معامله گری با الگوی 123(دوره اول)
وظیفه اصلی تحلیلگر تکنیکال در این جمله «مارتین پرینگ» از اساتید مسلم و برجسته معامله بر اساس مومنتوم تکنیکالیست خلاصه می شود: «تشخیص روند در مراحل آغازین آن و موج سواری بر اساس آن تا زمانی که وزن گواهی ها رای به پایانش بدهد». برای حصول و تحقق این هدف سترگ، 2 گام اصلی نیاز است:
- تشخیص روند حاکم بر بازار جهت موج سواری بر اساس آن
- رهگیری و رصد نشانه های دال بر پایان روند حاکم و احتمالاً شکل گیری روند جدید
در این راستا، عملاً می توان 2 استراتژی کلان تکنیکالی تعریف نمود که یکی «تعقیب مومنتوم» - Momentum Following – و دیگری «برگشت به میانگین» - Mean Reversion – می باشد. در قالب استراتژی نخست معامله گر صرفاً به دنبال معامله بر اساس مومنتوم ورود در جهت روند غالب بازار است و در چهارچوب استراتژی دوم معامله گر به دنبال یافتن نشانه هایی از ضعف روند حاکم می گردد جهت استفاده از فرصت های برگشت بازار در محدوده های قیمتی و زمانی مناسب.
هر کدام از این استراتژی ها نقاط قوت و ضعف خود را دارند. در حالی که در استراتژی های تعقیب مومنتوم، امکان شکار روندهای قدرتمند طولانی وجود دارد، اما در عوض یافتن محدوده های مناسب برای تعیین حد زیان از دشواری های این سبک است. در استراتژی های برگشت به میانگین، در حالی که ریوارد به ریسک خوبی در موقعیت های احتمالی وجود دارد، اما امکان شکار روندهای بزرگ غالباً وجود ندارد.
اما آیا استراتژی معاملاتی می توان یافت که تا حد زیادی این ضعف ها را پوشش داده و در عین حال به صورت نسبی نقاط قوت هر دو استراتژی کلان تکنیکالی یادشده را دارا باشد؟!
به باور ما استراتژی معاملاتی مبتنی بر الگوی 123 پاسخی است به پرسش و نیاز فوق. در این استراتژی هر چند بر خلاف استراتژی های برگشتی به دنبال خرید در پایین ترین کف یا فروش در بالاترین سقف ممکن نیستیم و هر چند که ضریب اطمینان موقعیت های ایجادشده به اندازه موقعیت های استراتژی های تعقیب مومنتوم بالا نیست، اما در عوض در مراحل ابتدایی روندهای جدید ورود خواهیم داشت و می کوشیم تا از بخش عمده روند جدید استفاده کرده و سودهای مناسبی کسب کنیم.
نکته مهم آنکه در کلاس حاضر، بر خلاف کلاس های مشابه، فرآیند تشخیص و شکل گیری الگوی 123 را به صورت کامل به شیوه مکانیکی و بدون دخالت سلیقه انسانی دربیاوریم تا ضریب اطمینان سیستم افزایش یابد و امکان تداوم بخشی به فرآیند سوددهی فراهم گردد.
آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
در این فرادرس ابتدا مقدمه ای از ابزار مورد استفاده در این استراتژی و المان های مختلف آن ارائه می دهیم، سپس در درس دوم وارد بحث مومنتوم (Momentum) می شویم و یاد می گیریم که چگونه با استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم می توانیم روند بازار را با دقتی بسیار بالا تشخیص دهیم. در درس سوم الگوهای رایج و پرکاربرد برای تشخیص پایان یک روند یا اصلاح آن را شرح می دهیم. علاوه بر آن نشان می دهیم که چگونه می توانیم با استفاده از سیستم ایچیموکو در رابطه با حرکت های رونددار و یا اصلاحی بازار اظهارنظر کنیم. در پایان این درس شما به ابزاری قدرتمند مجهز می شوید که قادر خواهید بود در هر زمان و در معامله بر اساس مومنتوم هر بازار مالی در رابطه با رونددار بودن یا اصلاحی بودن آن نمودار با احتمال بالا اظهار نظر کنید.
آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
محمد نسیمی فر
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق - مدیریت سیستم های قدرت
مهندس محمد نسیمی فر دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق - مدیریت سیستم های قدرت در دانشگاه شهید بهشتی هستند. ایشان تقریبا 6 سال است که به عنوان فریلنسر (freelancer) پروژه های زیادی در حوزه گرافیک و انیمیشن های دو بعدی و سه بعدی (به خصوص محصولات کمپانی های Adobe و Autodesk) انجام داده و همچنین با آموزشگاه های مختلفی در امر تدریس همکاری دارند.
توضیحات تکمیلی
معامله در بازارهای مالی را می توان یکی از جذاب ترین مشاغلی در نظر گرفت که امروزه با پیشرفت تکنولوژی در اختیار همگان قرار گرفته است. هر فردی که به معامله گری علاقه مند باشد و بتواند ریسک های آن را بپذیرد به راحتی و در کمترین زمان ممکن می تواند وارد بازارهای مالی شود. انواع بازارهایی که امروزه برای معامله گری رایج هستند عبارتند از: رمز ارزها (معامله بر اساس مومنتوم Cryptocurrency)، فارکس (Forex) و بورس اوراق بهادار. وارد شدن به این بازارها یک بحث است، اما کسب موفقیت در آن بحثی دیگر.
بدون شک تعداد افرادی که روزانه در این بازارها شکست می خورند بیشتر از افرادی است که به موفقیت می رسند. موارد مختلفی از قبیل: علم تحلیل تکنیکال (Technical analysis)، علم تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)، روانشناسی معامله گری، سیستم مناسب معاملاتی و. می تواند روی موفقیت یا شکست یک معامله گر تاثیر بگذارد، بنابراین هر کدام از این موارد دارای ارزش است و برای رسیدن به موفقیت باید به آن توجه شود. هدف ما در این فرادرس تمرکز روی ایجاد یک سیستم معاملاتی مناسب جهت معامله است.
این سیستم معاملاتی براساس استراتژی آقای رابرت ماینر (Robert Miner)، یکی از معروف ترین و حرفه ای ترین معامله گران حال حاضر دنیا است. ایشان با ترکیب ابزار مختلف تحلیل تکنیکال و استفاده از تکنیک های مدیریت سرمایه و ریسک، یک استراتژی جامع با احتمال موفقیت بالا توسعه داده اند که در نهایت می تواند تبدیل به ابزاری شود تا معامله گران با خیالی آسوده و به دور از ترس وارد یک معامله شوند و از آن سود ببرند. این استراتژی شامل ترکیبی از اندیکاتورها (Indicators)، سطوح قیمتی، خوشه زمانی فیبوناچی (Fibonacci Time Clusters) و الگوهای امواج الیوت (Elliott Waves) است.
در این فرادرس ابتدا مقدمه ای از ابزار مورد استفاده در این استراتژی و المان های مختلف آن ارائه می دهیم، سپس در درس دوم وارد بحث مومنتوم (Momentum) می شویم و یاد می گیریم که چگونه با استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم می توانیم روند بازار را با دقتی بسیار بالا تشخیص دهیم. در نهایت فراتر از سیستم Robert Miner می رویم و این استراتژی را با سیستم ایچیموکو (Ichimoku) نیز ترکیب می کنیم تا تبدیل به یک ابزار قدرتمند شود و بتوانید معاملات با احتمال موفقیت بالا را تشخیص دهید.
از طرفی می دانیم که همیشه دغدغه معامله گران، تشخیص روند و یا اصلاح بازار بوده است، بنابراین در درس سوم الگوهای رایج و پرکاربرد برای تشخیص پایان یک روند یا اصلاح آن را شرح می دهیم. علاوه بر آن نشان می دهیم که چگونه می توانیم با استفاده از سیستم ایچیموکو در رابطه با حرکت های رونددار و یا اصلاحی بازار اظهارنظر کنیم. در پایان این درس شما به ابزاری قدرتمند مجهز می شوید که قادر خواهید بود در هر زمان و در هر بازار مالی در رابطه با رونددار بودن یا اصلاحی بودن آن نمودار با احتمال بالا اظهار نظر کنید.
در آموزش استراتژی معاملاتی Robert Miner برای معامله در بورس و بازارهای مالی – تکمیلی به دو المان دیگر این سیستم، یعنی اهداف قیمتی و تحلیل زمانی می پردازیم.
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار
راهبرد مومنتوم و رابطه آن با بیشواکنشی یا کمواکنشی بازار
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 1
با یکی دیگر از سلسله مقالات آموزش بورس ” خانه بورس ایران ” در خدمت شما هستیم. در ادامه برای آن دسته از مخطبین علاقمند به مبحث تحلیل تکنیکال بورس، به بررسی بیشتر مفهوم راهبرد مومنتوم و بیشواکنشی بازار خواهیم پرداخت.
واژه «مومنتوم» در لغت به معنی اندازه حرکت، تکانه و یا شتاب است. در ادبیات معامله بر اساس مومنتوم بورس و سرمایهگذاری، راهبرد مومنتوم قیمت یکی از زیرمجموعههای تحلیل تکنیکال روندها به شمار میرود. واژه مومنتوم در اینجا نیز حاکی از حرکت و استمرار حرکت است. فرضیه بنیادین و اساسی راهبرد مومنتوم این است که روندهای اصلی صعودی و نزولی قیمت سهام در بازار تداوم خواهد یافت مگر آنکه علتی مشخص جلوی آن را بگیرد. بدین ترتیب، راهبرد مومنتوم به معاملهگران بازار بورس پیشنهاد میکند که روی سهامی که در روند صعودی قیمتها قرار گرفتهاند سرمایهگذاری کرده و در نقطه مقابل، سهامی که در روند نزولی قرار گرفتهاند را از سبد سرمایهگذاری خود خارج کنند. به روند صعودی سهام اصطلاحاً بازده مثبت گذشته و به روند نزولی، بازده منفی گذشته اطلاق میشود.
تشخیص روندهای اصلی بازار و نقطه بازگشت آنها، مستلزم تحلیل بنیادین علل و عوامل ریشهای بازار است و تحلیل روندهای متوسط و کوتاهمدت، به نوعی استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود. بنابراین، برخی از محققین راهبرد مومنتوم را تلفیقی از راهبردهای تحلیل تکنیکال و تحیلیل بنیادین میدانند. هدف از به کارگیری راهبرد مومنتوم به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود سرمایهگذاری (در کوتاهمدت) است.
توصیف اجمالی راهبرد مومنتوم قیمت
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 2
راهبرد مومنتوم قیمت را برای نخستین بار در پژوهشهای جگادیش (1990) و جگادیش تیتمن (1993) مطرح شد. دلیل اصلی اتخاذ این رویکرد را میتوان کارایی و سادگی آن دانست. جگادیش و تیتمن تمام سهامی که اطلاعات مربوط به آنها از سال 1965 تا 1989 موجود بود را مورد تحلیل قرار دادند. در راهبرد مومنتوم قیمت جگادیش، بازده سهام در در بازههای 3، 6، 9 و 12 ماهه اندازهگیری میشود. در پایان هر دوره 10% درصد سهام با بالاترین بازده پیشین (دوره قبل) خریداری شده و به سبد سرمایه گذاری اضافه می شود، و 10% از سهام سبد که دارای کمترین بازده دوره پیشین هستند فروخته خواهند شد. نمونه روند تشکیل سبد سرمایهگذاری جگادیش و تیتمن (1993) را با دوره ارزیابی 6 ماهه و دوره سرمایهگذاری 3 ماهه نشان میدهند.
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 3
جگادیش و تیتمن متوجه شدند که سودآوری روش مومنتوم قیمت بسیار بالاست. آنها دریافتند که علت اصلی این اتفاق واکنش تاخیری کنشگران بازار نسبت به بازده بازار و از سوی دیگر توجه ناکافی به اخبار خاص بنگاهها به عنوان منابع احتمالی سودآوری است. به عبارت دیگر فعالان بازار نسبت به اطلاعات خاص بنگاه، واکنش کافی نشان نمیدهند.
جالب آن است که سودآوری این راهبرد در تعارض با فرضیه بازار کارا است. یعنی سوداوری راهبرد مومنتوم را نمیتوان با رفتار عقلانی اقتصادی کنشگران اقتصادی بورس توجیه کرد. برخی از پژوهشگران، علت سودآوری این راهبرد را عمدتاً ناشی از سوگیریهای خودساخته و یا اعتماد به نفس بیش از حد سرمایه گذاران میدانند. این جهتگیریها باعث بیشواکنشی کنشگران بورس در مواجه با آن دسته از اخبار بازار خواهد شد که نگرش قبلی سرمایهگذاران را تایید میکند. جانسون (2002)، سوداوری راهبرد مومنتوم را ناشی از ریسک نرخ رشد میداند بدین ترتیب که هرچه رخ رشد بالاتر میرود، ریسک نرخ رشد نیز افزایش مییابد و بازار باید این ریسک را جبران کند و این امر منجر به ایجاد بازده مومنتوم خواهد شد.
از سوی دیگر اما برخی از پژوهشگران، هزینههای معاملاتی را در تعیین سطح موفقیت راهبرد مومنتوم موثر میدانند. اسموند، شیل و ژو (2004) مدعی هستند که سودآوری راهبرد مومنتوم در عمل یک توهم بیش نیست چرا که هزینههای معاملاتی ناشی از اجرای این راهبرد، سودآوری آن را کاملاً از بین خواهد برد.
بیشواکنشی و کمواکنشی کنشگران بازار بورس عامل سوداوری راهبردهای فنی
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 4
همانگونه معامله بر اساس مومنتوم که پیشتر اشاره کردیم، سوداوری راهبردهای مومنتوم قیمت در تعارض با کارایی بازار است. به عبارت دیگر اگر تغییرات قیمت سهام بر اساس ارزش واقعی آنها باشد، چنین بازدهی در اتخاذ راهبردهای مومنتوم قیمت وجود نخواهد داشت. اما علت قیمتگذاری نادرست بازار چیست؟ پژوهشگران حوزه بورس و سرمایهگذاری نمیتوانند به صراحت به این سوال پاسخ دهند که آن دسته از رفتارهای نادرست بازار که منجر به چنین بازدههای غیرمتعارفی میشوند چه بوده است. مفاهیم بیشواکنشی و کمواکنشی کنشگران بازار بورس با هدف توجیه همین پدیده مطرح شدهاند. مایکلی، تالر و ومک (1995) اصل مساله و ابهام محققین در آن را چنین بیان میکنند «امیدواریم که معامله بر اساس مومنتوم تحقیقات آتی در فهم علت بیشواکنشی بازار و کمواکنشی آن در شرایطی خاص به ما کمک کند!!»
به عقیده برخی از مفسرین، حداقل قسمتی از سوداوری راهبرد مومنتوم قیمت به دلیل بیشواکنشی بازار است و معامله بر اساس مومنتوم جالب آنکه برخی دیگر از پژوهشگران آن را به کمواکنشی بازار نسبت میدهند! اما هنگ و استین (1999) نشان دادند هر دو گزاره در تضاد با یکدیگر قرار ندارند. آنها چنین استدلال میکنند که کنشگران بازار در مواجه با اطلاعات خصوصی، واکنشی بیش از حد (بیشواکنشی) و در برابر اطلاعات عمومی واکنشی کمتر از حد متعارف (کمواکنشی) از خود بروز میدهند. هنگ و استین (1999) دو نوع معاملهگر را از معامله بر اساس مومنتوم یکدیگر متمایز میکنند، یعنی خبرخوانها و معاملهگران مومنتوم. خبرخوانها بر اساس اطلاعات خصوصی به دست آمده از بنگاههای اقتصادی معامله میکنند اما از آنجا که اخبرا خصوصی شرکتها به ندرت و با سرعتی کند منتشر میشود، لذا واکنش این دسته از کنشگران در برابر تغییرات بازار کند است و همین امر باعث کمواکنشی این دسته از کنشگران خواهد شد. در مقابل اما، معاملهگران مومنتوم صرفاً به تغییرات قیمت ناشی از رفتار دسته اول توجه میکنند و طبق تحرکات آنها معامله میکنند. معاملات این گروه از کنشگران باعث بیشواکنشی بازار خواهد شد. اما در هر صورت، هم بیشواکنشی و هم کمواکنشی بازار حاکی از عکسلالعملهای روانی کنشگران بورس ( و نه عقلانی) و ناکارامدی ذاتی بازار است که میتواند عامل ایجاد بازده غیرعادی راهبردهای معاملاتی تکنیکال شود.
گروهی از پژوهشگران معتقدند که اتخاذ تلفیقی از راهبردهای مومنتوم قیمت و راهبردهای بنیادین جریان نقدی میتواند سودآوری سبد سرمایهگذاری کوتاه مدت را نیز تضمین کند.
امیدوارم این مقاله، در آشنایی شما با راهبردهای مومنتوم قیمت و مفاهیم بیشواکنشی و کمواکنشی بازار موثر بوده باشد. هرزمان که به ورود به بازار های سرمایه علاقمند شدید، حتما از بروکر هایی مناسب ایرانیان استفاده کنید.
چرا استفاده از مومنتوم بهترین گزینه برای معامله گران کوتاه مدت است؟
ما می توانیم به معاملات خود به چشم یک بازی نگاه کنیم ، به این معنا که دائماً به احتمالات توجه کنیم، تقلب کنیم و به این ترتیب به هدف خود برسیم.
هر بازی الگوی خاص خود را دارد که بازیکنان می توانند با استفاده از آنها به نتایج متفاوتی برسند.
برای کسب سود در بازار فارکس باید روندی را طی کنید و مجموعه ای از ست آپ ها، مستند سازی ها و فعالیت ها را تدوین کنید.
استراتژی که در این مقاله به آن اشاره می کنیم، به عنوان بزرگترین عاملی است که معامله گران خرد و حرفه ای برای کسب سود دائمی به آن توجه می کنند.
این نوع از استراتژی می تواند در کسب سود معامله گران به ویژه معاملات CFD بسیار موثر عمل کند و به عنوان یکی از بهترین ابزارها برای تغییرات کوتاه مدت قیمت بازار، ایجاد پوزیشن های خرید یا فروش، دسترسی به طیف وسیعی از بازار و بهره مندی از از استراتژی معکوس استفاده شود.
معاملاتی که بر حسب مومنتوم انجام می شوند به صورت ذاتی از نوعی استراتژی پیروی می کنند.
در معاملات کوتاه مدت معمولاً بر کسب سود از جریان های موقت و ناگهانی ایجاد شده در بازار فارکس که شامل سرمایه گذاری، هج کردن یا درخواست های خارجی برای بهره مندی از کالاها و سرویس های خدماتی که دسترسی فوری به آنها امکان پذیر نیست، تأکید می شود.
معاملات براساس پرایس اکشن تمامی این نکات را در بر می گیرد.
بنابراین شما می توانید با تراز کردن اقدامات خود در بازار سرمایه و بررسی نمودارها در معاملات به سود برسید.
براساس قانون اول نیوتون هر جسمی که در حال حرکت باشد، به حرکت خود ادامه می دهد و همین موضوع، اساس معاملات بر حسب مومنتوم را مشخص می کند.
هدف ما، ارزیابی حرکت ها بر پایه مدت زمان آن ها است اما زمانی که بازار سرمایه روندی را در پیش گرفته باشد، در یک جهت مشخص حرکت کند و خریداران تمایل داشته باشند که در قیمت های بالاتری خرید کنند ( و بالعکس) تغییرات شدید و لحظه ای در بازار ایجاد خواهد شد.
باید گفت که صرف نظر از بازه زمانی، تصمیم گیری براساس تغییرات بازار فارکس ، به ویژه زمانی که معاملات با جهش های لحظه ای رو به رو می شوند، می تواند سود قابل توجهی برای شما داشته باشد و معامله را برای شما آسان تر کند.
اندیکاتور تغییرات نرخ (ROC)، یکی از بهترین اندیکاتورهای مومنتوم است که معامله گران می توانند از آن استفاده کنند.
با این حال، برای حفظ دیسیپلین و نظم در معاملات خود بهتر است روش مشخصی را در پیش بگیرید و با صبر و دقت در اجرای آن پیش بروید تا بتوانید بهترین نتیجه از کار خود دریافت کنید.
منطق
به مثال و روشی که در زیر به آن اشاره می کنیم دقت کنید:
ما از اندیکاتور ROC در این مدل استفاده نمی کنیم اما باید در معاملات خود به سه متغیر توجه می کنیم.
اگر قیمت بالاتر از اندیکاتور میانگین نمایی متحرک 5 و 20 روزه باشد و نقطه پیوت و اندیکاتور 14 روزه RSI بالای 60 باشند، براساس bullish bias یا سوگیری صعودی حرکت می کنیم.
اگر قیمت زیر هر دو میانگین متحرک باشد و نقطه پیوت و RSI زیر 40 باشند، ما موقعیت bearish bias یا سوگیری نزولی را حفظ می کنیم.
اگر مدل ما نشان دهنده یک موقعیت صعودی و کندل روزانه سبز باشد، می توانیم بازه زمانی را به 5 یا 15 دقیقه تقسیم کنیم و معامله بر اساس مومنتوم از استراتژی مومنتوم اسکالپینگ استفاده کنیم.
توجه داشته باشید که این معاملات کوتاه مدت، تنها بخشی از معاملات بلند مدت به حساب می آیند.
توجه به این رفتارها در بازار معاملاتی برای معامله گران فاندامنتال سود آور است زیرا فرد می تواند متوجه همسویی بازار با افق دید خود شود.
برای مثال، اگر پیشبینی کنیم که اوپک تولید خود را افزایش خواهد داد و مدتی است که بازار اسپات نفت خام به صورت نزولی حرکت می کند اما بازار نفت در اثر فشار معامله گران روند صعودی را در پیش گرفته است، موقعیت مناسبی برای باز کردن پوزیشن های فروش نیست.
در نمونه ای دیگر، اگر احساس می کنیم که قیمت طلا در حال افزایش است و ماتریکس بازار هم موافق با افق ما حرکت می کند، می توانیم معامله خود را در این زمینه با اعتماد به نفس بیشتری انجام دهیم.
داده های جدول فوق مستقیماً از MT4/MT5 و با استفاده از ربات معاملاتی RTD اکسل تهیه شده است.
یکی از ابزارهای متعددی که در پلتفرم معاملاتی ارائه می شود، می تواند به معامله گران در تمام استراتژی ها و بازه های زمانی کمک کند تا هنگام استفاده از آنالیز تکنیکال و یا پرایس اکشن، از آن به عنوان یک مزیت بهره مند شوند.
معامله گران باید همیشه بوسیله بررسی ست آپ ها، ریسک معاملات و اندازه پوزیشن ها را ارزیابی کنند.
توجه داشته باشید که می توانید در سطوح اولیه، بوسیله بررسی فاکتورهایی که ترند و مومنتوم پشت هر حرکت را نشان می دهد، ساختار روند خود را مشخص کنید.
استراتژی معاملاتی مومنتوم
مومنتوم مفهومی است در علم فیزیک، که بیان می دارد یک جسم در حال حرکت گرایش دارد که همچنان در حرکت باقی بماند مگر اینکه نیرویی از خارج بر آن وارد شود . مصداق این قانون در بازار این است که یک روند حرکتی قیمت و سود تمایل دارد که باقی بماند تا زمانی که یک نیروی خارجی جلوی آن را بگیرد . این استراتژی شامل سرمایه گذاری در جهت بازار می باشد و ادعا می نماید که بازدهی مثبت یا منفی گذشته تا دوره مشخصی از آینده نیز تداوم خواهد داشت این استراتژی همیشه به عنوان تحلیل تکنیکال معروف بوده و امروزه در حال تأیید گرفتن از سرمایه گذاران بنیادگرا و حتی جامعه دانشگاهی است. بر اساس استراتژی سرمایه گذاری مومنتوم بر خلاف فرضیه بازار کارا، بازده سهام عادی در بازه های زمانی مختلف دارای رفتار خاصی می باشد و می توان با بکارگیری راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر، بازده بیش از بازده بازار بدست آورد.
این استراتژی از اندیکاتورهای زیر بهره می گیرد :
اسیلاتور استوکاستیک (با چندین تایم فریم)، حمایت و مقاومت و (Fibonacci retracements) فیبوناچی ریتریسمنت
این استراتژی فرصت معامله را از طریق ادغام تحلیل بنیادی ) (fundamentalو تکنیکالی دنبال می کند و نیاز به یک معامله گر دارد تا جنبه های بنیادی ارز ( یا سهام ) مورد معامله را تحلیل کند و برای یک معامله میان مدت یا بلند مدت اقدام به تصمیم گیری کند .سپس از مومنتوم قیمت و خطوط حمایت و مقاومت جهت تعیین برگشت بازار استفاده می کند. استراتژی برگشتی مومنتوم به شما این امکان را می دهد که با ریسک کم وارد بازار شوید و سود زیاد بالقوهای را از طریق مدیریت مالی پیشرفته فراهم می نماید. همه معاملات از قبل برنامه ریزی شده اند تا برای معامله گر فرصتی فراهم کنند تا در هر زمانی وارد بازار شود. اکثر معاملات، سفارش محدود دارند و اغلب در نشست و جلسات لندن اجرا می شود. این استراتژی به خوبی بر روی دلار آمریکا کار می کند. استراتژی مومنتوم برگشتی بین 1تا ۵سیگنال در هر ماه می دهد. تمام معاملاتی که وارد پوزیشن شده اند تا چندین ماه با توجه به پرایس اکشن (حرکت قیمت) و بنیادی بازار نگهداری می شوند. این استرانژی به مدت 1۵ماه در بازار مورد استفاده قرار می گیرد و عملکرد آن به وضوح در بخش عملکردی ، مستند شده است.
مطلب آموزشی پیش رو با عنوان مفهوم مومنتوم و استراتژی مومنتوم در بورس ، در فرمت فایل pdf ، و در 3 صفحه تهیه و تنظیم شده است.
دیدگاه شما