تعریف کلی سرمایه گذاری
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
هر فردی که قصد سرمایه گذاری را دارد باید در رابطه به اصطلاحات آن بخصوص ریسک و بازده در آن سرمایه گذاری که جز ارکان اصلی آن بشمار می آید و عضوی جدایی ناپذیر از سرمایه گذاری می باشند آشنایی کامل داشته باشد.
هرکسی مسلما با هدف بهره مندی از سود و بازدهی خوب در بازار های مختلف سرمایه گذاری می کنند ولی رفتار افراد از نظر پذیرش ریسک باهم متفاوت است.
برخی افراد ریسک پذیر و برخی ریسک گریز هستند که این عامل در کنار عوامل دیگر باعث می شود افراد در بازار سرمایه سود و زیان زیادی را شاهد باشند.
افرادی که ریسک گریز هستند بهتر است از روش سرمایه گذاری غیر مستقیم وارد بازار بورس شوند زیرا در این روش به دلیل مدیریت دارایی توسط کارشناس مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. در این مطلب قصد داریم به تئوری ریسک و بازده در سرمایه گذاری بپردازیم، با ما همراه باشید.
معرفی تئوری های ریسک و بازده در سرمایه گذاری
مفاهیم اصلی سرمایه گذاری شامل بازده و ریسک می باشد. بنابراین آشنایی تئوری های بازده و ریسک بسیار مهم است پس ابتدا به بررسی آنها می پردازیم. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، ریسک و بازده دو مفهوم مخالف هم هستند.
برای سرمایه گذاری بهتر مفاهیم بازده و ریسک همیشه مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن و پر سود، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود. حالا در ادامه سعی می کنیم این دو مفهوم را برای شما توضیح دهیم.
بازده در سرمایه گذاری چیست؟
بازده return پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد.
این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید. بازده ممکن است “ بازده مورد انتظار ” یا “ بازده واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار Expected Return
بازده مورد انتظار یا بازده پیش بینی شده مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد و پیش بینی می کند آن را در سرمایهگذاری به دست آورد.
بازده واقعی Realized Return
مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب می کند.
ریسک در سرمایه گذاری به چه معناست؟
ریسک RISK یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است می توانید ریسک سرمایه گذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
منابع ریسک در سرمایه گذاری کدامند؟
بطور کلی میتوان گفت ریسک به دارایی های مالی و یا سرمایه گذاری به عوامل زیر وابسه است :
ریسکی که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه می پذیرد و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
* اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر خواهد یافت و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود.
چون نرخ ارز مدام در حال تغییر است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکتهایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار است.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد شرکتهایی که واردات انجام می دهند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می نمایند. در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
اما شرکتهایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش می رسانند و به تعریف کلی سرمایه گذاری این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم انجام می شود. کاهش قدرت خرید یعنی افزایش نرخ تورم. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در جامعهای تورمی قدرت خرید مردم کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
* ریسک تورم طبق قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش یابد.
تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های مختلف در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری نمایید.
به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقددر یک دارایی به وجود می آید ریسک نقدینگی می گویند. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد ریسک نقدینگی کمتر است.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
* پس قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایهگذاری افزایش می یابد. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث ریزش بازار شود.
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی مباشد. شرکت با دریافت وام در حقیقت بدهیهای خود را در افزایش می دهد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است . هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی بیشتر است.
ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگری سرمایهگذاری میکنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند.
کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر می باشد.
ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باعث تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار می گویند. همهی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اما سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک سیستماتیک تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار را مستقیما ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد می داند. این ریسک غیر قابل کنترل می باشد بنابر این کاهش پذیر هم نخواهد بود.
منابعی که این ریسک را شارژ می کنند عبارت است از ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاها ریسک سیاسی.
- ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
این ریسک قابل کنترل و کاهش پذیر است و شامل آن قیمت از تغییر پذیری در بازده اوراق بهادار می باشد که به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصادبستگی ندارد.
لذا میتوان از طریق استراتژی هایی مثل تنوع سازی این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. مهم ترین منابعی که این ریسک را شارژ می کند ریسک مالی،ریسک تجاری، ریسک نقدینگی.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
سرمایه گذاری چیست و انواع فرصتهای سرمایه گذاری کدامند؟
شاید بارها عبارت سرمایه گذاری را شنیده باشید اما شاید درک درستی از آن نداشته باشید یا شاید هم در این زمینه و زمینههای مربوط به آن علم کافی دارید. در هر صورت ما در این مقاله میخواهیم بگوییم سرمایه گذاری چیست و شما را تا حدودی با مسائل مربوط به سرمایه گذاری آشنا کنیم.
سرمایه و سرمایه گذاری چیست؟
به تمامی منابع، خواه پولی و خواه غیر پولی که بشود آنها را به پول تبدیل کرد، یا در واقع به چشم وجه به آنها نگاه کرده و آنها را پول به حساب آورد، سرمایه گفته میشود.
در مورد سرمایه گذاری نیز با توجه به دیدگاههای مختلفی که بین افراد وجود دارد، هر کسی میتواند تعاریف مختلفی از آن داشته باشد به طوری که وارن بافت، مؤسس شرکت (زارا) این واژه را این چنین تعریف میکند:
“فرآیند برنامهریزی برای پول، تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.”
اما در نظر مردم عادی سرمایه گذاری یعنی قناعت و عدم استفاده از پول امروز خود و ذخیره و پسانداز آن در یک محل مناسب مثل بانک و مؤسسات مالی، تا در آینده بتوانند از سود حاصل از آن بهره و بازدهی کسب کنند.
حال اگر بخواهیم یک تعریف کلی برای این عبارت ارائه دهیم باید بگوییم به عملیاتی که طی آن افراد، وجوه مالی یا همان پول خود را به یک یا گاهاً چند نوع دارایی مثل مسکن، زمین، طلا و غیره تبدیل میکنند، سرمایه گذاری گفته میشود.
انواع فرصتهای سرمایه گذاری چیست؟
به عنوان مثال وقتی کسی با توجه به شرایط اقتصادی موجود و در نظر گرفتن سود و زیان حاصل از خرید مسکن، تصمیم به خرید مسکن با سرمایه خود میگیرد، در این حالت میگوییم این شخص در زمینه مسکن، سرمایه گذاری کرده است. به همین ترتیب با توجه به زمینههای مختلفی که برای سرمایه گذاری وجود دارد، به این نتیجه میرسیم که فرصتها و روشهای مختلفی برای انواع سرمایه گذاری در ایران وجود دارد که عبارتند از:
۱-بازار طلا و سکه
۳-بازار سرمایه (بازار بورس)
۶-استارت آپ یا کسب و کار نوظهور
چرا بازار سرمایه بهترین فرصت سرمایه گذاری است؟
بازار سرمایه به دلایل زیادی نسبت به سایر فرصتهای سرمایه گذاری، گزینه بهتری برای سرمایه گذاری است که در زیر این دلایل را بیان کردهایم:
میزان ریسک در سرمایه گذاری
ورود به همه فرصتهای سرمایه گذاری که در بالا نام بردیم همراه با ریسک است اما این که میزان ریسک هر یک از این موارد چقدر است باید بگوییم به همان اندازهای که شما میخواهید از سرمایه گذاری خود، دریافت بازدهی داشته باشید، میزان ریسک سرمایه گذاری شما را بالا میبرد. به بیان سادهتر زمانی که شما در تلاش هستید تا بازدهی سرمایه گذاری خود را افزایش بدهید، یعنی ریسک بیشتری را پذیرفتهاید.
انواع بازدهی سرمایه گذاری
بازدهی به سودی گفته میشود که یک سرمایه گذار با سرمایه گذاری در یک دوره زمانی به دست میآورد و همانطور که میدانید هدف یک سرمایه گذار از سرمایه گذاری، به دست آوردن سود و بازدهی است و این بازدهی ۲ نوع است:
۱-بازدهی مورد انتظار
عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری
با توجه به وجود ریسک برای سرمایه گذاری و همچنین عواملی که بر روی آن تأثیرگذار هستند، وقتی تصمیم تعریف کلی سرمایه گذاری به سرمایه گذاری میگیرید میبایست نسبت به این عومل آگاهی داشته و آنها را مورد بررسی قرار بدهد که در زیر بیان شدهاند:
- افق سرمایه گذاری
- حجم سرمایه گذاری
- میزان نقد شوندگی
- میزان عدم ریسک پذیری
- دستیابی به بازدهی مورد انتظار
سخن پایانی
شما باید به همان اندازه که انتظار بازدهی از سرمایه گذاریتان را دارید، ریسک پذیر نیز باشید تا در صورت عدم موفقیت و عدم کسب سود مورد انتظار خود، دچار مشکلات روحی نشده و همچنان با موفقیت به مسیر خود ادامه دهید.
چرا تحلیل نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟
فرض کنید یک ایدهی عالی به ذهنتان رسیده است که می تواند درآمد خوبی برای سازمان همراه داشته باشد یا هزینههای سازمان را کاهش دهد. اما آیا این ایده ارزش سرمایه گذاری دارد؟ در مطلب قبل درباره یکی از تحلیل های اقتصادی (NPV) صحبت شد.
در این مقاله برآنیم، به بررسی یکی دیگر از روش های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یعنی محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) بپردازیم.
برای بررسی توجیه اقتصادی یک پروژه یا یک ایده روش های مختلفی وجود دارد که مدیران با استفاده از این روش ها می توانند امکان سنجی پروژه را بررسی کنند. یکی از این روش ها که سود و زیان یک پروژه را را بررسی می کند، نرخ بازده داخلی (IRR) است.
تعریف (Internal Rate of Return) :
1): IRR بدین معنا است که با انجام یک پروژه یا یک سرمایه گذاری، شرکت سالانه و به طور متوسط چقد بازدهی دارد.
2): IRR در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) تمام جریان های نقدی یک پروژه خاص را برابر صفر می کند.
فرمول نرخ بازده داخلی(IRR):
برای محاسبهIRR از فرمول NPV استفاده می شود و در آن NPV را مساوی صفر قرار داده و نرخ تنزیل (R) را بدست می آوریم.
NPV=⅀ t/(1+R) t >-C0
همانطور که گفته شد در این فرمول NPV را برابر صفر قرار می دهیم و R بدست آمده همان IRR می باشد.
به این نکته توجه شود کهIRR و NPV مشابه اند ولی متغیر های متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با hurdle rate شرکت مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود.
برای درک بهتر ابتدا تعریف کلی hurdle rate را بیان می کنیم:
hurdle rate چیست؟
حداقل نرخ بازده مورد انتظار برای یک پروژه یا سرمایه گذاری است. اگر IRR از این نرخ بیشتر بود سرمایه گذاری توجیه پذیر است و اگر کمتر باشد، سرمایه گذاری توجیهی ندارد.
برای درک بهتر مفهوم IRR، یک پروژه را در نظر بگیرید که امروز 200 دلار در آن سرمایه گذاری می کنید و یک سال بعد 220 دلار دریافت می کنید. فرض کنید از شما پرسیده شود که بازده این سرمایه گذاری چقدر است؟
برای هر دلار که سرمایه گذاری کرده ایم 1.10 دلار برگشت داشته ایم بنابراین با یک حساب کتاب ساده می توانیم بگوییم بازده 10 درصد است، در حقیقت10 درصد نرخ بازده داخلی یا IRR در این سرمایه گذاری است.
آیا این پروژه با 10 درصد IRR، سرمایه گذاری خوبی است؟
واضح است که این سرمایه گذاری تنها در صورتی به صرفه است که بازده مورد نیاز (hurdle rate) ما کمتر از 10 درصد باشد. این یک درک درست است و نشان دهنده مفهوم نرخ بازده داخلی است.
براساس قانون IRR، سرمایه گذاری صرفه اقتصادی دارد که IRR آن بیشتر از بازده مورد نیاز باشد. در غیر این صورت باید رد شود.
حال فرمول NPV برای این مثال با نرخ تنزیل R برابر است با :
حال فرض کنید ما نرخ تنزیل را نمی دانیم. اما هنوز هم می توانیم بپرسیم که میزان نرخ تنزیل چقدر باشد تا این پروژه قابل قبول باشد.
زمانی که NPV برابر صفر است، بین سرمایه گذاری و عدم سرمایه گذاری در حالت بی تفاوتی هستیم.
بعبارت دیگر ، هنگامی که NPV برابر صفر است، این سرمایه گذاری از لحاظ اقتصادی در نقطه سر به سر است، زیرا نه ارزشی ایجاد شده و نه از بین رفته است.
برای بدست آوردن نرخ تنزیل سر به سر، NPV را برابر صفر قرار داده و معادله را بر حسب R حل می کنیم.
NPV = 0 = -200 + 200 = 220/(1 + R)
R = 220/200 = 1.1 – 1 R = 10%
این درصد چیزی است که ما قبلا آن را بازدهی سرمایه گذاری نامیدیم. آنچه که اکنون نشان دادیم این است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذاری، نرخ تنزیلی است که NPV در آن برابر صفر می شود. این یک دیدگاه مهم است، بنابراین تکرار می شود:
بنابراین IRR در سرمایه گذاری بازدهی است که در صورت استفاده از آن به عنوان نرخ تنزیل NPV صفر می شود.
خوشبختانه IRR را به راحتی با نرم افزار اکسل یا یک ماشین حساب مالی میتوانید محاسبه کنید. حتی لازم نیست درگیر محاسبات ریاضی شوید، همه این مراحل بهصورت الکترونیکی انجام میشوند.
برای مقایسه چند پروژه با یکدیگر مراحل محاسبه IRR در اکسل بصورت زیر می باشد:
- برای باز کردن تابع IRR کافی است در یکی از سلول ها علامت مساوی را گذاشته و کلمه IRR را تایپ کنید سپس تابع را انتخاب کنید
- در قسمت values باید جریان های نقدی ورودی و خروجی را از سال صفر تا سال آخر وارد کنیم.
- در قسمت Guess شما میتوانید عددی را که فکر می کنید نزدیک به نرخ بازده داخلی است را به صورت درصد وارد کنید. گزینه اختیاری بوده و می توان آن را خالی گذاشت.
- بعد از نوشتن تابع، سلولی که در آن تابع را نوشته از طریق (Formatcell)به صورت درصدی در می آوریم و اعشار آنرا نیز اضافه می کنیم
- بدین صورت تابع را برای هر سرمایه گذاری نوشته و عدد آنرا بدست می آوریم.
شرکتها چطور از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند؟
شرکتها معمولا برای ارزیابی سرمایهگذاریها، از هردو فاکتور یعنی irr و npv استفاده میکنند. ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایه مورد انتظار بهدست میدهد، اما تحلیلگران اقتصادی غالبا برای ارائهی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند، از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند، چرا که نرخ بازده داخلی قابل درکتر و فهم آن آسانتر است.
اگر پروژهای با نرخ بازده داخلی ۱۴ درصد و نرخ مانع ۱۰ درصد داشته باشیم، مخاطبان میاندیشند که به موفقیت دست پیدا کردهایم و در این پروژه تعریف کلی سرمایه گذاری ۴ درصد بیشتر بازگشت سرمایه داریم. درحالیکه اگر بگویید ارزش خالص فعلی این پروژه ۲ میلیون دلار است، مخاطبان از شما درمورد ارزش خالص فعلی میپرسند و شما توضیح میدهید که این مقدار یعنی ارزش فعلی جریان نقدی آینده در این پروژه، که با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع، سرمایهگذاری اولیه را به دو میلیون دلار میرساند.
تنها نکتهی منفی در این مورد این است که نرخ بازده داخلی، مفهومیتر از ارزش خالص فعلی است. نرخ بازده داخلی، مقدار دقیق درآمد حاصل را مشخص نمیکند. مثلا فرض کنید که برای نرخ بازده داخلی، مقدار ۲۰ درصد بهدست آمده است. این ۲۰ درصد هیچ اطلاعاتی درمورد مقدار پولی که بهدست آوردهاید، در اختیارتان نمیگذارد.
افراد در هنگام محاسبهی نرخ بازده داخلی، معمولا چه اشتباهاتی مرتکب میشوند؟
بزرگترین اشتباه این است که منحصرا از IRR استفاده شود. بهتر است که برای تحلیل پروژه از حداقل یک روش دیگر مثلا ارزش خالص فعلی هم استفاده شود. استفاده از IRR بهتنهایی و بدون در نظر گرفتن روشهای دیگر، باعث میشود که نتوانید تصمیم گیری درستی درمورد نحوهی سرمایهگذاری داشته باشید بخصوص هنگامی که پروژه هایی را مقایسه میکنید که مدت زمان متفاوتی دارند.
مثلا فرض کنید دو پروژه دارید؛ یک پروژهی یکساله با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و دیگری پروژهی 10 ساله با نرخ بازده داخلی ۱۳ درصد. اگر نرخ بازده داخلی را مبنای تصمیمگیری خود قرار بدهید، ممکن است پروژهای را که ۲۰ درصد نرخ بازده داخلی دارد، جذابتر تشخیص دهید. اما باید به این نکته توجه کنید که نرخ مانع در شرکت شما در این مدت زمان، ۱۰ درصد است، پس بهتر است نرخ بازده داخلی شما برای ده سال، ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد برای پروژه ای که یکساله است.
جمع بندی
در مجموع، این اصل کلی را باید در نظر داشت که ازIRR همراه با NPV استفاده کنید تا یک تصویر کلی و دقیق از سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه شرکت بدست بیاورید.
سرمایه گذار کیست ؟ نگاهی اجمالی به مفهوم سرمایه گذاری و انواع آن
سرمایه گذار یک شخص یا نهاد (مانند صندوق سرمایه گذاری مشترک یا یک شرکت) است که با هدف دریافت بازده مالی، سرمایه خود را درگیر یک پروژه میکند. سرمایه گذاران معمولا برای افزایش سرمایه و یا تامین مالی دوران بازنشستگی خود از سرمایه گذاری استفاده میکنند.
طیف گستردهای از سرمایه گذاری شامل سهام، اوراق بهادار، کالاها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله، قرارداد های آتی، ارز، طلا، نقره، برنامه های بازنشستگی و املاک وجود دارد. سرمایه گذاران معمولا برای تعیین فرصتهای مطلوب سرمایه گذاری از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده می کنند و معمولاً ترجیح می دهند ضمن در نظر گرفتن افزایش بازده، ریسک را به حداقل برسانند.
یک سرمایه گذار با یک تریدر تفاوت دارد. سرمایه گذار سرمایه خود را برای سود درازمدت درگیر میکند در حالی که یک تریدر با خرید و فروش دوباره و دوباره اوراق بهادار به دنبال سود کوتاه مدت است. سرمایه گذاران معمولا در دو نوع مشارکت در سرمایه یا سرمایه گذاری های بدهی بازده خود را تولید میكنند.
مشارکت در سرمایه مستلزم نگهداری کوین در قالب سهام شرکت است که علاوه بر سود قابل توزیع سهام را نیز پرداخت میکند. سرمایه گذاری در اوراق بدهی ممکن است به صورت وام به اشخاص دیگر یا شرکت ها باشد یا به شکل خرید اوراق بهاداری که توسط دولتها صادر شده یا موسسه هایی که سود را در قالب کوپن پرداخت میکنند.
سرمایه گذار چگونه کار میکند
سرمایه گذاران یک دسته یکنواخت نیستند. آنها تحمل ریسک، سرمایه، سبک، اولویتها و بازه های زمانی مختلفی را دارند. به عنوان مثال برخی از سرمایه گذاران ممکن است سرمایه گذاریهایی با ریسک کم را ترجیح دهند که سودهای محافظه کارانه مانند گواهی سپرده ها یا برخی محصولات اوراق قرضه را شامل میشوند. در همین حال سرمایه گذاران دیگر برای کسب سود بیشتر تمایل بیشتری به ریسک بیشتر دارند. این سرمایه گذاران ممکن است در ارزها، بازارهای نوظهور یا سهام سرمایه گذاری کنند.
میتوان بین اصطلاحات “سرمایه گذار” و “تریدر” تمایز قائل شد زیرا سرمایه گذاران معمولا برای سالها تا دههها وضعیت معاملاتی خود را نگه میدارند (که “تریدر وضعیت” یا “سرمایه گذار خریدار و نگه دار” نامیده میشوند). در حالی که تریدر ها به طور کلی برای دورههای کوتاه تر وضعیت های معاملاتی را نگه میدارند. برای مثال تریدر اسکالپ وضعیتهای خود را به اندازه چند ثانیه نگه میدارند. از طرف دیگر تریدر سویینگ به دنبال وضعیتهایی هستند که چند روز تا چند هفته نگه داشته میشوند.
سرمایه گذاران سازمانی، سازمانهایی مانند موسسات مالی یا صندوق های سرمایه گذاری مشترک هستند که در سهام و سایر سندهای مالی سرمایه گذاری میکنند و پورتفولیوهای قابل توجهی ایجاد میکنند. غالبا آنها میتوانند برای سرمایه گذاری های بزرگتر از چندین سرمایه گذار كوچكتر (افراد و یا موسسات) سرمایه جمع كنند. به همین دلیل غالبا سرمایه گذاران سازمانی نسبت به سرمایه گذاران خرده فروش از قدرت و تاثیر بیشتری در بازار برخوردار هستند.
نتایج کلیدی
- سرمایه گذاران را میتوان از تریدر ها متمایز کرد زیرا سرمایه گذاران وضعیت های استراتژیک بلند مدت را در شرکت ها یا پروژه ها به دست میگیرند.
- سرمایه گذاران پورتفولیو را یا با یک جهت گیری فعال میسازند که سعی در غلبه بر مبنای شاخص دارند یا یک استراتژی غیرفعال که سعی در پیگیری این شاخص دارد.
- همچنین ممکن است سرمایه گذاران به سمت استراتژی های رشد یا انتخاب سهام حرکت کنند.
سرمایه گذار غیر فعال و فعال
ممکن است سرمایه گذاران استراتژی های مختلف بازار را اتخاذ کنند. سرمایه گذار غیر فعال به خرید و نگه داشتن شاخص های مختلف بازار تمایل دارند و ممکن است با تخصیص ارزش آنها به انواع خاص داراییها بر اساس قوانینی مانند نظریه سبد سهام مدرن (MPT) حداکثر استفاده را ببرند. برخی دیگر ممکن است سهامداران باشند که بر اساس تحلیل فاندامنتال صورتهای مالی صنفی و نسبتهای مالی سرمایه گذاری میکنند.
یک نمونه از این سرمایه گذاران “ارزش” است که به دنبال خرید سهام با قیمت پایین سهم نسبت به ارزش دفتری (Book Value) خود هستند. برخی دیگر ممکن است به دنبال سرمایه گذاری بلند مدت در سهام “رشد” باشند که ممکن است در این لحظه ضرر بدهند اما به سرعت در حال رشد هستند و در آینده سود دهی دارند.
محبوبیت سرمایه گذاری غیر فعال (مبتنی بر شاخص) رو به افزایش است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ از استراتژی های فعال سرمایه گذاری به عنوان منطق غالب بازار بورس سبقت بگیرد. به نظر میرسد رشد صندوق های سرمایه گذاری کم هزینه، صندوقهای قابل معامله و رباتهای مشاور دلیل افزایش این محبوبیت هستند.
شما کدام یک از انواع سرمایه گذاران هستید و چه منطقی برای انتخاب خود دارید؟
مفهوم سرمایه اجتماعی و ابعاد آن
امروزه در کنار سرمایه های انسانی و اقتصادی ، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی (social capital) نیز مورد توجه قرار گرفته است . سرمایه اجتماعی ، یا بعد معنوی یک اجتماع ، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری» و «مشارکت» در تعاملات اجتماعی ، قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در آن اجتماع ، فائق آید و حرکت به سوی رشد وتوسعه شتابان اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و … را امکان پذیر سازد .
در واقع ، سرمایه اجتماعی را می توان در کنار سرمایه های اقتصادی و انسانی ، بخشی از ثروت ملّی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادّی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود . بدون سرمایه اجتماعی ، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد ، به طوری که بسیاری از گروه ها، سازمان ها و جوامع انسانی ، بدون سرمایه اقتصادی و صرفا با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانسته اند به موفقیت دست یابند ، اما هیچ مجموعه انسانی ، بدون سرمایه اجتماعی نمی تواند اقدامات مفید و هدفمندی انجام دهد .
از سوی دیگر ، سرمایه اجتماعی ، به زندگی فرد ، معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را ساده تر و لذت بخش تر می کند . پس به طور کلی می توان گفت : هر چه سرمایه اجتماعی ملتی بیشتر باشد ، آن ملت ، خوشبخت تر و ثروتمندتر خواهد بود .
برخی از ابعاد جنبه ها و اَشکال سرمایه اجتماعی ـ که گاه از آنها به عنوان ارزش های اجتماعی نیز یاد می شود ـ عبارت اند از : اعتماد ، صداقت ، حسن تفاهم ، سلامتی نفس ، هم دردی ، دوستی ، همبستگی ، فداکاری و … . این ابعاد از طریق جریان های اطلاع رسانی مثل آموزش مربوط به مشاغل ، تبادل عقاید ، تبادل اطلاعات ، هنجارهای مربوط به معاملات در شبکه های اجتماعی ، مشارکت های مردمی ، گروه های خودیاری و نوع دوستی و روحیه جمع گرایی در برابر فردگرایی ، و … بین اعضای شبکه های اجتماعی شکل می گیرد ، به طوری که جای پای این بحث را در روابط تمامی گروه های اجتماعی از قبیل : مذهبی (مسجد ، کلیسا) ، ورزشی (باشگاه ها) ، مدنی (انجمن ها ، اتحادیه ها ، احزاب و رسانه های مستقل) ، آموزشی و تربیتی (مدارس ، دانشگاه ها ) و در روابط همسایگی ، دوستانه ، شغلی و خانوادگی نیز می توان مشاهده کرد .
در ادامه مقاله ، ضمن اشاره به زمینه های تاریخی کاربرد مفهوم سرمایه اجتماعی ، و تبیین و تحلیل مبانی نظری ، بررسی ابعاد و مؤلّفه های گوناگون سرمایه اجتماعی و آثار سرمایه اجتماعی نیز پرداخته شده است .
زمینه تاریخی سرمایه اجتماعی
ظاهرا بحث سرمایه اجتماعی ، اوّلین بار ، قبل از سال ۱۹۱۶ ، توسط هانی فان ، از دانشگاه ویرجینیای غربی (در امریکا) مطرح شد؛ اما علی رغم اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی ، تا سال ۱۹۶۱ که توسط جین جاکوب در برنامه ریزی به کار برده شد ، شکل جدی به خود نگرفت .
اگر بخواهیم کاربردها ، اهداف و تعاریفی را که در علوم اجتماعی از این مفهوم می شود ، دسته بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را در آرای دانشمندان گذشته و حال جستجو نماییم ، باید این ردیابی را از کتاب «سرمایه» کارل مارکس آغاز کنیم . او در این کتاب به مسئله «همبستگی از روی اجبار و ضرورت» می پردازد . بدین معنی که شرایط منفی و بحرانی ، افراد را به سوی استفاده از انرژی و توانایی های بالقوه جمعی ، توسل به پشتیبانی یکدیگر و استفاده از پتانسیل های گروهی ترغیب می کند .
رویکرد دیگر ، در آرای جورج زیمل قابل بازشناسی است ، جایی که او از مفهوم «داد و ستد» یا «بده بستان» صحبت می کند . مبنای این نظریه بر این نکته استوار است که افراد ، توقع دارند تا کمک و لطفی که نشان می دهند ، جبران شود . برخی این مفهوم را در مقابل تعریف کلی سرمایه گذاری ایثار و دگرخواهی تعبیر می کنند .
رویکرد سوم که اثرات عمیق و نسبتا فراگیری بر جای گذاشت ، مباحثی است که با امیل دورکیم آغاز و پس از او با تالکوت پارسونز پیگیری شد . این افراد به طرح مفهوم ارزش پرداختند؛ یعنی تعهداتی که مبنای آنها ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است . از جریانات فکری تأثیرگذار دیگر ، باید از ماکس وِبِر نام برد . مباحثی که وبر مطرح می کند ، مفاهیمی است که به مفهوم «اعتماد» معطوف است؛ یعنی آمادگی افراد برای این که در یک متن اجتماعی و در روابط اجتماعی بپذیرند که باید به سایر افراد ، اعتماد داشته باشند و البته به همان نحو ، سایرین نیز باید از خود ، اعتماد نشان بدهند .
بدین ترتیب می بینیم که در ریشه یابی این مفهوم ، زمینه های متعددی تأثیرگذار بوده است .
تعاریف
امروزه نیز دانشمندان و نظریه پردازانی همچون : جمیز کلمن (۱۹۶۶) ، گلن لوری (۱۹۷۰) ، بن پرات (۱۹۸۰) ، ویلیامسون (۱۹۸۱) ، بیکر (۱۹۸۳) و فرانسیس فوکویاما (۱۹۹۰) و … تعاریف متعددی را از سرمایه اجتماعی ارائه کرده اند . برای مثال ، پیر بوردیو ، سه نوع سرمایه را شناسایی نمود که عبارت از : سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی بودند . او سرمایه اجتماعی را شکلی از سرمایه می دانست که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند همراه با سرمایه فرهنگی ، ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد .
همان گونه که ملاحظه می شود ، این دیدگاه آخر در زمینه سرمایه اجتماعی ، یک دیدگاه ابزاری صرف است . به عبارتی ، از دیدگاه بوردیو ، اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود ، کاربردی نخواهد داشت . اما جیمز کُلمن ، بر خلاف بوردیو ، برای تعریف سرمایه اجتماعی ، از نقش و کاربرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی (و نه صرفا ذهنی و نظری) از سرمایه اجتماعی ارائه داد . بر این اساس ، سرمایه اجتماعی عبارت است از : ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منبعی در اختیار اعضا قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند .
بنا بر این ، کُلمن بر خلاف بوردیو ـ که «سرمایه اقتصادی» را به عنوان هدف نهایی در نظر گرفته بود ـ «سرمایه انسانی» را مهم تر دانسته ، و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی به کار برد .
پوتنام نیز یکی دیگر از محققین اخیر سرمایه اجتماعی است که سرمایه اجتماعی را تعریف کلی سرمایه گذاری مجموعه ای از مفاهیمی مانند : اعتماد ، هنجارها و شبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع می شود و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد . او سرمایه اجتماعی را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی ، در نظام های مختلف سیاسی می دانست و تأکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود .
اِوا کاکس نیز در تعریف سرمایه اجتماعی گفت که این مفهوم به : «فرآیندهای بین فردی ، که اعتماد و هنجارهای اجتماعی و شبکه روابط را می سازند و همکاری و هماهنگی متقابل را تسهیل می کنند» مربوط می شود که در نتیجه آن ، منافع متقابل ، افزایش می یابد . از نظر وی سرمایه اجتماعی قابل اندازه گیری است و منزلت اجتماعیِ سایر سرمایه ها را نیز در بر دارد .
و در نهایت ، فوکویاما ، سرمایه اجتماعی را یک هنجار اجتماعی محسوب می کند که همکاری بین دو یا چند نفر را تقویت می بخشد و آن را ویژگی عمل متقابل بین دو دوست می داند . او معتقد است که اعتماد ، شبکه های ارتباطی و جامعه مدنی ، همگی محصول سرمایه اجتماعی هستند ، نه این که خود آنها سرمایه اجتماعی به حساب آیند . از نظر او هنجارهایی سرمایه اجتماعی هستند که به همکاری در گروه ها منجر شوند .
چند نکته
از تعاریفی که یاد شد و تحوّل آنها ، چند نکته به دست می آید :
اول ، این که عده ای منشأ سرمایه اجتماعی را ساختار اجتماعی می دانند و عده ای دیگر ، ویژگی ها و یا هنجارهای اجتماعی محسوب می کنند . دوم ، این که نتیجه و اثر سرمایه اجتماعی را عموما بر تقویت هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه و سازمان با یکدیگر می دانند که به صورت منبع مولّد مزیت و یا بازدهی در روابط اجتماعی از آن نام می برند . نکته سوم ، این که سرمایه اجتماعی را عموما ترکیبی از اعتماد ، هنجارهای متقابل اجتماعی و شبکه ارتباطی می دانند ، با این تفاوت که فوکویاما معتقد است که : هنجارهای متقابل ، سرمایه اجتماعی را تولید می کنند و آن نیز به نوبه خود ، اعتماد و جامعه مدنی را به وجود می آورد .
تعریف عمومی از سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی ، عبارت است از یک ظرفیت (جوهر اجتماعی) که هماهنگی و همکاری را در جامعه و گروه ، تسهیل می کند . در واقع ، می توان سرمایه اجتماعی را یک مفهوم مرکب که دارای سه بعد : ساختار ، محتوا و کارکرد است ، تلقی نمود که ساختار اجتماعی آن ، همان شکبه ارتباطات اجتماعی است و محتوای آن ، عبارت از اعتماد و هنجارهای اجتماعی است و کارکرد آن نیز همان عمل متقابل اجتماعی است .
عوامل تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی
عوامل ساخت سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم کرده اند :
۱ . عوامل نهادی : نهاد به معنای قانون ، رسم ، عرف ، عادت و یا سازمانی است که در زندگی سیاسی یا اجتماعی مردم ، مؤثّر واقع می شود ونظام هدف داری را در جهت رفع نیازهای یک اجتماعِ سازمان یافته ، ایجاد می کند ، مانند : دولت که از طریق وضع قوانین و ایجاد نظام هدفدار ، موجب تشکیل سرمایه اجتماعی می شود .
۲ . عوامل خودجوش : هنجارهایی که به صورت خودجوش ، به جای قانون و تعریف کلی سرمایه گذاری دیگر نهادهای رسمی ، از کُنش های متقابل اعضای یک اجتماع به وجود می آیند و ناشی از انتخاب های تعمّدی نیستند ، در این دسته قرار می گیرند .
۳ . عوامل بیرونی : منظور از این دسته عوامل ، هنجارهایی هستند که از جایی ، غیر از همان اجتماعی که در آن به کار رفته اند ، سرچشمه می گیرند ، همچون : دین ، مذهب ، ایدئولوژی و فرهنگ یا تجربه مشترک تاریخی .
۴ . عوامل طبیعی : در این گروه ، دو دسته از عوامل : «روابط خویشاوندی» و «همبستگی های قومی و نژادی» قرار می گیرند .
ابعاد سرمایه اجتماعی
در یک دسته بندی ، سرمایه اجتماعی به سه بُعد : ساختاری ، شناختی و ارتباطی تقسیم می شود که در ادامه به بررسی هر یک از این ابعاد می پردازیم .
۱ . بعد ساختاری :
این بُعد ، به سه دسته زیر تقسیم می شود :
الف : پیوندهای موجود در شبکه ، شامل : وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه .
ب : شکل و ترکیب شبکه ، شامل : سلسله مراتب شبکه ، میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه .
ج : تناسب سازمانی ، مثلاً : تا چه انداره شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص ، ممکن است برای اهداف دیگر نیز استفاده شود .
۲ . بعد شناختی :
این بعد که محور آن ، شناخت (یعنی فعالیّت های ذهنی ، عقلی و اندیشه ای) است ، با استفاده از زبان مشترک ، بینش مشترکی از اهداف و ارزش ها را برای اعضای شبکه فراهم می کند و مقدمه فعالیت بهینه آنان در نظام اجتماعی را فراهم می نماید و شامل : زبان ، علائم مشترک و روایت های مشترک است .
۳ . بعد ارتباطی :
این بعد ، شامل مؤلّفه هایی چون : اعتماد ، هنجارها ، تعهدات ، روابط متقابل و تعیین هویت مشترک است .
یک تقسیم بندی دیگر
دسته بندی دیگری از ابعاد سرمایه اجتماعی توسط گروه «کِنِدی» در دانشگاه هاروارد ، انجام شده که در عین توجّه به متغیرهای تقسیم پیشین ، سرمایه اجتماعی را به گونه ها و ابعاد متنّوع تری تقسیم نموده است :
۱ . اعتماد :
الف : اعتماد اجتماعی : شامل اعتماد به افرادی مانند : همسایه ، همکار ، فروشنده یک فروشگاه ، یک هم کیش ، پلیس و خلاصه همه کسانی است که در زندگی روزمره با آنها در ارتباط هستیم .
ب : اعتماد میان نژادهای مختلف : ممکن است سرمایه اجتماعی ، میان نژادهای مختلف (سیاه ، سفید ، زرد) بررسی شود و میزان اعتماد نژادها به همدیگر سنجیده شود .
۲ . مشارکت سیاسی :
الف : مشارکت سیاسی عادی : این نوع مشارکت را می توان از روی تعداد رأی دهنده ، میزان مطالعه و حجم خرید روزنامه ها ، اطلاعات شهروندان از مسائل سیاسی روز و … مورد اندازه گیری قرار داد .
ب : مشارکت سیاسی نقادانه : ممکن است مشارکت سیاسی عادی یک جامعه در حد پایینی باشد ، ولی همین جامعه از لحاظ مشارکت سیاسی نقادانه ، سطح بالایی داشته باشد و افراد در فعالیت هایی مثل : راهپیمایی ها ، اعتصابات ، تحریم ها ، تجمع ها ، انقلاب سیاسی و … حضور فعال داشته باشند .
۳ . مشارکت و رهبری مدنی :
الف : رهبری مدنی : نقش رهبری افراد در گروه ها ، باشگاه ها ، انجمن ها و امور شهر یا مدرسه و دانشگاه و نظایر اینها ـ که اشکال مختلف مشارکت مدنی هستند ـ ، گونه ای از سرمایه اجتماعی است .
ب : مشارکت مدنی : یعنی افراد جامعه تا چه اندازه در انواع گروه های مذهبی ، باشگاه های ورزشی ، سازمان های جوانان ، انجمن های مربوط به والدین ، گروه های و مؤسسات خیریه ، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری ، فرهنگسراها و … فعالیت می کنند .
۴ . پیوندهای اجتماعی غیر رسمی :
این بعد ، بر خلاف بعد قبلی ، به سنجش جنبه های غیر رسمی سرمایه اجتماعی می پردازد ، مانند : تعداد دوستان یک فرد ، میزان معاشرت فرد با دوستان خود در محیط اداری و خارج از آن ، مشارکت در بازی های گروهی ، دیدار از فامیل و … .
۵ . بخشش و روحیه داوطلبی :
عضویت افتخاری شهروندان در سازمان های غیردولتی خدمات انسان دوستانه و همکاری افراد جامعه با نهادهای خیریه و داوطلبانه ، چه به صورت مالی و فکری و صرف وقت ، از این قبیل سرمایه های اجتماعی است .
۶ . مشارکت مذهبی :
مذهب نقش خیلی مهمی در سرمایه اجتماعی ایفا می کند . افراد بر حسب دین و مذهبی که دارند ، ممکن است منشاء مشارکت باشند . مانند : فعالیّت در امور مساجد و تکایا ، کلیساها و یا اماکن مذهبی و زیارتی .
۷ . عدالت در مشارکت مدنی :
در برخی جوامع تمایل به سوی افراد متمکن ، تحصیلات عالیه و نژاد خاصی است و بالعکس در برخی جوامع دیگر ، افراد فقیر در اولویت قرار دارند . از آن جا که این عوامل در سلامت جامعه مهم هستند ، اندازه گیری میزان تساوی افراد مختلف در مشارکت های اجتماعی ، حائز اهمیت است .
۸ . تنوع معاشرت ها و دوستی ها :
هر چه فرد با : افراد ، طبقات و گروه های بیشتر و متعلق به نژادها و مذاهب مختلف در ارتباط باشد و با آنها رابطه دوستی برقرار کرده باشد ، به همان اندازه موجب افزایش سرمایه اجتماعی شده است .
نتیجه
به طور کلی می توان گفت که : سرمایه اجتماعی یک ظرفیت ، جوهر اجتماعی یا هنجاری غیر رسمی است که همکاری میان افراد و نهادهای یک جامعه را ارتقا می بخشد . هر شبکه اجتماعی ، برای دستیابی به اهداف خود ، علاوه بر افراد آگاه و با تجربه و امکانات و ابزار مادی ، به عوامل مانند : اعتماد ، تعهد و مسئولیت پذیری و … هم نیاز دارد که این عوامل ، همان سرمایه های اجتماعی هستند . حتی یک گروه از خلافکاران (مثل گروهی دزد یا قاچاقچی) هم برای موفقیت در کار خود به سرمایه اجتماعی و هنجارهایی مانند : رفتارهای اخلاقی ، قانونمداری ، خطرپذیری و اعتماد متقابل در بین اعضای گروه ، نیاز دارد . در واقع برای موفقیت دسته جمعی در امور غیر قانونی هم ، وجود سرمایه اجتماعی شرط است .
منابع :
۱ . «نگرشی بر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن» ، اندیشه صادق ، ش ۱۱ ـ ۱۲
۲ . «سرمایه اجتماعی» ، محسن رضایی ، بینش سبز ، شماره ۱۵ .
۳ . «سرمایه اجتماعی ، اصل محوری توسعه» ، سید مهدی الوانی ـ علیرضا شیروانی ، ماه نامه تدبیر ، شماره ۱۴۷ ، ص ۲۷ .
۴ . «سرمایه اجتماعی ، مفاهیم و نظریه ها» ، سید مهدی الوانی ـ میر علی سید نقوی ، فصل نامه مطالعات مدیریت ، شماره ۳۳ و ۳۴ .
۵ . «درآمدی بر سرمایه اجتماعی» ، مهدی علاقبند ، نشریه الکترونیکی فصل نو .
۶ . «رویکردی به ارزیابی سرمایه اجتماعی در اقتصاد ایران» ، محمود توسلی ـ علی نیاز ، مجله برنامه و بودجه ، شماره ۳ .
دیدگاه شما