حاشیه سود ناخالص


با توجه به جدول زیر می‌توانید برخی از حاشیه سود خالص و ناخالص استاندارد برای صنایع مختلف را مشاهده کنید:

حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)

حاشیه سود یکی از نسبت‌های مهم مالی به شمار می‌رود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیل‌گران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکت‌ها با یکدیگر استفاده می‌کنند.

محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیل‌گران بیش از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبت‌ها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبت‌های مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکت‌ها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش می‌کنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش می‌شوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:

حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیل‌گران برای بررسی فعالیت‌های کلی شرکت از آن استفاده می‌کنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی داده‌های مربوط به این نسبت را می‌توان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰

می‌توان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئی‌تر نیز نوشت:

حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص بهای تمامی شده حاشیه سود ناخالص کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰

سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست می‌آید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست می‌آید.

حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیت‌های عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیت‌هایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینه‌های عمومی و اداری یا کلا هزینه‌های عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست می‌آید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:

حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیت‌های خود شرکت را اندازه‌گیری می‌کند نسبت مالی محبوب تحلیل‌گران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند.

حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع می‌پردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکت‌ها به دولت‌ها می‌پردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیل‌گران قرار می‌گیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰

به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.

حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیه‌های سود محسوب می‌شود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار می‌گیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:

حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود می‌کند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب می‌کند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینه‌ها پرداخت می‌کند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل می‌دهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمی‌شود.

این نسبت می‌گوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند می‌بایست یا هزینه‌ها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.

گاها در خبرها می‌خوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکت‌های اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان می‌دهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکت‌ها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکت‌ها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکت‌ها مطلع شوند.

اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینه‌هاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاه‌هایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش می‌کنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینه‌ها، جایگزین‌ کردن تکنولوژی‌های جدید و … افزایش دهند.

تحلیل نسبت مالی حاشیه سود

حاشیه سود شرکت‌های صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه‌ حاشیه سود بین شرکت‌هایی از دو صنعت مختلف چالش‌برانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینه‌های دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خرده‌فروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکت‌های خرده‌فروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکت‌های تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.

حاشیه سود میزان گردش سود شرکت‌ها را اندازه‌گیری نمی‌کند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکت‌های فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.

شرکت‌های تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعه‌ای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین می‌آید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینه‌های تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیون‌ها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینه‌ها و فروش زیاد رقم بزند.

مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.

صنعت حمل و نقل، خرده‌فروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیب‌های زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.

حاشیه سود profit margin چیست؟

امروزه گرایش به سمت بازار سرمایه بورسی به شدت افزایش پیدا کرده است اما تنها کسانی در این میان از سایر رقبا پیشی می‌گیرند که با دانش تخصصی و مهارت کافی به انجام معاملات بپردازند. بسیاری از تحلیل گران بورسی بر پایه تحلیل‌های بنیادی برای رسیدن به سیگنال‌های عملیاتی تلاش می‌کنند که در این میان از چندین گزاره مختلف در تحلیل بنیادی کمک گرفته می‌شود تا در نهایت نتیجه مطلوب در دریافت سیگنال معاملاتی حاصل گردد. در ادامه این قسمت قصد داریم به سراغ مطالبی در رابطه با یکی از گزاره‌های تحلیل بنیادی به نام حاشیه سود برویم. اگر قصد فراگیری این گزاره را برای موفقیت در بورس دارید، تا انت‌ها با ما همراه شوید.

حاشیه سود چیست؟

همانطور که گفتیم یکی از روش‌های مهم به کار گرفته شده در تحلیل بنیادی، حاشیه سود است اما منظور این گزاره چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوئیم که در داده‌های موجود در صورت مالی شرکت‌های بورسی، میزان فروش و سود شرکت مشخص می‌شود تا تحلیل گران بتوانند بر پایه داده‌های مطمئن، اطلاعات مهم از شرکت‌های بورسی را استخراج کنند. حال حاشیه سود اینگونه تعریف می‌شود که نسبت میزان سود شرکت به میزان فروش آن را با حاشیه سود تعریف می‌کنیم. در واقع مسئله را اینگونه می‌توانیم شرح دهیم که اگر داده‌ای تحت عنوان میزان سود سهام مورد نظر را بر داده مربوط به میزان فروش سهام تقسیم کنیم، حاصل حاشیه سود را نتیجه می‌دهد که اگر آن را در ۱۰۰ هم ضرب کنیم، درصد سود به دست می‌آید.
فرض کنید که در اطلاعات شرکتی گفته شده است که حاشیه سود آن ۱۵ درصد است، این به چه معناست؟ در واقع منظور از این گزاره این است که شرکت مد نظر به ازای هر ۱۰۰ تومان فروش به میزان ۱۵ تومان را به‌عنوان سود نصیب خود کرده است. توجه داشته باشید که گاهی مشاهده می‌شود که حاشیه سود شرکت نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است که این امر می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از جمله کاهش سوددهی شرکت، کاهش قیمت محصول نسبت به گذشته، افزایش هزینه‌های جانبی شرکت، عدم مدیریت کافی در کنترل هزینه‌ها و…

انواع حاشیه سود

حاشیه سود دارای سه نوع به نام‌های حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالصی و همچنین حاشیه سود عملیاتی است که هر کدام از آن‌ها به بررسی و محاسبه یک المان مهم از شرکت مورد نظر می‌پردازد.

حاشیه سود خالص

با تقسیم سود خالص بر درآمد کل یک شرکت، حاشیه سود خالص برای آن شرکت به دست می‌آید که البته این پارامتر در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفته می‌شود.

حاشیه سود ناخالص

نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالصی همانند نوع خالص آن است اما با این تفاوت که در صورت نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود ناخالص جایگذاری می‌شود. بنابراین می‌توانیم بگوئیم که حاشیه سود ناخالص عبارت است از میزان سود ناخالص تقسیم بر درآمد کل شرکت.

حاشیه سود عملیاتی

در محاسبه حاشیه سود عملیاتی، میزان سود عملیاتی بر میزان کل درآمد شرکت تقسیم می‌شود که در ادامه به مفهوم دقیق سود عملیاتی نیز خواهیم پرداخت.

حاشیه سود ناخالص چیست؟

همانطور که گفتیم منظور از حاشیه سود، میزان سود یک شرکت نسبت به میزان فروش آن است حال اگر در این میان از هزینه‌های اضافی پرداخت شده در شرکت صرف نظر کنیم و در محاسبات به میان نیاوریم، حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص می‌گوییم. به طور طبیعی در انجام هر کسب و کاری یک سری هزینه‌های مربوط به مراحل تولید، دستمزد و مالیاتی وجود دارد که اگر از این هزینه‌ها بگذریم، می‌توانیم حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص بخوانیم که به هر مقدار میزان آن بالاتر باشد، نشان دهنده عملکرد مناسب شرکت در کنترل هزینه‌های آن خواهد بود.
مسئله را با ذکر یک مثال واضح‌تر می‌کنیم. فرض کنید که شرکت برای تولید یک محصولی به میزان ۱۰۰۰ تومان هزینه کرده است اما آن را در بازار به قیمت ۲۰۰۰ تومان به فروش می‌رساند؛ در این حالت می‌توانیم بگوئیم که حاشیه سود شرکت ۱۰۰۰ تومان یعنی ۱۰۰ درصد بوده است. از طرف دیگر فرض کنید که داده‌های اطلاعاتی یک شرکت مشخص می‌کند که حاشیه سود آن، ۵۰ درصد است؛ این گفته بدان معنا است که از هر ۱۰۰۰ تومنی که محصول به فروش می‌رود، به میزان ۵۰۰ تومان آن سود حاصل از فروش خواهد بود. البته توجه داشته باشید که این حاشیه سود، به صورت ناخالص و با احتساب هزینه‌های مختلف عنوان شده است.

محاسبه حاشیه سود

اگر بخواهیم سود ناخالص را از داده‌های یک شرکت سهام دار بورسی محاسبه کنیم، باید به تفاوت در قیمت تمام شده با میزان فروش دسترسی پیدا کنیم؛ به عبارت دقیق تر، اگر بهای تمام شده محصول را از قیمت فروش محصول کم کنیم، به سود ناخالص آن محصول می‌رسیم. حال که سود ناخالص را محاسبه کرده ایم، به راحتی می‌توانیم حاشیه سود ناخالص را نیز محاسبه کنیم. برای این کار، میزان فروش را بر سود ناخالص محصول که در مرحله قبل محاسبه کردیم تقسیم می‌کنیم.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که حاشیه سود برای همه محصولات یک شرکت قابل محاسبه است و معمولا عدد‌های متفاوتی نیز برای محصولات مختلف یک شرکت به دست می‌آید. بنابراین اگر قرار باشد که این متغیر را برای کل محصولات به دست آورید، می‌توانید ار قیمت تمامی محصولات میانگین گرفته و سپس در فرمول حاشیه سود قرار دهید.
نکته: به هر میزان که حاشیه سود یک شرکت بالاتر باشد، به همان میزان می‌توان به آینده آن امیدوار بود که چندین المان مختلف بر میزان نوسان این پارامتر تاثیر گذار خواهند بود. کاهش هزینه‌های تمام شده برای تولید محصول و در طرف مقابل افزایش قیمت محصول از جمله پارامتر‌های افزایش دهنده حاشیه سود یک شرکت تلقی می‌شود. فراموش نکنید که برای کاهش قیمت محصول باید تدابیری اندیشیده شود که کیفیت محصول را هدف قرار ندهد؛ به این معنا که کاهش هزینه‌های تولید نباید بر روی کیفیت محصول تاثیر گذار باشد.

حاشیه سود عملیاتی چیست؟

از دیگر مفهوم‌های حاشیه سود می‌توان به حاشیه سود عملیاتی اشاره کرد؛ جاییکه به محاسبه سود یک شرکت پس از پرداخت هزینه‌های مختلف و اما پیش از پرداخت مالیات پرداخته می‌شود. در واقع اگر بخواهیم حاشیه سود عملیاتی را محاسبه کنیم، باید درآمد عملیاتی یک شرکت را بر فروش خالص آن تقسیم کنیم تا در نهایت نتیجه حاصل همان حاشیه سود عملیاتی تلقی شود. توجه داشته باشید که منظور از درآمد مالیاتی همان درآمد پیش از پرداخت بهره است و همچنین اینکه اگر هزینه کالای‌های مورد معامله را از میزان سود خالص از فروش یک شرکت کسر کنیم، سود عملیاتی به دست می‌آید.
هر شرکت بر حسب نحوه کارکرد و فعالیتی که در بازار دارد، دارای یک سری هزینه‌های جانبی خواهد بود که به آن هزینه‌های عملیاتی گفته می‌شود؛ به طور مثال هزینه‌های اداری، بازاریابی، توزیع و… جزو این هزینه‌های عملیاتی به حساب می‌آید. اگر این هزینه‌های عملیاتی از سود ناخالص کم شود، سود عملیاتی محاسبه می‌شود. حال اگر سود عملیاتی محاسبه شده در این مرحله، به میزان فروش شرکت تقسیم شود، حاشیه سود عملیاتی محاسبه می‌شود که می‌تواند نشان دهنده توانایی شرکت در کنترل هزینه‌ها باشد.

مزایا و محدودیت‌های حاشیه سود

محاسبه حاشیه سود می‌تواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک شرکت باشد. در واقع با حاشیه سود ناخالص حاشیه سود ناخالص در نظر گرفتن میزان تمامی هزینه‌های پرداخت شده از سوی شرکت برای تولید محصول و همچنین میزان درآمد حاصل از فروش محصولات، یک دید کلی از میزان توانایی شرکت در کنترل هزینه‌ها به دست می‌آید. حاشیه سود بالا نشان از قیمت‌گذاری مناسب محصولات، کنترل هزینه‌های پرداختی برای تولید محصول و همچنین مدیریت کارآمد شرکت مورد نظر است و در طرف مقابل کاهش میزان حاشیه سود یک شرکت، هشداری برای تغییر روند قیمت‌گذاری و هزینه‌های شرکت خواهد بود.
حال به سراغ محدودیت‌های حاشیه سود برویم؛ جاییکه گفته می‌شود گاهی فروش‌های یکباره شرکت، شرایط را تا حدودی فریبنده جلوه می‌دهد. به این معنا که گاهی دیده می‌شود که شرکتی تحت تاثیر عواملی با فروش یکباره توانسته است که حاشیه سود را در سطح بالایی برای خود نگه دارد؛ در صورتیکه چنین رقمی برای حاشیه سود، ناپایدار خواهد بود. محدودیت دیگر حاشیه سود زمانی اهمیت پیدا می‌کند که شرکت‌ها مدل‌های تجاری متفاوتی دارند. در واقع منظور این است که با محاسبه حاشیه سود نمی‌توان مقایسه دقیقی از شرکت‌ها در صنایع مختلف را به دست آورد بلکه شرایط سوددهی صنایع مختلف متفاوت خواهد بود.

جمع‌بندی

حاشیه سود یکی از گزاره‌های استفاده شده در تحلیل بنیادی است که می‌تواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک شرکت باشد. انواع حاشیه سود عبارتند از حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و همچنین حاشیه سود عملیاتی که هر کدام از انواع این حاشیه‌ها دارای فرمول محاسبه ویژه است. حاشیه سود بالاتر برای یک شرکت نشان از کنترل و مدیریت خوب هزینه‌های پرداخت شده برای شرکت، قیمت‌گذاری مناسب محصولات و همچنین به کار گرفتن استراتژی فروش خوب در بازار برای شرکت مورد نظر است.

بررسی تأثیر حاشیه سود ناخالص بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اولین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، مدیریت و حسابداری

خرید و دانلود فایل مقاله

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 8 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله بررسی تأثیر حاشیه سود ناخالص بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

چکیده مقاله :

سود ازجمله اطلاعات با اهمیت در تصمیمات اقتصادی و به عنوان راهنمای پرداخت سود تقسیمی به شمار می رود، در نتیجه شناسایی عوامل درونی و بیرونی تاثیرگذار بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد و می تواند قدرت پیش بینی کنندگی برای سرمایه گذار فراهم می آورد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سود ناخالص" href="https://civilica.com/search/paper/k-%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%87%20%D8%B3%D9%88%D8%AF%20%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%B5/">حاشیه سود ناخالص بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از منظر هدف کاربردی، از نظر منطق اجرای پژوهش توصیفی– پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها از نوع همبستگی است. در این پژوهش از روش داده های تابلویی جهت تخمین مدل استفاده شده است. روش شناسی پژوهش از نوع پس رویدادی ( از طریق استفاده از اطلاعات گذشته) است. برای انجام پژوهش از آزمون های آمای، آزمون های همبستگی و رگرسیون چند متغیره و در صورت لزوم از آزمون های تفاوت معنا داری T استفاده می گردد. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و روش نمونه گیری، روش حذفی است. بدین صورت که نمونه آماری مورد آزمون قرار می گیرد، سپس مشخصات جامعه آماری از طریق نمونه آماری استنباط می شود. در این پژوهش برای آزمون فرضیه از نرم افزار آماری Eviews استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سود ناخالص" href="https://civilica.com/search/paper/k-%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%87%20%D8%B3%D9%88%D8%AF%20%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%B5/">حاشیه سود ناخالص بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری دارد.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا MAIE01_193 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

ربیع بیگی، حامد و محمدی پور، رحمت اله و ربیع بیگی، حدیث و جعفری، عزت اله،1394،بررسی تأثیر حاشیه سود ناخالص بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران،اولین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، مدیریت و حسابداری،تهران،https://civilica.com/doc/502446


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، ربیع بیگی، حامد؛ رحمت اله محمدی پور و حدیث ربیع بیگی و عزت اله جعفری )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، ربیع بیگی؛ محمدی پور و ربیع بیگی و جعفری )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مراجع و منابع این مقاله :

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :

  • _ رشیدی، مهدی، "مدیریت ریسک"، انتشارات شابک، .(1379) .
  • جعفری، عزت اله، "بررسی تاثیر ساختار درآمد بر سودآوری شرکت‌های .
  • ثقفی، علی و آقایی، محمد علی، "بررسی‌های رفتار سود حسابداری"، .
  • مزروعی راد، امین، صالحی، حمیدرضا و شوروزی، محمدرضا، "تاثیر خدمات .
  • صحت، سعید، شریعت پناهی، سیدمجتبی و مسافری راد، فراز، "رابطه .
  • مهرانی، ساسان و مهرانی، کاوه، "رابطه بین نسبت‌های سودآوری و .
  • نمازی، محمد و شیر زاده، جلال، "بررسی رابطه ساختار سرمایه .
  • سجادی، حسین و همکاران، "عوامل موثر بر سودآوری شرکت‌های پذیرفته‌شده .
  • Ferdinand A.Gul & Judi S.L.Tsui, (1998), A test of the .
  • Chen, J., Strange, R. (2005). Determinants of Capital Structure: Evidence .
  • Claver, E., Molina, J., & Tari, J. (2011). Firm and .
  • Feeny, S. (2000). Determinants of profitability: An Empirical Investigation using .
  • [19]- Hui Wang, M., Chin-Yi, M., Yang Liu, D., Yen-S. .
  • Panigrahi, A, K. (2013). Relationship between inventory management and profitability: .
  • Fernandez, P (2013). Cash flow is a Fac. Net income .
  • Gamlath, G R M& Rathiranee, Y. (2014). Effects of working .

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

هر کسب و کاری برای رشد و توسعه خود باید اطلاعات مالی را پیگیری کرده و نحوه عملکرد و میزان پیشرفت خود را اندازه گیری کند. یکی از معیارهایی که باید به آن توجه داشت حاشیه سود یک کسب و کار است. در ادامه این مطلب بیشتر در خصوص حاشـیه سود، انواع آن و نحوه محاسبه حاشیه سود برای کسب و کارهای مختلف صحبت خواهیم کرد.

what is profit margin محک طعم جدیدی از حسابداری (نرم افزار حسابداری فروشگاهی،نرم افزار حسابداری شرکتی،نرم افزار حسابداری تولیدی)

فهرست مطالب

حاشیه سود چیست؟

حاشیه سود چیست؟

برای اینکه بتوانید حاشیه سود کسب و کار خود را تعیین و محاسبه کنید ابتدا باید با مفهوم حاشـیه سود آشنا شوید. حاشیه سود یکی از نسبت‌های سودآوری است که معمولاً برای سنجش میزان درآمد یک شرکت یا یک فعالیت تجاری استفاده می‌شود. این مقدار نشان می‌دهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به بیان ساده، رقم درصد نشان می‌دهد که یک کسب و کار در ازای هر دلار فروش چند سنت سود ایجاد کرده است.

به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار گزارش دهد که در سه ماهه گذشته به حاشیه سود 35 درصدی دست یافته است، به این معنی است که به ازای هر دلار فروش انجام شده، درآمد خالص 0.35 دلار داشته است.

ردیابی حاشیه سود به شما کمک می‌کند تا بر سلامت مالی کسب و کار خود نظارت داشته باشید و در آینده تصمیمات تجاری بهتری بگیرید. همچنین، به شما کمک می‌کند تا مسائل و مشکلات مالی را سریع‌تر حل کنید. حاشـیه سود خوب می‌تواند شرکت یا کسب و کار شما را برای سرمایه گذاران جذاب‌تر کند.

انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع گوناگونی دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص کل درآمدی است که پس از محاسبه تمام هزینه‌ها و کسر آن از مقدار عایدی باقی مانده باشد. این مقدار حاشـیه سود کلی یا «متعارف» شماست. حاشیه سود خالص شما مواردی مانند بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS)، هزینه‌های عملیاتی، پرداخت بدهی‌ها، مالیات‌ها، پرداخت‌های یکباره و هرگونه درآمد حاصل از سرمایه گذاری را در برمی‌گیرد.

حاشیه سود خالص توانایی کلی کسب و کار شما برای تبدیل درآمد به سود را نشان می‌دهد. شما می‌توانید از حاشـیه سود خالص برای تعیین میزان سودآوری شرکت خود و نیز اندازه گیری میزان سود از کل درآمد کسب و کار خود استفاده کنید.

برای محاسبه حاشیه سود خالص کسب و کار خود از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

اگر درآمد خالص کسب و کار خود را نمی‌دانید، می‌توانید از فرمول سود زیر نیز برای محاسبه حاشیه سود استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = [(درآمد – بهای تمام شده کالای فروخته شده – هزینه های عملیاتی – سایر هزینه ها – بهره – مالیات) تقسیم بر عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص درآمد باقی مانده پس از حسابداری بهای تمام شده کالای فروخته شده را اندازه گیری می‌کند. حاشـیه سود ناخالص شما شامل هزینه‌های سربار، مانند آب و برق یا اجاره نمی‌شود. حاشیه سود ناخالص یکی از ساده ترین معیارهای سودآوری است زیرا سود را به عنوان درآمد باقیمانده پس از محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده تعریف می‌کند.

به طور معمول، معادله حاشیه سود ناخالص برای تعیین حاشـیه سود یک سرویس یا تولید و فروش یک محصول استفاده می‌شود و به شما این امکان حاشیه سود ناخالص را می‌دهد که میزان درآمدی را که از هر مورد حاصل می‌کنید ببینید. معمولاً از حاشـیه سود ناخالص برای محاسبه حاشیه سود کل یک کسب و کار استفاده نمی‌شود. حاشیه سود ناخالص به شما می‌گوید که کدام اقلام بیشترین و کمترین سود را دارند.

خب، چگونه حاشیه سود ناخالص را محاسبه کنیم؟ برای تعیین حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه ناخالص = [(درآمد کل – بهای تمام شده کالای فروخته شده) تقسیم بر کل عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی تمام هزینه‌های سربار، عملیاتی، اداری و فروش لازم برای عملیات روزانه تجاری را در نظر می‌گیرد. با این حال، بدهی، مالیات و سایر هزینه‌های غیرعملیاتی را شامل نمی‌شود. اساساً، حاشیه عملیاتی درآمد حاصل از فعالیت‌های عملیاتی را به شما نشان می‌دهد.

برای محاسبه حاشیه سود عملیاتی کسب و کار خود از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود عملیاتی = (درآمد عملیاتی تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

فرمول حاشیه سود

فرمول حاشیه سود

همانطور که مشاهده می‌کنید، چند راه برای تعیین حاشـیه سود وجود دارد. با این حال، تعیین این مقدار بستگی به نوع حاشیه سودی (به عنوان مثال، عملیاتی، ناخالص، و غیره) دارد که می‌خواهید محاسبه کنید.

برای تعیین حاشـیه سود کلی کسب و کار یا شرکت خود باید از فرمول حاشیه سود خالص استفاده کنید:

محاسبه حاشیه سود = (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

  1. درآمد خالص کسب و کار خود را تعیین کنید (کل عایدی منهای هزینه ها).
  2. درآمد خالص خود را بر عایدی تقسیم کنید (که فروش خالص نیز نامیده می‌شود).
  3. کل این مقدار را در 100 ضرب کنید تا درصد حاشـیه سود خود را بدست آورید.

مثال هایی از نحوه محاسبه درصد حاشیه سود

در این بخش با ذکر چند مثال نحوه محاسبه حاشیه سود کلی یا خالص و همچنین حاشـیه سود ناخالص و عملیاتی را بررسی می‌کنیم.

مثال اول: محاسبه حاشیه سود خالص

برای این مثال، فرض کنید که نمی‌دانید میزان درآمد خالص کسب و کارتان چقدر است. از آنجایی که میزان درآمد خالص را نمی‌دانید، از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = [(درآمد – بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) – هزینه های عملیاتی – سایر هزینه ها – بهره – مالیات) تقسیم بر عایدی] ضربدر 100

  • بهای تمام شده کالای فرخته شده (COGS): 4000 دلار
  • هزینه های عملیاتی: 3000 دلار
  • سایر هزینه‌ها: 1500 دلار
  • بهره: 500 دلار
  • مالیات: 1000 دلار

فرض کنید عایدی شما 20000 دلار است. مجموع هزینه‌های شما به 10000 دلار می‌رسد. حالا این مقادیر را در فرمول بالا قرار دهید تا حاشیه سود خالص خود را پیدا کنید.

[(20,000 دلار – 4,000 دلار – 3,000 دلار – 1,500 دلار – 500 دلار – 1,000 دلار) تقسیم بر 20,000 دلار] ضربدر 100

حاشیه سود خالص کسب و کار شما 50٪ یا 0.50 [(10000 تقسیم بر 20000 دلار) ضربدر 100] خواهد بود.

اگر از قبل میزان درآمد خالص خود را می‌دانید، می‌توانید از مرحله کم کردن هزینه‌های خود از عایدی صرف نظر کنید و به سادگی درآمد خالص خود را بر عایدی تقسیم کنید، سپس کل این عدد را در 100 ضرب کنید (یعنی از فرمول (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100 استفاده کنید).

مثال دوم: محاسبه حاشیه سود ناخالص

فرض کنید که می‌خواهید حاشیه سود ناخالص یک محصول خاص را پیدا کنید. برای یافتن حاشیه سود ناخالص، باید بدانید که این محصول با چه قیمتی یا به چه ارزشی فروخته می‌شود (یعنی عایدی) و هزینه ساخت آن چقدر است (یعنی بهای تمام شده کالای فروخته شده).

تصور کنید یک پیراهن را به قیمت 25 دلار می‌فروشید. هزینه تولید این پیراهن (COGS) 15 دلار است. برای پیدا کردن حاشـیه سود ناخالص خود، این ارقام را به فرمول زیر اضافه می‌کنیم:

حاشیه سود ناخالص = [(درآمد کل – COGS) تقسیم بر کل عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص = [(25 دلار – 15 دلار) تقسیم بر 25 دلار] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص کسب و کار شما 40 درصد یا 0.40 است. این به این معنی است که شما از هر پیراهنی که می‌فروشید 40 درصد درآمد کسب می‌کنید.

مثال سوم: محاسبه حاشیه سود عملیاتی

فرض کنید می‌خواهید حاشـیه سود عملیاتی کسب و کار خود را پیدا کنید. درآمد عملیاتی شما 10000 دلار و درآمد شما 40000 دلار است. اطلاعات عملیاتی خود را در فرمول حاشیه سود عملیاتی قرار دهید.

حاشیه سود عملیاتی = (درآمد عملیاتی تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی = (10000 دلار تقسیم بر 40000 دلار) ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی کسب و کار شما 25% یا 0.25 است.

حاشیه سود استاندارد

حاشیه سود استاندارد

حاشیه سود در صنایع و حوزه‌های تجاری مختلف متفاوت است. حاشیه سود “خوب” برای یک شرکت ممکن است برای یک کسب و کار دیگر “بد” محسوب شود. به دلیل عوامل اقتصادی هر صنعت، صاحبان مشاغل در برخی از بخش‌ها نسبت به سایر بخش‌ها حاشـیه سود بیشتری دارند.

فرض کنید شما صاحب یک قنادی هستید و بهترین کیک‌های عروسی شهر را درست می‌کنید. شما فروش بسیار خوبی داشته‌اید و پس از انجام محاسبات، به حاشیه سود خالص 21% می‌رسید. اما دوست شما صاحب یک شرکت فناوری اطلاعات است که شبکه‌های کامپیوتری پیچیده‌ای را برای مشاغل مختلف نصب و راه اندازی می‌کند و حاشیه سود خالص آن 16 درصد است. آیا این بدان معناست که شما صاحب کسب و کار بهتری هستید زیرا حاشـیه سود شما پنج درصد بهتر است؟ نه. این درست نیست زیرا حاشـیه سود مختص صنعت است.

بر همین اساس، ممکن است به عنوان یک حسابدار انتظار حاشـیه سود 19.8٪ را داشته باشید. اگر در حوزه خدمات غذایی فعالیت می‌کنید، ممکن است فقط 3.8 درصد سود خالص داشته باشید. آیا این بدان معناست که شما باید قنادی خود را بفروشید و حسابدار شوید؟ خیر. حاشیه سود میزان درآمدی را که خواهید داشت یا می‌توانید داشته باشید اندازه گیری نمی‌کند، بلکه فقط میزان درآمد واقعی از هر تومان فروش را اندازه می‌گیرد.

اگر مشاور هستید، احتمالاً حاشیه‌ سود شما بسیار زیاد است، زیرا هزینه سربار حاشیه سود ناخالص بسیار کمی دارید. شما نمی‌توانید خود را با تولیدکننده‌ای مقایسه کنید که فضا و تجهیزات را اجاره می‌کند و باید مواد خام بخرد.

میانگین حاشیه سود شما به چند عامل مختلف بستگی دارد. برخی از این عوامل شامل تعداد کارمندان، محل کسب و کار، نوع کسب و کار، اندازه، نحوه مدیریت موجودی و سیستم‌های عملیاتی است. از آنجایی که حاشـیه سود هر شرکتی متفاوت است، بنابراین نمی‌توانید حاشـیه سود خود را با شرکت‌های فعال در صنایع دیگر مقایسه کنید. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که حاشیه سود خوب چقدر است؟

راه های بهبود حاشیه سود

با توجه به جدول زیر می‌توانید برخی از حاشیه سود خالص و ناخالص استاندارد برای صنایع مختلف را مشاهده کنید:

راه های بهبود حاشیه سود

آیا حاشیه سود شما نیاز به کمی بهبود دارد؟ اگر چنین است، نگران نباشید … شما تنها نیستید. اگر می‌خواهید حاشـیه سود کسب و کارتان را افزایش دهید، ممکن است فقط نیاز به انجام چند تغییر کوچک داشته باشید. در نهایت، شما می‌توانید هزینه‌ها و مخارج کسب و کار خود را کاهش داده و فروش را افزایش دهید تا حاشیه سود خود را بهبود ببخشید.

  • روابط خود با تامین کنندگان و فروشندگان را بهینه سازی کنید.
  • به دنبال راه حل های جایگزین برای فرآیندهای فعلی باشید.
  • محصولات و خدماتی را که فروش خوبی ندارند اصلاح و یا حذف کنید.
  • هزینه های تجاری و عملیاتی خود را کاهش دهید.
  • مواردی را که باعث هدررفت سرمایه و کاهش سود شما می‌شوند شناسایی و رفع کنید.
  • موجودی‌های قدیمی خود را با تخفیف به فروش برسانید.
  • قیمت‌ها را به تناسب و با قاعده افزایش دهید.
  • از تکنیک‌های بیش فروشی (Upselling) و فروش مکمل (Cross-selling) استفاده کنید.
  • برای حفظ مشتریان و تبدیل آن‌ها به مشتری وفادار راهکارهایی بیاندیشید.
  • نظارت بر موجودی خود را ارتقا دهید.

شما می‌توانید با استفاده از نرم افزارهای حسابداری پیشرفته، مثل نرم افزار حسابداری محک، تمام هزینه‌های کسب و کار خود را با دقت زیاد و به راحتی مدیریت کنید و حاشیه سود خود را بهبود دهید.

حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص به میزانی از درآمد کل شرکت گفته می‌شود که بعد از کسر بهای تمام شده تولید محصول بدون احتساب سایر هزینه‌های شرکت (اداری و فروش) به دست می‌آید.از این مقدار برای محاسبه میزان سودآوری یک کالای خاص در مجموع تولیدات شرکت یا تبیین استراتژی بازاریابی و فروش بهتر برای محصولات استفاده می‌شود.

سود ناخالص هر شرکتی از اختلاف فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته به دست می‌اید. به عنوان مثال اگر محصولی به قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش برسد و برای تولید آن محصول ۹۰۰ تومان هزینه شده باشد سود ناخالص آن ۶۰۰ تومان خواهد بود.

سودناخالص= فروش – بهای تمام شده کالای فروش رفته

حال حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر فروش شرکت محاسبه می‌شود.

حاشیه سود ناخالص = فروش/ سود ناخالص

[Gross Profit] percentage of [Revenue]

به عنوان مثال اگر حاشیه سود ناخالص محصولی ۴۰ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰۰ تومان فروش شرکت، ۴۰۰ تومان عایدی نصیب آن شرکت می‌شود.

حاشیه سود ناخالص وابسته به دو عامل قیمت فروش محصول و از طرفی بهای تمام شده کالای تولید شده می‌باشد و هر گونه تغییری در این دو متغیر سود ناخالص شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال اگر این نسبت برای شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است ۴۰ درصد از قیمت محصول به عنوان سود ناخالص آن محصول بوده است. حال اگر تعداد محصولات شرکتی بیش از یک محصول باشد این عدد به صورت میانگین حاشیه سود ناخالص مطرح می‌شود یعنی ممکن است محصولی دارای حاشیه سود ناخالص ۳۰ درصدی و محصول دیگر دارای حاشیه ۵۰ درصدی باشد.

عوامل تغییر در حاشیه سود ناخالص :

حال در بررسی صورت‌های مالی شرکتی در طی دو سال گذشته، ممکن است حاشیه سود ناخالص شرکت افزایش و یا کاهش یابد که این تغییرات ممکن است به دلایل زیر باشد:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.