تعیین نسبت بهینۀ پوشش ریسک قراردادهای آتی سکه: رهیافت مقایسهای
هدف این پژوهش، محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک قرارداد آتی سکۀ بهار آزادی با استفاده از روشهای مختلف اقتصادسنجی و مقایسۀ کارایی نتایج آنها با یکدیگر است. الگوهای استفادهشده عبارت است از OLS، VAR، VECM که نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت ایستا و ثابت در طول زمان تخمین میزند و الگوهای چندمتغیرۀ گارچ شامل CCC-GARCH، DCC-GARCH انگل و DCC-GARCH تز و تسو است که نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت متغیر در طول زمان تخمین میزند. دورۀ زمانی مدّنظر از تاریخ 05/09/1387 تا 11/03/1394 است و در این بازه از قیمتهای نقدی و آتی سکۀ بهار آزادی استفاده شده است. برای افزایش همبستگی بین بازدههای آتی و نقدی در محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک علاوه بر بازده روزانه از بازده هفتگی نیز استفاده شده است. درنهایت، مقایسۀ معیار کارایی برای الگوهای مختلف نشان میدهد استفاده از الگوهای ریسک را هج کنید چندمتغیرۀ گارچ در بازدههای روزانه، عملکرد بهتری دارد؛ اما در بازدههای هفتگی این الگوها، کارایی بیشتری نسبت به الگوهای ایستا نمیتواند حاصل کنند.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1396.5.3.13.1
عنوان مقاله [English]
Determining the Optimal Hedge Ratio of Gold Coin Futures; A Comparative Approach
نویسندگان [English]
- S. Babak Ebrahimi 1
- Ali Tasbihi 2
1 Assistant Professor at the Department of Financial Engineering, Faculty of Industrial Engineering K.N.Toosi University of Technology, Tehran,Iran
2 MSc Student, Department of Financial Engineering, Faculty of Industrial Engineering K.N.Toosi University of Technology, Tehran, Iran
چکیده [English]
The aim of this study is to calculate the optimal hedge ratio of gold coin future contrasts with different econometric methods and compare their hedging effectiveness with each other. Used models are OLS, VAR and VECM that estimate the hedge ratio to be static over the time and multivariate GARCH models that estimate the hedge ratio to be vary over the time. The studied time period was from Tuesday, November 25, 2008 to Monday, June 01, 2015 and we have used the future and spot prices of gold coin in this period. To increase the correlation between future and spot returns we have calculated the optimal hedge ratio with weekly returns in addition to daily returns. Finally, the comparisons show that the use of multivariate GARCH models leads to better performance in daily returns but in weekly returns, static models have better results.
کلیدواژهها [English]
- Hedge ratio
- Minimum variance
- Future contracts
- Hedge effectiveness
- Multivariate GARCH models
اصل مقاله
مقدمه
سکۀ بهار آزادی یکی از مسکوکات طلای قانونی در جمهوری اسلامی ایران است که در مقایسه با سایر داراییها (نظیر املاک و مستغلات) خاصیت نقدشوندگی بسیار زیادی دارد؛ از اینرو، ریسک ناشی از نوسانهای قیمت سکۀ طلا ازجمله مقولاتی است که ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی این حوزه را ریسک را هج کنید به خود مشغول کرده است. بهدلیل نوع دارایی از لحاظ سرمایهای (غیرمصرفی) بودن و بهتبع آن، نوسان ذاتی قیمت داراییهای سرمایهای (بهدلیل فعالیتهای سفتهبازی بر آن) و نیز ارتباط مستقیم قیمت سکه با چندین مؤلفۀ بهشدت متغیر مانند قیمت جهانی طلا، نرخ ارز، سیاستهای کنترل بازار بانک مرکزی، بازده بازارهای رقیب و عوامل دیگر، این کالا همواره نوسان قیمت در خور توجهی دارد و لزوم بهکارگیری استراتژی برای پوشش نوسانهای قیمت آن، روزبهروز بیشتر احساس میشود. ابزارهای مالی مختلفی مانند بیمهنامه، قرارداد تحویل آینده (سلف)، قراردادهای سواپ [1] ، قراردادهای اختیار معامله [2] و همچنین قراردادهای آتی [3] برای رسیدن به هدف کاهش رویارویی با ریسک استفاده میشوند. در این میان، مشتقات مالی، نقش ویژهای در تعیین استراتژی پوشش ریسک ایفا میکنند. ازجمله مشتقهای مالی که در این زمینه کاربرد دارند، قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله و قراردادهای سلف هستند. در این میان، سادهترین و مشهورترین ابزار پوشش ریسک، استفاده از قرارداد آتی است. ریسکهای مختلفی را با استفاده از قرارداد آتی میتوان کاهش داد که از آن جمله به ریسک کالا، ریسک اعتباری، ریسک نرخ ارز، ریسک نرخ بهره، ریسک سهام و غیره میتوان اشاره کرد. قرارداد آتی، توافقنامهای مبنی بر خرید و فروش یک دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است؛ بهعبارتدیگر، در بازار آتی، خرید و فروش دارایی پایۀ قرارداد براساس توافقنامهای انجام میشود که به قرارداد استاندارد تبدیل شده است و در آن به دارایی با مشخصات خاصی اشاره میشود. در این حالت، چنانچه فرد به هر دلیلی، کاهش قیمت را نامطلوب بداند، در بازار معاملات آتی، موقعیت فروش را باید اتخاذ کند که در آن صورت، مقدار معینی از دارایی پایه را در آینده با قیمت مشخص باید به خریدار تحویل دهد. دو طرف قرارداد آتی بهطورمعمول به دو گروه پوششدهندگان ریسک و سفتهبازان تقسیم میشوند. پوششدهندگان ریسک از مواجهشدن با تغییرات نامطلوب قیمت داراییها پرهیز میکنند و میکوشند ریسک حاصل از نوسان قیمت را به حداقل برسانند؛ در حالی که سفتهبازان به استقبال ریسک میروند. نقش سفتهبازان بهعهدهگرفتن ریسکی است که پوششدهندگان نمیخواهند آن را به عهده بگیرند.
اشخاصی که نوسان قیمت برای آنها نامطلوب است، با بهرهگیری از قرارداد آتی، استراتژیهای متعددی را برای پوشش ریسک میتوانند اتخاذ کنند. یک استراتژی بهظاهر مناسب این است که فرد به میزان داراییای که قصد پوشش ریسک نوسان قیمت آن را دارد، موقعیت تعهدی در بازار قرارداد آتی اتخاذ کند که به آن استراتژی پوشش ریسک ساده گفته میشود. مطالعات متعدد نشان میدهد این استراتژی برای پوشش ریسک لزوماً کارآمد نیست؛ زیرا استراتژی پوشش ریسک ساده نسبت پوشش ریسک [4] را یک در نظر میگیرد که در تمام شرایط بهینه نیست. نسبت بهینۀ پوشش ریسک عبارت است از نسبت حجم موضع معاملاتی قراردادهای آتی به مقدار ریسکی که در معرض آن است؛ بهعبارتدیگر، نسبت بهینۀ پوشش ریسک، تعیینکنندۀ تعداد قراردادهای آتی است که فرد باید برای مقابله با نوسان قیمتها در برابر یک قرارداد نقدی نگهداری کند. اکنون، پرسشی که پیش میآید این است که از چه تعداد قرارداد آتی برای پوشش ریسک نوسانهای قیمت سکه باید استفاده شود.
مبانی نظری
نسبت بهینۀ پوشش ریسک را در سال 1960 برای نخستین بار، جانسون [5] براساس نظریۀ نوین سبد سرمایهگذاری با معیار حداقل ریسک معرفی کرد [13]. ادرینگتون [6] (1979) اولین کسی بود که از روش حداقل مربعات معمولی [7] برای تخمین نسبت بهینۀ پوشش ریسک با استفاده از قیمتهای قرارداد آتی استفاده کرد [6]. کاهل و تومک [8] (1983) از روش میانگین واریانس [9] برای ایجاد توازن بین بازده و ریسک استفاده کردند [15]. هاوارد و آنتونیو [10] (1984) نسبت بهینۀ پوشش ریسک شارپ را معرفی کردند [11]. آنها با هدف حداکثرکردن تابع مطلوبیت به جای حداقلکردن ریسک موفق به محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک شدند. جانکوس و لی [11] (1985) کاربرد چهار روش مختلف پوشش ریسک شامل حداکثرسازی سود، حداقلسازی واریانس، حداکثرسازی مطلوبیت و الگویی با فرض حذف فرصتهای آربیتراژ را بررسی کردند [14]. بولرسلو [12] (1986) الگوی گارچ [13] را برای براساس ویژگی دستهبندی نوسانهای سریهای زمانی مالی در طول زمان ارائه کرد [2]. تا پیش از معرفی این روشها، نسبت پوشش ریسک بهصورت یک مقدار ثابت و ایستا در طول دورۀ پوشش ریسک در نظر گرفته میشد. بیلی و مییرز [14] (1991) نسبت بهینۀ پوشش ریسک را برای شش کالا در ایالات متحده با استفاده از الگوی گارچ دومتغیره محاسبه کردند [1]. آنها برای نخستین بار، نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت متغیر با زمان در نظر گرفتند. گوش [15] (a1993) الگوی حداقل مربعات معمولی را با الگوی تصحیح خطا [16] با استفاده از دادههای شاخصهای S&P500، Dow Jones، NYSE مقایسه کرد [9]. علاوه بر آن، گوش (b1993) استراتژیهای پوشش ریسک را در بازارهای فرانسه، بریتانیا، آلمان و ژاپن بررسی کرد و نتیجه گرفت نتایج بهدستآمده با استفاده از الگوی تصحیح خطا بهتر از نتایج الگوی OLS هستند [10]. پارک و سویتزر [17] (1995) قرارداد آتی شاخصهای S&P 500 و Toronto 35 را بررسی کردند [20]. نتایج این مطالعات نشاندهندۀ برتری الگوهایی است که نسبت پوشش ریسک را بهصورت متغیر با زمان محاسبه میکند. درمقابل، بیستروم [18] (2003) [4]، لین و همکاران [19] (2002) [17]، موسا [20] (2003) [18]، کوپلند و ژو [21] (2010) [5] و تعدادی از منتقدان معتقد بودند محاسبۀ نسبت پوشش ریسک از روش OLS نسبت به روشهای پیچیدهتر برتری دارد. آنها همچنین به این نکته اشاره کردند که از منظر هزینه و فایده، روشهای پیچیدۀ متغیر با زمان بهدلیل تحمیل هزینۀ معاملاتی اضافی با کاهش کارایی مواجه میشوند. وانگ و سو [22] (2010) ثبات نسبت بهینۀ پوشش ریسک را برای شاخص سهام کشورهای ژاپن، هنگ کنگ و کره برای دورۀ زمانی بحران مالی و پیش از آن محاسبه کردند [25]. کریشان [23] (2011) کارایی پوشش ریسک را برای قرارداد آتی شاخصهای S&P500، CNX و Nifty محاسبه کردند [21]. وانگ [24] و همکاران (2014) روش نسبت پوشش ریسک حداقلکنندۀ واریانس روند زداییشده را ارائه کردندکه توانایی اندازهگیری نسبت بهینۀ پوشش ریسک را در بازههای مختلف زمانی دارد [24]. مشاهدات آنها نشان میدهد نسبت پوشش ریسک محاسبهشده و کارایی پوشش ریسک مرتبط با آن در بازههای مختلف زمانی متفاوت است که این ویژگی میتواند پاسخگوی نیاز افراد با افق سرمایهگذاری متفاوت باشد. ژو [25] (2015) نسبت پوشش ریسک را برای شاخص صندوق سرمایهگذاری مستغلات در چهار کشور توسعهیافته (استرالیا، اروپا، ژاپن و ایالاتمتحده) محاسبه کرد [26]. نتایج تحلیل بروننمونهای نشان داد در محاسبۀ نسبت پوشش ریسک، روشهای پیچیدۀ متغیر بازمان مانند روشهای گارچ چندمتغیره لزوماً به نتایج بهتر در مقابل روشهای ایستا منجر میشوند. درنهایت، نظر واحدی مبنی بر برتری یکی از روشهای محاسبۀ نسبت پوشش ریسک بین پژوهشگران وجود ندارد. لین و همکاران [26] (2016) اثربخشی نسبت بهینۀ پوشش ریسک 20 کالا مختلف را بررسی کردند [16]. پژوهش آنها نشان داد در استفاده از دادههای روزانه، نسبت پوشش ریسک متناسب با توزیع بازده نقدی کالاها تغییر میکند.
برای استخراج نسبت بهینۀ پوشش ریسک درابتدا، باید یک تابع هدف، معرفی و با بهینهکردن آن نسبت بهینۀ پوشش ریسک استخراج شود. براساس این، نسبت بهینۀ پوشش ریسک به دو گروه اصلی روشهای حداقلکنندۀ ریسک و روشهای حداکثرکنندۀ مطلوبیت تقسیمبندی میشود. در روشهای حداقلکنندۀ ریسک نسبت پوشش ریسک با تعریف یک معیار برای اندازهگیری ریسک و حداقلکردن آن استخراج میشود. معیارهای مختلفی برای اندازهگیری ریسک وجود دارد که ازجملۀ آنها واریانس، ارزش در معرض ریسک [27] ، ضریب جینی تعمیمیافته نسبت به میانگین [28] و شبهتعمیمیافته [29] را میتوان نام برد که با حداقلکردن آن نسبت پوشش ریسک به دست میآید. محدودیت اصلی روشهای حداقلکنندۀ ریسک این است که بازده مدّنظر را نادیده میگیرند؛ اما واقعیت این است که در سبد دارایی علاوه بر ریسک باید به بازده نیز توجه کرد. روشهای حداکثرکننده به مطلوبیت ریسک و بازده سبد دارایی بهطور همزمان توجه میکنند. از مهمترین روشهای حداکثرکنندۀ مطلوبیت به نسبت شارپ [30] ، روش میانگین-واریانس، ضریب میانگین- [31] MEG و میانگین- [32] GSV و روش حداکثر مطلوبیت مدّنظر میتوان اشاره کرد.
اطلاعات لازم درباره هج یا پوشش ریسک در فارکس
ممکن است بارها کلمه پوشش ریسک یا هج را شنیده باشید اما با مفهوم آن آشنا نباشید. از این رو پیشنهاد می کنیم این مقاله را دنبال کنید تا بتوانید اطلاعات مناسبی را در این زمینه بدست بیاورید.
فرض کنید که ماشین یا خانه ای خریده اید و می خواهید دارایی خود را از آسیب های احتمالی محفوظ نگه دارید.
یکی از ساده ترین راه های حفاظت از این دارایی ها ، بیمه کردن است که به ما این امکان را می دهد تا در صورت بروز وضعیت غیر منتظره ای، ضررهای احتمالی را کاهش دهیم.
در بازار معاملات نیز، هجینگ به طور مشابه کار می کند. این روش، صرفاً نوعی سرمایه گذاری برای جبران یا محافظت از وجوه ماست ، که می تواند خطر تغییرات قیمت را کاهش دهد.
به این ترتیب و به بیان ساده ، سرمایه گذاران یا معامله گران از هجینگ برای کاهش و کنترل مواجهه با خطر استفاده می کنند.
یک جنبه بسیار مهم در استفاده از استراتژی هجینگ این است که به دلیل رایگان نبودن پوشش ریسک، ضمن کم شدن پتانسیل ریسک، میزان درآمد بالقوه شما نیز کاهش پیدا می کند.
همچنین باید گفت که هجینگ بوسیله باز کردن یک پوزیشن با استفاده از دارایی دیگری که همبستگی منفی با دارایی آسیب پذیر ما داشته باشد، بدست می آید و به عنوان سرمایه گذاری به منظور پوشش ریسک در نظر گرفته می شود.
در بازار فارکس ، زمانی که 2 جفت ارز، همبستگی منفی بالا و بیشتر از 80 داشته باشند، در جهت مخالف یکدیگر حرکت می کنند.
به عنوان مثال، در بازار ارز، جفتهای EUR/USD و USD/CHF همبستگی منفی بالایی دارند.
مهم است که بدانید در آمریکا هجینگ مجاز نیست. دلیل این امر این است که بروکرهایی که در آن کشور فعالیت می کنند باید از قانون«عدم پوشش» معروف به First in، First out) FIFO ) و مربوط به NFA (انجمن ملی آینده) پیروی کنند. قانون «بدون پوشش» یا (no cover) فقط اجازه می دهد تا یک پوزیشن باز روی همان نماد وجود داشته باشد. برای مثال اگر، پوزیشن خرید را برای یک نماد باز کنیم و سپس پوزیشن فروش را برای همان نماد با همان اندازه باز کنیم، پوزیشن اول بسته می شود زیرا براساس قانون، یک سفارش، باعث بسته شدن سفارش دیگر می شود.
به دلیل این محدودیت ، معمولاً بروکرهایی که توسط NFA تنظیم می شوند شرکت های تابعه بین المللی را برای مشتریان خود در خارج از ایالات متحده دارند.
مزایا و معایب هجینگ
مانند هر استراتژی، هجینگ نیز دارای مزایا و معایبی است که استفاده از آن بسته به سیستم معاملاتی شما ممکن است منطقی و یا غیر منطقی باشد.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از هجینگ، محدود کردن ضررها است اما همانطور که گفتیم استفاده از این استراتژی، بخشی از سود ما را نیز پاک می کند. این روش کاملاً محافظه کارانه است و تا حدی میزان زیان/سود شما را کاهش می دهد.
هجینگ، نقدینگی را در بازار افزایش می دهد زیرا شامل باز شدن عملیات کلرینگ جدید است. با این حال ، این موضوع برای یک معامله گر یک نکته منفی محسوب می شود زیرا باید کمیسیون بیشتری پرداخت کند.
هجینگ، نقدینگی را در بازار افزایش می دهد زیرا شامل عملیات کلرینگ است. این نکته را هیچگاه فراموش نکنید که نمی توان تمام خطرات احتمالی را از بین برد.
انواع استراتژی های هجینگ در فارکس
استراتژی های هجینگ متنوع است، اگرچه همه آنها به دنبال کاهش خطرات و محدود کردن ضرر و زیان هستند ، اما هر یک از آنها از راه های مختلف به این هدف می رسند. رایج ترین استراتژی های معاملاتی مورد استفاده را بررسی کنیم:
پوشش دهی کامل یا Total Coverage
همان طور که از اسم آن مشخص است، زمانی که از پوشش ریسک کامل استفاده می شود پوزیشن های با حجم یکسان را در عملیات خرید و فروش را باز نگه می دارد.
این نوع پوشش ریسک باعث می شود که بالا یا پایین رفتن ارزش دارایی شما در حساب معاملاتی ریسک را هج کنید تان تأثیری نداشته باشد.
در استفاده از این استراتژی احتیاط کنید زیرا یک معامله با سود و ضرر ثابت می تواند به استاپ و تارگت سود مورد نظر شما برسد و بسته شود ( و می توانید معامله مخالف را با شناوری منفی و بدون هیچ پوششی باز نگه دارید)
پوشش جزیی یا Partial Coverage
با این استراتژی شما پوزیشن های باز خرید و فروش با حجم های مختلف دارید. در این نوع استراتژی تفاوت بین حجم یک پوزیشن و پوزیشن دیگر از همان دارایی باعث ایجاد ریسک می شود.
پوشش همبسته یا Correlated Coverage
این نوع از استراتژی یکی از بهترین استراتژی های شناخته شده در زمینه هجینگ است و شامل پوشش یک عملیات باز با عملیات دیگر در یک جفت ارز همبسته است.
همبستگی بین جفت ارز یا دارایی می تواند مثبت یا منفی باشد. در بازار فارکس ، ارزهای قوی در مقابل ارزهای ضعیف تر قرار می گیرند و فراز و فرود بازار تأثیر کمتری بر آنها خواهد داشت.
فرض کنید که می خواهید جفت ارز EUR/USD را به دلیل کاهش قیمت به فروش برسانید. باید گفت که جفت ارزهایی مانند AUD/USD و GBP/USD همبستگی بالایی با جفت EUR/USD دارند بنابراین قیمت آنها نیز ممکن است کاهش پیدا کند.
اگر پوزیشن فروش دیگری را با جفت AUD/USD یا GBP/USD باز کنید، به دلیل باز کردن پوزیشن فروش برای جفت EUR/USD بیشتر تحت ریسک را هج کنید ریسک را هج کنید تاثیر بازار قرار می گیرید.
در مورد جفت های ارزی با همبستگی منفی زیاد مانند EUR/USD و USD/CHF ، اگر یک پوزیشن فروش برای EUR/USD باز کنیم و برای جفت USD/CHF پوزیشن خرید باز کنیم، با خطر بیشتری رو به رو می شویم.
آنچه در این استراتژی باید به آن توجه کنیم این است که اگر همبستگی مثبت باشد، برای ایجاد پوشش باید در جهت مخالف معامله کنید (فروش – خرید یا خرید – فروش) و اگر همبستگی منفی باشد، باید در در یک جهت معاملات را انجام دهید (خرید – خرید یا فروش – فروش).
پوشش مستقیم یا Direct Coverage
شامل پوزیشن های باز در همان جفت ارز است. فرض کنید برای جفت EUR/USD در موقعیت خرید باشید و این جفت ارز تاکنون نتوانسته باشد شما را به سود برساند.
از طرفی دیگر، فرض کنید که میخواهید روی جفت های تاثیرگذاری بالا مانند NFP یا GDP سرمایه گذاری کنید تا بدون بستن پوزیشن قبلی، تا حدی درآمد هم داشته باشید. یکی از راه هایی که می توانید خود را در برابر تغییرات شدید این ارزها حفظ کنید این است که با وقوع نوسانات زیاد پوزیشن خریدی را با جفت نوسانی باز کنید و با کم شدن این نوسانات، پوزیشن هج شده را ببندید. به این ترتیب می توانید خطرات احتمالی را ناشی از نوسانات ایجاد شده را به حداقل برسانید.
از پوشش مستقیم نیز اغلب برای استفاده از حرکات اصلاحی در یک روند استفاده می شود.
با پیش بینی اصلاح قیمت احتمالی در یک روند صعودی ، می توانیم با باز کردن یک پوزیشن فروش یک پوزیشن خرید را پوشش دهیم.
اگر تصحیح انجام شود، در حالی که توانسته ایم پوزیشن خرید خود را حفظ کنیم، از پوزیشن فروش نیز سود بدست می آوریم.
پوشش با معاملات آتی
عملیات هجینگ با معاملات آتی ارز یکی از مواردی است که بیشتر توسط اپراتورهای بازار بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد.
فرض کنید یک صندوق سرمایه گذاری، مستقر در ایالات متحده ، در یک شرکت ژاپنی سرمایه گذاری کرده و 1 میلیون ین سود تحقق نیافته تولید کرده است.
از آنجا که صندوق سرمایه گذاری به جای ین به دلار احتیاج دارد ، می تواند قراردادهای آتی USD/JPY را در ازای مبلغ کل ین مورد انتظار دریافتی (پوشش کل) یا درصدی از کل سود دریافتی (پوشش بخشی) را در بورس سهام خریداری کند. به این ترتیب صندوق نرخ ثابتی را برای ین خود تضمین می کند و از خود در برابر خطر مرتبط با نوسانات USD/JPY محافظت می کند.
من فکر می کنم که هر معامله گر باید بداند که چگونه استراتژی های مختلف هجینگ را ، خصوصاً در بازار بی ثبات بازار فارکس اعمال کند.
هدف ما از هجینگ، به حداقل رساندن ریسک حرکات بازار علیه خودمان است. باید به یاد داشته باشید که همیشه نباید به دنبال به حداکثر رساندن پتانسیل سود رسانی خود باشید بنابراین می توان گفت که استراتژی هجینگ نوعی استراتژی دفاعی است.
این استراتژی به ما اجازه می دهد که پوزیشن های باز خود را با آرامش بیشتری دنبال کنیم.
ربات های استفاده کننده از هجینگ
سیستم های زیادی وجود دارند که کار کردن با آنها جذاب به نظر می رسد ولی ریسک را با استفاده از تأخیر در ضرر و اضافه کردن پوزیشن های بیشتر کنترل می کنند. با این تفاسیر مطمئناً می توانید پایان این نوع از معاملات را حدس بزنید. حال ممکن است این سوال برای شما ایجاد شود که چگونه می توانید این سیستم ها را شناسایی کنید؟ جواب آن ساده است، ربات های فارکسی را که نمی دانید چگونه کار می کنند و شکل گرفته اند را خریداری نکنید.
در پایان باید بگویم که من به شخصه از هجینگ برای معاملات خود استفاده نمی کنم.
این سیستم ها به شما اجازه می دهند تا معاملات خود را بدون ضرر ببندید ولی من از شما می پرسم، چرا ضرر را متحمل نشوید در حالی که عملاً با پرداخت کمیسیون های بیشتر در هجینگ به نوعی ضرر می کنید؟
هجینگ می تواند در استراتژی های همراه با همبستگی دارایی های مختلف یا پورتفولیو سهام ما، از ضررها جلوگیری کند.
زمانی که سهام خود را براساس دلار بخرید اما اکانت معاملاتیتان براساس یورو تنظیم شده باشد، هجینگ می تواند گزینه مناسبی برای پوشش ریسک باشد اما نمی توان گفت که این ابزار برای سیستم های معاملاتی کارایی مناسبی نیز خواهد داشت.
پوشش ریسک چیست؟
پوشش ریسک (Hedge)، نوعی سرمایهگذاری بهمنظور کاهش ریسک حرکات شدید قیمتی در یک دارایی میباشد. بهطور عادی، پوشش ریسک شامل ورود به موقعیتهای معاملاتی جبرانکنندهٔ یکدیگر (offsetting positions) در اوراق بهادار مرتبط میباشد.
درک مفهوم پوشش ریسک
پوشش ریسک مانند استفاده از یک سیاست بیمهای میباشد. برای مثال، اگر منزل شما در محدودهای مستعد سیل قرار داشته باشد، شما میخواهید که از دارایی خود با استفاده از بیمهٔ سیل، حفاظت کنید. در این مثال، شما نمیتوانید از سیل جلوگیری کنید، اما میتوانید کاری را زودتر انجام داده تا از زیان رخداده در هنگام سیل، بکاهید. یک رابطهٔ ذاتی بین میزان ریسک و سود در استفاده از این روش وجود دارد، در ریسک را هج کنید حالی که استفاده از روشهای کاهشِ ریسکِ سرمایه، ریسکِ احتمالی شما را کاهش میدهد، همچنین میتواند میزان سود احتمالیتان نیز کاهش دهد. اگر بخواهیم ساده بگوییم، پوشش ریسک، کاری رایگان نیست. همان طور که در مثال ما در مورد بیمهٔ سیل، شما باید بهصورت ماهانه پرداختیهایی را انجام دهید؛ و اگر سیل هرگز رخ ندهد، شما هیچ دریافتی نخواهید داشت. با این وجود، بسیاری از مردم ترجیح میدهند تا این ضرر محدود و قابل پیشبینی را متحمل شوند تا اینکه ناگهان تمامی داراییهای خود را از دست بدهند.
در دنیای سرمایهگذاری، روشهای پوشش ریسک نیز بهنحوی مشابه کار میکنند. سرمایهگذاران و مدیران مالی از روشهای پوشش ریسک بهمنظور کاهش ریسک سرمایهگذاری و کنترل آن استفاده میکنند. بهمنظور انجام صحیح و متناسب پوشش ریسک در دنیای سرمایهگذاری، معاملهگر باید از ابزارهای متعددی در یک روش استراتژیک بهمنظور پوشش ریسک حرکات شدید قیمتی در بازار استفاده کند. بهترین روش برای انجام چنین کاری نیز، انجام یک سرمایهگذاری دیگر به شیوهای هدفمند و کنترلشده میباشد. برای مثال، صدالبته، موارد موازی در مثال بیمهای ذکرشده در بالا محدود میباشند: در مورد بیمهٔ سیل، دارندهٔ این بیمه در صورت خسارت دیدن از هرگونه سیلی، شاهد جبران شدن خسارتش از سوی شرکت بیمهای خواهد بود، و احتمالاً مبلغی نیز بهعنوان مالیات کم خواهد شد. اما در محیط سرمایهگذاری، پوشش ریسک هم پیچیدهتر میباشد و هم یک علم غیرکامل محسوب میگردد.
یک پوشش ریسکٔ عالی (perfect hedge) بهنوعی از آن گفته میشود که تمامی ریسک موجود در یک موقعیت معاملاتی و یا یک سبد سهامی را از بین ببرد. به بیانی دیگر، روش پوشش ریسک انجامشده بهصورت صددرصد همگرایی عکس (inversely correlated) با دارایی آسیبپذیر دارد. این مورد ایدهآل میباشد، و شایان ذکر است که حتی این پوشش ریسک عالی نیز بدون هزینه نیست. ریسک پایه (Basis Risk) اشاره به ریسکی دارد که در طی آن، دارایی مدنظر ما و همچنین روش پوشش ریسک ما در جهتهای عکس همان طور که مورد انتظار بود حرکت نمیکند، در اینجا کلمهٔ پایه به معنی همین اختلاف بین جهت حرکت مورد انتظار و حرکت رخ داده در واقعیت میباشد.
پوشش ریسک چگونه کار میکند؟
معمولترین روش استفاده از پوشش ریسک در دنیای سرمایهگذاری، استفاده از مشتقات مالی (Derivatives) میباشد. مشتقات مالی، اوراق بهاداری هستند که با حرکت یک یا چند دارایی پایه مطابقت دارند. این مشتقات مالی شامل قراردادهای اختیار معامله (Options)، سوآپها (Swaps)، قراردادهای آتی (Future Contracts) و همچنین قراردادهای سلف (Forward Contracts) میباشند.
داراییهای پایه نیز در این حالت میتوانند شامل سهام، اوراق قرضه، کالاها، ارزها، شاخصها و یا نرخهای بهره باشند. مشتقات مالی میتوانند روش پوشش ریسک مناسبی در برابر حرکات قیمتی داراییهای پایهشان محسوب شوند، از آنجاییکه رابطهٔ بین دو یا چند تا از آنها بهصورت واضحی تعریفنشده است. این امکان وجود دارد که از این مشتقات بهمنظور پایهریزی یک استراتژی معاملاتی که در آن ضرر در یک سرمایهگذاری با استفاده از سود در مشتقات دیگر کم شده و یا جبران میشود، مورد استفاده قرار بگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اوراق قرضه میتوانید از مطلب آموزشی «اوراق قرضه چیست؟» دیدن نمایید.
برای مثال، اگر مورتی 100 سهم از سهام شرکت (Stock plc – STOCK) را در قیمت 10 دلار بهازای هر سهم خریداری کند، او ممکن است از سرمایهگذاری خود با استفاده از قراردادهای اختیار معاملهٔ آمریکایی 5 دلاری باقیمت ورودی 8 دلاری که در پایان سال منقضی میگردند، استفاده کند. این قراردادهای اختیار معامله به مورتی این حق را میدهند تا بتواند 100 سهم از سهام شرکت STOCK را در سطح قیمتی 8 دلار در هر زمانی در سال آینده به فروش برساند. اگر یک سال بعد سهام شرکت STOCK در سطح قیمتی 12 دلار معامله شود، مورتی این قرارداد را اجرایی نکرده و با 5 دلار خود خارج میشود. در این حالت بعید است که او ناراحت شود، زیرا سود شناختهنشدهٔ او در این حالت برابر با 200 دلار (195 دلار بهعلاوهٔ قیمت قرارداد اختیار معاملهٔ فروش) بوده است. اگر سهام شرکت STOCK در سطح صفر دلار معامله شود، در این حالت مورتی قرارداد اختیار معاملهاش را اجرایی خواهد کرد و سهام خود را با قیمت 8 دلار به فروش خواهد رساند، تا ضرر 200 دلاری خود را (205 دلار بهعلاوهٔ هزینهٔ قرارداد اختیار معاملهٔ فروش) جبران کند. بدون استفاده از این قراردادهای اختیار معامله، او تمامی سرمایهگذاریاش را از دست میداد.
میزان اثربخشی استفاده از مشتقات بهمنظور پوشش ریسک با عبارتی به نام دلتا تعریف میشود، که گاهی اوقات به آن نرخ پوشش ریسک (Hedge Ratio) نیز گفته میشود. دلتا برابر با میزان حرکت قیمتی در مشتقات مالی بهازای یک دلار حرکت در قیمت دارایی پایه میباشد.
خوشبختانه، انواع زیادی از قراردادهای اختیار معامله بر قراردادهای آتی وجود دارند که به سرمایهگذاران این اجازه را میدهند که بسیاری از سرمایهگذاریهایشان را موردحفاظت قرار دهند، که این سرمایهگذاریها شامل سرمایهگذاری در سهام، نرخهای بهره، ارزها، کالاها، و غیره میشود.
استراتژیهای خاص پوشش ریسک، مانند قیمتگذاری بر ابزارهای پوشش ریسک، بسته به مقدار ریسک دارایی پایه دارد که سرمایهگذار میخواهد از سرمایهگذاریاش در برابر آن حفاظت کند. بهطور کلی، هرچه این ریسک بیشتر باشد، مقدار پوشش ریسک نیز افزایش مییابد. این ریسک احتمالی (Downside Risk) با بالاتر رفتن درجهٔ نوسانات در طی زمان افزایش مییابد، یک قرارداد اختیار معامله که پس از مدتزمان طولانی منقضی میشود و به یک دارایی پایه نوسانی لینک شده است، بهعنوان ابزار گرانتری بهمنظور پوشش ریسک شناخته میشود. در مثال فوق، هرچه قیمت ورودی (strike price) بالاتر باشد، قرارداد اختیار معامله نیز گرانتر خواهد بود، اما در عین حال حفاظت قیمتی بیشتری را نیز انجام خواهد داد. این متغیرها میتوانند بهصورتی تنظیم شوند که شامل قراردادهای اختیار معاملهٔ ارزانتر که حفاظت کمتری نیز پیشنهاد میکنند باشند، و یا شامل قراردادهای اختیار معاملهٔ گرانقیمتتری باشند که در عین حال حفاظت بیشتری را نیز ارائه میدهند. شایان ذکر است از نقطهای به بعد، صرف کردن هزینههایی اضافی بهمنظور حفاظت از داراییها بهصرفه نیست و باعث کاهش مقدار اثربخشی هزینه انجامشده خواهد شد.
پوشش ریسک از طریق ایجاد تنوع و گوناگونی
استفاده از مشتقات بهمنظور حفاظت از یک سرمایهگذاری امکان محاسباتی دقیق از ریسک را به شما میدهد، اما نیازمند مقداری کافی از سرمایه نیز خواهد بود. مشتقات تنها راه موجود بهمنظور پوشش ریسک نمیباشند. تنوعبخشی استراتژیک در سبد سهام بهمنظور کاهش ریسک اساسی میتواند بهعنوان یک روش پوشش ریسک در نظر گرفته شود، هر چند که این روش کمی خام میباشد. برای مثال، ریچل ممکن است در یک شرکت تولید کالاهای لوکس با افزایش مارجین سرمایهگذاری کند. او ممکن است نگران این موضوع باشد که وقوع یک کسادی در بازار به محو شدن بازار به سبب مصرف زیاد منجر شود. یک روش مقابله با این موضوع این است که او سهام تنباکو و یا خدمات رفاهی را خریداری نماید، که این سهام وقوع کسادی در بازار را تحمل میکنند و همچنین سود سهام قابلتوجهی را نیز پرداخت مینمایند.
این استراتژی دارای معایب خود نیز میباشد: اگر دستمزدها بالا باشند و همچنین شغلها در بازار زیاد باشند، این شرکت سازندهٔ کالاهای لوکس ممکن است شکوفا شود و رونق بگیرد، اما در این حالت سرمایهگذاران کمتری به سهامی با چرخهٔ عکس جذب خواهند شد، که باعث افت سرمایه و همچنین ایجاد جریانهای سرمایهای به سمت مکانهای جذابتر خواهد شد. این مورد همچنین دارای ریسکهای خود نیز میباشد: هیچ تضمینی وجود ندارد که سهام شرکت تولیدکنندهٔ کالاهای لوکس و همچنین استراتژی پوشش ریسک شما در مسیرهایی عکس یکدیگر حرکت کنند. هر دوی آنها میتوانند بهخاطر یک رویداد فاجعهآمیز سقوط کنند، همانطور که در طی دوران بحران مالی رخ داد؛ و یا به دلایلی غیرمرتبط، مانند رخ دادن سیل در چین که باعث بالا رفتن قیمت تنباکوها شده است و یا یک اعتراض در مکزیک که باعث گرانتر شدن نقره شده است، شاهد حرکتهایی برخلاف چیزی که انتظار میرفت باشیم.
پوشش ریسک با فاصلهٔ قیمتی (Spread)
در فضای شاخصها در بازار، کاهشهای متعادل قیمتی اتفاقی معمول میباشند، و البته قابل پیشبینی نمیباشند. سرمایهگذارانی که در این حوزه تمرکز میکنند باید نگرانی بیشتری نسبت به کاهشهای متعادل قیمت نسبت به کاهشهای شدید قیمتی داشته باشند. در این حالات، استفاده از اسپرد قرارداد اختیار معاملهٔ فروش نزولی (bear put spread) یک روش معمول در استراتژیهای پوشش ریسک بهشمار میرود.
در این نوع از اسپرد، سرمایهگذار شاخص یک قرارداد اختیار معاملهٔ فروش را با قیمت ورودی بالاتر خریداری مینماید. در ادامه، او این قراردادهای اختیار معاملهٔ فروش را با قیمتی پایینتر اما در تاریخ انقضای یکسان به فروش میرساند. بسته به نحوهٔ رفتار شاخص، سرمایهگذار درجهای از حفاظت قیمتی را دارد که برابر با اختلاف قیمتی موجود بین دو قیمت ورودی میباشد. در حالی که این روش مقدار حفاظتی متوسطی را به ارمغان میآورد، معمولاً بهمنظور پوشاندن کاهش قیمت مختصر در شاخص کافی میباشند.
ریسکهای پوشش ریسک
پوشش ریسک تکنیکی است که بهمنظور کاهش ریسک مورد استفاده قرار میگیرد، اما مهم است به یاد داشته باشیم که هر روش پوشش ریسک دارای ریسک احتمالی خاص خود میباشد. همان طور که پیشتر نیز گفته بودیم، پوشش ریسک روشی کامل محسوب نمیشود و هیچگونه تضمین در مورد موفقیت در آینده را به ما نمیدهد، و همچنین هیچگونه اطمینانی به ما به منظور کاهش ریسک سرمایهگذاری و همچنین کاهش میزان ضررهای انجامشده را نیز نمیدهد. بلکه، سرمایهگذار باید مزایا و معایب استفاده از روش پوشش ریسک را بهخوبی مشاهده و ارزیابی کند. اینکه آیا استفاده از یک استراتژی مشخص، قابلیت جبران هزینههای اضافهٔ انجامشدهٔ آن را دارد؟ زیرا پوشش ریسک در اکثر مواقع هیچگونه سودی را برای سرمایهگذار تولید نمیکند، مهم است این نکته را به یاد داشته باشیم که یک استراتژی پوشش ریسک موفق آن است که تنها از رخ دادن ضرر و زیان پیشگیری کند.
پوشش ریسک و سرمایهگذار روزانه
برای بیشتر سرمایهگذاران، استراتژیهای پوشش ریسک هرگز نقشی در فعالیتهای مالیشان ایفا نخواهد کرد. بسیاری از سرمایهگذاران هرگز به سمت معاملات قراردادهای مشتقات در هیچزمانی نمیروند. بخشی از آن نیز به این دلیل است که سرمایهگذارانی که استراتژی بلندمدت دارند، مانند کسانی که مبالغی را برای بازنشستگیشان سرمایهگذاری میکنند، متمایل هستند تا نوسانات روزانهٔ اوراق بهادار مشخص را نادیده بگیرند. در این موارد، نوسانات کوتاهمدت مهم محسوب نمیشوند زیرا که این سرمایهگذاری با رشد کلی بازار، رشد خواهد نمود.
برای سرمایهگذارانی که در دستهبندی سرمایهگذاران (Buy – and – hold) قرار میگیرند، نیز هیچ دلیلی برای یادگیری استراتژیهای پوشش ریسک وجود ندارد. با این وجود، از آنجایی که شرکتهای بزرگ و همچنین صندوقهای سرمایهگذاری از روشهای پوشش ریسک بهصورت منظم استفاده میکنند، و از آنجایی که ممکن است برخی از این سرمایهگذاران در آینده در یکی از این شرکتهای مالی مشغول به کار شوند، داشتن درک و فهم از آنچه استراتژیهای پوشش ریسک شامل میشوند به شما دید و درک بهتری از اعمال انجامشده توسط این بازیگران بزرگ در بازار را میدهد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
هج کردن (Hedging) در بازار ارزهای دیجیتال به چه معناست؟
هج کردن (Hedging) در بازار ارزهای دیجیتال به چه معناست؟
بازار ارزهای دیجیتال هر روز در حال توسعه و پیشرفت است و این موضوع افراد زیادی را به فکر کسب درآمد از بازار رمزارزها میاندازد. اما واقعیت این است که همان اندازه که در این بازار میشود درآمد کسب کرد و پولدار شد به همان اندازه هم ممکن است که سرمایه اولیه از دست برود. این همان واقعیتی که از آن به عنوان ریسکپذیری در بازار یاد میشود.
در شرایطی که همه از ریسک کردن در بازار آگاه هستند و میکوشند آن را به حداقل برسانند، هج کردن به عنوان یک استراتژی برای پوششدهی ریسک بازار روی کار آمده است. در این مطلب با مفهوم هج کردن (Hedging)، چگونگی آن، مزایا و معایب آن آشنا خواهیم شد.
هج کردن یا Hedging چیست؟
بیشتر وقتها دانستن معنای لغوی یک کلمه باعث میشود مفهوم آن کلمه را بهتر درک کنیم؛ Hedging به فارسی ریسک را هج کنید به معنی پوشش دادن و در امان نگهداشتن بخشی از چیزی بهکار میرود.
هج کردن در بازار معاملات یعنی کاهش دادن میزان ریسک سرمایهگذاری و در اصل یک استراتژی برای اینکه روی ریسک بازار پوشش بگذاریم. باید این نکته را نیز در نظر داشته باشید که وقتی در معاملات از استراتژی هج کردن استفاده کنید مقدار سودی که در ان معامله به دست میآورید ممکن است نسبت به زمانی که بدون هج کردن عمل میکنید، کمتر باشد.
هج کردن راهی برای کاهش ضررهای بزرگ در وضعیتی است که بازار روند نزولی در پیش گرفته است. یعنی وقتی مشاهده میکنید که یک سهام نرخ نزولی دارد و شما راهی جز ورود به ترید ندارید بخشی از آن را هج میکنید. بنابراین ضرر کمتری متحمل خواهید شد.
زمانی از استراتژی Hedging استفاده میشود که احتمال میدهید ممکن است تغییرات ناگهانی در نرخ ارز و دارایی شما پیش آید. به همین دلیل از به دست آوردن سود بیشتر صرفه نظر میکنید و سعی میکنید از این طریق سرمایهتان را حفظ کنید. حالا که با این استراتژی و زمان استفاده از ان آشنا شدید، لازم است بدانید که در چه مواردی هج کردن ضروری است؟
ضرورت Hedging چیست؟
- محافظت از دارایی برای جلوگیری از ضررهای بزرگ
همانطور که میدانید بازار کریپتوکارنسی بسیار پرنوسان است و قیمت ارزهای دیجیتال در عرض چند دقیقه افزایش یا کاهش چشمگیری را تجربه میکند. این نوسانات قیمت باعث افزایش ریسک از دست دادن یک پوزیشن میشود. بنابراین تریدرها برای جلوگیری یا حتی معکوس کردن فرآیند ضرردهی در چنین رویدادهایی از تکنیک هج کردن استفاده میکنند.
اهمیت حفاظت از سود بیشتر زمانی است که مثلاً سود کسب شده حاصل از پامپ قیمت رمزارز باشد. در این صورت، تریدر از استراتژی پوشش ریسک برای حفاظت از سود بهدست آمده در برابر سقوط یا اصلاح استفاده میکنند. با این حال، این کار مقدار سود احتمالی که میتوان بهدست آورد را کاهش میدهد. اما کسب سود کم بسیار بهتر از دست دادن تمام داراییهاست.
اصول سهگانه Hedging چیست؟
اگر درباره پوزیشن خود بیش از حد نگرانید، بستن کامل یا کاهش اندازه آن گزینه مطمئنتری است. اما اگر میخواهید دارایی خود را حفظ کنید و سودی واقعبینانه کسب کنید هج کردن میتواند به شما کمک کند. پیش از اعمال استراتژیهای پوشش ریسک، اصول زیر را به یاد داشته باشید:
تریدر باید پوزیشنی را باز کند که برعکس پوزیشن فعلی او باشد. مثلاً اگر افزایش قیمت را پیشبینی میکنید، باید در موقعیت خرید یا لانگ قرار بگیرید.
تریدرها و سرمایهگذاران برای تعیین یکپارچگی بازار، سرعت معاملات و قدرت نقدشوندگی دارایی، نقدینگی رمزارزهای جدید را بررسی میکنند. اهمیت این کار در معامله دارایی در سریعترین زمان ممکن و بدون لغزش یا اسلیپیج (Slippage) است.
مشخص است که تنوعبخشی به پرتفولیو یکی از بهترین تکنیکهای مدیریت ریسک را هج کنید سرمایه است. شما میتوانید پوزیشنهای مختلف را برای بیت کوین، اتریوم، Link و سایر توکنهای موجود بازار باز کرده تا سبدی متنوع داشته باشید.
معرفی انواع استراتژیهای هج کردن
برای استفاده از روش Hedging و حفظ دارایی (به دست آوردن سود مطمئن) میتوانید 4 استراتژی را انتخاب کنید. شامل:
فروش استقراضی یا Short Selling
فروش استقراضی نوعی تکنینک معاملاتی است. معاملهکننده در این استراتژی پیشبینی میکند که قیمت دارایی مورد نظر خود کاهش خواهد یافت. بنابراین آن را قرض میگیرد تا بفروشد. سپس با قیمت کمتر دارایی را بازخرید کرده و علاوهبر پرداخت قرض، از اختلاف قیمت فعلی سود میکند.
معاملات آتی در Hedging
قراردادهای آتی (Futures) بخشی از ابزارهای معاملاتی هستند که بهعنوان معاملات مشتقات شناخته میشوند. اصطلاح قرارداد آتی به توافقی برای برای خرید یا فروش دارایی در تاریخ مشخص در یک قیمت معین اشاره دارد. از آنجایی که بازار ثانویه وجود دارد، قراردادهای آتی را میتوان قبل از ریسک را هج کنید تاریخ توافق شده فروخت.
به دلیل نوسانات ارزهای دیجیتال، اکثر تریدرها زمانی که قیمتها پایین است خرید میکنند و زمانی که قیمتها بالا هستند میفروشند. با این حال، چنین خرید و فروشهایی میتواند باعث شود سرمایهگذاران سود احتمالی خود را از دست بدهند. معاملات آتی ارزهای دیجیتال به شما این امکان را میدهد که پوزیشن خود را تا تاریخ معینی حفظ کرده و با این کار سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری را به حداکثر ریسک را هج کنید برسانید.
قراردادهای دائمی
قراردادهای دائمی، نوعی از معاملات مشتقات هستند که به شما امکان میدهند ارزش یک دارایی پایه را بدون تعیین تاریخ بخرید یا بفروشید. شما میتوانید انتخاب کنید که کی وارد شوید یا از آن خارج شوید. قراردادهای دائمی قدرت خرید بیشتری (به کمک معاملات اهرمی) را نسبت به معاملات اسپات به شما ارائه میدهند. چون میتوانید بهتر از بازار نوسانگیری کنید.
معاملات آپشن
آپشن نوع دیگری از معاملات مشتقات در کریپتو هستند. تریدرها این حق را دارند که دارای اصلی را با قیمتی خاص قبل از یک تاریخ معین بخرند یا بفروشند. اما اجباری برای این کار وجود ندارد. میتوانید از معاملات آپشن بهعنوان راهی برای محدود کردن ضرر در بازارهای نزولی استفاده کنید.
مفهوم Fully Hedged یعنی چه؟
عبارت Fully Hedged در معاملات رمزارزها بهمعنای این است که تریدر بهصورت همزمان پوزیشن شورت و لانگ باز کرده است. معاملهگران این کار را زمانی انجام میدهند که پیشبینی مسیر حرکت قیمت بسیار دشوار باشد. مثلاً با کاهش ناگهانی قیمت اتریوم، معاملهگر در پوزیشن شورت سود کرده در حالیکه با باز کردن پوزیشن لانگ ضرر میکند. زمانی که تریدر مطمئن میشود که قیمت از این پایین تر نمیرود میتواند پوزیشن خود را ببندد. در مورد لانگ هم تریدر صبر میکند تا قیمت در نقطه ورود اصلاح شود و سپس از پوزیشن لانگ خارج شود یا منتظر میماند تا قیمت بالاتر رفته و از آن سود کسب کند.
مزایای Hedging چیست؟
- استفاده از ابزارهای مشتقات مانند معاملات آتی به سرمایهگذاران و معاملهگران امکان میدهد تا ریسک را کاهش دهند.
- این استراتژی یک روش موثر برای کسب سود واقع بینانه است.
- تاثیر نوسانات قیمت بر پرتفولیوی تریدر را کاهش میدهد.
- هج کردن بینش جدیدی را در مورد تحرکات بازار ایجاد میکند.
- شروع و استفاده از این استراتژی آسان است.
- برای رمزارزهای بسیاری میتوانید از این استراتژی استفاده کنید.
معایب Hedging چیست؟
- هج کردن، میزان سود احتمالی را محدود میکند.
- در این استراتژی باید بازار را رصد کنید.
- بهعنوان استراتژی کوتاهمدت مفید نیست.
- از آنجایی که برای هج کردن باید یک پوزیشن دیگر باز کنید، اسپرد (اختلاف قیمت میان بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش) از هر دو معامله حاصل میشود. اگر بازار تغییر نکند، اجرای معامله Hedge ضرورتی ندارد و اسپرد بیشتری کسر میشود.
آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟
مفهوم Hedging و اصول آن بسیار ساده بهنظر میرسد. مگر چیزی جز فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایینتر است؟ واقعیت این است که هج کردن یک استراتژی معاملاتی پیشرفته است. شما باید بهطور مداوم بازار را رصد کنید، اخبار را دنبال کنید، پروژه را از نظر تکنیکال و فاندامنتال تحلیل کنید، چارت قیمتی را بررسی کنید و از همه مهمتر تجربه ترید داشته باشید. باید اصول تحلیل تکنیکال را بدانید تا بتوانید پیشبینی کنید چه زمانی قیمت برای هج کردن کاهش مییابد.
درست است که سرمایهگذاران از استراتژی هج کردن برای کاهش ریسک استفاده میکنند، اما هیچ تضمینی برای بدون ریسک بودن این روش نیست. بهترین رویکرد هنگام بهکارگیری این استراتژی، در نظر گرفتن مزایا و معایب پوشش ریسک برای هر دارایی بهصورت جداگانه است.
همچنین باید بررسی کنید که آیا مزایای Hedging به هزینههایی که به همراه خواهد داشت میارزد یا خیر. نباید فراموش کنید در برخی موارد، مثل زمانی که بازار خنثی است هج کردن میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
جمعبندی
در این مقاله با هج کردن Hedging به عنوان روشی برای کاهش ریسک و حفظ دارایی آشنا شدیم. Hedging راهی برای کاهش ضررهای بزرگ در وضعیتی است که بازار روند نزولی در پیش گرفته است. یعنی وقتی مشاهده میکنید که یک سهام نرخ نزولی دارد و شما راهی جز ورود به ترید ندارید بخشی از آن را هج میکنید. بنابراین ضرر کمتری متحمل خواهید شد.
میدانید که بازار کریپتوکارنسی به صورت مداوم در حال نوسان است. این نوسانات به تریدرها میگوید که اصلا بعید نیست خیلی ناگهانی نرخ ارز افزایش یا کاهش پیدا کند. این همان موضوعی است که به ریسکپذیری بازار اشاره دارد. در چنین شرایطی تریدر با در نظر گرفتن احتمال سقوط بازار به استراتژی Hedging متوسل میشود تا دارایی خود را حفظ کند. اما هیچ یک از این اطلاعات به معنی از بین رفتن کامل ریسک در ترید نیست. برای استفاده از این روش باید همواره بازار را رصد کنید و اطلاعات زیادی به دست آورید.
دوره آموزشی صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund (پوشش ریسک)
دوره آموزشی صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund (پوشش ریسک)
دوره آموزشی صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund (پوشش ریسک) برای اولین بار و به صورت تخصصی در مجموعه آموزشی ATS با محوریت بازار بورس آمریکا تهیه و ارائه شده است.
این دوره با بهره گیری از جدیدترین اطلاعات پیرامون صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund در سطح جهان، و با بهره گیری از اطلاعات دقیق و کاربردی برای دانشجویان این مجموعه ساخته شده است.
در دوره آموزشی صندوق های سرمایه گذاری Fedge Fund یا پوشش ریسک به تمام جزیات مهم اشاره شده تا شما با تسلط کامل وارد این دنیای جدید شوید.
چرا باید درباره Hedge Fundها یا صندوق های سرمایه گذاری پوشش ریسک بیاموزیم؟
هر تریدری باید به محیط یا همان اکوسیستمی که در آن ترید می کند، فعالین حاضر در آن بازار، مهره های کلیدی و بزرگ و تاثیرگذار بر آن، سرمنشا شکل گیری جریانات معاملاتی و همچنین عوامل شکل گیری تغییرات روند در بازار بین المللی خود مسلط باشد تا بتواند به موفقیت و سودزایی در معاملات خود دست یابد.
بزرگترین بازار سهام جهان، بازار سهام آمریکا، محل اصلی فعالیت صندوق های سرمایه گذاری پوشش ریسک یا همان Hedge Fund است که در این دوره می آموزیم چرا این بازار برای این دسته از سرمایه گذاران بسیار جذاب است.
نکته مهم، سهم بزرگ صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund در بازار سهام آمریکا و به طور کلی در معاملات سهام در سراسر دنیاست. چه کسی دوست ندارد سود تضمین شده قطعی دلاری در ابتدای ماه دریافت نکند؟
جذابیت بازار سهام آمریکا برای صندوق Hegde Fund (ریسک را هج کنید پوشش ریسک)
جذابیت بازار سهام آمریکا برای صندوق Hegde Fund را می توان متاثر از ۴ عامل دانست:
نقدشوندگی نسبت به سرمایه گذاری روی commodities
قابلیت انجام Leverage با سطح بالا روی معاملات سهام برای این دسته از سرمایه گذاران
قابلیت تضمین سوددهی به سرمایه گذاران در این صندوق به واسطه فعالیت در بازار سهام آمریکا
استفاده از پوزیشن های Sell و Buy و همینطور Hegde کردن در معاملات
از این موارد که بگذریم، باید در نظر داشت که حداقل میزان سرمایه ای که یک صندوق Hedge از یک سرمایه گذار در آن می پذیرد مبلغ ۱ میلیون دلار است، حداقل!
همین موارد بود که موجب شد تیم ATS دوره آموزشی Hedge Fund را بسازد تا با آموزشی صندوق های سرمایه گذاری از این خواص جذاب دنیای ترید لذت ببرید.
پس حجم سرمایه تحت مدیریت یا AUM برای هر صندوق سرمایه گذاری Hedge Fund با هر ابعاد کوچک یا بزرگی، مبلغ قابل توجهی است. در نتیجه قدرت تاثیرگذاری هر تصمیم معاملاتی از سمت یک یا چند صندوق Hedge Fund می تواند بر معاملات سهم یا سهم های مورد نظر در روز جاری و هفته های بعد تاثیر به سزایی داشته باشد.
قدرت صندوق های سرمایه گذاری Hedge Fund در بازارهای مالی
حوزه معاملاتی و سرمایه گذاری برای هج فاندها هیچگونه محدودیتی چه از نظر نوع بازار و چه از نظر محل سرمایه گذاری ندارد. یعنی یک صندوق هج فاند در حوزه بازار سهام آمریکا، بازار فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یا همان کریپتو کارنسی می تواند به هر میزان که بخواهد سرمایه گذاری کند.
مارکت کپ صنعت صندوق های Hedge Fund در سال جاری به ۴ تریلیون دلار رسیده است. تاسیس این صنعت مالی و رشد و شکوفایی آن همگی در کشور آمریکا اتفاق افتاده و امروزه هم در سراسر دنیا مهد فعالیت صندوق های سرمایه گذاری هج فاند را آمریکا می دانند.
بیشترین تعداد و بزرگترین و قدرتمندترین این صندوق ها در ایالات متحده آمریکا واقع شده اند و حوزه اصلی فعالیت آن ها بازار سهام آمریکا است.
مدیریت یک صندوق سرمایه گذاری پوشش ریسک یا Hedge Fund، شغل پرسود
مدیریت یک صندوق هج فاند، علاوه بر تخصص های مالی و مدیریت در سطوح بالا که طبیعتا جزو نیازهای اصلی قرارگیری در چنین پوزیشنی هستند، یک مولفه مهم دیگر نیز دارد. مدیران اصلی به شرط ارائه عملکرد بهتر و سودآور بودن برای صندوق می توانند حقوق دریافت کنند! اما در سود حاصل از سرمایه گذاری های تحت مدیریت خود سهیم هستند. این، جدای از سود حاصل از سرمایه گذاری خودشان در این صندوق است.
در نتیجه سیستم مدیریت یک صندوق هج فاند (Hedge Fund) به نحوی طراحی شده است که همواره رو به جلو و سوددهی باشد و انگیزه کافی برای کسب بیشترین سود ممکن را برای مدیران خود داشته باشد.
دیدگاه شما