تعریف کندل شناسی


اندیکاتور چیست؟

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می‌باشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته‌ اند.

اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار می‌دهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه می‌دهد.

در تحلیل و تصمیم‌گیری اولویت با نمودار قیمت می‌باشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته می‌شوند.

بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی می‌باشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک می‌شویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف می‌شویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیم‌گیری ما در حین رانندگی می‌باشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیم‌گیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو می‌تواند به ما کمک بزرگی کند.

اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند و صرفا به ما کمک می‌کنند تا در تصمیم‌گیری بهتر عمل کنیم.

اندیکاتورها نمودار قیمت

انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی

اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیم‌بندی می‌شوند:

  1. اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان می‌دهند.
  2. اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار می‌گیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید می‌کنند.

چهار دسته اصلی اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی می‌باشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایه‌گذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و عموما با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها تعریف کندل شناسی از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.

آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی

زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.

در صورتی که نشانه‌هایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع می‌تواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد می‌تواند احتمال تعریف کندل شناسی برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب می‌شود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کرده‌اند.

مفهوم همگرایی و واگرایی

آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار

اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند می‌پردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال می‌باشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر می‌کند که می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

چطوری از پرایس اکشن با سبک RTM کسب در آمد دلاری داشته باشیم - تبریز فایننس

چطوری از پرایس اکشن با سبک RTM کسب در آمد دلاری داشته باشیم - تبریز فایننس

امروزه دغدغه اصلی بیشتر فعالان حوزه بازار های مالی ، کمبود دوره آموزش فارسی مناسب ، در حوزه پرایس اکشن به سبک RTM می باشد . یکی از مناسب ترین دوره های برای آموزش پرایس اکشن به سبک RTM، دوره I3T3 آقای شوک بود که بیشتر معاملگران و علاقه مندان برای فرا گرفتن دوره پرایس اکشن به تعریف کندل شناسی سبک RTM به خاطر انگلیسی بودن این دوره ، قادر نبودند این دوره را فرا بگیرند. به همین دلایل ،عمیقاً خلا یک آموزش فارسی زبان در این حوزه دیده می شود.

آموزش پرایس اکشن به سبک RTM،می تواند تریدرها را از تمامی اندیکاتورها و خطوط روند، لول ها ، مدل های مختلف فیبوناچی و الگوهای کلاسیک کاری بی نیاز کند .بنابراین معامله گران به راحتی با فرا گرفتن این سبک می توانند نوسانات قیمت را بررسی و تحلیل کنند.

پرایس اکشن به سبک RTM چیست ؟

برای اینکه بهتر بتوانیم سبک RTM را آموزش دهیم ، باید ابتدا بدانیم که پرایس اکشن نوین چیست و چه ویژگی هایی دارد ؟

پرایس اکشن نوین سبکی از تحلیل است که از طریق تحلیل الگوهای قیمت سعی دارد تا روند حاکم بر بازار که در برخی از اوقات تصادفی می باشد را به شیوه ای تازه به شخص معامله‌گر ارائه کند.

بنابراین تریدرهای که با این سبک ترید می کنند چند قدم از دیگر تریدر ها جلوتر هستند و سوال اصلی این نوع تریدر ها این است که چرا این اتفاق هم اکنون در حال رخ دادن است ومثل تریدر های دیگر از خود نمی پرسند که چه اتفاقی هم اکنون رخ می دهد ،بنابراین با این طرز تریدر می توانند تصمیمات بهتری اتخاذ کنند .

سویینگ‌­ها و یا همان نقاط عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low و تست کردن حمایت­ها و مقاومت­ها و هم چنین روند تثبیت ؛ نمونه‌هایی از پرایس اکشن به شمار می آیند .

همچنین از ابزار های مهم تحلیل توسط روش پرایس اکشن نوین می توان به : نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای اشاره کرد.

الگوهای شمعی مثل اینگولفینگ،هارامی، شوتینگ استار و … همگی گونه هایی از الگوهای شمعی هستند که در تحلیل پرایس اکشن نوین با آنها روبرو خواهیم شد.

پرایس اکشن نوین برای انواع سرمایه گذاری ها مثل سرمایه گذاری اسکلپ ، سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت مناسب است که میتواند برحسب انتخاب شما ، برای اهداف مختلف به کار رود.

همانطور که گفته شد در پرایس اکشن از هیچ گونه اندیکاتوری استفاده نمی شود و قیمت تنها حقیقت موجود است که براساس میزان عرضه و تقاضا متغییر است و قیمت تنها چیزی است که درحال حاضر ، در حال رخ دادن است و روند قیمت هم اکنون مهم است نه حرکت قیمت در گذشته و یا آینده !

چرا مطالعه حرکات قیمت در پرایس اکشن به سبک RTM براندیکاتورها ارجعیت دارد؟

اندیکاتورها تابعی از قیمت ها می باشند .بنابراین مطالعه ریشه اصلی ، بر مطالعه شاخ و برگ ها ارجعیت دارد.

دلیل دیگر نیز این می باشد که اندیکاتور ها با تاخیر همراهند و به همین دلیل سرعت عمل فرد را در گرفتن پوزیشن های مناسب را می گیرند و عملا ریسک به ریوارد های جذاب را از بین می برند.

برای مثال ترید براساس کراس مویینگ ها ، یزرگترین فریب اندیکاتور ها به حساب می آید.

چون همیشه یک سیگنال دیر هنگام و بدون توجه به مارکت به شما می دهد .

کندل ها

کندل های شمعی ژاپنی

کندلهای شمعی ژاپنی توسط تاجران برنج در ژاپن ابداع شدند که توسط استیو نیسون در آمریکا به شهرت رسید .

این نوع کندل ها تصویر بهتری از قیمت را در مقایسه با لاین چارتها و کندل بارها به ما می دهد و مسیری را که قرار است قیمت طی کند را بهتر برای فرد معامله گر مشخص می نماید.

کندل شمعی ژاپنی بیانگر چه چیزی است ؟

فقط باید توجه کرد که : شکل مسیری که قیمت برای ساختن کندل طی کرده است را کندل شمعی ژاپنی نمی تواند نشان دهد .

برای مثال در این کندل صعودی ، قیمت میتوانسته ابتدا به بالاترین حد خود (HIGH)برسد و سپس تا پایین ترین حد (LOW)پایین بیاید و در آخر، در نکته تعریف کندل شناسی ای مشخص بسته شود (CLOSE)

ویا برعکس آن یعنی طبق مسیر دوم ابتدا به پایین ترین حد خود و سپس به بالاترین حد خود رسیده و بسته شود.

پس به ترتیب دیدیم که شکل کندل برای هردو مسیر یکسان است و نمیتوان تشخیص داد که قیمت واقعا چه مسیری را طی کرده است .

ترکیب کندلها

همانطور که میدانیم کندل های هر تایم فریم از ترکیب کندل های تایم فریم پایین تر خود ساخته شده اند.

برای مثال یک کندل روزانه ترکیب 6 کندل 4 ساعته است و هر کندل 4 ساعته ترکیب 4 کندل یک ساعته و به همین ترتیب…

اما سوال اینجاست که این کندل ها چگونه ترکیب میشوند؟

نحوه ترکیب دو کندل و ایجاد یک کندل جدید:

open کندل جدید همان open کندل اول

Close کندل جدید همان close کندل دوم

high کندل جدید بلندترین high دو کندل

و low کندل جدید بلندترین low بین دو کندل خواهد بود.

و بدین ترتیب کندل جدید ما که ترکیب دو کندل است ساخته خواهد شد.

اما ما در پرایس اکشن به سبک RTM ، فقط میخواهیم بدانیم کدام کندل بر دیگری تسلط دارد. برای این کار باید بررسی کنیم که آیا کندل دوم نصف کندل اول (از shadow تا shadow) را پوشانده است یا خیر. اگر این اتفاق افتاده بود میگوییم کندل دوم بر اولی تسلط دارد.

برای مثال اگر ببینیم که کندل خریدارها، به طور کلی کندل فروشندگان را پوشانده است ، پس خریدارها بر فروشندگان مسلط هستند.

ولی اگر کندل فروشندگان تمام کندل خریدارها را پوشانده باشد پس فروشندگان بر خریداران مسلط هستند.

درحالت سوم نیز اگر کندل فروشندگان نیمی از کندل خریداران را پوشانده باشد نیز ، فروشندگان بر خریداران مسلط هستند.

و به همین ترتیب تا آخر مشخص میکنیم کدام گروه بر دیگری تسلط دارد.

کندل مومنتوم

کندل های مومنتوم کندل های پرقدرت بازار هستند که به ما نشان میدهند قدرت در دست کدام گروه قرار دارد.

یک کندل را مومنتوم گوییم اگر طول بدنه اش از مجموع طول shadowهایش بیشتر باشد.

هرچقدر این اختلاف بیشتر باشد کندل مومنتوم ما قدرتمندتر خواهد بود.بیشترین حالت مومنتوم وقتی اتفاق می افتد که کندل ما اصلا shadow نداشته باشد.

کندل BASE

کندل های بیس (Base) کندل هایی هستند که نمیتوان از روی آن ها فهمید قدرت در دست کدام گروه است. در کندل های بیس خریداران و فروشندگان در حال جنگ اند و هنوز مشخص نیست کدام گروه برنده این درگیری خواهد شد.

در این کندل ها بدنه کندل از مجموع shadowها کوچکتر است و دقیقا برعکس کندل مومنتوم هستند.

در کندل های بیس رنگ بدنه برای ما مهم نیست و کندل هر رنگی داشته باشد باز هم نمیتوانیم بگوییم قدرت در دست کدام گروه قرار دارد.

نکته: بیس یا مومنتوم بودن یک کندل هیچ ربطی به کوچک یا بزرگ بودن کندل ندارد. برای مثال ما میتوانیم یک کندل با بدنه بسیار کوچک داشته باشیم که shadow نداشته باشد، در این صورت این کندل برای ما یک کندل مومنتوم خواهد بود. مثال هایی از کندل بیس در شکل زیر نمایش داده شده است.

فضای گپ چیست ؟

گپها نواحی ای در چارت هستند که قیمت در آنها حضور نداشته و اصطلاحا یک پرش را از آن ناحیه انجام داده است.

Blank gapها از gap ساده قدرتمندتر هستند و می توانند به عنوان نواحی برگشت قیمت در نظر گرفته شوند.

ما تا این بخش از مقاله ، بعد از تعریف پرایس اکشن به سبک RTM به بررسی انواع کندلها پرداختیم و قصد داریم در بخشهای بعدی مقاله در رابطه با مسائل دیگر پرایس اکشن به سبک RTM بپردازیم اما شما تا به حال باید متوجه شوید که کندلها ،ویژگی های برجسته ای در پرایس اکشن دارند و چرا از اندیکاتور ها استفاده نمیکنیم.

ما در سبک پرایس اکشن به سبک RTM ، به جز کندلها ، طبق چه اساسی اقدام به تحلیل قیمت می کنیم؟

درپرایس اکشن به سبک RTM ما با گره های معاملاتی و مناطق رنج سر و کار داریم،این مناطق رنج خود را به صورت دو الگو ی کلی نمایان می کنند :

1 -الگوی ادامه دهنده (TM )

2 -الگوی برگشتی یا بازگشتی (QM )

پس آموختیم TM &QM برای ما گره های معاملاتی هستند.

و این نکته حائز اهمیت است کههر TM در تایم پایین از دو QM تشکیل شده است و هر QM در تایم پایین از TM تشکیل شده است.

طبق اطلاعاتی که تا الان بدست آوردیم پس ما در گره های معاملاتی دنبال نقطه ورود هستیم،ولی آیا کل این الگوها برای ما مهم هستند؟ جواب : خیر چون ما در سبک RTM دنبال سطوح بکر هستیم که در ادامه مطالب قصد داریم به این موضوعات اشاره کنیم.

اهمیت سطوح در پرایس اکشن به سبک RTM

فرض کنید دو سطح A و B داریم،در سطح A ما دارای 400 هزار سفارش خرید و در سطح B دارای 280 هزار سفارش فروش هستیم :

قیمت خود را با تشکیل گره های معاملاتی به سطح A می رساند و 400 هزار اردر خرید را بر می دارد، در رسیدن به گره های معاملاتی که دارای 50 هزار سفارش هستند آن ها را مصرف می کند.

در زمان رسیدن به سطح B چون 100 هزار اردر گره ها را مصرف کرده است با 300 هزار اردر به سطح B می رسد،چون این سطح دارای 280 هزار سفارش است.

پس قیمت همه آن را مصرف کرده تعریف کندل شناسی و با 20 هزار اردر به مسیر خود ادامه میدهد تا به گره یا سطح بعدی برسد.

میانگین واقعی حرکت قیمت در پرایس اکشن به سبک RTM:

میانگین واقعی حرکت قیمت (ATR) در واقع یک اندیکاتور کاربردی است که طبیعت تعریف کندل شناسی RTM در آن نهفته است.این اندیکاتور میانگین حرکت کندل های قبل را حساب می کند و توان بازار را نشان می دهد .

اگر بخواهیم به صورت یک مثال عامیانه و قابل فهم مفهوم میانگین را شرح دهیم ، یک کوهنورد تعریف کندل شناسی را درنظر بگیرید که مسیر هزار متری را باید در 10 روز طی کند.

پس باید به طور میانگین روزی 100 متر را طی کند تا در 10 روز به قله برسد،خال اگر 5 روز اول این فرد بیمار شده باشد و نتواند صعود کند باید در

طول 5 روز به طور میانگین 200 متر طی کند تا به قله برسد.

در واقع شما میانگین حرکت کوهنورد را در تایم مشخص برای رسیدن به مقصد مشخص،محاسبه می کنید. ATR نیز به این صورت میانگین حرکت کندل ها را مشخص می کند .

کاربرد های اندیکاتور ATR :

1 - نمایش حال بازار که در رنج هستیم یا در یک مومنتوم حرکتی

مثال: فرض کنید توان حرکتی بیت کوین در تایم 1H برابر 60 است،ما در لایو بازار مشاهده می کنیم.

که قیمت در حال ساخت کندل هایی با ATR های 14،10،20 است در این لحظه متوجه می شوید که قیمت در یک حال رنج قرار دارد و به زودی شاهد یک مومنتوم خواهیم بود .

2 - همانطور تعریف کندل شناسی که در قبلا نیز بیان شد، ما در بازار دارای دو نوع گره هستیم که نوع 1 دارای ارزش ترید و نوع 2 فاقد ارزش ترید هستند.

حال اگر ما در یک گره نوع 2 وارد معامله بشویم و متوجه شویم نقطه ورود ما اشتباه است ، قیمت و بازار این فرصت را به ما می دهند تا به دلیل واکنشی که به اندازه 1 ATR TIME به سطح داریم به سود اندک و یا سر به سر از معامله خارج شویم.

3 -تعیین STOP LOSS در پرایس اکشن نوین به سبک RTM:

برای تعیین SL می توانیم از ATR TIME+1or2 pip استفاده کنیم.(ادامه آموزش در سایت تبریز فایننس)

این آموزش توسط مجموعه تبریز فایننس برای شما گرد آوری شده

چرا دوره پرایس اکشن به سبک RTM ؟

تبریز فایننس مجموعه فعال در سه بازار ارز دیجیتال ، فارکس و بورس اوراق بهادار است و در این مدت زمانی شروع به برگزاری دوره های آموزش بازار های مالی نظیر دوره ارز دیجیتال ، دوره فارکس و دوره بورس اوراق بهادار کرده است.

در دوره های آموزشی تبریز فایننس چه مطالبی آموزش داده می شود؟

در دوره های آموزش بازار های مالی تبریز فایننس مطالبی بسته به دوره های آموزش برای شما تدیریس می شود از جمله مطالب مشترک این دوره ها (آموزش تحلیل تکنیکال ، آموزش تحلیل فاندامنتال ، پرایس اکشن و . )

دوره ارز دیجیتال : تحلیل تکنیکال ، تحلیل فاندامنتال ، پرایس اکشن ، آموزش انواع کیف پول ، آموزش صرافی کو کوین و صرافی بایننس و .

دوره فارکس : تحلیل تکنیکال ، تحلیل فاندامنتال ، پرایس اکشن مخصوص بازار فارکس ، آموزش اندیکاتور و اسیلاتور ها ، آموزش بروکر آلپاری ، آموزش نحوه شارژ حساب و.

دوره پراس اکشن نوین : تحلیل تکنیکال پیشرفته ، معاملات صفر پیپ ، معاملات با ریس به ریوارد بالا و.

دوره بورس اوراق بهادار : تحلیل تکنیکال ، تحلیل فاندامنتال ، پرایس اکشن در بازار بورس ، تابلو خانی ، تحلیل بنیادی و .

اگر میخواهید از بازار های مالی ایران و جهان در آمد دلاری داشته باشید میتوانید در دوره های آموزشی تبریز فایننس شرکت کنید و شروع به کسب در آمد دلاری کنید.

کندل اریک

کَندِل، اِریک (۱۹۲۹)(Kandel, Eric)
کَندِل، اِریک
عصب زیست شناس و مربی امریکایی اتریشی تبار. به همراه آروید کارلسونو پل گرین گارد جایزه نوبل پزشکی سال ۲۰۰۰ را به علت کشف هایشان دربارۀ ترارسانی (هدایت) پیام در دستگاه عصبی دریافت کرد. کَندل سازوکارهای مولکولی دخیل در یادگیری و ایجاد خاطره ها را کشف کرد. طی دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، دربارۀ سازوکارهای مولکولی و یاخته ای سه شکل عمدۀ یادگیری، یعنی خوگیری، حساس سازی، و شرطی شدن کلاسیک تحقیق می کرد. بنابه یافته های او احتمال می دهند که یادگیری با تنظیم قدرت ارتباط های عصبی موجب تغییر رفتار می شوند. او ابتدا بر روی حلزون دریایی Aplysia به تحقیق پرداخت. سپس کارش را به پستانداران تعمیم داد. کشف او به درک بهتری از مسائل پزشکی، مانند زوال عقل که بر توانایی حافظه فرد مبتلا تأثیر می گذارد، و نیز امکان پیشرفت داروهایی برای بهبود حافظه در چنین مواردی انجامید. کندل در وین به دنیا آمد و در ۱۹۳۹ به امریکا مهاجرت کرد. مرکز عصب شناسی و رفتاررا در دانشگاه کلمبیای نیویورک در ۱۹۷۴ تأسیس کرد و در ۱۹۸۳، استاد فیزیولوژی و روان پزشکی شد. در ۱۹۸۴، به عنوان پژوهشگر ارشد مؤسسۀ پزشکی هوارد هیوز کلمبیا برگزیده شد.

تعریف کندل شناسی

سبد خرید شما خالی است.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

فرفره (Spinning)

الگوی فرفره

الگوی فرفره از جمله الگوهای بازگشتی محسوب می‌­شود. در این الگو قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن نزدیک به هم هستند و سایه­‌های بالایی و پایینی تقریباً باهم تقارن دارند.
شکل گرفتن این الگو در بازار به معنی بی تصمیمی‌یا دودلی و برابری عرضه و تقاضا است و هر چقدر تعداد این فرفره­‌ها در کنارهم بیشتر باشد این بی تصمیمی‌و دودلی تشدید می­ گردد.
رفتار الگوی فرفره بسیار شبیه به الگوی دوجی پایه بلند است و تفاوت­‌های ناچیزی بین این دو الگو وجود دارد تا جایی که در برخی منابع­ از این الگو به عنوان “دوجی فرفره” نیز یاد می‌شود.
توجه داشته باشید که تنها فرفره­‌هایی که در کف­‌ها و سقف­‌ها شکل می‌گیرند از اهمیت خاصی برخوردار هستند بنابراین باید فرفره­‌هایی که در طی روند شکل می‌گیرند نادیده گرفت.
گاهی بعد از تشکیل الگوی فرفره روند جدید با یک حرکت شارپ همراه است.

انواع فرفره:

1- فرفره سقف (فرفره بالا – فرفره نزولی Spinning Top ):

  • در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد.
  • از الگوهای نزولی بازگشتی می‌باشد.
  • به طور بالقوه می‌تواند نشانه کاهش خریداران و به همان نسبت افزایش قدرت فروشندگان باشد.
  • رنگ کندل در الگوی فرفره سقف اهمیتی ندارد.
  • این الگو نیاز به تأیید دارد. کندل تأیید در الگوی فرفره سقف، کندلی ­ست قرمز رنگ که قیمت بسته شدن آن پایین­تر از بدنه الگوی فرفره سقف باشد.
  • شکل گرفتن فرفره سقف در مقاومت‌ها نیز می‌تواند تأیید دیگری بر تغییر روند و شروع یک روند صعودی باشد.
  • اگر بین بدنه کندل تأیید با بدنه فرفره سقف گپ باشد، اعتبار الگو بیشتر می‌­شود.

در مثال زیر شکل گرفتن “فرفره سقف” در انتهای روند صعودی و همچنین در مقاومت استاتیکی باعث ایجاد حدس تغییر روند شده که با تشکیل کندل تأیید در روز بعد این حدس به یقین تبدیل گردیده.

مثال الگوی فرفره سقف (فرفره نزولی)

2- فرفره کف (فرفره پایین فرفره صعودی Spinning Bottom):

  • فرفره کف یک نوع الگوی صعودی (از نوع بازگشتی) است که در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد.
  • نشانه افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان به میزان مساوی است.
  • رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد.
  • فرفره کف نیاز به کندل تأیید دارد تا از تغییر روند مطمئن شد.
  • کندل تأیید در الگوی فرفره کف کندلی ­ست سبز رنگ که قیمت بسته شدن آن بالاتر از بدنه الگوی فرفره کف باشد.
  • شکل گرفتن فرفره کف در حمایت­‌ها نیز می‌­تواند تأیید دیگری بر تغییر روند و شروع یک روند صعودی باشد.
  • اگر بین بدنه کندل تأیید با بدنه فرفره کف گپ باشد، اعتبار الگو بیشتر می‌­شود.

در مثال زیر با شکل گرفتن الگوی فرفره کف در انتهای روند نزولی و ایجاد کندل تأیید همراه با گپ قیمتی در روز بعد، باعث تغییر روند و یک حرکت شارپ گردیده.

مثال فرفره کف (نزولی)

آیا میدانید با استفاده از فیلتر الگوهای کندل استیک“ شما قادر خواهید بود الگوهای فرفره صعودی و نزولی و همچنین ده‌ها الگوی دیگر را به راحتی و در کسری از ثانیه در بین صدها سهم پیدا کنید؟

الگوهای کندل استیک برتر در بازار کدام است؟

الگوهای کندل استیک برتر در بازار کدام است؟ در معامله گری الگوهای کندل استیک ابزارهای بسیار مهمی به شمار می آیند. درک این الگوها به معامله گر در درک بهتر مسیرهای حرکت بازار و درنتیجه تصمیم گیری بهتر کمک می کند. الگوهای کندل استیک متعددی وجود دارد که نشان دهنده حرکت های صعودی یا نزولی است. در این مقاله به طور خلاصه انواع الگوهای کندل استیک را توضیح می دهیم و 10 آرایش برتر که تمامی معامله گرها باید مطلع باشند را معرفی می کنیم.

الگوهای کندل استیک چیست؟

کندل استیک الگوهای شمعی است که قیمت سهام در بازه زمانی معین را نشان می دهد. اطلاعات ارائه شده در نمودار شامل قیمت آغازین, قیمت پایانی, بالاترین قیمت آن بازه زمانی و پایین ترین قیمت آن بازه زمانی است.

برای این که متداول ترین الگوهای کندل استیک مورد استفاده در استراتژی های معامله را شناسایی کرده و بهترین را انتخاب کرد, معامله گرها باید نحوه تاثیر گذاری شیب الگوها که بر روند بازار را بفهمند. در جدول پایین به دو دسته اصلی حرکت قیمت که انواع کندل استیک ها نشان می دهند به طور خلاصه اشاره کرده ایم.

الگوهای صعودی کندل استیک:

انواع جهت
ستاره صبحگاهی صعودی (معکوس)
بولیش اینگالفینگ صعودی (معکوس)
دوجی صعودی / نزولی
هامر صعودی (معکوس)
بولیش هارامی صعودی (معکوس)
الگوی پیرسینگ (پوشش شکاف) صعودی(معکوس)
نمودارهای داخلی صعودی (استمرار)
لانگ ویکس صعودی / نزولی (معکوس)

الگوهای نزولی کندل استیک:

انواع جهت
ستاره عصرگاهی نزولی (معکوس)
بریش اینگلفینگ نزولی (معکوس)
دوجی نزولی / صعودی
بریش هارامی نزولی (معکوس)
پوشش ابر سیاه نزولی (معکوس)
نمودارهای داخلی نزولی / صعودی
لانگ ویکس نزولی / صعودی
ستاره های شوتینگ نزولی (معکوس)

ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی

الگوهای کندل استیک ستاره صبح گاهی و ستاره عصرگاهی هر کدام در انتها روند شکل می گیرند و الگوهای معکوس را نشان می دهند.

همان طور که در تصویر پایین مشخص است اولین کندل استیک همسو با جهت است که پس از آن کندل نزولی یا صعودی در قسمت کوچک بدنه وجود دارد.

معامله این الگوی کندل استیک به طور جداگانه به کندل تاییدیه در جهت معکوس نیاز دارد به طور مثال معامله گرها پس از کندل نزولی به ستاره عصرگاهی توجه می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.