غلبه سینمای حاشیهای به سینمای اجتماعی ایران
علیرضا رئیسیان عموما در تمام سالهای حضورش در سینما تلاش کرده تا دغدغههایش را به تصویر بکشد و نگران فاصله طولانی که بین ساختههای سینماییاش ایجاد میشود، نیست. در عین حال چهرهای است که نظراتش را شفاف و بیپرده درباره مسائل کلان سینما مطرح میکند و به دنبال راهحلی برای برونرفت از کتاب آموزش بورس سطح متوسط بحرانهایی است که سینما را تهدید میکند.
شرق: علیرضا رئیسیان عموما در تمام سالهای حضورش در سینما تلاش کرده تا دغدغههایش را به تصویر بکشد و نگران فاصله طولانی که بین ساختههای سینماییاش ایجاد میشود، نیست. در عین حال چهرهای است که نظراتش را شفاف و بیپرده درباره مسائل کلان سینما مطرح میکند و به دنبال راهحلی برای برونرفت از بحرانهایی است که سینما را تهدید میکند. گفتوگوی پیشرو درباره حواشی اخیر انتخابات خانه سینما و موضوعات فرهنگی است که بسیاری از سینماگران در هفتههای اخیر به آن واکنش نشان دادند و علیرضا رئیسیان از زاویه دیگری به آن نگاه میکند.
در سالهای اخیر سکوت برخی از فیلمسازان سؤالبرانگیز شده، ازجمله شما که چهار سال از آخرین فیلمی که ساختید گذشته و کمتر درباره فعالیت سینماییتان خبری به گوش میرسد و البته سکوتتان که اساسا هیچگاه در سینما منفعل نبودید نیز جای پرسش است. دلیلش چیست؟
اصولا فاصله بین فیلمهای سینمایی من، بیش از پنج سال است. این فاصله بین ساخت فیلمها برای من امری طبیعی است. در نشست خبری «مردی بدون سایه» در جشنواره فیلم فجر هم گفتم که ظاهرا برنامهای در شرف انجام است و چند سالی شروع شده و فکر میکنم یک دهه از آن گذشته است. طرحی که به زعم من منجر شد تا سینمای ایران از موضوعات اجتماعی و سینمای هنری فاصله بگیرد و بیشتر به سمت ساخت فیلمهای سفارشی و سینمای عامهپسند حرکت کند. جایی که دو سر طیف سینمایی هستند و فیلمسازان حرفهای کمتر در این بین دیده میشوند. به نظرم امروز دیگر نشانههای این حرکت هم در بحث سینمای داخل، اکران، مدیریت دولتی و فیلمهایی که حتی به خارج از کشور میروند، آشکار شده است. سینمای جشنوارهای هیچ تأثیری بر سینمای داخل ندارد. در سینمای داخل هم همه چیز عیان است؛ ساخت فیلمهای عامهپسند کمدی متداول شده. حتی فیلمسازانی را میبینید که سه فیلم پرفروش در یک سال برای آنهاست! اصلا چطور فرصت میکنند این فیلمها را بسازند، اکران کنند و بعد رکورد فروش را به خودشان اختصاص دهند؟ از سوی دیگر فیلمهای سفارشی که عموما فیلمهای ضعیفی هستند و با استانداردهای کاملا ناقص به لحاظ سینمایی و هنری ساخته میشوند. به نظرم آن چیزی که نقطه اتکای سینمای داخل کشور با مخاطبان متوسط و رو به بالا، تحصیلکرده، قشر جوان و دانشجوها بود، کاملا از بین رفته است.
از این صحبت کردید که فیلمهایی که به جشنوارههای خارجی راه پیدا میکنند، عمدتا ارتباطی با سینمای داخل ندارند. فیلمهایی که اکثرا عنوان سینمای اجتماعی دارند، نماینده سینمای ایران در محافل سینمای دنیا هستند. به عنوان سینماگری که نگاه واقعبینانهای به طرح موضوعات اجتماعی دارید، تلقی شما از سینمای اجتماعی سالهای اخیر ایران چیست؟
غلبه یک جور سینمای قشر حاشیهای در سینمای ایران کاملا مشهود است، حتی در فیلمهایی که به ظاهر در جشنواره فجر حمایت میشوند و موفقیتهایی به دست میآورند. در سریالهای نمایش خانگی هم این رویکرد را میبینید. جایگاه سینمای اجتماعی ایران کاملا تقلیل پیدا کرده به سینمای آدمهای حاشیهای و روابط غیرمتعارف. نمیدانم این بازگشت به سینمای قبل از انقلاب چه دردی از سینمای ما درمان میکند یا چه پیشرفتی در زمینه هنری-فرهنگی ایجاد خواهد کرد؟ به هر حال این جابهجایی صورت گرفته و برای آن برنامه وجود داشته است. اتفاقی نیست که از سر حادثه ایجاد شده باشد. در تمام این سالها در آثارم نشان دادهام که اصولا به ملودرام اجتماعی علاقهمندم؛ فیلمهایی که کاملا شکل هنری خودش را حفظ میکند و با قشر متوسط و تحصیلکرده ارتباط میگیرد. سینمای اجتماعی ما متأسفانه در حال حاضر فاقد چنین معناهایی است. در ارقام مخاطبان و فروشها دستکم در شش ماه اخیر، آمار امیدوارکنندهای نسبت به سال 98 و قبل از کرونا نمیبینم و مشخص است که این ایده ساخت فیلمهای اجتماعی موفق نبوده است. من خیلی درک نمیکنم مدیران و برنامهریزان با چه منطقی حذف سینمای اجتماعی را دنبال میکنند؟
شما همیشه بیواسطه نقدهایی را نسبت به مدیریت صنفی و سینمایی کشور مطرح کردید. به گفته بسیاری از اهالی سینما، در سالهای اخیر فاصله بین مدیران فرهنگی و سینماگران بیش از پیش عیان شده است. شرایط حال حاضر را چطور تحلیل میکنید؟
معتقدم مدیریت فعلی سینمایی در وزارت ارشاد بیکیفیتترین مدیریت دو دهه گذشته است. البته گروه در سایهای که در وزارتخانه حضور دارند، ایدهپردازی شعاری میکنند و مدیریت تابع فرامین آنهاست. شاید به این دلیل که به صورت فدراتیو اداره میشود. یعنی جزیرههای مستقلی که هرکدام تفکر یا سلیقه خودشان را پیش میبرند. به یقین ماحصل چنین مدیریتی در آیندهای نهچندان دور در جشنواره فیلم فجر خودش را نشان خواهد داد. به نظرم اکثر مدیران فرهنگی حال حاضر فاقد دانش و تجربه لازم در امر پیچیدهای مثل سینما هستند. به همین دلیل هم شاهد ریزش مخاطب سینما هستیم و هم استاندارد هنری و کیفی سینما تنزل پیدا کرده است. فیلمهایی کتاب آموزش بورس سطح متوسط هم که در چند ماه گذشته در جشنوارههای خارجی موفقیتی به دست آوردهاند، ماحصل دورههای مدیریت قبل هستند و هیچ ربطی به محصولات یک سال اخیر ندارند. عدهای شعار میدهند که آمدهاند تا ریلها را تغییر دهند، ولی ظاهرا میخواهند قطار را تبدیل به کالسکه کنند.
از نظر شما ایده شفاف و عملی مدیریت سینما در شرایط فعلی چیست؟
اوایل انقلاب مدیریت تشکیلات سینمایی به صورت اداره کل بود و بعد به معاونت سینمایی ارتقا پیدا کرد و دوباره به سازمان سینمایی رسید. بیاینکه اصلا ایده مرکزی درستی وجود داشته باشد و بر اساس آن راه و روش و برنامهای تنظیم شود و حتی بر اساس این برنامه مدیرانی انتخاب شوند. همهچیز به صورت اتفاقی و فقط شعارزده پیش میرود. دوستان دیگر سینمایی هم که اخیرا مصاحبههایی داشتند، به کاستیها اشاره میکنند. در زمینه مدیریت صنفی هم که دو سال همهگیری کرونا، اولویت با بحث معیشت همکاران و دوستان بود که به نظرم در این زمینه مدیریت خانه سینما موفق بود، اما در ارتباط با گرفتاری فرهنگی-هنری سینماگران، بههیچوجه کارنامه موفقی ندارد. از یک نهاد صنفی انتظار کتاب آموزش بورس سطح متوسط میرود تا همپای رسیدگی به معیشت اعضایش، به فکر دیگر مشکلاتشان هم باشد. همچنان تأکید میکنم که خانه سینما در این بخش کاستیهای اساسی دارد که احتمالا نبود همراهی بین هیئتمدیره، مدیرعامل، دستگاههای اجرائی و. باعث این کاستیهای عظیم شد. امیدوارم بعد از انتخابات اخیر خانه سینما، این اتفاق تصحیح شود و فاصله بین خاستگاه هنری صنوف و بحث معیشتی آنها از بین برود و نظم و هماهنگی بهتری بین هیئتمدیره و مجموعه ارکان صنوف سینمایی ایجاد شود.
کمی بیشتر درباره عملکرد خانه سینما صحبت کنیم. اخیرا شاهد حواشی بسیاری در خانه سینما بودیم. نهادی که شما پیش از این انتقادهایی را به آن مطرح کردید و معتقد بودید ساختار خانه سینما نیاز به بازنگری دارد و کتاب آموزش بورس سطح متوسط باید از لاک صنفی خارج شود. با توجه به تغییر و تحولات اخیر چه آیندهای را برای آن پیشبینی میکنید؟
من 10 سال بهطور کلی از فعالیتهای صنفی به دلایل شخصی فاصله گرفتم و در اوج موضوعات و درگیریهای خانه سینما دخالت و نقشی نداشتم. بیش از یکسال است که دوباره در شورای مرکزی انجمن تهیه کننده-کارگردانان حضور دارم و به واسطه آن از نزدیک شاهد انتخابات اخیر خانه سینما بودم. باید با نهایت تأسف اعلام کنم تشکیلات صنفی کاملا جاده را برای مقاصد سیاسی دولت هموار میکرد. متأسفم که شاهد تنزل جایگاه یک نهاد صنفی بودم و به دلیل حضورم در یک صنف سینمایی میتوانم درباره آن قضاوت کنم. به نظرم همین امر باعث شده بود در چهار، پنج سال اخیر خانه سینما هیچ کنشگریای در مسائل اجتماعی، هنری و فرهنگی نداشته باشد و این نقطه ضعف بزرگی است. تمامی وظایفی را که بر عهده خانه سینماست که نباید فقط به دوش مدیرعامل خانه سینما گذاشت. بسیاری از این وظایف بر عهده هیئتمدیره است و نهاد تصمیمگیری اصلی در آنجا است. قبل از برگزاری مجمع اخیر خانه سینما شاهد بودیم که در بیرون از خانه سینما و تشکیلات سینمایی و صنوف دیگر، تخریبهایی که کاملا غیرضروری بود، اتفاق میافتاد. چند هفته است که هیئتمدیره جدید خانه سینما انتخاب شدهاند و شاهد یک انتخابات پرشور و فراگیر بودیم. تمام بحثها در فضای کاملا دموکراتیک پیش رفت و رأیگیری در کمال شفافیت انجام شد و نماینده وزارت ارشاد تمامی این مراحل را تأیید کرد و هیئتمدیره قدیم جایش را به هیئتمدیره جدید داد و هیئترئیسه انتخابات را تأیید کرد. همچنان موضوع اینکه خانه سینما باید مسیر قانونیشدنش را طی کند، مطرح است و امیدوارم این داستان زودتر طی شود تا خانه سینما هم از این بلاتکلیفی خارج شود و قطعا چنین اتفاقی رخ میدهد. امیدوارم فردی که از طرف وزیر ارشاد مسئول رسیدگی به امور خانه سینما شده است، با دقت و حسننیت این موضوع را سریعتر پیش ببرد. وقت آن رسیده تا دوباره جریان صنفی به یک مدیریت جمعی و اشتراکی برگردد. به هر حال نقدهایی به عملکرد چهار، پنج سال اخیر خانه سینما وارد بوده و به نظرم الان زمانی است که باید به این حواشی پایان داد و مشکلات عدیدهای را که بر سر راه کارکردهای مربوط به خاستگاه معیشتی، بیمهای و. که بسیار مهم است، پیگیری کرد. باید به جریانات فرهنگی و هنری و گرفتاریهای مهم و اساسیای که سینمای ایران به آن دچار است، پرداخت. سینمای ما در حال حاضر چشمانداز مناسبی پیشرو ندارد و برای پیگیری مشکلات جدی سینما هم هیئتمدیره و هم صنوف باید بهطور مستقل فعال باشند. به نظرم نیاز است هشدارهای جدی به مدیران بالاتر دولتی داد که با این شیوه مدیریت چیزی حاصل نخواهد شد.
فکر میکنید فضای حال حاضر سینمای ایران بهگونهای هست که پیش از این فکر میکردید با گفتوگو میتوان بسیاری از مشکلات را حل کرد؟
الان دیالوگ بههیچوجه بین آحاد فعال در فیلمسازی و مدیران برقرار نیست. این موضوع هم به دلیل چنددستگی که در مدیریت فرهنگی وجود دارد، حاصل شده است. به همین دلیل وزیر محترم ارشاد اصلا شناخت درستی نسبت به امور هنری ندارد. به نظرم مشکلات فقط به سینما هم مربوط نیست، تئاتر، موسیقی و کتاب را هم شامل میشود و سینما به دلیل فراگیربودنش، در تابلوی بالایی این مجموعه دیده میشود. فکر میکنم مجموعه وزارت ارشاد در دیدگاهش دچار یک اشتباه تاریخی است. فکر میکنم برنامهای وجود ندارد و فقط با شعار قصد دارند تا مسائل را پیش ببرند. بنابراین دیالوگی هم وجود ندارد. دستکم در یک سال گذشته غیر از چند روز اول که وزیر ارشاد با هنرمندان بهصورت گروهی ملاقاتی داشتند و گفتوشنودی صورت گرفت و در ادامه با حضور اصناف سینمایی جلسهای تشکیل شد، حداقل من که در جریان فعالیت صنفی هستم، به خاطر ندارم اتفاق دیگری رخ داده باشد. اگر ملاقاتهای شخصی و فردی اتفاق میافتد، نباید حمل بر این باشد که گفتوگو وجود دارد. به نظرم دیالوگ قطع است و این اصلا مناسب یک فعالیت هنری و پیچیده مثل سینما نیست.
فکر میکنم زمان آن رسیده که هشدار بدهم وضعیت فرهنگی و هنری کشور را رو به یک شاخص پیشرفت نمیبینم. دلایل متعددی هم ببرای آن وجود دارد که مهمترین آن عدم درک صحیح از موقعیت جهان حاضر، موقعیت ایران و هنرمندان در این محدوده است. این سه فاکتور باعث شده دوستان در شعارهای کاملا کممحتوا خودشان را اسیر کرده و فکر کنند با جوانگرایی در مدیریت سینما، تمام مشکلات را میتوان حل کرد. طبیعی است که جوانها باید در عرصه فیلمسازی حضور داشته باشند و بدرخشند. در این میان ممکن است برخی با حمایتهای غیرطبیعی در این عرصه رشد کنند، اما این اتفاق 10 تا یکی هم رخ بدهد، عدد قابلملاحظهای نیست. بحث دیگر دیدگاه کلان مدیریتی در دولت فعلی است که نقدی جدی به آن وارد است و در وزارت ارشاد و زیرمجموعه آن، سازمان سینمایی و معاونت هنری و فرهنگی و. دیده میشود. امیدوارم این هشدار را آنهایی که مسائل فرهنگی و هنری را دنبال میکنند، جدی بگیرند. نتیجه ادامهدادن مسیر فعلی، بیکاری هنرمندان زیادی خواهد شد که در واقع برای کل جامعه و فرهنگ کشورمان بسیار هزینهبر است. ادامه مسیر مدیرت فعلی در سینما شاید واکنشهایی را به دنبال داشته باشد و ممکن است حمل بر این شود که نوعی کنش سیاسی در حال رخدادن است؛ درصورتیکه این کاملا اجتماعی و فرهنگی است و واقعا ارتباطی به مسائل سیاسی و جناحبندیها ندارد. واکنش هنرمند ناگزیر مرتبط به مسائل اجتماع اطرافش است. موضوع ما انسان است و انسان بدون اجتماع که معنی ندارد. ما به این مسائل واکنش نشان میدهیم و بعد متأسفانه حمل بر تعاریف دیگری میشود و وزارت ارشاد و مدیرانش هم کاملا خودشان را کنار کشیدند و بعد میبینید فهرست ممنوعالکاری برای عدهای در نظر گرفته میشود و بعد دوباره حرفشان را پس میگیرند و البته پنهانی آن را اعمال میکنند. این رفتار شایسته نیست؛ آنهم در شرایطی که بهترین فیلمسازان قبل از انقلاب در بعد از انقلاب فعال بودند و نیروهای زیادی بعد از انقلاب اصلا به شاخههای هنری این کشور اضافه شدند و آنها تجربیات، تحصیل و تخصص لازم را دارند، چرا باید حذف شوند؟ به این دلیل که گروهی فکر میکنند زمان پیادهکردن شعارهای دیگری است. باید متوجه شوند فرهنگ ما درخت پرباری است که عدهای میخواهند میوهها را چیده و سپس شاخهها را خشک کنند!
کنجکاوم بدانم علیرضا رئیسیان بعد از گذشت چهار، پنج سال از آخرین فیلمی که ساخته و با توجه به اینکه شرایط پیرامونی و اجتماعی مدام در حال تغییر است، به چه سوژهای برای ساخت فیلم بعدی فکر میکند؟
بهصورت فردی کتاب آموزش بورس سطح متوسط اصلا انگیزهای برای فیلمسازی در این دوره ندارم. به عنوان اعتراض به شرایط سینمای ایران و شکل مدیریت آن ترجیح میدهم امسال تئاتر کار کنم و روی این موضوع متمرکز هستم. نمیتوانم برای خودم تعطیلی فکری ایجاد کنم و مغزم را ببندم و فکر کنم میخواهم مدتی فیلم نسازم تا شرایط بهتر شود. چنین کاری را مناسب نمیبینم و برای هیچکدام از همکارانم همچنین چیزی را توصیه نمیکنم. چطور میشود یک مدیریت کلان در سطح دولت و وزارت و رئیس سازمان سینمایی کاملا بیاعتنا باشند به اینکه چرا برخی از سینماگران به شرایط موجود معترض هستند؟ چه کار باید کرد و چرا کارهایی را نباید انجام داد؟ تکلیفم با خودم روشن است و بر سر این تصمیم خواهم ایستاد و اصلا انگیزهای برای فیلمسازی ندارم، ولی به این معنا نیست که کاملا از مسائل و مشکلات مربوط به دغدغههای شخصی و حرفه هنری خودم فاصله بگیرم.
ظاهرا برخلاف برخی همکارانتان، کار در حوزه شبکه نمایش خانگی برای شما جذاب نیست؟
اتفاقا بسیاری از اهالی حرفهای سینما درگیر ساخت سریال نیستند. شما میبینید که در یک محدوده چرخش بستهایم. درست مثل تلویزیون همان مسیر را ادامه میدهیم. کارهای شبکه نمایش خانگی هم شباهت زیادی به هم دارد و مخاطب چندانی هم فعلا در آن بخش وجود ندارد. مدتی است جلسات مشترکی بین تهیهکنندگان و مدیران پلتفرمها برگزار میکنیم و امیدوارم در آنجا به یک نقاط تفاهم بهتر برسیم؛ چراکه این میزان از مخاطب برای شبکه نمایش خانگی، به اندازه جمعیت 85 میلیونی بسیار ناچیز است و این نشان میدهد که کارکرد شبکه نمایش خانگی دچار نقد جدی است و این مشکلات را باید حل کرد. امکان این وجود دارد که برای تهیهکنندگی در سینما یا نمایش خانگی اقداماتی انجام بدهم، اما فعلا به سراغ کارگردانی نمیروم.
سهامداران سرگردان شدند/ چه زمانی منتظر پرواز بورس باشیم؟
عملکرد ضعیف بازار سهام در ماههای گذشته و سرعتگرفتن موجهای ریزشی در هفتههای اخیر، بیش از پیش بر نگرانی سرمایهگذاران افزوده است.
گزارشها نشان میدهد خروج پول همچنان از بازار سرمایه ادامه دارد، به طوری که روز شنبه ۶۲۹ میلیارد تومان و روز دوشنبه ۱۲۳ میلیارد تومان پول از بازار خارج و تنها در روز چهارشنبه ۵۳ میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار شد. اما میانگین خروج نقدینگی سهامداران در این هفته به ۶۹۹ میلیارد تومان رسید.
بنا به این گزارش، شاخص کل بورس چهارشنبه هفته اخیر روی عدد یک میلیون و ۳۵۵ هزار واحدی بود و این هفته به محدوده یک میلیون و ۳۴۶ هزار واحدی رسید و افت ۰.۶۴ درصدی را ثبت کرد. از سوی دیگر کتاب آموزش بورس سطح متوسط شاخص هموزن نیز کاهش ۰.۸۰ و شاخص کل فرابورس نیز در حدود ۰.۱۹ درصد کاهش یافت و به تراز ۱۸ هزار و ۳۶۲ واحدی رسید.
ارزش معاملات این هفته برابر با شش ۶۷۰۴ میلیارد تومان بود که روز شنبه ارزش معاملات ۲۵۵۴، دوشنبه ۲۰۸۱ میلیارد تومان و روز چهارشنبه ۲۰۶۰ میلیارد تومان بود.
نامه عشقی به معاون اول
با وجود این شرایط بازار سرمایه، هفته گذشته رییس سازمان بورس در نامهای رسمی به معاون اول رییسجمهور با بررسی شرایط کنونی بازار سهام، ۸ چالش عمده و ۶ پیشنهاد برای مدیریت نااطمینانیها را اعلام کرد.
در متن نامه ارسالی مجید عشقی، از مهمترین چالشها و عوامل ایجادکننده نگرانیهای بازار سهام در محورهای هشتگانه شامل «روند افزایشی نرخ سود بانکی و تاثیر آن بر خروج نقدینگی از بازار»، «کاهش حاشیه سود شرکتهای ناشی از افزایش نرخ خوراک و حاملهای انرژی»، «قیمتگذاری دستوری محصولات صنایع از قبیل خودرو، شوینده، لاستیک و . »، «انجام معاملات شرکت پالایش و پخش در بورس انرژی»، «نوسان در نرخ ارز و تاثیر آن در افزایش نااطمینانیهای صنایع برای توسعه فعالیت»، «واگذاری سهام در شرکتهای خودروسازی»، «اتخاذ تصمیمات برای شرکتهای صادرات محور بدون درنظرگرفتن منافع کلان اقتصادی» و «قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان و آثار منفی آن بر تولیدو بهای تمام شده» نام برده شده است.
در پایان این نامه ۷ صفحهای پیشنهادهایی برای مدیریت نااطمینانیها در بازار سهام نیز در ۶ محور با عنوان «تثبیت نرخ سود بین بانکی در کانال از پیش تعیین شده»، «حذف نرخ هاب اروپایی از فرمول قیمتگذاری نرخ خوراک و سوخت گاز»، «حذف قیمتگذاری دستوری»، «شفاف شدن روابط مالی فیما بین دولت و بنگاههای اقتصادی»، «تعیین تکلیف واگذاری سهام خودروها» و «واریز مابقی تعهدات صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار» ارائه شده است.
امید حداقلی به بازار
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه درباره وضعیت کنونی بازار سرمایه اعتقاد دارد: ریزش بورس در واقعیت بیسابقه نبوده و در زمانهایی که بازار دچار پنیک و نگرانی میشود، شاهد خروج نقدینگی هستیم و در حال حاضر یک مقداری نگرانی در بازار سرمایه وجود دارد.
او، عدم حمایت از بازار را یکی از اصلیترین دلایل ریزش بورس معرفی میکند و میگوید: متاسفانه ما بسیار شاهد موارد پنیک در بازار سرمایه بودیم که این پنیکها با حمایتی همراه نمیشود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار سرمایه نیازمند نقدینگی است،میافزاید:بانک مرکزی با بالا بردن نرخ بهره و بستن خطوط اعتباری خود بر روی بانکها، سطح نقدینگی را در کل جامعه پایین آورده و اکثر فعالیتها دچار رکود شده است و شرکتها با ظرفیت بسیار پایینی فعالیت میکنند که آمارهای رسمی نیز این موارد را تایید میکنند و زمانی که دولت حمایتی نمیکند و نقدینگی به بازار تزریق نمیکند، شرکتها تحت فشار قرار میگیرند؛ به خصوص در بخشهای دولتی که وضعیت مالی آنها در حال بدتر شدن است.
دارابی متذکر میشود: بازار سرمایه قطعا نیازمند حمایت جدی و تزریق نقدینگی قابل ملاحظه است.
وی عنوان میکند: در حالی که بازارها در حال کاهش هستند، عدهای با خوشبینی اقدام به خرید میکنند، اما ما نباید فراموش کنیم که تقریبا از ۱۹ مرداد ۹۹ تا الان بازار در حال کاهش پیوسته است و هر زمانی که در دفعات قبل نیز اقدام به خرید میکردید، کف دیگری نیز برای آن شکل گرفته بود.
دارابی میگوید: در حال حاضر قیمتها در بازار سرمایه در وضعیت خوبی هستند، اما مساله این است که امیدواری چندانی در این بازار نیست و از آنجا که امیدواری چندانی وجود ندارد، نقدینگی حرکتی برای خرید نمیکند و حمایتی نیز اگر نشود، سهامداران خود را تنها در بازار احساس میکنند و به همین خاطر موج فروشها به وجود خواهد آمد.
سردرگمی سهامداران
مجید عبدالحمیدی، کارشناس و فعال بورس و بازار سرمایه درباره وضیعت این روزهای بورس میگوید: بلاتکلیفی بازار بهترین اصطلاحی است که این روزها میتوان در جمع فعالان بازار و رسانهها به وضوح مشاهده کرد. در خیلی از صنایع متوسط نمادهایی با p/e پنج حتی کمتر به وفور پیدا میشود.
وی میافزاید: درگروههای کتاب آموزش بورس سطح متوسط بزرگتر نیز وضعیت به همین صورت است و بازار از لحاظ قیمتی آماده رشد است.اما نبود ورود پول جدید به بازار که به خاطر شرایط وضیعت فعلی سیاسی و اقتصادی کشور است، مهمترین دلیل درجا زدن این روزهای بازار است.
این کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: بازار سهام به سبب نامعلوم بودن افق پیش روی مذاکرات احیای برجام در این روزها بسیار بلاتکلیف عمل کرده است. این رویکرد بازار به آن معناست که در شرایط کنونی به سبب ابهام فعالان اقتصادی نسبت به آینده، بورس نیز رویکرد معینی درباره سرمایهگذاری حتی در کوتاهمدت ندارد.
عبدالحمیدی تصریح میکند: به نظر من با تعیین و تکلیف این موضوع و ثابت شدن سیاستهای بانک مرکزی برای نرخ سود بین بانکی،میتوان به پایان این روند در بورس خوشبین بود.
وی درباره سردرگمی سهامداران در این روزها میگوید: هیچ چیز برای بازار بدتر از بلاتکلیفی و سردرگمی سرمایهگذارانش نیست. در این وضعیت برخی از سیاستگذاران کلان با به راه انداختن موجهای مصنوعی در بازار سعی در دادن شوک و رونق مقطعی آن دارند.
این کارشناس بازار سرمایه یادآور میشود: صحبتهای افراد مختلف در مورد اعداد شاخص، بالا بردن دامنه نوسان یا بیشتر کردن زمان انجام معاملات نمیتواند بهتنهایی کمکی به رشد بازار کند و حتی بیشتر باعث بیاعتمادی سهامداران به بازار خواهد شد.
عبدالحمیدی تاکید میکند: سهامداران نباید با داراییهای خود احساسی و هیجانی رفتار کنند. آن دسته از سهامدارانی که تمایل به ورود در بازار دارند، باید همه جوانب را قبل از ورود بررسی کنند و سپس در زمان و موقعیت مناسب وارد شوند. اگر دانش این کار را ندارند، از افراد و شرکتهای متخصص کمک بگیرند و خودشان به طور مستقیم وارد بازار سرمایه نشوند.
با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که با توجه به انتشار گزارشهای سه و شش ماهه، انتظار میرود که بورس هفته آینده روزهای متعادل و گاهی مثبت خوبی را پشت سر بگذارد.
گزارشهای ۳ و ۶ ماهه بازار سرمایه بسیار مهم است، چراکه میتواند روند بازار را تغییر دهد و احتمالا میرود برخی از شرکتها بازدهی منفی داشته باشند. عواملی چون قطعی برق، کاهش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی، کاهش قیمت نفت، نوسان قیمت دلار و… صورت مالیهای مطلوبی نداشته باشیم. البته این عوامل صددرصد نیست و ممکن است برخی از شرکتها عملکرد بسیار مثبت و برخی دیگر عملکرد منفی داشته باشند.
اغلب کارشناسان میگویند که شرکتهای دلارمحور با کاهش سودآوری و شرکتهای داخلی و ریالمحور سود مواجه خواهند شد. اما به طور کلی وضعیت سودآوری شرکتها در گزارشهای سه و شش ماهه منفی خواهد بود.
سهامداران سرگردان شدند/ چه زمانی منتظر پرواز بورس باشیم؟
عملکرد ضعیف بازار سهام در ماههای گذشته و سرعتگرفتن موجهای ریزشی در هفتههای اخیر، بیش از پیش بر نگرانی سرمایهگذاران افزوده است.
گزارشها نشان میدهد خروج پول همچنان از بازار سرمایه ادامه دارد، به طوری که روز شنبه ۶۲۹ میلیارد تومان و روز دوشنبه ۱۲۳ میلیارد تومان پول از بازار خارج و تنها در روز چهارشنبه ۵۳ میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار شد. اما میانگین خروج نقدینگی سهامداران در این هفته به ۶۹۹ میلیارد تومان رسید.
بنا به این گزارش، شاخص کل بورس چهارشنبه هفته اخیر روی عدد یک میلیون و ۳۵۵ هزار واحدی بود و این هفته به محدوده یک میلیون و ۳۴۶ هزار واحدی رسید و افت ۰.۶۴ درصدی را ثبت کرد. از سوی دیگر شاخص هموزن نیز کاهش ۰.۸۰ و شاخص کل فرابورس نیز در حدود ۰.۱۹ درصد کاهش یافت و به تراز ۱۸ هزار و ۳۶۲ واحدی رسید.
ارزش معاملات این هفته برابر با شش ۶۷۰۴ میلیارد تومان بود که روز شنبه ارزش معاملات ۲۵۵۴، دوشنبه ۲۰۸۱ میلیارد تومان و روز چهارشنبه ۲۰۶۰ میلیارد تومان بود.
نامه عشقی به معاون اول
با وجود این شرایط بازار سرمایه، هفته گذشته رییس سازمان بورس در نامهای رسمی به معاون اول رییسجمهور با بررسی شرایط کنونی بازار سهام، ۸ چالش عمده و ۶ پیشنهاد برای مدیریت نااطمینانیها را اعلام کرد.
در متن نامه ارسالی مجید عشقی، از مهمترین چالشها و عوامل ایجادکننده نگرانیهای بازار سهام در محورهای هشتگانه شامل «روند افزایشی نرخ سود بانکی و تاثیر آن بر خروج نقدینگی از بازار»، «کاهش حاشیه سود شرکتهای ناشی از افزایش نرخ خوراک و حاملهای انرژی»، «قیمتگذاری دستوری محصولات صنایع از قبیل خودرو، شوینده، لاستیک و . »، «انجام معاملات شرکت پالایش و پخش در بورس انرژی»، «نوسان در نرخ ارز و تاثیر آن در افزایش نااطمینانیهای صنایع برای توسعه فعالیت»، «واگذاری سهام در شرکتهای خودروسازی»، «اتخاذ تصمیمات برای شرکتهای صادرات محور بدون درنظرگرفتن منافع کلان اقتصادی» و «قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان و آثار منفی آن بر تولیدو بهای تمام شده» نام برده شده است.
در پایان این نامه ۷ صفحهای پیشنهادهایی برای مدیریت نااطمینانیها در بازار سهام نیز در ۶ محور با عنوان «تثبیت نرخ سود بین بانکی در کانال از پیش تعیین شده»، «حذف نرخ هاب اروپایی از فرمول قیمتگذاری نرخ خوراک و سوخت گاز»، «حذف قیمتگذاری دستوری»، «شفاف شدن روابط مالی فیما بین دولت و بنگاههای اقتصادی»، «تعیین تکلیف واگذاری سهام خودروها» و «واریز مابقی تعهدات صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار» ارائه شده است.
امید حداقلی به بازار
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه درباره وضعیت کنونی بازار سرمایه اعتقاد دارد: ریزش بورس در واقعیت بیسابقه نبوده و در زمانهایی که بازار دچار پنیک و نگرانی میشود، شاهد خروج نقدینگی هستیم و در حال حاضر یک مقداری نگرانی در بازار سرمایه وجود دارد.
او، عدم حمایت از بازار را یکی از اصلیترین دلایل ریزش بورس معرفی میکند و میگوید: متاسفانه ما بسیار شاهد موارد پنیک در بازار سرمایه بودیم که این پنیکها با حمایتی همراه نمیشود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار سرمایه نیازمند نقدینگی است،میافزاید:بانک مرکزی با بالا بردن نرخ بهره و بستن خطوط اعتباری خود بر روی بانکها، سطح نقدینگی را در کل جامعه پایین آورده و اکثر فعالیتها دچار رکود شده است و شرکتها با ظرفیت بسیار پایینی فعالیت میکنند که آمارهای رسمی نیز این موارد را تایید میکنند و زمانی که دولت حمایتی نمیکند و نقدینگی به بازار تزریق نمیکند، شرکتها تحت فشار قرار میگیرند؛ به خصوص در بخشهای دولتی که وضعیت مالی آنها در حال بدتر شدن است.
دارابی متذکر میشود: بازار سرمایه قطعا نیازمند حمایت جدی و تزریق نقدینگی قابل ملاحظه است.
وی عنوان میکند: در حالی که بازارها در حال کاهش هستند، عدهای با خوشبینی اقدام به خرید میکنند، اما ما نباید فراموش کنیم که تقریبا از ۱۹ مرداد ۹۹ تا الان بازار در حال کاهش پیوسته است و هر زمانی که در دفعات قبل نیز اقدام به خرید میکردید، کف دیگری نیز برای آن شکل گرفته بود.
دارابی میگوید: در حال حاضر قیمتها در بازار سرمایه در وضعیت خوبی هستند، اما مساله این است که امیدواری چندانی در این بازار نیست و از آنجا که امیدواری چندانی وجود ندارد، نقدینگی حرکتی برای خرید نمیکند و حمایتی نیز اگر نشود، سهامداران خود را تنها در بازار احساس میکنند و به همین خاطر موج فروشها به وجود خواهد آمد.
سردرگمی سهامداران
مجید عبدالحمیدی، کارشناس و فعال بورس و بازار سرمایه درباره وضیعت این روزهای بورس میگوید: بلاتکلیفی بازار بهترین اصطلاحی است که این روزها میتوان در جمع فعالان بازار و رسانهها به وضوح مشاهده کرد. در خیلی از صنایع متوسط نمادهایی با p/e پنج حتی کمتر به وفور پیدا میشود.
وی میافزاید: درگروههای بزرگتر نیز وضعیت به همین صورت است و بازار از لحاظ قیمتی آماده رشد است.اما نبود ورود پول جدید به بازار که به خاطر شرایط وضیعت فعلی سیاسی و اقتصادی کشور است، مهمترین دلیل درجا زدن این روزهای بازار است.
این کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: بازار سهام به سبب نامعلوم بودن افق پیش روی مذاکرات احیای برجام در این روزها بسیار بلاتکلیف عمل کرده است. این رویکرد بازار به آن معناست که در شرایط کنونی به سبب ابهام فعالان اقتصادی نسبت به آینده، بورس نیز رویکرد معینی درباره سرمایهگذاری حتی در کوتاهمدت ندارد.
عبدالحمیدی تصریح میکند: به نظر من با تعیین و تکلیف این موضوع و ثابت شدن سیاستهای کتاب آموزش بورس سطح متوسط بانک مرکزی برای نرخ سود بین بانکی،میتوان به پایان این روند در بورس خوشبین بود.
وی درباره سردرگمی سهامداران در این روزها میگوید: هیچ چیز برای بازار بدتر از بلاتکلیفی و سردرگمی سرمایهگذارانش نیست. در این وضعیت برخی از سیاستگذاران کلان با به راه انداختن موجهای مصنوعی در بازار سعی در دادن شوک و رونق مقطعی آن دارند.
این کارشناس بازار سرمایه یادآور میشود: صحبتهای افراد مختلف در مورد اعداد شاخص، بالا بردن دامنه نوسان یا بیشتر کردن زمان انجام معاملات نمیتواند بهتنهایی کمکی به رشد بازار کند و حتی بیشتر باعث بیاعتمادی سهامداران به بازار خواهد شد.
عبدالحمیدی تاکید میکند: سهامداران نباید با داراییهای خود احساسی و هیجانی رفتار کنند. آن دسته از سهامدارانی که تمایل به ورود در بازار دارند، باید همه جوانب را قبل از ورود بررسی کنند و سپس در زمان و موقعیت مناسب وارد شوند. اگر دانش این کار را ندارند، از افراد و شرکتهای متخصص کمک بگیرند و خودشان به طور مستقیم وارد بازار سرمایه نشوند.
با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که با توجه به انتشار گزارشهای سه و شش ماهه، انتظار میرود که بورس هفته آینده روزهای متعادل و گاهی مثبت خوبی را پشت سر بگذارد.
گزارشهای ۳ و ۶ ماهه بازار سرمایه بسیار مهم است، چراکه میتواند روند بازار را تغییر دهد و احتمالا میرود برخی از شرکتها بازدهی منفی داشته باشند. عواملی چون قطعی برق، کاهش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی، کاهش قیمت نفت، نوسان قیمت دلار و… صورت مالیهای مطلوبی نداشته باشیم. البته این عوامل صددرصد نیست و ممکن است برخی از شرکتها عملکرد بسیار مثبت و برخی دیگر عملکرد منفی داشته باشند.
اغلب کارشناسان میگویند که شرکتهای دلارمحور با کاهش سودآوری و شرکتهای داخلی و ریالمحور سود مواجه خواهند شد. اما به طور کلی وضعیت سودآوری شرکتها در گزارشهای سه و شش ماهه منفی خواهد بود.
جدیدترین وضعیت معاملات مسکن در پایتخت | ارزان ترین و گران ترین مناطق تهران را بشناسید
گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در شهریورماه از کاهش ۲۲.۹ درصدی تعداد معاملات و افزایش ۱.۱ درصدی قیمت نسبت به ماه قبل حکایت دارد.
به گزارش همشهری آنلاین، اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی با انتشار گزارش «تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در شهریورماه سال ۱۴۰۱» از کسادی معاملات و همچنین تمایل به ثبات قیمتی این بازار خبر داد.
بر اساس این گزارش، در شهریور سال ۱۴۰۱، تعداد آپارتمانهای مسکونی معامله شده در شهر تهران به ۶۰۳۳ هزار واحد مسکونی رسیده که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۲۲.۹ و ۲۲.۵ درصد کاهش نشان میدهد.
همچنین در ماه مورد گزارش، متوسط قیمت خریدوفروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران ۴۳ میلیون و ۲۱۷ هزار تومان بوده که از افزایش ۱.۱ درصدی نسبت به ماه قبل حکایت دارد.
حجم معاملات مسکن
بررسی توزیع تعداد واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران به تفکیک عمر بنا در شهریورماه سال ۱۴۰۱ حاکی از آن است که از مجموع ۶۰۳۳ واحد مسکونی معامله شده، واحدهای تا ۵ سال ساخت با سهم ۲۸.۴ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند.
بررسیها نشان میدهد بهواسطه تضعیف تولید و کاهش عرضه واحدهای نوساز به بازار، سهم واحدهای تا ۵ سال ساخت در شهریور امسال، در مقایسه با شهریورماه سال قبل حدود ۴.۶ واحد درصد کاهش پیدا کرده و در مقابل به سهم واحدهای با عمر بالا در گروههای ۱۱ تا ۱۵ و بیش از ۲۰ سال ساخت افزوده شده است.
توزیع تعداد معاملات انجام شده برحسب مناطق مختلف شهر تهران در شهریورماه سال ۱۴۰۱ حاکی از آن است که از میان مناطق ۲۲ گانه شهر تهران، منطقه ۵ با سهم ۱۴.۴ درصدی از کل معاملات، بیشترین تعداد قراردادهای مبایعهنامه را به خود اختصاص داده است. همچنین منطقه ۲ با سهم ۱۰.۱ درصدی و مناطق ۴ و ۱۰ با سهم ۸.۷ درصدی از کل معاملات انجام شده در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
تحولات قیمت واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد در شهریورماه سال ۱۴۰۱، متوسط قیمت یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران ۴۳ میلیون و ۲۱۷ هزار تومان بوده که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب افزایش ۱.۱ و ۳۶.۳ درصدی نشان میدهد.
در میان مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران، بیشترین متوسط قیمت یک مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل ۸۷ میلیون و ۱۳۰ هزار تومان به منطقه ۱ و کمترین آن با ۲۱.۵ میلیون تومان به منطقه ۱۹ تعلق داشته است. ارقام مزبور نسبت به ماه مشابه سال ۱۴۰۰ به ترتیب ۲۶.۴ و ۱۸.۸ درصد افزایش نشان میدهند.
سایر شاخصهای آماری بازار معاملات مسکن
توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده شهر تهران در شهریورماه سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که به لحاظ مساحت، واحدهای مسکونی با سطح زیربنای کمتر از ۸۰ مترمربع، سهمی معادل ۵۴.۴ درصد از معاملات انجام شده را به خود اختصاص دادند. همچنین ۵۵.۹ درصد واحدهای مسکونی با قیمتی کمتر از متوسط قیمت کتاب آموزش بورس سطح متوسط هر مترمربع واحد مسکونی در این ماه معامله شده و ۴۹.۴ درصد از معاملات نیز به واحدهای مسکونی با ارزش هر واحد کمتر از ۳ میلیارد تومان اختصاص داشته است.
تحولات اجارهبهای مسکن
بررسی شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و کل مناطق شهری در شهریورماه سال ۱۴۰۱ نشاندهنده رشد به ترتیب معادل ۴۰.۹ و ۴۶.۸ درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل است. لازم به توضیح است رشد ماهانه شاخص مزبور در شهریورماه در شهر تهران و کل مناطق شهری به ترتیب معادل ۴.۶ و ۴.۷ درصد است.
گزارش جدید از قیمت مسکن در تهران/ تورم مسکن کم شد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، تازهترین گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در شهریور ماه در حالی منتشر شد که نشان میدهد تعداد آپارتمان های مسکونی معامله شده در شهر تهران در شهریور ماه سال1401 ، به حدود 6 هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل 22.9 درصد و ماه مشابه سال قبل 22.5 درصد کاهش یافته است.
در ماه مورد گزارش، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه های معاملات ملکی شهر تهران 432.2 میلیون ریال بود که حاکی از افزایش 1.1 درصدی نسبت به ماه قبل می باشد.
رشد 1.1 درصدی قیمت مسکن تهران طی شهریور نسبت به ماه قبل از آن در حالی است که در مرداد ماه قیمت مسکن تهران نسبت به تیر ماه 2.5 درصد افزایش یافته بود.
گفتنی است، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه های معاملات ملکی شهر تهران در قیاس با ماه مشابه سال قبل 36.3 درصد افزایش یافته است.
در میان مناطق 22گانه شهرداری تهران، بیشترین متوسط قیمت یک کتاب آموزش بورس سطح متوسط متر مربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل 871.3 میلیون ریال به منطقه 1 و کمترین آن با 215 میلیون ریال به منطقه 19 تعلق داشته است. ارقام مزبور نسبت به ماه مشابه سال 1400 به ترتیب 26.4 و 18.8 درصد افزایش نشان میدهند.
توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده شهر تهران در شهریورماه سال 1401 نشان میدهد که به لحاظ مساحت، واحدهای مسکونی با سطح زیربنای کمتر از 80 متر مربع، سهمی معادل 54.4 درصد از معاملات انجام شده را به خود اختصاص دادند.
همچنین 55.9 درصد واحدهای مسکونی با قیمتی کمتر از متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در این ماه (432.2 میلیون ریال) معامله شده و 49.4 درصد از معاملات نیز به واحدهای مسکونی با ارزش هر واحد کمتر از 3 میلیارد تومان اختصاص داشته است.
بررسی شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و کل مناطق شهری در شهریورماه سال 1401 نشاندهنده رشد به ترتیب معادل 40.9 و 46.8 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل میباشد. لازم به توضیح است رشد ماهانه شاخص مزبور در شهریورماه در شهر تهران و کل مناطق شهری به ترتیب معادل 4.6 و 4.7 درصد میباشد.
گزارش «تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در شهریور ماه سال 1401» که برگرفته از آمارهای خام سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور است، توسط اداره بررسی ها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی تهیه و منتشر شده است.
دیدگاه شما