حرکت قیمت در جهت روند


انواع واگرایی

اهمیت روند فارکس

روند تمایل قیمت به حرکت در یک جهت خاص در طی یک دوره زمانی مشخص است. روندها می‌توانند بلند‌مدت، کوتاه مدت، نزولی، صعودی و حتی رِنج باشند. موفقیت در سرمایه‌گذاری بازار فارکس با توانایی شناسایی روندها و موقعیت‌های نقاط ورود و خروج صحیح، گره خورده است. بیایید نگاهی به برخی از مراحل روندهای فارکس و چگونگی تأثیر آن‌ها بر سرمایه‌گذاران بیندازیم.

تاثیر روندهای اقتصادی بر ارزها

در اغلب اوقات، اقتصاد قدرتمند ارز قوی نیز به همراه دارد. قدرت اقتصادی سرمایه‌گذاران را جذب می‌کند که این امر تقاضا برای ارز را بالا می‌برد. اخیراً، تقاضا برای طلا به عنوان جایگزین ارزهای رایج، منجر به افزایش تقاضای ارز کشورهای تولید کننده طلا از جمله استرالیا، آفریقای جنوبی و کانادا شده است.

نمونه‌ای از روند چارت قیمتی دلار استرالیا به دلار آمریکا

ملاحظه می‌کنید که چگونه عوامل اقتصادی (در این مورد افزایش تقاضای طلا و نرخ بهره بالاتر در استرالیا) تقاضا برای ارز استرالیا را افزایش داده است. این امر تا زمانی که نرخ ارز بیش از حد زیاد نشود ادامه خواهد یافت و بر صادرات استرالیا تأثیر منفی می‌گذارد. همچنین، عوامل دیگر اقتصادها نیز باید در نظر گرفته شوند زیرا هیچ واحد پولی مجزا از اقتصاد جهانی نیست. همواره تاثیر تمامي اقتصادها بر هر ارز باید مورد بررسی قرار گیرد.

تصویر زیر چارت هفتگی AUD/USD را نشان می‌دهد. روند صعودی نرخ دلار استرالیا در برابر دلار آمریکا به سادگی قابل شناسایی است. در حالی که قیمت (نرخ ارز) در کانال صعودی قرار گرفته است اما معاملات فروش کوچک، نوساناتی در حرکت صعودی آن ایجاد کرده‌اند. با این وجود حرکت منطقی رو به بالای قیمت همچنان ادامه دارد.

دلار آمریکا به دلار کانادا

از سوی دیگر، در مورد دلار آمریکا به دلار کانادا در تصویر شماره 2، دلار آمریکا ارز پایه و دلار کانادا عرض مقابل است. همان‌طور که چارت قیمت مشخص شده است. دلار آمریکا ضعیف شده و نسبت به دلار کانادا روند نزولی را در پیش گرفته است.

«روند دوست معامله‌گر است»؛ این یک اصطلاح رایج در بین معامله‌گران است. با وجودی که این توصیه خوبی به شمار می‌رود ما باید توجه داشت که «روند دوست شما است … تا زمانی که به پایان برسد».

روندها در برابر محدوده‌های رِنج‌

  • آیا روندی در کار است یا قیمت در محدوده رِنج قرار دارد؟
  • کجا و چه زمانی یک روند آغاز خواهد شد؟
  • کجا و چگونه به پایان خواهد رسید؟

اجازه دهید اول به این سوالات که ممکن است روند از کجا آغاز گردد و بعد از آغاز چگونه وارد معامله شویم، بپردازیم. برای پاسخ به این سؤالات، ما به کمک تحلیل تکنیکال نیاز داریم. برای انجام ساده‌ترین حالت تحلیل تکنیکال از یک چارت هفتگی استفاده کرده‌ایم و تنها دو اندیکاتور را مورد بررسی قرار داده‌ایم.

اندیکاتور اول مووینگ اوریج ساده با دوره 20 است که بر اساس قیمت بسته شدن کندل محاسبه می‌گردد. در ادامه، همین اندیکاتور را اجرا کرده و تنها این بار بالاترین قیمت را برای محاسبات انتخاب می‌کنیم. سپس میانگین متحرک سوم با دوره 20 روزه را بر اساس محاسبه پایین‌ترین قیمت‌ها قرار می‌دهیم. نتیجه این مراحل، کانال میانگین متحرک است که به حرکات قیمت کاملاً پویا واکنش نشان می‌دهد.

ما از این کانال برای شناسایی صعودی یا نزولی بودن چارت استفاده می‌کنیم. فرض ما بر این است که با شکسته شدن خط پایینی کانال، روند پتانسیل یک حرکت نزولی را دارد. با شکسته شدن خط بالای کانال احتمال حرکت صعودی قیمت افزایش می‌یابد.

همچنین توجه داشته باشید که گاهی اوقات قیمت از کانال خارج می‌گردد اما به دلیل تمایل به بازگشت به روند قبلی و افزایش نوسانات ، دوباره به داخل کانال باز خواهد گشت. همچنین قیمت همواره تمایل به تعدیل و بازگشت به میانگین دارد. این تمایل به میانگین، بسته به جهت روند فرصت‌های مناسب خرید یا فروش را برای معامله‌گران فراهم می‌کند.

به جز میانگین متحرک، از اندیکاتور RSI با دوره 2 به جای دوره 14 نیز برای این بررسی استفاده شده است. در این حالت محدوده‌های اندیکاتور را بر روی 10 و 90 به جای 30 و 70، تنظیم می‌کنیم.

چارت فرصت‌های جذابی را نشان می‌دهد. به RSI دقت کنید. هر بار که نشانگر از محدوده 90 عبور کرده است و سیگنال فروش داده، روند نیز نزولی بوده و قیمت از خط پایین کانال میانگین متحرک خارج شده است. همچنین هر بار که نشانگر از RSI خارج می‌شود، قیمت نیز به داخل کانال باز می‌گردد و فرصت معاملاتی جدیدی رقم می‌خورد.

در مقابل، با حرکت روند به سمت بالا، هم‌زمان با رسیدن RSI به محدوده 10، امکان خرید جدید فراهم می‌شود.

معامله‌گری به روش فوق به معنای انجام معاملات تنها در جهت روند و در زمان اصلاح قیمت است. بدین ترتیب اصلاح قیمت هر بار فرصتی در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

بسیاری از معامله‌گران به دنبال نقطه عطف روند هستند. نقطه عطف روند محل شروع یا پایان یک روند است. برای یافتن این نقاط بازگشتی، باید به الگوهای قیمت (مانند کف یا سقف‌های دوقلو)، فیبوناچی و خطوط روند توجه کنیم. برگشت معمولاً در محدوده 127.2 یا 161.8 فیبوناچی رخ می‌دهد. بهتر است از فیبوناچی در تایم‌فریم هفتگی استفاده شود و همراه با آن چارت روزانه نیز بررسی گردد. نقاطی که خطوط فیبوناچی در هر دو چارت سیگنال مشابه‌ای داشته باشند، می‌توانند اهمیت بیشتری پیدا کنند.

همچنین خواهید فهمید که برخی روندها نسبت به سایرین قوی‌تر هستند. در حقیقت، بعضی چنان پررنگ‌تر می‌شوند که قیمت‌ها منحنی j شکل یا پارابولیکی را نشان می‌دهند. در چارت بعدی نمونه‌ای از منحنی قیمت پارابولیکی را مشاهده می‌کنیم. این حرکت هیجانی است زیرا این معامله‌گران هستند که قیمت را بالا می‌برند، در حالی‌که کل مجموع کالاها از جریان صندوق‌های قوی سود می‌برند. در این حالت تقاضای برابر و طبیعی برای محصول پایه‌ای وجود نخواهد داشت. این شرایط مانند درب سینما است که بعد از اتمام فیلم باز می‌شود اما افرادی که دیر به درب می‌رسند تحت فشار قرار می‌گیرند. معامله‌گرانی هم که دیر به این معاملات وارد شوند، صدمه خواهند دید.

معامله‌گران همواره باید از اشکال منحنی آگاه باشند، زیرا منحنی‌های پارابولیک نشان دهنده ذهنیت «حبابی» در حال توسعه در بازار است.

اهمیت روند در بازار فارکس

طرفداران امواج الیوت مشاهده می‌کنند که بازارهای دارای روند در یک موج محرک پنج مرحله‌ای و به دنبال آن اصلاح سه مرحله‌ای ABC حرکت می‌کنند. بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند پیوت‌ها را بشمارند. به ویژه پیوت‌هایی را در نظر می‌گیرند که قیمت در آن‌ها به سطح یک مقاومت قوی رسیده باشد.

ما قادر به پیش‌بینی آینده نیستیم اما می‌توان با احتساب عوامل مختلف، موفقیت احتمالی معاملات را محاسبه کرد. از آن‌جایی که همه گمانه زنی‌ها مبتنی بر شانس است نه یقین، ما باید مراقب خطر باشیم و از روش‌هایی برای مدیریت ریسک استفاده کنیم.

هنگامی‌که وارد معامله می‌شویم، تنظیم حد زیان از ضروریات است و مانع از به خطر افتادن دارایی می‌گردد. به یاد داشته باشید که معامله‌گران حرفه‌ای بازار می‌دانند که غالب حد زیان‌ها در کجا قرار دارند و در شرایط خاص (خصوصاً در زمان نقدینگی پایین) می‌توانند موجب بسته شدن معاملات ما گردند. بنابراین، حد زیان باید در قیمتی قرار گیرد که با رعایت احتیاط، موجب خروج زود هنگام از معامله نگردد.

برای مدیریت حد زیان به بهترین شکل در بازارهای دارای روند، از «حد زیان‌های متغیر» استفاده کنید.

معاملات در جهت روند بسیار مفید هستند اما باید هوشیار باشیم که هر روند زمانی به پایان می‌رسد یا اصلاح می‌گردد. با مشاهده و بررسی روانشناسی بازار ، توجه به اخبار و زمان آن و استفاده از تحلیل تکنیکال برای کمک به ورود و خروج‌های مناسب، باید استراتژی شخصی خود را بسازید. این استراتژی باید مبتنی بر خصوصیات شخصی شما توسعه یافته، سودآور و به سادگی قابل اجرا باشد.

روند نزولی در تحلیل تکنیکال

یکی از مهم ترین مفاهیم در مسیر یادگیری تحلیل تکنیکال ، روندها هستند. روندها جهت حرکت قیمت بازار را نشان می دهند، به این معنی که اگر قیمت افزایشی باشد روند صعودی، و اگر قیمت کاهشی باشد روند نزولی است.

تغییرات قیمت سهم ها هیچ گاه به صورت یک خط راست و بدون تغییر جهت حرکت نمی کنند و همواره در لحظاتی دچار تغییر جهت می شوند. این تغییرات جهت سبب به وجود آمدن حرکاتی زیگزاگی در نمودار سهم می شوند، این حرکات زیگزاگی به دنبال یکدیگر قرار می گیرند و موج های مختلفی را به وجود می آورند. با تحلیل حرکت این امواج و تشخیص الگوهای خاص، می توانیم روندهای نزولی و صعودی را شناسایی و از آنها استفاده کنیم.

یک روند نزولی، در هر لحظه می تواند تغییر جهت بدهد و اینگونه نیست که روند نزولی همواره به مسیر خود ادامه دهد.

در درس پیوت در تحلیل تکنیکال، به بررسی پیوت ها و نحوه تشخیص آنها پرداختیم. پیوت ها بسته به صعودی یا نزولی بودن، نام های مختلفی دارند.
نام دیگر پیوت های سقف، قله و نام دیگر پیوت های کف، دره یا حفره است.
در این آموزش، به بررسی روندهای نزولی و نحوه تشخیص آنها می پردازیم.

تشخیص روند نزولی

در تعریف روند نزولی دو قانون وجود دارد:

  1. هر حفره یا پیوت کف، باید از حفره یا پیوت کف قبل از خود پایین تر باشد.
  2. هر قله یا پیوت سقف، باید از قله یا پیوت سقف قبل از خود پایین تر باشد.

تشخیص روند نزولی

در تصویر زیر یک روند نزولی را مشاهده می کنید. در این تصویر، هر پیوت سقف پایین تر از پیوت سقف قبل از خود، و هر پیوت کف پایین تر از پیوت کف قبل از خود قرار دارد.

تشخیص روند نزولی

در تصویر زیر، نموداری با روند نزولی مشاهده می کنید.

در تصویر بالا خطوط قرمز نشان دهنده پیوت های سقف (قله ها) و خطوط زرد نشان دهنده پیوت های کف (حفره ها) هستند. همانطور که مشاهده می کنید، هر قله از قله قبل از خود پایین تر و هر حفره از حفره قبل از خود پایین تر است.

تمرین و تکرار برای تسلط بر این موضوع و تشخیص سریع روندهای نزولی امری لازم است.
برای تسلط بر روندهای نزولی می توانید نمودار را باز کرده و سعی کنید که روندهای نزولی، در نمودارهای گذشته را بیابید.

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری روند خاصی را دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی حرکت قیمت در جهت روند به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.

شش روش ساده برای تشخیص روند بازار

روش یک: تنها یک نگاه ساده به نمودار می تواند روند را مشخص کند!

تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم می‌توان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخ‌های متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آن‌ها از روندهای کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهم‌ترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما می‌توانید به‌راحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاه‌مدت) می‌توانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما می‌توانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچ‌وقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟

تحلیل روند بازار نمودار روزانه پوند انگلستان دلار آمریکا

از نمودار روزانه برای تعیین روند بازار استفاده کنید.

تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته می‌توان روند کلی بازار را تشخیص داد.

روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کف‌های قیمتی

با پیشروی قیمت‌ها در نمودار همیشه اوج و کف‌هایی در بازار تشکیل می‌شود. اگر به این اوج و کف‌ها توجه کنید، می‌توانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر می‌توان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کف‌های قیمتی در بازار هستند. تشکیل کف‌های قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کف‌های قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل می‌شوند و پله‌پله بالا می‌روند.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه S&P 500

کف های قیمتی برای تشخیص روند صعودی و اوج های قیمتی برای تشخیص روند های نزولی به کار می روند. همیشه تغییرات کف و اوج های قیمتی را زیر نظر داشته باشید.

توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوج‌های قیمتی در بازار نمایان می‌شوند. معمولاً اوج‌های قیمتی به تدریج در سطوح پایین‌تر تشکیل می‌شوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.

روش سه: اوج و کف‌های بالاتر و اوج و کف‌های پایین‌تر

با تشخیص اوج و کف‌های تشکیل شده در بازار به راحتی می‌توان گفت که آیا اوج و کف‌های جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شده‌اند یا در سطوح پایین‌تر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کف‌های جدید در سطوح بالاتری تشکیل می‌شوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کف‌ها توجه کنید.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه یورو دلار آمریکا

تشخیص روند می تواند کار ساده ای باشد، اگر واقعا بدانید که به دنبال چه هستید.

روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟

رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاح‌ها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگین‌های متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش می‌کند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه یورو دلار آمریکا میانگین متحرک

واکنش قیمت به حمایت یا مقاومت در بازار های روند دار همیشه قابل توجه است. واکنش های قوی در اکثر مواقع با روند بازار همسو هستند.

در نمودار بالایی می‌توان بازگشت‌های قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.

روش پنج: به سیگنال‌های پرایس اکشن توجه کنید

اگر سیگنال‌های پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، می‌توان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنال‌های پرایس اکشنی که صادر شده‌اند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه اونس طلای جهانی

سیگنال های پرایس اکشن هم می توانند تغییر روند را نشان دهند و هم می توانند از شروع روند جدید حکایت داشته باشند. سیگنال های پرایس اکشن تنها نشانه های اولیه هستند، باید برای تایید از سایر ابزار های تکنیکال استفاده کرد.

در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنال‌های فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.

روش شش: تغییر روند

اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوج‌های قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کف‌های تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوج‌های قیمتی در روند نزولی و کف‌های قیمتی در روند صعودی می‌توانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کف‌های قبلی تشکیل شود، می‌توان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایین‌تری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در روندهای صعودی هم همیشه به کف‌های قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی می‌تواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه دلار استرالیا دلار آمریکا

شکست آخرین اوج در روند نزولی و شکست آخرین کف در روند صعودی نشانه قوی از تغییر یا پایان یک روند است.

خط روند چیست + خط روند داینامیک و استاتیک در تحلیل تکنیکال

خط روند چیست + خط روند داینامیک و استاتیک در تحلیل تکنیکال

خط روند داینامیک، یکی از ابزارهای ابتدایی و خیلی مهم در تحلیل تکنیکال بر روی چارت سهم است. به وسیله ی رسم خط روند، بسیاری از حمایت ها و مقاومت ها و یا به اصطلاح کف ها و سقف ها را روی انواع چارت می توان به راحتی پیدا کرد. در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم که به صورت مختصر و مفید درباره ی انواع خط روند و نحوه استفاده از آن توضیحاتی را ارائه دهیم. خط روند چیست؟ خط روند قیمت، نشان دهنده ی جهت حرکت قیمت در بازار است. تغییرات حرکت بازار همیشه به صورت خط راست نیست، بلکه حرکات مواجی دارد، و شامل موج های صعودی (پیک ها و رالی ها) و موج های نزولی (حفره ها) می باشد. حاصل حرکات موج های صعودی و نزولی، روند بازار را شکل می دهند، که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی است.

انواع خط روند موجود در بازارهای مالی

به صورت کلی سه نوع الگوی خط روند وجود دارد، صعودی، نزولی و ساید یا خنثی. زمانی روند صعودی است که موج ها و حفره های بالا رونده دیده شود، و بالعکس زمانی که موج ها و حفره های پایین رونده مشاهده شود روند نزولی است، و در صورتی که موج ها و حفره ها در یک خط راست و جهت مستقیم داشته باشند روند خنثی و ساید است. تشخبص روندها از یکدیگر بسیار مهم می باشد، زیرا حداقل در یک سوم مواقع روند موجود خنثی یا ساید می باشد. بازار دارای روندساید، نمایانگر تساوی عرضه و تقاضا و به عبارت بهتر در این موقعیت بازار را بدون روند می نامند.

  • روند صعودی، سطوح داینامیک (کف های بالاتر مشخصه این روند می باشد)
  • روندِ نزولی، سطوح داینامیک (سقف های پایین تر مشخصه این روند می باشد)
  • روند ساید، سطوح استاتیک (قیمت بین دو خط افقی نوسان یا رنج می زند)

تقسیم ‌بندی روندها به لحاظ زمانی

- روند بلندمدت: بیش از شش ماه یا یک سال در نظر می‌گیرند.

- روند میان مدت: بیش از یک ماه تا شش ماه در نظر می ‌گیرند.

- روند کوتاه ‌مدت: روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند.

روند صعودی

به بیان ساده می توانیم بگوییم در روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی بالاتر تشکیل شود و همینطور دره ی بعدی از دره ی قبلی بالاتر باشد، روند، روند صعودی است. به تصویر زیر توجه کنید.

روند صعودی در تحلیلی تکنیکال

روند نزولی

به روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی پایین تر باشد و هیمنطور دره ی قبلی از دره ی بعدی پایین تر باشد روند نزولی می گویند.

روند نزولی در تحلیلی تکنیکال

خط روند استاتیک، ساید یا خنثی

بازار بدون روند، زمانی است که بازار از ساختن سقف هاو کف های بالاتر و پایین تر عاجز است، در این صورت، قیمت سهم بین دو سطح حمایت و مقاومت به صورت افقی نوسان می کند، و اجازه ی رشد یا ریزش سهم را نمی دهد ، به این محدوده ها سطوح استاتیک گفته میشود. روند قیمت در این صورت روند خنثی یا Side Way می باشد.

روند خنثی در بورس

آموزش رسم خط روند

خط روند، خطی است که با رسم آن روند قیمتی بازار مشخص می گردد. رسم این خط بسیار ساده می باشد، در واقع به این صورت که شما با متصل کردن مینیمم ها یا ماکسیمم های موجود در چارت، جهت روند کلی بازار یا سهم را می توانید مشخص نمایید. به نقاط حداقلی یا حداکثری اصطلاحا Pivot Point می گویند. خطوط روند، بسته به شرایط می توانند نقش حمایتی و مقاومتی را ایفا کنند که در چند مثال سعی میکنیم تا به راحتی این مفاهیم درک کنید و به کار ببرید. در تصویر زیر دو خط روند را در چارت مشاهده میکنید.

در تصویر بالا مشاهده میکنید که روند کندل ها با برخورد به خطوط روند واکنش نشان داده و به طور کامل از آن عبور نکرده اند.

نکته: خطوط حمایت همیشه در زیر کندل ها قرار دارند.

حالا قصد داریم در مثال دیگری خطوط روند را در نقش مقاومت بررسی کنیم.

در تصویر زیر خط های روند نقش مقاومتی را دارند:

همانطور که مشاهده میکنید در تصویر بالا کندل های سهم چندین بار نتوانسته اند از از خط مقاومت عبور کنند.

نکته: خط های مقاومتی همیشه روی کندل ها قرار دارند.

شکست خط روند

هر حمایت یا مقاومتی امکان دارد که در یک زمانی شکسته شود و در نتیجه روند موجود برعکس شود. باید توجه داشت که تغییر روند به معنی تغییر جهت روند نیست، یعنی امکان دارد با شکست روند صعودی، سهم کماکان به صعود حرکت قیمت در جهت روند خود با شیبی کمتر ادامه دهد، یا روند خنثی شود.

شرایط شکست خط روند

شکست هم در حمایت و هم در مقاومت رخ می دهد.

  • شکست حتما باید با حجم معاملات بالا رخ دهد تا مشخص شود عده ی زیادی این محدوده را به عنوان حمایت یا مقاومت می دانند.
  • نحوه شکست (نوع کندل یا شکاف): در صورتی که شکست به کمک شکاف قیمتی رخ دهد از اعتبار بالایی برخوردار است، اگر شکست به همراه کندلی بزرگ رخ دهد معتبرتر است.
  • نسبت خریداران به فروشندگان بسته به سهم باید زیاد باشد.
  • حجم خرید حقیقی و حقوقی.
  • حجم معملاتی روز.
  • تشخیص اینکه شکست در راستای خط ساده است یا خیر.
  • شکست از سطح حمایت یا مقاومت معتبر رخ داده است یا خیر.

عوامل تأثیر گذار در اعتبار خط روند

شناخت عوامل اثر گذار در درست بودن خط روند و معتبر بودن آن، به شما کمک خواهد کرد تا در این عرصه با شناخت بیشتری قدم بردارید. در ادامه به ذکر این موارد پرداخته ایم:

شیب ها و زاویه های موجود در خطوط روند

هر چه شیب خط روند بیشتر باشد، از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کم می شود. پایدارترین روندها، روندهایی با شیب 45 درجه در حال حرکت، شناخته شده اند. در حقیقت، هر چقدر شیب خط روند، بیشتر باشد اعتبار آن در حفظ پوزیشن خود کمتر می‌شود و احتمال منحل شدن آن بسیار قوی است.

تعدد برخورد با نمودار قیمتی

هر چقدر تعداد برخوردهای قیمت، با خط روند بیشتر باشد خط روند معتبرتر می باشد. البته تفاوتی هم ندارد که خط برخورد شده، خط مقاومت باشد و یا حمایت، آن چه مهم است تعدد برخورد های قیمت با خط روند است. حداقل برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 عدد به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردارند.

چگونه در معاملات از خط روند استفاده کنیم؟

هر معامله گری جهت استفاده از خطوط روند، باید چند نکته ساده را رعایت کند، در ادامه این موارد را در نظر داشته باشید.

خط روند حمایتی

معمولا روند سهم تا زمانی که از خط حمایت عبور نکرده، روند سهم صعودی خواهد بود و اگر عبور کرد (یا به اصطلاح خط حمایت را شکست) به احتمال زیاد روند سهم نزولی خواهد شد. پس حائز اهمیت است تا قبل از شکست خطوط حمایتی معامله ی خود را به سرانجام برسانید.

خط روند مقاومتی

معمولا وقتی روند سهم، خط مقاومت را به طور کامل رو به بالا شکست روند سهم صعودی خواهد شد. در این شرایط هم با داشتن مهارت های کافی در زمینه تحلیل تکنیکال، می توانید از قبل ورود کرده و از سودهایی که نصیبتان می شود لذت ببرید.

معامله گری با خطوط روند داینامیک

روند داینامیک چیست را تا اینجای مقاله حتما درک نموده اید، برای مروری دوباره باید گفت، خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت ارزیابی سهم است که به کمک آن می‌توان مسیر یک بازارسرمایه، جهت و هدف آن را در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد نموده تا سود های خوبی را نصیب خود کنید. اما معامله گری با خطوط روند داینامیک به چه شکل است؟

سیگنال خرید در روند صعودی

در روندهای صعودی می توان، زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص نمود. زمانیکه قیمت به خط روند صعودی نزدیک و یا آن را لمس کرد، یکی از بهترین زمان ها جهت ورود به بازار به شمار می‌آید . زیرا پس از آن روند افزایشی شروع می شود و صعود حتمی است.

سیگنال فروش در روند نزولی

بهترین زمان در روند های نزولی، جهت ثبت سفارش فروش، زمانی است که قیمت، نزدیک خط روند نزولی شده یا آن را لمس کرده باشد.

خط روند در تحلیل تکنیکال

همانطور که تا این قسمت از مقاله بیان شد، به کمک خط روند می توان جهت حرکت بازار را تعیین نمود. جهت رسم خط روند، باید حداقل دو نقطه در امتداد هم (دو سقف یا دو کف اصلی) روی نمودار قیمت داشته باشید. آنچه که سبب محبوبیت استفاده از خطوط روند در بین تحلیل گران شده، این است که می‌توان از این خطوط صرف‌نظر از چارچوب، بازه و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.

استراتژی‌ معاملاتی با خطوط روند

تا اینجا، معنی خط روند و انواع آن را شناختیم، همانطور که می دانید جهت انجام معاملات ، روش‌های مختلفی وجود دارد. معامله گران خبره برای شناسایی روند از استراتژی های خاصی استفاده می کنند که در زیر به توضیح چند مورد پرداخته ایم.

شاخص معاملاتی RSI

شاخص (RSI) پرایس اکشن، یا قدرت نسبی یک استراتژی است که کار آن کمک به شناسایی حرکات قیمت ارز و سیگنال‌های خرید و فروش است. به کمک این شاخص، میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام مشخص می شود. خط روندrsi، به شکل درصدی نشان داده می‌شود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.

شاخص معاملات MACD

شاخص (MACD)، یا واگرایی میانگین متحرک ، در یک بازه زمانی مشخص، میانگین قیمت یک ارز را جهت شناسایی روند پیدا می‌کند. MACD از مهم ترین استراتژی معاملاتی روند می باشد، زیرا معامله‌گران مختلفی در یک بازه زمانی خاص،در یک موقعیت خرید ورود می کنند، که در این موقعیت، میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت سبقت می‌گیرد. به هر حال در صورتی که میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت بگذرد، معامله‌گران می‌توانند موقعیت کوتاه‌مدت را نیز در نظر داشته باشند. معامله گران اکثر اوقات روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام می‌کنند تا سیگنال‌ها را فیلتر نموده و روند را مشخص نمایند. میانگین متحرک عامل اثرگذاری در کمک به تحلیل روند می باشد.

اندیکاتور ADX

به کمک این اندیکاتور معامله گران می توانند قدرت معامله گران را اندازه گیری نمایند. از فاکتورهای مهم دیگر آن می توان به این مورد اشاره نمود که معامله‌گران می توانند قدرت قیمتی ارز مورد حرکت قیمت در جهت روند نظر خود را در دو جهت مثبت و منفی برآورد نمایند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. در صورتی که اندیکاتور میزان ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال شکل گیری است، و زمانی که مقادیر به زیر ۲۵ نزول کند، بیانگر روند ضعیف در حال وقوع است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.