چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند
استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روشهای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آنها میرویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتملترین کف و سقفهای نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.
نحوه رسم خط روند
خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل میشود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده میکنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید باشند – کمک میکند. تصویر زیر را مشاهده کنید:
نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشتهاند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.
خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم میکند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقفهای قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا میکند.
چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟
تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آنها را خواهیم آموخت. اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.
نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمعهای قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمتهای پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بودهاند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ میکنند. دسته دوم معاملهگرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بودهاند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید میشوند.
نکتههایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار
خطوط روند ترسیم شده در دورههای زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به صورت پلهای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمعهای قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمعهای قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا اینگونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس میتوان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانیتری تعیین روند Trend به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا میکند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکتهای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیلها و معاملات کم ریسکتر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند همپوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.
شمعهای قیمتی و خطوط روند
یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش میآید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمعهای قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیلگر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمعهای قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل میگیرد. به عبارت سادهتر، قاعده خاص و تثبیت شدهای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد میتواند طبق دیدگاه و تجربههای شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمعهای قیمتی تمرکز کنند.
دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!
این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» میگویند. این حالت زمانی اتفاق میافتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط میکند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضحترین آنها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.
چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟
به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده میکنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمعهای قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل میشوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.
به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمعهای قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، تعیین روند Trend هرچه خط روند ایده التر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روشها برای شکار حرکتهای بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
نحوه رسم خط روند (ترند لاین) (Trend Line) چگونه و درجه اهمیت آن تا چه حد می باشد؟
اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن تعیین روند Trend هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود.
تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.
برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.
برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟
یکی از روش های تحلیل تکنیکال قیمت در بازارهای مالی، استفاده از خطوط روند است. با استفاده از مفهوم Trend Price می توانید قیمت های آینده را برای خود پیش بینی کنید و مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر نمایید. اگرچه این تحلیل نمی تواند به تنهایی اعتبار کافی برای خرید یا فروش سهم را برای شما مهیا کند، اما می توانید از آن به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟
روند قیمت ( Trend Price )
یکی از موارد بسیار مهم در بررسی و تحلیل عملکرد یک سهام، در نظر گرفتن قیمت پایانی آن سهم، در هر روز معاملاتی است. با بررسی این اعداد، می توان ارزش سهم را محاسبه کرد یا برای خرید و فروش آن، تصمیم گرفت. روند قیمت یا Trend Price ، مفهومی است که پس از به هم وصل کردن قیمت پایانی هر روز معاملاتی به روی نمودار قیمت سهم به دست می آید.
در صورتی که قیمت پایانی یک سهم را در هر روز معاملاتی به هم متصل کنید، می توانید خطی را بسازید که صعودی یا نزولی شدن قیمت سهم را نشان می دهد. به طور کلی 3 روند برای قیمت هر سهم وجود دارد:
1.روند صعودی
در روند صعودی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی بیشتر از قیمت ابتدایی باشد.
2.روند تعیین روند Trend نزولی
در روند نزولی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی کمتر از قیمت ابتدایی باشد.
3.روند ثابت
تغییرات قیمت سهم در روند ثابت به گونه ای است که پس از اتمام بازه مورد نظر، تغییر محسوسی در قیمت ابتدایی و انتهایی سهم به وجود نمی آید.
نکته ای که باید درباره 3 روند بیان شده در نظر داشته باشید، آن است که این تغییرات همیشگی نیست و یک سهم، ممکن است در طول سال یا از ابتدای عرضه ی خود در بورس، بارها و بارها این روندها را تجربه و تکرار کند. اینکه یک سهم، تنها یک روند را در طول عمر خود طی کند، امری غیرممکن است. بنابراین می توانید در نمودار هر سهم دلخواه، تمامی این روندها را مشاهده کنید. (1)
خطوط روند چه مفهومی دارند و چه چیزی را به ما نشان می دهند؟
خطوط روند، قیمت های روز و رایج هر سهم را نشان می دهد. با ترسیم خطوط روند می توانید صعودی یا نزولی بودن قیمت سهم را تشخیص داده و برای خرید یا فروش سهم، تصمیم بگیرید. البته نمی توان تنها به رسم خطور روند و بررسی آن در تحلیل تکنیکال بسنده کرد. فارغ از آن که خطوط روند را می توان فاکتوری مهم در تحلیل تکنیکال قیمت هر سهم دانست، اما اطلاع از این قیمت ها و روندها، به تنهایی نمی تواند سیگنال فروش یا خرید را برای سهم صادر کند.
بسیاری از سهامداران، از خطوط روند برای پیش بینی قیمت سهام در آینده استفاده می کنند و سعی می کنند تا با استفاده از قانون "تکرار تاریخ روند" در بورس، حرکت قیمت سهام را به دست آورند. روندهای صعودی، نزولی یا ثابت را می توان در تمامی بازارهای بورس، طلا، فارکس و . مشاهده کرد و بالا و پایین رفتن آن را بر طبق حرکت اقتصادی ماه به ماه، در نظر گرفت. (1)
در حرکت صعودی، کف قیمت رو به بالا بوده و حتی در صورت افت قیمت در مسیر روند، اعداد رو به رشد هستند. پس از پایان روند صعودی، قیمت سهم افزایش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. برخلاف این روند، روند نزولی قرار دارد که در طی آن، سقف قیمت رو به پایین بوده و حتی در صورت صعود قیمت در مسیر روند، اعداد رو به افت هستند.
پس از پایان روند نزولی، قیمت سهم کاهش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. در کنار این دو روند اصلی، روند فرعی ثابت نیز قرار دارد که ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی است. در طی این روند، کف و سقف قیمت هر بار تکرار شده و اختلاف قیمتی در پایان بازه ی روند، مشاهده نمی شود.
ساختار کلی خط روند چگونه است؟
با مشاهده عکس بالا می توانید به راحتی روند صعودی ( Uptrend ) ، روند ثابت ( Sideways Trend ) و روند نزولی ( Downtrend ) را تشخیص دهید. در ادامه هر کدام از این روندها را، دقیق تر بررسی می کنیم:
1.روند صعودی
در روند صعودی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود، قیمت سقف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم افت کرده و به کف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً صعودی شده و به سقف 2 که بالاتر از سقف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به کف 2 افت کرد، باید این کف، بالاتر از کف 1 قرار داشته باشد تا روند صعودی ساخته شود.
2.روند نزولی
در روند نزولی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود کف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم رشد کرده و به سقف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً نزولی شده و به کف 2 که پایین تر از کف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به سقف 2 صعود کند، باید این سقف، پایین تر از سقف 1 قرار داشته باشد تا روند نزولی ساخته شود.
3.روند ثابت
هنگامی که با روند ثابت در یک نمودار سهم مواجه می شویم، کف ها و سقف های نمودار به گونه ای است که تعیین روند Trend همدیگر را خنثی کرده و هر کف در همان قیمت قبلی تکرار می شود. به همین ترتیب برای سقف ها نیز هر بار سقف قبلی تکرار شده و قیمت از حد تعیین شده برای روند، بالاتر یا پایین تر نمی رود.
شناسایی روندها در نمودار سهم، مهمترین کاری است که باید برای آغاز تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما برای شروع تحلیل تکنیکال با استفاده از خطوط روند، بهتر است ابتدا محدودیت های این خطوط را در نظر داشته باشید. (2)
محدودیت های خط روند کدامند؟
تحلیل خط روند سعی می کند تا با استفاده از پیش بینی روند، رفتار روند صعودی، بازارهای گاوی و زمان رسیدن به بازار خرسی از بازار گاوی را اعلام کند. تحلیل خطوط روند می تواند گزینه جذابی برای سرمایه گذاران باشد زیرا می توانند با همراهی روند، سود بیشتری را کسب کنند. با در نظر گرفتن تحلیل خطوط روند، شما می توانید به راحتی بین خرید و فروش تصمیم گرفته و برای کسب سود بیشتر، آماده شوید.
اما یکی از مشکلاتی که در تحلیل تکنیکال خطوط روند وجود دارد، پویایی قیمت سهام است. برای تحلیل خط روند، شما تمامی اطلاعات را از قیمت سهام در هر روز و روزهای قبل از آن به دست می آورید. اما به دلیل پویایی قیمت سهام، نمی توان اطمینان کامل به این خطوط داشت؛ زیرا الزامی برای تکرار تاریخ قیمت سهم وجود ندارد و سهم می تواند کف ها و سقف های جدیدی را نیز تجربه کند. یعنی حتی با وجود قانون "تکرار تاریخ" در بازارهای مالی، گذشته لزوماً آینده را پیش بینی نمی کند.
فارغ از آن، برای بسیاری از شرکت ها و کارخانه های حاضر در بازارهای مالی، روند قیمتی روز به روز و تحولات اقتصادی داخلی و خارجی در قیمت گذاری لحاظ می شود و عملاً الگو یا روند خاصی برای آن قابل تصور نیست. در این گونه موارد تحلیل تکنیکال خطوط روند کارساز نیست و باید از مدل های دیگر تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کرد. با وجود این محدودیت ها، هنوز هم می توان از تحلیل خطوط روند برای دریافت سیگنال خرید یا فروش استفاده کرد.
چگونه می توان با استفاده از مفهوم روند قیمت، قیمت های آینده را پیش بینی کرد؟
در دنبال کردن خطوط روند، ابتدا باید روند حاضر را تشخیص داد. به این ترتیب می توان روندهای بعدی را پیش بینی کرد و با استفاده از روش های دیگر تحلیل، سیگنال خرید یا فروش را دریافت نمود. با در نظر گرفتن اینکه این تحلیل ها شامل اطلاعات و داده های زیادی می شوند، نمی توان همیشه به روی درست بودن قطعی آن ها اطمینان داشت و باید ضریب خطا و احتمال اشتباه را همیشه در نظر گرفت.
برای شروع تحلیل می توانید ابتدا یک سهم را در نظر گرفته و بخشی از نمودار سهم که روند دارد را انتخاب کنید. این نمودار می تواند در انواع بازارهای مالی باشد. استفاده از خطوط روند در بورس، فارکس، طلا و نفت و. کاربرد دارد. پس از آن که بازه ی روند را پیدا کردید، می توانید عملکرد سهام را در آن بازه بررسی کنید. این بررسی می تواند شامل بررسی عوامل داخلی و خارجی به روی قیمت سهم باشد.
برای مثال تغییرات درون کارخانه یا وضع شدن قانون جدید در اقتصاد خارجی چه تغییری به روی قیمت و نمودار می گذارد. آنالیز کردن این داده ها می تواند ادامه حرکت روند را برای شما مشخص کند. (3)
برای کشیدن خط روند به روی نمودار سهم، ابتدا صعودی یا نزولی بودن سهم را مشخص کنید. سپس، در صورتی که نمودار نزولی است، سقف های قیمتی را با کشیدن یک خط مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این خط، سقوط قیمت و نزولی بودن آن را تایید کرد، روند نزولی ساخته می شود. دقت کنید، که سقف های قیمتی باید هر بار پایین تر از سقف قبلی تشکیل شود.
برای نمودارهای صعودی نیز، باید کف های قیمتی را با خطی مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این خط، صعود و رشد قیمت را تایید کند، روند صعودی ساخته می شود. به همین ترتیب، باید کف های جدید، هر بار بالاتر از کف قبلی ساخته شود. فاکتورهایی وجود دارد که به شما کمک می کند تا اعتبار پیش بینی خود را مشخص کنید: (4)
1.شیب خط روند
برای خطوط روند معتبر و اطمینانی، شیب کمی را به روی نمودار می بینیم. در صورتی که خط روند شما شیب تند کاهشی یا افزایشی داشته باشد، احتمال شکسته شدن قریب الوقوع آن وجود دارد و نمی توان مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر کرد. بهترین خطوط روند که ضریب اطمینان بالایی نیز داشته باشند، شیب کمتر از 45 درجه دارند.
2.تعداد برخورد خط روند
هر چه تعداد برخورد نمودار سهم با خط روند بیشتر باشد، می توان با اطمینان بیشتری، روند خط را در نظر گرفت. در بازه هایی که بعد از کشیدن خطوط روند، 3، 4 یا تعداد بیشتر برخورد را شاهد هستید، می توانید به روی کاهشی یا افزایشی بودن روند اطمینان بیشتری داشته باشید. البته نمی توان این تعداد برخورد را در بازه های کوتاه مدت مشاهده کرد و احتمالاً باید بازه های بلند مدت را در نظر بگیرید.
3.شدت کاهش یا افزایش
موج های بلندتر در نمودار سهم، خبر از شکسته شدن قریب الوقوع خط روند می دهد. در صورتی که در نمودار سهم خود، موج های بلند و اختلاف کف و سقف زیادی را می بینید، می توانید احتمال شکست روند را در نظر داشته باشید و طبق آن تصمیم خرید و فروش نگیرید. به همین ترتیب، اگر فاصله ی کمی را در نمودار کاهش و افزایش قیمت سهم می بینید، می تواند سیگنال خوبی به اعتبار خط روند باشد.
4.بازه روند
نکته آخری که باید هنگام تحلیل خط روند در نظر داشته باشید، بازه بررسی روند است. روندهای معتبر را می توانید در بازه های شش ماهه و یکساله مشاهده کنید. نمودارهای کمتر از این بازه، نمی تواند مثال خوبی برای بررسی و تحلیل روند قیمتی سهم باشد و احتمال شکست و اشتباه در آن بسیار بالاست.
خط روند Trend Line
خط روند یک شاخص اساسی از تجزیه و تحلیل فنی است. هدف اصلی آن تعیین و تاکید جهت قیمت فعلی است. برای قرار دادن این شاخص در نمودار، حداقل دو نقطه بالا و دو نقطه پایین را تعریف کنید، سپس آنها را به ابزار خط روند در پلتفرم معاملاتی متصل کنید.
روند رو به بالا Upward trend
روند رو به بالا در صورتی تعیین میشود که هر دو نقطه بیشترین و کمترین مقدار نمودار قیمت به تدریج افزایش یابند. هنگامی که قیمت به پایینتر از پایین قبلی کاهش مییابد، ما میتوانیم در مورد برگشت روند صحبت کنیم.
روند رو به پایین Downward trend
روند رو به پایین به صورت یک توالی از بالا و پایین تعریف میشود.
روند مسطح Side trend
روند مسطح Flat زمانی تعیین میشود که بالا و پایین تقریبا در یک سطح باشند.
نقطه محوری Pivot Point
خطوط روند به معامله گران در تشخیص نقطه محوری که در آن قیمت به احتمال زیاد به بالا یا پایین حرکت میکند، کمک میکنند.
به یاد داشته باشید که هرچه شواهد بیشتری از جهت رو به بالا رو به پایین که میبینید وجود داشته باشد، قویتر خواهد بود. شکستن یک روند قوی سختتر از چیزی است که در اول روند شروع شدهاست.
دیدگاه شما