روش معاملاتی اسکالپینگ چیست و آیا برای شما مناسب است؟
اسکالپینگ یکی از روشهای معاملهگری برای معتادان آدرنالین و علاقهمندان به هیجان است. هدف از اسکالپ کسب سود از حرکات کوچک قیمت است. در واقع سود چشمگیر از هر معامله مدنظر معاملهگر نیست و سودهای کوچک اما به تعداد زیاد او را راضی خواهد کرد. اگر همهچیز در اسکالپینگ درست پیش برود، بهمرور حساب معاملاتی افراد رشد خواهد کرد. در این روش اغلب از اهرم (Leverage) و تعیین حد ضرر با بازههای بسیار کوچک استفاده میشود.
آیا فکر میکنید که میتوانید به نمودارهای یکدقیقهای خیره شده و بر اساس آنها تصمیم بگیرید؟ و یا پیش از آنکه هر سرمایهگذاری به خود آمده و بازار را بررسی کند، وارد معاملهشده و حتی از آن خارج هم شوید؟ اسکالپینگ ممکن است استراتژی معاملهگری مناسب برای شما باشد! تنها کافی است تا آن را بهتر شناخته و اساس آن را بشناسید. در ادامه میتوانید در مورد این شیوه تحلیل بازار بیشتر بدانید.
مقدمهای بر اسکالپینگ
اسکالپینگ معمولاً در استراتژی معاملات کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع اسکالپینگ رایجترین استراتژی ترید روزانه است. این روش شامل در نظر گرفتن بازههای زمانی کوچکتر، تصمیمگیری سریع و لحظهای و انواع متنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و تحلیل نمودار است. در نتیجه ، بسیاری از معاملهگران حرفهای روزانه، بخشی از فعالیتهای معاملاتی خود را به اسکالپینگ اختصاص میدهند.
استراتژیهای اسکالپینگ در بازارهای مختلف مالی کاربردی است، برای مثال، افراد زیادی از این روش در بازار سهام، معاملات فارکس و رمزارزها استفاده میکنند.
اسکالپینگ چیست؟
همانطور که گفتیم، اسکالپینگ یک استراتژی معاملهگری برای کسب سود از حرکات قیمتی نسبتاً کوچک است. معاملهگران در این روش به دنبال سودهای چشمگیر نیستند. در عوض هدف آنها کسب سودهای کوچک اما با تکرار زیاد معاملات است.
به همین ترتیب، معاملهگران ممکن است در یک دوره کوتاه، معاملات زیادی را انجام دهند و به دنبال حرکات قیمتی اندک بازار باشند. معاملهگران در این روش معتقدند که سودهای ناچیز طی زمان کمکم جمعآوریشده و میزان سود در طول این دوره زمانی به مقدار قابلتوجهی افزایش پیدا میکند.
با توجه به اینکه این روش شامل بازههای زمانی کوتاه مدت است، اسکالپرها اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال معاملات خود را پیش میبرند. در واقع ازآنجاییکه رویدادهای بنیادین اغلب طی مدت طولانیتری رخ میدهد، اسکالپرها به ندرت خود را با تحلیل بنیادین درگیر میکنند.
هرچند کماکان موضوعات بنیادین میتوانند در تصمیمگیری یک تریدر تأثیر زیادی داشته باشد. بهعنوانمثال ممکن است سهم یا سکه یک پروژه به خاطر یک رویداد بنیادین یا اخبار مثبت پیرامون آن، ناگهان مورد استقبال قرار بگیرد و حجم معاملاتی و نقدینگی آن حداقل برای مدت کوتاهی افزایش یابد. این درست زمانی است که یک اسکالپر وارد عمل شده و از افزایش نوسانات ایجادشده سود کسب میکند.
اسکالپرها به جای انتظار برای تغییرات بزرگ قیمت، از نوسانات هر روزه بازار به نفع خود استفاده میکنند. این استراتژی لزوماً برای همه ایده آل نیست. زیرا نیازمند درک عمیق از سازوکار بازار و توان تصمیمگیری سریع و تحتفشار است.
اسکالپرها چگونه کسب درآمد میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بررسی کرد که کدام عوامل تکنیکال بیشتر مدنظر اسکالپرها است؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، خطوط حمایتی و مقاومتی و الگوهای نمودار شمعی، معمولاً برای شناسایی و تنظیم یک معامله مورد استفاده قرار میگیرد. برخی از متداولترین اندیکاتورهای تکنیکال مورد استفاده این معاملهگران، شامل میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، بولینگر باند، VWAP و ابزار اصلاح فیبوناچی است.
بسیاری از اسکالپرها از شاخصهای پیچیده استفاده کرده و همچنین دفتر سفارشها در زمان واقعی، مشخصات حجم، و تعداد قراردادهای آتی را تجزیهوتحلیل میکنند. علاوه بر این، اسکالپرها شاخصهای شخصیسازیشده خود را ایجاد کرده تا نسبت به بازار برتری پیدا کنند. مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، یافتن یک مزیت منحصربهفرد نسبت به بازار، برای موفقیت حیاتی است.
اسکالپینگ عبارت است از یافتن فرصتهای کوچک در بازار و بهرهبرداری از آنها. معمولاً اسکالپرها در مورد روشهای معاملهشان بسیار محافظهکارند چرا که اگر عموم از کار آنها سر در بیاورند، روش آنها عملاً سوددهی خود را ازدستداده و بدون استفاده میشود. برای همین بسیار مهم است که روش و استراتژی منحصربهفرد خود را ایجاد و امتحان کنید.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم ، اسکالپینگ معمولاً در بازههای زمانی کوچکتر اتفاق میافتد. این نمودارها ممکن است نمودار ۱ ساعته ، ۱۵ دقیقهای ، ۵ دقیقهای یا حتی نمودار ۱ دقیقهای باشند. حتی برخی از اسکالپرها بازههای زمانی کمتر از یک دقیقه را هم بررسی میکنند.
اگرچه در نظر گرفتن چنین بازههای زمانیای در حوزه رباتهای تریدر با فرکانس بالاست و ممکن است از لحاظ توانایی برای یک انسان آنقدر هم امکان پذیر به نظر نرسد. در واقع ماشینها میتوانند به سرعت دادههای زیادی را پردازش کنند، اما بیشتر انسانها در تحلیل نمودارهای ۱۵ ثانیهای به مشکل برمیخورند.
در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که حتماً باید در نظر گرفت و آن این است که سیگنالها و سطوح زمانی بزرگتر معمولاً از سیگنالهای چارچوب زمانی کوچکتر قابلاطمینانترند. به همین خاطر اکثر اسکالپرها ابتدا ساختار بازار را در بازه بزرگتر موردبررسی قرار میدهند. در واقع ابتدا سطوح مهم در چارچوب زمانی بزرگ ترسیمشده و سپس با بزرگنمایی و تمرکز بر این نقاط، موقعیتهای معاملات اسکالپینگ نمایان میشوند. این نشان میدهد که داشتن یک بازه زمانی بزرگ از ساختار بازار میتواند حتی در مورد معاملات کوتاه مدت هم بسیار مفید باشد.
بااینحال، استراتژیهای معاملاتی و سرمایهگذاری میتوانند به طور اساسی میان معاملهگران مختلف شکل متفاوتی داشته باشند. قوانین سختگیرانهای در مورد اسکالپینگ وجود ندارد، اما دستورالعملهایی هست که میتوان در هنگام تنظیم قوانین خود، از آنها کمک گرفت.
استراتژیهای معاملاتی اسکالپینگ
میتوان معاملهگران اسکالپر را در دو دسته تقسیم کرد: معاملهگران اختیاری و معاملهگران سیستماتیک.
- معاملهگران اختیاری همانطور که بازار پیش روی آنها قرار دارد تصمیمات معاملات خود را “درجا” میگیرند. شرایط موجود تصمیم آنها را مشخص میکند و ممکن است حتی قانون خاصی برای زمان وجود یا خروج نداشته باشند. به عبارت دیگر میتوان گفت که معاملهگران اختیاری عوامل مختلفی را در نظر گرفته اما قوانین سختگیرانه کمتری را دنبال کنند و بیشتر به شهود و احساس خود اعتماد میکنند.
- معاملهگران سیستماتیک رویکرد دیگری دارند. آنها یکروند و سیستم معاملاتی کاملاً مشخصی را دنبال میکنند که اساساً نقاط ورود و خروج را برای آنها ایجاد میکند. اگر شرایط خاصی از مجموعه قوانین در معامله صدق کند، آنها وارد آن معاملهشده و یا از آن خارج میشوند. معاملات سیستماتیک به نسبت معاملات اختیاری با اولویت رویکرد داده محور پیش میروند. معاملهگران سیستماتیک کمتر به بینش و شهود خود اعتماد میکنند و بیشتر بر اساس دادهها و الگوریتمها تصمیمگیری میکنند.
این طبقهبندی در مورد سایر معاملهگران نیز صدق میکند. هرچند وقتی صحبت از استراتژیهای کوتاه مدت میشود، تمایز این دو روش مشخصتر است. بههرحال، معاملات اختیاری ممکن است در بازههای زمانی بالاتر به طور مداوم کارساز نباشند.
برخی از اسکالپرها از استراتژیای به نام ترید محدودهای یا Range Trading استفاده میکنند. آنها منتظر میمانند تا محدوده قیمتی ایجادشده و سپس در آن محدوده معاملات خود را آغاز کنند. این روش بر این باور استوار است که تا شکسته شدن محدوده، کف محدوده به عنوان حمایت و سقف محدوده به عنوان مقاومت عمل میکند. هرچند که بههیچعنوان این روش تضمینشده نیست اما میتواند یک سازوکار موفقیتآمیز در اسکالپینگ باشد. البته معاملهگران حرفهای با تعیین حد ضرر، خود را برای شکستن محدوده آماده میکنند.
یکی دیگر از تکنیکهای اسکالپینگ استفاده از شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش است. اگر بین بالاترین پیشنهاد و کمترین درخواست تفاوت قابلتوجهی وجود داشته باشد ، اسکالپرها میتوانند از این طریق سود کسب کنند. هرچند که این نوع استراتژی برای معاملات اهرم بیش از حد الگوریتمی یا معاملات Quantitative مناسبتر است. چرا؟ چون انسانها به اندازه ماشینها در یافتن ناکارآمدیهای کوچک در بازار قابلاعتماد نیستند. در نتیجه ، این قسمت به شدت با رباتهای معاملهگر اشباع شده است. بنابراین کسانی که میخواهند این استراتژی را در پیش بگیرند ، معمولاً باید با الگوریتمها رقابت کنند و رقابت بسیار نابرابر و سختی را در پیش دارند.
اسکالپینگ معمولاً شامل استفاده از اهرم (Leverage) است. از آنجایی که سود موردنظر، درصد نسبتاً کمی را برای معاملهگر به ارمغان میآورد، اسکالپرها با تکیه بر اهرمهای بزرگ، اندازه موقعیت معاملاتی خود را افزایش میدهند. به همین دلیل است که اسکالپرها اغلب از ساختارهای معاملات مارجین، قراردادهای آتی و دیگر انواع محصولات مالی که معاملات اهرمی را ارائه میدهند، استفاده میکنند. بااینحال ، ازآنجاییکه اسکالپرها قصد دارند از حرکتهای کوچکتر با موقعیتهای بزرگتر سود ببرند ، باید نسبت به پدیده لغزش یا افت شدید (Slippage) آگاه باشند.
آیا باید از معاملهگری به سبک اسکالپینگ استفاده کنید؟
پاسخ این سؤال کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. برخی از معاملهگران بههیچعنوان دوست ندارند در حالی که یک معامله یا سرمایهگذاری همچنان باز است و نتیجه نامشخصی دارد، به خواب بروند. بنابراین استراتژیهای کوتاه مدت را انتخاب میکنند. معاملهگران روزانه و معاملهگران کوتاه مدت از این جمله افراد هستند.
از طرف دیگر ، معاملهگران بلندمدت دوست دارند تصمیماتشان بر اساس مدتزمان طولانی باشد و هیچ مشکلی با داشتن موقعیتی که ماهها باز و بلاتکلیف باشد، ندارند. آنها ممکن است فقط نقطه ورود، اهداف سود و حد ضرر را تعیین کرده و گه گاه به موقعیت خود سر بزنند. معاملهگران Swing معمولاً در این گروه قرار میگیرند.
بنابراین، اگر میخواهید تصمیم بگیرید که آیا از معاملات اسکالپینگ استفاده کنید یا خیر، ابتدا باید سبک معاملاتی مناسب خود را پیدا کنید. همچنین باید یک استراتژی معاملاتی متناسب با شخصیت و میزان ریسکپذیری خود پیدا کنید تا بتوانید با اجرای آن به صورت مداوم سود کنید. به طور طبیعی، شما میتوانید چندین استراتژی را امتحان کنید و ببینید که کدام روش مناسب شما است.
سخن پایانی
با توجه به همه آنچه گفته شد به سادگی میتوان دریافت که اسکالپینگ بیش از هر چیزی به انضباط، دانش بازار و تصمیمگیری سریع نیاز دارد.
آیا اسکالپینگ یک استراتژی مناسب برای شماست؟ اگر مبتدی هستید، میتوانید بیشتراستراتژیهای بلندمدت مانند معاملات نوسانی یا Swing را دنبال کنید و یا از روش خرید و نگهداری (Buy and Hold) استفاده کنید. اما اگر دارای تجربه کافی هستید، اسکالپینگ ممکن است برای شما مناسب باشد. هرچند صرفنظر از آنچه در بازارهای مالی انجام میدهید، همیشه در نظر گرفتن اصول مدیریت ریسک ، مانند استفاده از حد ضرر و بینش درست درباره یک موقعیت، بسیار حائز اهمیت است.
مارجین کال در فارکس چیست؟
معاملهگران بازار فارکس همواره در تلاش هستند تا از وقوع مارجین کال (Margin call) جلوگیری کنند. بنابراین، دانستن این که مارجین کال تحت چه شرایطی اتفاق میافتد برای معاملهگران حائز اهمیت است. در این مقاله، به بحث در رابطه با مارجین کال و راههای پیشگیری از آن میپردازیم.
مارجین و اهرم
برای درک بهتر نسبت به مارجین کال در فارکس، ابتدا باید دو مفهوم مارجین (margin) و اهرم (leverage) را درک کنیم. مارجین و اهرم در واقع دو روی یک سکه هستند. مارجین عبارت است از کمترین موجودی که برای انجام یک معامله اهرمی مورد نیاز است. از طرفی دیگر، اهرم این امکان را به معاملهگر میدهد که معاملات بزرگتری را نسبت به موجودی خود انجام دهد.
این نکته را فراموش نکنید که معامله با اهرم شامل ریسک است و به همان اندازه که میتواند سودآوری معاملهگران را افزایش دهد، ضرر احتمالی را نیز افزایش میدهد. برای آن که بتوانید در فارکس به صورت موثری از اهرم استفاده کنید، باید یک برنامه مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه صحیح داشته باشید.
دلیل وقوع مارجین کال در فارکس
مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که حساب معاملهگر فاقد مارجین آزاد باشد. به عبارتی دیگر، در این شرایط حساب معاملاتی باید هرچه زودتر شارژ شود. مارجین آزاد زمانی کاهش پیدا میکند که معاملات باز دچار ضرر میشوند، و زمانی که سطح مارجین آزاد به زیر سطح قانونی، که توسط بروکر فارکس معین میشود، سقوط کند، مارجین کال اتفاق میافتد.
مارجین کال بیشتر زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران بخش زیادی از دارایی خود را وارد معاملات میکنند و هیچ فضایی برای پذیرش ضررها باقی نمیگذارند. از دیدگاه بروکر فارکس، این سازوکار به مدیریت و کاهش ریسک کمک میکند. در زیر، دلایل اصلی مارجین کال ذکر شده اند:
- پایبندی بیش از حد به معاملات ضرری، که سبب میشود مارجین آزاد استفاده شود
- استفاده بیرویه از اهرم و پایبندی به معاملات ضرری
- شروع معاملات با واریزی اندک، که معاملهگر را مجبور به استفاده از اهرمهای زیاد میکند
- انجام معاملات بدون استفاده از حد ضرر، در زمانهایی که بازار در شرایط نوسانی به سر میبرد
پس از وقوع مارجین کال چه اتفاقی میافتد؟
زمانی که یک حساب معاملاتی دچار مارجین کال میشود، معاملهگر دیگر قادر به انجام هیچ معامله جدیدی نخواهد بود. در این شرایط، نه معاملهگر پولی در حساب خود دارد که بتواند با آن به انجام معامله بپردازد و نه بروکر میتواند بیش از این ضرر را بپذیرد. نکته حائز اهمیت در رابطه با معاملات اهرمی این است که، میزان ضرر معاملهگر میتواند از میزان واریزی اولیه او نیز بیشتر شود. در این شرایط گفته میشود که معاملهگر دچار موجودی منفی شده است. در زیر مثالی از یک حساب معاملاتی که در شرف دریافت مارجین کال است، آورده شده است:
واریزی اولیه: ۱۰،۰۰۰ دلار آمریکا
حجم معاملات بر حسب لات استاندارد: ۴ لات
مارجین استفادهشده: ۹،۰۰۰ دلار آمریکا
مارجین آزاد: ۱،۰۰۰ دلار آمریکا
برای سادگی، در نظر میگیریم که این معاملهگر تنها یک معامله با حجم ۴ لات انجام داده است و ۹،۰۰۰ دلار از موجودی خود را درگیر این معامله کرده است. قابل مشاهده است که مارجین مورد نیاز برای انجام چنین معاملهای، بخش زیادی از موجودی معاملهگر را درگیر کرده است، و میزان مارجین آزاد تنها برابر با ۱۰۰۰ دلار است.
معاملهگران ممکن است به اشتباه تصور کنند که شرایط این حساب معاملاتی مساعد است. استفاده از اهرم زیاد نیز سبب شده است که این معاملهگر به شدت در معرض ریسک قرار بگیرد. در این مثال، اگر بازار بیش از ۲۵ پیپ (PIP) جابجا شود (بدون در نظر گرفتن اسپرد)، معاملهگر دچار مارجین کال خواهد شد.
۱۱ دلیل اصلی از دست دادن پول در فارکس
طبق تحقیقاتی که در آفریقای جنوبی انجام شده، اتفاق نظر عمومی دربارهی بازار فارکس اینطور است که 70 تا 80 درصد از کل تریدرهای فارکس متضرر میشوند و در نهایت ترید را رها میکنند. آنچه در ادامه میآید ۱۱ دلیل اصلیِ ضرر کردن اکثر تریدرهای فارکس است که محققان گردآوری کردهاند تا شما هم به آمار مالباختگان ترید فارکس اضافه نشوید.
این واقعیت دارد که بیشتر تریدرهای فارکس شکست میخورند. همانطور که بیان شد، اتفاقنظر محافظهکارانه بر این است که 70 تا 80 درصد از تمام تریدرهای فارکس متضرر میشوند. هر نوع معاملهای، به خصوص تجارت در فارکس، نیاز به تخصیص زمان زیادی برای یادگیری نحوه تجارت و ایجاد پایهای محکم از دانش معاملهگری دارد. کسب تجربه و اطمینان برای استفاده از این دانش در معاملات آنی، آن هم در یک بازار بیثبات و غیرقابل پیشبینی، زمانبر است. با این حال باز هم اشتباهاتی مرتکب خواهید شد، چرا که بهترین معلمانِ شما در نهایت درسها و شکستهای زندگیِ واقعی هستند.
امیدواریم با خواندن این مقاله بتوانید یاد بگیرید از اشتباهات بزرگی که بیشتر تریدرها مرتکب میشوند، دوری کنید و از اشتباهات خودتان درس بگیرید.
دلایلی که در زیر میبینید درصد زیادی از مواردی هستند که باعث از دست دادن پول در معاملات فارکس میشوند.
سرمایه اولیه ناکافی
خیلی از تریدرهای فارکس در حال حاضر از ضرر شروع میکنند. خیلیها تجارت فارکس را شروع میکنند چون به درآمد بیشتری نیاز دارند و امیدوارند فارکس راهی سریع و آسان برای کسب سودی بزرگ باشد.
این مسئله از طریق بازاریابان Forex که تازهکارها را به ترید با استفاده از اهرمهای بالا تشویق میکنند و وعدهی بازدهی زیاد با مقدار کمی سرمایه اولیه میدهند، تشدید هم میشود. درحالیکه این کار به شدت خطرناک است و مطمئنترین راه برای از دست دادن سریع تمام سرمایهتان است. آهستگی و ثبات قدم شرط برنده شدن در میدان رقابتی معاملات فارکس است.
در کنار رویکرد حساب شده، باید برای شروع کار سرمایه مناسبی داشته باشید و در عین اینکه ریسکتان را به حداقل میرسانید، بتوانید به سود مدنظرتان برسید.
برای شروع خرید و فروش در سطح خرد، صد دلار مبلغ مناسبی است. در غیر این صورت، فقط خودتان را به دامان یک فاجعه احتمالی میاندازید.
اگر این مقدار سرمایه را ندارید، شاید ارزشش را داشته باشد که پسانداز کنید و مهارتهایتان را از طریق حساب دمو و موارد آموزشی فارکس آنقدر افزایش دهید تا وقتی که آماده شروع تجارت مستقیم شدید، به این بازار ورود کنید.
تریدرهای تازهکار فارکس نباید بر سر بیشتر از 1٪ از سرمایهشان در هر معامله ریسک کنند. ترید کردن با هر سرمایهای بیشتر از این مقدار، احتمال ضررهای اساسی را افزایش میدهد.
با تبدیل شدن به یک تریدر باتجربه، میتوانید آن را به 2٪ افزایش دهید، اما هرگز با مقدار قابلتوجهی از سرمایهتان تجارت نکنید.
حرف من این نیست که نباید از وجود اهرم (لوریج) بالا در بازار فارکس استفاده کنید. اهرم یکی از مزایای نیرومندی است که در فارکس برای تریدرها مهیا شده است. باید به طور کامل و با مسئولیتپذیری، نحوه استفاده از این اهرم را یاد بگیریم و در کنار آن یک استراتژی جامع مدیریت ریسک داشته باشیم. در غیر اینصورت معاملات فارکس فرقی با قمار ندارد.
این نکته هم مهم است که معاملات خرد تنها راه محدود کردن ریسکها نیست.
فارغ از سطح دانش و مهارت معاملاتی شما، تمام استراتژیهای کاهش ریسک معاملات فارکس باید از استاپ لاس(حد ضرر) استفاده کنند.
استفاده مسئولانه از اهرم در حجم کمتر، راهی عالی برای اطمینان از این مسئله است که حساب شما در بلندمدت سرمایه کافی خواهد داشت.
ضعف در مدیریت ریسک
مدیریت ضعیف ریسک و حتی بدتر از آن، عدم مدیریت ریسک، دلیل اصلی باخت سریع پول تریدرهای فارکس است.
مدیریت ریسک، راز بقا در معاملات فارکس از جمله تریدهای روزانه است. شما میتوانید یک تریدر خوب باشید و در عین حال بابت مدیریت ضعیف ریسک از بین بروید.
نه تنها باید مطمئن شوید که برای کسب سود از یک برنامه درست پیروی میکنید، بلکه مهمتر اینکه باید ضررها را به حداقل برسانید تا بتوانید سرمایهتان را حفظ کنید.
وجود مکانیزمهای سود خودکار و توقف ضرر خودکار در پلتفرمهای معاملاتی قطعاً دلیلی داشته است. از آنها استفاده کنید! این کار شانس موفقیت شما را به طرز چشمگیری بالا میبرد.
به عنوان یک تریدر فارکس، باید بدانید که چطور استاپلاسها را پیادهسازی کنید و بسته به شرایط بازار در هنگام ترید، مکانیزمهای سود را به درستی تنظیم کنید.
قبول نکردن مسئولیت ضرر و اشتباه
در معاملات روزانه فارکس، جایی برای سرزنش وجود ندارد. قبول مسئولیت در قبال ضرر و خطاها مهمترین درسی است که میتوانید یاد بگیرید.
با قبول مسئولیت، وقت و انرژی خود را برای سرزنش دیگران تلف نخواهید کرد، بلکه بعد از باخت، راحتتر روحیهی خودتان را حفظ میکنید.
به جای سرزنش، تصمیم بگیرید در شرایطی که هستید، به جلو حرکت کنید، ضررهایتان را به سرعت کاهش دهید یا بسته به شرایط کاری را که نیاز است انجام دهید.
دلیل بزرگ شکست بیشتر تریدرهای فارکس در کسب درآمد، این است که مسئولیت کامل معاملات خود را برعهده نمیگیرند و در این زمینه قدمی هم برنمیدارند.
ترید بیش از حد
خرید و فروش بیش از حد یکی از موارد متداول معاملات فارکس است که از درآمدزایی شما جلوگیری میکند.
تریدرهای فارکس که ناگهان و بی برنامه وارد بازار و از آن خارج میشوند و در معاملاتشان بلاتکلیف هستند، نه تنها در ترید شکست میخورند، بلکه از طریق اسپردها و (یا) کارمزدها هزینههای بیشتری را متحمل میشوند.
یک تریدر فارکس لازم نیست برای کسب موفقیت، زیاد ترید کند، فقط باید دست به معاملات مناسب بزند. به همین خاطر استراتژی و تشخیص شرایط مناسب برای ترید بسیار مهم است. این مسئله برای ترید روزانه هم صدق میکند.
زیادی ریسک کردن
تجارت قمار نیست. نقطه.
هرگز بیش از 2٪ از سرمایه موجودتان را برای ترید فارکس سرمایهگذاری نکنید. با انجام چنین کاری ریسک قابلتوجهی در انتظارتان است.
در عوض، سرمایهگذاریهایتان را در تعداد زیادی ترید گسترش دهید تا ضررهای کلیتان را محدود کنید.
اگر استراتژی معاملاتی فارکس خوبی دارید، دلیلی ندارد که در یک معامله واحد دست به ریسک بیش از حد بزنید. تنها زمانی باید در معاملات فارکس ریسک زیادی کنید که ارزش حساب شما بالا رفته باشد.
با «احساسات» تجارت نکنید. احساسات را از زندگی تجاری فارکسیتان دور نگه دارید.
ضعف در مدیریت تجارت فارکس/ عدم مدیریت تجارت
مدیریت به معنی پیروی از یک برنامه معاملاتی و دانستن اینکه چه زمانی باید وارد تجارت فارکس بشوید، نیست. جای سخت ماجرا وقتی است که وارد ترید میشوید.
به طرز حیرتانگیزی اکثر تریدرهای فارکس هیچ برنامهای برای مدیریت تجارت فارکس ندارند. شاید این مسئله از روی ناآگاهی و ناخودآگاه است یا اینکه فکر میکنند باید این کار را به تنهایی انجام دهند.
اما این موضع سرسختانه است و اگر فکر کنید که حتی در صورت فشار زیاد واکنش صحیح نشان میدهید، به حرفه معامله گری خود آسیب خواهید رساند.
منطقی است که وقتی بحث چیزی مثل پول وسط باشد، مردم متفاوت و احساسیتر عمل میکنند.
یک برنامه مدیریت تجارت مشخص، شامل این موارد است: زمان شروع ترید، زمان اتمام آن، حداقل ریسک نسبت به پاداش، درصدی که مایلید روی ارزش حسابتان ریسک کنید و موارد دیگر. درحالیکه وسوسه میشوید بر حسب غریزه پیش بروید یا واکنشی احساسی نشان دهید، به صورتی منضبط دنبالهروی برنامه خواهید بود.
نداشتن استراتژی معاملاتی
هر کسی که قصد تجارت در فارکس را دارد، باید یک استراتژی معاملاتی یا مجموعهای از استراتژیها از جمله مدیریت صحیح ریسک و پول تهیه کند.
اگر استراتژی معاملاتی ندارید، تجارت نکنید. به جایش در شرطبندی شرکت کنید. چون نتیجهی نهایی یکسان است. اینکه یک استراتژی تجاری موثر و مورد اطمینان داشته باشید و بدانید که چطور میتوانید آن را بشناسید و به کار بگیرید، مسئلهای کاملا اساسی است.
استراتژی تجارت فارکس را صرفاً انتخاب نکنید؛ در واقع، وقت خود را صرف یادگیری و تسلط بر آن کنید. داشتن یک استراتژی تجاری، مرزبندیهای لازم را انجام میدهد تا حواس شما با احساس یا دیدن الگوهای دیگر یا حرکات بازار که ممکن است در واقع وجود نداشته باشند، پرت نشود.
چه ترید روزانه باشد یا استراتژی خرید و نگهداری، تجزیه و تحلیل بنیادی یا هر استراتژی دیگری؛ باید وقت و تلاشتان را صرف یادگیری فارکس کنید و تمام موارد بالا را به خوبی بشناسید.
همیشه به خاطر داشته باشید که تریدر موفق بودن به این معنی است که باید به طور مداوم در بازار فارکس درآمد داشته باشید. موفق بودن تنها در صورتی ممکن است اتفاق بیفتد که در خودتان نظم و عادتهایی مناسب برای حفظ ثبات در ترید پرورش داده باشید.
موفقیت در معاملات فارکس با ثبات قدم شما سنجیده میشود و این تنها در صورتی اتفاق میافتد که با استفاده و فهم درست استراتژی معاملاتیتان به طور مطمئن تجارت کنید.
انتظارات غیرواقعی
فارکس راهحلی برای سریع ثروتمند شدن نیست. تنها راه موفقیت و دوام در بازار فارکس، ایجاد صبر و سازگاری است.
تریدرهای فارکس نباید به دنبال کسب درآمد زیاد در چند معامله بزرگ باشند. این مسئله به مرور زمان قطعا ضررهای زیادی برایشان به دنبال خواهد داشت.
دانستن اینکه چطور معاملات هوشمندانه و کوچکتری را هر روز و به مرور انجام دهید، بهترین گزینه است.
باید این واقعیتها را که ضرر و زیان رخ میدهد، هیچ کس همیشه برنده نمیشود و حتی بهترین تریدرهای فارکس هم همیشه در معاملاتشان پیروز نیستند، به خودتان بقبولانید. تریدرهای موفق ضررها را قبول میکنند و هرچه سریعتر جلویشان را میگیرند تا ریسک و ضرر را به حداقل برسانند و پیش بروند.
معاملات فارکس شبیه ماراتن است، نه دوی سرعت و عملکرد کلی شما در طولانیمدت بسیار مهمتر است از آنچه در یک روز اتفاق میافتد.
فقط مطمئن شوید که در هر ترید کمتر در معرض ریسکهای بازار باشید، تا برای روزهای دیگر هم سرمایه لازم را داشته باشید.
اعتیاد به ترید
بله، ممکن است به تجارت فارکس و ترید روزانه معتاد شوید، دقیقاً مثل اعتیاد به هر چیز دیگری.
ترید روزانهی فارکس به ویژه به خاطر فرازهای شیرین بردن و فرودهای تلخ باختن، هجوم آدرنالین و هیجان زیادی همراه خود دارد.
این نوسانات عاطفی قابلیت این را دارند که به طور جدی اعتیادآور باشند. اعتیاد به معاملات فارکس از آنجایی که با شور و هیجان شروع به تعقیب قیمت میکنید، میتواند باعث ضرر شود.
این مسئله هم ثابتکنندهی این مدعاست که تریدرها باید با استراتژی شفافی برای خروج از معاملات، وارد ترید شوند حتی اگر اوضاع آنطور که مدنظرشان بود، پیش نرفت.
تعقیب قیمت، که نمایانگر ورود و خروج بدون برنامه به معاملات است، ربطی به ترید ندارد بلکه شبیه قمار است.
وقتی که متوجه از دست دادن کنترل خودتان شدید یا حس کردید به معاملات فارکس وابسته شدهاید، بهتر است از ترید روزانه خارج شده و مانده حساب خود را دستنخورده نگه دارید.
بهتر است برای اینکه روزی دیگر بتوانیم ترید کنیم، زندگی کنیم.
تجارت فارکس به روش دیگری هم میتواند منجر به اعتیاد شود؛ اینکه حرص و طمع شما بر عقل سلیم و استراتژی تجارتتان غالب شود.
از آن به بعد دیگر به استراتژی خروجتان پایبند نیستید و سعی میکنید از هر حرکت بازار حتی شده یک پیپ هم بیرون بکشید.
نگهداشتن پوزیشنها به صورت طولانیمدت میتواند شما را رهسپار از دست دادن سودهایی که به دست آوردهاید کند، درحالیکه واقعا ارزش ریسک کردن ندارد.
دنبال سود روزانهی مناسب و معقولی باشید، ولی حریص نباشید!
دستپاچه شدن
این مبحث چند موضوع فرعی مختلف را شامل میشود، اما همه آنها با یک چیز سر و کار دارند. اینکه اجازه میدهید بازار و معاملات بر سرتان بیفتند و برنامه معاملاتیتان را خراب کنند.
بلاتکلیفی
بدون فکر عمل نکنید و بیقاعده از این ترید به آن ترید نپرید. با توجه به استراتژی معاملاتیتان، مسیری را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در غیر این صورت، سرمایهتان را به سرعت از دست میدهید.
امتناع از اشتباه
بعضی از معاملات آنطور که مد نظر شماست پیش نمیروند. پیش میآید. دوست داریم همیشه برنده باشیم و اگر اینطور نباشیم، ناراحت میشویم، اما اجازه ندهید که این مسئله شما را دستپاچه کند.
اشتباه کردن بعضی اوقات بخشی از کار ترید است. به عنوان یک تریدر فارکس، باید قبول کنید که گاهی مرتکب اشتباه میشوید و به همین ترتیب ادامه دهید. به این مسئله عادت کنید؛ چون قبول اشتباه، به حداقل رساندن ضرر و ادامه کار بسیار آسانتر از اصرار به بر حق بودن و باقی نگذاشتن چیزی در حساب معاملاتیتان است.
نتیجهگیری
اینها تنها دلایلی نیستند که باعث شکست تریدرهای فارکس میشود، اما اصلیترین و متداولترین دلایلند.
تبدیل شدن به دانشجوی واقعی بازار فارکس، تحقیق کردن، تهیه یک برنامه معاملاتی جامع، تمرین مدیریت سرمایه و بهدست آوردن خصوصیات عالی تجاری مثل صبر، تضمینکننده این هستند که حرفهی تریدینگِ طولانی و موفقی خواهید داشت.
از اشتباهات دیگران در این لیست ۱۱ تایی، درس بگیرید تا شانس موفقیت مداوم شما در ترید به طرز چشمگیری بهبود یابد!
ساختار قوی بیت کوین با وجود ادامه روند نزولی قیمت آن
بیت کوین در تلاش برای شکستن سطح مقاومت 47000 دلار بوده و حتی با کاهش به زیر سطح 44000 دلار در 6 آوریل، هنوز شواهد زیادی وجود دارند که حاکی از قوی و سالم بودن ساختار بازار هستند.
بیت کوین در 3 دسامبر 2021 اصلاح 25.6 درصدی را آغاز کرد که 18 ساعت طول کشید و قیمت به سطح 42360 دلار رسید. با گذشت بیش از 4 ماه، هنوز قیمت 18 درصد پایین تر از سطح 56650 دلار (بالاترین سطح در 2 دسامبر 2021) باقی مانده است.
در این مدت اتفاقات زیادی رخ داده اند. بین 15 فوریه تا 2 آوریل 2022، شرکت مایکرواستراتژی اعلام کرد که 4197 بیت کوین را خریداری و به ترازنامه خود اضافه کرده است.
براساس داده های شرکت گلس نود، ورودی صندوق های قابل معامله در بورس بیت کوین کانادا نیز به بالاترین حد خود رسیده است. این ابزارهای سرمایه گذارای در کانادا از ژانویه تاکنون 6594 بیت کوین به دارایی های خود افزوده اند و بیت کوین های تحت مدیریت آنها به رکورد 69052 کوین رسیده است. صندوق قابل معامله در بورس Purpose نیز در حال حاضر 1.68 میلیارد دلار بیت کوین دارد.
بنیاد حامی لونا نیز برای پشتیبانی از ارز پایدار ترا یو اس دی، اخیرا ماموریت یافت تا 3 میلیارد دلار بیت کوین خریداری و به خزانه شرکت ترا اضافه کند.
داده های کوین متریکس نشان می دهند که عرضه فعال یک ساله بیت کوین در 5 آوریل به 36.8 درصد رسید که پایین ترین سطح آن از سپتامبر 2010 است.
عرضه بیت کوین
نمودار نشان می دهد که چگونه هولدرهای “دست الماسی” ارزهای خود را در 12 ماه گذشته جابه جا نکرده اند. دست های الماسی به سرمایه گذارانی گفته می شود که با وجود نوسانات و خطرات احتمالی، دارایی های خود را حفظ می کنند و نمی فروشند.
عدم اطمینان در بین معامله گران آتی
برای درک این که معامله گران حرفه ای (از جمله نهنگ ها و بازار گردان ها) در چه وضعیتی هستند، باید داده های بازار معاملات آتی و قراردادهای اختیار معامله بیت کوین را بررسی کرد.
پریمیوم سالانه قراردادهای آتی بیت کوین باید بین 5 تا 12 درصد باشد. این شاخص تفاوت قیمت بین قراردادهای آتی بلند مدت و سطوح فعلی در بازار اسپات است. اگر پریمیوم زیر 5 درصد باشد، بدان معناست که بازار به شدت نزولی است. در حالی که بالای 12 درصد، صعودی بودن بازار را نشان می دهد.
قرارداد آتی
نمودار بالا نشان می دهد که این شاخص در 11 فوریه به زیر 5 درصد رسیده و حاکی از عدم تقاضای معامله گران برای موقعیت های لانگ اهرمی است. این احساسات در 26 مارس پس از رسیدن پریمیوم به سطح 5 درصد (خنثی) تغییر کردند. با وجود این اتفاق، هنوز عدم اطمینان در بین معامله گران حرفه ای وجود دارد.
برای اطلاعات بیشتر در مورد موقعیت های لانگ و شورت به مطلب زیر رجوع کنید:
موقعیت خرید (long) یا فروش (short) چیست؟ چگونه می توان از آنها استفاده کرد؟
نگرانی معامله گران قراردادهای اختیار معامله از روند نزولی
به نظر می رسد که بیت کوین قدرت لازم برای شکستن سطح مقاومت 47000 دلار را ندارد، اما معامله گران باید از داده های بازار مشتقات برای ارزیابی احساسات سرمایه گذاران حرفه ای استفاده کنند. دلتا اسکیو 25 درصد شاخصی است که طبق آن میزهای آربیتراژ و بازارگردان ها برای محافظت در روند صعودی یا نزولی باید هزینه اضافی بپردازند.
اگر معامله گران قراردادهای اختیار معامله نگران سقوط قیمت باشند، شاخص اسکیو به بالای 10 خواهد رسید. از طرف دیگر، احساسات عمومی منعکس کننده انحراف منفی 10 درصدی است.
قراردادهای اختیار معامله
داده ها نشان می دهند که شاخص اسکیو از 9 مارس تاکنون بین 0 تا 8 درصد در نوسان بوده است. اگر چه این نشان دهنده ترس نیست، معامله گران قراردادهای اختیار معامله برای محافظت در روند نزولی هزینه اضافی می پردازند. از منظر بازار قراردادهای اختیار بیت کوین، ریسک نسبتا بالایی برای نوسانات نزولی غیرمنتظره وجود دارد.
احساس خنثی تا نزولی در بازار مشتقات بیت کوین فرصت خوبی را برای خریداران فراهم می کند. اگر سطح مقاومت 47000 دلار به نحوی شکسته شود، برای اکثر سرمایه گذاران شگفت انگیز خواهد بود و دو پیامد مثبت به همراه خواهد داشت : شورت اسکوییز در بازار مشتقات و ایجاد موقعیت برای خریداران جهت استفاده از معاملات آتی اهرمی. شورت اسکوییز زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی به طور قابل توجهی افزایش می یابد؛ زیرا فروشندگان استقراضی بسیار زیادی مجبور به خروج از موقعیت های شورت خود میشوند.
اگر پریمیوم قراردادهای آتی بیت کوین بالای 10 درصد می بود، معامله گران با هزینه بسیار بالاتری برای افزودن موقعیت های لانگ مواجه می شدند. به دلیل عدم وجود اهرم بیش از حد خریداران، ساختار بازار قوی و سالم است و به نظر می رسد که گاوها آماده شکستن سطح مقاومت 47000 دلار هستند.
بیت کوین در منطقه حمایت 43000 تا 40000 دلار
پس از آن که بیت کوین نتوانست سطح مقاومت 48000 دلار را بشکند، روند نزولی خود را آغاز کرد و این روند در حال حاضر ادامه دارد.
قیمت این ارز در زمان انتشار این مطلب در حدود سطح 43400 دلار بود و فعلا در منطقه بین 40000 تا 43000 دلار از حمایت خوبی برخوردار است.
بیت کوین در 24 ساعت گذشته 4 درصد کاهش قیمت داشته که کم تر از برخی آلت کوین های محبوب است و این تمایل کم تر برای ریسک را در میان معامله گران بازار ارز رمزنگاری نشان می دهد.
در نمودارهای روزانه، بیت کوین به زیر خط روند صعودی یک ماهه سقوط کرد. این بدان معناست که فروشندگان کوتاه مدت کنترل حرکت را (به ویژه پس از این که قیمت از سطح 45000 دلار در روز سه شنبه اصلاح شد) در دست دارند. شکست های اخیر سطوح حمایت در نمودارها سیگنال های حرکت نزولی را تایید کرده اند، اگرچه به نظر می رسد که عقب نشینی های قیمت محدود هستند.
کال مارجین چیست؟ اهمیت Margin Call در معاملات فارکس
هر معامله گر فارکس برای جلوگیری از کال مارجین شدن تلاش زیادی می کند. کال مارجین می تواند برای شما یک اشتباه باشد. بنابراین ، شما باید همه چیز را در موردآن از جمله ، نحوه بوجود آمدن آنها و نحوه جلوگیری از آنها بدانید.
معاملات فارکس یک ریسک خطرناک است و معامله گران می خواهند از آن اجتناب کنند خطرات تا آنجا که می توانند از هرگونه شرایط نامطلوب جلوگیری کنند.
یکی از این ریسک ها ، سرمایه گذاری با استفاده از حساب های مارجین است. معاملات مارجین به شما فرصتی می دهد که در آن می توانید برای سرمایه گذاری در دارایی های مالی از کارگزار خود وام بگیرید. به این ترتیب ، شما سرمایه بیشتری برای سرمایه گذاری دریافت می کنید ، اما در عین حال ، خطر کال مارجین را نیز به همراه دارد.
کال مارجین چیست؟
بیایید کمی راجب کال مارجین صحبت کنیم. هنگامی که با مارجین ترید می کنید ، باید یک حساب مارجین باز کنید. این یک حساب سرمایه گذاری نقدی وام نزد یک کارگزار است. می توانید از این حساب برای معاملات سهام استفاده کنید. با کمک این حساب ، یک کارگزار می تواند برای خرید سهام یا دارایی های مالی به سرمایه گذار وام نقدی بدهد.
کارگزار مقداری پول قفل می کند تا موقعیت معامله گر باز بماند. این پول به عنوان مارجین شناخته می شود. و مقدار پولی که برای افتتاح موقعیت های بیشتر در حساب باقی می ماند به عنوان خالص موجود شناخته می شود.
با استفاده از این دو مقدار ، می توانید سطح مارجین را محاسبه کنید. سطح مارجین درصد نسبت حقوق صاحبان سهام به حساب مورد استفاده است. می توانید این را با فرمول محاسبه کنید:
سطح مارجین = (حقوق صاحبان سهام/مارجین استفاده شده) *100
اکنون ، هنگامی که سطح مارجین بالا است ، به این معنی است که شما پول بیشتری برای انجام معاملات بیشتر در اختیار دارید. با این حال ، هنگامی که سطح مارجین به زیر 100 falls می رسد ، به این معنی است که از تمام مارجین موجود استفاده شده است و شما نمی توانید معامله بیشتری انجام دهید.
در چنین شرایطی ، کارگزار از شما می خواهد که مقداری از وجوه را به صورت نقدی یا انتقال اوراق بهادار به حساب خود واریز کنید تا آن را به حداقل ارزش یا مارجین نگهداری برساند. اگر این کار را انجام ندهید ، حساب شما ممکن است در معرض خطر باشد. این هشدار توسط یک کارگزار به معامله گر به عنوان کال مارجین معروف است.
کال مارجین و اهرم
برای درک بهتر فراخوان مارجین ، باید رابطه بین مارجین و اهرم را بیاموزید. می توانید این دو را دو روی یک سکه بنامید. مارجین حداقل مبلغی است که برای استفاده از یک معامله به آن نیاز دارید. از سوی دیگر ، اهرم به شما این امکان را می دهد تا در بازار قرار بگیرید که در آن می توانید اندازه های موقعیت بزرگ را با هزینه سرمایه کمتری مبادله کنید.
در معاملات فارکس ، اهرم و نرخ مارجین فارکس به هم مرتبط هستند. نرخ مارجین نشان می دهد که چند درصد از کل ارزش تجارت را می توان برای وارد کردن یک معامله استفاده کرد.
دلایل کال مارجین در معاملات فارکس
همانطور که گفته شد ، در یک کال مارجین ، یک معامله گر هیچ پولی برای انجام معاملات ندارد. او باید بودجه اضافه کند. این وضعیت زمانی بوجود می آید که زیان در معاملات مارجین قابل استفاده را کمتر از سطح قابل قبولی که توسط کارگزار تعیین می شود ، کاهش دهد.
زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر متعهد می شود از بخش زیادی از حقوق صاحبان سهام به عنوان حاشیه استفاده کند. با انجام این کار ، فضای بسیار کمی برای جبران تلفات باقی می گذارید. برخی از دلایل کال مارجین عبارتند از:
- اگر تجارت طولانی اهرم بیش از حد مدت خود را با شکست مواجه کرده اید که منجر به کاهش مارجین قابل استفاده می شود
- در کنار این دلیل ، از حساب خود بیش از حد استفاده می کنید
- اگر یک حساب کمبود بودجه دارید که شما را مجبور می کند با مارجین بسیار کمتر قابل استفاده ، بیش از حد معامله کنید
- اگر بدون معامله می کنید توقف ضرر و قیمت به سرعت در جهت مخالف حرکت می کند.
کال مارجین چگونه کار میکند؟
در صورت دریافت کال مارجین ، باید فوراً واکنش نشان دهید تا حقوق صاحبان سهام خود را افزایش دهید. برای این کار ، می توانید پول بیشتری به حساب خود اضافه کنید. یا می توانید برخی از سهام یا اوراق بهادار را به حساب منتقل کنید. راه دیگر این است که برخی از اوراق بهادار و دارایی های خود را بفروشید تا میزان بدهی خود را کاهش دهید.
کال مارجین به این دلیل نامگذاری شد که دلالان برای اطلاع از موضوع از معامله گران تماس می گرفتند. با این حال ، امروزه ایمیل یا متن بیشتر برای اطلاع معامله گران در مورد سطوح پایین تر حاشیه است.
هرگاه برای اولین بار با یک شرکت حساب کاربری ایجاد می کنید ، باید از آنها سوال کنید که چگونه با شما کال مارجین برقرار می کنند. همچنین باید بدانید چقدر زمان برای پاسخگویی به این تماس خواهید داشت. گاهی اوقات ، شرکت ها پس از صدور فراخوان حاشیه ، موقعیت ها را به طور خودکار می بندند. بنابراین ، شما باید از شرکت در این مورد نیز سوال کنید. به طور کلی ، چند روز فرصت دارید تا مشکل را برطرف کنید.
با این حال ، در صورت عدم پاسخگویی ، شرکت حق دارد موقعیت های شما را بفروشد تا حساب شما در محدوده حاشیه قرار گیرد. در چنین شرایطی ، شما نمی توانید نسبت به موقعیت هایی که به فروش می رسد و به چه قیمتی واکنش نشان دهید.
اساس کال مارجین
اساس کال مارجین چیست؟ قواعدی که مبنای فراخوان مارجین را تعیین می کنند ، توسط مقامات فدرال و توسط خود شرکت ها تعیین می شود. این قوانین استانداردهایی را برای الزامات مارجین تعیین می کند که میزان نقدینگی را که باید در هر مرحله هنگام انجام معاملات اعتباری در حساب خود داشته باشید تعیین می کند. الزامات مارجین می تواند درصدی از قیمت کامل تجارت شما یا درصد حساب کامل شما باشد.
الزامات مارجین می تواند انواع مختلفی داشته باشد. می تواند حداقل مارجین (حداقل مبلغ مورد نیاز برای افتتاح حساب) ، مارجین اولیه (حداقل مبلغ قبل از استقراض و مارجین نگهداری (حداقل مبلغ برای نگه داشتن موقعیتی که در آن معامله کرده اید)) همه این موارد تصمیم می گیرد که آیا مقدار در حساب شما متناسب با میزان اهرم مورد استفاده شما است.
ارزش خالص در اینجا به ارزش دارایی شما در حساب منهای مبلغی که برای معامله وام گرفته اید اشاره می کند. بیایید این را با یک مثال درک کنیم. شما یک حساب دارای دارایی به ارزش 20000 دلار و 5000 دلار پول نقد دارید. در این حالت ، ارزش خالص شما 25000 دلار است. اما اگر برای بدست آوردن این دارایی ها 10000 دلار وام گرفته اید ، ارزش خالص شما 15000 دلار خواهد بود.
به طور مثال
بیایید کل فرایند فراخوانی مارجین را با یک مثال درک کنیم. فرض کنید 5000 دلار در حساب خود دارید. حالا شما می خواهید یک موقعیت کوتاه (فروش) برای USD/JPY با واحد 100،000 واحد ارزی انجام دهید.
برای این منظور ، مارجین مورد نیاز 3 درصد خواهد بود و بنابراین کارگزار 3000 دلار از حساب شما قفل می کند. این مارجین مورد استفاده شما خواهد بود. در حال حاضر ، مبلغ 2000 دلار بدون استفاده باقی می ماند و به عنوان مارجین رایگان شناخته می شود. در مجموع حقوق موجود 5000 دلار است زیرا هیچ معامله ای آغاز نشده است و هنوز هیچ ضرری رخ نداده است.
حال ، تصور کنید که یک معامله باز کرده اید و یک جفت ارز USD/JPY را برای یک قطعه فروخته اید. متأسفانه شانس با شما نیست و شما 2،000 دلار ضرر می کنید. در حال حاضر حقوق صاحبان سهام شما فقط 3000 دلار و مارجین رایگان آن صفر است.
در این مرحله ، اگر سطح مارجین را با فرمول ذکر شده در بالا ، یعنی:
(ارزش خالص موجود/مارجین استفاده شده) *100
سطح مارجین 100 است. در این مرحله ، شما یک کال مارجین از کارگزار خود دریافت می کنید تا یا حساب خود را دوباره پر کنید یا معامله را نقد کنید.
چگونه می توانید حساب خود را بالاتر از مارجین نگه دارید؟
الزامات مارجین نگهداری با توجه به شرکت متفاوت است ، اما همچنین بستگی به نوع اوراق بهادار شما دارد. مارجین نگهداری عمدتاً به خالص خالصی اطلاق می شود که شما باید در مقایسه با ارزش بازار دارایی ها حفظ کنید. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) این محدودیت را به 25 set تعیین کرده است. با این حال ، اکثر شرکتهای کارگزاری این محدودیت را تا 30-40 raise افزایش می دهند.
برای معامله گران مختلف قوانین متفاوتی وجود دارد. یک معامله گر روزانه برای ادامه معامله باید موجودی خالص 25000 دلار را در حساب خود حفظ کند. وقتی صحبت از معاملات فارکس به میان می آید ، بیشتر آنها کاملاً در مارجین هستند. این کارگزار حتی به شما فرصتی می دهد تا پولی را که متعلق به شما نیست به دست آورید. کمیسیون معاملات آتی کالا محدودیت اهرم ارزهای اصلی را 50: 1 اعلام کرده است.
اهرم در معاملات فارکس مانند یک شمشیر دو لبه است. از یک سو ، مقدار زیادی برای تجارت به شما می دهد ، اما از طرف دیگر ، هرچه از اهرم بیشتری نسبت به مبلغ سپرده گذاری استفاده کنید ، مارجین قابل استفاده کمتری برای جذب اهرم بیش از حد ضررها دارد. بعلاوه ، اگر متأسفانه در معاملات بیش از حد خود متحمل ضرر شوید ، حساب شما به سرعت تخلیه می شود.
بنابراین ، شما باید تجارت خود را با احتیاط کامل انجام دهید.
چگونه میتوانید از کال مارجین شدن جلوگیری کنید؟
هیچ تریدری نمی خواهد در طول زندگی خود با کال مارجین برخورد کند. یک کال مارجین به این معنی است که شما در معاملات خود ضررهای زیادی متحمل شده اید به طوری که یک کارگزار برای ادامه تجارت مبلغ بیشتری به عنوان وثیقه می خواهد. با این حال ، اگر بتوانید معاملات خود را به شیوه ای مناسب مدیریت کنید ، می توانید از این اتفاق اجتناب کنید.
کال مارجین شدن بیشتر در معامله گران خرید و فروش آماتور رایج است. این معامله گران در صورت از دست دادن یک هلد موفق نمی شوند از شر آن خلاص شوند. در نتیجه ، آنها برای حفظ موقعیت از دست رفته ، وجوه بیشتری به حساب خود اضافه می کنند. از سوی دیگر،معامله گران با تجربه بدانید که کجا می توانید ضررها را کاهش داده و موقعیت های بازنده را تصفیه کنید.
چند نکته برای جلوگیری از کال مارجین:
- سعی کنید حساب تجاری خود را بیش از حد اهرم نکنید. اهرم موثر شما باید کمتر باشد. اغلب برای معاملات فارکس یک اهرم ده به یک توصیه می شود.
- در استراتژی های مدیریت ریسک خود دقت کنید. سعی کنید ضررهای خود را با استاپ لس محدود کنید.
- برای ادامه معامله سعی کنید مقدار مناسبی از مارجین رایگان را در حساب خود حفظ کنید. شما نباید بیش از 1 of از حقوق حساب برای یک معامله واحد استفاده کنید. همچنین ، در هر زمان از بیش از 5 درصد از حقوق صاحبان سهام در همه معاملات خود استفاده نکنید.
- سعی کنید در اندازه های کوچکتر معامله کنید.
- هشدارهایی را در حساب خود تنظیم کنید تا هنگامی که معاملات فعال شما کاهش می یابد ، اعلان ها را دریافت کنید.
معاملات مارجین شامل ریسک های بالایی است و بنابراین ، برای همه معامله گران مناسب نیست. اگر می خواهید با مارجین تجارت کنید ، توصیه می شود ابتدا شرایط مالی و توانایی خود را برای تحمل خطرات ارزیابی کنید.
دیدگاه شما