواند بین موجهای 1، 3، و 5 کوتاهترین باشد
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی امواج مورب (diagonal waves) نامیده میشوند، از سه موج یا ترکیبی از 3 زیرموج تشکیل شدهاند که در مسیر خلاف روند بزرگترین درجه بعدی حرکت میکند.
مانند تمامی امواج محرک، هدف آن حرکت دادن بازار در مسیر روند است و از 5 زیرموج تشکیل شده است.
تفاوت اینجاست که به نظر میرسد امواج مورب یا در حال گسترش و یا در حال انقباض هستند. همچنین، با توجه به اینکه کدام موج مشاهده شده، تعداد زیرموجهای امواج مورب ممکن است به 5 نرسد.
مانند دیگر امواج محرک، هر زیرموج از امواج مورب هرگز به طور کامل مسیر زیرموج قبل را طی نمیکند و زیرموج 3 از امواج مورب هرگز کوتاهترین موج نیست.
این امواج ایمپالسی و اصلاحی در یک ساختار فراکتال مشابه با خود جای گرفتهاند تا الگوهای بزرگتر را بسازند.
به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میانه یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ایمپالسی در حال رشد را نشان دهد. معاملهگری که چنین تفسیری از موج الیوت دارد ممکن است دو دیدگاه بلندمدت خرسی و کوتاه مدت گاوی برای سرمایهگذاری داشته باشد.
پیشبینیهای بازار براساس الگوهای موجی
الیوت پیش بینیهای دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان میدهد.
با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را میتوان یافت. و این الگو تا بینهایت خود را در مقیاسهای کوچکتر و کوچکتر تکرار میکند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دههها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتالها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.
ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاحهای قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان میدهند درحالیکه اصلاحها برخلاف روندها حرکت میکنند.
الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالسها و اصلاح ها مشخص میکند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبتهای فیبوناچی را نشان میدهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.
تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کردهاند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شدهاند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.
این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیشبینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دورهای و 34 دورهای ارائه میدهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعملهای موج الیوت را روی دادهها اعمال میکند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.
شهرت نظریه امواج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصل موج الیوت از طریق کتاب افسانهای دو نفر با نام «ای. جی. فراست» (A.J. Frost) و «رابرت پرشتر» (Robert Prechter)، شهرت زیادی پیدا کرد.
نام این کتاب، اصل موج الیوت: کلید رفتار بازار (Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior) بود.
نویسندگان این کتاب بازار گاوی دهه 80 را پیشبینی کرده بودند و پرشتر بعدها بر مبنای همین نظریه رکود 1987 را پیشبینی و یک پیشنهاد فروش صادر قبل از سقوط بازار در سال 1987 میلادی منتشر کرد.
سخن آخر
طرفداران موج الیوت تاکید دارند که فراکتال بودن ساختار بازار به منزله سهولت پیش بینی بازار نیست.
دانشمندان درخت را دارای ساختاری فراکتال میدانند اما نه به این معنا که میتوان راه هر شاخه را پیشبینی کرد. نظریه موج الیوت، مانند هر روش تحلیلی دیگری، در عمل طرفداران و همچنین منتقدین خودش را دارد.
یکی از مشکلات اساسی این است که طرفداران نظریهها همیشه میتوانند اشتباهات را به گردن خوانش بد از نمودارها بیندازند تا ضعف خود نظریهها.
علاوه بر این، تفاسیر و تعابیر از اینکه چقدر طول میکشد تا یک موج کامل شود بیشمار است. با این حال، معاملهگرانی که طرفدار نظریه موج الیوت هستند سرسختانه از آن دفاع میکنند.
آشنایی با تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
یکی از ابزارهای کاربردی در آموزش تحلیل تکنیکال رمزارزها ، امواج الیوت است. پیش از این با روش پرایس اکشن آشنا شدیم. در واقع تئوری امواج الیوت زیر مجموعه همان چیزی است که تحت عنوان پرایس اکشن با آن آشنا شدیم.
تئوری الیوت بر اساس تئوری داو ساخته و پرداخته شده است و در آن از سطوح فیبوناچی هم استفاده خواهد شد. همان طور که میدانید معامله گران برای انجام ترید موفقیتآمیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. تئوری امواج الیوت یکی از ابزارهای قوی برای مشخص کردن زمان مناسب برای انجام ترید (خرید یا فروش ارز) است. در این مطلب با این تئوری و کارکرد آن آشنا خواهیم شد.
معرفی امواج الیوت (Elliott Wave)
از تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال برای شناسایی زمان مناسب ترید استفاده میشود. یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در هر بازه زمانی میتوان از آن استفاده کرد. با استفاده از این ئوری میتوان نوسانات روند بازار و همچنین احساسات تاثیرگذار بر آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
رالف نلسون الیوت ( Ralph Nelson Elliott )، نویسنده و حسابدار آمریکایی، برای اولین بار در دهه 30 میلادی این تئوری را مطرح کرد و مورد استفاده قرار داد. بعد از مرگ الیوت در دهه 70 میلادی، رابرت پریچر این امواج را به زبان سادهتر به همه معرفی کردند. در اصل با استفاده از این روش میتوان رفتار و واکنشهای انسانی را شرح داد. از آن برای تشخیص روند و چرخهی بازارهای مالی استفاده میشود.
پریچر در کتاب خود در این باره نوشته است: «امواج الیوت در اصل ابزاری برای پیش بینی نیست. بلکه این ابزار، شرح مفصلی از نحوه رفتار بازارها ارائه میدهد.»
الگوهای امواج الیوت
امواج الیوت در تحلیل تکنیکال به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از: موتیو ویو Motive Wave و کورکتیو ویو Corrective Wave .
موج Motive در حقیقت یک حرکت 5 موجی است که در جهت روند با درجه بالاتر شکل میگیرد و Corrective یک حرکت 3 موجی است که با درجه بالاتر در خلاف جهت روند نمایان میشود. چرخهای که با استفاده از این تئوری در بازار مشاهده میکنیم 8 موج دارد که از این تعداد، 3 موج اصلاحی و 5 موج آن پیش رونده را در بر گرفته است. در این تصویر یک چرخه کامل بازار را میبینیم که روند صعودی را طبق روش الیوت نشان میدهد. چنانچه روند نزولی هم باشد به همین ترتیب نشان داده میشود.
در تصویر بالا، 5 موج Motive وجود دارد:
3 موج در حرکت صعودی (1، 3 و 5)، و 2 موج دیگر در حرکت نزولی (A و C) قرار دارند. از آنجا که امواج 2 و 4 و B در خلاف جهت روند با درجه بالاتر قرار دارند (صعودی) پس جزو امواج Corrective به شمار میآیند. این وضعیت گویای یک چرخه کامل در بازار معاملات است. بازار میتواند تغییر ماهیت داده و در درجات مختلفی حرکت خود کند. به عنوان مثال می توان مطابق تصویر زیر، تمام 5 موج اول در تصویر بالا را به عنوان موج اول صعودی در نظر بگیریم. یعنی چنانچه بازار را در بازههای زمانی (تایم فریم) بالاتر تحلیل و بررسی کنیم، چرخه کامل بالا، فقط به عنوان موج اول از یک حرکت بزرگتر در بازار مشاهده میشود.
تصویر زیر روش امواج الیوت در بازه زمانی طولانیتر را نمایش میدهد.
حالا برای بررسی دقیقتر حرکات بازار باید بازههای زمانی کوتاه تر را در نظر بگیریم. در تصویر پایین که یک تایم فریم کوتاه را نشان میدهد، موج 3 از تصویر اول، خود را به 5 موج کوچکتر تقسیم میکند. این موضوع را در ادامه کاملا بررسی خواهیم کرد.
اکنون به تصویر زیر نگاه کنید. این تصویر چرخه کامل بازار و امواج را در یک روند نزولی به معرض نمایش گذاشته است. تفسیر الیوت از حرکات نزولی هم درست شبیه به حرکات صعودی عمل خواهد کرد.
امواج پیش رونده (Motive waves)
آن طور که پریچر تعریف میکند، امواج پیش رونده همیشه در راستای روند بزرگتر در حرکت هستند. بر این اساس امواج از3 قانون تبعیت میکنند که شامل موارد زیر است:
- موج 2 نمیتواند از آغاز موج 1 پایینتر قرار بگیرد. یعنی موج دوم نمیتواند بیشتر از 100 درصد موج اول را اصلاح کند.
- موج 4 نیز نباید بیشتر از 100 درصد موج 3 را اصلاح کند.
- در میان موج 1 و 3 و 5، موج 3 نمیتواند کوچکترین موج باشد و معمولا موج 3 بزرگترین موج در میان آنها خواهد بود. همچنین موج 3 نباید پایین تر از موج 1 قرار بگیرد.
امواج اصلاحی (Corrective Waves)
امواج اصلاحی برخلاف امواج پیش رونده، ساختار 3 موجی دارند که در روش الیوت با حروف A و B و C نامگذاری شده اند.
امواج اصلاحی برخلاف امواج پیش رونده که 5 موجی هستند، کوتاهترند. این سه موج (ساختار امواج اصلاحی) در خلاف جهت روند اصلی قرار دارند. به همین دلیل از نظر نمایان سازی قیمت و زمان کوتاه تر هستند.
آیا روش الیوت کاربرد دارد؟
امواج الیوت بسیار پیچیده و پرچالش هستند که در این مطلب تنها به بخشی از دانستنیهای آن اشاره کردیم. با گذشت حدود 50 سال از اعلام این روش، هنوز نمیتوان گفت که کاربردی هست یا نه.
یکی از ایراداتی که بر این روش وارد است، این موضوع را مطرح میکند که حتی اگر همه قوانین به خوبی رعایت شود و مشاهدات مورد بررسی قرار گیرد ممکن است موجها به روشهای مختلفی رسم شوند. حتی مشاهده میشود که دو تریدر در شرایط زمانی مشترک و وضعیت مشابه، امواج را به صورت متفاوت ترسیم میکنند.
برخی از منتقدان بر این روش میگویند که این روش اصولی کاملا ذهنی دارد. به همین دلیل نمیتوان را به طور کامل تایید یا رد کرد. با وجود اینکه معاملات بسیار دقیقی با استفاده از این روش انجام شده است. اما نمیتوان این را نادیده گرفت که مفاهیم این روش ذهنی و انتزاعی هستند. بنابراین بهترین کار این است که از این روش در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
نتیجه گیری
در این مطلب با روش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. این روش پیچیدگیهای فراوانی دارد و در این مطلب تنها با زبان ساده ان را مطرح کردیم. تئوری امواج الیوت یکی از ابزارهای قوی برای مشخص کردن زمان مناسب برای انجام ترید (خرید یا فروش ارز) است.
امواج الیوت به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از: موتیو ویو Motive Wave و کورکتیو ویو Corrective Wave . موج Motive در حقیقت یک حرکت 5 موجی است که در جهت روند با درجه بالاتر شکل میگیرد و Corrective یک حرکت 3 موجی است که با درجه بالاتر در خلاف جهت روند نمایان میشود. باتوجه به انتقاداتی که بر این روش وارد است، بهتر است از آن در کنار سایر روشهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
امواج الیوت (امواج اصلی در الیوت Elliott Waves) چیست؟ استفاده از آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر تمایل دارید برای معاملات خود برنامهریزی کنید، پس باید بتوانید در هر بازه زمانی دیدی کلی از وضعیت بازار داشته باشید. تحلیلگران تکنیکال معمولاً برای رسیدن به چنین دیدی در تحلیل خود از امواج الیوت (Elliott Waves) استفاده میکنند. امواج الیوت یکی از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است؛ در نتیجه درک آن در ابتدا دشوار به نظر میرسد، اما به محض اینکه بر این تکنیک تسلط بیابید، به فواید فراوانش پی خواهید برد. در این مقاله میکوشیم شما را با مفهوم امواج الیوت آشنا کنیم.
الیوت کیست؟
امواج الیوت به دست رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) ابداع شد. او حسابداری آمریکایی بود و در دهه 1920 کار میکرد. الیوت در دوران کاری خود به بیماری گوارشی مبتلا شد و مجبور بود شغل خود را برای درمان رها کند؛ پس تصمیم گرفت برای دور کردن ذهن خود از بیماری، رفتار قیمت سهام بورس را مطالعه کند.
الیوت در سال 1934 به این نکته پی برد که رفتار قیمت سهام تصادفی نیست و به جای آنکه مبتنی بر هرج و مرج باشد، از الگوهای تکرارشوندهای تبعیت میکند. الیوت مشاهده کرد که الگوهای یکسانی در چرخههای تکرارشونده تشکیل میشود. این چرخهها عواطف و احساسات سرمایهگذاران و تریدرها را در قالب نوسانات قیمت منعکس میکردند. این حرکات قیمت به واحدهایی تقسیم میشد که الیوت آنها را امواج (Waves) نامید.
امواج الیوت (Elliott Waves)
بر اساس مشاهدات الیوت، تحرکات روند بازار در قالب الگوی امواج پنج بخشی و سه بخشی شکل میگرفت که امواج پنج بخشی نخست با اعداد 1 تا 5 نامگذاری میشد و در جهت روند بزرگتر حرکت میکرد. در پی حرکت امواج پنج بخشی نخست یک حرکت اصلاحی صورت میگیرد که سه موج متوالی دارد. برای نشان دادن این الگوی اصلاحی از حروف a، b و c استفاده میشود.
این امواج پنجگانه پیشرونده و الگوی اصلاحی سهبخشی آن به صورت زیر نمایش داده میشود.
امواج شماره 1، شماره 3 و شماره 5 امواج ایمپالس (Impulse) ضربهای یا شتابدار نامیده میشوند. موج شماره 2 اصلاح موج شماره 1 و موج شماره 4 نیز اصلاح موج شماره 3 است و برآیند کلی موج شماره 1 تا 5 از طریق برآیند امواج a-b-c اصلاح میشود.
الگوهای الیوت در چندین تایم فریم واقع شدهاند. این یعنی ممکن است دنباله کاملی از 5 موج در یک تایم فریم کوچک مثلاً در نمودار 15 دقیقهای، صرفاً نمایانگر موج اول یک دنباله از امواج در تایم فریمی بزرگتر باشد. از منظری کلانتر، هر الگوی موج جاری بخشی از الگوی موجی بزرگتر است که در یک تایمفریم بزرگتر در حرکت است.
با این اوصاف، میتوان امواج الیوت را همچون مجموعهای از عروسکهای روسی ماتروشکا در نظر گرفت که در آن مجموعهای از امواج متوالی، یکی از امواج درجه بالاتر را تکمیل میکند. به صورت جزئیتر میتوان گفت که برآیند حرکت از موج 1 تا 5، یکی از موجهای 1، 3 یا 5 درجه بالاتر را تکمیل میکند، در حالی که برآیند حرکت از موج a تا c یکی از موجهای 2 یا 4 درجه بالاتر را تکمیل میکند. میتوانید این وضعیت را به روشنی در تصویر زیر مشاهده کنید:
احتمالاً با خواندن مطلب بالا مفهوم اشکال فراکتال (Fractals) به ذهنتان خطور خواهد کرد. فراکتال ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست میآید.
استفاده از امواج الیوت (Elliott Waves) در تحلیل تکنیکال
حالا که درک روشنی از مفهوم امواج الیوت پیدا کردهایم، باید بتوانیم آن را در معاملات ارزهای دیجیتال به کار ببریم و با آن کسب درآمد کنیم. همانطور که میدانید، تشخیص درست امواج الیوت کار دشواری است. ممکن است هنگامی که در عمل به نمودار قیمت نگاه میکنیم، امواج به صورت کامل شکل نگرفته باشد و بعضاً نامگذاری آنها دشوار است. تسلط یافتن بر این تکنیک به تمرین فراوان نیاز دارد؛ اما خوشبختانه اصول و قواعدی وجود دارد که تا حدی در این راه به ما کمک خواهد کرد:
- موج شماره 2 هرگز نمیتواند فراتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود. این قانون در عمل به این معنا است که در یک حرکت صعودی، قیمت نمیتواند در پایان حرکت موج 2، پایینتر از قیمت آغازین موج 1 برود.
- طول موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر بیشتر است اما هرگز نمیتواند از دو موج دیگر کوتاهتر باشد.
- موج شماره 4 هرگز نمیتواند به منطقه قیمتی موج شماره 1 وارد شود. یعنی موج شماره 4 نمیتواند بیش از اندازه موج 3 عقبگرد کند.
در نمودار زیر نقض قواعد بالا نمایش داده شده است.
الگوهای امتدادی (Extensions)، قطری (Diagonals) و مثلث انبساطی (Expanding Triangles)
علاوه بر قواعد فوق، موارد دیگری هم وجود دارد که نظریه امواج الیوت (Elliott Waves) را تا حدی پیچیدهتر میکند. ما در اینجا اشکال اصلی را توضیح میدهیم، اما اشکال فرعی را میتوانید در منابع دیگری پیدا کنید.
اولین نمونهای که در اینجا بررسی میکنیم Extensions یا الگو های امتدادی نامیده میشود. اکستنشن حرکتی کشیده و ممتد در راستای روند اصلی است که در یکی از موج های ضربهای (Impulse Wave) شماره 1، 3 یا 5 رخ میدهد. در شکل زیر نمونهای از حرکت اکستنشن نمایش داده شده است:
نوع دیگر موج های ضربهای (Impulse) دیاگونال (Diagonals) هستند که از 5 موج تشکیل میشود و در انتهای روندی قوی رخ میدهد؛ به خصوص هنگامی که موج شماره 3 در مدتزمان کوتاهی مقدار قابل ملاحظهای حرکت میکند. امواج دایاگونال میتوانند در موج c دنباله اصلاحی هم باشند که در این صورت نشاندهنده خاتمه حرکت در درجهای بالاتر است.
این شکل معمولاً الگویی کُنجمانند (Wedge-Like Pattern) است و همانطور که در تصویر زیر مشخص است، توسط دو خط همگرا تشکیل میشود.
توجه کنید که هر یک از 5 موج قبلی از سه ریزموج تشکیل شده و ساختار معمولی 5 موجی ندارد. در یک شکل دیاگونال موج 4 ممکن است بر خلاف قاعده اصلی به محدوده قیمتی موج 1 وارد شود. موج شماره 5 در این الگوها تمایل دارد که از حد خط روند فراتر یا فروتر رود.
در نوع سوم ما با شکل مثلث انبساطی روبهرو میشویم. قله موج شماره 5 در این حالت نمیتواند به ارتفاعی بالاتر از موج شماره 3 دست یابد. این الگو معمولاً نشانهای است مبنی بر اینکه کف یا سقف در جای خود قرار دارد و بازار خلاف جهت روند بازگشت خواهد کرد.
نسبت های فیبونانچی و نظریه امواج الیوت
با اینکه نظریه امواج الیوت میتواند شکل و ساختار مناسبی از حرکات قیمت ارائه دهد، اما برخی تحلیلگران اصول امواج الیوت را با نسبتهای فیبونانچی ترکیب میکنند تا بتوانند پتانسیل حرکت قیمت را با مدتزمان احتمالی آن اندازهگیری کنند. در ابتدا نحوة محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
همانطور که احتمالاً میدانید، لئوناردو فیبونانچی ریاضیدانی ایتالیایی در قرن 13 میلادی بود که دنباله فیبونانچی را کشف کرد. این دنباله با اعداد 0 و 1 آغاز و با افزودن دو عدد قبلی ساخته میشود؛ یعنی غیر از دو عدد اول(0 و 1)، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود به دست میآیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89.
نسبتهای فیبونانچی با تقسیم جملات مختلف دنباله به صورت زیر به دست میآید:
- 2% با تقسیم هر جمله دنباله به مقدار دو جمله بعد از خودش به دست میآید. برای مثال 38.2% از تقسیم 21 به 55 حاصل میشود.
- 50% در واقع نسبت فیبونانچی نیست، اما به کار میرود؛ زیرا داراییهای تمایل دارند پس از 50% عقبنشینی و اصلاح در مسیر مشخص به حرکت خود ادامه دهند.
- 8% از تقسیم یک جمله دنباله به مقدار جمله بعدی به دست میآید. برای مثال با تقسیم 13 بر 21 یا 55 بر 89 به نسبت 61.8% خواهیم رسید.
- 8% که به نسبت طلایی هم معروف است، از تقسیم هر جمله دنباله به جمله قبلی خود به دست میآید: 89 تقسیم بر 55 یا 144 تقسیم بر 89.
با ترکیب نظریه امواج الیوت با نسبتهای فیبونانچی به قواعدی میرسیم که میتواند در استفاده عملی از امواج الیوت در معاملات بسیار مفید باشد:
- اول از همه، اصلاح مبتنی بر نسبتهای فیبونانچی معمولاً از سطوح مهم عرضه و تقاضا، یعنی همان حمایت و مقاومت است. سطوح شتابدار یا اصلاحی احتمالی معمولاً به وسیله درصدی از طول موج قبلی اندازهگیری میشود.
- موج شماره 3 در یک دنباله 5 موجی تحت تأثیر موج شماره 1 قرار دارد و اغلب نسبتی 161.8% از موج شماره 1 است. دو موج ایمپالس دیگر هم اغلب طول کوچکتری دارند و تقریباً با هم برابرند.
- حرکت اصلاحی قیمت که در پی حرکت ایمپالس ظاهر میشود، معمولاً 50% الی 61.8% از موج ایمپالس قبلی را اصلاح و بازگشت میکند.
- موج شماره 4 معمولاً به اندازه 38.2% از موج شماره 3 را اصلاح میکند.
- از آنجایی که موج شماره 2 در اغلب اوقات به محدوده آغاز حرکت موج شماره 1 وارد نمیشود، لذا نقطه آغاز حرکت موج شماره 1 سطح مناسبی برای ثبت سفارش زیانگریز است.
مثالی از امواج الیوت (Elliott Waves) در معاملات ارزهای دیجیتال
حال که با مفهوم امواج الیوت آشنا شدهایم، بیایید از آن در بازار استفاده کنیم و معاملات خود را ارتقا دهیم و فرصتهایی را بیابیم که نسبت ریسک به پاداش آن در شرایط ایدهآلی باشد. بیایید نگاهی بیندازیم به نمودار قیمت EOS/USD در تایم فریم 30 دقیقهای:
همانطور که مشاهده میکنید، در نمودار بالا روند صعودی کوتاهمدتی وجود دارد که به 5 موج تقسیم شده است. ابتدای هر موج را مشخص کردهایم و همچنین با اتصال نقاط آغازی و پایانی هر موج، خطوطی ترسیم کردهایم. حالا میخواهیم ببینیم که امواج تصویر بالا با قواعد امواج الیوت که در بخش قبلی بدان اشاره شد مطابقت دارد یا نه.
موج شماره 2 هرگز نمیتواند پایینتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود.
- این قاعده رعایت شده است؛ زیرا موج شماره 2 کمتر از 13.30 دلار عقبنشینی نکرده است.
موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر طولانیتر است و همواره بالاتر از اوج موج شماره 1 خاتمه مییابد.
- همانطور که در نمودار بالا مشخص است، طول موج 3 0.82 دلار است که از موج 1 (0.80 دلار) بیشتر است و تقریباً با موج 5 (0.83 دلار) برابر است. موج شماره 3 نیز در سطح قیمت 14.48 تمام میشود که از آغاز موج 1 بالاتر است.
موج شماره 4 هرگز بیش از 100% موج 3 اصلاح نمیشود.
- موج شماره 4 زیر سطح قیمت 13.66 دلار نمیرود؛ یعنی از قیمت آغازین موج شماره 3 کمتر نمیشود.
اما در مورد ابزار فیبونانچی چه میتوان گفت؟ بیایید اصلاحات فیبونانچی را به موج شماره 1 بیفزاییم:
همانطور که انتظار میرفت، موج 2 معادل 50 – 61.8 درصد از موج 1 اصلاح شده است. این یعنی که پایینترین موضع موج 2 بین 13.63 و 13.74 دلار قرار دارد. در نتیجه اگر اولین موج ایمپالس را نقطه آغاز چرخه 5 موجی در نظر بگیرید، در این صورت، در اینجا یک استراتژی معاملاتی خواهیم داشت: هنگامی که موج 1 تمام میشود، در حد فاصل 50% الی 61.8% اصلاح (مثلاً در سطح 13.70 دلار) سفارش خرید و دقیقاً زیر سطح قیمت 13.32 دلار، یعنی نقطه شروع موج 1، سفارش استاپ لاس ثبت کنید. از طرفی دیگر باید تارگت سود خود را بیشتر از 0.80 دلار ($14.12 – $13.32 = $0.80) تعیین کنید؛ زیرا نظریه امواج الیوت میگوید که موج شماره 3 همیشه بزرگترین موج ایمپالس است و در نتیجه طول آن باید از طول موج شماره 1 بزرگتر باشد.
سخن پایانی
امواج الیوت یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در نگاه نخست پیچیده به نظر میرسد و تسلط یافتن بر آن به تمرین نیاز دارد. مفهوم امواج الیوت در تحلیل تکنیکال نماینگر نظم سیستماتیک رفتار عاملان بازار در واکنش به نوسانات قیمت است. این نظم باعث میشود که حرکات قیمت در بازارهای مالی قابل پیشبینی باشد و از الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی تبعیت کند.
امواج الیوت در قالب یک الگوی پنج و سه موجی نمایش داده میشود و در دل خود ابعاد کوچکتری دارد و خود جزئی از موجی بزرگتر است. امواج فرد (1، 3 و 5) ایمپالسیو هستند و همراستا با روند اصلی بازار، اما امواج زوج (2 و 4) اصلاحی هستند و بر خلاف جهت روند، قیمت را اصلاح میکنند. در پایان موج پنجم، سه موج رخ میدهد که با حروف a، b، c نمایش داده میشوند. برای تشخیص امواج الیوت در نمودار قیمت، قواعدی وجود دارد. از ابزار فیبونانچی هم در ترکیب با الیوت استفاده میشود تا نتیجه آن در معاملات نتیجه فوقالعاده بهتری داشته باشد.
رالف نلسون الیوت و نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت، حسابدار و مؤلف آمریکایی که تحقیقات بسیاری بر روی مبدأ امواج در چارت قیمت انجام داد. شناسایی نوسانات امواج در چارت قیمت، گونهای از علم تحلیل تکنیکال است. که توسط وی به نام نظریه امواج الیوت بنا نهاده شده است. که درنهایت متخصصان بازارهای مالی و سرمایه آن را بهعنوان امواج الیوت میشناسند. وی در شهر مارس ویل ایالت کانزاس به دنیا آمد. وی دو کتاب غیر مرتبط با دنیای سرمایه که نتیجه فعالیتهای حرفهای او بود. (مدیریت کافهتریا و اتاق چای و آینده آمریکای لاتین) را نیز به رشته تحریر درآورده است. در نیمه اول قرن بیستم آقای الیوت «نظریه امواج الیوت» را به بازار سرمایه معرفی نمود. بررسی قیمتها در نمودار آنها او را متوجه این ساخت که نهتنها این تغییرات بهصورت منظم اتفاق میافتد. بلکه از ساختاری خاص که با طبیعت هماهنگی دارد پیروی میکند. او توانست با این دریافت از حرکات چارت قیمت، مکانیسمی برای پیشبینی حرکتهای قیمت در بازار بورس به وجود آورد.
امواج الیوت در رفتار سهامداران، معامله گران و حرکات قیمتی در بازارهای مالی تشخیص داده میشود. او معاملهگرانی را که تلاش میکنند از بازارهای مالی سود به دست آورند را ” سوار بر امواج ” تفسیر میکند. او اعتقاد داشت برخلاف تصور عموم که بازارهای سهام، رفتارهای تصادفی و پرآشوبی دارند، در حقیقت در قالب الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال قابلمشاهده هستند. رالف الیوت بر این باور بود که هرجایی که در آن فعالیت و امواج اصلی در الیوت جنبوجوش مردم زیاد باشد، رفتار و حرکات بر اساس قاعده و نظمی طبیعی و برگرفته از امواج دریا انجام میشود که وی آن را بهعنوان نظریه موج ارائه داده است.
هوش و نبوغ شگفتانگیز رالف الیوت در بررسی نمودارهای صنایع داوجونز به مدد او آمد تا بتواند مجموعهای از قوانین را تدوین کند. که کلیه حرکتهای بازارهای مالی آن زمان را تا سال ۱۹۴۰ توجیه میکند. سرمایهگذاران در آن سالها معتقد بودند. محال است شاخص داوجونز سقف سال ۱۹۲۹ را بشکند. اما الیوت بازار صعودی پرقدرتی را برای چند دهه پیشبینی کرد. و امروزه شاهد پیشبینیهای تحقق یافته زیادی از وی هستیم. با تأمل بیشتر در اتفاقهای غیرقابلپیشبینی از قبیل رکودهای اقتصادی، جنگهای بزرگ، بازسازیهای پس از جنگ و … بهتر درک میکنیم. که نظریه امواج الیوت کاملاً متناسب با واقعیتهای زندگی است.
در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کالینز، در مجله فایننشال ورلد طی مقالاتی منتشر گردید. که موردتوجه وال استریت قرار گرفت. پس مرگ الیوت در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ این همیلتون بولتون بود که کارهای وی را پیش برد. تا اینکه در سال ۱۹۶۰ کتاب اصل امواج الیوت را نوشت. و تقریباً این کار از نخستین کارهای عمدهای بود که پس از مرگ الیوت انجام گردید.
نظریه امواج الیوت و مبنای آن
رالف الیوت پس از بازنشستگی اجباری به دلیل بیماری بر آن شد تا اوقات خالی خود را با چیزی پرکرده و سرگرم شود. بدینجهت مشغول بررسی نمودارهای قیمتی در سن ۷۵ سالگی گردید. نمودارهای سالیانه، ماهانه، هفتگی، روزانه، نمودارهای مختلف خودساخته ساعتی و ۳۰ دقیقهای را در چندین شاخص مختلف مورد بررسی قرارداد. در سال ۱۹۳۵ به پیشبینی کمنظیری از کف بازار (Market Bottom) ادامه داد که به شهرت رسید. و از آن زمان به بعد مرجع اقدامات هزاران معاملهگر، مدیر سبد گردانی و سرمایهگذاران خصوصی گردید. در نظریه امواج الیوت، قوانین حاکم بر چگونگی شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری بر اساس الگوهای موجی توسط وی توضیح دادهشده است. مقالات، کتابها و نامهها را که در شاهکاری توسط آر.ان.الیوت (R.N.Elliots Masterworke) جمعآوری و در سال ۱۹۹۴ به چاپ رسیدند.
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه ۳۰ میلادی ابداع شد. ازنظر الیوت، الگوها قطعیتی برای آینده حرکت بازار و قیمتها نیستند. بلکه در تحلیل احتمالات آینده بازار کمک مینماید. معاملهگران نیز ممکن است از بررسی ساختار امواج الیوت تفسیرهای مختلفی داشته و هم اینکه میتوان در ارتباط با سایر تحلیلهای تکنیکال و اندیکاتورها برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده شوند. یکی از بزرگترین شرکتهای مستقل در تحلیل مالی و پیشبینی بازار در جهان Elliot Wave International است. که تحلیلهایش را بر اساس مدل الیوت انجام میدهد.
چرایی نظریه امواج چیست؟
به عقیده نظریه امواج الیوت، جهت قیمت در بازار مالی از روانشناسی اغلب سرمایهگذاران نشاءت میگیرد. او این موضوع را دریافته بود که تغییرات ذهنی و روانشناسی عموم در بازارهای مالی اغلب با الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد. فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که خود را پیوسته تکرار میکنند. و با بزرگتر کردن آنها باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمتی امواج اصلی در الیوت نیز در نمودارها دارای ساختار فراکتالی هستند. سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها متمرکز نمود. که میتوان آنها را بهعنوان یک اندیکاتور برای پیشبینی بازار مورداستفاده قرارداد.
آموزش امواج الیوت Elliott Waves | قوانین شمارش امواج الیوت
آموزش امواج الیوت Elliott Waves | قوانین شمارش امواج الیوت
آشنایی با امواج الیوت
امواج الیوت توسط راف نلسون الیوت در دهه 1930 جهت پیش بینی حرکات آینده قیمت عرضه شد. راف نلسون هنگام بررسی نمودار قیمت به این نکته رسید که حرکات قیمت نه تنها بی آرایش نیست ، بلکه از نظم و قوانین خاصی نیز پیروی می کند. او فهمید که بین حرکات قیمت و حرکات هارمونی موجود در طبیعت تشابه زیادی وجود دارد و همچنین با بررسی دقیق تر نمودار های قیمت به این نکته پی برد که این حرکات و الگو ها مدام در حال تکرار شدن می باشد. او براساس یافته های خود مکانیزمی را طراحی کرد که بتواند به وسیله آن این الگو ها را در قیمت شناسایی کند و اینگونه او تئوری امواج الیوت را بنا نهاد.
امروزه معامله گران موفق بسیاری وجود دارند که از امواج الیوت در جهت پیش بینی آینده قیمت استفاده می کنند. استفاده از امواج الیوت در زیر گروه تحلیل تکنیکال قرار می گیرد و آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال می تواند کمک شایانی در معامله گری به شما بکند.
آموزش قوانین شمارش امواج الیوت
امواج الیوت از دونوع موج تشکیل شده است. موج اصلی و موج اصلاحی. موج اصلی موجی است که در جهت روند حرکت می کند و موج اصلاحی همانطور که از نامش پیداست در خلاف جهت روند است.
امواج الیوت کلاسیک از پنج موج تشکیل شده است. سه موج اصلی و دو موج اصلاحی. دقت کنید که امواج الیوت نیز دارای خاصیت فراکتالی می باشند.
در امواج الیوت هر موج از یک مفهوم منحصر به فرد پیروی می کند به طوری که در تئوری امواج الیوت از قانون شمارش امواج الیوت استفاده می شود و در شمارش امواج الیوت نیز از سطوح فیبوناچی استفاده می شود.
در شمارش امواج الیوت امواج 1 ، 3 و5 امواج اصلی و امواج 2 و 4 از نوع امواج اصلاحی هستند.
یکی از موارد منحصر به فرد در مورد تحلیل امواج الیوت این است که به شما امکان پیش بینی روند بازار را می دهد. به طوری که موج 3 در اغلب در یک بازار قوی صعودی یا نزولی تشکیل می شود.
موج 3 هنگامی شکل می گیرد که پول زیادی وارد شده باشد و در ادامه سایر معامله گران خرده شروع به شناسایی این موج می کنند و نیز اخبار و صندوق های سرمایه گذاری نیز از موج 3 پشتیبانی می کنند.
برای معامله گرانی که نمودار ها را با امواج الیوت تحلیل می کنند ، شناسایی موج 3 از اهمیت زیادی برخوردار است و نیز شناسایی آن نتایج شگفت آوری را به بار می آورد.
جهت افتتاح حساب در بروکر قابل اعتماد با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.
به عکس زیر دقت کنید. نسبت فیبوناچی اصلاح امواج اصلی در الیوت دو موج 2 و 4 مشخص شده است. :
آموزش قوانین امواج الیوت
قوانین امواج الیوت براساس میزان اصلاح (موج 2 و 4 ) است.برخلاف تصور اکثر مردم قوانین امواج الیوت بسیار ساده و قابل فهم است.
- موج 2 نباید موج 1 را کامل پوشش دهد.
- موج 3 نباید در بین امواج اصلی (1 ، 3 ، 5) کوتاه ترین باشد.
- موج 4 نباید موج 1 را پوشش دهد.
- موج 3 اغلب تا 161.8% موج 1 گسترش می یابد.
با استفاده از سطوح فیبوناچی می توان میزان دقیق تر اصلاح و گسترش امواج الیوت را تعیین کرد.
- اصلاح موج 2 اغلب در حدود 50% ، 38.2% یا 61.8% از موج 1 است. تا زمانی که موج 2 ، موج1 را کامل پوشش نداده است می تواند به عنوان موج الیوت شناخته شود.
- موج 3 قوی ترین و طولانی ترین موج الیوت است و غالبا تا 161.8% از موج 1 گسترش می یابد. موج 3 قوی ترین موج است زیرا هنگامی تشکیل می شود که اغلب معامله گران با هم ، هم عقیده هستند.
- موج 3 از امواج اصلی است.
- موج 4 اغلب تا محدوده 14.6% ، 23.6% یا 38.2% از موج 3 اصلاح می شود.
- موج 4 موجی است که به معامله گران اجازه می دهد تا به حجم معامله خرید یا فروش خود اضافه کنند.
- موج 5 که اغلب آخرین موج است گاها با موج 1 برابری می کند.
معامله گران می توانند پس از تشکیل موج 1 و موج 2 ، سطح گسترش موج 3 را پیش بینی کنند.
دقت کنید که امواج الیوت زمانی اعتبار دارد که موج 2 موج 1 را کامل پوشش ندهد.
به عکس زیر دقت کنید. نسبت های فیبوناچی موج 2 و 3 و 4 و 5 مشخص شده است. :
امواج الیوت و استفاده از آن در تحلیل تکنیکال
می توانید برای تحلیل ، امواج الیوت را با سایر عوامل تکنیکی ( مانند الگوهای خطی . کلاسیک مثل الگوی مثلث و…) ترکیب کنید. در درون امواج الیوت ممکن است الگوی ABCD شکل بگیرد.
در درون هر موج از امواج الیوت امکان تشکیل الگوهای قیمتی ، الگو های کندلی ، خط روند ، حمایت و مقاومت و… نیز وجود دارد. دقت کنید که هرچه بیشتر سایر عوامل تکنیکالی با امواج الیوت ترکیب شوند سیگنال های صادر شده نیز قدرتمندتر خواهند بود. مثلا اگر انتهای اصلاح موج 4 بر روی حمایت همراه با الگوی کندلی پوششی صعودی باشد ، سیگنال خرید قدرتمندتری خواهد بود. بر عکس اگر انتهای موج اصلی 3 در محدوده مقاومت و همراه با پین بار نزولی قدرتمندی باشد ، سیگنال نزولی قدرتمندی خواهد بود.
دقت کنید که الگوهای مثلث بیشترین ترکیب را با امواج الیوت دارند. همچنین توجه داشته باشید که به دلیل خاصیت فراکتالی امواج الیوت در تایم روزانه نیز تشکیل می شوند و معامله گران می توانند الگوهای مناسب را در بازه های مختلف پیدا کنند. از انجایی که تحلیل امواج الیوت بصورت مولتی تایم فریم ممکن است در نتیجه معامله گران نیز می توانند از تایم 1 دقیقه ای تا ماهانه را برای تشخیص و شناسایی امواج الیوت مورد بررسی قرار دهند. در آخر نیز می توانید از امواج الیوت در هر بازار مالی با همین مفاهیم استفاده کنید و قیمت را پیش بینی کنید.
اندیکاتور شمارش امواج الیوت
امروزه اندیکاتور های زیادی وجود دارند که می توانند در شمارش امواج الیوت به ما کمک کنند. الیوت اسیلاتور یکی از اندیکاتور هایی که در ترکیب با امواج الیوت به کار برده می شود و از مهمترین کاربرد های آن شناسایی واگرایی در امواج الیوت است.
معرفی کتاب امواج الیوت
در این مطلب ما به طور خلاصه به مباحث کلی امواج الیوت پرداختیم. اگر شما نیز به امواج الیوت علاقه مند هستید و دوست دارید که آن را به طور کامل و دقیق فرا بگیرد ، توصیه می کنیم که از کتاب هایی که در این زمینه تالیف شده است استفده کنید.
دیدگاه شما