تحلیل بنیادى چیست؟


تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی؛ تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی در تحلیل بازارهای مالی هستند. سرمایه گذاران و معامله گران از هردو برای تحقیق و پیش بینی قیمت سهام آتی استفاده میکنن.

مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری هردو طرفداران و مخالفانی دارن. تحلیل بنیادی به تجزیه و تحلیل جنبه های مالی یک کسب و کار مانند صورت های مالی و نسبت های مالی و سایر عوامل اقتصاد و عوامل موثر بر کسب و کار برای تجزیه و تحلیل ارزش بازار منصفانه سهم/ اوراق بهادار آن اشاره داره.

در مقابل، تحلیل تکنیکال به تحلیل قیمت منصفانه سهام/ اوراق بهادار با بررسی و تحلیل روند ها و تغییرات گذشته قیمت سهام و مطالعه اطلاعات تاریخی کسب و کار اشاره داره. در ادامه با من همراه باشین تا به جزییات این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، تفاوت این دو تحلیل نگاهی بندازیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط هستش .

تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که بتواند بر ارزش اوراق بهادار تاثیر بذاره، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت، مطالعه میکنن.

هدف نهایی رسیدن به عددی هست که سرمایه گذار می تونه با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کنه تا ببینه آیا اوراق بهادار کمتر یا بیشتر ازحدش ارزش گذاری شده. اگر میخواهید مسیر بنیادی رو انتخاب حتما تحلیل های زیر رو انجام بدین:

1. تجزیه و تحلیل صنعت

2. تجزه و تحلیل شرکت

3. تحلیل اقتصادی

انواع مختلف تحلیل بنیادی

دو نوع اصلی تحلیل بنیادی وجود داره:

مطالعه ای که شامل ارزش برند، تصمیمات مدیریتی، عملکرد مالی شرکت در یک دوره معین و سایر عوامل مشابه هست. برای مثال رفتار مصرف کننده، تقاضا و شناخت شرکت در بازارهای گسترده تر و هدفش کشف پاسخ به سوالاتی مانند چگونگی درک آن و تصمیمات مدیریتی که باعث سروصدا در بازار میشه.

کمی:

تحلیلی که صرفا مبتنی بر اعداد هستش و صورت های مالی شرکت را در نظر می گیره و قیمت سهام را از مشاهدات به دست میاره که شامل تجزیه و تحلیل اعداد، نسبت ها و ارزش ها برای درک قیمت سهام و سلامت مالی کلی شرکت هست.

اگرچه رویکردها متفاوت هست، اما برای تجزیه و تحلیل جامع قیمت سهام یه شرکت به همان اندازه مهمن. همچنین دو فرآیند تحلیل بنیادی وجود داره :

رویکرد از بالا به پایین:

دراین رویکرد، کارشناسان از عوامل کلان اقتصادی به ارزیابی اقتصاد میپردازن و اول صنعت سپس،آنها به شرایط بازار و در نهایت به ارزیابی پیشرفت، مدیریت و سایر عوامل اقتصادی خرد شرکت میرسن.

رویکرد از پایین به بالا:

این رویکرد برعکس دوره از بالا به پایین هست. این کار با مطالعه شرکت، کشف رکورد و عملکرد آن شروع می شود و سپس به آرامی به سمت عوامل کلان اقتصادی مانند شرایط صنعت و اقتصاد یک کشور حرکت میکند.

درکل تجزیه و تحلیل از بالا به پایین دید وسیع تری از اقتصاد داره، از کل بازار شروع میشه و در ادامه به یه بخش، صنعت و دراخر به یه شرکت خاص محدود میشه. برعکس، تجزیه و تحلیل از پایین به بالا با یه سهم خاص شروع میشه و برای در نظر گرفتن همه عواملی که بر قیمت آن تاثیر میذاره، گسترده میشه. بیشتر تحلیل های بنیادی برای ارزیابی قیمت سهام استفاده میشه، اما می توانیم از آن در طیف وسیعی از طبقات دارایی مانند اوراق قرضه و فارکس استفاده کنیم.

مزایای تحلیل بنیادی

در ادامه مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی به مزایا و معایب تحلیل بنیادی اشاره می کنیم.

تجزیه و تحلیل بنیادی شما رو قادر میسازه نبض شرکت رو بخونین. شما میتونین پویای های مالی درون شرکت رو درک کنید و تعیین کنید که آیا در وضعیت خوبی هست یا مشکلاتی وجود داره. شناسایی سهام خوب بزرگترین مزیت تحلیل بنیادی هست که به ما در یادگیری پیچیدگی های مختلف بازار سهام کمک میکنه و در نتیجه به سرمایه گذار کمک میکنه تا سهام کالایی را که مدل تجاری و آینده خوبی داره شناسایی کنه و در عین حال از سهام بد دوری کنه.

مزیت دیگر تحلیل های بنیادی پایه محکم برای سرمایه گذاری هستش. بازارهای سهام مانند یه تونل هستن و اگر دانشی درمورد تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال نداشته باشیم، ممکنه در اون تونل گم بشیم و تحلیل بنیادی مانند مشعلیه که به ما کمک میکنه تا از تونل بورس عبور کنیم.

به عبارتی دیگر زمانی که ما از نظر انتخاب ناامید هستیم وسهام زیادی برای خرید داریم،تحلیل بنیادی میتونه کمک بزرگی در شناسایی بهترین سهام ازبین بسیاری از سهام خوب باشه.

معایب تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی خالی از اشکال نیست. تحلیل بنیادی خسته کننده و وقت گیر، اشکالات برون یابی، تاخیر زمانی، نیاز به سرمایه گذاری بلند مدت، سیگنالهای تجاری قابل اعتماد نداره. نقطه ضعف تحلیل بنیادی اینه که میتونه شما رو به یه سهام خوب اما در زمان نامناسب برسونه. و ممکنه لازم باشه سهام خودتون رو برای مدت طولانی نگه دارید.

تحلیل بنیادی در فارکس چیست؟

فارکس یا ارز خارجی را می توان به عنوان شبکه ای از خریداران و فروشندگان توضیح بدیم که ارز را با قیمت توافقی بین یکدیگر انتقال میده. این وسیله ای هست که افراد، شرکت ها و بانک های مرکزی یک ارز را به ارز دیگر تبدیل میکنه. درحالی که بسیاری از مبادلات ارزی برای اهداف عملی انجام میشه، اکثرا تبدیل ارز با هدف کسب سود انجام میشه.

مقدار ارز تبدیل شده در هر روز میتونه حرکت قیمت برخی از ارزها رو به شدت نوسان کنه. همینبی ثباتی میتونه فارکس رو برای معامله گران جذاب بکنه در کل شانس بیشتری برای سود بالا داره و درعین حال ریسک رو نیز افزایش میده.برخلاف سهام یا تحلیل بنیادى چیست؟ تحلیل بنیادى چیست؟ کالا، معاملات فارکس در بورس ها انجام نمیشه، بلکه مستقیما بین دو طرف در بازار خارج از بورس انجام میشه. بازار فارکس توسط یک شبکه جهانی از بانک ها اداره میشه.

کسانی که در بازار ارز فارکس معامله می کنن به همان دو شکل اصلی تحلیلی که در بازار سهام استفاده میشه، تکیه میکننف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، کاربردهای تحلیل تکنیکال در فارکس تقریبا یکسان هست. فرض بر اینه که قیمت تمام اخبار را منعکس میکنه و نمودارها موضوع تجزیه و تحلیل هستن.

معاملات فارکس اغلب تحت تاثیر عرضه و تقاضا هست. با توجه به اینکه تحلیل بنیادی در مورد مقادیر و عوامل موثر بر تقاضا و عرضه ارز تحقیق میکنه، معامله گران میتونن از استفاده از تحلیل بنیادی مزیتی کسب کنن.

این تجزیه و تحلیل عمیق از بازارهای فارکس همچنین میتونه در مقایسه با معامله گرانی که فقط به تحلیل بنیادی پایبندن رونق بیشتری به معامله گران بده. علاوه بر این، به لطف این تجزیه و تحلیل عوامل عرضه و تقاضا، معامله گران با تکیه بر تحلیل بنیادی میتونن معاملات سودآوری را که استراتژ های فنی از دست میدن رو تشخیص بده.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال رویکرد متفاوتی داره، این رشته به اصول گذشته واخبار روز نگاه میکنه و در عوض بر قیمت های تاریخی و الگوهای معاملاتی برای پیش بینی روندهای آینده تمرکز میکنه. ایده اینه که تمام اطلاعات مربوط به بازار از قبل در قیمت اوراق بهادار منعکس شده.

تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال مفهومش اینه که اقدامات جمعی، خرید و فروش، همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده، بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص میده.

در کل تحلیل تکینیکال برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند حرکت قیمت در بازارهای مالی با استفاده از نمودار های تاریخی قیمت وآمار بازارهستش.

براین اساس اگر یه معامله گر بتونه الگوهای قبلی بازار رو شناسایی بکنه، میتونه پیش بینی نسبتا دقیقی از مسیرهای قیمتی آتی داشته باشه. در مقابل، تحلیل بنیادی، که تلاش میکنه ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کنه، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز داره. برای یه معامله گرمعمولی انجام تحلیل بنیادی سخته و تقریبا غیر ممکنه، برای همین میتونیم از تحلیل بنیادى چیست؟ تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت بازار هر سهم استفاده کنیم.

شاخص های تحلیل تکنیکال

در سراسر صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود داره که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده. تحلیلگران فنی همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی رو توسعه دادن تا به آنها در پیش بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت کمک کنه.

برخی از شاخص ها عمدتا بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایتی و مقاومتی متمرکز هستن، درحالی که برخی دیگر بر روی تعیین قدرت یه روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستن. به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال به انواع گسترده شاخص های زیر نگاه میکنن:

2) الگوهای نمودار

3) شاخص های حجم و حرکت

5) میانگین های متحرک

6) سطوح حمایت و مقاومت

مزایای تحلیل تکنیکال

توانایی شناسایی سیگنالهای مربوط به روند قیمت در بازار جز کلیدی هر استراتژی معاملاتی هست. همه معامله گران باید روشی را برای مکان یابی بهترین نقاط ورود و خروج در یه بازار کار کنن و استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال یه روش بسیار محبوب برای انجام این کار هست. تحلیل تکنیکال براساس داده های عینی هست. میتونیم به نمودار سهام نگاه کنیم و به وضوح ببینیم که در حال حاضر چه اتفاقی میفته. میتونیم ببینیم که قیمت به کدام سمت حرکت میکنه. میتونیم میزان محبوبیت سهام را بر ایای ویژگی های حجمی آن ببینیم. اگر بخواهیم بطور خلاصه بگیم در واقع برای معامله گران کوتاه مدت و روزانه آسونه و ورودی کمتری نیاز داره.

معایب تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یه رویکرد علمی معتبر نیست زیرا اکثر روش ها قیمت ها رو بر اساس داده های مربوط به قیمت مطالعه میکنن. برا همین ضروریه که یه معامله گر به طور مداوم سیستم های معاملاتی خودش رو بررسی کنه تا توانایی کاریش رو بررسی کنه.

اساس تحلیل تکنیکال ممکن هست یادگیری آسون باشه اما پیاده سازی و تسلط به آن دشوار هستش. اکثر معامله گران تمایل دارن بین رویکردهای مختلف در نوسان باشن برا همین نمیتونن تجزیه و تحلیل خود را به روشی ثابت دنبال بکنن و این در نهایت منجر به زیان بیشتر از سود میشه.

به عبارتی دیگر تحلیل تکنیکال به شرکت پشت سهام اهمیتی نمیده، شاید بخواهیم بدونیم که شرکت در چه صنعتی هست، اما جدای از اون، شرکت اصلی واقعا نگران کننده نیست.

ممکن هست شرکت بدهی بیشتری نسبت به توان خودش داشته باشه و حتی ممکنه سودی هم نداشته باشه، چه کس میدونه؟ تحلیل تکنیکال به چنین موضوعاتی مربوط نمیشه. واینکه همیشه عنصری از بازار وجود خواهد داشت که قابل پیش بینی نیست.

هیچ تضمین قطعی وجود نداره که هرشکلی از تحلیل تکینیال یا تحلیل بنیادی صد در صد دقیق باشه. اگرچه الگوهای قیمت تاریخی به ما بینشی از مسیر احتمالی قیمت یه دارایی رو میده، اما این نویدی برای موفقیت نیست.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یه سهام هست. تحلیلگران بنیادی همه چیز رو از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه میکنن.

درآمدها، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها همگی از ویژگی های مهم برای تحلیل گران بنیادی هستن. تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت داره زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستن. فرض اصلی اینه که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ میشن.

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی

بنابراین نیازی به توجه دقیق به اونها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی نمیکنن ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری بکنن، بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روند هایی استفاده میکنن که نشان میده سهام در آینده چه میکنه. تحلیل بنیادی تحت تاثیر اخبار خارجی قرار نمیگیره، درحالی که تحلیل تکنیکال تحت تاثیراخبار خارجی قرار میگیره.

تحلیل بنیادی بر عوامل کیفی و کمی تمرکز داره، در حالی که تحلیل تکنیکال بر قیمت و حجم، نمودارها، میانگین متحرک و غیره تمرکز داره. تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری های بلند مدت استفاده میشه، در حالی که تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده میشه. اگرچه تحلیل بنیادی قدرتمندتر هست، اما تحلیل تکنیکال با توجه به این واقعیت که به راحتی در دسترس هست، برخلاف تحلیل بنیادی که به راحتی برای همه در دسترس نیست و برای به دست آوردن تمام اطلاعات لازم زمان و هزینه بیشتری را صرف کرد.

مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی فقط برای مقاصد اطلاعاتی ارائه شده و نباید به عنوان مشاوره حقوقی، تجاری، سرمایه گذاری و غیره به آن اعتماد بکنین. باید درمورد این مواردبا مشاوران خود مشورت بکنین.

اگرچه هردوی این تحلیل ها توسط بسیاری استفاده میشه، اما برای افراد مختلف متفاوت هست. هیچ کدام از اینها نمیتونه گزینه ی بهتری نسبت به دیگری باشه. تحلیل بنیادی بیشتر توسط سرمایه گذارانی استفاده میشه که منابع مالی خودشون رو برای مدت طولانی سرمایه گذاری میکنن، درحالی که تحلیل تکنیکال توسط معامله گرانی که از آن برای تصمیم گیری سریع برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت خود استفاده میکنن استفاده میشه.

معامله گران باید از طیف وسیعی از شاخص ها و ابزار های تجزیه و تحلیل برای به دست آوردن بالاترین سطح اطمینان ممکن استفاده بکنن و یه استراتژی مدیریت ریسک برای محافظت در برابر حرکات نامطلوب داشته باشن.

تحلیل بنیادی و تکنیکال واقعا مکمل هم هستن و هر کدوم بدون دیگری واقعا ناقص میشه! چون معاملات هم باید از لحاظ نموداری و حرکات قیمت بررسی بشه و هم از لحاظ اخبار و فاندامنتالی تا نتیجه خوب حاصل بشه

تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل فاندامنتال در فارکس و بازارهای مالی

تحلیل بنیادین

در طول اردوی آموزشی خود و مطالعه مجموعه مقالات آموزش فارکس، احتمالا با گالیور، ارباب حلقه ها، میتی کومان و مبحث تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال برخورد داشتید.

یک دقیقه صبر کنید…

ما قبلاً در دروس ابتدایی یک تیزر تبلیغاتی از تحلیل فاندامنتال را به شما نشان دادیم! پس حالا بیایید به مبانی بپردازیم!

تحلیل فاندامنتال دقیقاً چیست و آیا استفاده از آن لازم است؟ خوب، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی مطالعه اصول و مبادی بنیادین است!

آسان بود، نبود؟ آهان! گرفتم.

واقعیت را بگوییم جریان خیلی بیشتر و پیچیده تر از این حرفهاست.. خیلی خیلی پیچیده تر.

اگر شنیدید که مردم از فاند یا مباحث بنیادی صحبت می کنند، آنها واقعاً در مورد اصول بنیادین اقتصادی کشور میزبان ارز صحبت می کنند.

اصول بنیادین اقتصادی شامل مجموعه وسیعی از اطلاعات می شود – که به صورت گزارش های اقتصادی، سیاسی یا محیطی، داده ها، اطلاعیه ها و یا به صورت رویدادهای خبری انتشار می یابند.

حتی پایین آمدن رتبه اعتباری، در دسته داده های بنیادین قرار می گیرد و بعدها خواهید دید که دوستان “پیپ گیر” ما چگونه این خبر را تبدیل به یک فرصت کرده و با فروش روی EUR / USD سودی خوبی کرده اند.

تحلیل بنیادی استفاده و مطالعه این عوامل است.

تحلیل فاندامنتال مطالعه این است که منظر اقتصادی و مالی جهان و محیط اطراف ما چگونه است و تمرکز آن بر این است که چگونه عناصر کلان اقتصادی (مانند رشد اقتصادی، تورم، بیکاری) بر هر آنچه معامله می کنیم تأثیر گذار است.

آمار بنیادی و شکل های مختلف آن

تحلیل فاندامنتال شامل مطالعه روند های اقتصادی و رویدادهای ژئوپولیتیکی است که بر قیمت ارز تأثیر گذار است. به عبارت دیگر، تحلیل بنیادی، مطالعه اخبار مالی و آمار اقتصادی است.

آن دسته از آمار اقتصادی که رصد آنها مهم تر از سایرین است عبارتند از:

  • نرخ بهره
  • تورم
  • تولید ناخالص ملی (GDP)
  • آمار اشتغال

هنگامی که یک آمار اقتصادی منتشر می شود، تحلیل بنیادی یک دید کلی در اختیار ما می گذارد که قیمت در برابر یک رویداد اقتصادی خاص چگونه “باید” یا “ممکن” است واکنش نشان دهد.

داده های بنیادی در اشکال گوناگون نمود می یابند.

می تواند به شکل گزارشی باشد که توسط بانک فدرال رزرو در مورد فروش خانه های موجود در امریکا منتشر شده است. و یا می تواند با توجه به این احتمال که بانک مرکزی اروپا سیاست پولی خود را تغییر می دهد یا نمی دهد، خود را نشان دهد.

انتشار این آمار برای عموم مردم اغلب باعث تغییر فضای اقتصادی (یا بهتر بگوییم ذهنیت اقتصادی) شده و واکنش سرمایه گذاران و نوسان گیران را به دنبال دارد.

حتی مواردی وجود دارد که گزارش خاصی منتشر نمی شود، اما انتظار انتشار چنین گزارشی، خود نمونه دیگری از اصول بنیادین است.

گمانه زنی ها درباره افزایش نرخ بهره می تواند ساعت ها یا حتی چندین روز پیش از اعلام واقعی نرخ بهره مورد ارزیابی قرار گرفته و “سبک و سنگین شود”.

در حقیقت، بسیار دیده می شود که جفت ارزها لحظاتی پیش از اخبار مهم اقتصادی، گاهی تا حتی 100 پیپ جابجا می شوند، که آنها را تبدیل به فرصتی سودآور برای یک تریدر شجاع می سازد.

به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران فارکس اغلب پیش از انتشار آمار و وقایع اقتصادی پشت سیستم بوده و آماده و هوشیار هستند و شما نیز باید چنین باشید!

به طور کلی، بخش عمده ای از داده های مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال را آمار ها و شاخص های اقتصادی تشکیل می دهند. همچون به صدا درآمدن آژیر آتش بمحض کشف دود، شاخص های اقتصادی نیز یک دید کلی از سلامت اقتصاد کشور در اختیار ما می گذارند.

گرچه دانستن مقدار عددی یک شاخص مهم است، اما انتظار بازار از این مقدار نیز مهم است.

درک صحیح تأثیر حاصل از رقم واقعی نسبت به رقم پیش بینی شده مهمترین بخش کار است. باید به همگی این عوامل هنگام تصمیم گیری برای معامله توجه کرد.

نگران نباشید. ساده تر از آنچه فکر می کنید است و برای استنباط و درک آن نیاز نیست دانشمند هسته ای باشید.

پیشنهاد می کنم هر روز از صفحات تقویم اقتصادی بازدید کنید تا تحلیل بنیادى چیست؟ بتوانید در جریان انتشار اخبار اقتصادی آتی باشید.

تحلیل بنیادی ابزاری ارزشمند در ارزیابی شرایط آینده اقتصاد است، اما استفاده از آن برای پیش بینی جهت قیمت ارز چندان کارساز نیست.

این نوع تحلیل دارای مناطق خاکستری زیادی است. زیرا اطلاعات بنیادین که به صورت گزارش، آمار اقتصادی یا بیانیه تغییر سیاست های پولی منتشر می گردند در مقایسه با اندیکاتورها و شاخص های تکنیکالِ واقعی، ابهام بیشتری دارند.

تجزیه و تحلیل آمار اقتصادی انتشار یافته و گزارش داده های بنیادی معمولاً چیزی شبیه به این است:

“افزایش نرخ بهره با این مقدار درصد ممکن است باعث بالا رفتن یورو شود.”

“دلار آمریکا با عدد شاخص در فلان محدوده باید پایین رود.”

“اعتماد مصرف کننده 2 درصد نسبت به آخرین گزارش کاهش یافته است.”

آیا قطعیتی در تحلیل فاندامنتال وجود دارد؟

بازار تمایل دارد که بر اساس احساس مردم واکنش نشان دهد. این احساسات می تواند براساس واکنش آنها به گزارش های اقتصادی، یا براساس ارزیابی آنها از شرایط فعلی بازار باشد.

و همانطور که احتمالا حدس می زنید – هزاران هزار نفر، با احساسات و ایده های مختلف وجود دارند.

احتمالاً با خود می گویید: “پناه بر خدا پس هیچ قطعیتی در تحلیل فاندامنتال وجود ندارد!”

در واقع کاملا درست می گویید.

به هیچ وجه نمی توان بر اساس یک سری آمار جدید بنیادی، صد در صد دانست که جفت ارز به کجا خواهد رفت.

این بدین معنا نیست که تحلیل فاندامنتال را باید کنار گذاشت.

به دلیل حجم سنگین داده های بنیادین موجود، اکثر مردم به سختی می توانند همه آنها را کنار هم قرار دهند.

آنها یک گزارش خاص را درک می کنند، اما نمی توانند آن را در تصویر کلی اقتصادی قرار دهند. این کار به زمان و درک عمیق تری از داده ها نیاز دارد.

همچنین ، بیشتر داده های بنیادین فقط برای یک ارز گزارش می شوند، در حالیکه به داده های بنیادی برای ارز دیگر در یک جفت ارز نیز نیاز است تا بتوان آنها را قیاس کرد و تصویری دقیق بدست آورد.

همانطور که در ابتدای کار گفتیم، موضوع سر این است که یک ارز قوی با یک ارز ضعیف جفت شود.

تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تحلیل تکنیکال ؟

در این مرحله، شما احتمالاً همچنان منتظر پاسخ به این سوال هستید: “آیا برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق فارکس نیاز است که حتما از تحلیل بنیادی استفاده کنم؟”

کاملاً متوجهیم که هر جناح طرفداران و عاشقان خود را دارد.

به نظر می رسد تحلیل تکنیکال، روش ترجیحی معامله گران کوتاه مدت فارکس است که تمرکز اصلی آنان بر نمودار و قیمت است.

معامله گران میان مدت ​​و برخی از معامله گران بلند مدت علاوه بر آن دوست دارند روی تحلیل بنیادی نیز تمرکز کنند زیرا این امر به ارزش گذاری و قیمت گذاری ارز کمک می کند.

تحلیل فاندامتتال یا تحلیل تکنیکال

ما دوست داریم با گفتن اینکه باید از هر دو استفاده کنید کمی جالب تر شویم!

استراتژی های متمرکز بر تحلیل تکنیکال، هنگامی که یک رویداد کلیدی بنیادین رخ می دهد، چیزی جز نابودی حساب نیستند.

به همین ترتیب، معامله گران صرفا بنیادی فرصت های کوتاه مدتی را که الگو ها و آرایش های نموداری و سطوح تکنیکال نشان می دهند را از دست می دهند.

ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی همه نقاط و زوایا را پوشش می دهد. شما از انتشار برنامه ریزی شده یک رویداد خبری اقتصادی آگاهی دارید، اما در کنار آن می توانید ابزارها و الگوهای تکنیکالی مختلف که بازیگران درشت بازار روی آنها تمرکز کرده اند را شناسایی و از آنها استفاده کنید.

در دروس بعدی چند مثال معاملاتی برای شما داریم که نشان می دهند چگونه ترکیب مناسب تحلیل بنیادی و تکنیکال منجر به سودهای کلان می گردد.

و در ادامه، در مورد عمده عوامل بینادی که ارزها را تحت تأثیر قرار می دهند بحث خواهیم کرد.

عواملی نظیر نرخ بهره، سیاست های پولی و گزارش های اقتصادی که تکان دهنده بازار هستند.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یا به عبارتی تحلیل فاندامنتال به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با ریسک کمتر و اطمینان بیشتر در بازار سرمایه حضور داشته باشند. تحلیل بنیادی به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهد تا عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام را شناخته و بر اساس نتایج آن، تصمیم‌ بگیرند. تحلیل بنیادی یک روش مطمئن برای آن است که بدانیم آیا سهام یک شرکت برای سرمایه‌گذاری مناسب شناخته می‌شود یا خیر؟ در این نوشتار در خصوص مفاهیم تحلیل بنیادی در بورس خواهیم نوشت.

تحلیل بنیادی چه رویکردهایی دارد؟

تحلیل بنیادی یعنی وضعیت بازار به صورت کل به جزء و یا جزء به کل بررسی شود. رویکرد کل به جزء در تحلیل بنیادی در واقع توجه به بازار از بالا به پایین بوده و رویکرد جزء به کل توجه به بازار از پایین به بالا است. در رویکرد بالا به پایین یا کل به جزء، 3 دسته از آمار و اطلاعات باید مورد توجه قرار بگیرد.

  1. وضعیت اقتصاد کلان: سرمایه‌گذار باید با توجه به شرایط اقتصادی موجود و عوامل تاثیرگذار بر آن تصمیم بگیرد.
  2. تحلیل صنایع: با توجه به وضعیت اقتصادی موجود، سرمایه‌گذار صنایع مرتبط و خوب بازار را ارزیابی کرده و برای سرمایه‌گذاری در آن‌ها اقدام می‌کند.
  3. انتخاب شرکت برگزیده: بعد از انتخاب صنعت مورد نظر برای ارزیابی، وضعیت شرکت‌های فعال در صنعت مورد نظر بررسی شده تا بهترین شرکت انتخاب شود.

در رویکرد جزء به کل نیز ابتدا شرکت برگزیده انتخاب شده و بعد وضعیت صنعت و اقتصاد کلان ارزیابی می‌شود.

در تحلیل بنیادی باید اطلاعات کافی در خصوص 8 داده اطلاعاتی شرکت‌ها داشت:

  1. وضعیت مالی و سودآوری شرکت
  2. محصولات تولیدی شرکت
  3. شرکت‌های رقیب و همراه با شرکت
  4. چشم‌انداز شرکت
  5. رشد بازار شرکت در آینده
  6. قدرت نام تجاری شرکت
  7. تیم مدیریتی شرکت
  8. تأمین‌کنندگان شرکت

در واقع یک فرد سرمایه‌گذار با آشنایی کامل نسبت به یک شرکت می‌تواند روند فعالیتی شرکت را ارزیابی کرده و انتخاب درستی داشته باشد.

مفاهیم تحلیل بنیادی چیست؟

برای آنکه بتوان تحلیل بنیادی انجام داد باید با مفاهیم اختصاصی بازار سرمایه آشنایی داشت که عبارت است از :

  1. صورت های مالی: دارایی‌ها، بدهی‌ها، درآمد، هزینه‌ها و جریان وجوه نقد اطلاعات مالی هستند که باید در خصوص شرکت‌ها یا واحدهای فعال در بورس بدانیم. صورت‌های مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و … . برای مطالعه بیشتر به مقاله « صورت‌های مالی شرکت‌ها چیست؟ » مراجعه کنید.
  2. نسبت‌های مالی: به اعداد بدست آمده از تحلیل صورت‌های مالی، نسبت‌های مالی می‌گویند که می‌تواند اطلاعات زیادی در خصوص یک شرکت بگوید و در تحلیل بنیادی بسیار مورد توجه قرار دارد. مهم‌ترین نسبت‌های مالی نیز عبارت است از: نسبت سرمایه در گردش، نسبت سود هر سهم (EPS) و نسبت درآمد بر قیمت (P/E). مقاله « نسبت‌های مالی چیست؟ » در این باره بیشتر توضیح داده است.
  3. مدل‌های ارزش‌گذاری: در تحلیل بنیادی نیاز است تا در خصوص ارزش سهام یک شرکت اطلاعاتی داشته باشیم. به همین منظور ارزش‌گذاری بر اساس ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی و ارزش‌گذاری نسبی مورد توجه فعالان بازار قرار دارد. می‌توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به مقاله « ارزش‌گذاری چیست و انواع ارزش‌گذاری کدامند؟ » مراجعه کنید.

آشنایی با صورت‌های مالی

صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد را از جمله صورت‌های مالی هستند که لازم است یک فعال بازار با آن‌ها آشنایی داشته باشد. در مقالات بعدی در خصوص این صورت‌های مالی توضیح خواهیم داد.

    : درآمدها، هزینه‌ها و سود یا زیان شرکت سه اطلاعات مالی مهمی است که در صورت سود و زیان قابل مشاهده و دریافت است. : دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره زمانی، به کمک ترازنامه نشان داده شده، و گاهی صورت وضعیت مالی نیز خوانده می‌شود.
  1. صورت جریان وجوه نقد: حرکت پول نقد واحد تجاری را در طول دوره نشان داده که شامل سه داده جریان نقدی حاصل از عملیات، جریان نقدی حاصل از سرمایه‌گذاری و جریان نقدی حاصل از تامین مالی می‌شود.

آشنایی با نسبت‌های مالی

نسبت‌های مالی متعددی در حسابداری برای تحلیل وضعیت شرکت‌ها وجود دارد. در اینجا به سه نسبت مالی سرمایه در گردش، نسبت سود هر سهم (EPS) و نسبت درآمد بر قیمت (P/E) می‌پردازیم.

  1. نسبت سرمایه در گردش: ﺗﻘﺴﯿﻢ دارایی‌های ﺟﺎری ﺑﻪ بدهی‌های ﺟﺎری نسبت سرمایه در گردش یا نسبت جاری را به ما نشان می‌دهد.
  2. نسبت سود هر سهم (EPS): سودی که شرکت به ازای هر سهم خود ایجاد کرده یا برای سرمایه‌گذار ایجاد خواهد کرد.
  3. نسبت درآمد بر قیمت (P/E): مبلغی که سرمایه‌گذاران به ازای هر ریال از سود هر سهم شرکت، پرداخت می‌کنند و از تقسیم قیمت سهام شرکت بر سود هر سهم به دست ‌می‌آید.

آشنایی با مدل‌های ارزش‌گذاری

ارزش‌گذاری سهام یک شرکت می‌تواند در روند فعالیت آن شرکت اثرگذار باشد که به صورت معمول از دو طریق صورت می‌گیرد:

  1. ارزش‌گذاری بر اساس ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی یا روش ارزش فعلی: مالک هر سهم، در حقیقت مالک بخشی از جریانات نقدی است و به چهار شیوه تنزیل سود نقدی (DDM) ، جریان نقدی آزاد شرکت (FCFF)، جریان نقدی آزاد صاحبان سهام (FCFE) و درآمد باقی مانده (RI) بدست می‌آید.
  2. ارزش‌گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت: ارزش یک دارایی با کمک ضرایب قیمت و با قیمت‌گذاری دارایی‌های مشابه بدست می‌آید و تعیین ضریب قیمت به سود هر سهم (P/E)، ضریب قیمت به ارزش دفتری (P/BV) و ضریب قیمت به فروش (P/S) از جمله متداول‌ترین انواع ارزش‌گذاری نسبی است.

تحلیل بنیادی به کمک سایت‌های بورسی

در خصوص سایت‌های بورسی پیش از این برایتان نوشته‌ایم. یکی از مراجع اصلی برای دستیابی به اطلاعات مالی شرکت‌ها رصد همین سایت‌هاست. برای تحلیل بنیادی سایت کدال همه اطلاعات شرکت‌ها و صورت‌های مالی دوره‌های مختلف آن را در اختیار افراد قرار می‌دهد که یکی از منابع مهم برای تحلیل‌گران بنیادی است. سایر اخبار و اطلاعات نیز در سایت‌های دیگر موجود است. با توجه به اینکه بررسی همه منابع و اطلاعات و تحلیل آن‌ها، زمان طولانی می‌طلبد، تحلیل بنیادی نیازمند فردی است که دقیق بوده و زمان کافی برای این کار داشته باشد. با این حال در صورتی که تحلیلگر، بررسی‌های لازم را انجام دهد و به نتیجه برسد می‌توان گفت، یکی از کم ریسک‌ترین و مطمئن‌ترین روش‌ها برای انتخاب سهم مناسب در بازار بوده که سودآوری خوبی را نیز می‌توان از آن انتظار داشت.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام می‌باشد. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار تحلیل بنیادى چیست؟ در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همان طور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری می‌کند. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آنها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که تحلیل بنیادى چیست؟ چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کرده‌اند، چه میزان به آنها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی تحلیل بنیادى چیست؟ به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید تحلیل بنیادى چیست؟ در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

آموزش تحلیل بنیادی

بهترین بروکر فارکس

در این قسمت آموزش بورس مطالب و آموزش های تحلیل بنیادی قرار گرفته است .این تحلیل بنیادی شامل فیلم عکس ویدیو فایل صوتی هست . امیدواریم از آموزش تحلیل بنیادی استفاده ببرید. همچنین آموزش های تحلیل تکنیکال را نیز ببینید برای شما مفید است.

پکیج آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته مازیار فتحی

آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته

تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته با مهندس مازیار فتحی هدف از تحلیل بنیادی کشف کردن ارزش های مخصوص آن سهم است که با آن قیمت های فعلی را می توان تعیین کرد که بر اساس همین تحلیل سرمایه گذار تصمیم به خرید و یا فروش سهام خود می کند. در …

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس + فیلم با سید رسول حسینی

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس همانطور که می دانید برای اینکه پی ببرید یک استراتژی معاملاتی در بازار چگونه عمل میکند راهی جز تست کردن آن استراتژی در یک حساب آزمایشی ندارید. اکثر کارشناسان بازار می گویند یک استراتژی معاملاتی زمانی می تواند داده های …

تقویم اقتصادی فارکس

تقویم اقتصادی فارکس

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: تقویم اقتصادی فارکس چیست؟کاربرد تقویم اقتصادی فارکسارتباط تقویم اقتصادی فارکس و تحلیل بنیادیچگونه می توان از تقویم اقتصادی فارکس استفاده کرد؟موثرترین رویدادهای اقتصادی بر دنیای فارکسکانال تلگرام اخبار اقتصادی فارکس تقویم اقتصادی …

اخبار فارکس فارسی

اخبار فارکس فارسی تلگرام اقتصادی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: کاربرد و تاثیرات اخبار فارکس در بازار فارکساهمیت اخبار فارکسچه گزارشات خبری ارزش معامله دارند؟نکات حاصل از تحلیل اخبارجهت بازار را با اخبار فارکس بیابید!کانال تلگرام اخبار لحظه ای فارکس کاربرد و …

حجم مبنا در بورس چیست + فیلم آموزش حجم مبنا

حجم مبنا در بورس چیست اموزی حجم مبنا

حجم مبنا در بورس؛ تاثیرات حجم مبنا در معاملات بازار سرمایه شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: حجم مبنا از چه تاریخی به جریان افتاد؟توضیح آسان حجم مبنا در بورستاثیر حجم مبنا در معاملات روزانهراه­های مشاهده حجم مبنا …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی صورت مالی شرکت های بورسی

آموزش تحلیل بنیادی صورت مالی شرکت های بورسی

تجزیه و تحلیل بنیادی به چه صورت انجام می شود؟ اگر بخواهیم در مورد چگونگی انجام تحلیل بنیادی توضیحی داشته باشیم باید بگویم که انجام مطالعات و صرف وقت و زمان در مورد عددهای ترازنامه یک موسسه یا شرکت و بررسی چگونگی وضعیت مالی و چگونگی آن و میزان درآمد …

آموزش تحلیل بنیادی به صورت PDF جزوه کتاب

تحلیل بنیادی کتاب جزوه pdf

آموزش تحلیل بنیادی به صورت PDF جزوه کتاب تحلیل بنیادی چیست؟ در زبان ساده اگر بخواهیم تعریفی از تحلیل بنیادی داشته باشیم باید بگوییم که یعنی باید هنر این را داشته باشیم تا عوامل کمی و یا کیفی را درک کرده و آن عوامل را به یک حالت قابل فهم …

فیلم آموزش آنلاین تحلیل بنیادی بورس تهران

فیلم آموزش آنلاین تحلیل بنیادی بورس تهران

آموزش تحلیل بنیادی بورس با توجه به آن که بازار بورسی در حقیقت یک بازار علمی می باشد نیاز است که به منظور فعالیت در آن افراد از مطالعه کافی و قدرت تحلیل مورد نیاز برخوردار باشند. جهت بررسی وضعیت سرمایه گذاری دو راه کلی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی

فیلم آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی

آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی تحلیل بنیادی که دارای نام های دیگری چون تحلیل پایه ای، اساسی و ریشه ای نیز می باشد در واقع شیوه ای علمی به منظور ارزشیابی و بررسی مالی یک سرمایه گذاری بر مبنای قیمت و ارزش است. تحلیل بنیادی با هدف یافتن ارزش …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع

آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع

آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع با توجه به آن که بازار بورسی در حقیقت یک بازار علمی می باشد نیاز است که به منظور فعالیت تحلیل بنیادى چیست؟ در آن افراد از مطالعه کافی و قدرت تحلیل مورد نیاز برخوردار باشند. جهت بررسی وضعیت سرمایه گذاری دو راه کلی …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند

آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند همان طور که خود نسبت به آن آگاه هستید این روزها یکی از بهترین راه ها با توجه به افزایش تورم برای افزایش دارایی، سرمایه گذاری در بورس می باشد. اما از طرفی لازمه ی تجربه یک تحلیل بنیادى چیست؟ سرمایه گذاری مطمئن …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با یوسف دهقانی

تحلیل بنیادی با یوسف دهقانی

آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با یوسف دهقانی براساس تورمی که روز به روز در حال افزایش است می توان گفت که بورس روشی مناسب به منظور افزایش دارایی به شمار می آید. اما در این بین موضوع تشخیص سهام خوب به منظور سرمایه گذاری مطمئن کار چندان ساده ای …

فیلم آموزش کامل تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی

فیلم آموزش کامل تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی

آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی پری کوفمن یکی از معروف ترین تحلیل گران و معامله گران امریکایی در یکی از سخنرانی های خود در سال 1966 در رابطه با تحلیل بازار سرمایه این گونه گفت: با در اختیار داشتن یک دقیقه زمان، روش پول در آوردن از …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی یا فارکس با بهزاد اقبالی

مفهوم تحلیل فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس

فیلم آموزش تحلیل بنیادی جهانی یا فارکس با بهزاد اقبالی تحلیل بازار، در هر بازاری مهمترین بخش آن است. پیش بینی قیمت ها و تشخیص روندهای موجود در بازار، همان تحلیل بازار است. در یک بازار، همه به دنبال این هست که دریابند چه موقع خرید کنند و چه موقع …

کاربرد تحلیل بنیادی در بورس

اشتباهات رایج معامله گران بورس

سرمایه گذاری در بورس ، یکی از مهمترین راه های افزایش دارایی است. برای سرمایه گذاری در بورس باید درمورد روش های سرمایه گذاری ، ابزارها و بازارهای مختلف اطلاعات کافی بدست آورید. این اطلاعات باید بررسی شود تا وضعیت بازار و سهام موردارزیابی قرار گیرد. برای ارزیابی نیاز به …



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.