با توجه به اینکه تعداد زیادی از سهامداران تازه وارد به بازار دانش کافی فعالیت در بازار سرمایه را ندارند، تقریبا به دنبال تقلید از یک دیگر، سیگنالگیری و اخبار هستند بنابراین در این بازارها شایعات به سرعت بر رشد و ریزش سهم تاثیر گذار است و پیشبینی رفتار سهامداران خرد در چنین بازاری کار چندان سختی نیست، کاری که حقوقیها به خوبی آن را انجام میدهند
چارچوب سیاستگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی در توسعه سرمایهگذاری جسورانه
دکتر علی وحدت رییس هیات عامل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری طی یادداشتی که در سالنامه روزنامه دنیای اقتصاد داشته است بر ارتباط مستقیم بین رشد و شکوفایی اقتصاد با توسعه نوآوری ها و تجاری سازی ایده های مبتنی بر فناوری تاکید داشت و گفت: بدون دسترسی به منابع مالی کافی و وجود یک زیست بوم کارا قابل دستیابی نیست و همین موضوع لزوم دسترسی به منابع مالی توسط شرکتها و مؤسسات نوآور و دانشبنیان را برجسته میسازد.
دکتر علی وحدت رئیس هیات عامل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری
امروزه بر کسی پوشیده نیست که رشد و شکوفایی اقتصاد ارتباط مستقیمی با توسعه نوآوریها و تجاریسازی ایدههای مبتنی بر فناوری دارد. این مهم بدون دسترسی به منابع مالی کافی و وجود یک سرمایهگذار منفعل زیست بوم کارا قابل دستیابی نیست و همین موضوع لزوم دسترسی به منابع مالی توسط شرکتها و مؤسسات نوآور و دانشبنیان را برجسته میسازد.
با نگاهی به گذشته و همچنین تجارت دیگر کشورها میتوان به وضوح مشاهده کرد که بسیاری از پیشرفتهای فناورانه در نتیجهی رویکرد مناسب نسبت به سرمایهگذاری رخ دادهاند. اهمیت سرمایهگذاری در آنجاست که تامین کننده مالی با کارآفرینان در ریسکها و نااطمینانیهای ناشی از فعالیتهای نوآورانه مشارکت میکند و همین موضوع امکان اتخاذ یک راهبرد جسورانه و حرکت بر فناوریهای بنیادی را برای کارآفرینان و محققان فراهم میسازد. در این راستا و با توجه به اهمیت موضوع سرمایهگذاری، نهادهایی همچون صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه در کشور تشکیل شدند تا از این رهگذر تامین مالی نوآوری تسهیل شده و تنگناهای ذاتی این حوزه مرتفع گردد. لیکن از آنجا که سرمایهگذاری در حوزههای فناورانه علاوه بر نااطمینانیهای گسترده نیازمند رویکردهای کاملا متفاوت نسبت به سرمایهگذاری سنتی است، سرمایهگذار منفعل دولتها نیز در اشکال و قالبهای مختلف در این بازار حاضر شده و کمک میکنند بخشی از چالش های مربوط به تامین منابع مالی جسورانه مرتفع شود. مشارکت دولتها در بازار سرمایهگذاری جسورانه در کشورهای مختلف با سطوح متفاوت توسعه یافتگی مشهود است. دادههای مربوط به تامین مالی جسورانه صندوقهای سرمایهگذاری اروپا نشانگر میانگین مشارکت حدودا 20 درصدی سازمانهای دولتی در سال 2014 و 13.8 درصدی آنها در سال 2018 از کل منابع جذب شده است. این در حالی است که کشورها با سطح توسعهیافتگی پایینتر و بازارهای مالی کم عمقتر سهم بالاتری از حضور و مشارکت بخش عمومی برای شکلدهی بازار سرمایهگذاری جسورانه دارند.
در ایران حمایت از فعالیتهای نوآورانه و شرکتهای دانشبنیان با تصویب و اجرای «قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» از سال 1389 شدت گرفت. در راستای تحقق اهداف این قانون و به منظور كمك به توسعه اقتصاد دانشبنيان، «صندوق نوآوری و شکوفایی» در سال 1391 زیر نظر رییسجمهور آغاز به کار کرد. این صندوق از ابتدای فعالیت در سه حوزه تسهیلات، ضمانتنامه و ارايه خدمات توانمندسازی از شرکتهای دانشبنیان حمایت و تلاش نمود مسئله تامین مالی نوآوری را در ابعاد ملی مورد توجه قرار دهد. همزمان با اوج گرفتن و توسعه گستره فعالیتهای دانشبنیان در کشور، رویکرد صندوق نوآوری و شکوفایی نیز از اواسط سال ۱۳۹۷ تغییر کرد. در گام نخست برنامه همکاری با همه نهادهای فعال در اکوسیستم در دستور کار قرار گرفت و بعد توسعه سرویس¬های مالی از صندوق¬های پژوهش و فناوری کمک خواستیم و در نتیجه حجم پرداخت تسهیلات به شدت افزایش یافت؛ به نحوی که تسهیلات این صندوق در دهماهه ابتدایی سال ۱۳۹۸ حدود ۳ برابر کل تسهیلات پرداختی از ابتدای فعالیت بود. در بخش ضمانتنامه و خدمات توانمندسازی نیز حمایت از شرکتهای دانشبنیان در ابعاد چند برابری رشد کرد و دامنه حمایت به شکل قابل توجهی توسعه یافت. در گام بعدی موضوع سرمایهگذاری و مشارکت به عنوان یکی از مهمترین الزامات توسعه زیستبوم نوآوری با کمک نهادهایی مانند صندوقهای جسورانه بورسی و صندوقهای پژوهش و فناوری در دستور کار صندوق قرار گرفت و بر این اساس برنامههای اجرایی از ابتدای سال ۹۸ آغاز شد.
نکته حایز اهمیت در این خصوص توجه به ابعاد مختلف حمایت بخش دولتی از توسعه سرمایهگذاری و بازار تامین مالی جسورانه است. در کنار تمامی جذابیتهایی که موضوع سرمایهگذاری از آن برخوردار است، عدم اتخاذ رویکرد مناسب و استفاده از ابزار کارآمد امکان انحراف عمده در منابع و عدم حصول به نتیجه را افزایش می دهد. از این روی گام نخست شناخت دقیق حوزه دخالت، دلایل ورود نهاد دولتی به این حوزه و نهایتا طراحی ابزار بهینه است. صندوق نوآوری و شکوفایی در این راستا راهبرد اجرایی و منسجمی را با مطالعه تجارب مشابه در سایر کشورها و سابقه موجود در کشور اتخاذ نمود. بر این اساس ۲ ابزار اصلی را برای حمایت از توسعه سرمایهگذاری مورد توجه قرار داد و تلاش کرد با اتکای بر آنها اهدف خود را اجرایی سازد. این ابزار به نحوی طراحی شدند که در کنار عملیاتی نمودن موضوع تزریق منابع مالی به بازار، چالش عدم دخالت دولت در فرایندهای تصمیمگیری و مدیریتی را از یک سو و امکان هدایت بازار به سمت ایجاد نهادهای پایدار را نیز از سوی دیگر به عنوان ماموریت خود مد نظر قرار دهد. بنابراین اولویت صندوق بر کمک به کارآفرینان در بستر بازار و رویکرد توسعه نهادهای حرفهای خصوصی قرار گرفت.در ادامه نوشتار حاضر مرور مختصری بر چارچوب مفهومی و راهبرد اصلی سیاست صندوق در استفاده از ابزار مورد اشاره خواهد داشت.
1. مشارکت در تاسیس و توسعه صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و خصوصی
بخشی از موضوعات نوآورانه به دلایل مختلف از ریسک فنی، عملیاتی و مالی کمتری برخوردار هستند. این پروژهها ذاتا با استقبال بخش خصوصی روبرو میشوند و سرمایهگذاران حرفهای نیز تمایل به حضور در این حوزهها دارند. سیاست صندوق نوآوری و شکوفایی صرفا افزایش منابع مالی در دسترس بخش خصوصی برای عبور از مرحله گذر و شکلگیری بازار منطبق بر منطق تصمیمگیری سرمایهگذاران موجود است. بر این اساس بستر و سازوکار حمایتی صندوق برای شرکتهای استارتآپی و دانشبنیانی که از خصوصیات فوق برخوردارند، مشارکت در صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و خصوصی است. لذا صندوق نوآوری و شکوفایی در دو قالب 20 درصدی و 40 درصدی اقدام به سرمایهگذاری در این صندوقها میکند. سیاست صندوق در این مشارکتها عدم دخالت در سازوکار مدیریتی است. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه در ایران تجربه نوپایی است که در بستر بازار سرمایه کشور شکل گرفته است؛ علیرغم این واقعیت که این صندوقها به عنوان یک تجربه جدید همچنان نیازمند بهینهسازی عملکرد و بهبود روشهای اجرایی هستند، ظرفیت ایجاد شده به نحوی است که پروژه های نوآورانهای که از جذابیتهای نسبی برای بخش خصوصی برخوردار باشند، میتوانند در یک فضای حرفهای و شفاف به توسعه فعالیت و تامین مالی بپردازند. بنابراین دسته اول موضوعات نوآورانه که ذاتا نیمرخ ریسک و بازده معقول و منطقی از منظر سرمایهگذاران خصوصی دارند امکان دریافت و حمایت مالی در این چارچوب خواهند داشت. بدیهی است پروژههایی با ویژگیهای برشمرده نباید به صورت گلخانهای توسط نهادهای عمومی و دولتی تحت حمایت قرار گیرند؛ و وظیقه صندوق نوآوری و شکوفایی به عنوان نهاد مالی دولتی صرفا افزایش منابع مالی بازار برای فعالان و تسهیل تامین مالی است؛ تا از این مسیر رشد و بلوغ آنها در فضای رقابتی و مبتنی بر ساختار بازار انجام شود.
2. مدل همسرمایهگذاری
در کنار موضوعات مورد اشاره که از ریسک و بازده جذابی برای بخش خصوصی برخوردار است، موضوعات فناورانه متعددی نیز وجود دارد که به دلیل نااطمینانیهای فنی و ابهامات ذاتی، برای بخش خصوصی جذابیت پایینتری داشته و سرمایهگذاران خصوصی امکان تحمل ریسک بالای این موضوعات را به تنهایی ندارند. در عین حال این موضوعات به دلیل نگاه به آینده و یا اولویتهای راهبردی، برای توسعه کشور یک الزام حیاتی هستند و به عنوان زیرساخت توسعه کشور و توان رقابتی از اهمیت بالا برخوردارند. چارچوب این پروژهها به نحوی است که نمیتوان از سرمایهگذار خصوصی انتظار داشت علیرغم وجود فرصتهای متعدد سودآوری در فضای اقتصادی کشور، رغبتی برای حضور چشمگیر در حوزهها مورد اشاره داشته باشد و ریسکهای بالای توسعه دانشفنی یا سرمایهگذاری در این فعالیتها را بدون حمایت دولت متحمل شود. در اینگونه موضوعات نیاز است که دولت با حمایت حداکثری زمینه رشد و توسعه ایده را فراهم نموده و در عین حال باعث از بین رفتن ساختار اقتصادی حاکم بر آن کسبوکار نیز نشود. ساختار حمایتی صندوق نوآوری و شکوفایی برای این موضوعات افزایش جذابیت پروژه از طریق بهبود نیمرخ ریسک و بازده آن است. لذا در فعالیتهایی که رغبت بخش خصوصی نسبت به آنها کمتر است، سیاست صندوق بهبود توجیه اقتصادی طرح از بستر تزریق منابع عمومی است؛ در عین حال همچنان خط قرمز پیشروی صندوق پرهیز از مدیریت و دخالت در سازوکار توسعه آن کسبوکار تعریف شده است. به بیان دیگر صندوق به جای ورود مستقیم و حمایت بلاشرط تلاش میکند که نیمرخ ریسک و بازده پروژههای اینچنینی را با دخالت خود به نحوی تغییر دهد که با الگوی تصمیمگیری بخش خصوصی منطبق شود و از این رهگذر توجیه اقتصادی پروژه و جذابیت آن افزایش یابد. مدل سرمایهگذاری صندوق در این بخش تحت عنوان همسرمایهگذاری توسعه یافته است. بر این مبنا وظیفه انتخاب، مدیریت و هدایت طرح تماما بر عهده سرمایهگذار منتخب خصوصی (عامل سرمایهگذاری) است و صندوق صرفا در قالب یک تامین کننده مالی منفعل و در یک ساختار نامتقارن ایفای نقش میکند. در این سازوکار صندوق نوآوری و شکوفایی تا سقف ۴ برابر سرمایهگذاری یک عامل در یک پروژه اقدام به تامین مالی خواهد کرد. صندوق در کنار آورده ۴ برابری خود ساختار غیرمتقارن را در توزیع سود و زیان پروژه نیز تدارک دیده است تا از این طریق سهم صندوق در ریسکهای مربوط به عدم حصول نتیجه بیشتر و در بازده حاصل از موفقیت پروژه نیز کمتر از بخش خصوصی باشد. بنابراین صندوق در این قالب نقش یک نهاد تامین مالی ماموریت محور را بر عهده دارد که تلاش میکند انگیزه حضور سایرین برای ورود به اولویتهای راهبردی کشور باشد. چارچوب تامین مالی به نحوی است که صندوق صرفا قواعد بازی را به گونهای چیدمان کرده است که توجیه دوگانه ریسک و بازده برای بخش خصوصی منطبق با شرایط بازار شود و لذا پروژههای راهبردی نیز همچون دسته اول پروژهها با مدیریت و ساختار تصمیمگیری سرمایهگذاران حرفهای راهبری شود.()
صندوق نوآوری شکوفایی با توجه به تجربه حضور دولتها در فضای کسبوکار بایدها و نبایدهای مربوط به دخالت دولت در سازوکار بازارهای اقتصادی را مورد توجه خود دارد. لذا علیرغم استقبال گذرا و کوتاهمدتی که بعضا از دخالت حداکثری و توزیع زیاد منابع به عمل میآید، همچنان بر موضع خود مبتنی بر سرمایهگذاری هدفمند، با دخالت حداقلی و راهبری بخش خصوصی مانده و معتقد است که مسیر توسعه پایدار تامین مالی نوآوری در کشور با اتکای به توان بخش خصوصی میسر است. بدیهی است تجربه اندک دولت برای حمایت از فعالیتهای نوآورانه، کمبود اجزای بالغ در زیستبوم نوآوری و تنگناهای ذاتی محیط کسبوکار کشور، موضوع سرمایهگذاری و مشارکت را با معضلات و چالشهای بزرگی روبرو میسازد، لیکن در هر حال کشور در این عرصه نیز نیازمند آموزش با الهام از تجربه سایر کشورها است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که دستیابی به یک بازار سرمایهگذاری خطرپذیر پویا نیازمند توسعه ابزارهای متعدد و یافتن سازوکارهای متنوعی است که با اتکا بر آنها بتوان تامین مالی را تسهیل کرد و نیازهای موجود در زیستبوم نوآوری کشور را مرتفع ساخت. امید است در سال آتی با توسعه ابزار جدید، نواورانه و کارا بتوانیم گام موثری در بهبود جایگاه اقتصاد دانشبنیان کشور برداشته و زیرساختهای حیاتی اقتصاد دانشبنیان را به صورت منطقی و علمی اجرایی کنیم. تردیدی نیست که شکوفایی اقتصادی از بستر نوآوری و اقتصاد دانشبنیان میگذرد.
سرمایهگذار منفعل
نتایج جستجو برای: مدل منفعل
تعداد نتایج: 120819 فیلتر نتایج به سال:
پایش و مدل سازی تغییرهای زمانی - مکانی پوششگیاهی با استفاده از NDVI و مدل Markov-CA ( مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)
خوشه بندی کاتالوگ لرزه ای و مدلسازی پسلرزه ها با استفاده از مدل ETAS
مدل سازی و حل مساله مسیریابی وسایل نقلیه (VRP) در بخش توزیع زنجیره تامین با درنظر گرفتن محدودیت تردد
ارائهی مدل مقدار اقتصادی تولید (EPQ) با در نظر گرفتن تورم، ارزش زمانی پول و متغیر سرمایهگذاری در ظرفیت تولید
ارائهی یک مدل ترکیبی از ANP فازی بازهیی، FMEA فازی بازهیی و TOPSIS فازی بازهیی برای انتخاب تأمینکنندگان تحت شرایط ریسک
مطالعه علل و عوامل موثر بر آسیبپذیری در ایستگاههای تقلیل فشار گاز با استفاده از مدل SVA و رویکرد مهندسی تابآوري
اثر میدان مغناطیسی خارجی بر نهشت انرژی الکترون درون سوخت چگال در مدل افروزش سریع- شوکی با استفاده از ابزار شبیهسازی Geant4
بررسی پارامترهای سینتیک دامهای عمیق دزیمتر C:3O2α-Al (500-TLD) از راه مقایسهی پاسخ گرمالیانی انتقال یافتهی نوری تجربی با مدل نظری
مخاطبان منفعل یا افراد گزینشگر آن سوی رسانهها؟ کنکاشی تطبیقی در متون و نظریههای ارتباطی
مقاله حاضر به بررسی و شناخت ویژگیها و ماهیت عمومی «افراد آن سوی رسانهها» میپردازد و آن را در کشورهای درحالتوسعه با اصطلاح «مخاطبپنداری» توصیف میکند. در مقدمه سرمایهگذار منفعل این مقاله به این نکته اشاره شده که هرچه تصویر ذهنی سیاستگذاران و مدیران عرصههای رسانهای در کشورهای درحالتوسعه با واقعیتهای موجود در این عرصه فاصله داشته باشد، پیامدهایی از قبیل دور شدن مخاطبان از محتواهای رسانههای بومی و مورد ت.
حقوقیها به راحتی رفتار سهامداران خُرد را پیشبینی میکنند| بهترین مدل معاملاتی در بازار سرمایه چیست؟
با توجه به اینکه تعداد زیادی از سهامداران تازه وارد به بازار دانش کافی فعالیت در بازار سرمایه را ندارند، تقریبا به دنبال تقلید از یک دیگر، سیگنالگیری و اخبار هستند بنابراین در این بازارها شایعات به سرعت بر رشد و ریزش سهم تاثیر گذار است و پیشبینی رفتار سهامداران خرد در چنین بازاری کار چندان سختی نیست.
بازار؛ گروه بورس: آخرین ابزاری که به تحلیلهای بازار سرمایه اضافه شد، تحلیل مالی رفتاری که به عنوان یک مبحث جدید در علوم تحلیل مالی مطرح شد. تحلیلگران مالی رفتاری معتقدند رفتار سرمایه گذاران در بورس؛ نحوه سرمایهگذار منفعل تصمیم گیری، تخصیص منابع پولی، قیمت گذاری و ارزیابی بازدهی شرکت ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد .
با توجه به اضافه شدن پارامتر رفتار مالی سهامداران، ابزارهای تحلیل بازار سرمایه به سه بخش تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تحلیل مالی رفتاری تقسیم میشود که هر کدام از آنها بر اساس یکسری معیارها ارزش سهم و همچنین روند حرکت شاخص در آینده را مشخص میکند.
در تحلیل تکنیکال، تحلیلگر سعی میکند بر اساس تغییرات قیمتی بازار و با استفاده از نمودارها که مبتنی بر تغییرات قیمتی در زمان هستند، قیمت سهم را مشخص کند، اما در تحلیل بنیادی چندان توجه به بازار سهام صورت نمیگیرد و تحلیلگر بر اساس وضعیت شرکت و صورت مالی آن ارزش سهم را تخمین میزند. تحلیلگران رفتار مالی اما مدعی هستند که نگرش یک سرمایهگذار به بازار سرمایه تابعی از روانشناسی سرمایهگذار، عقاید و نظرات وی و موضع گیری او در رابطه با ریسک است و در این روش تحلیلی به این نگرشها پرداخته میشود .
شخصیتهای رفتار مالی بازار سرمایه
در سال ۲۰۰۰ بعد از ترکیدن حباب سهام شرکتهای تکنولوژی، موضوع رفتار مالی به یک موضوع روز تبدیل شد. «یوجین فاما» از نظریه پردازان این رشته مدعی شده بود که قیمت سهام در بازار تا حدودی غیر عقلایی است؛ که به نظر میرسد منظور از غیر عقلایی بودن سهم، اشاره به رفتارهای سهامداران در بالا و پایین بردن سهم بدون در نظر گرفتن پارامترهای اقتصادی میباشد، موضوعی که برخی از محققان هم آن را تایید میکنند.
بعد از به یقین رسیدن تاثیرات رفتار سهامداران بر روی قیمت سهم در بورس، مدلهای رفتاری و قواعد ریاضی به این علوم اضافه شد. مدل پنج جهته bb&k شخصیت افراد را از نظر سرمایه گذاری، شیوه نگرش به زندگی، محتاط و تحلیلگر بودن، احساسی، شهودی، عجول و کم طاقت، به چهار شخصیت مطمئن، بی پروا، محتاط، مضطرب تبدیل میشود.
در مدل دیگری که به مدل «بارن وال» معروف است تنها دو شخصیت سرمایهگذار منفعل و سرمایهگذار فعال در بازار سرمایه وجود دارد که در آن افراد منفعل ثروت چندانی به دست نمیاوردند ولی افراد فعال به خاطر ریسک پذیری بالا، سود خوبی از بازار کسب میکنند.
با توجه به اینکه تعداد زیادی سرمایهگذار منفعل از سهامداران تازه وارد به بازار دانش کافی فعالیت در بازار سرمایه را ندارند، تقریبا به دنبال تقلید از یک دیگر، سیگنالگیری و اخبار هستند بنابراین در این بازارها شایعات به سرعت بر رشد و ریزش سهم تاثیر گذار است و پیشبینی رفتار سهامداران خرد در چنین بازاری کار چندان سختی نیست، کاری که حقوقیها به خوبی آن را انجام میدهند
داشتن یک استراتژی مالی در بازار سهام و یا رفتارهای هیجانی که در مثبت و منفی بازار دیده میشود در شخصیتهای که در بالا ذکر تعریف میشود. با توجه به دادههای بازار سرمایه و تعاریف شخصیتهای مختلف از سهامداران هنوز به صورت مطلق شخصیتی را که بتواند بهترین بازده از بازار سرمایه را کسب کنند، معرفی نشده اما برخی از پژوهشگران سعی کردند با نزدیک کردن قواعد ریاضی به رفتار مالی سهامداران، تیپ شخصیتی شما PNR ( عمل گرا، آمیز گر، واقع بین ) را به عنوان تیپ شخصیت موفق در بازار معرفی کنند.
رابطه بین رفتار مالی و تحلیل تکینکال
اصول تحلیل تکنیکی به مجموعه روشهایی اطاق میگردد که سعی دارد با مطالعه رفتار قیمتهای گذشته قیمتهای آتی اوراق بهادار را پیشبینی کند، تجربههای مشهود در بازار سرمایه و همچنین تحقیقات صورت گرفته، نشان میدهد سرمایهگذاران به سرعت به قیمتهای جدید واکنش نشان میدهد و در نتیجه روشهای تحلیل تکنیکی به احتمال زیاد منفعتی برای سرمایه گذاران به همراه ندارد.
شریفینیا یکی از کارشناسان بازار سرمایه در گفتگوی که با بازار داشت میگفت که نقاط حمایتی و مقاومتی که تحلیلگران تکنیکال مطرح میکنند، باعث ایجاد حساسیت سهامداران خرد به این نقاط میشود. او بخشی از شکل گیری رفتار سهامداران را حساسیت روی نقاط حمایت و مقاومتی که مطرح میشود عنوان کرده است. به نظر میرسد رابطه متقابلی بین رفتار سهامداران و تحلیل تکنیکال وجود دارد، چرا که هر دو از یکدیگر تاثیر میپذیرند.
رابطه بین تحلیل بنیادی و تحلیل رفتاری
تحلیل دقیق بنیادی بر سرمایهگذار منفعل اساس واقعیتهای شرکت پذیرفته شده در بورس به سهامدار اطلاعات جدیدی را از ارزندگی سهم میدهد و سهامدار بر اساس چنین اخباری اقدام به معامله بر روی سهم میکنند. شواهد نشان میدهد که معمولا سرمایهگذاران دائما در مورد چشم انداز سهم شرکت مبالغه میکنند که خود چنین موضوعاتی در بازار سرمایه سبب شکل گیری رفتارهای معاملهگران نسبت به سهم میشود.
مقاله «وال استریت» در مورد رفتار مالی موضوعی را مطرح میکند که برخی از واقعیتهای که از نظر بنیادی بر خلاف قاعده بازار هستند، از رفتار سهامداران الگو میگیرد، به عنوان مثال سهمهای که نسبت قیمت به فروش( p/b ) پایینی دارند اغلب عملکردی از خود در بازار بروز میدهند که از دیدگاه بنیادی یک خلاف قاعده محسوب میشود اما در مقاله وال استریت محقق نشان داده است که سهام با نسبتهای پایین قیمت به فروش، عملکرد بهتری دارد. نویسنده معتقد است که نسبت قیمت به فروش یک عامل قوی موثر بر رفتار سهامداران سرمایهگذار منفعل است.
به گفته «روجرد» روانشناس مالی، شخصیت مالی افراد را میزان ریسکپذیر بودن آن مشخص میکند، به گونهای تمامی رفتارهای موجود در معاملات را به این نوع از ویژگی ارتباط داده است. او میگوید منظور از ریسکپذری یعنی جرات سرمایهگذاری با منطق سود و زیان
تاثیرات رفتار مالی سهامداران بر نسبت p/e
در نسبت پی به ای معمولا سودآوری سهم ثابت در نظر گرفته میشود و آنچه که متغییر چنین نسبتی در بازار است قیمت سهم (p ) است که این باور در میان برخی از کارشناسان بازار مطرح است که رفتار سهامداران عامل شکل گیری قیمتها و در نتیجه تغییر این نسبت برای سهمها است.
آنچه که گفته شد به این معنی نیست همه پارامترهای تاثیر گذار بازار سرمایه به رفتار مالی بازیگران بازار ارتباط دارد، ولی بخش عمدهای از روند بازار سرمایه به رفتارهای که ناشی از عوامل محیطی و داخلی است، بستگی دارد.
در بخش رفتار مالی با دو موضوع شخصیت سهامدار و عوامل تاثیر گذار بر رفتار سهامدار سر و کار داریم که نوع واکنش به عوامل محیطی، بیشتر بستگی به شخصیت سهامدار دارد. به عنوان مثال زمانی که بازار روند ریزشی پیدا کرد برخی از افراد اقدام به فروش سهم میکنند و برخی دیگر با نگاه بلند مدت به بازار سرمایه سهم نگه میدارند که نوع شخصیت افراد تعیین میکند که کدام رفتار را انجام دهد.
به گفته «روجرد» روانشناس مالی، شخصیت مالی افراد را میزان ریسکپذیر بودن آن مشخص میکند، به گونهای تمامی رفتارهای موجود در معاملات را به این نوع از ویژگی ارتباط داده است. او میگوید منظور از ریسکپذری یعنی جرات سرمایهگذاری با منطق سود و زیان.
کدام تحلیل میتواند در بازار سرمایه موفق باشد؟
ارتباط نزدیک سه تحلیل بنیادی، تکنیکال و رفتاری در بازار سهام، پاسخ به این سوال که کدام تحلیل بیشتر در بررسی سهم میتواند به سهامداران کمک کند کمی مشکل کرده است. در این رابطه شریفینیا مدیر عامل یکی از کارگزاریها بورس در گفتگوی که با بازار داشت، معتقد است که تحلیل بنیادی بهترین رویکرد را نسبت به آینده سهم به سهامداران میدهد.
بررسی دیدگاه بیشتر کارشناسان بازار نشان میدهد که آنها بیش از آنکه به رفتار مالی سهامداران توجه کنند، بر تحلیل تکنیکال و بنیادی سهم توجه دارند. اما بارها دیده شده که بازار نقاط حمایتی و مقاومتی که توسط تحلیلگران تکنیکال معرفی شده است را میشکند که این موضوع بیشتر مبتنی بر رفتار سهامداران بازار چه حقوقی و چه حقیقی است. بررسی رفتار مالی سهامداران بازار مالی ایران که مقالات متعددی هم در این رابطه نوشته شده میتواند کمک خوبی در بررسی روند بازار به سهامداران بدهد.
حسین بدری مترجم کتاب رفتار مالی در گفتگوی کوتاهی که با بازار داشت گفت: یکی از ایرداتی که در بازار سرمایه دیده میشود تلاش شکل دادن یک نوع رفتار در بازار است، این در حالی است که جذابیت بازار مالی و توسعه آن به وجود رفتارهای مالی متعددی بر میگردد.
وی اضافه کرد: مشاهده میشود هر زمانی که بازار روبه رشد، اظهاراتی از سوی مسئولین و همچنین کارشناسان مطرح میشود که در باطن به دنبال شکل دادن یک نوع رفتار خاص در بین سهامداران خرد و تازه کار است. اینکه بعد از تشویق سهامداران به بازار بدون دادن آموزش لازم به دنبال شکل دهی رفتار آنها در بازار مثبت و منفی باشیم، یک نوع اجحاف در حق سهامداران است چرا که ممکن است برخی از اظهار نظرها از سوی ذی نفعان بازار باشد.
این کارشناس رفتار مالی سرمایهگذار منفعل عنوان کرد: آموزش لازم در بازار سرمایه تا حد زیادی در شکل گیری رفتار منطقی در بازار کمک میکند، چنین افرادی معمولا برای خود یک استراتژی و پلنهای در سرمایه گذاری در بازار دارند، اشخاص آموزش دیده معمولا یک حد سو و ضرر را در سهم در نظر میگیرند و به جو روانی بازار توجه چندانی نمیکند، این به معنی نادیده گرفتن رفتار مابقی سهامداران نیست بلکه یک سرمایهگذار موفق سرمایهگذاری است که بتواند رفتار رقبای خود را به خوبی پیشبینی کند. به نظر میرسد که حقوقیهای بازار سرمایه هم با بررسی و ارزیابی رفتار سهامداران اقدام به معامله در این بازار میکنند.
بدری در خصوص رفتارهای مالی در بازار ایران گفت: با توجه به اینکه تعداد زیادی از سهامداران تازه وارد به بازار دانش کافی فعالیت در بازار سرمایه را ندارند، تقریبا به دنبال تقلید از یک دیگر، سیگنالگیری و اخبار هستند بنابراین در این بازارها شایعات به سرعت بر رشد و ریزش سهم تاثیر گذار است و پیشبینی رفتار سهامداران خرد در چنین بازاری کار چندان سختی نیست، کاری که حقوقیها به خوبی آن را انجام میدهند.
فیلوجامعهشناسی
مفهوم «درآمد منفعل»، در متن کارآفرینی سرمایهدارانه
اسکات آلن؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ ارشمیدس، زمانی گفت: «به من اهرمی بدهید که به قدر کافی بلند باشد و نیز یک تکیهگاه بدهید تا این اهرم بر آن جابهجا شود، آن وقت جهان را تکان خواهم داد».
▬ «اهرم» یک مفهوم قدرتمند است. این مفهوم همان تفاوت بنیادین بین یک «مزدبگیر» و یک «کارآفرین» است: یعنی، پولگرفتن برای تمام وقتی که صرف میکنید («مزدبگیر»)، در برابر پولدرآوردن از دل کوششهای دیگران و تلاشهای پیشین خودتان («کارآفرین»).
▬ «درآمد منفعل»، همان مفهومی است که نتیجه منطقیاش میتواند به این قرار تعریف شود: «با حداقل میزان کوشش از جانب خود یا کارمندانتان، درآمد کسبوکارتان را به حداکثر میزان ممکن برسانید».
▬ چیزی به سرمایهگذار منفعل عنوان «درآمد منفعل» صددرصدی وجود ندارد و نمیتواند ممکن باشد. حتی، سپردن پول به بانک هم اندکی تلاش میطلبد و البته، هیچ نقطه میانبری در این وضعیت وجود ندارد تا در آن بتوانید درآمد فعال خود را به یک «درآمد منفعل» تبدیل کنید. پس، حتی، میتوان از درجات متفاوت «درآمد منفعل» نیز سخن گفت. برای نمونه، دریافت آنلاین سفارشات و عرضه مستقیم و از تولید به مصرف کالاها از کارخانه کاملاً منفعل است، با این حال، هنوز مستلزم حفظ محل کار و درگیرشدن در فرآیند بازاریابی و موارد دیگر نیز هست. دریافت سفارشات به وسیله تلفن اندکی کمتر منفعلانه است، چون مستلزم داشتن کارمندانی است که به تماسهای تلفنی پاسخ بگویند، اما، اگر سود فروش شما به طرز قابل توجهی با هزینه زمانی سفارشگیرنده نامتناسب باشند، آن وقت باز هم منفعلانه خوانده میشود. از طرف دیگر، اگر فرآیندهای فروش شما نیازمند یک فروشنده واقعی است تا برای دفعات بسیار با مشتری مشخصی تماس بگیرد، در این صورت، درآمدتان دیگر منفعل نیست.
▬ اکنون، که تصویر بهتری از آنچه «درآمد منفعل» خوانده میشود به دست آوردیم، چرا این «درآمد منفعل» برای کارآفرین مهم است؟
▬ بیایید پنج شیوهای را مورد بررسی قرار دهیم که در آنها «درآمد منفعل» میتواند درون استراتژی کسبوکار شما ادغام شود.
▓ (سرمایهگذار منفعل ۱) تثبیت گردش وجوه
▬ در شرکتهایی که مدیران خود، شرکتهایشان را راهاندازی میکنند، گردش وجوه مالی، حتی، از فروشها هم مهمتر است. وقتی وجه نقد از گردش وا میماند کسبوکار شما نیز مرده است. پس، شما میتوانید با سرمایهگذاری ابتدایی در جریانهای «درآمد منفعل» از مشکل رنجآور کمبود وجوه در گردش بکاهید؛ مسألهای که بهطور قطع اغلب برای هر کارآفرینی پیش میآید. اولین بار همان چند صد یا چند هزار دلار «درآمد منفعل» به کسبوکارتان کمک میکند تا با لیست حقوق روبهرو شوید، اجاره خانهتان را بپردازید و دست آخر از اینکه برای سر و سامان بخشیدن به این کار وقت گذاشتید، خوشحال خواهید بود.
▓ (۲) بیشینهسازی درآمدها
▬ «درآمد منفعل» به طور کلی، درباره این موضوع است که با منابع در دسترستان هرچه بیشتر پول درآورید. آیا این امر عملاً یکی از اهداف اصلی هر کسبوکاری نیست؟ استراتژیهای «درآمد منفعل» میتوانند وضعیت درآمدزایی شما را بیاندازه بهبود ببخشد.
▓ (۳) استراتژی خروج
▬ تا وقتی که شخصا در عملیات روزانه و ایجاد عایدی درگیر هستید، نمیتوانید کنار بکشید، یا به سراغ فعالیت اقتصادی به عدیتان بروید، یا تابستان را در یک سفر دریانوردی دور دنیا سپری کنید. شماباید برای دستیابی به «درآمد منفعل»، ابتدا کسب وکار خود را تثبیت کنید.
▓ (۴) منافع کارمندی
▬ کارمندان شما، همچون شما، تسلیم مسائل کسبوکار و فعالیتهای مرتبط با آن هستند. هر چه بیشتر بتوانید اصول «درآمد منفعل» را در کسبوکارتان اعمال کنید، میتوانید به پرسنلتان آزادی زمانی و مکانی بیشتری بدهید و به جای ساعاتی که کار میکنند، بر اساس ارزشی که میآفرینند، به ایشان دستمزد بپردازید.
▓ (۵) بازاریابی خودپشتیبان
▬ در خدمات بازاریابی نیز شکلهای بسیاری از «درآمد منفعل» برای کسبوکارتان وجود دارند: کتابها، مستندات، گزارشهای ویژه، ویدئوها، کاتالوگها، وبسایتهاو. زیبایی این قضیه در آن است که وقتی «درآمد منفعل»تان را در حال پیشرفت یافتید، آنگاه، این مجراهای بازاریابی نیز بیاندازه برای کسبوکارتان سودده و پرمنفعت خواهند بود.
░▒▓ نتیجهگیری
▬ الگوهای بسیار متفاوتی برای «درآمد منفعل» وجود دارند. مسأله بر سر آن است که چگونه با کمترین فعالیت به بیشترین درآمد دست یابید و زمان آزاد بیشتری را به دیگر فعالیتهای خود اختصاص دهید. حتی، بسیاری از کارآفرینان بیآنکه در جریان این مفهوم مهم باشند، از این راه کسب درآمد میکنند. در حالیکه بعضی کسبوکارها آسانتر میتوانند به «درآمد منفعل» بپردازند، تقریباً، هر کسبوکاری میتواند برخی از انواع گوناگون جریانهای «درآمد منفعل» را بسته به وضعیتش برای خود ترسیم کند. این جریانها و مجراها باید از برخی جهات به کسبوکار خودشان نیز مرتبط باشند.
▬ «درآمد منفعل»، عموما میتواند به دو دسته تقسیم شود:
• الف. درآمد مانده که از تلاش اولیه و بر اساس وقت صرفشده دریافت میشود. مثلا: یک باشگاه ورزشی یوگا که یک فیلم ویدئویی از کارش تهیه میکند و آنرا هم در مغازه ورزشیاش، و هم به صورت آنلاین به فروش میرساند یا یک شرکت تور مسافرتی محلی که عکسهای راهنماها و نشانهای اختصاصی شهر را تهیه میکند و آن عکسها را برای یک سایت عکس بارگذاری و قابل دسترسی میکند و در صورت فروخته شدن حق امتیاز دریافت میکند.
• ب. درآمد مربوط به کار اهرم یا سود مکانیکی؛ پولی است که شما از تلاشهای دیگران، خصوصا مردمی که برای شما هزینه جاری یا ثابت ندارند، کسب میکنید؛ مثلا: خردهفروشیهای آنلاین.
▬ چطور میتوانید در کسبوکارتان به این اصول دست یابید؟ آیا میتوانید نوعی محصول اطلاعاتی از همین نوع بیافرینید؟ آیا آن قدرها دارایی عقلانی دارید که بتوانید به دیگر شرکتها گواهینامه بدهید؟ اهمیتی ندارد کسبوکارتان چیست، شما میتوانید مفهومهای «درآمد منفعل» را به منزله بخشی کلیدی از استراتژی تجاریتان به کار بگیرید.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم
عقب افتادن سرمایه گذاری کبک
در ابتدا ، پس از مکث در تاریخ 1 نوامبر 2019 ، QIIP قرار بود دوباره در تاریخ اول ژوئیه سال 2020 بازگشایی شود.
گزارش شده است که تأخیر مربوط به بحران کرونا ویروس نیست.
برنامه سرمایه گذاری کبک از بزرگترین و محبوب ترین کسب و کار و مهاجرت سرمایه گذاری و برنامه کانادا است.
این ماهیت منفعل است ، به این معنی که افراد ملزم به تأسیس یا مدیریت مشاغل فعال در استان نیستند.
در برنامه قبلی که در پاییز سال 2019 بسته شد ، 1900 پرونده دریافت شده از جمله حداکثر 1235 مورد از چین ، هنگ کنگ ، ماکائو و حداکثر 665 از جای دیگر بود.
برنامه سرمایه گذار مهاجران کبک
الزامات
- به ارزش قانونی خالص شخصی 2 میلیون دلار
- دو سال مدیریت مناسب یا تجربه تجاری در مدت پنج سال قبل از برنامه؛
- سرمایه گذاری 1.2 میلیون دلار برای یک دولت منفعل تضمین شده برای یک دوره 5 ساله بدون هیچ گونه علاقه
- قصد اسکان در استان کبک را دارید.
متقاضیان توانایی پیشرفته متوسط در زبان فرانسه مشمول محدودیت سهمیه نیستند.
مطابق الزامات فعلی ، نامزدها باید خالص شخصی به دست آمده از نظر قانونی به ارزش 2 میلیون دلار داشته باشند و باید 1.2 میلیون دلار در یک سرمایه گذاری منفعل و تضمین شده دولتی برای مدت 5 سال سرمایه گذاری کنند بدون هیچ گونه علاقه ای. این سرمایه گذاری پس از پنج سال بازگردانده می شود. دولت کبک منافع جمع شده را حفظ می کند.
این برنامه بحث برانگیز است زیرا اکثریت قریب به اتفاق کاندیداهای موفق تصمیم نمی گیرند که در کبک مستقر شوند ، در عوض ترجیح می دهند به استان های دیگر کانادا مانند بریتیش کلمبیا یا انتاریو نقل مکان کنند.
اگرچه نامزدها ملزم به اعلام قصد خود برای اسکان در کبک هستند ، اما مقامات قدرت کمی برای نگهداری از آنها در استان پس از داشتن اقامت دائم دارند.
حرکت آزاد در داخل کانادا برای ساکنان دائم تحت بخش 6 منشور حقوق و آزادیهای کانادا محافظت می شود.
دیدگاه شما