الگو کلاسیک چیست و انواع آن
در تحلیل تکنیکال مجموعهای از الگوهایهای مختلف به کار میروند که به دستهای از این الگوها، الگوهای کلاسیک گفته میشود. قطعا شناخت این الگوها و همچنین آشنایی با نحوه تشخیص آنها میتواند مسیر موفقیت در بورس را هموار کند. الگوهای کلاسیک به دو گروه الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده تقسیمبندی میشود. با توجه به اهمیت این الگوها در معاملات بورسی، در صدد آمدهایم که به انواعی از الگوهای کلاسیک و همچنین کاربرد آنها بپردازیم.
الگوهای کلاسیک بازگشتی
الگوهای کلاسیک نوعی از الگوهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال است که تصویری از خطهای روند و کانال را برای استفاده در معاملات بورسی به نمایش میگذارد. توجه به این الگوها و نحوه تغییر آنها تاثیر به سزایی در بهبود کیفیت معاملات دارد. الگوهای بازگشتی در واقع زمانی اتفاق میافتند که یک روند مشخص در انتهای دوره و در حالت تعییر جهت قرار بگیرد. زمانیکه قیمت سهمی در حال صعود است، نهایتا به نقطه نهایی خود میرسد و سپس قصد تغییر جهت به سمت نزولی بودن را پیدا میکند؛ در این حالت گفته میشود که الگوهای کلاسیک بازگشتی تشکیل شده است. در ادامه به چند نمونه از مهمترین الگوهای کلاسیک بازگشتی خواهیم پرداخت.
الگوی سقف دو قلو
در الگوی سقف دو قلو، روند قیمتی به سمت صعودی بودن در حال جریان است تا اینکه الگویی با دو سقف متوالی تشکیل شود. البته توجه داشته باشید که امکان تشکیل الگوی سقف دو قلو در حالت نزولی بازار نیز وجود دارد که در این حالت میتوان روند صعودی را در آینده انتظار داشت. خط گردن در این نوع از الگوهای کلاسیک از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چرا که با عبور نمودار از خط گردن میتوان اهداف قیمتی را تشخیص داد. با رخ دادن چنین اتفاقی، اهداف قیمتی به اندازه فاصله سقف تا خط گردن تعیین میشود که همین موضوع نیز مبنای انجام معاملات خواهد بود.
الگوی سقف دو قلو شرایط را به گونهای رقم میزند که روند صعودی قیمت تجربه رسیدن به قله و سپس بازگشت از قله و تلاش برای برای رسیدن به قله دوم را تجربه کند. از آنجاییکه هر دو قله در یک رنج قیمتی قرار میگیرد، به این نوع از الگوها الگوهای سقف دو قلو گفته میشود. پیش بینی توقف روند صعودی قیمت سهم در این نوع از نمودارهای کلاسیک انجامپذیر است و به همین دلیل میتوان به عنوان یک الگوی قوی از این نوع الگو نام برد.
الگوی کف دو قلو
شروع روند صعودی قیمت سهم در بازار با الگوی کف دو قلو قابل تشخیص است که البته برای تشخیص این امر نیاز به اندیکاتورها با این دو نوع از الگوها خواهیم بود. این الگوی بازگشتی و همچنین استراتژی معاملاتی فرد تعیین میکند که از چه نوع پوزیشنی برای انجام معاملات بورسی استفاده کرد.
الگوی سقف سه قلو
در الگوی سقف سه قلو نیز اتفاقی مشابه با الگوی سقف دو قلو رخ میدهد اما با این تفاوت که الگوی سقف سه قلو دارای سه قله و یا سه کف قیمتی خواهد بود. در الگوی سقف سه قلو نمودار قیمتی سهم شاهد سه قله متوالی و سپس خارج شدن قیمت از خط گردن است که با عبور قیمت از این سهم نیز میتوان به هدف قیمتی در این الگو دست پیدا کرد.
الگوهای کلاسیک ادامه دهنده
در الگوهای کلاسیک ادامه دهنده بر خلاف الگوهای بازگشتی، تغییر جهتی رخ نمیدهد بلکه نمودار مورد نظر در جهت صعودی ادامه پیدا میکند تا به نقطه استراحت برسد و سپس به روند مسیر خود در همان جهت ادامه دهد. در واقع در این نوع از الگوها، قیمت پس از افزایش یکبارهای به نوسانهای کوچکی میرسد اما دوباره به مسیر خود ادامه میدهد. برخی از انواع الگوهای کلاسیک ادامه دهنده عبارتند از: الگوی پرچم، مثلث، مستطیل، کنج و…
الگوی پرچم
یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده مربوط به الگوی پرچم و بیشتر مختص افراد مبتدی است. همانطور که از نام این نوع از الگوهای کلاسیک پیداست، با رسم نوسان بالا و پایین تصویر یک پرچم با میله آن تشکیل میشود. امکان رخ دادن الگوی پرچم در دو حالت صعودی و نزولی بودن وجود دارد. به این صورت که در حالت صعودی بازار، قیمت در حال افزایش است اما گاهی پس از مدتی متوقف شده، استراحت میکند و اما مجددا به حرکت خود ادامه میدهد.
در مسیر بازگشت این الگوها، گاهی برخی از نوسانات کوچک موجب مکث کوتاهی میشود اما مجددا به مسیر خود ادامه میدهد. در حالت نزولی بازار نیز دقیق این چنین اتفاقی قابل پیش بینی است. به این معنا که روند نزولی بازار متوقف شده و سپس به مسیر خود برمی گردد که در این مسیر نیز امکان توقف و نوسانهای کوتاه وجود دارد.
یک قانونی که در الگوی پرچم مطرح میشود این است که طول پرچم همواره از ۵۰ درصد دسته پرچم کمتر خواهد بود. بهترین زمان برای انجام معاملات در الگوی پرچم زمانی است که خط شکسته شده در جهت بازگشت به تثبیت رسیده باشد. فاصله بین سقف و کف پرچم به همراه اندازه پایه پرچم به ترتیب هدف اول و دوم معاملاتی در این نوع از الگوهای کلاسیک خواهد بود.
الگوی مستطیل
از دیگر الگوهای ادامه دهنده میتوان به الگوی مستطیل اشاره کرد؛ جاییکه نحوه خروج قیمت سهم تعیین کننده نوع الگوی مربوطه خواهد بود. در الگوهای مستطیلی، حرکت نمودار قیمتی سهم در یک بازه مستطیلی شکل ادامه پیدا میکند تا جاییکه قیمت سهم از این نمودار خارج شود. حال اگر در ادامه قیمت سهم از ضلع بالایی مستطیل خارج شود، الگوی مستطیل شکل صعودی شکل گرفته و اگر از ضلع پایین مستطیل خارج شود، الگوی مستطیل شکل نزولی شکل میگیرد. لازم به ذکر است که خروج قیمت از نمودار مستطیل شکل تنها تا یک حد مشخص ادامه پیدا میکند که این حدود به اندازه عرض مستطیل تشکیل شده خواهد بود.
الگوی کنج
در الگوی کنج ترسیم شده برای نمودار قیمتی هر سهم، دو خط همگرا به حرکت خود ادامه میدهند تا اینکه در نهایت همدیگر را قطع کنند. حاصل همگرایی دو نمودار، تشکیل شدن یک کنج و به دست آمدن الگوی کنج است. الگوی کنج نیز در دو حالت صعودی و نزولی بودن اتفاق میافتد که هر دوی این حالت پس از تشکیل کنج و تغییر اضلاع اتفاق میافتد. با رفتن از اضلاع به سمت کنج الگو، قیمتها به فشردگی بیشتری میرسند و در طرف مقابل حجم نیز کاهش پیدا میکند.
حال شاید این سوال پیش بیاید که زمان مناسب انجام معاملات در الگوی الگوهای کلاسیک تکنیکال کنج به چه صورت است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که پس از شکل گیری کنج، حجم قیمتی به شدت افزایش پیدا میکند و حال که از این شکست اطمینان خاطر حاصل شد، باید به سراغ انجام معاملات در سهم مورد نظر رفت.
الگوی مثلث
یکی از متداولترین الگوهای کلاسیک ادامه دهنده مربوط به الگوی مثلث است که در آن شاهد نوسانات قیمتی بسیار زیادی هستیم به طوریکه اگر این نوسانات را دنبال کرده و نقاط آنها را در نمودار به هم متصل کنیم، به یک الگوی سه گوشه به نام الگوی مثلث میرسیم. الگوی مثلث در واقع بیان میکند که نمودار قیمت سهم هر لحظه پس از افزایش قیمت، مکث کوتاهی دارد و دوباره به مسیر خود ادامه میدهد. الگوی مثلثی متقارن، الگوی مثلثی صعودی و نیز الگوی مثلثی نزولی از جمله الگوهای مثلثی است که از اهمیت خاصی در انجام معاملات بورسی برخوردار است.
الگوی فنجان و دسته
نموداری که برای الگوی فنجان و دسته ترسیم میشود مشابه با حرف یو انگلیسی و در شباهت با شکل یک فنجان خواهد بود. در این نمودار ادامه دهنده، معاملات با حجم پایین اتفاق میافتند که در آن، قسمت دسته فنجان به سمت قسمت بالای تصویر گرایش پیدا میکند. بر اساس پیش بینیهایی که انجام گرفته است، تشکیل الگوهای کلاسیک از نوع فنجان و دسته به زمانی مابین ۱ ماه تا ۱۲ ماه نیاز دارد.
زمانی که الگو تشکیل میشود، حجم معاملات پایین بوده و سپس شروع به افزایش میکند تا جاییکه گفته میشود پس از شکست روند نزولی باید شروع به انجام معاملات کرد. توجه داشته باشید که تشخیص حد سود در این الگو، پس از تشکیل دسته فنجان امکانپذیر خواهد بود؛ به این صورت که حد سود سهم برابر با عمق فنجان تشکیل شده است. لازم به ذکر است که استفاده از ابزارهای تکنیکال در کنار این الگوها میتواند بهترین نتایج و تصمیم گیریها را رقم بزند.
و در پایان
نه تنها در روشهای قدیمی تحلیل بازار بلکه در به روزترین انواع تحلیلهای بازار سهام نیز از الگوهای کلاسیک برای انجام معاملات بورسی استفاده میشود. قطعا کسانی که الگوهای کلاسیک را میشناسند و با کاربرد انواع این الگوها آشنایی دارند، تجربههای موفقتری را از بازار بورس شاهد هستند. الگوهای کلاسیک به انواع الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی تقسیمبندی میشوند که هر کدام از آنها را به صورت جداگانه خدمت شما عزیزان تشریح کردیم.
معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال روش های مختلفی وجود دارد اما برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسانات استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط حرکت قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند. نمودارهای شمعی نمای کلی از نوسانات قیمت در طول زمان را نشان می دهد. ایده اصلی این روش مطالعه الگوهای تکراری با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته است. بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعی در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز استفاده می کنند. مجموعه ای از رایج ترین الگوها را الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می نامند. بسیاری از معامله گران این الگوها را شاخص معاملاتی معتبر می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری به معنای یافتن فرصت هایی نیست که دیگران آن را ندارند؟ بله، اما به روانشناسی افراد هم مربوط است. از آنجایی که مدل های تحلیل تکنیکال کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نمی شود، تاثیرگذاری این الگوها به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در ادامه به معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
الگوهای نموداری چیست؟
زمانی که بازار صعودی است، قیمت ها در نوسان هستند (با بالا و پایین های متناوب). از سوی دیگر، در بازارهای رو به کاهش، قیمت ها کاهش می یابد، اگرچه همچنان فراز و نشیب های متناوب وجود دارد. وقتی بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت می بینیم که قیمت بدون روند خاصی در نوسان است. فرقی نمی کند در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار شوید. عملکرد قیمت به طور کلی از یک الگوی تکراری پیروی می کند.
به این الگوی نموداری می گویند. معامله گران هوشمند به این الگوهای قیمت توجه می کنند تا قبل از ورود به معامله، ایده خوبی از سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله گران نشان می دهد که در مرحله بعدی روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد یافت یا کاملا معکوس خواهد شد. الگوهای قیمت همچنین به معامله گران کمک می کند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند. به صورت کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد:
- الگوهای برگشتی
- الگوهای ادامه دهنده
لازم به ذکر است که نمودارهای سهام به طور کلی در یکی از دو الگوی متمایز قرار می گیرند: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده. الگوهای برگشتی در انتهای روند و زمانی که بازار قصد تغییر جهت دارد یافت می شود. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانی قیمت، بازار می تواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را آغاز کند. معامله گران معمولاً زمانی که بازار تغییر جهت می دهد از الگوهای برگشتی استفاده می کنند. الگوهای ادامه دهنده نشان می دهد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش می یابد، استراحت می کند و پولبک زده و سپس بالا می رود. بنابراین معامله گران از الگوهای برگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود استفاده می کنند.
اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟
معامله گران در طول صد سال گذشته به الگوهای قیمت نگاه کرده اند و مجموعه ای از الگوهای تکرار شونده را یافته اند. شاید تعجب کنید که چرا این الگوها خود را تکرار می کنند. جواب کاملا مشخص است، زیرا بیشتر تحرکات بازار تحت تأثیر احساسات انسانی است و ماهیت انسان هرگز تغییر نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مهم هستند: آنها می توانند بینشی روانشناختی از روند کلی بازار به شما بدهند. حرکت بازار تا حد زیادی به دلیل واکنش معامله گران به آنچه اتفاق می افتد است. هنگامی که این کنش ها و واکنش ها را درک کردید، دریافت چنین بینش هایی به شما کمک می کند تا درک بهتری از معامله گران در آینده داشته باشید. بر این اساس، می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی وارد بازار یا از آن خارج شوید.
معرفی مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
در حال حاضر الگوهای کلاسیک بی شماری وجود دارد که در صورتی که دقت داشته باشید، می توانید برای خودتان الگوهای جدیدی را کشف کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در حال حاضر الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به صورت مداوم در نمودار تکرار می شوند. به همین خاطر بسیاری از معامله گران پیگیر استفاده از این نوع نمودارها هستند. در ادامه به معرفی نمونه ای این نمودارها می پردازیم. برای آشنایی بیشتر با این نمودارها تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
1. الگوی سقف دو قلو(The Double Top)
الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و نوع بازگشتی است. در این الگو، یک بازار گاوی یک روند صعودی را نشان می دهد، پولبک داشته و سپس سعی می کند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند اما شکست می خورد و قیمت پایین می آید. توجه داشته باشید که هر دو پیک در مدل تقریباً قیمت یکسانی دارند، به همین دلیل است که ما به این مدل یک قله دوقلو می گوییم. الگوی سقف دوتایی نشان می دهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو می توانید پیش بینی کنید که روند صعودی حداقل به طور موقت به پایان رسیده است. در نتیجه، باید انتظار داشته باشید که قیمت ها در محدوده خاصی نوسان کنند یا شروع به کاهش کنند.
2. الگوی فنجان و دسته(The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته در بین معامله گران سهم کوچک و ارزان بسیار محبوب است. این روند می تواند اولین نشانه افزایش قابل توجه قیمت باشد. وقتی به طراحی فنجان و دسته آن نگاه می کنید، شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی بلندمدت دیده می شود. ما می بینیم که قیمت ها بالا می روند و قبل از کاهش قیمت ها به بالاترین حد اولیه می رسند و در نهایت افزایش می یابند. به این کف گرد فنجان می گویند. این سطح نشان دهنده کاهش قیمت است و معامله گران سهام را با قیمت پایین خریداری می کنند. بعد از اینکه قیمت شروع به کاهش کرد، به قسمتی از این مدل می رسیم که دسته نام دارد. دسته به قسمتی گفته می شود که می توانید کمی عقب نشینی را ببینید. قیمت قبل از سقوط شدید و سطح بالای مقاومت پایین تر حرکت می کند. معامله گران اغلب زمانی سهام می خرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.
3. الگوی پرچم(Flag)
پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامه دار متداول است که در تمام بازه های زمانی قابل مشاهده است. الگوی پرچم بسته به صعود یا نزولی بودن می تواند صعودی یا نزولی باشد. روند صعودی با افزایش قیمت مشخص میشود. سپس بازار متوقف میشود و به عقب باز میگردد و تعدادی فراز و نشیب کوچک در طول مسیر ایجاد میکند. معامله گران معمولاً این را به عنوان یک مکث موقت می بینند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از سوی دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل می کند. قیمت یک حرکت نزولی سریع دارد و سپس در چند نوسان کوچک قبل از روند نزولی کلی سقوط می کند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان به بالا و پایین خطوط بکشید. اگر به درستی ترسیم شوند، تصویر یک پرچم را روی میله ایجاد می کنند. الگوی پرچم یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که برای مبتدیان مناسب است.
4. الگوی سر و شانه(The head and shoulders)
الگوی سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معامله گرانی که هرگز از نمودار استفاده نمی کنند اغلب نام آن را می شنوند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند. الگوی سر و شانه دقیقاً مانند اسمش به نظر می رسد. یک حرکت صعودی کوچک قیمت و سپس یک عقب نشینی وجود دارد. قبل از اینکه قیمت دوباره بالا برود یک روند صعودی بزرگ دارد. سپس حرکت کوچک دیگری مانند حرکت اول ایجاد می شود. هر دو تاب کوچکتر از شانه ها هستند، تاب سر وسط بزرگتر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی اصلی است. این الگو نشان می دهد که بازار باید به زودی به روند صعودی خود پایان دهد و روند نزولی را آغاز کند. معامله گران اغلب به دنبال کاهش قیمت ها به زیر دو سطح هستند که به آن شکاف می گویند. بعد از شکستن گردن، اکنون بهترین زمان برای ورود به بازار است.
5. الگوی مثلث(Triangles)
الگوی مثلث یکی از رایج ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام به شدت در نوسان است. نوسانات هر بار کوچکتر و کوچکتر می شوند. اگر خطوط این نوسانات را به هم وصل کنیم شکل مثلثی ایجاد می شود. مثلث ها الگوهای ادامه داری هستند و نشان می دهند که بازار پس از روند قبلی، قبل از ادامه در جهت روند اصلی در حال توقف است. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:
• الگوی مثلث متقارن: در این الگو، خط بالایی مثلث به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. معامله گران اغلب این را به عنوان یک مکث در بازار قبل از ادامه آن می بینند.
• الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین بالا می رود اما خط بالایی افقی است. این نشان دهنده شکست دیگری در بازار است اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).
• مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالایی شیب دار است اما خط پایین افقی است. این نشان می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. این نوع مثلث یک الگوی ادامه دهنده است که در روندهای نزولی دیده می شود.
کلام آخر
الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهای کاربردی برای انجام معاملات موفق است که سالیان سال است که از این نمودارها برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند. به همین خاطر با استفاده از این نمودارها می توانید روند قیمت ارز دیجیتال را در آینده تشخیص دهید و تصمیم گیری راحت تری در روند انجام معاملات خود داشته باشید. در این مقاله به معرفی این الگوهای کلاسیک پرداختیم. امیدواریم برای شما مفید باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک صد در صد رایگان
در علم تکنیکال، تحلیل تکنیکال کلاسیک به شاخهای اطلاق میشود که به بررسی خط روندها و الگوهای قیمتی میپردازد ولی از آن جایی که چنین تحلیلهایی قدمت زیادی دارند، به آنها لقب کلاسیک داده میشود. این روش تحلیلی را «چارلز داو» بنیانگذاری کرده است.
در واقع تحلیل تکنیکال کلاسیک روشی است برای ارزیابی اوراق بهادار و از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات برای این کار استفاده میکند. این نوع تحلیل نمیخواهد ارزش ذاتی اوراق بهادار را به دست بیاورد بلکه سعی میکند از نمودارها و ابزارهای مختلف برای تشخیص الگوها استفاده کند و برای آینده پیشنهاداتی را ارائه دهد. در هر حال اغلب روشهای سرمایه گذاری، به تحلیل تکنیکال کلاسیک نیم نگاهی دارند.
به دلیل اهمیت اطلاع از انواع الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک، در این مقاله تصمیم گرفتیم به معرفی و بررسی آنها بپردازیم و در همین راستا مثالهایی را عنوان کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
تاریخچه تحلیل تکنیکال کلاسیک
«چارلز داو» نقش مهمی در ظهور تحلیل تکنیکال دارد. او پایهگذار و مؤسس نشریه مشهور «والاستریت ژورنال» است که در واقع معیاری برای ارزیابی سایر نشریات است. هم چنین «شاخص صنعتی داو جونز» هم به وسیله او ایجاد شده است.
«چارلز داو» در سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ، ایالات متحده چشم به جهان گشود و در سن ۲۱ سالگی در شهر ماساچوست به عنوان یک خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» شروع به کار کرد. او بعدها در نشریه دیگری با نام «کی یرنان» با «ادوارد دیویس جونز» همکاری خود را آغاز کرد و آنها پس از مدتی خبرگزاری خود را با نام «داو، جونز و شرکا» تأسیس کردند.
در سال ۱۸۸۹ که خبرگزاری آنها ۵۰ کارمند داشت، تصمیم گرفتند نام نشریه خود را به «والاستریت ژورنال» تغییر دهند و تعداد صفحات آن را بیشتر کنند و سپس به کمک شریک جدیدشان «چارلز برگاسترسر» در «والاستریت ژورنال» چندین شاخص مختلف «داو-جونز» را مورد بررسی قرار دادند.
اگرچه «داو» کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نکرد، اما سری مقالاتی که در روزنامه« وال استریت ژورنال» چاپ کرد، راه را برای پیشگامان این علم هموار کرد. مقالات او براساس سه فرضیه منتشر میشد که به نام «نظریه داو» شهرت دارند و در ادامه به بررسی آنها میپردازیم
«داو» معتقد بود که همه فاکتورهای جغرافیایی، بنیادی، سیاسی و همه اتفاقات و موارد دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی آنها نیست الگوهای کلاسیک تکنیکال و صرفاً باید نمودار قیمت را تحلیل کرد. بنابراین تنها کاری که باقی میماند بررسی نمودار قیمت است که بر اساس تحلیل تکنیکال دلیل آن، میزان عرضه و تقاضا است، به عنوان مثال زمانی که یک خبر خوب اساسی منتشر میشود یا زمانی که انتظارات مثبت در بازار به وجود میآید، قیمتها افزایش پیدا میکنند.
بهعنوان یک مثال عینی برای این فرضیه، میتوان به زمستان ۱۳۹۴ اشاره کرد یعنی زمانی که پس از توافق برجام و به وجود آمدن انتظارات الگوهای کلاسیک تکنیکال مثبت در بازار، قیمت سهام شرکتهای سازنده خودرو چندین برابر شدند.
نکته مهم در این مقوله این است که تحلیل گران تکنیکال، با توجه به اصل «داو» در پی یافتن علل تغییر جهت قیمتها نیستند، بلکه صرفاً با شناسایی چرخشهای صورت گرفته در بازار یا جهشهای قیمت، به دنبال بهترین نقاط ورود و دستیابی به حداکثر سود از بازار هستند.
- قیمتها از یک روند مشخص پیروی میکنند وتغییرات قیمت تصادفی نیست.
تحلیلگران تکنیکال، بر این باور هستند که قیمتها از یکروند تبعیت میکنند و تا زمانی که این روند شکسته نشود، تمایل دارند تا در جهت روند حرکت کنند. تشخیص این روندها معمولاً با استفاده از ابزارهای متفاوت تحلیل تکنیکال انجام میشود و تحلیلگران با به کارگیری این ابزارها روند کنونی را تشخیص میدهند و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال به چشم میخورد این است که حرکات قیمت تکرار میشوند و تحلیل تکنیکال از نمودارها و الگوهای قیمت برای بررسی الگوهای کلاسیک تکنیکال و پیگیری حرکات قیمت در بازار و درک روندها استفاده میکند.
مهمترین دلیلی که این اصل مطرح شده، ناشی از روانشناسی بازار است، به عبارت دیگر، فعالین بازار به سطوح مختلف قیمت واکنش نشان میدهند و همین امر باعث تکرار پذیر بودن قیمتها شده است؛ به عنوان مثال قیمت سهم هرگاه به ۵۰۰ تومان برسد معاملهگران وارد بازار میشوند و با خرید خود قیمت را افزایش میدهند و هرگاه قیمت سهم به ۶۰۰ تومان برسد، افزایش فروش سهم در بازار موجب کاهش قیمت میشود.
مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال
علم تحلیل تکنیکال، به دو گروه تقسیم بندی میشود:
تحلیل تکنیکال عینی یا تفسیری عبارت است از بررسی نمودارها و تلاش برای یافتن الگوها. در این نوع از تحلیل تکنیکال، تحلیل گران قادر هستند تفاسیر مختلفی از یک نمودار داشته باشند و ممکن است یک تحلیلگر برای درک یک نمودار، به نتیجهای برسد که متفاوت از دیدگاه یک تحلیلگر دیگر باشد.
تحلیل تکنیکال عینی به دو نوع تقسیم میشود:
- تحلیل براساس الگوهای کلاسیک تکنیکال اندیکاتورها
- تحلیل براساس قیمتها
از هر دو این تحلیلها زیاد استفاده میشود و لازم نیست که حتماً از یکی از آنها استفاده شود چون هدف هرکدام از این نوع تحلیلها متفاوت است.
از آن جایی که در تحلیل تکنیکال ذهنی تحلیل گران با اعداد و ارقام مشخصی مانند قیمت، حجم و مدلهای محاسباتی (مانند میانگین متحرک) سر و کار دارند نمیتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد. معاملهگران و متخصصان این علم روی فرمولها و محاسبات تحلیل تکنیکال ذهنی به توافق رسیدهاند. برخی معتقدند از آن جایی که با روش تحلیل تکنیکال ذهنی نمیتوان تفاسیر مختلف ارائه داد، این روش کاربردیتر از روش تحلیل تکنیکال عینی است.
در ادامه مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال کلاسیک را بررسی میکنیم.
نمودار یا چارت
در تحلیل تکنیکال، نمودارها شبیه نمودارهایی هستند که در دیگر کسب و کارها وجود دارد. در واقع نمودارها اصلیترین ابزار تحلیل گران تکنیکال هستند، به زبان ساده نمودار یک تصویر گرافیکی از یک سری قیمت در بازه زمانی مشخص است؛ به عنوان مثال، یک نمودار میتواند قیمت سهم یک شرکت را در یک بازه زمانی یکساله نشان دهد؛ در چنین نموداری، هر نقطه بیانگر قیمت بسته شدن سهم در همان روز است. اگر بازه زمانی این نمودار هفتگی باشد هر نقطه نشان دهنده قیمت آخرین معامله آن سهم در همان هفته خواهد بود.
نمودارهایی که به منظور نمایش اطلاعات قیمت سهام به وسیله نرمافزارها استفاده میشود، عبارتند از:
نمودارهای خطی قدیمیترین و سادهترین نوع نمایش اطلاعات قیمت هستند. این نمودارها از نقاط به هم وصل شدهای که آخرین قیمت سهام در بازه زمانی مشخصی را نشان میدهند، تشکیل شده است. در زمانهایی که بینظمی در بازار زیاد باشد، به منظور حذف نوسانات زیاد از نمودار خطی استفاده میشود.
نمودارهای میلهای از رایجترین نمودارهایی هستند که تحلیل گران تکنیکال از آنها استفاده میکنند. این نمودارها شامل یک میله عمودی میشوند که کمترین قیمت تا بیشترین قیمت سهام را نشان میدهند. معمولاً خطی در سمت راست این میله قرار دارد که قیمت بسته شدن سهم را نشان میدهد و خط سمت چپ میله نیز نشان دهنده قیمت بازشدن سهم است.
بعضی از تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که مهمترین قیمت در روند معاملات، قیمت بستهشدن یا پایانی سهام است؛ به همین دلیل تنها قیمت بسته شدن را ترسیم میکنند.
به نمودارهای شمعی، نمودارهای شمعی ژاپنی نیز اطلاق میشود. این نمودارها در بورس ایران رواج زیادی دارد. نمودار شمعی دارای دو بخش اصلی است که عبارتند از بدنه و سایههای بالا و پایین. بدنه سیاه در نمودار شمعی (که در برخی از نرمافزارها به رنگ قرمز است) به این معناست که قیمت بستهشدن، از قیمت باز شدن کمتر است و بدنه سفید (که در برخی از نرمافزارها به رنگ سبز است) به این معناست که قیمت بستهشدن سهم از قیمت بازشدن بیشتر است. سایه پایین شمع نشان دهنده کمترین قیمتی است که سهم به آن رسیده و سایه بالای شمع نیز نشان دهنده بیشترین قیمتی است که سهم به آن رسیده.
الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک
در تحلیل تکنیکال کلاسیک از الگوهای زیادی استفاده میشود که شناخت آنها به تحلیل دقیقتر و در نتیجه معاملات پرسودتر کمک زیادی میکند. به طور کلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه وجود دارد که به دلیل رواج آنها و استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها غالباً در بازار سرمایه به آسانی قابل تشخیص هستند، ولی برای تشخیص آنها لازم است شناخت صحیحی از الگوها داشته باشیم. از سوی دیگر این الگوهای کلاسیک در دورههای زمانی مختلفی به وجود میآیند، ولی حداکثر استفاده از آنها در زمان روزانه است.
- الگوی سرشانه: الگوی سر و شانه یکی از الگوهای کلاسیک است. الگوی سرشانه از الگوهای بازگشتی کلاسیک به محسوب میشود. در صورتی که یک روند در مسیر صعودی قرار داشته باشد، چنانچه این الگو تشکیل شود، روند تغییر مسیر میدهد و به سمت پایین میآید. معکوس این عمل هم میتواند اتفاق بیفتد به این صورت که که سهم در یکروند نزولی قرار میگیرد و سپس الگوی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر میدهد و به سمت بالا حرکت میکند. برای شکل گرفتن این الگو شرایطی باید وجود داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه
- سر (بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه الگو که در حالت ایدهآل، اندازه یکسانی خواهند داشت و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه از سر و یک شانه را به هم متصل میکند و معیار تشخیص دقیق الگو است.)
- الگوی کف یا سقف دو قلو: برای تشکیل الگوی کف یا الگوی سقف دو قلو، قیمت دو مرتبه یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این صورت خریداران به یک اتفاق نظر میرسند و حمایت قوی به وجود میآید و بازار میل به صعود پیدا میکند؛ به همین دلیل خریداران بیشتری وارد بازار میشوند و قیمتها افزایش پیدا میکند. این فرآیند باعث شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود. این شکست، خریداران بیشتری را به بازار میآورد و علاقه فروشندگان به فروش را کاهش میدهد. در اغلب موارد قیمت به میزان فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
وقتی سقف دو قلو تشکیل میشود، فشار فروش به وجود آمده از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، موجب ریزش شدید قیمت شده و کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان را به دنبال خواهد داشت که این موضوع باعث شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد. از بین رفتن این حمایت، فشار فروش را در بازار بیشتر میکند و موجب ریزش بیشتر قیمت میشود و در اغلب مواقع به میزان فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده، قیمت کاهش خواهد یافت.
- الگوی سقف سه قلو: این الگو هم نظیرالگوی کف و سقف دو قلو در واقع یک الگوی برگشتی است که تنها بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود؛ به عبارت دیگر در عوض دو سقف یا کف، به سه الگوهای کلاسیک تکنیکال سقف یا کف تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یا کف سهقلو نیز میتواند تشکیل شود.
- الگوی پرچم یاFlag: درتحلیل تکنیکال الگوی پرچم، یکی از الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید، در این حالت، سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم میشود و پس از آن با هدف قیمت به حرکت خود ادامه میدهد.
این الگو گاهی اوقات باعث تغییر روند در یک سهم میشود. در واقع وقتی که سهم وارد الگو میشود و یا برعکس از الگو خارج میشود، تغییر روند رخ میدهد. الگوی پرچم شامل یک پرچم و یک دسته است. این الگو در صورت شکست در ادامه روند به صورت یک الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند.
- الگوی مثلث یاTriangle: این الگو از انواع گوناگونی برخوردار است، اما به طور کلی اگر بتوان بهصورت همگرا دو خط را رسم کرد که تشکیل یک مثلث بدهد، این الگو بهحساب میآید. الگوی مثلث میتواند بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
- الگوی دره یاWedge: الگوی دره هم مانند الگوی مثلث است با این تفاوت که به شکل یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
- الگوی الماس یاDiamonds: الگوی الماس یک الگوی برگشتی است و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، روند آن نزولی میشود. الگوی الماس بهصورت برعکس نیز صادق است.
- الگوی فنجان و دسته یاCup: از الگوی فنجان و دسته برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به صورتی که سهم وارد کاپ میشود و اگر از آن خارج شود، به میزان قعر الگو رشد خواهد کرد. الگوی کاپ میتواند به صورت ساده تشکیل شود و بدون دسته باشد، ولی معمولاً در قسمت راست الگو، یک دسته کوچک تشکیل میشود.
- الگوی مستطیل: این الگو نیز با توجه به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
سخن پایانی
در بازار بورس، کسب سود، هدف اصلی سرمایهگذاران محسوب میشود. خرید سهم با کمترین قیمت ممکن و فروش آن با بالاترین قیمت یکی از مهمترین حالتهایی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. تحلیل سهم به متدهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از تحلیل تکنیکال کلاسیک.
الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم
الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطهای خریداری کنید.
اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیدهاید و احتمالاً چند مورد از معروفترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیقتر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال بهواسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلیترین کار این الگوها پیشبینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش میگیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.
الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم میشوند:
1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده میشوند که محدوده قیمتی در آخر روند، زور فروشندهها بر خریداران برتری پیدا میکند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح میکند که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معاملهگر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، میتواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.
شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمیتوان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده میکنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی میتوانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.
2. الگوهای ادامهدهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج میزند (در همان محدوده نوسان میکند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامهدهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند.
چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟
شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که میتوان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل میشود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروفاند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمیروند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.
مهمترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان میکند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ میدهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کردهاند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.
معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک
به اصلیترین بخش مقاله یعنی معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک میرسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامهدهنده اشاره میکنیم که منظور خود را از ادامهدهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوقالعاده مهم معرفی میکنیم که با کمک تصاویر میتوانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریعتر قابل تشخیص باشند.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از معروفترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال میکند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش میکند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست میخورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته میشود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.
از این الگو نتیجه میگیریم که بازار توانایی و قدرت لازم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، میتوانید پیشبینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدودهای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.
الگوی کف دوقلو (double bottom)
الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز میتوان الگوهای کلاسیک تکنیکال پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کفهای این الگو بهنوعی شکل میگیرند که کف دوم، در محدودهای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت میشود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.
بهتر است از الگوی کف دوقلو در تایم فریمهای هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازههای زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت وجود داشته، در امان بودهاند.
الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته
علت این نامگذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در مییابیم که قیمت افزایش پیدا میکند. اگر میخواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.
کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمتها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود میرسند. سپس رشد پیدا میکنند و کف فنجان قابلمشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده میشود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابلمشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایینتر به حرکت خود ادامه میدهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح الگوهای کلاسیک تکنیکال مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامهدهنده است که معامله گران میتوانند از آن برای همه تایم فریمها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص میشود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف میکند و برگشت پیدا میکند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده میشود که بهنوعی استراحت روند را بازگو میکند.
الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل میکند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال میتوانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط بهدرستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده میکنید که دلیل این نامگذاری هم شکل الگو است.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
از محبوبترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را میشناسند. نامگذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و بهعنوان سر شناخته میشود و 2 قله دیگر شانهها هستند.
قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قلهها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشاندهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر میتواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.
الگوی مثلث (Triangles)
هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل میگیرد به دنبال نوسانهای زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچکتر و کوچکتر میشوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرفداران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت میکند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد میکند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفتهاند.
مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه میشویم که شکست قیمت دیگری در بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.
مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده میشوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل میگیرد.
الگوی کنج یا گوه (Wedges)
الگوی کنج یا گوه
الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز میشناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده میشود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر میباشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکلگیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.
وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامهدهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که الگوهای کلاسیک تکنیکال به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل (rectangle pattern)
الگوی مستطیل محدودهای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود بهعنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج میشود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده میگویند.
مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طولها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کردهاید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد میشود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.
الگوی الماس (Diamond)
به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن میرسیم. الگوی الگوهای کلاسیک تکنیکال الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل میشود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود میکند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی میرسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید میآید.
پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا میرود و حرکت آن پایینتر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازهای کوچکتر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامهدار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت میشود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت میماند.
با توجه به شکل مشاهده میکنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازههای نسبتاً برابر رسم میشوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهمترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم میکنیم، الگوهای کلاسیک تکنیکال طولهای تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده میشود.
جمعبندی الگوهای کلاسیک
با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری میتواند از آنها استفاده کند بهشرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.
آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، میتوانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.
اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده میکنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.
الگوهای کلاسیک
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که در شاخه الگوهای کلاسیک قیمتی دسته بندی میشود. پرچم ها در سه نوع Flag ، Pennant و Rectangle به صورت صعودی یا نزولی در بازاهای مالی مختلف مثل بورس ، فارکس و ارزهای دیجیتال نمایان میشوند. در این مقاله انواع الگوی پرچم از نظر ساختار و روش معامله با هرکدام مثل قرار دادن حد سود و حد زیان را بررسی می کنیم. الگوی کلاسیک قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال چه معنایی دارد ؟ الگوهای ادامه دهنده الگوهایی هستند که پس از شکل گیری آنها احتمالا قیمت به روند…
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک الگوی کلاسیک بازگشتی است و دو نوع مختلف دارد؛ سر و شانه سقف، و سر و شانه کف یا معکوس که بر اساس نوعشان روند و سِیر تغییر قیمت میتواند صعودی یا نزولی باشد. با اینوستیار همراه باشید تا نحوه معامله با انواع الگوی سر و شانه صعودی و نزولی آشنا شده و مثالهایی از این الگو در بازار ارزهای دیجیتال (بیت کوین)، فارکس و بورس ایران مشاهده کنید. برای به دست آوردن سود بیشتر در بازار سهام، الگوهایی وجود دارند که اگر آنها را به خوبی بشناسیم میتوانیم به نتیجهی مطلوب خود برسیم و…
الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوهای دو گانه هم معروفاند در دستهی الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار میگیرند. شناخت این الگوها در بازار ارز دیجیتال، بورس ایران شناخت الگوها در بازار ترید یکی از عوامل مهم در موفقیت معاملهگران است. الگوها به ما پیشبینی درستی از روند تغییر نمودار قیمت در بازارهای مالی میدهند. در سایت آموزش معامله گری اینوست یار برای این که به شما عزیزان کمک کنیم معاملات پر سودی داشته باشید، تصمیم گرفتیم الگوهای کلاسیک قیمتی را به شکل مفصل به شما آموزش دهیم، تا با شناخت و استفاده مناسب از آنها به نتیجه…
الگوی مثلث
الگوی مثلث صعودی و مثلث نزولی از انواع الگوهای مثلث درتحلیل تکنیکال مقدماتی هستند. این الگوها در دستهی الگوهای کلاسیک ادامه دهنده به حساب میآیند. در این پست قصد داریم به شکل مفصل الگوی مثلث افزایشی و کاهشی را توضیح دهیم و آن را تحلیل کنیم. سپس نحوه معامله با الگوی مثلث صعودی و نزولی را آموزش میدهیم و با هم مثالهایی در بازارهای معاملاتی جهانی فارکس، ارزهای دیجیتال و همینطور بورس ایران را بررسی کنیم. تا انتها همراه اینوست یار باشید. قبل از شروع بهتر است با الگوهای ادامه دهنده آشنا شویم. الگوهای ادامه دهنده چه الگوهایی هستند؟ الگوهای…
الگوی کنج
الگوی کنج صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال جزو الگوهای کلاسیک قیمتی ادامه دهنده و الگوی کنج کاهشی و افزایشی بازگشتی جزو الگوهای کلاسیک قیمتی بازگشتی هستند. در این آموزش قصد داریم انواع الگوی کنج را که به اسم گوه نیز معروف است، هم در دستهی الگوهای بازگشتی و هم در دستهی الگوهای ادامه دهنده بررسی کنیم. با هم مثالهایی از الگوهای گوه در بازارهای مختلف مالی مثل بورس ایران و فارکس بررسی میکنیم تا نحوه معامله با الگوی کنج افزایشی و کاهشی را به خوبی یاد بگیرید. با اینوست یار همراه ما باشید. انواع الگوی کنج یا گوه همانطور که…
دیدگاه شما