بیزینس پلن چیست؟ (راهنمای صفر تا صد)
هنگامی که در مراحل ابتدایی ایجاد و رشد یک کسب و کار هستید، ممکن است موارد و ویژگیهای زیادی در ذهنتان باشد که آن ها را برای کسب وکار خود ضروری بدانید. یا مواردی که برای کنارگذاشتن انتخاب کردهاید. مواردی نیز قطعا وجود خواهدداشت که برای کاروکاسبیتان حیاتی است اما به ذهن شماهم خطور نکردهاست. برای حل این مشکلات، پیشبینی حوادث آینده، تسلط بیشتر بر اصول کارها و و و شما به طرحی نیاز دارید که به صورت مکتوب تمام تواناییها، محدودیتها، بایدها، نبایدها و… را دربرگیرد. راهنمای راه شما در گسترش کسب و کارتان باشد و چهارچوبی برای شما مشخص کند که از زیادهروی و کوتاهی در کارها جلو گیری کند. این طرح همان بیزینس پلن (Business Plan) است.
چرا بیزینس پلن اهمیت دارد؟
فرض کنید میخواهید یک ساختمان برای استارت آپ خودتان بسازید. آیا اولین گامی که برمیدارید میتواند این باشد که برای دکوراسیون اتاقها خرید کنید؟ قطعا نه. وجود یک بیزینس پلن یا طرح کسب و کار باعث میشود که با توجه به اولویت کارها،اقدام به انجام آنها کنید. نوشتهایست رسمی که اهداف کسب و کار و دلیل تحقق آنها درون آن ذکر شدهاست. جزئیات کسب و کار پیشنهادی شما به همراه پیشینهای که تیم و سازمان اجرایی را شامل میشود. در این سند علاوه بر شرایط و موقعیت کنونی پلن سرمایهگذاری چیست؟ شرکت، نیازها و نتایج حال حاضر، اشاره کوتاهی به انتظارات و نتایجی که در آینده باید بدست آید شدهاست.
در ادامه بصورت گام به گام با شما خواهیم بود تا طرح کسب و کار استارت آپ یا شرکت خود را تهیه کنید.
۳ بخش یک بیزینس پلن خوب
یک بیزینس پلن موفق شامل دستورالعملهای کلی مورد تایید و تولید محتوای مشخصشده، باید شامل سه بخش باشد:
مفهوم کسب و کار
کسب و کارها ازین جهت که مفهوم و معنای متفاوتی باهم دارند، در مارکتینگ و استراتژی ها با یکدیگر تفاوتهایی دارند. منظور از مفهوم کسب و کار این است که بیزینس مورد نظر در چه صنعتی فعالیت دارد؟ نحوه تجارت و بیزینس آن به چه صورت است؟ ویژگی منحصر به فرد محصولاتش چیست؟ جواب این سوالات به موفقیت شما کمک شایانی خواهدکرد.
تحلیل بازار هدف
منظور از تحلیل بازار هدف این است که برای کسانی که میتوانند بصورت بالقوه مشتری شما باشند، توصیف و تحلیل ارائه کنید. مشتریان ما چه کسانی هستند؟ درچه مکانی معمولا قرار دارند؟ چه چیزی آنها را مجاب میکند که محصول یا خدمات ما را بخرند؟
علاوه بر اینکه مخاطبان خودرا تحلیل میکنیم، نگاهی نیز به رقیبان شاخص خود میاندازیم. باید بررسی کنیم که چه عواملی میتواند موجب برتری خدمت یا محصول ما نسبت به رقبا باشد. وجود یک مزیت رقابتی خوب در کسب و کار باعث پیشی گرفتن از رقبا در زمینه فروش خواهدشد.
در تحلیل بازار هدف به نکات زیر توجه داشتهباشید.
- آیا بازار مناسبی برای خدمت یا کالای شما وجود دارد؟
- مشتریانی که بصورت بالقوه میتوانند از شما خرید کنند، در چه رنج سنی قرار دارند؟
- محصول یا خدمت شما میتواند برای گروهی خاص جذاب باشد؟
- آیا فقط اشخاص مرفه از عهده خرید کلا یا خدمت شما برمیآیند؟
- اشخاصی که مشتری ایدهآل شما هستند، درمحله یا منطقهای خاص سکونت دارند؟
تحقیقات پلن سرمایهگذاری چیست؟ بازار (Marketing Research)، مکملی بسیار مناسب برای تحلیل بازار هدف و مشتری
اگر میخواهید برای ورود به بازاری جدید یا توسعه کسب و کارتان در بازارهای فغلی، بینش مشتری نسبت با بازار و رقیبانتان را بدانید حتما از تحقیقات بازار استفاده کنید. در زیر توضیح مختصری برایتان اوردهایم.
مارکتینگ ریسرچ، به مجموعهای از فرایندها اطلاق میشود که مصرف کنندگان نهایی را با استفاده از جمعآوری اطلاعات به یکدیگر وصل میکند. امروزه با گسترش تکنولوژی و پیشرفت صنعت در همه زمینهها، مشتریان برای تهیه کوچکترین نیازهای خود، حق انتخابهای زیادی دارند. آنها معمولا اطلاعات موردنیاز برای انتخاب را آنلاین بدست میآورند از این رو نیاز است تا برنامه بازاریابی خود را با تصمیمهای مشتریان نطبق کنیم. برای انجام تحقیقات بازار از دو روش میتوان استفاده کرد
تحقیقات پایه : شامل اطلاعاتی است که مسئول یا فردی که کارشناس بازاریابی در اختیارتان میگذارد. در این روش میتوان به اطلاعاتی که از طریق مصاحبه، پرسشنامه، نظرسنجی و … از مشتری بدست میآید، تکیه کرد. مزیت این روش را میتوان آگاهی از میزان جامعه هدف با برند شما وآشنایی با چالشهای آنها دانست.
تحقیقات ثانویه: هرگونه اطلاعاتی که از طریق منبعی خارج از سازمان خود برای شناخت بیشتر از هدف برایتان کاربردی باشد، یک تحقیق ثانویه در مارکت ریسرچ است. موسسههای خصوصی، دانشبنیان، سازمانهای دولتی و … که فعالیت، محصول یا خدمتی در زمیته کاری استارت آپ شما دارند را بررسی کنید. مطمئن باشید اطلاعاتی بسیار ارزشمند پیدا میکنید.
۵ نوع از سرمایهگذاری برای استارتآپها
وقتی نوبت به سرمایهگذاری برای استارتآپ میرسد، گزینههای مختلفی وجود دارد که ممکن است با برخی از آنها آشنایی نداشته باشید. میدانید سرمایهگذاری فرشته یعنی چه؟ یا سرمایهگذاری سری چگونه کار میکند؟ بهترین راه برای جذب سرمایه از یک شرکت سرمایهگذاری چیست؟ آیا سرمایهگذاری جمعی قانونی است؟
همانطور که مؤسس و CEO سایت Startups.com میگوید: «هیچ لذتی در سرمایهگذاری وجود ندارد.» هرچند نیازی نیست از انجام این کار بترسید. در ادامه به ۵ نوع از معمولترین روشهای سرمایهگذاری استارتاپ اشاره میکنیم.
سرمایهگذاری سریالی
سرمایهگذاری سری زمانی رخ میدهد که سرمایه بهصورت مرحلهای افزایش مییابد، یعنی هر بار ارزش کسبوکار بالاتر میرود. این نوع سرمایهگذاری با حروف الفبا توصیف میشوند و از سری A، B، C، D و E تشکیل میشوند.
سرمایهگذاری سری A
زمانی که استارتاپ از مرحله سرمایه اولیه یا Seed گذر کرد و بهاصطلاح جوانه زد یا کشش و کنشی در آن ایجاد شد- چه بخواهد تعداد کاربران آن باشد، چه بازدید، درآمد، یا شاخص کلیدی عملکرد (KPI)- آماده راهاندازی مرحله اول سرمایهگذاری سری یا سری A است.
بهطور معمول هر شرکت در این مرحله بین ۱۰ الی ۱۵ میلیون دلار سرمایهگذاری خود را ارتقا میدهد. سرمایهگذاری سری A معمولاً از طریق شرکتهای سرمایهگذاری انجام میشود، هرچند در برخی مواقع ممکن است سرمایهگذاران فرشته نیز در آن درگیر شوند. علاوه بر اینها، شرکتهای بیشتری از تساوی حقوق سرمایهگذاری جمعی برای سری A خود استفاده میکنند.
سری A نقطهای است که اغلب استارتاپها در آن شکست میخورند. بهطوری که آن را با نام «بحران سری A» میشناسند. حتی استارتاپهایی که در مرحله Seed خود موفق عمل کردهاند اغلب اوقات در سرمایهگذاری سری A به مشکل میخورند.
سرمایهگذاری سری B
استارتاپهایی که به نقطهای میرسند که آماده ارتقا پیدا کردن به سرمایهگذاری سری B هستند معمولاً به مرحلهای رسیدهاند که بازار محصولات خود را پیدا کرده باشند و حالا نیاز به کمک برای افزایش آن دارند. سؤالی که در این مرحله به وجود میآید این است: آیا میتوانید کاری کنید که شرکتتان برحسب مقیاس کار کند؟ میتوانید کاربرانتان را از ۱۰۰ نفر به ۱۰۰۰ نفر یا حتی یک میلیون نفر ارتقا دهید؟
سرمایهگذاری سری B معمولاً بین ۷ الی ۱۰ میلیون دلار است. شرکتها میتوانند انتظار ارزیابی بین ۳۰ الی ۶۰ میلیون را داشته باشند. سرمایهگذاری سری B اغلب از طریق شرکتهای سرمایهگذاری انجام میگیرد و همان سرمایهگذارانی که مرحله قبل را هدایت کردند در این مرحله نیز سرمایه خود را افزایش میدهند. از آنجایی که هر مرحله یک ارزیابی جدید برای استارتاپ دارد، سرمایهگذاران پیشین اغلب تصمیم میگیرند مجدد سرمایهگذاری کنند تا مطمئن شوند سهم آنها هنوز قابل توجه است.
شرکتها در این مرحله ممکن است نظر شرکتهای سرمایهگذاری که به روی استارتاپهای Late-stage سرمایهگذاری میکنند را نیز جلب کنند.
سرمایهگذاری سری C
شرکتهایی که به سرمایهگذاری سری C وارد میشوند بهخوبی عمل کردهاند و آماده ارتقا بازار خود یا راهاندازی کسبوکار مرتبط، یا ایجاد محصولات جدید هستند. سری C معمولاً آخرین مرحله ارتقا سرمایه یک شرکت است، هرچند برخی شرکتها تا سری D و حتی E نیز ادامه میدهند؛ اما معمولاً سری C تلاش نهایی یک شرکت برای IPO خود یا خرید آن است.
استارتاپها معمولاً در سرمایهگذاری سری C سرمایه خود را حدوداً ۲۶ میلیون دلار افزایش میدهند. ارزیابی سری B نیز اغلب بین ۱۰۰ الی ۱۲۰ میلیون دلار است، هرچند ممکن است شرکتها ارزش بالاتر از این نیز داشته باشند، بخصوص با روی کار آمدن استارتاپهای «تک شاخ». ارزیابی در این مرحله بر اساس اطلاعات زیر انجام میشود:
- این شرکت چه تعداد مشتری دارد؟
- این شرکت چقدر درآمد دارد؟
- نرخ رشد فعلی یا پروژهای شرکت چقدر است؟
سرمایهگذاری سری C معمولاً از طریق شرکتهای سرمایهگذاری که به روی استارتاپهای late-stage (مرحله آخری) سرمایهگذاری میکنند انجام میگیرد. هرچند شرکتهای سهامی خصوصی، بانکها و حتی صندوقهای تأمینی نیز در این مرحله به سرمایهگذاری علاقه نشان خواهند داد.
سرمایهگذاری سری D
سری D کمی پیچیدهتر از سایر مراحل سرمایهگذاری است. همانطور که گفته شد، بسیاری از شرکتها افزایش سرمایه خود را در مرحله C به پایان میرسانند. هرچند، چند دلیل وجود دارد که یک شرکت بخواهد سرمایهگذاری را تا مرحله D ادامه دهد.
- فرصتهای توسعه: برخی از شرکتها پیش از عرضه اولیه عمومی یا IPO فرصت جدیدی برای توسعه پیدا میکنند و برای رسیدن به آن نیاز به تقویت شدن دارند. بسیاری از شرکتها سرمایهگذاری خود را به سری D یا مراحل بعد آن میکشانند تا پیش از عمومی شدن ارزش خود را بالاتر ببرند. چرا که برخی از شرکتها میخواهند بیش از چیزی که معمول است خصوصی باقی بمانند.
- راند پایین: وقتی شرکتی پس از ارتقا به سری C سرمایهگذاری به انتظارات خود نرسد، آن را «راند پایین» مینامند. این اصطلاح همچنین به زمانی که یک شرکت سرمایه خود را کمتر از سری قبل افزایش دهد نیز گفته میشود.
سرمایهگذاری سری D معمولاً توسط شرکتهای سرمایهگذاری انجام میشود. میزان افزایش سرمایه و ارزیابی شرکت در این مرحله متفاوت است چرا که استارتاپهای بسیار کمی به این مرحله میرسند.
سرمایهگذاری سری E
پیشتر گفتیم شرکتهای بسیار کمی به سرمایهگذاری سری D میرسند، این مسئله حتی در سرمایهگذاری E کمتر نیز میشود. اگر شرکتی به مرحله سرمایهگذاری E رسیده باشد معمولاً همان دلایلی که در سرمایهگذاری سری D داشته را دارد:
- نتوانسته به انتظارات یا آنچه توقع داشته برسد.
- میخواهند طولانیمدت خصوصی باقی بمانند.
- پیش از عمومی شدن نیاز به کمک بیشتری دارند.
سرمایهگذاری جمعی
سرمایهگذاری جمعی یک روش افزایش سرمایه از طریق تامین مالی از یک اجتماع نظیر دوستان، خانواده، مشتریان و سرمایهگذاران تکی است.
این رویکرد به تلاش جمعی یک مجموعه بزرگ از افراد مختلف گفته میشود که معمولاً بهصورت آنلاین و از طریق شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی انجام میگیرد. سرمایهگذاری جمعی مخالف رویکرد جریان اصلی امور مالی یک کسبوکار است. معمولاً وقتی فردی میخواهد برای شروع یک کسبوکار یا ارائه یک محصول جدید سرمایه جذب کند، باید بیزینس پلن، تحقیقات بازار و نمونههای اولیه کار خود را جمعآوری کند و با ایدههایی که دارد به دنبال افراد ثروتمند یا مؤسسات بگردد.
این منابع سرمایه شامل موارد زیر میشوند:
- بانکها
- سرمایهگذاران فرشته
- شرکتهای سرمایهگذاری
این روش افزایش سرمایه شبیه به یک قیف است که در آن کارآفرین در انتهای عریض و مخاطبان سرمایهگذاران در پایان بسته آن قرار دارند. اگر نتوانید در زمان درست سرمایهگذار درستی پیدا کنید، هزینه شما سوخت شده است.
در سوی دیگر، پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی به این قیف خاتمه میدهند و این کار را با در اختیار گذاشتن یک پلتفرم برای کارآفرین جهت ساخت، نمایش و اشتراکگذاری منابع انجام میدهند. این رویکرد بهطور چشمگیری مدل سنتی سرمایهگذاری را بهبود میبخشد.
روش سنتی به این شکل است که کارآفرین ماهها صرف وارسی و غربال کردن از طریق شبکههای شخصی خود میکند، سرمایههای بالقوه را بررسی کرده و زمان و پول خود را صرف رویارویی با آنها میکند.
اما با سرمایهگذاری جمعی، کارآفرین سادهتر میتواند ایده خود را با افراد علاقهمند در میان گذاشته و از آنها برای رشد و ارتقا کسبوکار خود کمک بگیرد، این کار میتواند از سرمایهگذاری هزاران نفر و اشترک گذاشتن نفری ۲۰ دلار به ازای محصول اولیه یا پاداشی دیگر انجام گیرد.
وام های استارتاپی
وام یک کسبوکار کوچک استارتاپی میتواند هرگونه وامی باشد که به کسبوکارهایی که هیچ تاریخچه تجاری ندارند داده میشود. این روش نیز یکی دیگر از چندین گزینه افزایش سرمایه برای مؤسسانی است که کار خود را بهتازگی آغاز کردهاند یا میخواهند کسبوکار کوچک خود را توسعه دهند.
وام کسبوکار استارتاپی کوچک خود یک چتر محسوب میشود که چند نوع سرمایهگذاری دیگر را نیز زیر بال خود گرفته است. در ادامه به چند نوع اولیه و معمول وامهای استارتاپی که میتوانند به شما کمک کنند برای استارتاپ خود سرمایه جذب کنید اشاره میکنیم.
وامهای SBA
وام کسبوکار کوچک SBA به وامی گفته میشود که توسط اداره تجارت کوچک که به آن SBA گفته میشود پشتیبانی میشود.
SBA که در سال ۱۹۵۳ تأسیس شده است، یک برنامه دولتی فدرال است که از کسبوکارهای کوچک از طریق مربیگری، کارگاههای آموزشی، مشاوره و وامهای کسبوکار کوچک پشتیبانی میکند.
با اینکه وامها توسط SBA پشتیبانی میشوند، اما مستقیماً از SBA گرفته نمیشوند. برای این کار باید افراد محلی که وامهای SBA ارائه میدهند را بیابید تا بتوانید به این سرمایه دست پیدا کنید.
کارت اعتباری
در حالی که این روش را بهطور سنتی «وام» نمیگویند، اما کارتهای اعتباری تجاری یکی از بهترین گزینهها برای استارتاپهایی هستند که در مرحله اول قرار دارند و برای ادامه کار به کمک نیاز دارند.
کارت اعتباری را انتخاب کنید که ۰% APR مقدماتی داشته باشد، این بدین معناست که تا زمانی که شما قادر به پرداخت ماهیانه متعادل باشید (حداقل تا پایان سال اول که معمولاً نرخ بهره در کارتهای اعتباری اضافه میشود)، شما تقریباً وام رایگان دریافت کردهاید.
هرچند باید نسبت به میزان بهره بالا هوشیار باشید و در نظر بگیرید چقدر سریع میتوانید مبلغ کارت اعتباری را پس بدهید. در این زمینه نباید خیلی خودتان را دست بالا بگیرید. زمانی که دوره مقدماتی به پایان برسد، هر تعادلی که حمل میکنید احتمالاً با نرخ بهره قابلتوجهی همراه خواهد بود.
وام کوتاهمدت
وامهای کوتاهمدت معمولاً مبالغ کمی هستند که باید بین ۳ الی ۱۸ ماه بازگردانده شوند. این روش سرمایهگذاری معمولاً زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که یک شرکت مشکلات مالی دارد و در شرایط اورژانسی نیاز به سرمایه دارد تا بتواند از یک فرصت کسبوکار پیش آمده استفاده کند.
دوستان و خانواده
دریافت پول و سرمایه از افراد نزدیک نظیر دوستان و خانواده، به شکل وام یا قرض، روش دیگری است که خیلی شبیه به وامهای استارتاپی سنتی نیست. بااینحال این روش نیز یک روش معمول برای مؤسسان استارتاپهای مختلف است که از این طریق سرمایه لازم برای راهاندازی شرکت خود یا هدایت آن را کسب کنند.
دوستان و خانواده منبع بسیار خوبی برای سرمایهگذاری یا وامهای اولیه هستند. هرچند این روش ممکن است کمی دشوار نیز باشد.
بسیاری از افراد تصور میکنند میتوانند با این نوع سرمایهگذاری احساس راحتی بیشتری داشته باشند چرا که روابطشان با سرمایهگذاران شخصی و دوستانه است. هرچند این اشتباه است.
شما باید با این نوع سرمایهگذاری و وام در کنار شخصی و دوستانه برخورد کردن، حرفهای نیز برخورد کنید. بهتر است حتی یک قرارداد بنویسید و شرایط سرمایهگذاری و وام را در آن ذکر کنید تا برای طرفین واضح باشد که مبلغ دریافت شده تحت چه شرایطی ارائه شده و طرف مقابل نیز بداند که این مبلغ بابت سرمایهگذاری داده شده و ممکن است این سرمایه به این زودیها پس داده نشود.
سرمایهگذاری خطرپذیر
سرمایهگذاری خطرپذیر به سرمایهای گفته میشود که به روی استارتاپها و کسبوکارهای کوچکی که معمولاً ریسک بالایی دارند، اما پتانسیل رشد آنها همچنان زیاد است تعلق میگیرد.
هدف سرمایهگذاری خطرپذیر بازدهی بسیار بالا برای شرکت سرمایهگذاری است که معمولاً به شکل خرید استارتاپ یا یک IPO انجام میگیرد.
سرمایهگذاری خطرپذیر یک گزینه عالی برای استارتاپهایی است که به دنبال رشد سریع در مقیاس بزرگ هستند. از آنجایی که این سرمایهگذاری بسیار وسیع است، استارتاپ شما باید برای دریافت آن و رشد کردن کاملاً آماده باشد.
یک شرکت سرمایهگذاری ریسکپذیر توسط شرکای مختلفی اداره میشود که مبلغ بالایی را از گروه شرکای محدود (LPs) جمعآوری کردهاند تا از سوی آنها سرمایهگذاری کنند.
این شرکای محدود یا LP ها معمولاً مؤسسات بزرگ یا یک دانشگاه هستند که از خدمات VC برای کمک به تولید درآمد بیشتر از پول خود استفاده میکنند.
این شرکا یک دیدگاه ۷ الی ۱۰ ساله برای سرمایهگذاری دارند؛ اما در نهایت هدف آنها درآمد بسیار بالاتر است. کسب درآمد بالا در این مدتزمان کوتاه بدین معناست که VC ها باید به روی معاملاتی که نتیجه بسیار خوبی دارند سرمایهگذاری کنند. این نتایج بزرگ نهتنها بازدهی بیشتری برای سرمایه دارند، بلکه کمک میکنند بسیاری از خرابیها و مشکلاتی که سرمایهگذاری خطرپذیر دارد نیز کاسته شود.
سرمایهگذاران فرشته
سرمایهگذاران فرشته معمولاً افرادی هستند که درآمد خالص بسیار بالایی دارند. این افراد اغلب مقدار کمی پول به روی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند که میتوانند از چند هزار دلار تا چندین میلیون دلار متفاوت باشد.
سرمایهگذاران فرشته اغلب یکی از در دسترسترین افراد برای سرمایهگذاری اولیه یک شرکت به شمار میروند. مفیدترین جنبه کارکردن با یک سرمایهگذار فرشته این است که این افراد اغلب میتوانند تصمیماتشان را خودشان بگیرند؛ بنابراین نیاز به مدیریت و همفکری با شرکا یا سلسله مراتب شرکتی نیست. این افراد به روی هر چیزی که راحت باشند سرمایهگذاری میکنند. این نوع سرمایهگذاری معمولاً همان چیزی است که یک کارآفرین برای توسعه استارتاپ خود نیاز دارد.
سرمایهگذاران فرشته معمولاً در زمینههای مختلفی تخصص دارند، مثل جاهایی که قبلاً سرمایه گذاشته و کسب درآمد کردهاند. این مسئله میتواند به طرق مختلفی به کارآفرین کمک کند.
اول از همه، آنها با پرسیدن سؤالات تکراری وقت کارآفرین را هدر نمیدهند چرا که اغلب با فضا آشنا هستند.
دوم، این افراد معمولاً با صنعتهای خاص متصل هستند، بنابراین ارزش سرمایهگذاری آنها در کنار منابعی که میتوانند برای کمک به رشد شما در آینده در اختیارتان قرار دهند بالاتر میرود.
برخلاف آنچه تصور میشود، یک سرمایهگذار فرشته یک فرشته خوشحال از آسمان رسیده که میتواند شما را با یک چک با مبلغ بالا به رویاهایتان برساند نیست.
سرمایهگذاران فرشته ضمانت افراد برای خارج شدن از مشکلات مالی یا شخصی نیستند. سرمایهگذاری آنها صدقه یا خیریه نیست. آنها این کار را نمیکنند که کارآفرین احساس کند ایدهای که دارد واقعاً برای جهان مهم است. آنها سرمایهگذاری میکنند تا سود سالمی از آن دریافت کنند.
سرمایهگذاران فرشته اغلب دور هم جمع میشوند و شبکه سرمایهگذاران فرشته را تشکیل میدهند. از آنجایی که هر یک از سرمایهگذاران باید بارها یک نوع معاملات را غربال کند، این کار کمک میکند تا جریان معاملات و ترکیب منابع برای معاملات بزرگ به اشتراک گذاشته شود.
شبکه سرمایهگذاران فرشته برای کارآفرینان نیز مفید است چرا که آنها تمایل دارند یک پروسه رسمیتری را برای بررسی پیشنهادهای جدید طی کنند و همچنین میتوانند کارآفرین را با سرمایهگذاران دیگر نیز آشنا کند.
تصور کنید با یک شبکه سرمایهگذاران فرشته کار میکنید که معامله شما را در آن واحد به چندین کاندیدا پیشنهاد میکند. در برخی مواقع حتی اگر خود شبکه بهطور گروهی به روی کار شما سرمایهگذاری نکند شما ممکن است حداقل نظر یک سرمایهگذار فرشته خاص را در این شبکه برای سرمایهگذاری به خود جلب کنید.
هیچ محدودیت تعریفشدهای برای اینکه یک سرمایهگذار فرشته بهطور تکی چقدر میتواند سرمایهگذاری کند وجود ندارد، اما معمولاً این مقداری از ۵۰۰۰ دلار تا ۵ میلیون دلار قابل افزایش است، هرچند معمولاً اغلب سرمایهگذاران حدود ۵۰۰ هزار دلار سرمایهگذاری میکنند.
سرمایهگذاران فرشته ممکن است بهطور تدریجی سرمایهگذاری کنند. مثلاً مقدار کمی از سرمایه را الان در اختیار شما قرار میدهند و مابقی را در تاریخی در آینده به شما تحویل خواهند داد که معمولاً برای مواقعی است که اتفاق مهمی برای یک کسبوکار رخ میدهد.
بیزینس پلن قدم نخست برای رسیدن به موفقیت
در این مقاله می خواهیم در رابطه با یک مبحث جدید در کسب و کار صحبت نماییم. بیزینس پلن یا همان طرح کسب و کار مبحث مورد نظر ما در این مقاله می باشد.
بررسی بیزینس پلن
شاید برای خیلی از افراد سوال پیش بیاید که بیزینس پلن چیست و به چه کاری می آید. برای شروع کردن هر فعالیت و کسب و کاری نیاز به گذراندن چندین مرحله و مشورت با مشاوره بازاریابی می باشد. این مراحل باید به دقت و به ترتیب انجام شود تا شما بتوانید نتیجه ای درست و مناسب حاصل کنید.
برای شروع هر فعالیت اقتصادی در قدم نخست داشتن یک بیزینس پلن مشخص و واضح می باشد. نوشتن یک طرح کسب و کار لازمه شروع هر فعالیتی است.
طرح کسب و کار دو ویژگیعمده و کلی دارد، ویژگی نخست آن دلیل اصلی به وجود آمدن آن فعالیت اقتصادی را شرح می دهد، و دلیل دوم یک چشم انداز کلی از چند سال آینده فعالیت را مشخص می نماید.
قبل از انجام و شروع به کار در فعالیت جدید حتما اطلاعات کافی را از افراد با تجربه و کاربلد در این زمینه کسب نمایید.
تمام قوانین مربوط به آن کار را به طور کامل بررسی نمایید، همچنین میزان سرمایه لازم برای شروع کار و ادامه آن فعالیت را برآورد کنید.
بهتر است بگوییم بیزینس پلن مانند یک سند می ماند که جهت حرکت یک شرکت را مشخص می کند.
بیزینس پلنی که شما طرح می کنید باید منطقی و واقع بینانه باشد، نباید زیاد رویایی و به دور از واقعیت باشد. باید براساس توانایی های آن شرکت طراحی شود و به گونه ای باشد که عملی شود.
بیزینس پلن حکم یک سند را دارد که برای شروع کار جدید شما طراحی شده است. با استفاده از آن می توانید یک برنامه کلی داشته باشید و مشخص می شود که شما چه کاری را انجام می دهید.
با یک طرح کسب و کار درست و منطقی می توانید روش های رسیدن به سود دهی را نیزمشخص نمایید. یک طرح درست و مناسب می تواند اعتماد افراد را برای سرمایه گذاری در آن جلب نماید. همچنین می توانید از طریق آن وام مورد نیاز خود را برای شروع و ادامه کار اخذ نمایید.
در این طرح اقتصادی کسب و کار باید همه افراد به آن متعهد باشند و طبق اصول آن فعالیت خود را انجام دهند. همچنین از افرادی استفاده شود که دانش و مهارت و تجربه کافی در آن زمینه را دارا هستند.
ویژگی های بیزینس پلن (Business Plan)
بیزینس پلن ها دارای یک سری ویژگی اصلی می باشند که در ادامه به آن میپردازیم.
در این طرح باید نام شرکت مشخص گردد. به صورت کامل و دقیق رقبا را شناسایی کرده و به تحلیل رفتار های آن ها بپردازند. این طرح باید برنامه ای برای متمایز شدن از سایر رقبا داشته باشد و سبب رشد و پیشرفت شرکت شود.
به شرح کامل ساختار سازمان و همچنین قوانین داخل شرکت بپردازد. نیازهای مالی را برآورده کند و به تجزیه و تحلیل آن بپردازد. یک طرح جامع و کامل در رابطه با منابع انسانی شرح دهد.
- داشتن هدف امری ضروری در رسیدن به موفقیت
برای داشتن یک بیزینس پلن موفق داشتن هدف امری ضروری می باشد. هدف سبب می شود که شما بتوانید تمرکز بهتری بر روی کار خود داشته باشید و برای رسیدن به آن ها گام های بلند و مطمئن بردارید.
هدف ها در بیزینس پلن جنبه های متفاوتی دارد که در ادامه به شرح آن می پردازیم.
امور مالی یکی از جنبه های این طرح کسب و کار میباشد، عملیات، منابع انسانی، فروش و بازاریابی نیز از جنبه های دیگر آن می باشد که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد.
- داشتن برنامه دقیق برای بازاریابی
این مرحله بستگی به نوع تجارت و فعالیت اقتصادی شما دارد، اگر فعالیت شما وابسته به بازاریابی می باشد باید در رابطه آن تحقیق کنید، و برای آن یک طرح مناسب و هدفمند طراحی نمایید.
برای داشتن یک بیزینس پلن موفق در امر بازاریابی باید موارد زیر مورد توجه قرار بگیرد:
- طراحی یک جدول آنالیز که در آن نقاط قوت و ضعف مشخص شود.
- یک نمایه کامل از بازار هدف و مخاطبین هدف.
- شرح و بیان کامل نقشه بازاریابی.
- بررسی راهکارهایی برای حفظ مشتری های جذب شده.
بیزینس پلنی موفق و اجرایی می باشد که تنها در ذهن نماند بلکه باید به طور کامل و دقیق و بدون هیچگونه ابهامی شرح و ثبت گردد. تا بتواند سرمایه گذاران را مجاب برای انجام سرمایه گذاری کند.
از بیزینس پلن ها در اکثر نقاط جهان استفاده می شود، این طرح به صورت مکتوب قبل از انجام هر فعالیتی پایه ریزی میگردد. وجود این طرح برای پیشبرد اهداف شرکت و رسیدن به موفقیت امری ضروری می باشد. این طرح باید صریح و روشن و مختصر باشد.
اشتباهات در نوشتن بیزینس پلن
ممکن است برای نوشتن بیزینس پلن ها مواردی ذکر شود که ضروری و یا مهم نباشد، همچنین ممکن است در آن زیادی غلو شود و به صورت منطقی طراحی نشود. اگر این طرح را فقط به منظور جلب نظر سرمایه گذار ارائه کردید می توان گفت اشتباه بزرگی مرتکب شده اید.
هیچگاه طرح خود را بلند پروازانه و یا غلو شده طراحی نکنید، هر طرحی که عنوان می کنید را باید بتوانید توجیه کنید.
هیچ گاه مشکلات مالی که به وجود آمده است را مخفی نکنید و یا منکر نشوید. این مشکل را با سرمایه گذار خود مطرح نمایید شاید بتواند کمکی کند و یا یک طرح منعطف برای بهبود اوضاع ارائه نماید. اگر با سرمایه گذاران روراست باشید می توانید اعتماد آنها را جلب نمایید.
هیچ گاه اطلاعات و اهداف و پیش بینی های خود را پنهان نکنید و با مدیران شرکت بی پرده و شفاف صحبت نمایید. اگر هر یک از اشتباهات بالا را انجام دهید می توانید شانس موفقیت را از خود بگیرید، با انجام هر کدام از اشتباهات بالا امکان دارد دیگر سرمایه گذاران به شما اعتماد نکنند.
چرا این طرح برای کسب و کارها مهم می باشد؟
بیزینس پلن خوب و شفاف باعث می شود که افراد برای رسیدن به اهدافشان موفق شوند، همچنین آنها را برای رسیدن به اهداف بلند مدت و یا کوتاه مدتشان کمک نماید.
وجود یک طرح کسب و کار میتواند کارآفرینان را برای رسیدن به موفقیت کمک کند. تنها وجود یک بیزینس پلن خوب چاره راه نیست حتما باید یک استراتژی درست و قوی برای عملی کردن ایده های مد نظرشان در کسب و کار وجود داشته باشد.
تفاوت پلن سرمایهگذاری چیست؟ بیزینس پلن و بیزینس مدل چیست؟
برای افرادی که زیاد در این حیطه وارد نیستند و یا از دور آن را مشاهده میکنند شاید این دو نوع با هم تفاوتی نداشته باشد اما این طور نیست.
بیزینس مدل بیشتر یک طرح شرکتی است که افراد را برای رسیدن به سوددهی کمک می کند. به افراد نشان می دهد بیشتر چه محصولاتی را انتخاب کنند، چطور این کارها را به طور درست انجام دهند و چه هزینه هایی برای انجام کار خود پرداخت نمایند.
تفاوت اصلی این دو نوع بیزینس در شرح جزئیات می باشد، بیزینس پلن ها به شرح جزئیات زیادی می پردازند و ممکن است تا چندین صفحه نیز ادامه پیدا کنند. اما بیزینس مدل ها نهایت در یک صفحه به طور کامل شرح داده می شوند.
قوانین کلی برای نوشتن این طرح
بیزینس پلن را کوتاه و مختصر و مفید بنویسید، اینگونه خواننده نیز خسته نمی شود و تا انتها آن را مطالعه می نماید. این طرح را با توجه به شناختی که از مخاطب دارید تهیه نمایید، بیزینس پلن ها باید در حد فهم و درک خواننده آن باشند.
در ابتدای کار ترسیدن امری بدیهی می باشد اما اگر نترسید می توانید پیشرفت نمایید، با داشتن شناخت کافی از کسب و کار خود می توانید یک طرح درست و جامع تهیه نمایید.عنصر هایی برای شروع کسب و کار وجود دارد که آنها را در اینجا نام می بریم:خلاصه اجرایی اولین عنصر آن می باشد.
مرحله دوم توضیح کسب و کار می باشد که کمک مهمی به روند کار شما می کند،.تجزیه تحلیل بازار نیز امری ضروری می باشد که باید حتما مورد توجه قرار بگیرد. اهداف، عنصر بعدی می باشد که باید شفاف مشخص گردد، خط تولید و سرویس، بازاریابی و فروش، نیازهای مدیریتی و مدیریت اقتصادی از عناصر مهم دیگر برای شروع کسب و کار می باشد.
مواردی که در نوشتن این طرح باید حتما مورد توجه باشد
ایده کسب و کار: ایده ها یکی از ارکان مهم در بیزینس پلن ها هستند، ایده ها به کسب و کار شکل می دهند. اگر ایده خود را بشناسید یک قدم مهم برای رسیدن به موفقیت برداشته اید.
شناخت مخاطبین: شناسایی مخاطب یک اصل مهم در بیزینس پلن ها می باشد، واگر مخاطب هدف خود را نشناسید مطمئنا با شکست روبرو می شوید.
هدف شما در کسب و کار: یکی از مهم ترین مراحل مشخص کردن هدف می باشد، برای این مورد وقت بگذارید.
نیاز اولیه: بیزینس پلن شما بر اساس نیاز اولیه شروع به حرکت میکند.
مدل عملکرد: شما بر اساس کسب و کاری که دارید بیزینس پلن خود را هدایت میکنید و آن را مینویسید.
البته یک نوعی از بیزینس پلن نیز وجود دارد که به آن بیزینس پلن خروج میگویند، یکی از سخت ترین نوع طرح کسب و کار می باشد. در این نوع طرح شما نوع تعطیل کردن کسب و کار خود را نیز مشخص مینمایید. به علت نوسان در بازار کار و فراز و فرودها ممکن است زمانی برسد که شما تصمیم به خروج از این فعالیت بگیرید، در این شرایط باید طرحی داشته باشید که بتوانید با حداقل ترین ضرر و آسیب این کار را انجام دهید.
انتخاب بهترین همراه در شروع کسب و کار
اگر شما قصد شروع یک فعالیت جدید و یا یک سرمایه گذاری را دارید، حتما باید یک مشاور خبره و کاربلد در کنار خود داشته باشید. تا بتوانید به کمک آن یک بیزینس پلن مناسب و نتیجه بخش را طراحی و اجرا کنید و مشکلات خود را به راحتی حل کنید و به سوالات خود در سریع ترین زمان ممکن پاسخ دهید.
برای شروع کار انتخاب های غلط مثل شروع اشتباه، هدف گرفتن مخاطبین غلط، برآورد نکردن اتفاقات در طی گذشت زمان، مدیریت نداشتن در شرایط بحران و… می تواند عواملی باشد که شما را تهدید می کند. در نتیجه باید از اشخاصی که در این زمینه کاربلد هستند و سالیان سال می باشد که امتحان خود راپس داده اند کمک بگیرید.
شرط اول موفقیت در هر کاری شناخت کامل از مسیر پیش رو می باشد، شما قبل از اینکه به فکر برند سازی و شروع کار باشید با یک همراه مطمئن تماس بگیرید و اطمینان خاطر را در تمام روند فعالیت اقتصادی خود حس نمایید، آژانس خلاق ایده پویان ماژ همان همراه مطمئن شما تا رسیدن به قله های موفقیت می باشد.
با آژانس خلاق ایده پویان ماژ شما تا رسیدن به موفقیت چند قدم بیشتر ندارید و می توانید یک مسیر پر فراز و نشیب را با آرامش و راحتی بگذرانید.
پلن معاملاتی یا Trading Plan چیست؟ + روش ها و نکات مهم ایجاد آن
در یک کلام پلن معاملاتی یا Trading Plan چیست؟
پلن معاملاتی روشی سیستماتیک برای شناسایی و داد و ستد (ترید) اوراق بهادار است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن معاملاتی چگونگی یافتن و اجرای معاملات را مشخص میکند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار را میخرد و میفروشد، چقدر پوزیشن معاملاتی را در روز به دست میآورد، چگونه موقعیتها را در حین حضور در آن مدیریت میکند، چه اوراق بهادار یا دارایی هایی را میتواند معامله کرد و موارد دیگر. قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن ها در این برنامه یا TRADING PLAN وجود دارد!
اکثر کارشناسان معاملات اینگونه توصیه می کنند که تا زمانی که یک برنامه معاملاتی مو به مو و درست انجام شود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. Trading Plan یک سند تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
در مباحث مقدماتی آموزش فارکس بحث برنامه ترید خیلی موضوع مهم و کارایی است! اگر از 100 معامله گر درخواست کنید که پلن معاملاتی خودشان را برایتان ارسال کنند، به شما تضمین می دهم که بیشترین جواب نه را در عمرتان خواهید شنید! برخلاف صاحبان کسب وکارهای مختلف که همواره برای کار خود پلن یا طرح جامع عملیاتی دارند، اکثر معامله گران هیچ زمانی را برای طراحی و دنبال کردن پلن معاملاتی در نظر نمیگیرند.
تا به حال شاید میلیونها مقاله مختلف در اینترنت راجع به نحوه نوشتن پلن معاملاتی یا آموزش پلن معاملاتی منتشر شده است اما چیزی که این مقاله را با دیگران متمایز می کند این است که من با استفاده از چند سوال کلیدی و حیاتی به شما در طراحی پلن معاملاتی شخصی خودتان کمک خواهم کرد. با ما همراه باشید.
درک درست مفهوم و قابلیت های برنامه معاملاتی
پلن های معاملاتی را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه معاملاتی خود را بر اساس ایده ها و اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال روزانه، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسان. آنها همچنین میتوانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایهگذاری که فقط میخواهد هر ماه به صورت خودکار در همان صندوقهای مشترک یا صندوقهای قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایهگذاری کند.
تکاتی در خصوص تغییر یک پلن معاملاتی
- برنامه های معاملاتی به معنای اسنادی است که به خوبی روی آن فکر شده و تحقیق شده است و توسط معامله گر یا سرمایه گذار نوشته شده و به عنوان نقشه راهی است برای آنچه که آنها باید انجام پلن سرمایهگذاری چیست؟ دهند تا از بازارها سود ببرند. برنامه ها نباید هر بار که ضرر یا مشکلی پیش می آید تغییر کنند. تحقیقاتی که برای تهیه برنامه انجام می شود باید به آماده سازی معامله گر برای فراز و نشیب های سرمایه گذاری و تجارت کمک کند.
- برنامه های معاملاتی تنها در صورتی باید تغییر کنند که روش بهتری برای تجارت یا سرمایه گذاری کشف شود. اگر معلوم شد که یک طرح معاملاتی کار نمی کند، باید لغو شود. هیچ معامله ای تا زمانی که یک برنامه جدید ساخته نشده است انجام نمی شود.
به کمک چند معامله به بررسی عملکرد معاملاتی خود می پردازید؟
در همه ی کسب و کارها سررسیدهای زمانی معینی برای بررسی عملکرد مشخص شده است مثلا شرکتهای بورسی در وال استریت هر سه ماه یکبار صورت وضعیت های خود را ارائه می کنند و سپس فاندامنتال کارها به بررسی روی آن ها می پردازند و شرکتها را ارزشگذاری می کنند. به نظر شما یه معامله گر چه مدت زمان باید صبر کند تا عملکرد خود را مورد بررسی قراردهد … سالانه، ماهانه یا روزانه؟
جواب این سوال بسیار ساده است. سررسید بررسی عملکرد خود را باتوجه به تعداد معاملاتی که انجام می دهید تعیین کنید نه با زمانی که سپری شده است. زمان در شغل معامله گری واقعا نامربوط است. معامله گری یکی از اندک مباحثی است که در آن قانون نسبیت زمان-مکان در آن رعایت نمی شود. آنهایی که مدت هاست در حال معامله گری هستند به خوبی متوجه این موضوع هستند که عملکرد نجومی یکساله تریدر تنها در دوماه می تواند از بین برود. به عبارتی در دوماه ممکن است اتفاقاتی بیافتد که هرآنچه در آن یک سال بدست آورده اید به باد فنا برود.
شما می بایست کمیت مناسبی از معاملات خود را مدنظر قراردهید. این تعداد می بایست آنقدر زیاد باشد که یک نمونه آماری معقول در دست بررسی داشته باشید و در عین حال آن قدر کم باشد که بتوانید رویشان بررسی دقیق انجام دهید و خسته کننده نشود.
برای من این عدد هر 20 معامله می باشد. به طور میانگین یک هفته طول می کشد تا من این 20 معامله را برروی زوج ارزهای مختلف پیاده سازی کنم. این مقدار صرفا جهت این بیان کردم که یک معیاری جهت مقایسه داشته باشید.
سرمایه گذاری خودکار و طرح های معاملاتی ساده
پلتفرم های کارگزاری یا بروکر ها به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا سرمایه گذاری خودکار را در فواصل زمانی منظم سفارشی کنند. بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری خودکار برای سرمایه گذاری مقدار مشخصی پول در هر ماه در صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا سایر دارایی ها استفاده می کنند.
در همین موضوع ما بروکر لایت فارکس را به شما توصیه میکنیم و تاکید داربم لا رجوع به نقد و بررسی این بروکر حتمایرمابه گذاری خود را در آن کارگزاری معتبر و مطرح استارت بزنید!
در حالی که فرآیند خودکار است، همچنان باید بر اساس طرحی باشد که نوشته شده است. به این ترتیب سرمایه گذار برای اتفاقاتی که هر ماه اتفاق می افتد آمادگی بیشتری دارد و احتمالاً روند برنامه ریزی نیز آنها را وادار می کند که در صورت عدم موفقیت بازار چه کاری انجام دهند.
پارامترهای کلیدی عملکرد معاملاتی خود را مشخص کنید
من از متد KISS یا همان Keep It Stupid Simple یا همه چیز را به صورت احمقانه ساده نگه دار، استفاده می کنم. برای من دو پارامتر زیر از همه چیز مهم تر است:
این نسبت تقسیم مقدار سودهای شما به ضررهای شماست. مثلا پس از 20 معامله من 15000$ دلار سود در مجموع کسب کرده ام و 5000 دلار نیز در مجموع از دست داده ام که نسبت سود به ضررمن را به عدد 3 می رساند. به عبارت دیگر می توان این نسبت را اینطور ترجمه کرد که من سه برابر آن مقداری که ضررمی کنم، سود کسب می کنم. خوب است که همواره این نسبت را در معاملات خود دنبال کنید.
این حداکثر مقدار ضرری که حساب شما در طول دوره معامله گری تجربه کرده است را بیان می کند. دقیقا مثل نسبت قبلی هیچ قانونی برای مقادیر مناسب این پارامتر وجود ندارد ولی شما می بایست در طول زمان سعی کنید این مقدار را کاهش دهید.
در پلن معاملاتی من همیشه به معامله گران میان روزی توصیه می کنم مقدار فعالیت معاملاتی خود را محدود کنند. مشخص کنید که چه زمانی از روز معامله می کنید و خارج از آن زمان ها پای بازار نباشید.
- برتری خود را نسبت به بازار مشخص کنید
همانطور که می بایست زمان معامله گری خود را محدود کنید، بهتر است برتری خود نسبت به بازار را نیز تعریف کنید و ستاپ های معاملاتی محدودی را در بازار مدنظر قراردهید. هرچقدر ستاپ های معاملاتیتان بیشتر باشد پول در آوردن مستمر از بازار نیز دشوار تر می شود.
حدضرر یا استاپ لاس چیز منفی و بدی نیست. استاپ لاس چیزی است که در بلند مدت شما را زنده نگاه می دارد. استاپ لاس من حداکثر 1 درصد از سرمایه ام می باشد. اما ممکن است این مقدار برای متد معاملاتی شما مناسب نباشد بنابراین بررسی کنید و بهترین مقدار حدضرر را متناسب با خود پیدا کنید.
تا به حال حتما از تریدرهای موفق این مورد را شنیده اید که اجازه دهید سودهایتان رشد کنند. هر وقت متوجه شدید منظورشان از این جمله چیست من را هم در جریان بگذارید!
ماجرا از این قرار است که طمع در معامله گر اجازه نمی دهد انسان به موقع موقعیت معاملاتی خود را ببندد. بنابراین یک استراتژی مشخص و شفاف برای خروج از معامله لازم است. این استراتژی حتما می بایست منطبق بر متد و پلن معاملاتی شخصی هر معامله گر باشد تا بتواند با آن به راحتی ارتباط برقرارکند.
مثالی از پلن معاملاتی Trading plan
اکنون که چند نکته اساسی در مورد پلن معاملاتی Trading plan را با هم مرور کردیم زمان آن رسیده که با یک مثال فرضی تمامی مباحث را برایتان روشن کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
پلن معاملاتی من |
چند موقعیت معاملاتی لازم است تا من عملکرد خودم را بررسی کنم؟ 20 تا |
چه زمانی از روز موقعیت های معاملاتی جدید اخذ می کنم؟ 8 صبح تا 12 شب |
چه زمانی می بایست تمام موقعیت های معاملاتی من بسته شوند؟ 12 شب |
در هر معامله چه مقدار ریسک می کنم؟ 1 درصد |
حداکثر چه مقدار از سرمایه ام را به طور همزمان درگیر معامله می کنم؟ 10% |
چه زمانی از پوزیشن معاملاتی ام خارج می شوم؟ زمانی که قیمت مووینگ 5 خود را بشکند. |
عملکرد معاملاتی خود را چگونه بررسی می کنم؟ به کمک نسبت سود به ضرر عملی و حداکثر افت سرمایه |
در پایان ممنون از اینکه همراه ما بودید شما برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید به این لینک مراجعه کنید!
تفاوت بیزینس پلن (Business Plan) با پروپوزال (Business Proposal) چیست؟
بیزینس پلن (Business Plan) و پروپوزال (Business Proposal) اسناد بسیار متفاوتی هستند. اگر درباره چگونگی نوشتن پروپوزال در اینترنت جستجو کنید، نتایج بیشتر بر نوشتن بیزینس پلن متمرکز خواهند بود. با این وجود، این دو سند اهداف مختلفی دارند. بیزینس پلن توصیف گسترده یک شرکت و چشمانداز آن است. پروپوزال یک سند فروش متمرکز است که هدف آن توصیف نحوه برخورد یک شرکت با پروژه، بیان ارزش پروژه برای مشتری و درخواست معامله با مشتری میباشد. بیزینس پلن ارائه کتبی حقایق، و پروپوزال نقل قول و دعوت به عمل است.
بیزینس پلن چیست؟
بیزینس پلن یک راهنمای رسمی است که به عنوان طرح اصلی و برای رمزگشایی اقدامات جهت موفقیت کسب و کار استفاده میشود. این یک سند مکتوب است که بینشهایی را در مورد چشمانداز، اهداف و استراتژیهای کسب و کار برای دستیابی به این اهداف به ذینفعان داخلی و خارجی میدهد.
بیزینس پلن در حقیقت پاسخی برای سوالات زیر است:
- ما که هستیم؟
- چه پیشنهاداتی ارائه میدهیم؟
- مشتریهای ما چه کسانی هستند؟
- رقبایمان چه کسانی هستند؟ ما چیست؟
- پیشبینیهای کسب و کار چیست؟
- نقشه راه برای دستیابی به اهداف بازاریابی، عملیات، تحقیق و توسعه، ساخت و برنامههای مالی چیست؟
- نیازهای بودجه/سرمایهگذاری چیست؟ چقدر است؟
نحوه نوشتن بیزینس پلن
بیزینس پلن عالی، شانس موفقیت را افزایش میدهد و سرمایهگذاران را برای تأمین بودجه کسب و کار شما ترغیب میکند.
طبق مطالعهای که در Small Business Economy منتشر شده است، کارآفرینانی که بیزینس پلن مینویسند، ۱۵۲٪ بیشتر احتمال دارد که کار خود را شروع کنند و ۱۲۹٪ احتمال دارد که کسب و کار خود را فراتر از مرحله اولیه پیش برده و رشد دهند.
اجزای اصلی یک بیزینس پلن عالی عبارتند از:
خلاصه اجرایی
خلاصه اجرایی قسمت اساسی این سند است و جوهره کل آن را بر دوش میکشد:
- جزئیات شرکت
- اندازه و دامنه فرصت شغلی
- شرح پروپوزالهای شما و چگونگی حل مشکل
- پیشبینی رشد
- الزامات مالی
بیزینس پلن باید آموزنده باشد و بتواند علاقه خواننده را برانگیزد تا درباره آن بیشتر بدانند.
مروری بر کسب و کار
این بخش اطلاعات پایین را شامل میشود:
- کسب و کار شما
- بازار هدف شما
- شرح محصولات/خدمات شما
- چرا و چگونه پروپوزالهای شما مناسب مشتریان آینده است
- تواناییهای شما برای رسیدگی به خواستهها
- ارزش پیشنهادی و مزیت رقابتی شما
- سایر جزئیات مرتبط
تحلیل بازار و استراتژیها
اطلاعات قوی ارائه دهید که تجزیه و تحلیل دادهها و آمار از آنها پشتیبانی میکند؛ دادههای موجود در مورد اندازه بازار هدف، روند صنعت، پیشبینیهای فروش و استراتژی بازاریابی را در طرح بگنجانید.
برنامه عملیاتی
برنامه عملیاتی، نیازهای عملیاتی برای عملکرد روان یک کسب و کار را برجسته میکند. این نیازها شامل امکانات، مدیریت زنجیره تامین، موجودی، تولید، حمل و نقل، تدارکات، مدیریت کارکنان میشوند.
برنامه رشد
این بخش بدین سوال پاسخ میدهد: “کسب و کار طی چند سال آینده به کجا میرود؟” این امر نقاط عطف و نحوه درآمدزایی شما در آینده نزدیک را برای سرمایهگذاران روشن میکند.
برنامه بازاریابی
در بخش برنامه بازاریابی نحوه بازاریابی پروپوزالها برای ایجاد و برآوردن نیازهای مشتریان (مشتریان چه کسانی هستند، موقعیت محصول، سیاست قیمتگذاری و استراتژیهای تبلیغاتی) توضیح داده شده است.
برنامه مدیریتی
این بخش چگونگی ساختار سازمان و اساساً قدرت شما در کنار هم را بیان میکند و مهارتها، زمینهها و مسئولیتهای تیم مدیریت را شرح میدهد. این برنامه افراد را متقاعد میکند که کسب و کار در دستان خوبی قرار داشته و از سرمایه انسانی ماهری برخوردار است.
برنامه و پیشبینیهای مالی
این بخشی است که در آن اعداد اهمیت بالایی پیدا میکنند.
این برنامه درآمد حاصل از ورود و خروج پول، پیشبینی فروش، سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان نقدی و هزینه بودجه را در بر میگیرد. این اهداف مالی، مدل سودآوری شرکت را ترسیم و پیشبینی کرده و برای سالهای آینده دورهای ترسیم میکنند.
نتیجهگیری و پیوست
با آوردن مختصر نکات کلیدی شامل چشمانداز، مأموریت، اهداف، نقاط قوت و مسیر رشد کسب و کار، بیزینس پلن را به پایان برسانید. آن را جذاب و جالب توجه کنید.
پیوستهای مربوطه را برای تقویت بیزینس پلن اضافه کنید.
انواع بیزینس پلن
بسته به هدف و کاربرد، انواع مختلفی از بیزینس پلن وجود دارد:
بیزینس پلن برای شرکتهای استارتاپ
بیزینس پلن استارتاپ عالی میتواند جریان جذب بودجه از سرمایهگذاران را تغییر دهد. این طرح باید تمام اجزای اصلی را به هم متصل کند تا بتواند یک سرمایهگذاری امیدوارکننده دریافت نماید. این اجزا شامل بررسی اجمالی شرکت، محصولات/خدمات، هزینههای برآورد شده، ارزیابی بازار، بینش رقابتی، تجزیه و تحلیل ریسک، پیشبینی جریان نقدی، استراتژیهای بازاریابی و نقاط قوت تیم مدیریت هستند.
بیزینس پلن استراتژیک
این طرح، جزئیات استراتژیهای شرکت برای تحقق اهداف آن را بیان میکند. این برنامه چشمانداز، مأموریت، استراتژی و اهداف شرکت، نیروی محرکه موفقیت و جدول زمانی را در بر میگیرد.
بیزینس پلن داخلی
این طرح همه را به حرکت در میآورد و تمرکز را بر برنامهریزی و رشد داخلی میگذارد. تضمین میکند که همه برنامه کلی شرکت را برای رشد درک میکنند و سازمان را آماده میسازد تا با شناسایی و رفع هرگونه مانع، به جلو حرکت کند و در صورت لزوم، استراتژیها را ارزیابی و بازنگری نماید.
جمعبندی
بیزینس پلن و پروپوزال دو دنیای متفاوت با اهداف مشخص هستند. اما هر دو نقش اصلی را در افزایش احتمال موفقیت کسب و کار ایفا میکنند.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
دیدگاه شما