خصوصیات الگوی مثلث


در تصویر زیر نمونه ای دیگر از الگو مردآویز را مشاهده می کنید. در این تصویر نیز کندل تشکیل دهنده الگو، یک کندل دارای بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است که قبل از آن یک حرکت صعودی است و بعد از این الگو نیز حرکتی نزولی شکل گرفته است.

خصوصیات الگوی مثلث

1- گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران ، Email: [email protected]

مقدمه
در بین شخصیت‌های بیزاری‌آور اجتماعی که کووالسکی [1] به آن‌ها اشاره کرده است، سه شخصیت از نظر پژوهشی توجه بیشتری را به خود جلب کرده‌اند: ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی [2].
»شخصیت ماکیاولیایی« مفهومی است که در سال‌های اخیر، پژوهشگران خصوصیات الگوی مثلث به ویژه در حوزه شخصیت به آن علاقه نشان داده‌اند [3]. افراد با ویژگی‌های ماکیاولیایی زیاد همراه با بهره‌کشی‌های بین‌فردی از قبیل تملق و چاپلوسی، فاصله‌گیری عاطفی با دیگران که متأثر از فقدان اخلاق عرفی در آنان است، مشخص می‌شوند [5 ،4]. کریستی و گیس [6] برای اولین‌بار به نقش باورهای ماکیاولیستی در ارتباطات اجتماعی اشاره کردند و از آن پس اصطلاح ماکیاولیسم در پژوهش‌های علوم اجتماعی و روان‌شناسی به کار گرفته شده است.
کریستی و گیس با این اعتقاد که باورهای افراد، شالوده تعاملات اجتماعی آنان را پی‌ریزی می‌کند و در واقع نگرش‌های خاص درباره طبیعت انسان، چگونگی رفتار با دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد، به شناسایی عوامل ایجادکننده تفاوت‌های فردی در ارتباطات اجتماعی کمک شایانی کردند. آن‌ها معتقدند افراد ماکیاولیایی چهار ویژگی مهم دارند: 1. فقدان عاطفه بین‌فردی در روابط بین‌فردی، 2. فقدان نگرانی درباره اخلاق عرفی، 3. فقدان آسیب روانی واضح، 4. تعهد ایدئولوژیکی کم [7].
خودشیفتگی که یکی از مفاهیم قدیمی در روان‌شناسی به ویژه مکتب روان‌تحلیل‌گری است، امروزه نوعی اختلال در سطح بالینی و همچنین نوعی صفت شخصیتی در سطح غیربالینی شناخته می‌شود و موضوع موردتحقیق در ادبیات پژوهشی است. خودشیفتگی سبکی از شخصیت است که با ویژگی‌هایی همچون خودبزرگ‌بینی، تخیلات افراطی درباره قدرت، زیبایی و موفقیت، حساسیت زیاد به انتقاد و احساس بی‌نظیر‌بودن مشخص می‌شود [8]. خودشیفتگی با پیامدهای مثبت و منفی همراه است [9]. برخی از پیامدهای مثبت آن عبارتند از: کاهش افسردگی [10]، برونگرایی [11]، خوشایندی اولیه [12] و عملکرد بهتر در جمع [13]. از طرفی، عطش توجه، اطمینان افراطی به خود و فقدان همدلی [9] برخی از پیامدهای منفی خودشیفتگی را تشکیل می دهند.
شخصیت ضداجتماعی یکی از بارزترین اختلالات شخصیت است. علاوه بر سطح بیماری شناختی، این اختلال در سطح صفات شخصیتی و در بین جمعیت عمومی نیز می‌تواند خود را نشان دهد [14]. اختلال شخصیت ضداجتماعی با جرم، خشونت و بزهکاری همراه است. ویژگی‌های اساسی این اختلال شامل پیشینه‌ای از رفتارهای مستمر و مزمن تجاوز به حقوق د‌یگران است که قبل از 15سالگی آغاز می‌شود و تا د‌وران بزرگ‌سالی تد‌اوم می‌یابد‌. شاخص این اختلال نگرش طمع‌کارانه به د‌یگران است، نوعی حساسیت‌نداشتن و بی تفاوتی به حقوق د‌یگران که با د‌روغ‌گفتن، د‌زد‌ی و تقلب کرد‌ن مشخص می‌شود‌ [8]. بیشتر تحقیقات انجام‌شده درباره اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین زندانیان انجام گرفته است و پیشینه پژوهشی امروزه به‌تدریج به سمت مطالعه صفات ضداجتماعی در جمعیت عمومی پیش می‌رود [15].
با وجود ریشه‌های متفاوت تشکیل‌دهنده، این سه شخصیت که با عنوان مثلث تاریک شخصیتی از آن‌ها نام برده می‌شود، در چند ویژگی مشترک هستند. هر سه شخصیت درجاتی از منش اجتماعی بدخواهانه همراه با گرایش‌های رفتاری برای ارتقای خود، سردی عاطفی، چندرویی و پرخاشگری دارند [2]. بر اساس پیشینه پژوهش به ویژه در گروه‌های غیربالینی، شواهد از همپوشی بین شخصیت ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی حکایت دارد [18-16 ،2]. به نظر می‌رسد افراد با ویژگی‌های مثلث تاریک شخصیتی، صفاتی داشته باشندکه بتوان این صفات را از نظر ویژگی‌های عمومی شخصیت بررسی کرد. سنجش ابعاد بهنجار و نابهنجار ویژگی‌های شخصیتی تاریخچه‌ای طولانی دارد. یکی از این نظام‌های معتبر، مبتنی بر خودسنجی نظریه آیزنک و دیدگاه سه‌بعدی او از شخصیت است. آیزنک معتقد بود شخصیت از صفات یا عواملی تشکیل شده است که با روش تحلیل عاملی به دست می آیند. آیزنک برای آشکار کردن صفات شخصیت از تحلیل عاملی استفاده کرد و این روش را با آزمون‌های شخصیت و تحقیقات آزمایشی که دامنه وسیعی از متغیرها را دربرمی‌گرفتند، تکمیل کرد. نتیجه تلاش‌های آیزنک نظریه شخصیت مبتنی بر سه بعد است که به صورت ترکبیات صفات یا عوامل توصیف می‌شوند و می‌توان آن‌ها را عوامل برتر یا فراعامل‌ها در نظر گرفت. این سه بعد شخصیت عبارتند از: برون‌گرایی در برابر درون‌گرایی، روان‌آزرده‌گرایی در برابر ثبات هیجانی، روان‌پریشی‌گرایی در برابر کنترل تکانه (یا عملکرد فراخود) [19].
مروری بر ادبیات پژوهشی مشخص می‌کند که همبسته‌های شخصیتی در مثلث تاریک شخصیتی کمتر مقایسه شده‌اند. در معدود پژوهش‌های صورت‌گرفته بر اساس الگوی پنج‌عاملی، پالوس و ویلیامز [2] و جاکوبویتز و ایگن [16] گزارش کرده‌اند که صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی با توافق‌جویی کم رابطه دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه همبسته‌های شخصیتی صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) بر اساس الگوی سه‌عاملی انجام می‌گیرد.
روش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور تبریز که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. از بین آن‌ها نمونه‌ای به حجم 203 نفر مطابق جدول نمونه‌گیری مورگان و با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب و با ابزارهای پژوهش آزموده شدند. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از:
پرسش‌نامه شخصیت ماکیاولیایی (Mach-IV)
کریستی و گیس [6] به منظور سنجش ویژگی‌های ماکیاولیایی در یک طیف لیکرت پنج‌درجه‌ای رسش‌نامه شخصیت ماکیاولیایی را ساخته‌اند که 20 سؤال دارد. این پرسش‌نامه از سه بعد تاکتیک‌های بین‌فردی، بدبینی به ماهیت انسان و موافقت‌نکردن با اخلاقیات مورد اجماع تشکیل شده است. در فرهنگ اصلی، پرسش‌نامه Mach-IV خصوصیات روان‌سنجی مطلوبی دارد، برای بررسی پایایی، این مقیاس روی 9 نمونه جمعیتی اجرا شده است و میانگین پایایی آن با روش تنصیفی 79/0 به دست آمده است [16]. به منظور سنجش روایی، کریستی و گیس [6] روایی همگرا و افتراقی را با استفاده از ابزارهای متعدد بررسی کردند و شواهدی دال بر قابلیت متمایزکننده و تفاوت ساختاری این مقیاس با مقیاس‌های دیگر را گزارش کردند که حاکی از روایی مناسب این مقیاس است. در پژوهش حاضر اعتبار همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه شد.
پرسش‌نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2
پرسش‌نامه شخصیت چند محوری بالینی میلون 175 سؤال دارد و 11 اختلال شخصیت مطرح‌شده در DSM-IV-TR را ارزیابی می‌کند. پرسش‌نامه میلون با جواب‌های بله یا خیر پاسخ داده می‌شود. خواجه موگهی این پرسش‌نامه را در ایران هنجاریابی کرده است [20] و ویژگی‌های روان‌سنجی آن با نتایج میلون همخوانی دارد. بر این اساس، میانگین ضرایب پایایی به روش همسانی درونی 85/0 و میانگین روایی پیش‌بین آن 84/0 گزارش شده است. با آنکه ابزار مذکور برای جمعیت‌های بالینی ساخته شده، در چند مطالعه با گروه‌های غیربالینی نیز به کار برده شده است [21]. در پژوهش حاضر از زیرمقیاس‌های شخصیت خودشیفته و ضداجتماعی این پرسش‌نامه استفاده شد.
پرسش‌نامه شخصیتی آیزنک فرم تجدیدنظر شده (EPQ-R)
این پرسش‌نامه 90 سؤال دارد و برای سنجش شخصیت در سه بعد روان‌آزرده‌گرایی، برون‌گرایی و روان‌پریشی‌گرایی در دامنه سنی 16 تا 70 سال استفاده می‌شود. این پرسش‌نامه با جواب های بله یا خیر پاسخ داده می‌شود. در ایران کاویانی، پورناصح و موسوی [22] ضریب پایایی EPQ-R را با استفاده از روش بازآزمایی برای شاخص‌های برونگرایی 92/0، روان‌آزرده‌گرایی 89/0 و روان‌پریشی‌گرایی 72/0 به دست آورده‌اند. ضرایب پایایی بازآزمایی که سازندگان اصلی آزمون گزارش کرده‌اند نیز اعدادی بین حداقل 76/0 برای شاخص روان‌پریشی‌گرایی و حداکثر 90/0 برای شاخص برون‌گرایی است [19]. کاویانی و همکاران [22] ضرایب روایی هم‌زمان مقیاس‌های EPQ-R را در ایران برای شاخص‌های برون‌گرایی 84/0، روان‌آزرده‌گرایی 73/0 و روان‌پریشی‌گرایی 75/0 گزارش کرده‌اند.
یافته‌ها
جمعیت شناختی نمونه تحقیق در جدول شماره 1 نشان داده شده است. میانگین نمرات کسب‌شده در متغیرهای پژوهش در جدول شماره 2 خلاصه شده است. به منظور بررسی رابطه ابعاد مثلث تاریک شخصیت و زیرمقیاس‌های الگوی سه عاملی شخصیت، ماتریس ضرایب همبستگی پیرسون آن‌ها با یکدیگر محاسبه شد. این نتایج در جدول شماره 3 خلاصه شده است.



به منظور تعیین دقیق‌تر رابطه و نیز تشخیص سهم متغیرهای پیش‌بین در تبیین متغیر ملاک از تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام‌به‌گام استفاده شد. آزمون شاپیر.- ویلک عادی‌بودن داده‌ها و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف خطی‌بودن رابطه متغیرهای ملاک و پیش‌بین را تایید کرد. ادامه تحلیل در سه مرحله انجام شد. در هر سه مرحله »الگوی سه‌عاملی شخصیت« به عنوان متغیر پیش‌بین وارد معادله رگرسیون شد. در مرحله اول »شخصیت ماکیاولیایی«، در مرحله دوم »شخصیت خودشیفته« و در مرحله سوم »شخصیت ضداجتماعی« به عنوان متغیر ملاک وارد معادله رگرسیون شدند.
در هر سه مرحله به علت تعدد متغیرهای پیش‌بین، فرض هم‌خطی‌بودن چندگانه برای سنجش استقلال متغیرهای پیش‌بین بررسی شد. نرم‌افزار شاخص تحمل و شاخص عامل تورم واریانس را به دست داد. میانگین شاخص تحمل متغیرها برای مراحل اول، دوم و سوم به ترتیب حداقل 83/0، 96/0 و 83/0 و شاخص عامل تورم واریانس به ترتیب حداقل 2/1، 04/1 و 2/1 محاسبه شد. از این رو می‌توان پذیرفت که متغیرهای پیش‌بین از یکدیگر مستقلند و هم‌خطی‌بودن چندگانه اتفاق نیفتاده است. جداول 4، 5 و 6 نتایج مراحل سه‌گانه تحلیل را نشان می‌دهند.
نسبت معنادار F در جداول شماره 4، 5، 6، نشانگر ارتباط معنادار بین متغیر پیش‌بین و ملاک است. مطابق اطلاعات جدول شماره 4، از بین عوامل سه‌گانه الگوی سه‌عاملی شخصیت، عامل‌های روان‌آزرده‌گرایی و روان‌پریشی‌گرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت ماکیاولیایی را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روان‌آزرده‌گرایی به‌تنهایی می‌تواند 21 درصد تغییرات شخصیت ماکیاولیایی را پیش بینی کند. در گام دوم، ورود متغیر روان‌پریشی‌گرایی می‌تواند این مقدار را به 23 درصد ارتقا دهد.

مطابق اطلاعات جدول شماره 5، از بین عوامل سه‌گانه الگوی سه‌عاملی شخصیت، عامل‌های روان‌پریشی‌گرایی و برون‌گرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت خودشیفته را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روان‌پریشی‌گرایی به‌تنهایی می‌تواند سه درصد تغییرات شخصیت خودشیفته را پیش‌بینی کند. در گام دوم، ورود متغیر برون‌گرایی می‌تواند این مقدار را به 7 درصد ارتقا دهد.

مطابق اطلاعات جدول شماره 6، از بین عوامل سه‌گانه الگوی سه‌عاملی شخصیت، عامل‌های روان‌پریشی‌گرایی و روان‌آزرده‌گرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت ضداجتماعی را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روان‌پریشی‌گرایی به‌تنهایی می‌تواند 18 درصد تغییرات شخصیت ضداجتماعی را پیش‌بینی کند. در گام دوم، ورود متغیر روان‌آزرده‌گرایی می‌تواند این مقدار را به 26 درصد ارتقا دهد.

بحث
پژوهش حاضر با هدف مقایسه همبسته‌های شخصیتی صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) بر اساس الگوی سه‌عاملی شخصیت انجام گرفت. بر اساس الگوی سه‌عاملی آیزنک این یافته‌ها به دست آمد:
الف- شخصیت ماکیاولیایی با روان‌آزرده‌گرایی و روان‌پریشی‌گرایی رابطه مثبت دارد. مؤثرترین قلمرو مقیاس‌های شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری است که با مقیاس روان‌آزرده‌گرایی آیزنک سنجیده می‌شود. به نظر می‌رسد از ویژگی‌های مهم شخصیت‌های ماکیاولیایی روان‌آزرده‌گرایی زیاد باشد. این خود شاید تبیین‌کننده برخی ویژگی‌های آنان مانند غلبه عواطف منفی و حالت‌های الکسیتیمیک و بی‌لذتی باشد، حالت‌هایی که در طیف وسیعی از اختلالات روان‌آزرده‌وار نیز مشاهده می‌شود [25-23]. این یافته با یافته‌های مک‌هوسکی [26] و علی، آموریم و چامورو پری مازیک [27] همسو است. روان‌پریشی‌گرایی ویژگی‌هایی مانند سردی عاطفی، رفتارهای ضداجتماعی و ناتوانی در همدلی با دیگران را دربرمی‌گیرد و به نظر می‌رسد بیشتر با ویژگی‌های شخصیت‌های ماکیاولیایی در ارتباط باشد؛ ویژگی‌هایی مانند فقدان درگیری هیجانی با دیگران و گسلش عاطفی شخصیت ماکیاولیایی که رایتسمن [28] آن را توصیف کرده است، به‌خوبی با مفهوم روان‌پریشی‌گرایی آیزنک همخوانی دارد. از آنجایی که روان‌پریشی‌گرایی آیزنک عمدتاً رفتارهای ضداجتماعی را اندازه‌گیری می‌کند [29]، این یافته با تحقیقات و نظریه‌هایی که معتقدند شباهت‌هایی بین شخصیت‌های ماکیاولیایی و ضداجتماعی وجود دارد و بر این اساس معتقدند که دو مفهوم مذکور ساختار مشابهی دارند، همسو است [30]. در همین راستا اخیراً نشان داده شده است که ویژگی‌های ماکیاولیایی، ضداجتماعی و خشونت بعد شخصیتی واحدی را تشکیل می‌دهند [31].
ب- شخصیت خودشیفته با روان‌پریشی‌گرایی و برون‌گرایی رابطه مثبت دارد. روان‌پریشی‌گرایی ویژگی‌هایی مانند سردی عاطفی، رفتارهای ضداجتماعی و ناتوانی در همدلی با دیگران را دربرمی‌گیرد و به نظر می رسد بیشتر با ویژگی‌های شخصیت‌های خودشیفته در ارتباط باشد. نظریه‌پردازان در حوزه خودشیفتگی تأکید زیادی بر فقدان همدلی، انعطاف‌ناپذیری، نداشتن گذشت و نابخشودگی و بی‌اعتمادی بنیادی در خودشیفتگی کرده‌اند [32]. رابطه مثبت خودشیفتگی با برون‌گرایی که در پژوهش حاضر به دست آمد، با تحقیقات قبلی که عنوان کرده‌اند برون‌گرایی و توافق‌جویی کم از ویژگی‌های افراد خودشیفته است، همسو است [34 ،33 ،11 ،9]. پیش‌بینی خودشیفتگی با کمک برون‌گرایی از نظر منطقی قابل توجیه است، زیرا برخی از نشانه‌شناسی‌های خودشیفتگی مانند خودنمایشگری و رفتارهای پرزرق و برق که مستلزم فقدان اضطراب و کمرویی در حضور دیگران است، مستلزم برون‌گرایی است.
ج- شخصیت ضداجتماعی با روان‌پریشی‌گرایی و روان‌آزرده‌گرایی رابطه مثبت دارد. آیزنک، فرد روان‌پریش را به عنوان کسی که در انتهایی‌ترین نقطه پیوستار سلامتی‌روان‌پریشی قرار گرفته است، در نظر می‌گیرد [35]. ارتباط شخصیت ضداجتماعی با روان‌پریشی‌گرایی آیزنک کاملاً قابل انتظار است، زیرا مقیاس روان‌پریشی‌گرایی آیزنک عمدتاً گرایش‌های ضداجتماعی را می‌سنجد [29]. هم از نظر نشانه‌شناسی اختلال شخصیت ضداجتماعی و هم از نظر ارتباط با مقیاس روان‌پریشی‌گرایی آیزنک، می‌توان گفت شخصیت‌های ضداجتماعی در به کارگیری اصول اخلاقی زیاد دقیق نیستند و به احتمال زیاد این افراد لذت‌گرایی بیشتری دارند [36]. به عبارتی در این افراد نظارت وجدان بر کنش‌های فرد ضعیف است و پایبندی اندکی به اصول اخلاقی نشان می‌دهند. یافته‌های این بخش از پژوهش با نتایج تحقیقات قبلی [18-16 ،2] همسو است.
نتیجه‌گیری
بر اساس نتایج حاصل‌شده و در جمع‌بندی کلی، می‌توان نتیجه‌گیری کرد وجه مشترک شخصیتی مطابق الگوی سه‌عاملی در مثلث تاریک شخصیتی روان‌پریشی‌گرایی است. یافته‌ای که در الگوی شش‌عاملی نیز به دست آمده است و بر اساس الگوی هگزاکو، مثلث تاریک شخصیتی با مؤلفه صداقت رابطه معکوس دارند [37].
پژوهش حاضر از دو نظر محدودیت داشت: اول اینکه ابزارهای خصوصیات الگوی مثلث سنجش پژوهش طولانی بود و این مسئله ممکن است با ایجاد خستگی در شرکت‌کنندگان، نتایج پژوهش را تحت تأثیر قرار داده باشد. دوم اینکه پژوهش حاضر در جامعه آماری دانشجویان عمدتاً کارشناسی صورت گرفت، از آنجایی که نمونه‌های بالینی مبتلا به اختلالات شخصیت در پژوهش حاضر شرکت نداشتند، در تعمیم نتایج باید این محدودیت را در نظر گرفت. بر این اساس توصیه می‌شود نتایج پژوهش حاضر در این گروه‌ها نیز بررسی شود.
سپاسگزاری
از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز که در انجام این کار پژوهشی ما را یاری کردند، قدردانی می‌شود. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، حامی مالی و تعارض منافع وجود نداشته است.

نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1395/10/20 | پذیرش: 1396/8/8 | انتشار: 1397/1/12

الگو شمعی مردآویز Hanging man

الگو شمعی مردآویز یا هنگینگ من (Hanging Man) یک الگوی تک کندلی است که اخطار تغییر روند صعودی به نزولی را به ما می دهد؛ یعنی هر گاه کندل مردآویز در انتهای یک حرکت صعودی ایجاد شد ما باید نسبت به آن نقطه حساس بشویم و احتمالاً در آن نقطه یک تغییر قیمت یا بازگشت قیمت از صعودی به نزولی داریم.

ویژگی های الگو شمعی مردآویز

ویژگی های الگو شمعی مردآویز

الگو شمعی مردآویز، بدنه کوچک و سایه پایینی بلندی دارد، سایه بالایی ندارد و یا اگر هم داشته باشد بسیار کوچک است. مردآویز یک الگوی بسیار قوی است که در صورت مشاهده در بازار، حتماً باید به آن توجه کرد. دلیل نامگذاری این الگو به نام مردآویز این است که اصطلاحاً گفته می شود که خریداران به دار آویخته می شوند و قدرت آنها تمام می شود و به همین دلیل هم پس از الگوی مردآویز، یک حرکت نزولی را خواهیم داشت.

بررسی الگو شمعی مردآویز در نمودار واقعی

تصاویر زیر مربوط به سهام کاذر یا فراورده های نسوز آذر در تایم فریم روزانه است.

بررسی الگو شمعی مردآویز در نمودار واقعی

در تصویر زیر حرکت مردآویز را مشاهده می کنید. کندل تشکیل دهنده این الگو، یک کندل با بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است، قبل از این الگو نیز یک حرکت صعودی با حداقل سه کندل وجود دارد. همانطور که در تصویر مشاهده می کنید، تشکیل این الگو باعث شده است که یک حرکت صعودی تبدیل به یک حرکت نزولی بشود. البته درست این است که بگوییم این کندل، نشانه ای بر تغییر حرکت صعودی به نزولی شده است و الزاماً این کندل باعث ریزش نشده است.

بررسی الگو شمعی مردآویز در نمودار واقعی

در تصویر زیر نمونه ای دیگر از الگو مردآویز را مشاهده می کنید. در این تصویر نیز کندل تشکیل دهنده الگو، یک کندل دارای بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است که قبل از آن یک حرکت صعودی است و بعد از این الگو نیز حرکتی نزولی شکل گرفته است.

بررسی الگو شمعی مردآویز در نمودار واقعی

نمونه ای دیگر از الگو شمعی مردآویز را در تصویر زیر مشاهده می کنید. این کندل نیز همه ویژگی های لازم برای تشکیل الگو مردآویز را دارد و همچنین باعث تغییر حرکت صعودی به نزولی شده است.

انواع کندل در بورس | همه چیز درباره کندلها در بورس

انواع کندل در بورس

انواع کندل در بورس را میشناسید؟ لغت کندل به معنای شمعدان است، فروشندگان برنج در ژاپن، اولین گروهی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی بهره برده اند. اگر بخواهید در بازارهای مالی مثل بورس، ارزهای دیجیتال، طلا، ارز، بورس های جهانی و یا هر بازاری دیگری که نمودار قیمتی دارد فعالیت کنید و تحلیل تکنیکال را در دستور کار قرار دهید، با شمع ها یا همان کندل های قیمتی مواجه می شوید که مثلا اگر انواع کندل در بورس را ندانید، نمی توانید تصمیم گیری های مناسبی در راستای خرید، فروش و یا نگهداری سهام اتخاذ کنید، بنابراین این موضوع به این مهمی را یک بار برای همیشه وقت بگذارید و همین الان انواع کندل در بورس را یاد بگیرید، چرا که در تمامی بازارهای مالی کاربرد فراوانی دارد.

انواع کندل در بورس

به طور کلی کندل را می توان اینگونه تعریف کرد؛ یک نوع نمودار قیمتی که با کمک آن می توان چگونگی قیمت ها را در یک دوره زمانی مشخص نشان داد از کندل استیک ها هنگامی استفاده می شود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد، این الگوها معمولا در نقاط حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار می گیرند و انتخاب قیمت های مناسب برای خرید سهام، جزئی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است و حال آنکه این الگوها برای قیمتهای خروجی عملکرد خوبی ندارند.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران در بازار را به شکل تصویری نمایش می دهند و به این ترتیب، تحلیگران تکنیکال می توانند زمان مناسب خریدو فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها مشخص کنند به همین علت کندل ها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی به حساب می آیند. معامله گران بورس، طی روز برای انجام معاملات از سه نمودار خطی، کندل استیک و میله ای استفاده می کنند و در بین این سه گزینه، کندل ها به علت راحتی، قابل استفاده تر هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش می دهند و کاربردی تر هستند

اجزای نمودار شمعی

نمودار شمعی از دو قسمت تشکیل شده، بدنه اصلی شمع آغاز و پایان معامله را نشان می دهد و بخش دیگر که دو خط است و به سایه مشهور شده است، خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایین می نامند؛ اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت مواجه شده و کندل آن مشکی یا قرمز خواهد بود، به بخشی از کندل که بیرون از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار دارد، سایه می گویند.

انواع الگوهای کندل استیک

* ماروبزو – Marubozu : ماروبزو به دو دسته تقسیم می شود مشکی و سفید، ماروبزو مشکی، زمانی خود را مشخص می کند که خصوصیات الگوی مثلث کندل روند نزولی را تجربه کند و هر دو سایه در آن دیده نشود یکی از نتایجی که از این کندل به دست می آید فشار بیشتر فروشندگان است در چنین شرایطی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن به اندازه قیمت کف است.

ماربزوی سفید وقتی اتفاق می افتد که کندل روند صعودی را تجربه کند و باز هم هر دو سایه دیده نشود، فشار بیشتر خریداران نتیجه ای است که از این کندل به دست می آید و در این شرایط قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

* دوجی – Doji : در نمودارهای شمعی مفهوم دوجی اشاره به این دارد که قیمت شروع و پایان یکسان بوده است دوجی ها بدنه ای نازک دارند که معمولاٌ به صورت یک خط باریک نشان داده می شوند، مهمترین نتیجه ای که از دوجی ها گرفته می شود اینست که تردید بین خریداران و فروشندگان سهم وجود دارد در بعضی حالات، دوجی های بعد از ماروبز سفید دیده می شوند حالا اگر دوجی بعد از ماروبز سیاه دیده شود نشان دهنده اینست که تعداد فروشندگان سهم کم است و برای ادامه یافتن روند نزولی، سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.

* الگوهای چکشی – Hammer : در انتهای یک روند نزولی الگوی چکشی شکل می گیرد و این الگو دارای سه خصوصیت اصلی و مهم است:

  • بدنه کندل که در قسمت بالای آن قرار گرفته است
  • سایه پایینی بلند؛ ۲ یا ۳ برابر اندازه بدنه بالا
  • نداشتن سایه بالایی؛ کوتاه بودن سایه بالایی

نکته : خصوصیات الگوی مثلث اگر رنگ بدنه سفید باشد نشان دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است به این معنی که قیمت به سمت بالا و افزایشی خواهد بود.

* الگوی دارآویز – Hanging Man : این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و نشان دهنده تغییر به طرف روند نزولیست در این الگو بدنه کندل در بالای آنست از دیگر خصوصیات این نوع کندل می توان خصوصیات الگوی مثلث گفت که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است و در این نوع کندل سایه بالایی وجود ندارد و یا اینکه این سایه بسیار کم و کوتاه است، رنگ مشکی بدنه نشان دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است.

* الگوی چکش معکوس – inverted Hammer : الگوی چکش معکوس هم مانند الگوی چکش در آخر روند نزولی شکل می گیرد.

* الگوی هارامی – Harami : این واژه ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن می باشد این الگو شامل دو کندل است که اولی نقش مادر و دومی نقش فرزند را دارد مهمترین نتیجه ای که پس از مشاهده این کندل می توان گرفت اینست که روند حرکت متوقف یا کند شده، مثلا اگر کندل مادر سفید باشد کندل فرزند به رنگ مشکی است.

* الگوی ستاره ثابت – shooing star : این الگو در آخر روند صعودی شکل می گیرد و در این الگو، بدنه در انتهای پایینی آنست و اندازه سایه بالایی تقریباٌ دو برابر بدنه است.

* الگوی انبرک پایینی : این الگو شامل دو شمع با رنگهای متفاوت است و در ابتدا شمع نزولی که رنگ آن مشکی است شکل می گیرد، اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ است و این شمع فاقد سایه است، بعد از تشکیل شدن شمع اولی نوبت به تشکیل شمع دوم می رسد که شمع دوم، در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود وشمع دوم به صورت دوجی یا چکش معمولی شکل می گیرد.

* الگوی ستاره صبحگاهی : این الگو سه شمع دارد و مهمترین چیزی که از الگوی ستاره صبحگاهی به دست می آید شروع روند صعودی در انتهای نزولیست که معمولاٌ این الگو در انتهای روند نزولی شکل می گیرد و هر شمع پیامی دارد:

  • شمع اول، نزولی و پرقدرت
  • شمع دوم، معمولا بدنه بزرگ و سایه ندارد
  • شمع سوم، نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد

* الگوی سه ستاره صعودی : این نوع هم از سه شمع تشکیل می شود اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین دوم و سوم یک شکاف صعودی باشد می توان پیامی که حاکی از تغییر روند از نزولی به صعودیست از آن دریافت کرد.

* الگوی ستاره عصرگاهی : این الگو هم سه شمع دارد و مهمترین چیزی که این الگو نشان می دهد شروع روند نزولی در انتهای روند صعودیست.

  • شمع اول، صعودی و بسیار پرقدرت
  • شمع دوم، بدنه کوچک و معمولا دارای سایه نیست
  • شمع سوم، نزولی

* الگوی پوشاننده صعودی : در این الگو دو شمع وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است و معمولاٌ این الگو در انتهای روند نزولی به وجود می آید و شمع دوم که دارای بدنه سفید رنگ است بیانگر روند صعودیست و در این الگو شمع دوم، کل شمع اول را که به رنگ مشکیست پوشش می دهد.

* الگوی سه مکعب سفید : در این الگو سه شمع وجود دارد که همگی رنگشان سفید است و بین شمع ها شکاف نزولی وجود دارد که نشان دهنده تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودیست، روند همه شمع ها صعودی است.

همه چیز در مورد کندل ها

* الگوی ابر تیره : در این الگو دو شمع وجود دارد که رنگهای متفاوتی دارند مهم ترین نتیجه ای که از این الگو به دست می آوریم اینست که سهم به قیمت مقاومت رسیده است و هر دو شمع در این نمونه الگو دارای بدنه بزرگ است و اول شمع سفید، تشکیل می شود وبعد از آن شمع مشکی که حداقل ۵۰ درصد از شمع سفید را پوشش می دهد و هنگامی که این شمع ها در نقاطی بالاتر از شمع ها شکل بگیرند نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولیست.

* الگوی رسوخ گر : نقطه مقابل الگوی ابر تیره است که ابتدا شمع مشکی تشکیل می شود و بعد از آن شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش می دهد و چیزی که از آن استنباط می شود افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی است.

* الگوی سه کلاغ سیاه : اصولا این الگو برای معامله گران نشان دهنده خبرهای بد قیمت سهم است، این الگو هم دارای سه شمع است که با رنگ مشکی و پشت سر هم تشکیل می شود و معمولاٌ اندازه آنها با هم یکی است.

* الگوی سه سرباز سفید : نقطه مقابل سه کلاغ سیاه، و این الگو معمولا در یک روند صعودی به وجود می آید و دارای پیامهای مثبت و خوشحال کننده برای معامله گران است، در این الگو سه شمع با رنگ سفید وجود دارد که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل می شود، این الگو نشان می دهد که خریداران قوی و پرقدرتی در سهم حضور دارند و معمولا بعد از دیدن این الگو قیمت سهم افزایش پیدا می کند.

* الگوی سه خط حمله : از این الگو به تنهایی استفاده نمی شود الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولیست و بعد از این سه شمع، یک شمع سفید با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل می گیرد و نتیجه ای که از این الگو به دست می آید اینست که بازگشت قیمت به محدوده باز شدن اول است.

* الگوی تاسوکی رو به پایین : این الگو نیز از سه شمع تشکیل می شود که دو شمع آن به رنگ مشکی و یکی از شمع ها به رنگ سفید است.

۴ نکته کلیدی در مورد کندل ها

  1. طول و موقعیت سایه، به معامله گران کمک می کند تا احساس امنیت بازار را ارزیابی کنند.
  2. در نمودار کندل استیک، سایه قسمتهای نازکی است که تغییرات و عملکرد قیمت روز را نشان می دهد.
  3. بعضی از تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند سایه بلند به معنی چرخش قیمت است در حالی که کندل استیکی که فتیله ندارد نشانه قوی بودن روند است.
  4. تحلیل گران تکنیکال برای مقایسه، بر روی تغییرات قیمت تمرکز می کنند ولی تجزیه و تحلیل فاندامنتال به تحلیلگران کمک می کند سهام یا ارز مورد معامله را انتخاب کنند در حالیکه تجزیه و تحلیل تکنیکال به آنها می گوید چه موقع باید معامله کنند، نمودار کندل استیک یکی از ابزارها برای آنالیز تکنیکال است.

پرایس اکشن چیست؟

یکی از شیوه های برتر معامله گری است که در این روش سطوح و داده های قیمت، مبنای تحلیل قرار می گیرد و سبب می گردد معامله گر بتواند نقاط ورود و خروج را شناسایی کند در روش پرایس اکشن از هیچ اندیکاتوری استفاده نمی شود بلکه تحلیلها روی نمودار ساده قیمتی انجام می گیرد، این روش کمک بزرگی به معامله گران می کند تا بتوانند به راحتی، حرکات قیمتی را زنده و واقعی دنبال کنند و از قیمتهای جهانی عقب نیفتند زیرا که بیشتر اطلاعاتی که در نمودارها نمایش داده می شود به درد معامله گر نمی خورد و شاید گاهی اوقات باعث سردرگمی معامله گران هم بشود.

در تحلیل پرایس اکشن، تحلیل فاندامنتال و نوسانگرها نادیده گرفته می شوند و نمودارهای قیمت در ساده ترین حالت نمایش داده می شود؛ پرایس اکشن را می توان در قالبهای مختلف نموداری مانند کندل استیک به کار گرفت، در حقیقت این نوع تحلیل، کار تحلیل گران و تریدرها را بسیار آسان می سازد.

مزایای پرایس اکشن نسبت به سایر انواع استراتژی های معاملاتی چیست؟

  • پرایس اکشن یک استراتژی با کارآمدی بسیار بالاست و نیاز به هیچگونه نرم افزار خاصی ندارد و تنها با توجه به یک چارت ساده می توان کمال بهره برداری را داشت و از یک ترید آسان لذت برد.
  • درصد موفقیت در پرایس اکشن بسیار بالاست.
  • در تمامی بازارهای مالی، پرایس اکشن نه تنها جواب می دهد بلکه در تمام بازه های زمانی کوتاه مدت تا زمان های طولانی مورد استفاده قرار می گیرد و جزو کم خطرترین شیوه معاملاتی محسوب می شود.
  • یکی از ویژگی های مهم پرایس اکشن در عین ساده بودن، سرعت بسیار زیاد آن است و به هیچ عنوان معامله گران را گیج نمی کند، در حقیقت می توانیم اینگونه بگوییم: پرایس اکشن آرامش بیشتری را به معامله گران هدیه می دهد.
  • استراتژی پرایس اکشن برای همیشه برای شما کاربردی و کارآمدتر خواهد بود و به هیچ عنوان منسوخ نمی شود.
  • از آنجایی که در پرایس اکشن معاملات با توجه به سطوح معامله انجام می گیرد حد ضرر و زیان بسیار کم و حد سودها زیاد خواهد بود.
  • در پرایس اکشن از معتبرترین و کاربردی ترین سبکها و روشها و منابع استفاده شده است.

خلاصه مطلب و کلام پایانی

کندل استیک به معنای شمعدان و نوعی نمودار قیمتی است که قیمت های بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد و به این دلیل که این نمودارها شبیه شمع هستند به آن کندل استیک یا همان شمعدان می گویند. بخش میانی شمع با نام بدنه است که نشان دهنده قیمت بسته خصوصیات الگوی مثلث شدن بالاتر از قیمت و یا پایین تر از قیمت است وقتی قیمت بسته شدن یک دارایی پایین تر از قیمت باز شدن آن باشد، بدنه شمع به رنگ تیره و هنگامی که قیمت بسته شدن دارایی بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد بدنه شمع به رنگ سبز یا سفید نمایش داده می شود البته این رنگ ها بستگی به تنظیمات نرم افزاری که این نمودارها را رسم می کند دارد و میشود که به رنگهای متفاوت دیگری تنظیم شده و نمایش داده شود.

سایه های شمع نیز بالاترین و پایین ترین قیمت روز را نشان می دهند. کندل استیک ها احساسات و هیجانات بازار را به شکل تصویری در می آورند و بدین شکل تحلیل گران تکنیکال می توانند زمانهای مناسب خریدو فروش را با استفاده از تصاویر تشخیص دهند. بدنه سفید یا سبز شمع؛ نشان دهنده فشار قوی خرید و معمولا نشان دهنده صعودی بودن قیمت است ولی با این همه نباید فقط بر اساس این نشانه ها، تصمیمات خریدو فروش گرفت و باید به سایر فاکتورهای تحلیل نیز دقت داشت.

  • قیمت باز: اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله انجام می شود.
  • قیمت بسته: آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای انجام شده است.
  • قیمت بالا: بیشترین و بالاترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای انجام گرفته است.
  • قیمت پایین: کمترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای انجام شده است.

نکته ۱ : برخلاف نمودار ریکو، نمودار کندل، زمان را هم خصوصیات الگوی مثلث شامل می شود.

نکته ۲ : یک معامله گر به اطلاعاتی نیاز دارد که مهم ترین آنها قیمت فعلی و قیمت های قبلی یک سهم است و نمودار قیمت کندل دقیقاٌ به معامله گر می گوید که قیمت ها در زمانهای مختلف چقدر بوده است.

به صورت کلی سه نوع کندل وجود دارد که به شرح زیر است؛

  1. الگوی اینگالف صعودی – Bullish : این کندلها سبز رنگ هستند و افزایش قیمت در مدت زمان انتخاب شده را نشان می دهند به عبارت دیگر نشان می دهند که قیمت پایانی بالاتر از قیمت شروع معاملات بازار بوده است.
  2. الگوی اینگالف نزولی – bearish : رنگ این کندل ها قرمزرنگ یا سیاه رنگ هستند و کاهش قیمت در مدت زمان انتخاب شده را نشان می دهند و یا به عبارت دیگر نشان می دهند که قیمت پایانی یک سهم، پایین تر از قیمت آغازین بوده است.
  3. کندل استیک طبیعی : این کندل ها بدون بدنه هستند و نشان دهنده این موضوع هستند که قیمت آغازین با قیمت پایانی یکسان بوده و تفاوتی نکرده است.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب به معرفی انواع کندل در بورس پرداختیم.

همچنین اگر دوست دارید در مورد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال بیشتر بدانید، این مطلب بهترین راهنمای شما عزیزان است.

آیا امکان دارد بدون این که انواع کندل در تحلیل تکنیکال را بشناسیم، برای معامله در بازارهای مالی اقدام کنیم؟!

اثر تراکم گیاه و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم ′Spryng′

دومین همایش ملی پژوهش های کاربردی در علوم کشاورزی

خرید و دانلود فایل مقاله

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 6 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله اثر تراکم گیاه و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم ′Spryng′

چکیده مقاله :

گل لاله با نام علمی Tulipa spp. از خانواده سوسن، از گل های پیازی و گیاهی تک لپه می باشد که بالاترین سطح زیر کشت را در میان این گروه از گیاهان به خود اختصاص داده است. به منظور ارزیابی اثر تراکم و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم Spryng′ مطالعه ای به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی (RCBD) با 3تکرار در 27 پلات انجام گردید. 3الگوی کاشت(مربع،مثلث و مستطیل) به عنوان فاکتور اول و 3 تراکم کاشت(45،25 و 65 بوته در هر متر مربع) به عنوان فاکتور دوم بود. نتایج نشان داد که با کاشت سوخ در الگوی مثلث و تراکم 65 بوته در مترمربع ارتفاع ساقه بطور معنی داری بیشتر از کاشت سوخ در تراکم 25 و 45 بوته در هر سه طرح کاشت بود. قطر ساقه و میزان کارتنوئید گلبرگ در الگوی مربع و تراکم 45 بوته در متر مربع بیشتر از سایر تیمارهای مورد آزمایش بود. بیشترین میزان کلروفیل برگ در الگوی مثلث و تراکم 45 بوته درمتر مربع بدست آمد. برهمکنش تیمارهای تراکم و الگوی کاشت تاثیرمعنی داری روی قطر گل نداشت.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا AFPICONF02_367 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

شاکری، کبری و هاشم آبادی، داوود و انسی نژاد، رسول،1393،اثر تراکم گیاه و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم ′Spryng′،دومین همایش ملی پژوهش های کاربردی در علوم کشاورزی،تهران،https://civilica.com/doc/401747


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1393، شاکری، کبری؛ داوود هاشم آبادی و رسول انسی نژاد )
برای بار دوم به بعد: ( 1393، شاکری؛ هاشم آبادی و انسی نژاد )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مراجع و منابع این مقاله :

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :

  • Rees, A.R. (1987). _ structure and growth of the Narcissus .
  • خلج، منع. و ادریسی، ب. (1392)، "اثر زت و تراکم .
  • انشور، م. ح. و حیدری، م. (1388)، "بررسی اثر تراکم .
  • مستوفی پور ع. . و هاشم آبادی، د. (1389)، "تاثیر .
  • مجنون حسینی، ن.، حمدی، .، پوستینی، ک. و زینالی خانقا.، .
  • Rees, A.R. (1972). _ Growth of bulbs. Applied Aspects of .
  • Rees, A.R., Wallis, L.W. and Tompsett, A.A. (1973). :Effects of .
  • Klasman, R., Molinari, J., Benedetto, A.D. and Benedetto, A. (خصوصیات الگوی مثلث 1995). .
  • Singh K.P. (1996), :Effect of spacing on growth and flowering .
  • Parkash, J., Singh, N.P. and Sankaran, M. (2006), "Package of .
  • Mane, P.K., Bankar, G.J. and Makne, S.S. (2007). «Ihfluence of .
  • San-oh, Y., Sugiyama, T., Yoshita, D., Ookawa, T., and Hirasawa, .
  • Mckay, M.E. , Tommerup, J.A.and Byth, D.E.(198 1)."The influence of .
  • Gomes, H.F., Vieira, M. C. and Heredia, Z.N.A. (2007). "Density .
  • Mojiri, A. and Arzani, A. (2003), :Effects of nitrogen rate .
  • Al-Thabet, S.S. (2006), "Effect of plant spacing and nitrogen levels .
  • Corbesier, L, Prinsen, E., Jacqmard, A., Lejeune, P., Onckelen, H.V., .
  • San-oh, Y., Sugiyama, T., Yoshita, D., Ookawa, T., and Hirasawa, .
  • Jat, M. R. and Mali, A. R. (1992), ،«Effect of .
  • Vaishya, R. D. and Fayaz Qazi, M. (1992). "Chlorophyll content .
  • Dutta, R. K. and Lahiri, B.P. (1998). "Growth and yield .

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

مقاله کنفرانس
اثر تراکم گیاه و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم ′Spryng′

چکیده:
گل لاله با نام علمی Tulipa spp. از خانواده سوسن، از گل های پیازی و گیاهی تک لپه می باشد که بالاترین سطح زیر کشت را در میان این گروه از گیاهان به خود اختصاص داده است. به منظور ارزیابی اثر تراکم و الگوی کاشت بر رشد و خصوصیات گل لاله رقم Spryng′ مطالعه ای به خصوصیات الگوی مثلث صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی (RCBD) با 3تکرار در 27 پلات انجام گردید. 3الگوی کاشت(مربع،مثلث و مستطیل) به عنوان فاکتور اول و 3 تراکم کاشت(45،25 و 65 بوته در هر متر مربع) به عنوان فاکتور دوم بود. نتایج نشان داد که با کاشت سوخ در الگوی مثلث و تراکم 65 بوته در مترمربع ارتفاع ساقه بطور معنی داری بیشتر از کاشت سوخ در تراکم 25 و 45 بوته در هر سه طرح کاشت بود. قطر ساقه و میزان کارتنوئید گلبرگ در الگوی مربع و تراکم 45 بوته در متر مربع بیشتر از سایر تیمارهای مورد آزمایش بود. بیشترین میزان کلروفیل برگ در الگوی مثلث و تراکم 45 بوته درمتر مربع بدست آمد. برهمکنش تیمارهای تراکم و الگوی کاشت تاثیرمعنی داری روی قطر گل نداشت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.